فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شایستگی اجتماعی و پرخاشگری در بین نوجوانان عادی و دارای اعتیاد به اینترنت(موردمطالعه: دانش آموزان 15-18 ساله شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین تفاوت تنظیم شناختی هیجان، شایستگی اجتماعی و پرخاشگری در نوجوانان دارای اعتیاد به اینترنت و نوجوانان عادی شهر تبریز انجام شد. روش پژوهش حاضر بر حسب هدف، بنیادی و بر حسب نحوه ی گردآوری داده ها از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه هدف شامل تمامی نوجوانان دبیرستانی شهر تبریز بین سن 15 تا 18 سال می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر از دانش آموزانی که نمره بالاتر از میانگین پرسشنامه (نمره بالاتر از 40) را بدست آوردند به عنوان افراد دارای اعتیاد به اینترنت شناخته شده و با استفاده از گروه همتا (100 نفر دانش آموز عادی) به مقایسه متغیرهای تحقیق پرداخته شدند. جهت گردآوری اطلاعات موردنظر از مقیاس شایستگی اجتماعی فلنر و همکاران (1990)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2002)، آزمون اعتیاد اینترنتی یانگ و پرسشنامه پرخاشگری آرنولد اچ باس و پری(1992) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات نوجوانان دارای اعتیاد به اینترنت و نوجوانان عادی از نظر سرزنش خود، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه گیری، فاجعه انگاری و سرزنش دیگری، مهارت های شناختی، مهارت های رفتاری و شایستگی هیجانی، خشم و تهاجم تفاوت معنی داری وجود دارد.
تأثیر نیازهای روان شناختی بر جهت گیری آینده تحصیلی و هویت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نیازهای روان شناختی بر جهت گیری آینده تحصیلی و هویت تحصیلی دانش آموزان مقطع اول متوسطه بندر لنگه در سال تحصیلی 97-1396 صورت گرفت. روش پژوهش حاضر، پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. بدین منظور تعداد 280 دانش آموز دختر و پسر مقطع اول متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از سه پرسشنامه نیازهای اساسی روان شناختی (BNSS)، منزلت های هویت تحصیلی (AIS) و جهت گیری آینده (FO) مورد آزمون قرار گرفتند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از تحلیل واریانس تک متغیری (انوا) و چند متغیری (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد بین جهت گیری آینده تحصیلی دانش آموزانی با خصیصه نیاز به خودمختاری و ارتباط و بین جهت گیری آینده تحصیلی دانش آموزانی با خصیصه نیاز به شایستگی و ارتباط تفاوت معنی دار وجود داشت. همچنین، نتایج نشان داد که بین هویت تحصیلی موفق دانش آموزانی با نیاز روان شناختی شایستگی و خود مختاری و بین هویت تحصیلی دنباله رو دانش آموزانی با نیاز روان شناختی خودمختاری و ارتباط تفاوت معنی دار وجود داشت. دیگر نتایج پژوهش نیز بیانگر آن بود که بین هویت های تحصیلی دیررس، سردرگم و موفق دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود داشت. در حالی که که بین جهت گیری آینده تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری دیده نشد. غالب بودن هویت تحصیلی سردرگم در دانش آموزان پسر در مقایسه با دانش آموزان دختر بالاتر بود.
کاربرد مدل راش در برآورد و بهبود کیفیت اندازه گیری پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۹
67 - 92
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ) یکی از ابزارهای پرکاربرد برای سنجش شادکامی و بهزیستی ذهنی افراد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و بهبود کیفیت اندازه گیری این پرسشنامه با استفاده از مدل اندازه گیری راش به اجرا درآمد. برای این منظور تعداد 212 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی تعدادی از دانشگاههای سطح شهر تهران(139 دختر و 78 پسر) به شیوه در دسترس انتخاب و پرسشنامه مذکور را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از مدل امتیاز پاره ای(PCM) که جزو مدلهای خانواده راش محسوب می شود و با استفاده از برنامه RUMM2030 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد با انجام نمره گذاری مجدد(تبدیل تعداد مقوله های پاسخ از 6 گزینه به 4 گزینه) و حذف سوالهای شماره 18، 19، و 25، برازش داده ها با مدل راش بطور معناداری بهبود یافت. همچنین جدولی برای تبدیل داده های خام افراد به داده های مقیاس فاصله ای ارائه شد. با استفاده از این جدول می توان داده های خام را به داده های سطح فاصله ای تبدیل کرد و به این ترتیب توان آماری تحلیلهای آماری را افزایش داد. در مجموع نتایج نشان می دهد که با انجام این اصلاحات جزئی در پرسشنامه OHQ دقت و کیفیت اندازه گیری پرسشنامه مذکور را می توان افزایش داد.
پیش بینی گرایش به اندیشه ی انتقادی بر اساس صلاحیت راهبری اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، پیش بینی و گرایش به اندیشه ی انتقادی اعضای هیأت علمی دانشگاه بر
اساس صلاحیت راهبری آنان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی اعضای هیأت علمی
تمام وقت دانشگاه اصفهان به تعداد 500 نفر در سال تحصیلی 93-92 بود که از میان آن ها
نمونه ای مشتمل بر217 عضو هیأت علمی بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی و با
استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع
همبستگی بود. در این پژوهش دو ابزار مورد استفاده قرار گرفت: الف) مقیاس گرایش به
اندیشه ی انتقادی (ریکتس، 2003)،مشتملبر33گویهودربردارنده3مؤلفه یخلاقیت،بلوغشناختیواشتغال
ذهنی ب) مقیاس صلاحیت راهبری مشایخ(1383) که دارای 35 گویه و 3 مؤلفه کمک و
راهنمایی، تبحر و درایت علمی و روابط انسانی روایی مقیاس ها با روش تحلیل عامل به
شیوه تأییدی و پایایی مقیاس ها با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب برای
مقیاس گرایش به اندیشه ی انتقادی برابر با 95/0 و برای مقیاس راهبری برابر با 82/0
به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین
مؤلفه ی صلاحیت راهبری و گرایش به اندیشه ی انتقادی در بین استادان وجود داشت. از
طرفی یافته ها نشان دادند که67 درصد از واریانس گرایش به اندیشه ی انتقادی به وسیله
متغیرهای پیش بین قابل توضیح است که در این بین مؤلفه «کمک و راهنمایی» سهم مثبت و
معناداری داشت. همچنین اعضای هیأت علمی خود را در تمامی ابعاد راهبری و اندیشه ی
انتقادی پایین تر از حد مطلوب ارزیابی نمودند.
ارائه الگویی به منظور پرورش ذهنیت فلسفی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی به منظور پرورش ذهنیت فلسفی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی بود. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده که با روش تحقیق زمینه ای انجام شده است. جامعه این تحقیق شامل آثار صاحب نظران درباره ذهنیت فلسفی و برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی بود که در قالب منابع چاپی و الکترونیکی مختلف منتشر شده اند . نمونه مورد نظر، به صورت هدفمند از میان منابع در دسترس محقق انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، فیش برداری بود. پس از گردآوری اطلاعات به بررسی، تلخیص و نتیجه گیری از آن ها پرداخته شد و سرانجام، الگوی مورد نظر معرفی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ذهنیت فلسفی شامل سه مؤلفه جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری است که باید به منظور پرورش ذهنیت فلسفی دانش آموزان، هر یک از چهار عنصر اهداف، محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی در برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی را براساس ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی تعیین نمود. بر این اساس، ویژگی های هر یک از عناصر چهارگانه برنامه درسی ریاضی دوره ابتدایی در قالب الگویی جهت پرورش ذهنیت فلسفی دانش آموزان ارائه شده است.
تأثیرتمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای کودکان اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش تک آزمودنی از نوع طرح A-B با پیگیری بود. نمونه مطالعه شده شامل 4 کودک پسر مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود که به روش نمونه گیری غیر تصادفی از نوع هدفمند، انتخاب شدند و طی 21 جلسه تحت درمان یکپارچگی حسی حرکتی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس گارز استفاده شد. داده ها با استفاده از نمودار تحلیل چشمی و آزمون اندازه اثر کوهن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نمودارهای چشمی برای متغیر رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم، حاکی از تأثیر درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر علائم اتیسم کودکان بود. نتایج بررسی تغییرات ایجادشده از طریق اندازه اثر کوهن، حاکی از بالا بودن سطح اندازه اثر درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم برای هر چهار آزمودنی بود، فقط اندازه اثر یکی از آزمودنی ها در مرحله درمان –پیگیری، متوسط نشان داده شد؛ بنابراین می توان گفت که درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود علائم کلی اتیسم و کاهش رفتار کلیشه ای کودکان طیف اتیسم مؤثر است. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر می توان در راستای برنامه ریزی درمانی و مداخلات بالینی به منظور کاهش و درمان علائم اتیسم کودکان استفاده کرد.
عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگوی بومی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. زیرا این کنشگران آموزش عالی هستند که محیط اجتماع علمی خود را خلق کرده و آن گونه که می خواهند تفسیر می کنند. بر این اساس، هر گونه پیش فرض در خصوص نظام اعتبارسنجی، نمی تواند بیانگر ذهنیت و درک عاملان جامعه ی دانشگاهی باشد. به دیگر سخن، در این پژوهش به دنبال این بوده ایم که کنشگران آموزش عالی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی اعتبارسنجی (علی، زمینه ای و مداخله گر) را چگونه می بییند، و چه تلقی و برداشتی از آن دارند. داده های پژوهش حاضر از چهار منبع به دست آمد، که عبارت اند از، مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد را به داده های متنی تبدیل کردیم. پس از آن، به منظور بررسی نظام مند توده بزرگی از داده های گردآوری شده از طریق روش نظریه نظریه ی زمینه ای به مقوله بندی داده ها پرداختیم. ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام کردیم. بر این اساس، 691 نشانگر، 98 ملاک و 11 عامل متناسب با ویژگی های بومی نظام آموزش عالی ایران تعیین شدند.
تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد - فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه: ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۰
57 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد-فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه با ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره بود. جامعه آماری دانشآموزان متوسطه سال تحصیلی 97-96 تهران بودند که با روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای 205 دانشآموز دختر و 205 دانشآموز پسر انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، پرسشنامه خودپنداره ساراسوت (1957) و جو اجتماعی- عاطفی مدرسه پاشا امیری (1388) استفاده شد. برایتحلیل از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت رابطه پدر-فرزند با مؤلفههای قلدری و زدوخورد قلدری بهصورت منفی و با مؤلفه قربانی آن بهصورت منفی همبسته است. کیفیت رابطه مادر-فرزند و مؤلفه استقلال جو عاطفی مدرسه با هر سه مؤلفه قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه ساختار جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه قربانی قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه حمایت جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه زدوخورد قلدری بهصورت منفی همبسته بود. درنهایت همه مؤلفههای خودپنداره با همه مؤلفههای قلدری بهصورت منفی همبسته بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین آن دو منفی و معنادار است. خودپنداره رابطه بین جو عاطفی مدرسه و قلدری را میانجیگری میکند. ضرایب مسیر کل، مستقیم و غیرمستقیم بین کیفیت رابطه والد–فرزند و قلدری منفی معنادار بود. خودپنداره بهصورت منفی و معنادار رابطه بین کیفیت رابطه والد-فرزند و قلدری را میانجیگری میکند. ضریب مسیر بین خودپنداره و قلدری نیز منفی و معنادار بود.
تحلیل محتوای نقادانه «اقدام پژوهی های کشوری» در حوزه های درسی و رفتاری دانش آموزان به مثابه یک روش آموزش (از چهار ساحت: ساختاری، نگارشی، روش شناسی و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
28 - 1
حوزههای تخصصی:
اقدام پژوهی، نوعی تحقیق در میدان های واقعی کار و زندگی است که به منظور آموزش فردی و پیشرفت در کار انجام می شود. در حیطه آموزش و پرورش نیز این اندیشه گامی اساسی در جهت اصلاح و بهبود محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل اقدام پژوهی های کشوری از منظر تحلیلی و انتقادی از چهار منظر: ساختاری، نگارشی، روش شناسی و محتوایی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش های توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل محتوای کمّی توصیفی از نوع متن نوشتاری، بهره برده شد. برای این کار، 20 نمونه با دو ملاک « کشوری بودن» و « منتشر شده بودن»، انتخاب و مورد تحلیل و نقد قرار گرفتند. واحد ثبت در این پژوهش، بخش های مختلف تشکیل دهنده هر اقدام پژوهی اعم از متن و جدول ها، بود. یافته های پژوهش نشان داد که پژوهش ها از لحاظ ساختاری در حد متوسط و از لحاظ نگارشی، روش شناسی و محتوایی در حد ضعیف قرار دارند. از همین رو، پیشنهاد می شود که پژوهشگران، همواره مولفه های متعدد در ساحت های مذکور، براساس ملاک های تفکیکی هر ساحت، در کار خود بیشتر لحاظ نمایند.
کج فهمی های دانش آموزان در یادگیری مفاهیم الکتروشیمی در دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
124 - 149
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه ساختن گرایی، دانش آموزان هنگام ورود به هر مرحله یا موقعیت جدید آموزشی، در مورد موضوع آموزشی، با توجه به تجارب قبلی شان، دارای مجموعه ای از باورهای درس و غلط هستند، بنابراین در مورد موضوع جدید آموزشی نیز ممکن است تصورات نادرستی در ذهن آن ها شکل گیرد. آن دسته از تصورات دانش آموزان که با اصول علمی پذیرفته شده مغایر بوده یا در تناقض باشد و فراگیران به وسیله آن ها قادر به توضیح درست پدیده های علمی نباشند، "کج فهمی" یا مفاهیم جایگزین نامیده می شود. کج فهمی ها در یادگیری به ویژه یادگیری علوم اهمیت زیادی دارند. محققان زیادی در کشورهای مختلف کج فهمی های فراگیران در موضوعات مختلف را بررسی کرده اند. هدف این تحقیق تشخیص کج فهمی های دانش آموزان در یادگیری مفاهیم الکتروشیمی در دوره متوسطه است. برای این منظور از بین دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی مناطق آموزشی مختلف شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 به طور تصادفی 331 دانش آموز از مناطق 2، 5، 6، 9 و 16 انتخاب شدند که شامل 141 نفر پسر و 190 نفر دختر بودند. به منظور شناسایی کج فهمی های رایج دانش آموزان از پرسش نامه ای حاوی هفت پرسش چهارگزینه ای و یک پرسش باز پاسخ استفاده گردید. پرسش ها دربرگیرنده مفاهیم اکسایش- کاهش، پتانسیل های الکترودی، مفهوم آند و کاتد، چگونگی کامل شدن مدار الکتریکی در سلول های گالوانی، الکترود استاندارد هیدروژن و نقش پل نمکی در سلول های الکتروشیمیایی بود. از تحلیل هر سؤال، کج فهمی های دانش آموزان در آن موضوع استخراج گردید. موارد شناسایی شده از کج فهمی های رایج دانش آموزان می تواند در بهبود روش های تدریس و تهیه محتوای آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
مصاحبه با: آقای ابطحی معاونت سابق آموزشی وزارت آموزش و پرورش
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدان کاری معلمان دوره متوسطه آموزش و پرورش شهرستان خاش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
1185 - 1199
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی مدیران با وجدان کاری معلمان متوسطه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه معلمان متوسطه (اول و دوم) شهرستان خاش در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 700 نفر (441 نفر مرد و 259 نفر زن) بودند که از این تعداد با استفاده از جدول مورگان و به روش طبقه ای نسبتی تصادفی 248 نفر (156 نفر مرد و 92 نفر زن) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش دو پرسش نامه استاندارد شده می باشد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از روشهای آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (F) جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد .که حمایت اجتماعی معلمان باید از طرف مدیران افزایش یابد تا بتوان وجدان کاری و کارایی معلمان را ارتقا بخشید.
مدل علی پیش بینی عملکرد درس زبان انگلیسی: نقش ارزش تکلیف، خودکارآمدی زبان انگلیسی، ادراک از ساختار هدفی کلاس، اضطراب زبان خارجی و راهبردهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
255 - 285
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین باورهای انگیزشی فردی و محیطی با یادگیری زبان انگلیسی به واسطه ی اضطراب زبان انگلیسی و راهبردهای شناختی یادگیری خودتنظیمی بوده است. رابطه متغیرها در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه این پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه شهر قم بوده و نمونه ای شامل 313 نفر از دانش آموزان دختر چهارم دبیرستان ناحیه 1 و 3 شهر قم در سال تحصیلی 95- 94 به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: دو خرده مقیاس ارزش تکلیف و راهبردهای شناختی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (پینتریچ و همکاران،1991)، مقیاس خودکارآمدی زبان انگلیسی چنگ (2001)، پرسش نامه اضطراب در کلاس زبان خارجی (هورویتز و همکاران،1986) و زیرمقیاس ساختار هدف های ادراک شده کلاس درس (میگلی و همکاران،2000). این مدل به روش تحلیل مسیر آزمون شد و برازش آن با داده ها تأیید شد. نتایج حاصل از آزمون مدل و تحلیل های واسطه ای نشان داد که راهبردهای شناختی در رابطه بین ارزش و خودکارآمدی و اهداف تبحری با عملکرد زبان و همچنین متغیر اضطراب در رابطه بین ارزش تکلیف و اهداف اجتنابی و اهداف عملکردی با عملکرد زبان نقش واسطه ای دارند. متغیرهای ارزش، خودکارآمدی، اهداف تبحری، عملکردی و اجتنابی 30 درصد از نمرات اضطراب و 34 درصد از نمرات راهبردهای شناختی را تبیین می کنند.
ارایه الگوی شایستگی برای مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش به ارائه الگوی شایستگی برای مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران پرداخته شده است. جامعه آماری مورد نظر پژوهش حاضر را تعداد 30 نفر (5زن و 25 مرد) از خبرگان تشکیل داده است که به کمک نمونه گیری سرشماری گلوله برفی هدفمند تعداد 30 نفر خبره حوزه علوم تربیتی انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر از نظر اهداف؛ کاربردی و از نظر داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعهداده بنیاد است و از طریق مصاحبه و در نهایت با استفاده از نظریه تفسیری یک الگوی بومی نهایی خواهد شد.ابزار سنجش پژوهش حاضر به کمک یک فرم سازمان یافته مصاحبه که در آن الگو، ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی شایستگی تنظیم شده است. ابتدا کلیه الگوها ، یافته ها، مطالعات و تئوری ها بررسی شده و سپس توسط کد گذاری باز ، شاخص ها احصا شدند و بعد از مقوله بندی کد گذاری محوری برای 30 نفر از خبرگان حوزه ارسال شده تا کد گذاری انتخابی انجام شود و از طریق فن دلفی و مصاحبه عمیق به اشباع نظری رسیده شد.اعتبار و روایی فرم مصاحبه شایستگی به مدد فن دلفی به دست آورده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است و نخستین یافته پژوهش حاضر بیانگر آن است که الگوی بهینه شایستگی برای مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران کدام است. این الگو مرکب از 124 شاخص است که می تواند مددیار مدیران در مدارس باشد. دومین یافته پژوهش حاضر بیانگر آن ست که الگوی مذکور مرکب از چه ابعادی است . این الگو مرکب از 6 بعد است که به ترتیب اولویت شامل بعد ذهنی بینشی، بعد درون فردی ، بعد بین فردی ، بعد اخلاقی ، بعد عملکردی و بعد رهبری می باشد در سومین یافته پژوهش حاضر مولفه های سازنده الگوی مذکور 13 مورد است که شامل مهارت های تصمیم گیری ، مهارت های ادراکی ، شایستگی های شخصیتی ، رفتار حرفه ای ، کار تیمی ، مهارت های ارتباطی ، اخلاق حرفه ای ، شایستگی های ارزشی ، مدیریت منابع انسانی ، مدیریت اجرایی ، دانش و مهارت ، استاندارد سازی و مدیریت می باشد چهارمین یافته پژوهش حاضر بیانگر آنست که هر یک از مولفه های الگوی مذکور مرکب از چه شاخص هایی است.
شناسایی سبک های یادگیری در دانش آموزان و مقایسه آن با برنامه درسی قصدشده مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی سبک های یادگیری در دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی و مقایسه آن با برنامه درسی قصدشده مطالعات اجتماعی هر سه پایه انجام گرفت. روش پژوهش پیمایشی-تحلیلی است. باتوجه به ماهیت تحقیق دوجامعه، نمونه و روش نمونه گیری وجود دارد. در بخش اول جامعه آماری دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی استان آذربایجان غربی (145045N=) بود. برای انتخاب نمونه آماری در این بخش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه برابر 1961 نفر (928 نفر پسر و 1033 دختر) انتخاب شد. در بخش دوم جامعه آماری شامل برنامه های درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی و نمونه آماری در این بخش شامل برنامه های درسی مطالعات اجتماعی پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی بود که با استفاده از روش کل شماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های یادگیری وارک (1998) و چک لیست وارسی سبک های یادگیری استفاده شده است که براساس پیشینه تدوین و روایی و پایایی آن تأیید شد. نتایج نشان داد سبک چندگانه بیشترین تعداد و سبک شنیداری کمتر میزان را در دانش آموزان به خود اختصاص داده است؛ درصورتی که در برنامه درسی مطالعات اجتماعی (هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) چهارم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و دیداری رتبه پنجم، در برنامه درسی پنجم ابتدایی سبک شنیداری رتبه اول و سبک ترکیبی دارای رتبه پنجم بود و درنهایت در ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن رتبه اول و سبک دیداری در رتبه پنجم بود. بنابراین سبک ارجح دانش آموزان سبک چندگانه (ترکیبی) اما سبک ارجح برنامه های درسی مطالعات اجتماعی چهارم و پنجم ابتدایی سبک شنیداری و ششم ابتدایی سبک خواندن/ نوشتن است.
جلوه گری های شعر در آموزش
حوزههای تخصصی:
چگونگی افزایشی بهروری در فعالیتهای پرورشی
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۱۴
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی یکپارچه سازی برنامه ریزی جانشین پروری و مسیر پیشرفت شغلی مدیران دانشگاه های دولتی؛ مدلی برآمده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی یکپارچه سازی برنامه ریزی جانشین پروری و مسیر پیشرفت شغلی مدیران دانشگاه های دولتی از منظر مدیران و خبرگان آموزش عالی بوده، که از طرح نظام مندِ نظریه داده بنیادِ اشتراوس و کوربین استفاده شده است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از مدیران میانی و اجرایی دانشگاه ها، صاحبان اثر در حوزه مذکور، مطلعین کلیدی در حوزه مدیریت منابع انسانی و آموزش عالی مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد و داده ها از مصاحبه ها استخراج گردید. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که نتیجه حاصل 25 مقوله کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شاملِ راهبردهای استقرار الگوی یکپارچه سازی (آشناسازی، مشارکت، یادگیری سازمانی، اعتمادسازی، آینده نگری، استقلال دانشگاهی و بینش سیستمی)، شرایط محیطی مداخله گر (محیط سیاسی، محیط پیرامونی، محیط اجتماعی-فرهنگی، محیط بین المللی، محیط سیاست گذاری و قانونی)، ویژگی های زمینه ای (ساختار سازمانی، فرهنگ و جو سازمانی، ثبات مدیریت، مقاومت در برابر تغییر)، شرایط علی (خزانه استعداد، نظام ارتقا کارآمد، مدیریت منابع انسانی، یکپارچه سازی برنامه ریزی جانشین پروری و مسیر پیشرفت شغلی، حمایت گری سازمانی از تلاش فردی، حرفه مندی)، پدیده اصلی (شایسته پروری)، و پیامدها (پیامدهای فردی، پیامدهای سازمانی) جای گرفتند. این مدل فرایند عملیاتی سازی الگوی یکپارچه سازی برنامه ریزی جانشین پروری و مسیر پیشرفت شغلی مدیران دانشگاه های دولتی و روابط بین مقوله ها و ابعاد آن ها را به تصویر می کشد.