فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
76 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مثبت بر احساس معنا در زندگی و لذت همراه با تأنی در دانش آموزان دبیرستانی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 96-1395 بودند. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 240 دانش آموز (120 پسر و 120 دختر) پایه های دهم و یازدهم بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با روش گمارش تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش قرار گرفتند. آن ها مقیاس معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2006) و مقیاس لذت همراه با تأنی (برایانت و وروف، 2007) را در محل کلاس های عادی خود تکمیل کردند. گروه آزمایش در 14 جلسه گروهی به صورت 2 جلسه در هفته، تحت آموزش مثبت با استفاده از برنامه ی روان درمانی مثبت نگر (رشید و سلیگمن، 2011) قرار گرفت. یافته ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان دادند که آموزش مثبت بر احساس معنا و لذت همراه با تأنی اثر معنی داری داشت (05/0P<). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدارس با به کارگیری مداخلات آموزش مثبت می توانند توانمندی روان شناختی دانش آموزان خود را افزایش دهند تا از این طریق به موفقیت تحصیلی دست یابند.
تاثیر قصه گویی همراه با ایفای نقش بر یادگیری مهارتهای اجتماعی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر قصه گویی همراه با ایفای نقش بر یادگیری مهارتهای اجتماعی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر انجام شده است.این مطالعه از نوع شبه تجربی ،با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است .گروه نمونه این پژوهش بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند،متشکل از30کودک ناتوان ذهنی آموزش پذیر بودند که به صورت تصادفی 15نفردر گرو آزمایش 15نفر درگروه کنترل قرار گرفتند .گروه آزمایش درطول 5/2ماه ،25جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی باشیوه قصه گویی همراه با ایفای نقش قرار گرفت.داده ها پس از اتمام جلسات،جمع آوری وبااستفاده ازآزمون tبرای گروه های مستقل تجزیه وتحلیل شد.نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی ازطریق قصه گویی همراه با ایفای نقش باعث بهبود رشد اجتماعی و اجتماعی شدن در آزمودنی ها بود
ویژگی های برنامه ی درسی صلح محور بر اساس آموزه های فلسفه ی میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ایجاد و توسعه ی صلح، دو عامل نقش تعیین کننده دارند: «گفت وگوی چندجانبه ی میان فرهنگی» و «آموزش صلح». پژوهش حاضر تلاشی است در جهت تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با استفاده از آموزه های فلسفه یا بینش میان فرهنگی. در این پژوهش که با روش تحلیلی-استنتاجی صورت گرفته است، ابتدا با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و یافته های پژوهش های پیشین، از ضرورت نگاه میان فرهنگی به صلح و آموزش صلح گفته ایم. سپس به بررسی مختصر و نقد طرح های صلح پیشین و همچنین مطالعات آموزش صلح پرداخته شده است. آنگاه با معرفی «فلسفه ی میان فرهنگی» و برشمردن برخی خصوصیات آن، دلالت ها و امتیازات این اندیشه ی فلسفی را که می تواند برای ساخت یک برنامه ی درسی صلح محور مورداستفاده قرار گیرد بیان نموده ایم. آموزه هایی مثل: حقیقت منتشر، توجه به «دیگری»، گفت وگومحوری و توجه به مسائل عینی جامعه و بررسی انضمامی آن ها. در پایان، ویژگی های یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی در چهار بخش: اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی-یادگیری و روش ها و رویکردهای ارزشیابی بیان شده است. ویژگی هایی که می تواند برای تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی مورداستفاده قرار گیرد.
ارزشیابی کیفیت برنامه تعالی مدرسه بر اساس مدل سیپ در مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
43 - 61
حوزههای تخصصی:
رویکرد این پژوهش ارزشیابی است. ابتدا بر اساس روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون حاصل از منابع مرتبط با موضوع و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اساتید صاحب نظر، ابزار اندازه گیری تدوین شد و در مرحله کمی از رویکرد ارزیابی استفاده شد. مصاحبه شوندگان در مرحله کیفی20 نفر از اساتید علوم تربیتی و متخصصان برنامه تعالی مدرسه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس داده های بخش کیفی، پرسشنامه 94 سؤالی ساخته شد و بین 656 نفر از کارشناسان ، مدیران و معلمان مدارس متوسطه دوم استان های کردستان، همدان و کرمانشاه که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. روایی پرسشنامه ازلحاظ صوری ، محتوایی و سازه مورد تأیید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون دوجمله ای، تحلیل عاملی تأییدی، نمره z، تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش مؤید مطلوبیت شاخص های نکویی برازش و اعتبار مقیاس ارزشیابی در قالب 19 مؤلفه و 85 نشانگر بود. نمراتz ، زمینه ، درون داد و فرایند برنامه را با 24/0- ، 71/0- و 75/0- پایین تر از میانگین در سطح ضعیف و برون دادها را با 70/1 بالاتر از میانگین در سطح مطلوب نشان داد. نتایج معادلات ساختاری حاکی از ارتباط مثبت و معنادار عوامل مدل سیپ در کیفیت برنامه تعالی مدرسه بود، لذا نظام آموزشی می تواند با اصلاح و بهبود هرکدام از این عوامل ، برنامه تعالی مدرسه را ارتقا دهد.
تدوین مدل علّی رضایت از مدرسه بر اساس ادراک محیط کلاس و ادراک حمایت معلم با نقش واسطه ای پایستگی تحصیلی و درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل علی رضایت از مدرسه بر اساس ادراک محیط کلاس و ادراک حمایت معلم با نقش واسطه ای پایستگی تحصیلی و درگیری تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهرستان نقده تشکیل دادند که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 550 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. پرسشنامه های رضایت از مدرسه اندرسون و بروک، ادراک محیط کلاس جنتری و همکاران، ادراک حمایت معلم لنت و همکاران، پایستگی تحصیلی مارتین و مارش و درگیری تحصیلی ریو به عنوان ابزارهای سنجش مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با دو نرم افزار SPSS و Amosانجام شد. یافته ها بیانگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم و معنادار ادراک حمایت معلم و ادراک محیط کلاس بر رضایت از مدرسه از طریق پایستگی تحصیلی و درگیری تحصیلی بود. همچنین پایستگی تحصیلی و درگیری تحصیلی بر رضایت از مدرسه اثر مستقیم و معنادار دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مجموع ادراک حمایت معلم و ادراک محیط کلاس می تواند پیش بین مناسبی برای رضایت از مدرسه دانش آموزان از طریق پایستگی تحصیلی و درگیری تحصیلی آنها باشد.
این یادداشت، ویژه ی پدران و مادران است
حوزههای تخصصی:
در پاسخ به انتقادهای وارد شده بر مقاله «در جستجوی معیارهایی برای انتخاب محتوا»
حوزههای تخصصی:
راهکارهای عملی تهذیب نفس از منظر اسلام
حوزههای تخصصی:
هر فرد مسلمان همواره باید به ارزیابی خویش بپردازد و برای رسیدن به بالاترین معرفت همواره از نفس خویش حسابرسی کند، تا از این طریق عیوب نفسانی وی آشکار و دفع افسد برایش آسان شود که به این فرایند تزکیه نفس گفته می شود. ما در این تحقیق سعی کرده ایم به شیوه توصیفی و تحلیلی با استناد به آموزه های دینی و کتب اخلاقی، عرفانی بزرگان راه های عملی وصول نفس به عالی ترین مرحله را بازگو کنیم این سیر و سلوک را از روش کتابخانه ای و مطالعه آثار بزرگان تهیه و گردآوری شده که بخشی از آنها در مقام مقدمه ای مانند یاد خدا و ازدواج و بخشی دیگر در مقام تکمیلی بحث، مانند تفکر و عزم و .... بیان کرده ایم.
مشکلات روانی، اجتماعی: امید و یشتکار لازمه توفیق یک مشاور
منبع:
تربیت ۱۳۶۸شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش انگیزش شغلی در پیش بینی سبک های تدریس کلاس درس معلمان دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش انگیزش شغلی با سبک های تدریس معلمان دوره ابتدایی بود. به همین منظور کلیه ی معلمان شاغل به تدریس در دو شهرستان پاوه و جوانرود به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و از بین آنها ؛ تعداد 300 نفر (210 مرد، 90 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های مورد نظر به کمک دو پرسشنامه ی انگیزش شغلی هرزبرگ و سبک های تدریس پراشینگ جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های انگیزش شغلی با سبک های تدریس معلمان رابطه (05/0≥P، 01/0≥P )وجود دارد. یافته های تحلیل رگرسیون با روش گام به گام حاکی از آن بود که مؤلفه های پیشرفت و سرپرست توانستند سبک تدریس انعطاف پذیر، مؤلفه های موفقیت و قدر دانی سبک تدریس فراگیر محور و مؤلفه های حقوق و موفقیت نیز سبک تدریس سنتی را تبیین نمایند.
رویه های آموزشی
منبع:
پیوند ۱۳۸۱ شماره ۲۷۶
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مهارت های ابرازمندی برخودکارآمدی در روابط بین فردی در کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلال های گفتاری، لکنت است که موجب اضطراب وکمرویی شده و روابط بین فردی را محدود می سازد. پژوهش حاضر به منظور تأثیر آموزش مهارت های ابرازمندی بر افزایش خودکارآمدی در روابط بین فردی در کودکان پسر دارای لکنت زبان انجام شد. روش: نوع مطالعه، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کودکان پسر دارای لکنت زبان پایه چهارم و پنجم مراجعه کننده به مراکز گفتاردرمانی شهر رشت در سال ۱۳۹۳-۱۳۹۴ بود که از این میان ۲۴ نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همتایان ویلر و لد(۱۹۸۲) استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون، برنامه آموزش طی هشت جلسه ۵/۱ ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ابرازمندی توانسته است میزان خودکارآمدی در روابط بین فردی(۶/۱۴۲۲) و خرده مقیاس های با تعارض (۱۲/۱۱۴) و بدون تعارض (۰۳/۱۷۵) را افزایش دهد (۰۰۱/۰ P ≤ ) . نتیجه گیری: به علت اینکه کودکان دارای لکنت زبان ترس و اضطراب اجتماعی خاصی را در تعاملات اجتماعی تجربه می کنند، افزایش مهارت های ابرازمندی آن ها می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله و توان بخشی آن ها استفاده گردد.
مقایسه ابعاد جسمانی و روانشناختی زوجین بر اساس تعداد فرزندان
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
101 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه بهبود کیفیت زندگی مفهوم جدیدتری از سلامتی مطرح شده است که به جنبه های علمی همچنین از بعد روانشناختی،اجتماعی،عملکردی،جسمی و سلامتی مربوط می،شود. بر خلاف گذشته فقط از جنبه های کمی مورد ارزیابی قرار نمی گیرد یکی از وقایع خانوادگی تصمیم گیری در مورد تعداد فرزندان است. چرا که این تصمیم بر سبک زندگی و از آن مهم تر کیفیت زندگی خانوار موثر است. با توجه به موضوع پژوهش، از روش همبستگی استفاده می شود. جامعه مورد پژوهش زوجین تک فرزند و نیز با بیش از دو فرزند منطقه هفت شهر تهران بود. در این پژوهش نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس با حداکثر تنوع انجام شد؛ به طوری که زوجین تک فرزند و زوجین با بیش از دو فرزند سنین، سطوح تحصیلی و طبقات اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب خواهند شد. روش نمونه گیری روش تصادفی ساده می باشد. در پژوهش ما نیز 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت زندگی 36 سوالی (SF-36) مشهورترین و پراستفاده ترین ابزار برای سنجش کیفیت زندگی است.که ما نیز در این پژوهش از آن استفاده می کنیم. نتایج آزمون نشان داد که بین کارکرد جسمی، بهزیستی هیجانی، سلامت عمومی وکارکرد اجتماعی با تعداد فرزندان برای هر دو گروه رابطه برقرار است. نتایج پژوهش ما نشان داد که بین کارکرد جسمی و تعداد فرزندان رابطه وجود دارد و البته این رابطه هم در بین زوجین تک فرزند و هم زوجین با بیش از چند فرزند برقرار بوده است.
روش تحلیل مفهومی در تعیین هدفهای تربیتی از دیدگاه ریچارد پیترز: بیان و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناخت روش تحلیل مفهومی از دیدگاه ریچارد پیترز، دلالت های آن در تعیین هدفهای تربیتی و همچنین نقد آن در دیدگاههای مختلف فلسفی و تربیتی است. روش پژوهش استنتاجی-نقدی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد روش تحلیل مفهوم، اگرچه تاریخی طولانی دارد، نخست در اندیشه های ویتگنشتاین متأخر مورد توجه قرار گرفته است و فیلسوفان آکسفورد، آن را بسط داده اند. ریچارد پیترز از این روش در تحلیل مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت مانند تعریف مفاهیم، تقسیم تعریف ها به ضعیف و قوی و تعیین شرط های لازم و کافی در تحلیل مفاهیم استفاده کرد. همچنین او در تعیین هدف های تربیتی بر تعالی نگری، تعیین معیارهای اساسی و تحلیل دقیق مفهوم هدف تأکید داشت. با گذشت نزدیک به نیم قرن از فعالیت های پیترز، روش تحلیل مفهومی او در تصورات ذهنی، تعریف مفاهیم، نحوه بیان هدف های تربیتی و گسترش مؤلفه های این روش قابل نقد است. همچنین در حال حاضر تعالی نگری پیترز در تعیین هدف های تربیتی از دیدگاههای کلاسیک تعلیم و تربیت به حساب می آید، چرا که در اندیشه های پساتحلیلی بیشتر به برساخت گرایی اجتماعی، تعیین هدف های منعطف و گوناگونی فرهنگ ها توجه می شود.
تحلیل مفهوم «زندگی خوب» در رویکرد «سعادت گرا» به منظور تدوین هدف های تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم زندگی خوب در رویکرد سعادت گرا به منظور تدوین هدف های تربیت می باشد. سپس بر اساس این تحلیل و در بستر بینش فلسفی به دست آمده از آن، هدف هایی برای تربیت تدوین شد. برای دستیابی به این هدف ها از روش های تحلیل مفهومی و قیاس عملی فرانکنا استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، جهت گیری های کلی زندگی خوب سعادت گرا عبارتند از: فضیلت، ترجیح خردورزی بر دیگر شیوه های بودن، معناداری و شکوفایی. هدف های تربیت سعادت گرایانه در دو بخش هدف غایی و هدف های میانی ارائه شدند. این هدف ها عبارتند از: شکوفایی که هدف غایی تربیت سعادت گراست و معناداری و فضیلت مندی که به عنوان هدف های میانی تربیت سعادت گرا شناخته شدند. بدین ترتیب، هدف اصلی تعلیم و تربیت، راهنمایی متربیان به سمت شیوه های زندگی فضیلت مندانه و شکوفنده است. در حقیقت تربیت بر بنیاد زندگی خوب سعادت گرا، شکوفا شدن را پاسخی مناسب و ضروری برای مسأله بنیادین و هنجارین نیک بختی انسان می داند، و تربیت سعادت گرایانه ناظر بر چگونگی تحقق این هدف در فراگیران است. بنابراین ویژگی های اصلی تعلیم و تربیت سعادت گرا در فرایند تربیت، فضیلت محوری، خردگرایی، هدف مداری و معنا داری به سمت شکوفایی انسانی است.
بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر پیامدهای اجتماعی و یادگیری دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر پیامدهای اجتماعی و یادگیری دانشجویان بود. روش انجام پژوهش همبستگی- علّی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 4500 نفر از دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور شهر سقز در سال تحصیلی 96 -1395 بود. با توجه به جامعه مورد نظر، با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، تعداد 354 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبق ه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه شبکه های اجتماعی و پیامدهای اجتماعی و یادگیری یان یو و همکاران استفاده شد. این پرسش نامه دارای 26 گویه است که متغیرهای استفاده از شبکه های اجتماعی، فرهن گ پذیری، پذیرش اجتماعی، عزت نفس، رضایت از زندگی دانشجویی و مهارت های عملکردی را مورد اندازه گیری قرار می دهد. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی، تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای کل پرسش نامه، 0/85 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با پیامدهای اجتماعی و پیامدهای یادگیری رابطه مثبت و معناداری دارد. هم چنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی به طور مستقیم بر پیامدهای یادگیری اثر معناداری ندارد؛ ولی، با میانجی گری پیامدهای اجتماعی و به طور غیرمستقیم بر پیامدهای یادگیری دانشجویان اثر می گذارد.
شناسایی مؤلفه های جهانی توسعه حرفه ای معلمان به منظور ارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۹
۴۸-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های جهانی توسعه حرفه ای معلمان است. مطالعه از نوع کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. داده ها با مرور ادبیات و پیشینه نظری از طریق جستجوی نظام مند منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقالات موجود در پایگاههای اطلاعاتیERIC, ScienceDirect, Scopus, Springer, Magiran, IranDoc گرد آوری شده اند. از میان پژوهشهای صورت گرفته داخلی در سالهای 1390 تا 1396 و پژوهشهای خارجی در سالهای 2008 تا 2018، تعداد 80 مورد پژوهش شناسایی و از میان آنها 53 مورد پژوهش برای بررسی و تحلیل انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری باز و گزینشی استفاده شده است. برای تأیید اعتبار یافته ها از معیار باورپذیری (توصیف همتایان)، برای تأمین اطمینان پذیری از کفایت اجتماعی، برای تأییدپذیری از نگارش یادداشتهای تأملی و برای انتقال پذیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. بررسیها نشان دادند که مطالعات سنتزپژوهی طی سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است و الگوی موردنظر در سه بعد دانش(دانش تخصصی، دانش فناوری اطلاعات، دانش تربیتی)، منش(اخلاق فردی، اخلاق سازمانی) و کنش(ارتباط میان- فردی، ارتباط درون- سازمانی، ارتباط برون- سازمانی) قابل تفکیک است. سیاستمداران و برنامه ریزان آموزشی می توانند با استفاده از الگوی مفهومی مستخرج، تدابیر شایسته را برای توسعه حرفه ای معلمان و ارتقای کیفیت آموزشی اتخاذ کنند. معلمان نیز قادرخواهند بود تا از الگوی موجود برای افزایش شایستگیها و روزآمد کردن دانش و مهارتهای خویش بهره بگیرند.
ارزشیابی برنامه اجرا شده و کسب شده دروس تربیتی دوره های دوساله تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده و کسب شده دروس تربیتی دوره های دوساله تربیت معلم بوده و روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معاونان آموزشی، مدرسان دروس تربیتی و دانشجو -معلمان نیم سال آخر دوره های دو ساله مراکز تربیت معلم و همچنین معلمان دانش آموخته دوره های دو ساله تربیت معلم در کل کشور با حداقل سه سال سابقه تدریس در سطح شهر تهران بوده است. برای انتخاب نمونه مورد نظر از روش نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق سه پرسشنامه نظر سنجی، یک فرم مشاهده رفتار و دو آزمون دانشی- مهارتی و نگرشی که روایی و پایایی آنها مورد تأئید قرار گرفته، گردآوری شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که برنامه اجراشده و کسب شده دروس تربیتی با توجه به آنچه در برنامه قصد شده پیشنهاد شده با ضعفهای اساسی روبه رو است. برای مثال در برنامه دروس تربیتی سهم توجه به هدفهای مهارتی و نگرشی نسبت به هدفهای دانشی کمتر است. همچنین، محتوا ، سرفصلها و منابع اکثر دروس تربیتی با نیازهای حرفه ای معلمان همخوانی ندارند و میان مطالب ارائه شده در این دروس ارتباط افقی و عمودی لازم وجود ندارد. برخی از محتواهای دروس تربیتی نیز در چند درس تکرار شده است. ضعف ناشی از کمی تخصص برخی از مدرسان و کمبود امکانات و تجهیزات آموزشی مراکز تربیت معلم هم موجب شده است که اکثر مدرسان نتوانند برنامه دروس تربیتی را به نحو مطلوب اجرا کنند. نتایج آزمونهای پایانی که از دانشجو- معلمان در حال فارغ التحصیل شدن به عمل آمد، نشان داد که بسیاری از اهداف دروس تربیتی در آنها تحقق نیافته است. همچنین، مشاهده کلاسهای درس فارغ التحصیلان دوره های دو ساله تربیت معلم نشان داد که به دلیل ضعف ناشی از اجرای برنامه دروس تربیتی ارائه شده در مراکز تربیت معلم بسیاری از مهارتها و صلاحیتهای مورد انتظار در آنها تحقق نیافته است.
بررسی عامل های مؤثر بر تمایل اعضای سازمان های فرهنگی- آموزشی برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عامل های مؤثر بر میزان تمایل کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر برای تبدیل سازمان خود به یک سازمان یادگیرنده بود. جامعه ی آماری دربرگیرنده ی تمامی کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر به تعداد 13327 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد390 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شد و داده ها به وسیله ی یک پرسشنامه ی پنجاه سؤالی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت جمع آوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین عامل هایی چون؛داشتن رهبران آگاه درسازمان، ساختارپویا، تشویق به خلاقیت ونوآوری، بینش مشترک، کارگروهی و تعاون، واگذاری اختیار، ارتباط مستمر با محیط پیرامون و میزان تمایل کارکنان برای تبدیل سازمان خود به سازمانی یادگیرنده رابطه ای معنی دار درسطح اطمینان 95/ 0وجود دارد.
ارائه مدل ساختاری عوامل موثر بر رشد سرمایه فکری در بین اعضاء هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
225 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی ساختاری عوامل موثر بر رشد سرمایه فکری، مشخص کردن میزان تاثیرگذاری هر یک از عوامل بر ابعاد سرمایه فکری در بین اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی استان های فارس وکهگیلویه بویراحمد و تحلیل میزان تناسب مدل نهایی پژوهش بود. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی- میدانی طی سال های1394-1393 انجام شد. داده های مورد نیاز در زمینه شناسایی عوامل اثرگذار بر رشد سرمایه فکری، ارائه مدل ساختاری و تعیین میزان درجه تناسب مدل، بررسی و تحلیل گردید. این مطالعه بر روی تمامی اعضای هیات علمی استادیار به بالا دانشگاه های علوم پزشکی استان های فارس وکهگیلویه بویراحمد که حدود 800 نفر به عنوان جامعه آماری و تعداد 260 نفر به عنوان نمونه آماری که طبق جدول کرجسی – مورگان به طور نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند، انجام شد. از ابزار پرسشنامه 5 گزینه ای محقق ساخته، با ضریب پایایی آلفای کرونباخ (947/0) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی مولفه های شناسایی شده، دارای تاثیر گذاری در رشد سرمایه فکری در بین اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی هستند. در بعد عوامل سازمانی مولفه ادراک حمایت سازمانی با بار عاملی 83/0، در بعد عوامل انسانی، حرفه مندی با بار عاملی 68/0 و در بعد عوامل محیطی، مولفه انجمن های علمی و صنفی با بار عاملی 84/0 دارای بیشترین تاثیر بودند. در بین این مولفه ها، مولفه انجمن های صنفی و علمی در بعد محیطی با بار عاملی 84/0 از بالاترین اهمیت در تاثیر گذاری بر رشد سرمایه فکری برخوردار بود.این الگو نشان داد که بیشترین اثرگذاری بر رشد سرمایه فکری را بعد عوامل سازمانی با بار عاملی95/0، سپس بعد عوامل محیطی با بار عاملی 93/0 و در نهایت بعد عوامل انسانی با بار عاملی 92/0 دارد. شاخص های برازش الگو نشان داد که الگوی به دست آمده از انطباق خوبی برخوردار است.