فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۴۱ تا ۷٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تولد فرزند ناشنوا، خانواده به ویژه مادران را با شرایطی مواجه می کند که لازم است به وضعیت روانشناختی آنان توجه بیشتری شود. روان درمانی مثبت گرا رویکردی در روان درمانی است که با ایجاد توانمندی ها و هیجانات مثبت همراه است و در آن سعی می شود با افزایش معنا در زندگی به تسکین آسیب های روانی و افزایش شادکامی پرداخته شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی و شادکامی مادران کودکان ناشنوا در شهر قزوین در سال 1396 انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و فاقد مرحله پیگیری بود. جامعه شامل کلیه مادران دارای کودکان ناشنوا بود که از این میان 34 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و با توجه به ملاک های ورود( سن مادر، جنس، تحصیلات ، معیار شنوایی مادران، سن کودک و دووالدی بودن خانواده ها) دردو گروه آزمایش(17 نفر) و کنترل(17نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مثبت نگری خدایاری فرد و غباری بناب(1391)، پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز(1969) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) بود. آموزش مثبت نگری در قالب ده جلسه نود دقیقه ای به صورت هفته ای یک جلسه، در گروه آزمایش اجرا شد. در پایان برای دو گروه پس آزمون اجرا گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مثبت نگری نتوانسته است باورهای غیرمنطقی را کاهش دهد و تاثیری بر شادکامی نیز نداشته است. نتیجه گیری: بدین ترتیب می توان گفت احتمالا مثبت نگری در کاهش باورهای غیرمنطقی و افزایش شادکامی مادران کودکان ناشنوا موثر نمی باشد.
مصاحبه با: مدیر کل محترم تغذیه و هماهنگی بهداشت مدارس
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
میزان بهره مندی دانشجویان دانشگاه های آزاد منطقه 9 از مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های روانسنجی مقیاس توجه مشروط والدین در دانش آموزان شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توجه مشروط والدین یک راهبرد مهم و تأثیرگذار در تربیت فرزندان است در این راهبرد والدین عشق و توجه خود را به شیوه رفتاری فرزندان وابسته می کنند بدین صورت که در توجه مشروط مثبت والدین بیش از حد از رفتار فرزند قدردانی کرده و در توجه مشروط منفی توجه و عشق خود را از فرزندان دریغ می کنند. هدف این مطالعه رواسازی مقیاس توجه مشروط مادر در دانش آموزان شهرستان یزد بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دوره اول دبیرستان های شهرستان یزد در سال تحصیلی 99-98 بودند. شرکت کنندگان ۳21 نفر از دانش آموزان دختر و پسر بودند (152 دختر و 169 پسر) که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند همه آنها مقیاس توجه مشروط مادر و مقیاس طرد و پذیرش والدین را تکمیل کردند. تحلیل اعتبار، تحلیل عاملی تأییدی و همبستگی سؤال نمره کل برای بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس توجه مشروط مادر اجرا شد. یافته ها نشان داد مقیاس توجه مشروط از چهار عامل توجه مشروط و مثبت تحصیلی، توجه مشروط و منفی تحصیلی، توجه مشروط و مثبت هیجانی و توجه مشروط و منفی هیجانی اشباع شده است. ضرایب آلفای کرونباخ برای تمام خرده مقیاس ها و کل مقیاس در هر دو جنس و کل شرکت کنندگان از نظر روان سنجی، مطلوب بوده و دامنه اکثر همبستگی های مجموعه ماده ها مطلوب بود. نتایج تحلیل عاملی حاکی از برازش مطلوب داده های مدل بود. به علاوه، الگوی ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس ها و روایی ملاکی هم زمان پرسش نامه، با مقیاس طرد و پذیرش والدین بیانگر روایی خوب این مقیاس بود. در نتیجه نسخه فارسی پرسش نامه توجه مشروط مادر در جامعه دانش آموزان از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان آن را به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های روان شناختی استفاده کرد
مصاحبه با: برادر نوید مدیر کل محترم فرهنگی - هنری
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
مهارت های اختصاصی پردازش عدد در دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفپژوهش حاضر، بررسی چگونگی پردازش عددی (شمارش و مقایسه ی اعداد با یکدیگر) بر اساس فرضیه های نقص عددی (نقص بازنمایی و دستیابی) و ارتباط آن با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان ناتوان ریاضی بود. روشبه کار گرفته شده جهت تحلیل داده ها در این پژوهش توصیفی- مقایسه ای، آزمون tو تحلیل واریانس یک متغیره بود که با استفاده از تکالیف مقایسه ای درهم (عدد و آرایه های نقطه ای)، غیرنمادین (آرایه های نقطه ای) و سرعت پردازش (تشخیص سریع یک تصویر) بر روی 42 دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی با میانگین سنی 5/10سال، که به صورت تصادفی انتخاب شده و به دو گروه هدف (با ناتوانی ریاضی) و مقایسه (بدون ناتوانی ریاضی) تقسیم شدند، انجام گرفت. یافته هاتفاوت معناداری در خطای هر سه تکالیف مقایسه ای بین دو گروه نشان دادند ولی هیچ تفاوت معناداری در زمان واکنش بین آن ها دیده نشد. نتیجه گیری:نشان می دهد دانش آموزان ناتوان ریاضی در انجام این تکالیف ضعیف تر عمل می کنند و دچار خطاهای بیشتری می شوند. این یافته نه تنها فرضیه های نقص بازنمایی و نقص دستیابی را حمایت می کند، بلکه با فرضیه ی نقص کلی شناختی که بیان می کند کودکان ناتوان ریاضی در کارکردهای شناختی (حافظه کاری، حافظه معنایی و سرعت پردازش) نقص دارند، همسو است.
فن آموختن
حوزههای تخصصی:
رابطه عوامل زمینه ای و عملکرد ریاضی دانش آموزان ایرانی در تیمز 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه عوامل زمینه ای و عملکرد ریاضی دانش آموزان ایرانی در تیمز 2015 بود. در این پژوهش، با توجه به ساختار آشیانه ای داده ها، با استفاده از روش مدل سازی دوسطحی، اثر 37 متغیر مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم کشور در درس ریاضی در چهار زمینه خانه/ خانواده، باورهای دانش آموز، معلم/ کلاس، و مدرسه، در قالب دو سطح «دانش آموز» و «مدرسه» با استفاده از نسخه اصلی نرم افزار «اچ ال ام» بررسی شد. نتایج نشان داد، پیشرفت تحصیلی در سیستم نظام آموزشی در ایران، مانند سایر سیستم های آموزشی در کشورهای دیگر، به عوامل زمینه ای مرتبط با دانش آموز، خانه/ خانواده، کلاس/ معلم و مدرسه وابسته است. همچنین، بر اساس مدل نهایی از 37 متغیر مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی، تنها ده متغیر شامل «جو ادراک شده معلم، نظم و امنیت در مدرسه، سابقه مدیریت، وضعیت محرومیت، محدودیت تدریس، خودپنداره ریاضی، ارزش دهی به ریاضی، حضور در مدرسه، سطح تحصیلات پدر و کمک والدین در انجام تکالیف» معنادار بودند. به علاوه، بیشترین تغییرات واریانس به متغیرهای وضعیت اقتصادی - اجتماعی، سطح تحصیلات والدین، حضور در مدرسه و خودپنداره ریاضی مربوط است که تعدادی از این عوامل با سطح یک یعنی دانش آموز و تعدادی با سطح دو یعنی مدرسه مرتبط است.
اثربخشی آموزش طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر تعدیل طرحوار ههای ناسازگار اولیه دانش آموزان مورد آزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۸
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه اثربخشی طرحواره درمانی به شیوه ی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان مورد آزار بود. این پژوهش آزمایشی و به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان نورآباد )دلفان( در سال تحصیلی 93 - 92 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر بود که از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی شهرستان نورآباد )دلفان( بعد از شناسایی ب هوسیله پرسشنامه کودک آزاری محمدخانی و همکاران و انجام مصاحبه بالینی ساختاریافته به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ) 20 نفر برای هر گروه( گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامه کودک آزاری و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگارانه اولیه یانگ ) YSQ-SF ( استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری ) MANCOVA ( نشان داد طرحواره درمانی به طور معن یداری طرحواره های ناسازگار دانش آموزان مورد آزار هیجانی را کاهش داده است ) 001 / P>0 (. این نتیجه تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی این دانش آموزان دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود این برنامه درمانی هم در مدارس و هم در کلینیک ها ب هعنوان یک درمان همدلانه و مکمل سایر درمان ها برای کاهش عواطف منفی و جلوگیری از شک لگیری طرحواره های ناسازگار در دانش آموزان مورد آزار موردتوجه قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر خلاقیت و مسئولیت پذیری نوجوانان شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
از آنجا که دغدغه مهم والدین عدم مسئولیت پذیری در نوجوانان است که با حل آن می توان زمینه پیشرفت تحصیلی و افزایش توانمندی در نوجوانان را در دوره های بعدی زندگی آنها میسر ساخت؛ هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش اثربخشی تنظیم هیجان بر خلاقیت و مولفه های(خودمدیریتی نظم پذیری و قانونمندی )مسئولیت پذیری نوجوانان می باشد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان نوجوان سال تحصیلی 96-97 می باشند که به صورت در دسترس تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. روش پژوهش به این صورت بود که از پروتکل آموزش تنظیم هیجان گراس در طی ده جلسه استفاده شد و قبل از اجرای پروتکل و پس از آن از مقیاس مسئولیت پذیری نعمتی (1387) و پرسشنامه خلاقیت عابدی(1383) جهت سنجش آزمودنیها استفاده و در نهایت نتایج به آزمون کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که آموزش تنظیم هیجانی می تواند موجب افزایش خلاقیت و افزایش مسئولیت پذیری در نوجوانان شود و این تاثیر به صورت معناداری نتیجه بخش است. پیشنهاد می شود که دوره های آموزش تنظیم هیجان در مدارس در کنار آموزشهای درسی به نوجوانان ارائه شود تا سطح خلاقیت و مسئولیت پذیری آنها افزایش یابد.
طراحی و تبیین الگوی شایستگی مدیران مدارس بر مبنای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و دیگراسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی[1] مدیران مدارس و پاسخگویی به این سؤال است که بر اساس اسناد فرادستی و ازجمله سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، الگوی شایستگی مدیران مدارس شامل چه ابعاد و مؤلفه هایی است؟ این پژوهش ازنظر ماهیت تحلیلی توصیفی است و با راهبرد نظریه داده بنیاد و با استفاده از روش تحلیل محتوا، الگوی شایستگی مدیران مدارس را طراحی کرده است. اسناد مطالعه شده این پژوهش مهم ترین اسناد فرادستی آموزش وپرورش، مصوّب شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش وپرورش از سال 1389 به بعد هستند. به دلیل اهمیت هر یک از اسناد و به منظور جامعیت الگو، نمونه مطالعه شده معادل جامعه در نظر گرفته شد. برای تفسیر و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بر مبنای تحلیل محتوای اسناد مذکور و با استفاده از مطالعات تطبیقی الگوی شایستگی مدیران مدارس طراحی شد. در مرحله نهایی به منظور اعتبارسنجی الگو، از فن دلف ی استفاده ش د. <br clear="all" />
چالش های پیش پای دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان مصلح اجتماع از منظر دانشجومعلمان
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
253 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از رسالت های اساسی مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان، آماده کردن و تربیت معلمان و مربیان مصلح اجتماع و فرهنگ می باشد. معلمان و مربیانی که دامنه تأثیرگذاری عمل تدریس، اندیشه و منش معلمی آنها، مرزهای کلاس درس شان را درنوردد و اجتماع محلی و ملی زیست بوم تربیتی شان را در طول تاریخ، متأثرسازد. تاریخ نهاد تعلیم و تربیت در هر کشوری، از ردپای قلم و قدم چنین معلمان مصلحی سرشار است. به نظر می رسد دانشگاه نوپای فرهنگیان در ایران، برای تربیت چنین معلمان و مربیان مصلح اجتماع، با چالش های زیرساختی و روساختی جدی مواجه است. هدف این پژوهش کیفی پدیدارشناسانه، ارزیابی نقش و عملکرد دانشگاه فرهنگیان در تحقق این رسالت مهم و چالش های پیش پای آن از منظر دانشجومعلمان می باشد. بدین منظور تجارب زیسته 70 دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان کرمان، با روش پدیدارشناسی، مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج تحلیل و روایت تجریه زیسته دانشجومعلمان در این موردحکایت از وجود ۹ چالش اصلی و ۳۷ چالش فرعی پیش پای دانشگاه دارد. از این رو، براساس پدیدارشناسی تجربه زیسته دانشجومعلمان طی دوران دانشجویی شان در دانشگاه فرهنگیان کرمان می توان گفت که دانشگاه نتوانسته است در راستای این رسالت اساسی خود تأثیرماندگاری بر دانشجویان بگذارد. سهل انگاری اهمیت آموزش دانش تخصصی در رشته های مختلف معلمی و دبیری، عدم الگوپردازی معلمان مصلح ایران در تربیت رسمی و غیر رسمی دوران دانشجویی، انگیزه زدایی از دانشجویان، حضور کم رنگ فضای نقدسازنده، پراهمیت بودن «حاشیه» نسبت به «متن» در دوران دانشجویی، و ... برخی از مهمترین چالش های فراروی دانشگاه فرهنگیان در تربیت معلمان و مربیان مصلح اجتماع از نگاه دانشجومعلمان می باشند.
طراحی و اعتباریابی مدل شایستگی های رؤسای دانشگاه های دولتی کابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل شایستگی رؤسای دانشگاه های دولتی کابل با روش ترکیبی اکتشافی و از نوع تحلیل محتوا انجام گرفته است. در مرحله کیفی پژوهش ابتدا 10 نفر از خبرگان حوزه شایستگی به روش هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس طی دو مرحله تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری، شایستگی ها در سه دسته اصلی ویژگی های فردی، دانش نظری و مهارت های عملی دسته بندی شدند. سپس بر مبنای یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل های مرحله کیفی، پرسشنامه پژوهش طراحی و در نمونه آماری 304 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی کابل که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده بودند، اجرا و داده های کمی پژوهش گردآوری شد. در مرحله کمی پژوهش جهتاعتباریابی مدل شایستگی های رؤسای دانشگاه ها از تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد که مدل برازش مناسب داشته و از اعتبار مناسب و پذیرفتنی برخوردار است. همچنین ضرایب استاندارد شده بر روی هرکدام از تم های اصلی معنادار است و دو تم اصلی ویژگی های فردی و دانش نظری، قدرت پیش بینی توانایی مهارت های عملی را در سطح معناداری دارند. بنابراین می توان گفت که مدل ارائه شده در بخش کیفی تحقیق بعد از حذف دو مقوله مهارت حل مسئله در تم اصلی مهارت عملی و جذابیت در تم اصلی ویژگی های فردی مورد تأیید قرار گرفت.
مدل یابی معادلات ساختاری پیش بینی رفتارهای خودشکن تحصیلی بر اساس سیستم های مغزی _ رفتاری (BAS, BIS, FFFS) ، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و باورهای هوشی با توجه به نقش میانجی استرس انتظارات تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۲۳۶-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
رفتارهای خودشکن تحصیلی با اختلال در فرآیند شناختی_رفتاری در محیط یادگیری بر عملکرد افراد تاثیر گذار است. از این رو توجه هر چه بیشتر به این مقوله ضروری به نظر می رسد. هدف از پژوهش آزمون مدل پیش بینی رفتارهای خودشکن تحصیلی براساس سیستم های مغزی-رفتاری، تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و باورهای هوشی با میانجیگری استرس انتظارات تحصیلی بود. روش از نوع توصیفی-همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد استان قم بودندکه در سال 400-1399مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 420 نفر از دانشجویان بودندکه به شیوه در دسترس و از طریق خودگزارشی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به شرایط پاندمی کووید 19 در پژوهش شرکت کردند. ابزار شامل پرسشنامه سیستم های مغزی _ رفتاری جکسون (2009)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیقی فریستون(1994)، پرسشنامه باورهوشی عبدالفتاح (2006)، مقیاس استرس انتظارات تحصیلی آنگ و هوان (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن کانیگهام ( 2007) بود. یافته نشان داد اثرات غیر مستقیم به واسطه استرس انتظارات برای سیستم مغزی به رفتارخودشکن (000/0P = , 219/0 = β) تحمل ناپذیری بلاتکلفی به رفتار خودشکن (000/0P = , 158/0 = β ) و باور هوشی به رفتار خودشکن (000/0P = , 110/0 = β) است.
مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
126 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل نظریه برای مطالعه فرایند تربیت جنسی نوجوانان ایرانی است. پارادایم حاکم بر مطالعه حاضر کیفی و با استفاده از روش تحقیق گراندد تئوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، متخصصان حوزه تربیت جنسی، برنامه ریزی درسی، روان شناسی تربیتی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری نظری 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند بود که با این تعداد نمونه اشباع تئوریک در داده ها حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها در قالب مدل پارادایم اشتراوس و کوربین انجام گرفت. پس از تحلیل داده ها محقق به 169 گزاره مفهومی اولیه در قالب 59 کد باز، 18 کد محوری در قالب 6 کد انتخابی بر اساس مدل داده بنیاد دست یافت. نتایج تحلیل داده ها در قالب مدل الگوواره ای بیانگر آن است که عوامل علی (شناخت دقیق نوجوانان، شناخت ضرورت های تربیت جنسی و هدایت و جهت دهی به رفتار مناسب جنسی)، پدیده اصلی (طرح ریزی تربیت جنسی کارآمد)، شرایط مداخله گر (تعصبات مذهبی و اعتقادی نادرست، دیدگاه های اجتماعی- فرهنگی، سیاست های آموزشی – سازمانی)، عوامل زمینه ای (نبود سیاست های روشن و جسورانه، ناکارآمدی والدین، منابع اطلاعاتی نامعتبر)، راهبردها (غلبه بر موانع فرهنگی، رعایت ملاحظات فرهنگی – اجتماعی، ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین، همکاری بین بخشی، راهکارهای آموزش، اصول آموزش) و پیامدها (فردی و اجتماعی) الگوی فرایند تربیت جنسی نوجوانان را منعکس می نماید. بر مبنای مدل ارائه شده، ضرورت و نیاز آموزش و ساختارهای فرهنگی اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی بر مؤلفه محوری (تربیت جنسی کارآمد در نوجوانان) تأثیرگذار است.
نقش میانجی ارزش اجتماعی ادراک شده در رابطه بین رهبری تحول آفرین و تعهد شغلی کارکنان سازمان فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پپژوهش حاضر پیرامون بررسی نقش میانجی ارزش اجتماعی ادراک شده در تاثیر رهبری تحول آفرین درک شده بر تعهد شغلی صورت گرفته است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و برحسب روش از نوع همبستگی می باشد که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان سازمان فنی وحرفه ای استان گیلان (459نفر) می باشد که با روش نمونه گیری طبقه بندی ساده (سهمیه ای) و با استفاده از فرمول آماری کوکران تعداد 231 نفر به عنوان حداقل حجم نمونه آماری تعیین گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار Smart-Pls 2 و روش بررسی معادلات ساختاری بر مبنای حداقل مربعات جزئی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد علاوه بر تاثیر مثبت معنی دار متغیر رهبری تحول آفرین درک شده بر ارزش اجتماعی و متغیر ارزش اجتماعی بر تعهد شغلی و نقش واسطه ای ارزش اجتماعی، متغیر رهبری تحول آفرین در صورت عدم وجود متغیر میانجی نیز تاثیر مثبت معنی-داری بر تعهد شغلی دارد، و این نتایج دلالت بر نقش واسطه ای جزئی متغیر ارزش اجتماعی در رابطه بین این دو متغیر دارد. با توجه به این نتایج به مدیران پیشنهاد می گردد ضمن تلاش در ایجاد توسعه های همسو با نظام مدیریت تحول گرا، در جهت رشد وبهبود ارزشهای اجتماعی مشترک درون سازمان نیز گام بردارند. توجه به مسائلی نظیر برگزاری جلسات مشترک بین مدیران وکارکنان و نشست های هم اندیشی می تواند نقش مهمی در تغییر نگرش کارکنان داشته باشد. این امر آنهارا ازسیاست های تحولی سازمان آگاه کرده و موجب بهبود ارزش های اجتماعی، مسئولیت پذیری و مشارکت آنها در مسائل سازمانی می گردد و میزان تعهد شغلی آنها افزایش خواهد یافت.
تبیین الگوی تدریس خلاق مبتنی بر اصول ریزوماتیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
61 - 84
حوزههای تخصصی:
تغییر و توسعه روزافزون فناوری، نظام های آموزشی را تحت تأثیر قرار داده و برای هماهنگی با این تغییرات معلمان باید در روش های آموزشی خود تجدیدنظر کنند. باید روش هایی را به کار گیرند که فراگیرندگان را به تفکر وادارند و به سوی اندیشه ورزی سوق دهند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی «تدریس خلاق» مبتنی بر اصول ریزوماتیک ژیل دلوز است. روش های پژوهش تحلیل مفهومی، استنتاجی، متناسب با هدف های پژوهش انتخاب شده اند. تدریس خلاق به شاگردان کمک می کند از قالب های فکری عادی رایج رهایی یابند و به چشم اندازهای جدیدی برای ساخت دانش، حل مسائل و موضوع های جدید در رشته های گوناگون دست یابند. تدریس خلاق به آزادی، تجربه، خطرپذیری، انعطاف پذیری، فوریت و نداشتن تعصب نیاز دارد و به عنوان موضوعی ابتکاری در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، اصول ریزوماتیک عبارت اند از: اتصال، ناهم گونی، چندگانگی، گسست نادلالت گر، نقشه نگاری از فرایندهای ضروری برای ارائه الگوی تدریس خلاق در آموزش وپرورش. این اصول بر همکاری، گفت وگو، مشارکت، نوآوری در برنامه های درسی، و آموزش و یادگیری فعال تأکید دارند. هدف این اصول تحریک تفکر انتقادی، ایجاد فرصت هایی برای تغییر روش های تدریس، و همچنین ایجاد تغییرات در هستی شناسی معلمان و الهام به آموزگاران و دانش آموزان برای درک و تجدیدنظر در رویه های معمول آن هاست.
آسیب شناسی خلق ظرفیتهای نوآوری در مدیریت دانشگاهی ایران (مورد: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
291 - 310
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و آسیب های خلق ظرفیت های نوآوری در مدیریت دانشگاهی ایران با تاکید بر دانشگاه آزاد اسلامی به انجام رسیده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها آمیخته(کمی کیفی-) اکتشافی و از نظر روش اجرا بر مبنای نظریه داده بنیاد و پیمایشی مقطعی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی بودند که از آنها 17 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در فرایند مصاحبه شرکت کردند. جامعه آماری بخش کمی 248 نفر از روسا، معاونان پژوهش و فناوری، آموزشی، روسای دانشکده ها و اعضای هیات علمی برجسته با درجه استادیاری به بالا با تاکید بر گرایش های مختلف مدیریت و متخصصان خبره آموزش عالی واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی تهران بوده اند که بر اساس جدول مورگان 212 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی پرسشنامه بین آنها توزیع شد که در نهایت 197 پرسشنامه عودت داده شده است. ابزار جمع آوری داده ها اسناد و مدارک، مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه بوده است. به منظور تعیین اعتبار و روایی بخش کیفی از فن دلفی استفاده شده و در مرحله کمی برای تعیین روایی، از روایی صوری و اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ ، برابر با 91 /0 بدست آمده است. روش تجزیه و تحلیل داده در بخش کیفی تکنیک کدگذاری و در بخش کمی از آمار توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی، تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای و دو گروهی همبسته استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که خلق ظرفیت نوآوری در مدیریت دانشگاهی با 2 بعد، 8 مؤلفه و 106 شاخص(شامل بعد سخت با سه مؤلفه سازماندهی و ساختار سازمانی(35 شاخص)، فرایندهای سازمانی(3 شاخص)، منابع و تجهیزات(4 شاخص) و بعد نرم با 5 مؤلفه فرهنگ سازمانی(12 شاخص)، مدیریت سرمایه انسانی(18 شاخص)، رهبری و مدیریت استراتژیک دانش(14 شاخص)، آموزش و ارتقاء علمی(9 شاخص)، پژوهش و فناوری(11 شاخص) سنجیده شده است. همچنین وضعیت هر دو بعد سخت و نرم خلق ظرفیت نوآوری و مؤلفه های آنها پایین تر از میانگین نظری است و بطور کلی وضعیت موجود دانشگاه از حد متوسط و مورد انتظار پایین تر است.
بررسی رابطه کفایت هیجانی و انعطاف پذیری روانشناختی با ادراک شایستگی در دانش آموزان دبیرستان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کفایت هیجانی و انعطاف پذیری روانشناختی با ادراک شایستگی در دانش آموزان دبیرستان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش همبستگی بود. برای رسیدن به این هدف جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دبیرستانی دختر منطقه 5 تهران بود. حجم نمونه با توجه به هدف پژوهش و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی و شیوه نمونه گیری خوشه ایی، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش پرسشنامه کفایت هیجانی براسور و همکاران (2013)، پرسش نامه انعطاف پذیری روان شناختی دنیس و وندروال(2010) و مقیاس ادراک شایستگی هارتر (1982) بر روی گروه نمونه اجرا شد. در این پژوهش تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها استفاده شد و در آمار استنباطی از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ادراک شایستگی کل با متغیرهای کفایت هیجانی کل و انعطاف پذیری روان شناختی کل رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر ادراک شایستگی با خرده مقیاس های کفایت هیجانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ادراک شایستگی با خرده مقیاس های انعطاف پذیری روانشناختی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، ادراک شایستگی کل در دانش آموزان دختر از روی متغیرهای کفایت هیجانی کل و انعطاف پذیری روان شناختی کل قابل پیش بینی است.
Principles of Islamic Education with an Approach of Freshness and Vitality for the Elementary School(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۱, ۲۰۲۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study was to develop the principles of Islamic education with an approach of freshness and vitality for the elementary school. Method : In this research, the content analysis method has been used to be able to interpret and analyze the speeches and messages related to the topic, regarding the relationship between Islamic education and vitality in the religion of Islam, books on Islamic education and the Qur'an and hadith. Findings : The findings of the present study using content analysis method, indicate that theoretically ten principles of Islamic education with a freshness and vitality approach for elementary school (aesthetic principle, principle of tolerance, principle of beauty, principle of modification, principle of ease, principles have been referred to. Dynamics and vitality in school and class, the principle of reminder, the principle of continuity, the principle of awareness and the principle of individual differences) can be explained. That is, Islamic teachings can inspire the hypotheses and theories of Islamic education with a refreshing and invigorating approach for the elementary school. Conclusion : It is important to use the principles and perspectives in practice and to evaluate the performance of Islamic education with the approach of freshness and vivacity.