فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۴۱ تا ۸٬۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای اصلی در مطالعات برنامه درسی، آموزش انتقادی به دانش آموزان است. آموزش انتقادی می تواند موجب درونی سازی بینش و تفکر انتقادی در دانش آموزان شود و نیروهایی در جهت اصلاح، تغییر و پیشرفت جامعه فراهم سازد. یکی از برنامه های درسی که می تواند به آموزش انتقادی دانش آموزان بپردازد، درس مطالعات اجتماعی است. آموزش انتقادی در مطالعات اجتماعی می تواند سواد و مهارت های انتقادی در موضوعات اجتماعی را در دانش آموزان تقویت کند. دانش آموزان با فراگیری این درس می توانند نسبت به محیط اجتماعی و طبیعی نگرشی انتقادی و اصلاحی داشته باشند و بطور فعال و مسئولانه در جهت اصلاح و بهبود وضعیت موجود عمل کنند. این مقاله به آموزش انتقادی در مطالعات اجتماعی می پردازد. از این رو، بر اساس رویکرد انتقادی به نحوه تعیین اهداف در طراحی آموزشی، گزینش و سازماندهی محتوای آموزشی، انتخاب روش تدریس و نحوه ارزشیابی در مطالعات اجتماعی پرداخته شده است.
بررسی تلفیق تدریس درس علوم تجربی با آیات قرآن کریم: مطالعه موردی آیه 25 سوره حدید
حوزههای تخصصی:
تدریس تلفیقی و آموزش میان رشته ای یکی از مهم ترین شیوه های اثرگذار در تدریس است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، و به شیوه کیفی، تلفیق تدریس دروس علوم تجربی با آیات قرآن کریم را مورد واکاوی قرار داده است. بدین منظور، نخست کتب مرتبط با علوم تجربی اعم از کتاب های علوم تجربی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی در دوازده پایه مورد تحلیل قرار گرفت و آیات مطرح شده در کتاب های درسی استخراج شدند. سپس در مواردی که آیاتی مورد استفاده قرار نگرفته بود، آیات قابل استفاده برای تدریس استخراج گردید و در نهایت، به عنوان نمونه آیه 25 سوره حدید برای تبیین معجزه آهن، درباره «فصل از معدن تا خانه» کتاب علوم تجربی پایه هفتم مطرح شد. مطالعه موردی آیه 25 سوره حدید نشان داد که قرآن در باب آهن و ویژگی های آن سخن گفته و دبیران علوم می توانند با بهره گیری از آن در تدریس فصل 5 کتاب علوم پایه هفتم (فصل از معدن تا خانه) استفاده نمایند و مسائلی چون چگونگی خلقت آهن، خصوصیات ماده خالص آن، منافع آهن و نظایر آن که با استفاده از آیات قرآن کریم قابل اثبات است، در قالب «شگفتی های خلقت در قرآن کریم» ارائه گردد. البته به نظر می رسد چالش اصلی این روش، میزان تسلّط معلمان علوم تجربی بر تدریس بین رشته ای و تسلّط و احاطه آنان بر تفسیر دقیق و وجوه شگفتی های آیات قرآن کریم باشد. بنابراین، در صورتی که این شیوه برای تدریس کتب علوم تجربی مدّ نظر قرار گیرد، باید در قالب کارگاه هایی، زمینه آشنایی بیشتر معلمان با مباحث قرآنی فراهم آید تا پاسخگوی نیاز دانش آموزان باشند. همچنین، نتایج نشان داد که کتاب های علوم تجربی، اگرچه آیات اندکی را به عنوان مقدمه بعضی فصول آورده اند، اما این مقدار از آیات و نیز انتخاب برخی آیات به درستی صورت نگرفته و اهتمام بیشتر متخصصان علوم تجربی و علوم اسلامی، برای تبیین بهتر آیات قرآن کریم و آشنایی دانش آموزان با اعجاز قرآن کریم نیاز است.
بازگشت به مدیریت : طراحی و تبیین الگوی نوین صلاحیت های مدیران آموزشی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
229 - 251
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی بر آن است الگویی بر اساس تحلیل مضمون برای صلاحیت های مدیران مدارس آموزش وپرورش استخراج گردد. جامعه آماری این پژوهش در زمینه اسناد شامل: کلیه مقالات، رساله ها، طرح ها و گزارش های پژوهشی مرتبط با موضوع موردپژوهش در گستره زمانی 2000-2018 در حوزه صلاحیت های مدیران آموزشی با نمونه گیری هدفمند بود. در فرایند تحلیل مضمون با همسوسازی داده ها به تدوین و اعتبار یابی چارچوب صلاحیت های مدیران آموزشی پرداخته شد .پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 95/0 برآورد گردید. بر اساس یافته های این پژوهش صلاحیت های مدیران آموزشی در 4 تم فراگیر دانایی، تعالی معنوی، پویندگی و پایستگی خلاصه گردید. مضمون دانایی شامل دو مضمون پیش سازمان دهنده (یاددهی- یادگیری و سازمانی) و 8 مضمون پایه می باشد. مضمون تعالی معنوی شامل 3 مضمون پیش سازمان دهنده (عشق به هستی، جهان بینی معنوی و ایمان و امید) و 9 مضمون پایه است. مضمون پویندگی شامل 4 مضمون پیش سازمان دهنده (پیشرویی، تشریک مساعی، مدیریت ارتباطات، دیدگاه جهانی) و 8 مضمون پایه است. درنهایت مضمون پایستگی شامل 5 مضمون پیش سازمان دهنده (مدیریت تکنولوژی، مدیریت مالی پایدار، مدیریت نوآفرینی، مدیریت محیط زیست و مدیریت سلامت پایدار) و 13 مضمون پایه می باشد. مدل حاضر می تواند مبنای مناسبی برای مدیران در مدارس و همچنین سنجش و ارائه راهکارهایی برای انتخاب مدیران بر اساس مؤلفه های تعریف شده در این مدل باشد.
پیش فرض های تربیتی هرمنوتیک در نسل های آموزش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی پیش فرض های تربیتی هرمنوتیک در نظام آموزش از دور است. برای این منظوراستدلال شد که نسل اول آموزش از دور به دلیل متن محور بودن تنها با هرمنوتیک روشمند نزدیکی دارد. در نسل های دوم و سوم شاهد تبدیل فهم به مقوله ای پراکتیک هستیم که به دلیل تأکید بر مشارکت فرد و موضوع مورد بحث برای حصول فهم به آن ماهیتی نسبی بخشیده است و هدف آموزش مانند هرمنوتیک فلسفی، توانمند نمودن افراد در مهارت های زندگی و شغلی است. نسل چهارم با تلقی فرد به عنوان منبعی که شناخت از زندگی او آغاز شده و در زندگی او پایان می یابد به هرمنوتیک پدیدارشناسانه نزدیک می شود و نقطه برجسته نسل پنجم یعنی تکیه بر پرورش عقلانیت و نگرش انتقادی برای رهایی از عناصر سلطه فرایند آموزش نیازمند مبنای فلسفی انتقادی و منابع انسانی فعال است که نزدیکی بسیاری با هرمنوتیک انتقادی دارد.
رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری ، محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزش گذاری محتوای درسی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل کلیه اساتید رشته های علوم تربیتی در استانهای مرکزی و اصفهان(73 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. از روش نمونه گیری سرشماری بدلیل محدودیت جامعه آماری استفاده شد که نهایتاً 66 نفر پاسخگو بودند. ابزار تحقیق شامل 4 دسته پرسشنامه محقق ساخته بوده که عبارتنداز:1.پرسشنامه درک حکمت آموزش الکترونیکی2.پرسشنامه درگیری محتوای درسی(Shafipour Motlagh,2019) 3.پرسشنامه فهم محتوای درسی و 4.پرسشنامه ارزش گذاری محتوای درسی. روایی محتوایی پرسشنامه بر حسب نظرات خبرگان تأمین شد و ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ بترتیب برابر 93/0، 95/0، 92/0 و 94/0 بدست داده شد.از دو بخش آمار توصیفی(فراوانی، درصد) و آمار استنباطی(آزمونهای همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و مدل یابی معادلات ساختاری) استفاده بعمل آمد.بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد، رابطه درک حکمت آموزش الکترونیکی با درگیری محتوا، فهم محتوا و ارزرش گذاری محتوای درسی در سطح 05/0< P معنادار بوده است. مدل مورد مطالعه از برازش نکویی نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده است.
مدل شایستگی ها و توانایی های مدیران میانی آموزش و پرورش: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
163 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شایستگی مدیران میانی آموزش و پرورش برای استفاده در کانون ارزیابی بود. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام گرفت و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در بخش کمی توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل ساری معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، همه صاحب نظران، استادان و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی با 22 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمی همه مدیران ارشد و میانی اداره آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روش های تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد مؤولفه های مدل شایستگی مدیران میانی آموزش و پرورش برای استفاده در کانون ارزیابی عبارت اند از شایستگی دانشی، شایستگی حرفه ای، ویژگی های شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطات و شایستگی ادراکی. در بخش کمی نیز برای برآورد نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با رویکرد ماتریس کوواریانس اعتبار مدل را تأیید کرد.
تحلیل و ارزیابی ماهیت ارتباط مجازی معلم و فراگیران در نسل نو یادگیری الکترونیکی: مطالعه موردی موک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیران در نسل نو یادگیری الکترونیک می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش نمودشناسی بهره گرفته شد. مبنای نظری چنین ارزیابی آن است که به تعبیر هایدگر فناوری خنثی نیست و آن چنان که آیدی اشاره کرده است، فاوا برخی از ابعاد تجربه ما را به بهای تضعیف برخی دیگر از ابعاد آن، تقویت می کند. همچنین این پرسش مطرح شد که تغییر ماهیت ارتباط در موک ها، چه دستاوردها و کاستی هایی به دنبال دارد. در این مطالعه، نخست تحلیل شد که چگونه یادگیری الکترونیکی، ماهیت ارتباط بین معلم و فراگیران را متحول نموده، سپس استدلال شد که چگونه ماهیت ارتباط در موک ها، با ارتباط مطلوب میان معلم و فراگیر رویارو می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که موک ها با تغییر ماهیت ارتباط، توان فراگیران برای برقراری تعاملات اجتماعی را به طور مؤثری تسهیل می کنند و درعین حال سبب ارتباط همسان می شوند.
تأثیر آموزش مهارت های مدیریت زمان بر خودکارآمدی دانشجویان روانشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۱
43 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیرآموزش مهارتهای مدیریت زمان بر خودکارآمدی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، یک تحقیق آزمایشی بوده است . دانشجویان روانشناسی دانشگاه شهید باهنر، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند. به این منظور 44 نفر از دانشجویان رشته روانشناسی به شکل تصادفی انتخاب و سپس به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، ازگروههای آزمایش و کنترل پیشآزمونی گرفته شد سپس گروه آزمایش در معرض ده جلسه آموزشی مهارتهای مدیریت زمان قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند . سپس از اعضا ء گروه های آزمایش و کنترل پسآزمون به عمل آمد تا تأثیر آموزش مشخص شود آزمود نیها پرسشنام ه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران( 1982 ) رادردو مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای مدیریت زمان بر خودکارآمدی تأثیر معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که این آموزش برخودکارآمدی با توجه به جنسیت تأثیر معناداری نداشته ولی آموزش با توجه به شبانه یا روزانه بودن برخودکارآمدی تأثیر معناداری داشته است.
اثر بخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و باور های خودکارآمدی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۷
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و باور های خودکارآمدی در دانشجویان دختر بود نوع پژوهش ، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و آزمون پیگیری بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 95-96 بود. از جامعه فوق 30 نفر با توجه به معیار های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند(هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی طی 8 جلسه نود دقیقه ای، (هر هفته یک جلسه) آموزش گروهی پذیرش و تعهد را دریافت کردند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان( (CERQ و پرسشنامه باور-های خودکارآمدی شرر بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته های پژوهش در مرحله پس-آزمون و پیگیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر تنظیم شناختی هیجان و باور های خودکارآمدی تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>p).
تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر « تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور » است. این پژوهش با روش تحقیق آمیخته با رویکرد متوالی اکتشاقی انجام گرفته و متناسب با ماهیت پژوهش از ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده و از حیث معیار وسعت، پهنانگر ملاحظه گردیده است.جامعه آماری این پژوهش، 212 نفر از کارشناسان آموزشی شاغل در اداره آموزش و پرورش استان بوشهر و نمونه طبقه ای تحقیق، 52 نفرکارشناس خبره ی منتخب از میان این مجموعه بود. در بخش کمی، ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با روایی وپایایی معتبر ودر بخش کیفی، از روش مصاحبه نیمه باز استفاده گردیده است. تلفیق داده ها در هر دومرحله ی کمی و کیفی با استفاده از نرم افزارهای آماریspss و تکنیک تحلیل عاملی صورت گرفت و در نهایت یافته ها نشان داد که درصورت طراحی و اعتبار بخشی مناسب الگوی امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور،می توان به نقش بی بدیل اعانات و احسان داوطلبانه عمومی درپیشبرد نظام آموزش رسمی کشور به مراتب بیش از سایر مولفه ها در تقویت و کارآمدی نظام آموزشی پی برد.
شناسایی نیازهای مهارتی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی نیازهای مهارتی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی بر اساس نظریه وتن ، کامرون و وودز بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1397-1396 جمعاً 113 نفر تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 87 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. گردآوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه نظر سنجی استاندارد مهارت های مدیران وتن ، کامرون و وودز (2000) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن به میزان 87/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد . تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده ازآزمون های t تک گروهی و فریدمن استفاده انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد:مهم ترین نیازهای آموزشی شناسایی شده ی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی که پیشنهاد می گردد برای ارتقای آن برنامه ریزی لازم انجام گردد ، به ترتیب اولویت عبارت اند از مهارت انگیزش اثر بخش ، مهارت مدیریت تضاد ، مهارت ارتباط سازنده و مهارت مدیریت حل مساله .
رابطه تیپ های شخصیتی و فرسودگی شغلی از طریق میانجی گری روابط بین فردی در کارکنان شهرداری
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه تیپ های شخصیت، استرس و راهبردهای مقابله ای با فرسودگی شغلی و روابط بین فردی کارکنان شهرداری شهرتهران بود. روش این پژوهش همبستگی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری شهر تهران در سال 95-94 بود. نمونه این پژوهش مشتمل بر 100 نفر از کارکنان شهرداری بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پنج عامل شخصیت کاستا و مک کری (Neo)، استرس Dass، راهبردهای مقابله ای لازاروس، فرسودگی شغلی مزلج، روابط بین فردی کویین استفاده شد. یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داده شده است که همبستگی مثبت و معنی داری بین ابعاد تیپ های شخصیتی با فرسودگی شغلی وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت و معناداری بین ابعاد تیپ های شخصیتی با روابط بین فردی وجود دارد. بعلاوه اینکه همبستگی منفی و معنی داری بین راهبرد مساله مدار با فرسودگی شغلی وجود دارد. از طرفی همبستگی مثبت و معنی داری بین استرس با فرسودگی شغلی وجود دارد. در نهایت همبستگی منفی و معناداری بین استرس با روابط بین فردی وجود دارد.
ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری در واقعیت افزوده: نقش واسطه ای خودکارآمدی و درگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده (نقش واسطه ای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی) به روش توصیفی-همبستگی انجام گرفت. برای این منظور، از بین استان های نواحی غربی ایران، سه استان (همدان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری) و تعداد 600 دانشجوی دانشگاه پیام نور، به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب و پس از به کارگیری برنامه واقعیت افزوده، به یک پرسش نامه 52 گویه ای که تلفیقی از پرسش نامه های سودمندی ادراک شده دیویس (1989)، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، درگیری شناختی آلوکا و اودونگو (2018)، مقیاس خودکارآمدی موبایلی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و مقیاس جذب شناختی آگاروال و کاراهانا (2000) بود پاسخ دادند که از آن میان، 556 پرسش نامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. دادها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و تحلیل مسیر، به وسیله نرم افزارهای Amos 22, Lisrel 8.50 ,Spss 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای جذب شناختی و نیاز به شناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی بر سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده، در بین دانشجویان دوره کارشناسی اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با داده های گردآوری شده از دانشجویان دانشگاه پیام نور، برازش مناسبی دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت این مدل می تواند اطلاعات مهم و مورد نیاز را برای همه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت در جهت بهبود پیامدهای آموزش و یادگیری فراهم کند.
رابطه میزان اعتیاد اینترنتی با اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه میزان اعتیاد اینترنتی با اهمال کاری تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان متوسطه انجام پذیرفت. روش ها: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه هدف را کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر همدان به تعداد 14543 نفر در سال تحصیلی 98-99 تشکیل می دهند که از بین آنها و براساس جدول کرجسی مورگان 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در ادامه جهت جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزار spss23 استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد، مؤلفه های اعتیاد به اینترنت(مشکلات اجتماعی، تأثیر بر عملکرد، فقدان کنترل، استفاده مرضی از چت روم و بی توجهی به وظایف شغلی و تحصیلی) قادر است، تعلل ورزی تحصیلی نوجوانان دختر را به صورت مثبت و بهزیستی روانی را به صورت منفی و معناداری پیش بینی نماید. نتیجه گیری: بنابراین وقتی دانش آموزان به استفاده از اینترنت گرایش شدیدی پیدا می کنند و ساعات زیادی به پرسه زدن در فضای مجازی اختصاص می دهند، از میزان حساسیت شان به عملکرد تحصیلی و همچنین ارتباطات و تعاملات اجتماعی شان کاسته شده و به تبع آن بهزیستی روان شناختی آنان تحت تأثیرات منفی این پدیده واقع گشته و همچنین پدیده ای تحت عنوان اهمال کاری تحصیلی در آنان به وجود می آید.
شطرنج ابزاری برای ارتقای توانایی حل مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
131 - 159
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا پیشینه پژوهشی در زمینه حل مسئله ریاضی مرور می شود. سپس به پژوهش های انجام شده برای مقایسه شطرنج بازان «خبره» و «تازه کار» و وجه تمایز آن ها پرداخته می شود. بعد، نقش شطرنج در ارتقای تفکر و استدلال منطقی و سپس، تأثیر آن بر افزایش توانایی های حل مسئله ریاضی، مورد بحث قرار می گیرد. آن گاه، پژوهش انجام شده که هدف اصلی آن، بررسی نقش آموزش شطرنج بر توسعه توانایی های حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بود، معرفی می شود. این مطالعه از نوع تجربی بود و به صورت یک گروهیِ پیش آزمون- پس آزمون طراحی شد. در این مطالعه، 25 نفر به طور تصادفیِ خوشه ای، از بین دانش آموزان پایه پنجم یکی از استان های جنوب شرقی ایران، برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. داده ها از طریق برگزاری پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد و آزمون ها براساس محتوای کتاب درسی پایه پنجم ابتدایی و استراتژی های مورد استفاده در حل مسئله ریاضی توسط گروه معلمان پایه پنجم مدرسه انتخاب شده، تهیه شد. برای مشخص کردن پایایی ابزار، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و برای تعیین روایی ابزار، میانگین نظرِ صاحب نظران، ملاک قرار گرفت. در این پژوهش، 52 جلسه آموزش شطرنج به عنوان مداخله آموزشی ارائه شد و در پایان دوره، پس آزمون برگزار شد. این مطالعه نشان داد که نقش آموزش شطرنج، بر توسعه توانایی های حل مسئله ریاضی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی، مثبت و معنادار است. بدین سبب، پیشنهاد می شود که از ظرفیت های مختلف برنامه درسی رسمی و مدرسه ای ازجمله فعالیت های فوق برنامه، برای استفاده از شطرنج، به عنوان ابزاری برای ارتقای توانایی های حل مسئله ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی، بهره گیری شود.
بررسی عوامل موثر بر استفاده و پذیرش فناوری رایانه توسط معلمان در امر تدریس با استفاده از نقشه های شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
233 - 249
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل موثر بر استفاده وپذیرش فناوری رایانه توسط معلمان در امر تدریس با استفاده از نقشه های شناختی فازی می باشد. طرح پژوهش حاضر کیفی بوده که به با توجه ساختار پیچیده ومبهم عوامل موثر بر استفاده وپذیرش فناوری رایانه توسط معلمان، بر اساس نقشه های شناختی فازی صورت گرفت. با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، این روش در برگیرنده نظرات خبرگان در مورد یک واقعیت ذهنی است. بر این مبنا، نمونه پژوهشی تحقیق را 30 نفر از معلمان متخصص دوره دوم متوسطه شهر ارومیه بر اساس اصل اشباع داده ها تشکیل دادند. برای گردآوری داده ها، از ابزار مصاحبه استفاده شد. بنابراین از معلمان خواسته شد که روی یک کاغذ پدیده اصلی وعوامل موثر بر آن را در مرکز صفحه به صورت دایره ترسیم کرده ومسیرهایی را برای نحوه تاثیرگذاری این عوامل بر پدیده ومثبت ومنفی بودن آن را مشخص کنند. نقشه های طراحی شده تبدیل به ماتریس شدند که با نرم افزارFCMmapper مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده معلمان از فناوری رایانه ای در کلاس درس بیشترین مرکزیت را دارد. آموزش معلمان در زمینه رایانه بیشترین درجه بیرونی وپس از آن به ترتیب مهارت رایانه معلمان، استفاده از رایانه در امر تدریس، سودمندی رایانه در امر تدریس بیشترین تاثیر گذاری را داشتند. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در زمینه توجه به عوامل موثر بر استفاده و پذیرش فناوری رایانه توسط معلمان در تدریس وانجام اقدامات لازم به منظور پیشرفت معلمان در استفاده از رایانه در تدریس جهت پاسخگویی به نیازهای دانش آموزان در عصر اطلاعاتی کنونی را به دنبال دارد.
بررسی مزایا و معایب دوره های ضمن خدمت برگزار شده در آموزش و پرورش از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر بناب
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مزایا و معایب ضمن خدمت برگزار شده ، در در آموزش و پرورش از دیدگاه معلمان مقطع ابتدایی شهر بناب میباشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود جامعه آماری این پژوهش معلمان مقطع ابتدایی با سابقه ی تدریس بالای 20 سال در شهر بناب بود. به منظور بررسی متغیرها پرسشنامه ای محقق ساخته در بین دو گروه مطالعه از معلمان شهرستان بناب، استان آذربایجان شرقی برای دوره های عمومی و تخصصی ضمن خدمت توزیع شد. پایایی نتایج حاصل، ضمن تامین اعتبار محتوایی چک لیست، از طریق ضریب آلفای کرانباخ به میزان 91/0برآورد و با استفاده از شاخص های میانگین و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از این مطالعه نشان داد که دوره های آموزش ضمن خدمت در مؤلفه های افزایش توان و غنای علمی و فکری معلم، مهارتهای برقراری ارتباط با دانش آموزان و تاثیر دوره در افزایش مهارتها و استفاده از فناوری های آموزشی تفاوت معناداری دارد. همچنین اثر این دوره ها بر مؤلفه های مهارتهای برقراری ارتباط با والدین، حل مشکلات درسی دانش آموزان و مهارتهای حرفه ای معلم تفاوت معناداری ندارد.
اثربخشی حلِ مسئله در آموزش فیزیک
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش فیزیک آن است که دانش آموزان در مسیرِ کسب مهارت در فیزیک قرار گیرند، توانایی کاربرد مفاهیم فیزیکی در موقعیت های فیزیکی و استدلال با آنها را توسعه دهند و بتوانند گستره ی وسیعی از انواع مسائل، شامل مسائل جدید را حل کنند. اهمیت استفاده از حلِ مسئله در آموزش فیزیک بر کسی پوشیده نیست. با وجود این، حلِ مسئله، به روشی که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، در رسیدن به اهداف مذکور آنچنان که باید، مؤثر نیست و نیاز به بازنگری دارد. در این مقاله، با توجه به پژوهش های صورت گرفته در حوزه آموزش فیزیک توضیح داده می شود که چرا حلِ مسئله به روش های سنتی در کسب مهارت واقعی در فیزیک کم بازده است و بازنگری در آموزش و حلِ مسئله مورد بررسی قرار می گیرد.
استفاده از سنجش شناختی تشخیص برای سنجش نوشتن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
35 - 56
حوزههای تخصصی:
در بین مهارت های چهارگانه زبانی، نوشتن یکی از مهم ترین مهارت های برقراری ارتباط است که برای آموزش آن در همه نظام های آموزشی از مقطع ابتدایی برنامه ریزی می شود. پیشرفت های روزافزون در حوزه سنجش آموزش زمینه را برای کسب اطلاعات تشخیصی مورد نیاز برای تعیین نقاط ضعف و قوت دانش آموزان فراهم کرده است. این تحقیق قصد دارد امکان استفاده از سنجش شناختی تشخیصی برای سنجش خصیصه های نوشتن دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور سیاهه وارسی که توسط کیم (2015) برای سنجش نوشتن علمی در زبان انگلیسی پیشنهاد شده است و ماتریس کیو اولیه مورد بازبینی قرار گرفت. 816 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی، به سه تکلیف های نوشتن پاسخ دادند. براورد پارامترهای مدل با استفاده از مدل بازپارامتری شده یک شکل محدودشده انجام شد. شاخص های نسبی و مطلق برازش مدل نشان داد مدل به صورت مناسبی برازش دارد. نتیجه تحقیق نشان داد در تکالیفی که دانش آموزان را ملزم می کند یک متن طولانی بنویسند، 17 نشان گر می تواند خصیصه های نوشتن را با دقت مناسبی مورد سنجش قرار دهد؛ اما در مورد تکالیفی که مستلزم نوشتن یک متن کوتاه است، نه نشان گر برای سنجش خصیصه های مذکور دارای برازش مناسبی است.
بررسی نقش نگرش های والدین و معلمان به مدرسه در احساس تعلق دانش آموزان به مدرسه: نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای انگیزش تحصیلی در رابطه ی بین نگرش های والدین و معلمان به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. شرکت کنندگان این پژوهش شامل160 دانش آموز دختر و پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی شهر شیراز و مادرانشان به همراه معلمان آن ها (32 نفر) بودند که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه تعلق به مدرسه بری و همکاران، پرسش نامه نگرش والدین به مدرسه سامال، پرسش نامه نگرش معلمان به مدرسه تالیس، و پرسش نامه انگیزش تحصیلی رایان و کانل استفاده گردید. برای تعیین پایایی و روایی ابزارها به ترتیب از روش آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. شواهد مؤید روایی و پایایی مطلوب پرسش نامه ها بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفت و شاخص های برازش مدل استخراج و مدل پژوهش تأیید گردید. یافته ها نشان دادند که نگرش والدین به مدرسه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم و با واسطه گری انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان بود؛ اما نگرش معلمان به مدرسه فقط به صورت مستقیم در احساس تعلق به مدرسه نقش معنی داری نشان داد. همچنین، هرچند بعدهای سبک تنظیم خودکنترلی و سبک تنظیم خوداستقلالی در باورهای انگیزش هر دو پیش بینی کننده مثبت و معنی دار احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان بودند لیکن بعد خوداستقلالی پیش بینی کننده قوی تری در این خصوص بود. در راستای یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود در نظام تربیتی خانواده و مدرسه، به نگرش ها و باورهای والدین و معلمان به مدرسه به عنوان افراد تأثیرگذار توجه بیشتری گردد تا زمینه انگیزش تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان فراهم گردد.