فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۲۱ تا ۸٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
138 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پذیری مهارت های ارتباطی و سازگاری فردی با توجه به مؤلفه های روانشناسی مثبت نگر در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۹۸ است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. در این مطالعه ۳۱۴، دانشجو (۱۸۲ مرد و ۱۳۲ زن)، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های حالت های روان شناختی مثبت، (رجائی، خوی نژاد، نسائی، ۱۳۹۱)، مهارت های ارتباطی، (جرابک، ۲۰۰۴) و سازگاری (بل، ۱۹۶۱) ) بود که از روایی و پایایی لازم برخوردار بوده اند. داده های این تحقیق از روش تحلیل مسیر و با بهره گیری از نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مسیر تبیین مهارت های ارتباطی بر اساس سازگاری با نقش میانجی مؤلفه های توکل به خدا، قدردانی و بخشش معنادار شده است. این یافته ها بیانگر لزوم توجه به حالت های روان شناختی مثبت در تبیین سطوح ارتباطی دانشجویان است. همچنین، در تبیین این یافته می توان گفت سازگاری به عنوان یک متغیر اثرگذار بر مهارت های ارتباطی از طریق مؤلفه های روانشناسی مثبت مکانیسم اثر دارد.
تاثیر کلاس جورچین معکوس بر عملکرد تحصیلی و اضطراب آمار دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
133 - 153
حوزههای تخصصی:
کلاس جورچین معکوس، یکی از تکنیک های یادگیری مشارکتی است که بر اساس پویایی گروه و تعاملات اجتماعی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش جیگ ساو معکوس بر عملکرد تحصیلی و اضطراب آمار دانشجویان در درس آمار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل و شرکت کنندگان پژوهش 43 نفر از دانشجویان کارشناسی بودند. دانشجویان یک کلاس درس آمار را به روش جیگ ساو معکوس (20 نفر) و دانشجویان کلاس دیگر این درس را به روش تدریس معلم محور سخنرانی (23 نفر) آموزش دیدند. داده های پژوهش با مقیاس اضطراب آمار (رکابدار و سلیمانی، 1387) و آزمون عملکرد تحصیلی گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره یک راهه استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل در عملکرد تحصیلی و اضطراب آمار دانشجویان وجود دارد (001/0>p). نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که میانگین گروه آزمایش در عملکرد تحصیلی به صورت معنی داری بیشتر از میانگین گروه کنترل است. در اضطراب آمار نیز میانگین گروه آزمایش به صورت معنی داری کمتر از میانگین گروه کنترل است. به طورکلی یافته های پژوهش نشان دادند که روش جیگ ساو معکوس اثر مثبتی بر برون دادهای تحصیلی دانشجویان مانند اضطراب و عملکرد دارد. به عبارت دیگر استفاده از این روش باعث افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب آمار این دانشجویان می شود.
اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روانشناختی مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص انجام گرفت. روش پژوهش به شیوه ی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را مادرانِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 40 مادرِ دانش آموزان مراکز ناتوانی یادگیری خاص شهر اردبیل بودند که بصورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر)، جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. داده ها با روش آماری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون به طور معناداری، پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) کمتری داشتند و فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص مورد تائید قرارگرفته است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش پریشانی روان شناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) مادران دارای فرزند با ناتوانی یادگیری خاص اثربخش است.
چارچوب مناسب برای سنجش معنویت محیط کار بر اساس آموزه های ایرانی و اسلامی در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی جهت سنجش معنویت محیط کار در آموزش عالی بود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد آمیخته و با بهره گیری از روش اکتشافی متوالی از نوع ابزار سازی، انجام شد. جامعه آماری قسمت کیفی این پژوهش؛اساتید و صاحبنظران به عنوان افراد کلیدی به تعدا 28 نفر در استان فارس بود. و در بخش کمی شامل کلیه اساتید هیات علمی در رشته های علوم انسانی به ویژه رشته های مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی بودند. نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند با رویکرد افراد کلیدی و رسیدن به اشباع نظری بود و در بخش کمی از نوع دردسترس بوده است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد.در این راستا تعداد 184 پرسشنامه جمع آوری و از طریق نرم افزار هایSPSS و LISREL مورد تحلیل عامل تاییدی قرارگرفت. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوایی و جرح و تعدیل توسط متخصصین صورت گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ به مقدار 866/0 به دست آمد. سپس برازش مدل مذکور مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در نهایت چهارچوب به دست آمده شامل ابعاد فردی(تعاملات پرهیزگارانه، معناجویی، اخلاق کاری) ، میان فردی(بردباری، عزت نفس، منزلت اجتماعی، تعامل با زیردستان، خدمت رسانی) و فرافردی (اطاعت از مافوق، شایسته سالاری، تعهدشغلی)، می باشد.
تأثیر بازی آموزشی رایانه ای بر بهبود درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص ریاضی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر بازی آموزشی رایانهای بر بهبود درک مفاهیم ریاضی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص همراه با نقص ریاضی در پایه سوم ابتدائی است.طرح پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه بود. به این منظور، تعداد 23 دانشآموز دارای اختلال یادگیری ریاضی، از میان جامعه آماری 12650 نفر دانشآموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدائی شهرستان میانه، پس از اجرای آزمونهای تشخیصی ریاضی کیمت(پایایی 80 تا 84/0) و آزمون هوشی ماتریسهای پیشرونده ریون(پایایی 70/0 تا 90/0)، به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. سپس آنها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت انفرادی به مدت 10 جلسه 35 دقیقهای، تحت آموزش بازی رایانهای میشا و کوشا قرار گرفتند اما گروه کنترل فقط از آموزشهای معمول مدرسه استفاده نمود. نتایج نشان داد میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین بر مبنای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بازی آموزشی رایانهای موجب بهبود درک مفاهیم ریاضی (مفاهیم اساسی، عملیات اساسی و کاربرد) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص همراه با نقص در ریاضی میشود.
تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
197 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
رابطه سبک مدیریت کلاس درس معلمان با خودتنظیمی و مسئولیت پذیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه سبک مدیریت کلاس درس معلمان با خودتنظیمی و مسئولیت پذیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر و معلمان آن ها در پایه ششم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران که مشتمل بر 4000 نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد 310 دانش آموز و 35 نفر از معلمان آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن (1986)، پرسشنامه مسئولیت پذیری نعمتی (1386) و پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران (1995) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داده است که بین سبک مدیریت کلاس درس با خودتنظیمی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد (01/0p<). همچنین، نتایج نشان داده است که، سبک مدیریت معلم در کلاس درس، خودتنظیمی را در دانش آموزان 17 درصد، تبیین می کند. همچنین یافته ها نشان داد بین سبک مدیریت کلاس درس با مسئولیت پذیری دانش آموزان، رابطه معنی داری وجود دارد (01/0p<). سبک مدیریت معلم در کلاس درس، مسئولیت پذیری را در دانش آموزان به میزان 23 درصد، تبیین می نماید.
بررسی رابطه ابعاد شوخ طبعی و سبک های دلبستگی( ایمن، نا ایمن، دوسوگرا ) در افراد اضطرابی
حوزههای تخصصی:
سبک های دلبستگی بازنمایی ذهنی ازخود و دیگران را انعکاس می دهند و به جهت گیری های مختلف در ارتباطات نزدیک منجر می شوند که نه تنها در کودکی ، بلکه در بزرگسالی نقش بسیار اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد شوخ طبعی با سبک های دلبستگی (ایمن ، ناایمن و دوسوگرا) در افراد اضطرابی می باشد. در این مطالعه، همبستگی شامل 53 نفر از افراد با تشخیص اضطراب می باشد که به صورت در دسترس در سال 98-1399 انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها ، پرسشنامه های شوخ طبعی و سبک های دلبستگی اجرا شدند و به منظور محاسبه، تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ورژن 21 و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل دلالت بر این داشتند که از میان مقیاس های شوخ طبعی و سبک های دلبستگی در افراد اضطرابی، در زیر مقیاس لذت از شوخی با سبک دلبستگی ایمن (331/.) همبستگی معناداری دارد(05/0). همچنین زیر مقیاس خنده با سبک دلبستگی اجتنابی (229/0) رابطه معنادار در سطح معناداری (05/0) دارد. ایذا در زیر مقیاس شوخ طبعی در روابط اجتماعی با سبک دلبستگی اجتنابی (355/0) همبستگی معناداری (01/0) دارد. در نتیجه می توان بیان کرد که افراد دارای اضطراب با سبک دلبستگی ایمن لذت بیشتری از شوخی می برند و افراد با سبک دلبستگی اجتنابی بیشتر می خندند. همچنین افراد اضطرابی با سبک های دلبستگی اجتنابی در روابط اجتماعی شوخ طبع تر هستند.
بررسی و مقایسه سواد خواندن در دانشآموزان پایه چهارم ابتداییدوزبانه )لر زبان( و یک زبانه استان چهارمحال و بختیاری بر اساس مطالعات (PLRIS 2006 )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال ششم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۲۸
191-205
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سواد خواندن دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که زبان مادری آنها لری بختیاری و زبان آموزش رسمی آنها فارسی )دو زبانه( و دانشآموزانی که زبان مادری و زبان آموزشی آنها فارسی بوده است )تک زبانه(، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات سئوالات آزمون پرلز 2006 میباشد. که به روش برگزاری آزمون از دانشآموزان انجام شد. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل که تعداد 13745نفر و حجم نمونه 240نفر دانشآموز لر زبان و فارسی زبان به نسبت مساوی با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. عملکرد این دو گروه از دانشآموزان به طور کلی در آزمون متون ادبی و اطلاعاتی در فرآیند »توانایی درک مطلب« و »توانایی تفسیر استنتاج« از متون درسی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد دانشآموزان فارسی زبان در همه زمینهها بیشتر از دانشآموزان لر زبان بوده است. بطور کلی یافتههای پژوهش اهمیت توجه بیشتر به آموزشهای پیش دبستانی و استفاده از معلمان بومی در درس خواندن و زبان فارسی را توصیه میکند و یکی از موفقیت دانشآموزان تک زبانه را در یک سان بودن زبان مادری و زبان آموزشی میداند. بنابر این توصیه میشود در مناطق دوزبانه حداقل تا پایه سوم ابتدایی باید به زبان مادری دانشآموزان اهمیت داده شود.
رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه شامل تمامی دختران 14 تا 17 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1395 بود که از میان جامعه آماری این پژوهش، 115 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.اطلاعات از طریق فرم خودگزارش دهی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (YSR) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)جمع آوری شد و داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اختلالات برون نمود با ابعاد اعتماد و نیاز به تایید به ترتیب ارتباط منفی و مثبت معناداری دارد و بعد نیاز به تایید ارتباط مثبت و معناداری با اختلالات درون نمود دارد و نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بعد نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات درون نمود و ابعاد اعتماد و نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات برون نمود هستند. پژوهش حاضر، اهمیت نیاز به تایید را به عنوان پیش بینی معنادار اختلالات درون نمود و برون نمود در دختران نوجوان برجسته می سازد و الگوی اعتماد پایین و نیاز به تایید بالا را برای پیش بینی اختلالات برون نمود ارائه می دهد که آموزش های لازم به والدین در خصوص نیازهای هر یک از دوره-های تحولی که می تواند در دلبستگی و درنتیجه سلامت روان فرد تاثیر بگذارد ضروری می نماید.
بررسی وضعیت رفتارهای خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
275 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران است. خودرهبری در پژوهش حاضر شامل نه مؤلفه است که عبارتند از: تجسم عملکرد موفق، هدف گذاری شخصی، صحبت کردن با خود، پاداش دادن به خود، ارزیابی باورها و مفروضات، تنبیه خود، مشاهده شخصی، تمرکز بر پاداش های طبیعی و راهنمایی خود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت هر یک از مؤلفه ها در میان جامعه موردپژوهش بود..در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره اول و دوم منطقه پنج تهران(تعداد۱۷۰۹) در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ است. از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۴۰ نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. ابزار این پژوهش پرسش نامه تجدیدنظر شده نک و هوتن(۲۰۰۲) بود. برای محاسبه روایی سازه ای پرسش نامه از روایی همگرایی و واگرایی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری SPSS23 و Smart PLS.2 به کار گرفته شد. درنهایت، نتایج نشان داد که کلیه مؤلفه های نه گانه خودرهبری در جامعه مورد پژوهش مورد تائید قرار گرفت. به عبارت دیگر کلیه افراد جامعه مورد پژوهش در ارتباط با مولفه های خودرهبری از وضعیت مناسبی برخوردارند.
تبیین مبانی روان شناختی نظریه غرقگی در عناصر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
265 - 282
حوزههای تخصصی:
غرقگی مفهومی برگرفته از روان شناسی مثبت است که در آن، فرد با سطحی از مهارت یا تمرکز و با هوشیاری، کاملاً در یک فعالیت درگیر می شود. هدف از پژوهش حاضر، تبیین مبانی روان شناختی عناصر برنامه درسی، مبتنی بر نظریه غرقگی بود. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع جستار نظرورزانه بود. به منظور دست یابی به داده های موردنظر از روش مطالعه و بررسی متون و آثار صاحب نظران حوزه مطالعاتی «غرقگی» و روانشناسی مثبت استفاده شد. در مرحله بعد داده های گردآوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و با توضیح مفاهیم و بررسی شرط های لازم به تحلیل مفاهیم و استنباط عناصر پرداخته شد. نتایج بیانگر این بود که در صورتی که اهداف، از قبل مشخص شده، دقیق، شفاف و شخصی سازی شده؛ یادگیرنده، مستقل، با انگیزه، برخوردار از اعتماد به نفس؛ معلم(یاددهنده) تسهیل گر باشد، برنامه درسی مبتنی بر این نظریه خواهد بود. هم چنین روش یاددهی یادگیری مبتنی بر نظریه غرقگی روش بازی محور، آموزش انفرادی برنامه ای و حل مسئله؛ محیط، ساختارمند، امن و هدایت کننده و هم چنین ارزشیابی و ارائه بازخورد فوری، خود ارزیابی و ارزشیابی تشخیصی از جمله روش های ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر نظریه غرقگی مشخص گردید.
خانواده و خبرهایی از جهان فناوری اطلاعات
منبع:
پیوند ۱۳۸۷ شماره ۳۵۲
حوزههای تخصصی:
تأثیر اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی (CBM) بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری مبتنی بر برنامه درسی ( CBM ) یک روش نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق سنجش مستقیم مهارت های پیش بینی شده در برنامه درسی است. با وجود اینکه حدود نیم قرن از معرفی CBM در دنیا می گذرد، ولی تاکنون در برنامه درسی ایرانی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر معرفی و بررسی تأثیر CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی در مقایسه با روشهای مرسوم ارزشیابی تکوینی بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات، شبه آزمایشی با گروه کنترل و پیش آزمون برای نمونه ای از دانش آموزن سوم ابتدایی بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که CBM بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی تأثیر معنی داری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که CBM به عنوان یک روش مؤثرتر ارزشیابی تکوینی، در برنامه درسی دوره ابتدایی بکار گرفته شود.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : اداره نظام های آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفت های فناوری اطلاعات، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن باعث شدند که گرایش به الگو ی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافت هاست که تصور می شود راه حل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمان های آموزشی قرن بیست و یکم می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روش های رایج در آینده پژوهی است، بود.
روش شناسی پژوهش : جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بین المللی، پیشران های حکمرانی خوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمره دهی مجدد مشارکت کنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشان دهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدی ترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکه های مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشران های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش معرفی شدند.
بحث و نتیجه گیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، می توان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی از حیث تطابق با چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
183 - 204
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهش تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به چارچوب سنجش مطالعه پرلز 2016 در کتاب های درسی بخوانیم دوره ابتدایی است. بدین منظور محتوای کلیه کتاب های بخوانیم پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی چاپ شده در سال 1398 برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر صفحه ی متنی کتاب به عنوان یک واحد تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیل چارچوب، متن درس و فعالیت های کتاب از نظر دو هدف ادبی و اطلاعاتی و چهار فرآیند درک مطلب بررسی شدند. نتایج نشان داد که کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی بیشترین تاکید بر متون ادبی و فرایند «تمرکز و بازیابی اطلاعات» و کمترین تاکید بر متون اطلاعاتی و فرایند «تفسیر و ارزشیابی محتوای زبان و عناصر مربوط به متن» را دارند
نیمرخ شکوفایی دانش آموزان سرآمد براساس مدل پرمای سلیگمن: بررسی تفاوت های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
221 - 240
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ترسیم و مقایسه نیمرخ شکوفایی دانش آموزان سرآمد دختر و پسر دوره اول متوسطه (رده سنی ۱۵-۱۳ سال) براساس مدل شکوفایی سلیگمن انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع مطالعات توصیفی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان سرآمد دختر و پسر دوره اول متوسطه شهرستان تبریز در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل می دادند. ۵۹۲ نفر (۲۲۶ نفر دانش آموز پسر و ۳۶۶ نفر دانش آموز دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان سرآمد دوره اول متوسطه این شهرستان انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه شکوفایی باتلر و کرن (۲۰۱۶) که برای سنجش مولفه های پنجگانه مدل پرما طراحی شده است را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره صورت گرفت. نتایج نشان داد در هیجانات مثبت و روابط مثبت تفاوت مثبت و معنادار به نفع دختران و در معنادهی و دستاورد تفاوت معنادار به نفع پسران وجود دارد. لیکن هیچ تفاوت معناداری در درگیر شدن بین دانش آموزان دختر و پسر بدست نیامد. هم چنین با وجود تفاوت دانش آموزان دختر و پسر در ابعاد مختلف شکوفایی، نمره کل شکوفایی آنان تفاوت معناداری با هم نداشت. یافته های این پژوهش می تواند به معلمان و مشاوران در شناسایی گروههایی با نقاط قوت و ضعف خاص و انجام مداخلات ارتقا شکوفایی در محیط های آموزشی یاری رساند.
تأثیرآموزش مهارت های مطلوب بر پرخاشگری و خودکارآمدی در تعامل با همسالان در بین دانش آموزان دارای رفتارهای پرخاشگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
169 - 206
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری اختلال شایعی است که برای کودکان، خانواده ها و مدارس مشکلات عمده ای ایجاد کرده است. لذا، هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های مطلوب اجتماعی مبتنی بر برنامه گروه بندی مهارت بر پرخاشگری و خودکارآمدی در تعامل با همسالان دانش آموزان پسر دوره ابتدایی دارای رفتارهای پرخاشگرانه شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی میدانی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. نمونه پژوهش شامل 41 دانش آموز پسر پایه های پنجم و ششم دوره ابتدایی در سال 95-1394 بود که مطابق با نظر معلمین و روان شناس از ملاک های تشخیصی رفتار پرخاشگرانه برخوردار بودند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارها شامل نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (فرم گزارش معلم) و مقیاس خودکارآمدی کودکان در تعامل با همسالان بود. هر دو گروه و معلمان آن ها پیش آزمون ها را تکمیل کردند. سپس، به گروه آزمایشی مهارت های مطلوب اجتماعی آموزش داده شد. سرانجام، از هر دو گروه پس آزمون و بعد از 6 هفته، پیگیری، به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مهارت های مطلوب اجتماعی باعث کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی در تعامل با همسالان می شود و این اثرات همچنان پس از 6 هفته برقرار بود. براساس نتایج به دست آمده، آموزش مهارت های مطلوب اجتماعی در کاهش پرخاشگری وافزایش خودکارآمدی در تعامل با همسالان مؤثر بود. بنابراین، کاربرد آموزش مهارت های مطلوب اجتماعی جهت کاهش پرخاشگری و بهبود خودکارآمدی در تعامل با همسالان کودکان پرخاشگر پیشنهاد می شود.
ارزیابی معیارهای موثر بر شایسته یابی و شایسته گزینی اعضای هیئت علمی دانشگاهها از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
35 - 58
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به ارزیابی معیارهای کلیدی مؤثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها پرداخته است. این تحقیق به روش پیمایشی انجامشده و از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه مورد مطالعه، اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی و ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد از دیدگاه اعضای هیئتعلمی مورد مطالعه، آنچه که باید در شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها مورد تأکید قرار بگیرد )وضعیت مطلوب(، از بین شش معیار، باید بیشترین تأکید و اهمیت بر معیارهای آموزشی و کمترین تأکید و اهمیت بر معیار قوانین و آئیننامههای استخدامی باشد. معیارهای سازمانی، پژوهشی، اقتصادی – مالی، فردی- رفتاری به عنوان معیارهای موثر بر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها، به ترتیب در بین دو معیار فوق قرار دارند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد معیار آموزشی به تنهایی حدود ۵۱/۳درصد از واریانس متغیر شایستهیابی و شایستهگزینی اعضاء هیئتعلمی دانشگاه</span><span class="fontstyle2">- ها را در گام اول تبیین میکند و در گامهای بعدی این میزان تبیین واریانس به ترتیب با اضافه شدن معیار سازمانی، معیار پژوهشی، معیار اقتصادی – مالی، معیار )ویژگی( فردی – رفتاری، قوانین و آئیننامههای استخدام، به میزان ۸۸/۹ ،۷۴/۵ ۹۷/۵ ،۹۴/۲و ۹۸/۸درصد از تغییرات تبیین میشود
تبیین عوامل موثر بر کیفیت تدریس در دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین عوامل موثربرکیفیت تدریس وتعیین وزن هریک ازعوامل میباشد.دراین پژوهش ازروش ترکیبی استفاده شد.جامعه آماری کیفی شامل کارکنان ستادی و پژوهشگران برتردانشگاه فنی بوده از طریق نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند.جامعه آماری بخش کمی این مطالعه رامعاونین آموزشی،مسئولین اداره پژوهش وآموزش،مدیران گروه واساتیدموظف کلیه آموزشکده هادرسال1395 تشکیل می دهند.دربخش کیفی برای گردآوری اطلاعات ازمصاحبه های اکتشافی ومصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد.در بخش کمی ازمقوله های شناسایی شده حاصل ازکدگذاری داده های کیفی استفاده نموده ونسبت به ساخت پرسشنامه های مقایسات زوجی که حاوی مولفه هاوعوامل موثربرکیفیت تدریس بوداقدام ونتایج بااستفاده ازروش AHP موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی ازآنست که سهم عوامل مربوط به مدرس،محیط آموزش ودانشجویان به ترتیب برابربا41،33و26درصد برآوردشده است.ازبین مولفه های مرتبط بامدرس،مهارت های حرفه ای مدرس به عنوان مهمترین مولفه باوزن 361؛از بین مولفه های مرتبط بادانشجو،سوابق و تجربیات تحصیلی باوزن385واز بین مولفه های مرتبط بامحیط آموزش،کیفیت محیط وشرایط آموزشی باوزن 341 محاسبه شد.