فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۰۱ تا ۸٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
147 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت بسته آموزشی مهارت های اجتماعی مبتنی بر ذهن آگاهی برای دانش آموزان دیرآموز و بررسی اثربخشی آن بر مؤلفه های مهارت های اجتماعی در آنها بود. روش این پژوهش کمّی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر دیرآموز مقطع پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی، در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی مهارت های اجتماعی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس مؤلفه های مهارت های اجتماعی در دیگر برنامه های آموزشی، تکنیک های ذهن آگاهی و نظر گروهی از روان شناسان تربیتی و معلمان دانش آموزان دیرآموز و پیشینه های پژوهشی مرتبط، طراحی و ساخته شد. این بسته در قالب 8 مهارت گوش دادن، پیروی از قانون، توجه به تکلیف، درخواست کمک، رعایت نوبت در مکالمه، مسئولیت پذیری، کنترل خشم، و دوستی کردن طی 10 جلسه به افراد گروه آزمایش به صورت آن لاین (به دلیل شرایط قرنطینه ناشی از کرونا) آموزش داده شد. افراد گروه گواه در این زمان این آموزش را دریافت نکردند. ابزار پژوهش فرمِ والدین مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. کلیه داده های متغیر وابسته مهارت های اجتماعی با چهار مؤلفه مشارکت، قاطعیت، مسئولیت پذیری، و خودکنترلی با استفاده از نرم افزار26 SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند، و بنا به ضرورتِ حاصل از بررسی نتایج پیش فرض های آزمون تحلیل کواریانس، در پردازش داده ها، آزمون هایU من ویتنی و t مستقل به کار رفتند. یافته ها نشان دهنده معناداری تفاوت در مؤلفه های مشارکت (P=0/001)، قاطعیت (P=0/000)، و مسئولیت پذیری (P=0/000)، و عدم وجود تفاوت معنادار در مؤلفه خودکنترلی(P=0/001) بود. در کل یافته های این پژوهش اثربخشی بسته آموزشی مهارت های اجتماعی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه های مهارت های اجتماعی در دانش آموزان دیرآموز را تأیید کردند. از این بسته آموزشی می توان به عنوان یک ابزار کمک آموزشی، در جهت بهبود مهارت های اجتماعی این دانش آموزان در خانه و مدرسه استفاده کرد تا آنها بتوانند در جامعه به عنوان شهروندانی مستقل و کارآمد ظاهر شوند.
رابطه الگو های دلبستگی و خصوصیات شخصیتی با قلدری در دانش آموزان مقطع متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر رابطه الگو های دلبستگی و خصوصیات شخصیتی با قلدری در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه هستند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر 200 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس دلبستگی هازن، پنج عاملی شخصیت نئو و مقیاس قلدری می باشد. یافته ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین الگو دلبستگی ایمن با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد بین الگو دلبستگی ناایمن دوسوگرا با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد بین الگو دلبستگی ناایمن اجتنابی با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی روان رنجوری با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی برون گرایی با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی گشاده ذهنی با قلدری در دانش آموزان رابطه ای مشاهده نمی شود. بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری با قلدری در دانش آموزان رابطه منفی معنی داری مشاهده می شود. همچنین بین ویژگی شخصیتی وجدانی بودن با قلدری در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. متغیرهای الگو دلبستگی ناایمن اجتنابی و الگو دلبستگی ناایمن دوسوگرا به ترتیب پیش بینی کننده قلدری در دانش آموزان می باشند.
طراحی چارچوبی برای تبیین هویت حرفه ای معلمان ایرانی از منظر مناسبات قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۹
۱۰۸-۸۹
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با توجه به زمینه های شکل گیری هویت حرفه ای معلم در نظام آموزش وپرورش ایران، چارچوبی ارائه کند تا انواعی از هویتهای حرفه ای را که می توان برای معلمان ایرانی متصور شد، از منظر مناسبات قدرت بازنمایی کند. بدین منظور نخست با گردآوری روایتهای محیطی و تحلیل اولیه گفتمانهای موجود در هر یک، انواعی از مقوله ها در زمینه هویت حرفه ای معلم شناسایی شد که جملگی به تأثیر قدرت بر تکوین هویت اشاره می کرد. در ادامه برای ساماندهی یافته های اولیه ذیل یک نظریه معتبر، به آرای میشل فوکو و رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی وی مراجعه شد. به همین منظور، به روش اسنادی تحلیلی یک ماتریس دوبعدی همچون یک سامان دانایی (اپیستمه) به عنوان چارچوبی برای نمایش انواع هویتهای محتمل معلم در بافت و ساختار آموزش وپرورش ایران تنظیم شد که یکی از ابعاد آن به عناصر سازنده قدرتهای حاکم بر عمل حرفه ای معلم و بعد دیگر بر انواع واکنشهای معلمان به این عناصر قدرت اشاره دارد. از تقاطع این ابعاد انواع احتمالاتی به دست آمده است که هر یک می تواند گویای یک نماد هویتی برای معلم باشد. لذا انواع هویتهایی را که به صورت نظام مند در چارچوب ماتریس گونه "قدرت به مثابه مراقبت"جایگذاری شده اند می توان به عنوان یافته های اصلی این تحقیق معرفی کرد که برای تبیین محدوده تغییرات هویتی معلمان ایرانی بر اساس جابه جایی در مناسبات قدرت راهگشاست.
اثر بخشی روان درمانی مثبت گرا بر افسردگی، بهزیستی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در دروس ریاضیات و علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
49 - 82
حوزههای تخصصی:
تاکید روان شناسی مثبت گرا بر سلامت و بهزیستی، به ایجاد مداخله های آموزشی جدید با هدف ارتقاء بهزیستی در مدارس انجامیده است که باعث بهبود یادگیری و همچنین افزایش سطح بهزیستی دانش آموزان می شود. هدف عمده این مطالعه به کارگیری مدل مداخله روان درمانی مثبت گرا برای نیل به این اهداف است. پژوهش حاضر به صورت شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. از مدارس راهنمایی تهران به صورت تصادفی یک مدرسه به عنوان گروه آزمایشی (43 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (41 نفر) در نظر گرفته شد. مداخله روان درمانی مثبت گرا در گروه آزمایشی اجرا شد. شرکت کنندگان، قبل و بعد از اجرای مداخله 14 جلسه ای، آزمون های افسردگی و بهزیستی را تکمیل کرده و نمرات درس های ریاضیات و علوم تجربی، ثبت شد. از آزمون تحلیل اندازه گیری مکرر چند متغیری برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده ها به صورت یک ماهه پیگیری شدند. یافته ها نشان داد که روان درمانی مثبت گرا در گروه آزمایشی، اثر معناداری بر روی کاهش میزان افسردگی داشته است (مجذور اتای تفکیکی = 35/0). همچنین گروه آزمایشی به میزان بالاتری از بهزیستی [معنا (مجذور اتای تفکیکی=28/0)، روابط (مجذور اتای تفکیکی= 27/0) و دستاورد (مجذور اتای تفکیکی= 17/0)] نسبت به گروه کنترل دست یافت. به علاوه، سطح پیشرفت تحصیلی ریاضیات (مجذور اتای تفکیکی = 05/0) و علوم تجربی (مجذور اتای تفکیکی= 12/0) نیز در گروه آزمایشی افزایش پیدا کرد. روان درمانی مثبت گرا به دلیل توجه ویژه ای که بر افزایش جنبه های مثبت گرا افراد دارد، می تواند موجب پیشگیری و کاهش علائم افسردگی و نیز افزایش شکوفایی دانش آموزان شود.
بررسی تاثیر آموزش سواد اطلاعاتی اینترنت بر رشد یادگیری خودراهبر دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی اینترنت بر رشد مهارت یادگیری خودراهبر دانشجویان بود. در این پژوهش روش تحقیق از نوع شبه تجربی بود. جامعه آماری تحقیق دویست و سی نفر از دانشجویان کارشناسی رشته علوم تجربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 89-88 بودند. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و تعداد افراد نمونه نیز پنجاه نفر بودند که بیست و دو نفر در گروه آزمایش و بیست و هشت نفر در گروه کنترل قرار داشتند. در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری خود راهبر گاگلیل مینو (1978) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از نرم افزارSPSS 16 و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از نظر مؤلفه های یادگیری خود راهبر (انگیزه یادگیری، درک خود به عنوان یادگیرنده مستقل و کارآمد، ریسک پذیری و تحمل پیچیدگی در یادگیری، خلاقیت و خود راهبری به طور کلی) تفاوت معنی داری وجود دارد و گروه آزمایش عملکرد بهتری از نظر مؤلفه های یادگیری خود راهبر نشان دادند. اما بین گروه آزمایش و کنترل از نظر چند مؤلفه یادگیری خودراهبر (توجه به یادگیری به عنوان فرآیند مادام العمر، ابتکار در یادگیری، خود – فهمی و پذیرش مسئولیت یادگیری خود) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از نتایج این تحقیق می توان برای بهبود یادگیری خود راهبر دانشجویان استفاده نمود.
بررسی چالش های آموزش به کودکان بی سرپرست از منظر معلمان(یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم بهار ۱۴۰۱شماره ۱
27 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته معلمان در ارتباط با چالش های آموزش به کودکان بی سرپرست در کلاس درس بود.به این منظور از رویکرد کیفی و روش روایت پژوهی استفاده شد.جامعه مورد مطالعه تمامی معلمانی بودند که تجربه و سابقه تدریس به کودکان بی سرپرست را داشتند بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از این معلمان مصاحبه به عمل آمد و کار گردآوری داده ها تا اشباع نظری پیش رفت.ابزار گردآوری دادها مصاحبه بدون ساختار و روش تحلیل پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی بود. نتایج حاصل از داده ها حاکی از 9 درون مایه بود که عبارتند از: پرخاشگری،پندنپذیر،عدم تمرکز،فقر، افسردگی،کم صبری و بی طاقتی،تنهایی و انزوا و بی نظمی.بنابراین نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که کودکان بی سرپرست دارای ویژگی های رفتاری خاصی هستند که می بایست در آموزش آنها توجه ویژه ای به این رفتارها شود.این نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که کودکان بی سرپرست دارای ویژگی های رفتاری خاصی هستند که می بایست در آموزش آنها توجه ویژه ای به این رفتارها شود.
بررسی شایستگی های عمومی و حرفه ای مدیران مدارس با محوریت دو مولفه ایفای نقش و بحث گروهی
حوزههای تخصصی:
بررسی شایستگی های عمومی و حرفه ای مدیران، چهارچوپی برای نظم بخشیدن به مجموعه رفتارها ومهارت ها و نگرش های مدیران مدارس است . که برکیفیت کار افراد تاثیر می گذارد .این بررسی ها نشان می دهد که مدیران چه کارهایی باید بکنند تا بتوانند مسولیت ها و وظایف خود را بنحو شایسته انجام دهد. پژوهش حاضر با هدف ، بررسی شا یستگی های عمومی وحرفه ای مدیران مدارس با محوریتسه مولفه ی دانشی، ایفای نقش و بحث گروهی با رویکرد کمی وکیفی(آمیخته)انجام گرفت. در این پژوهش از ابزارهای پرسشنامه ، مصاحبه بسته ، مشاهده و سناریو استفاده شد. جامعه آماری 50 نفر از مدیران مدارس متوسطه اول و دوم شهر ری از توابع استان تهران بوده است. یافته ها نشان داد که بیشترین سطح معناداری در شناخت کلی مدیران و در میان مؤلفه های مورد بررسی نیز بیشترین شناخت معنادار از آشنایی با قوانین و مقررات و آیین نامه های اجرایی و کمترین میزان شناخت معنادار از ویژگی خلاقیت است. .نتایج تحقیق نشان داد که برای یک نظام کار آمد آموزشی باید شایستگی های عمومی وحرفه ای مدیران مورد ارزیابی سالانه قرار گیرد و انتخاب مدیران بایستی براساس نظام شایسته سالاری انجام گیرد و روند انتخاب فعلی مدیران بعنوان رهبران آموزشی راه مناسبی در جهت انتخاب افراد شایسته نیست و رابطه و قضاوت شخصی رییسان ادارات آموزش و پرورش برانتخاب مدیران موثر است و این به ضرر ذینفعان خواهد بود.
اثر آموزش شفقت نسبت به خود بر شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی آموزش شفقت نسبت به خود بر شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم انجام شد. روش : در این پژوهش، 30 نفر از مادران کودکان دارای اتیسم از 60 نفر کل جامعه به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه مداخله در 8 جلسه آموزشی گروهی 90 دقیقه ای شرکت کرد و گروه گواه هیج مداخله ای دریافت ننمود. اثربخشی این درمان در 3 دوره پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسش نامه های شادکامی آکسفورد و کیفیت زندگی جهانی ریف سنجیده شد. یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شفقت نسبت به خود بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم تأثیر دارد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش شفقت نسبت به خود بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی مادران کودکان دارای اتیسم اثربخش است، آموزش در دوره پیگیری نیز پایدار بود.
پیش بینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسطه گری اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۸
31 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پی شبینی رویکردهای مطالعه دانشجویان از طریق صفات شخصیت با واسط هگری اهداف پیشرفت بود. نمونه پژوهش نیز شامل 384 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه بود که به روش نمون هگیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار: پرسشنامه R-SPQ-2F )بیگز، کمبر و لیونگ، 2001 (، پرسشنامه AGQ )الیوت و مک گرگور، 2001 ( و سیاهه BFI )جان، دوناهو و کنتل، 1991 (. روش تحلیل داده ها تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS بود. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات شخصیت علاوه بر اثرات مستقیم بر رویکردهای مطالعه )عمقی و سطحی( دارای اثرات غیرمستقیم بر رویکردهای مطالعه با واسط هگری اهداف پیشرفت م یباشند. نتیج هگیری: با توجه به نتایج می توان در دانشگاهها افرادی را که صفات شخصیتی بخصوصی دارند شناسایی کرده و به سمت اهداف و رویکرد مناسب برای مطالعه و یادگیری )اهداف مهارتی و رویکرد عمقی( هدایت کرده تا میزان موفقیت تحصیلی آنان را افزایش داد.
تحلیل کیفی تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی از عناصر اصلی یادگیری در کلاس های چندپایه
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی از عناصر اصلی یادگیری کلاس های چندپایه در منطقه آموزش و پرورش انزل انجام شد. تحقیق از نوع کیفی بوده و از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دارای تجربه تدریس و یا در حال تدریس به تعداد 130 نفر بود که از این تعداد 48 نفر معلم چندپایه می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی و حجم نمونه با توجه به اشباع داده ها 30 نفر(19 مرد و 11 زن) محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مقایسه ای مداوم استفاده گردید. حاصل این مصاحبه ها مجموعه ای از مضامین، مفاهیم و مقوله ها بود که طی فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند. نتایج بیانگر دو تجربه زیسته بود. تجربه زیسته معلمانی که شیوه های مدیریتی، تدریس، ارزشیابی و فرایند یاددهی- یادگیری را به گونه ای سازمان می دادند که مشارکت و تعامل دانش آموزان را در کلاس افزایش دهند و به عبارت دیگر شیوه آنها دانش آموز محوری بود که مسئولیت را به کل کلاس تعمیم داده و تقسیم می کردند. تجربه زیسته دیگر نشان می داد که معلمان بیشتر مسئولیت کلاس را خود بر دوش می کشند و از شیوه هایی استفاده می کنند که حداقل مشارکت دانش آموزان را در پی دارد. شیوه این گروه از معلمان به صورت معلم محور بوده که معلم بیشترین مسئولیت را دارد.
بررسی معلم اثر بخش در اندیشه تربیتی فارابی و روسو ودلالت های تربیتی متاثر از آن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم اثر بخش در اندیشه های تربیتی فارابی فیلسوف مسلمان و موسس فلسفه ی اسلامی و روسو معلم و اندیشمند بزرگ تعلیم و تربیت غرب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیل اسنادی، و ابزار گرد آوری اطلاعات فرم های فیش برداری بوده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نظام تربیتی فارابی معلم دارای دو ویژگی فطری و اکتسابی است. ویژگی فطری معلم همچون، خوش بیانی، خوش حافظه و با هوش و زیرک بودن اوست و از ویژگی اکتسابی معلم می توان به حکیم و دانا، حافظه قوی و حافظ دین و شریعت بودن او اشاره کرد. از جمله روش های تدریس پیشنهادی فارابی برای اثر بخشی بهتر تدریس می توان به روش تدریس اقناعی، برهانی، صعودی، نزولی اشاره کرد. در نظام تربیتی روسو، معلم دارای ویژگی های همچون جوان بودن، بومی بودن، هماهنگ با طبیعت، توجه به تفاوتهای فردی می باشد. از روش های تدریس پیشنهادی روسو هم می توان به روش های تدریس: اکتشافی، فعال، آزمایش و گردش علمی اشاره کرد.
اثربخشی کتاب درمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای بررسی اثربخشی کتاب درمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. کتاب درمانی تحولی، یکی از انواع کتاب درمانی است که در محیط کلاس درس روی می دهد و معلم سعی می کند روش و رفتارهای مثبت مواجهه با چالش های زندگی را نشان دهد. پژوهش کاربردی حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر یزد است. مشارکت کنندگان این پژوهش، یک نمونه 40 نفری را در بر می گیرد که به شیوه خوشه ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (20 نفر در هرگروه)، گمارده شده اند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، از پرسش نامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت استفاده شد. نتایج اندازه گیری مکرر، بیانگر این موضوع بود که کتاب درمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و ابعاد آن، یعنی همکاری، قاطعیت و خویشتن داری تأثیرگذار بوده است. فرضیه های پژوهش درباره تأثیر کتاب درمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و رفتارهای بیرونی، تأیید شد؛ امّا فرضیه های پژوهش درباره کاهش رفتارهای درونی و بیش فعالی تأیید نشد. بنابراین، کتاب درمانی یکی از روش های آموزش غیرمستقیم است که می تواند مهارت های صحیح را به دانش آموزان آموزش دهد و تا حدی از مشکلات رفتاری آن ها بکاهد.
مقایسه برنامه درسی آموزش حرفه و فن دوره راهنمایی تحصیلی در ایران با دروس مشابه در چهار کشور دیگر (آمریکا، کانادا، پاکستان و مراکش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۳۸
67 - 92
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، با هدف بهره گیری از تجارب کشورهای دیگر برای ارتقاء برنامه درسی آموزش حرفه و فن، برنامه های درسی مشابه در دو کشور توسعه یافته (آمریکا و کانادا) و دو کشور در حال توسعه (مراکش و پاکستان) انتخاب و با استفاده از روش تطبیقی «جرج بردی» با برنامه درسی آموزش حرفه و فن ایران مقایسه شده و بر اساس نتایج آن پیشنهادهایی برای این برنامه درسی ارائه گردیده است. نتایج مقایسه ها نشان داد که کشورهای مطالعه شده، موضوعات محتوای درس آموزش حرفه و فن ایران را، در چند موضوع درسی، با تشابه در موضوع آموزش فناوری اطلاعات، همراه با دادن حق انتخاب به دانش آموزان، گنجانده اند. در دو کشور توسعه یافته امریکا و کانادا این دروس، از دوره دبستان، بر اساس نیاز به مهارت یادگیری مادام العمر و سواد فناورانه، با هدف توانایی بهره مندی از فناوری و ارزیابی اثرات آن و با تکیه بر فرایند فناورانه (طراحی و حل مسئله) در مقابل محتوا، آموزش داده می شود. سنجش نظری و عملی دانش آموزان در این دروس نیز به صورت در هم تنیده است. در دو کشور در حال توسعه پاکستان و مراکش این دروس در پایه های میانی (6-9) براساس نیازهای ملی و قابلیت اجرایی برنامه برنامه ریزی شده اند. این دروس در حوزه اهداف و محتوا، بر کسب دانش و مهارت های فناوری اطلاعات، اقصاد خانه و کسب و کار، و در حوزه روش تدریس بر تدریس فعال تأکید می کنند. ارزشیابی تحصیلی نیز به صورت سنجش نظری و عملی انجام می شود. پژوهش گران این تحقیق پیشنهاد می کنند که برای آموزش حرفه و فن، بر مبنای منطقی جدید و با نامی مناسب براساس نیازهای امروز، برنامه درسی نوین تولید شود. از جمله این که، این برنامه درسی به دو درس اختیاری به نام های «آموزش فناوری» و «مهارت های زندگی» با هدف آموزش سواد فناوری و مهارت های زندگی تقسیم شده و بر یادگیری فرایند طراحی و حل مسئله تأکید نماید.
بررسی رابطه ی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس در دبیران متوسطه دوم نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس دبیران می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل دبیران دوره متوسطه دوم نظری شهرستان نهاوند به تعداد 244 نفر می باشد که با روش سرشماری در نهایت 183پرسشنامه جمع آوری گردید. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های ذهنیت فلسفی(1382)، ایدئولوژی برنامه درسی(1393) و رویکردهای تدریس(2007) می باشدروایی صوری پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان تایید گردید؛ ضریب آلفای کرونباخ برای ذهنیت فلسفی 72/0و رویکرد تدریس 85/0 و ضریب بازآزمایی برای هریک از ابعاد ایدئولوزی بالاتر از 69/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که، ذهنیت فلسفی دبیران(63/01،0/0P<) بالاتر از حد متوسط بوده، ایدئولوژی غالب در بین آنان کارایی اجتماعی بود و رویکرد تدریس معلم – محور بیش از رویکرد محصل- محور مورد حمایت دبیران می باشد. همچنین نتایج حاکی از رابطه ی معنی دار ذهنیت فلسفی و بُعد انعطاف پذیری با ایدئولوژی دانش پژوهان علمی، یادگیرنده محور و بازسازی اجتماعی بود. همچنین رابطه معنی داری بین ذهنیت فلسفی با رویکرد معلم- محور(05/0P>)، و نیز ابعاد جامعیت و تعمق از ذهنیت فلسفی با رویکردهای معلم- محور و شاگرد- محور مشاهده گردید. وجود ارتباط مثبت معنی دار بین رویکرد تدریس معلم- محور با رویکرد تدریس محصل- محور (01/0P<، 33/0r=) از دیگر یافته های پژوهش حاضر به شمار می آید.
بررسی تطبیقی ویژگی های معلم از دیدگاه فارابی و شهیدثانی و ارائه دستاوردهای آن برای نظام تربیت معلم در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تطبیق ویژگی های معلم از دیدگاه فارابی و شهیدثانی و ارائه دستاوردهای آن برای نظام تربیت معلم در ایران است.دستیابی به این هدف نیز نیازمند بررسی دقیق ویژگی هایی است که این اندیشمندان در آثار خود برای معلم درنظرگرفته اند.در این راستا و با توجه به مراتب فوق از روش های تحلیل تطبیقی و استنتاج استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر دو فیلسوف مسلمان در مسائلی چون دغدغه نسبت به مسأله معلم و معلمی، حافظ شریعت، علاقه مند به تعلیم و تربیت، آراستگی به خصوصیات اخلاقی، معلمی به عنوان یک حرفه تخصصی دارای اشتراک هستند. اما در جامعیت دیدگاه شهید ثانی در خصوص ویژگی های معلم، توجه به موضوع شاگرد و نوع تقسیم بندی ویژگی ها دارای افتراق می باشند. براین اساس و با توجه به نتایج پژوهش حفاظت از شریعت الهی تا پای جان، آموزندگی مدام، پدید آورندگی و جانشین پروری در ویژگی های معلم به عنوان دستاوردهای مناسب برای حل چالش های موجود در نظام تربیت معلم ارائه شد.
انگیزش اجتماعی، دیدگاهی جدید برای تبیین ابعاد پیچیده اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این عقیده که نقایص انگیزش اجتماعی یک نقش محوری در اختلال طیف اتیسم بازی می کند، به تازگی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این امر باعث تغییر مسیر پژوهشی اختلال طیف اتیسم شده است. هدف از این مقاله بررسی نظریه انگیزش اجتماعی و تبیین آن از ابعاد اختلال طیف اتیسم بود. با درک انگیزش اجتماعی و راه های ارتقای آن می توان روش هایی برای بهترشدن تعاملات اجتماعی، ارتباطات و کاهش مشکلات کودکان طیف اتیسم ارایه کرد.
رابطه درگیری شناختی با هیجان های پیشرفت و خودنظم جویی تحصیلی در دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
85 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین متغیر درگیری شناختی با متغیرهای خودنظمجویی تحصیلی و هیجان های پیشرفت بر روی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه در شهر تهران انجام گرفت. اعضای نمونه جامعه آماری شامل ۲۵۰نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد ) ۱۰۱پسر و ۱۴۹دختر( بودن که به روش نمونهگیری در دسترس از بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها پرسشنامه درگیری شناختی پینتریچ، پرسشنامه هیجان های پیشرفت پکران و پرسشنامه خودنظمجویی تحصیلی پینتریچ و دیگروت مورد استفاده قرار گرفت. سپس از طریق نرمافزار </span><span class="fontstyle2">SPSS- ۲۱ تجزیه و تحلیل دادههای آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج آماری استنباطی نشان داد که بین درگیری شناختی به عنوان متغیر وابسته تحقیق و هیجان های پیشرفت رابطه معنادار آماری وجود دارد. این ارتباط معنادار بین درگیری شناختی و هردو جنبه از هیجان های پیشرفت )هیجان های مثبت و هیجان های منفی( بهطور مجزا برقرار است. به این صورت که درگیری شناختی با هیجان های پیشرفت رابطه مثبت و مستقیم </span><span class="fontstyle2">) (r= ۰.۱۹۴و با هیجان های منفی پیشرفت رابطه منفی و معکوس </span><span class="fontstyle2">) (r= - ۰.۴۶۹دارد. همچنین نتایج دیگر تحقیق نشان داد که درگیری شناختی با متغیر مستقل دیگر پژوهش یعنی خودنظمجویی تحصیلی نیز رابطه مستقیم و معناداری </span><span class="fontstyle2">) (r= ۰.۴۴۶دارد.
هدفهای کلی آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی
منبع:
پیوند ۱۳۶۲ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
ارایه مدلی برای مدیریت شبکه های اجتماعی آموزشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارایه مدلی برای مدیریت شبکه اجتماعی آموزشگاهی است. روش پژوهش حاضر، از حیث هدف از نوع کاربردی، از حیث روش اجرا به صورت توصیفی- همبستگی (علی غیرآزمایشی) و از نظر زمان، مقطعی است. جامعه آماری 480 نفر کارشناس ارشد حوزه وزارتی آموزش و پرورش در سال 1394 است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 205 نفر محاسبه شد که به صورت تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با پرسش نامه محقق ساخته 67 سؤالی انجام شد. روایی پرسش نامه بر اساس نظر خبرگان دانشگاه ها بعد از انجام آزمون های آماری تی تست و ضریب همبستگی تأیید شد. روش تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی، روایی سازه پرسش نامه را تأیید کرد. پایایی پرسش نامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (854/0= α) مورد تأیید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. مدل نهایی با روش معادلات ساختاری روش بیشینه درست نمایی از نرم افزار AMOS استخراج شد. یافته ها نشان داد که ضرایب استاندارد بین متغیرهای مکنون مدل مدیریتی با متغیرهای مشهود سازه شبکه اجتماعی 0/85 و متغیرهای مشهود سازه یادگیری 0/87 نشانگر اهمیت بسیار بالای این متغیرها در شکل گیری مدل و ضریب استاندارد بین متغیرهای مکنون مدل با متغیرهای مشهود سازه مدیریت 0/40 نشانگر اهمیت قابل قبول این متغیرهاست. این ضرایب با سطح اطمینان 0/001> Pمعنادار است. شاخص های برازش مدل نشان داد که همه شاخص ها در دامنه مطلوب قرار دارند. بنابراین، مدل مفروض با داده های تجربی برازش داشته و مدل تحقیق تأیید شد.
نقش رهبری مشارکتی و توانمندی های اجتماعی بر مهارت های کار تیمی کارکنان (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش رهبری مشارکتی و توانمندی های اجتماعی بر مهارت های کار تیمی کارکنان اداری دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان اداری معاونت های (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی، آموزشی) دانشگاه اصفهان در سال 96 - 1395 به تعداد 344 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی تصادفی، 172 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشارکتی کاتورن (2010) و توانمندی های اجتماعی و پرسشنامه مهارت های کار تیمی با پایایی 0/90، 0/87 و 0/89 استفاده شد. نتایج نشان داد رهبری مشارکتی، توانمندی های اجتماعی، مهارت های کار تیمی کارکنان بالاتر از حد متوسط اند و رهبری مشارکتی (0/56=r) و توانمندی های اجتماعی (0/64=r) با مهارت های کار تیمی رابطه مثبت و معناداری (0/01>p) دارند. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، از میان مؤلفه های توانمندی های اجتماعی کارکنان، مهارت های اجتماعی مناسب و پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، 43/5 درصد و از بین مؤلفه های رهبری مشارکتی، مشارکت و پاسخگویی 34/7 درصد از مهارت های کار تیمی کارکنان را پیش بینی می کنند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد توانمندی های اجتماعی و رهبری مشارکتی به ترتیب با ضریب مسیر 0/74و 0/75بر مهارت های کار تیمی تأثیرگذارند.