فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۲۱ تا ۹٬۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار خودارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار خودارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان دورهٔ ابتدایی است. پژوهش به روش آمیخته از نوع اکتشافی در دو مرحلهکیفی و کمی انجام شده است که در مرحلهٔ کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مقایسه ای، محتوای 30 سند از اسناد معتبر ملی و بین المللی در حوزهٔ تربیت معلم بررسی و بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل محتوا، ابزار ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان ساخته شده است. روایی ابزار با استفاده ازنظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با محاسبهٔ 8 ضریب پایایی برآورد شد که در تمامی ضرایب، مقدار عددی آن بالای 7/0 و در وضعیت مطلوب بود. در مرحلهٔ کمی، ابزار پژوهش در حیطهٔ جامعهٔ معلمان دورهٔ ابتدایی شهر اصفهان (5157 نفر) و در نمونهٔ 500 نفری از آن ها اجرا شد که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، سپس ویژگی های روان سنجی ابزار در سطح زیر مقیاس ها با استفاده از روش های مبتنی بر نظریهٔ کلاسیک اندازه گیری و نظریهٔ پاسخ- سؤال و البته به منظور بررسی اعتبار سازه ای، از تحلیل عاملی تأییدی سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس شاخص های برآورد شده در این سه رویکرد، می توان گفت ابزار محقق شده، پس از حذف سؤال های نامناسب از همسانی درونی و اعتبار سازه ای مطلوبی برخوردار است و می توان به نتایج آن اعتماد کرد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی دیجیتال معلمان شکل گرفت. داده ها بر اساس روش کیفی از نوع مرور سیستماتیک جمع آوری شد. انتخاب مقالات بر اساس واژگان کلیدی بر پایه نظر خبرگان و ساختار پریسما انجام و تعداد ۳۸ سند در قالب مقالات خارجی وارد تحلیل شد. منابع با استفاده از تحلیل مضمون و نرم افزار 2020 MAXQDA تحلیل شد. روایی یافته ها بر اساس نظرات گروه پژوهشی حاصل شد، پایایی ابزار از طریق شاخص پایایی ارزیاب ها بررسی گردید که ضریب کاپا مقدار ۸۴/. را به دست داد. یافته ها نشان داد که شایستگی دیجیتال معلمان شامل ۷ بعد و ۲۷ مؤلفه بود. ابعاد شامل آموزش و یادگیری، توسعه حرفه ای و شغلی، راهبری و تعامل، تفکر دیجیتالی، ارتقای مهارت دیجیتالی یادگیرنده، ارزیابی و ویژگی های فردی بود. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود آموزش های حرفه ای مبتنی بر فناوری، تدریس تعاملی در محیط های مجازی و ترکیب شایستگی های دیجیتالی معلمان با مؤلفه های مستخرج مورد توجه جدی قرار گیرد.
ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه در استان تهران بر اساس استانداردها
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
80 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت کنونی مدارس هوشمند متوسطه دخترانه تهران بر اساس استانداردها (مدل مفهومی هوشمند سازی) در سال 1393 1392 انجام گردید. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مدارس هوشمند متوسطه دخترانه مناطق 19 گانه شهر تهران و نمونه شامل 8 مدرسه هوشمند متوسطه دخترانه که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و همچنین پرسشنامه مدل مفهومی انجام گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختارمند بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کنونی مدارس هوشمند در مؤلفه مدیریت یکپارچه رایانه ای در سطح پیشرفته و در مؤلفه برخورداری از معلمان آموزش دیده و زیرساخت توسعه یافته فناوری در سطح میانی و در مؤلفه محیط یاددهی و یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای و ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر در سطح مقدماتی قرار دارد. درنهایت از کل مدارس متوسطه دخترانه در تهران که عنوان هوشمند را به خود نسبت می دادند فقط 19 مدرسه هوشمند محسوب شدند که با توجه به نتایج پژوهش تعدادی از این مدارس نیز نیاز به بهبود کیفیت بیشتر دارند. تا بتوانند به سطح مطلوب یعنی پیشرفته نائل شوند.
A Sociolinguistic Study of Arthur Miller's Death of a Salesman
حوزههای تخصصی:
The choice of terms of address is a typical instance representing the relational aspect of language. People address and are addressed in diverse ways in their everyday lives. Their reciprocal use of terms of address hinges upon a number of factors including power, affect, distance as well as degree of intimacy. Moreover, the use of a variety of words in different settings is a true measure indicating whether the interlocutors have crossed the borders of socially accepted and appropriate language or not. The present study focuses on the dialogues of the play entitled "Death of a Salesman" in the framework of Brown, Levinson, and Wardhaugh's theories on politeness, taboo words, and power relations. A careful sociolinguistic examination of the discourse features of some samples of the play indicated that different factors influence the exercise of power, observing politeness, and the use of taboo words by people in their everyday interactions via verbal and non-verbal language.
رویکردهای مختلف به تدریس نظریه ها در برنامه درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه و نظریه پردازی اهمیت و نقش انکارناپذیری در حیات و ممات آموزش عالی بر عهده دارد؛ اما در این میان، اکثر دانشجویان احساس می کنند که در کلاس درس نظریه ها، وارد یک دنیای کاملا علمی، شاعرانه و دور از عمل شده اند. برخی استادان هم با این تصور که دروس مربوط به نظریه ها، جزء دروس غیرفنی، غیرعملی و کاملاً حفظی هستند، دانشجویان بیشتری را در مکان محدود و زمان اندک آموزش می دهند. بررسی ها نشان می دهد یکی از دلایل وجود چنین وضعیتی، فقدان چارچوب و سامانه مفهومی مناسب و روشمند برای تدریس نظریه-هاست. از اینرو، هدف این مطالعه بررسی رویکردهای مختلف نسبت به تدریس نظریه ها است. بدین منظور، چهار رویکرد مواجهه تاریخی، مواجهه درون پارادایمی، تدریس یک مضمون یا مساله از منظر نظریه های مختلف؛ و رویکرد تبیین، تحلیل و نقد یک موقعیت یا پدیده از منظر نظریه های مختلف در تدریس نظریه مطرح شده است و به توضیح هدف یادگیری، سازماندهی محتوای تدریس، ارائه مثال و تحلیل نقاط قوت و ضعف هر یک از رویکردهای چهارگانه پرداخته شده است. انتظار می رود شناسایی و بکارگیری شیوه مناسب در تدریس نظریه ها موجبات فهم عمیق و انتقادی نظریه های موجود از یک سو و زمینه سازی برای تولید نظریه های جدید از سویی دیگر و بطور کلی شکل گیری گفتمان های نظریه ای در آموزش عالی را فراهم سازد.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴۳
۲۹-۵۲
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی بستری برای ارتقای عملکرد سازمانها و توسعه مشارکت کارکنان در فرایندهای سازمانی متناسب با شرایط و اقتضائات محیطی در راستای کسب بهره وری سازمانی به شمار می آید. اهمیت موضوع کارافرینی سازمانی در مدیریت سازمانها تا جایی پیش رفته است که علاوه بر مجموعه های صنعتی و تولیدی، مجموعه های غیرانتفاعی و خدمات- محور نیز توجهی ویژه به عوامل ایجادکننده توسعه کارآفرینی سازمانی دارند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی و ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی انجام شده که از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی پیمایشی با جهت گیری اکتشافی است. پس از انجام 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان کارآفرینی، اشباع نظری حاصل شد و با روش داده بنیاد، عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در هشت مفهوم کلان، شناسایی شد. به منظور سنجش اهمیت عوامل، پرسشنامه ای با 41 سؤال طراحی و براساس جدول مورگان میان 180 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی در هشت معاونت توزیع شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی با تأیید خبرگان و نیز روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأیید شد. داده ها بر اساس آزمونهای فریدمن و تحلیل عاملی و با نرم افزار لیزرل تحلیل شدند. در پایان، مدل توسعه کارآفرینی سازمانی، مبتنی بر نظر خبرگان، در قالب مدل سه شاخگی مشتمل بر سه بعد ساختار (ساختار کارآفرینانه، استراتژی سازمان، سیستم تحقیق و توسعه و سیستم ارزیابی عملکرد)، رفتار (مدیریت کارآفرینی یکپارچه و شرایط کارکنان) و زمینه (محیط کارآفرینانه و حمایت اسناد بالادستی) ارائه شد.
بررسی عملکرد یادگیری دانش آموزان ناتوان یادگیری خاص بر اساس مدل ساختاری مهارت های عصب روان شناختی کنش های اجرایی مغز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عوامل مؤثر بر سبب شناسی اختلال یادگیری خاص بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، ضرورت شناسایی و مطالعه کنش های اجرایی در اختلال یادگیری خاص بیشتر احساس می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های عصب روان شناختی(انتقال، بازداری، بروزرسانی، عملکرد پیوسته و برنامه ریزی- سازماندهی) در پیش بینی عملکرد یادگیری دانش آموزان ناتوان یادگیری بود. پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. به همین منظور تعداد 116 دانش آموز ناتوان یادگیری مقطع ابتدایی با روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از آزمونهای هوش کودکان و کسلر، ریاضی کی مت، آگاهی واج شناختی، اختلال نگارش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مؤلفه های عصب روان شناختی کنش های اجرایی در این پژوهش عبارتند از: آزمون ویسکانسین، تکلیف پیچیده استروپ، آزمون برج لندن، آزمون حافظه فعال و آزمون عملکرد پیوسته. برای بررسی توان پیش بینی عملکرد تحصیلی از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس عملکرد تحصیلی از مدل ساختاری لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان کارکردهای اجرایی، متغیر بازداری پاسخ و حافظه فعال سهم بیشتری در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان ناتوان یادگیری در حوزه خواندن، نوشتن و ریاضی دارند. کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ، حافظه فعال به عنوان یک فعالیت شناختی در یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضیات ضروری است. بنابراین توجه به ظرفیت و کارایی حافظه فعال و بازداری پاسخ یادگیرندگان بر کارامدی فرآیند آموزش و طراحی و ارائه مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل یادگیری است، اثرات مثبت می گذارد.
تاثیر اقتصاد بر معیشت و بهداشت روانی مردم در زمان کرونا
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
207 - 197
حوزههای تخصصی:
بر طبق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز، بهداشت روانی را می توان این گونه تعریف کرد: «بهداشت روان موضوعی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است» بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تاکید دارد در تعریف سلامتی لحاظ شده است:«سلامتی یک حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط نبود بیماری یا ناتوانی» بنابراین بهداشت روانی حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را بازمی شناسد و قادر است با استرس های عادی و معمول زندگی سازگاری داشته و ازنظر شغلی مفید و سازنده باشد. اغلب مردم از اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود آگاهند و برای کسب اطمینان از سلامتی خود، از روش هایی همچون ورزش منظم، تغذیه مناسب و آزمایش های پزشکی استفاده می کنند اما تعداد کمی از مردم به اهمیت حفظ سلامت روانی خود واقف هستند. حال آنچه که در این بین در مبنای بهداشت روانی خود را بیش تر می نمایاند، هزینه های مربوط به حفظ بهداشت روانی است که در این تحقیق از بعد اقتصادی و تاثیر آن بر زندگی مردم در زمان کرونا را بررسی می کنیم. در زندگی همه فشار روانی را تجربه می کنند علی الخصوص در شرایط اجتماعی خاص یک سیستم دیگری بر فشار روانی اضافه می شود و آن، فشار اقتصادی است که زندگی را بر طبقه متوسط و قشر محروم جامعه تنگ تر می کند و بحران های روحی از جمله افسردگی و انواع ناهنجاری های اجتماعی را به ارمغان می آورد. البته ناگفته پیداست که کرونا هم هزینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روحی خاص خود را دارد.
مقایسه میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی در شیوه های آموزشی وب کوئست، سیّار و معکوس درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاستی های روش های سنتی، پیشرفت های فنی و اقتضائات دنیای امروز، لزوم ایجاد رویکرد جدید به آموزش را ایجاب کرده است؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق، مقایسه میزان یادگیری و یادداری حاصل از آموزش به شیوه وب کوئست، یادگیری سیّار و معکوس در دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس سما شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی و پیش آزمون و پس آزمون با سه گروه 10 نفری بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 95-96 و نمونه آن شامل 30 دانش آموزکلاس دوم است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته (آزمون یادگیری و آزمون یادداری) و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل ها نشان می دهد بین نمرات یادگیری و یادداری در روش های وب کوئست و یادگیری سیّار و معکوس، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در بین این سه روش، یادگیری سیّار تأثیر بیشتری بر یادگیری و وب کوئست تأثیر بیشتری بر یادداری دانش آموزان دارد.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس دانش آموزان 1389- مدارس راهنمایی شهرستان نیشابور سال تحصیلی 90(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۱
85 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر عزتنفسدانش آموزان مدارس 1389 م یباش د. این تحقیق به لحاظ هدف، - راهنمایی شهرستان نیشابور در سال تحصیلی 90 کاربردی و از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل ( 3311 نفر دختر و 3561 نفر پسر) دانش آموزان مدارس راهنمایی شهر نیشابور بود که حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 692 نفر ( 351 پسر و 341 نفر دختر ) برآورد گردید و نمونه آماری به شیوه تصافی - طبقه ای انتخاب 0 بهره گیری گردید . / شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کوپر اسمیت با ضریب پایایی 87 و واریانس چند عاملی استفاده شد. یافتههای پژوهش بیانگر t برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آن است که آموزش مهارتهای زندگی بر عزتنفسدانش آموزان تأثیرگذار است و این تأثیر در دختران بیشتر بوده است. همچنین یافته ها مبین آن است که تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزتنفسدانش آموزان بر اساس پایه و مناطق مختلف تحصیلی تفاوت معناداری ندارد. با توجه به یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود که نظام آموزش و پرورش برای آموزش مهارت های زندگی دانش آموزان تمهیدات و برنامهریزی لازم را به عمل آورد.
تحلیل موانع هوشمندسازی مدارس در مرحله اجرا بر اساس نظریه های نوآوری آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۲
153 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل موانع توسعه مدارس هوشمند دوره اول متوسطه شهرستان صحنه با توجه به ویژگی های اجرای نوآوری آموزشی بود. هوشمندسازی برنامه نوآورانه آموزشی است که در راستای تلفیق فاوا با برنامه درسی مدارس صورت می گیرد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن از نوع پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان آن آگاهان کلیدی شامل دبیر، مدیر و معاونین فناوری هستند که بر اساس نمونه گیری هدفمند 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و مبنای کفایت نمونه اشباع نظری بود. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش پنج مرحله ای اسمیت تحلیل شدند. جهت اطمینان از صحت داده ها از معیارهای موثق بودن، تأیید پذیری، قابلیت اعتماد و انتقال پذیری استفاده گردید. یافته ها نشان داد؛ اجرای برنامه هوشمندسازی مدارس در شهرستان صحنه با موانعی مانند ضعف دانش دبیران، عدم باور به استفاده سازنده گرایانه از رایانه، ضعف مهارت و خودکارآمدی در کاربرد فناوری ها، مقاومت معلمان و مدیران در برابر نوآوری، نارسایی در پشتیبانی های فنی و آموزشی، عدم انطباق ساختارهای آموزشی با تلفیق فناوری ها، عدم استفاده از ظرفیت های اولیاء ، ضعف فرهنگ استفاده از فناوری و مدیریت غیرپاسخگو روبروست.
بررسی تاثیر هوش فرهنگی با انگیزش و خلاقیت یادگیری بر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
172 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بین هوش فرهنگی و یادگیری کلاس با انگیزش تحصیلی دانش آموزان انجام گردید. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان نمونه پژوهش شامل 150 آزمودنی بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی، هوش فرهنگی ( آنگ ۲۰۰۴) و ادراک از محیط کلاس ( جنتری ۲۰۰۲) استفاده شد. در پژوهش حاضر، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های پرسشنامه انگیزش تحصیلی (درونی ؛ بیرونی و بی انگیزشی ) به ترتیب 79/0 ،80/0 و 70/0 به دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ مولفه های هوش فرهنگی شامل مولفه فراشناختی، شناخت، انگیزشی، رفتاری و نمره کل پرسشنامه به ترتیب برابر با 70/0، 71/0، 76/0، 70/0 و 83/0 به دست آمد..داده های آماری با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد هوش فرهنگی با خلاقیت در یادگیری درونی و بیرونی رابطه مثبت و معناداری داشتند. همچنین، هوش فرهنگی و دو مولفه ی (فراشناختی و انگیزشی) و ادراک خلاقیت یادگیری کلاس با بی انگیزشی رابطه منفی و معناداری داشتند. در نهایت، باید گفت که از طریق تقویت هوش فرهنگی و خلاقیت محیط یادگیری کلاس در دانش آموزان می توان به افزایش انگیزش تحصیلی آنان کمک کرد.
تاثیر توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه بر کارکردهای اجرایی (توجه انتخابی، حافظه کاری و بازداری رفتاری) دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانبخشی مبتنی بر رایانه برکارکردهای اجرایی(توجه انتخابی، حافظه کاری و بازداری رفتاری) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی(پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری) انجام شد که جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(10 الی 12 ساله) تشکیل می داد، که در بازه اول مهر تا نیمه آبان ماه 1397به مرکز اختلالات یادگیری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند(123 نفر) . تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند (انتخاب دانش آموزان داوطلب برای شرکت در پژوهش) انتخاب شدند(16نفر پسر و14 نفر دختر). و برای سنجش کارکردهای اجرایی از آزمون های استروپ(توجه انتخابی)، یک محرک پیشین(حافظه کاری) و برو/ نرو(بازداری رفتاری) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش تکالیف بسته توانبخشی شناختی را در 12 جلسه 45 دقیقه ای و در مدت چهار هفته انجام دادند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که بین میانگین پس آزمون های استروپ، یک محرک پیشین و برو/نرو دانش آموزان گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0>p). علاوه براین نتایج آزمون t همبسته نشان داد که بین نتایج مرحله پس آزمون و مرحله پیگیری تفاوت معنی داری وجود ندارد. کارکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص با انجام تکالیف بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه تقویت می شود
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم توانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزه های عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شدند.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافته ها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس برنامه ای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی می باشد.
سخنرانی وزیر آموزش و پرورش در گردهم آیی سالروز جهانی خانواده
حوزههای تخصصی:
تاثیر برنامه تلفیقی یادگیری اجتماعی – هیجانی بر شایستگی های روانی - اجتماعی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظ ور بررسی تاثیر برنامه تلفیقی یادگیری اجتم اعی– هیجانی بر شایستگی های روانی- اجتماعی دانش آموزان ابتدایی صورت گرفت. که در این مطالعه بر پنج شایستگی پیشنهادی موسسه ی کیسل تمرکز شد. بر همین اساس تعداد 154 دانش آموز از بین دانش آموزان پایه های پنجم و ششم به صورت در دسترس و با در نظر گرفتن رویکرد کل مدرسه، به عنوان گروه های کنترل (62 نفر) و آزمایش (92 نفر) انتخاب شدند. و طی 14 جلسه مهارت های مربوط به شایستگی های روانی – اجتماعی ارائه گردید و برای بررسی نتیجه ی مداخله از پرسشنامه شایستگی های اجتماعی – هیجانی ژو و ای (2012) استفاده شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیره، تفاوت معناداری در مولفه های خودآگاهی و کنترل خود گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به دست آمد، اما در مورد آگاهی اجتماعی، روابط اجتماعی و تصمیم گیری مسئولانه، تفاوت ها معنادار نبودند. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، امید می رود که با این برنامه بتوان شایستگی های روانی و اجتماعی دانش آموزان را توجه به مشکلات روانی آنان و نیز با در نظر داشتن رشد همه جانبه و بهزیستی در محیط مدرسه، بهبود بخشید.
تحلیلی بر مؤلفه رفق و مدارا از منظر صحیفه سجادیه و نقش تربیتی آن در مدارس
حوزههای تخصصی:
از آن جا که انسان موجودی پیچیده است، تعلیم و تربیت او نیز پیچیده و مستلزم مقدمات فراوان و بهره گیری از علوم و معارف گوناگون می باشد. فرهنگ غنی اسلامی با داشتن ذخیره علمی متعدد در قالب کتاب های مذهبی به این مهم به صورت کامل پرداخته است. یکی از این کتابها، کتاب ارزشمند "صحیفه سجادیه" است که حاوی والاترین اصول تربیتی است. صحیفه سجادیه تنها کتاب نیایش و بیان حاجت به درگاه خدا نیست؛ بلکه ذخیره بزرگ علمی و تربیتی است و دستورالعمل های گرانبهایی برای آموزش اصول اخلاقی و تهذیب به شمار می آید. یکی از روش های تربیتی این کتاب، "رفق و مدارا" می باشد. انسان تربیت یافته در مکتب اهل بیت ()، در پرتو خودسازی بر مبنای آموزه های اسلامی، از مراقبت بر افکار و رفتارهای خود گرفته تا تعامل با دیگران، بر پایه رفق و مدارا عمل می کند و همواره مراقب است تا تجسم کاملی از تخلق به اخلاق الهی و ائمه معصومین () باشد. این نوشتار که به روش تحلیلی، اسنادی انجام شده است، بدنبال تبیین نگاه حضرت سجاد (( به مؤلفه رفق و مدارا است. نتیجه این پژوهش راهنمای معلمین و مربیان تربیتی در انجام رسالت خطیر خود است.
تأثیر سبک های یادگیری و به کارگیری نقشه های معنایی بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیرسبک های یادگیری و به کارگیری نقشه های معنایی بر میزان پیشرفت توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان دوره متوسطه و بهبود یادگیری واژگان زبان انگلیسی آنان انجام شد. به منظور تحقق این هدف، 123دانش آموز دختر پایه دوم رشته ریاضی و فیزیک از دبیرستان فرزانگان ناحیه 1 آموزش وپرورش کرج به طورتصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به دو گروه همگن آزمایش و گواه تقسیم شدند. سپس، دانش آموزان به پرسشنامه های سبک های یادگیری (اُبرین[1]، 1989) و تفکر انتقادی (هانی[2]، 2004) در دو بخش پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. همچنین، دانش آموزان به سؤالات آزمون های واژگان و توانایی عمومی زبان انگلیسی در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند و نمرات آن ها محاسبه شد. طی 12 جلسه، واژگان کتاب درسی آن ها با به کارگیری نقشه های معنایی در گروه آزمایش به دانش آموزان آموزش داده شد. سپس، داده های به دست آمده مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیل های آماری، مشخص شد که سبک های یادگیری از نظر آماری تأثیر چشمگیری بر توانایی تفکر انتقادی دانش آموزان و پیشرفت یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش و گواه نداشتند (تحلیل انووا یک سویه)؛ امابه کارگیری نقشه های معنایی بر پیشرفت تفکر انتقادی دانش آموزان و یادگیری واژگان آنان در گروه آزمایش از نظر آماری تأثیرقابل توجهی داشت (آزمون تی- تست مستقل)؛درحالیکه در گروه گواه تغییر چشمگیری مشاهده نشد.پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی و همچنین کاربردها و محدودیت های پژوهش در پایان ارائه شده است. [1]. O’Brien [2]. Honey
ارزیابی و سنجش سطح خوانایی کتاب درسی علوم تجربی ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳
123 - 132
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی ابزاری است که معلم آن را برای برانگیختن دانش آموزان و دادن حداکثر آگاهی، درک و فهم درباره یک مسئله یا موضوع مورد استفاده قرار می دهد؛ بنابراین کتاب درسی یکی از عناصر اصلی انتقال پیام های آموزشی در فرایند تعلیم و تربیت است. از ویژگی های اساسی کتاب های درسی این است که محتوای تدوین شده برای هر پایه تحصیلی با شرایط رشد شناختی مخاطبین خویش هماهنگ باشد. یکی از روش های تحلیل محتوای کتاب های درسی استفاده از فرمول های خوانایی است. فرمول های خوانایی به تجزیه و تحلیل محتوای یک نوشته یا متن برای اندازه گیری درجه خوانایی آن می پردازند این تجزیه و تحلیل با استفاده از فرمولی خاص، درجه سختی متن را تعیین می کند. همچنین، درجه تناسب نوشته ها را با سن و سطح کلاسی یا سطح توانایی خواندن دانش آموزان مشخص می سازد. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش سطح خوانایی کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی بر اساس سه فرمول تحلیل محتوای مک لافلین،گانینگ فوگ و هارتلی است. در این مطالعه از روش تحلیل محتوا و بر اساس ماهیت از روش های عینی – کمی استفاده شده است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و جامعه پژوهش، محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی است. یافته های تحقیق نشان داد، متن هایی که بر اساس روش های مک لافلین و گانینگ فوگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، از نظر سطح توانایی کلاسی در سطحی بالاتر از پایه ششم ابتدایی قرار دارند.بر اساس روش هارتلی، محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی با پایه تحصیلی و سن فراگیران مناسب نیست و دارای سطحی ساده است.