فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۳۰۱ تا ۱۰٬۳۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۴
107 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی برای افزایش خلاقیت دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا تلفیقی (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و در بخش کمی دانش آموزان متوسطه دوره دوم منطقه 4 شهر تهران به تعداد 1649 نفر بودند. نمونه پژوهش در بخش کیفی 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی 308 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با کمک مرور پیشینه، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه محقق ساخته (21 گویه) جمع آوری که پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 86/0 بدست آمد. داده ها با روش های آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بر اساس نظرات خبرگان از میان هفت عامل فردی، مدرسه، اجتماعی، محیط فیزیکی، محیط یاددهی- یادگیری، تربیتی و خانوادگی، فقط سه عامل فردی، خانواده و مدرسه بر خلاقیت تاثیرگذار بودند. همچنین، نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که از میان سه عامل مذکور به ترتیب عامل های فردی و مدرسه بر خلاقیت تاثیرگذار بودند و مدل برازش مناسبی داشت. دیگر یافته ها نشان داد که میزان خلاقیت دانش آموزان پایین تر از حد متوسط است. با توجه به یافته ها از طریق بهبود عوامل فردی و مدرسه و شاخص های مرتبط با آنها می توان میزان خلاقیت دانش آموزان متوسطه دوره دوم را افزایش داد.
Designing Desirable Curriculum Goals Based on the Components of Entrepreneurship in Elementary Schools: The Viewpoint of Teachers and Experts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
30 - 41
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to carry out a design on the desirable goals of curricula based on the components of entrepreneurship in the elementary schools from the viewpoint of teachers and experts. Hence, the research employed grounded and applied method. To collect data, a 22-item researcher-made questionnaire was designed in terms of knowledge, attitude, and skill. The sample size of 289 teachers was used using the Cochran formula, the entire statistical population was sampled as the statistical population of experts was limited. A random stratified sampling method was used to select the teachers’ sample. Frequency and percentages were used to analyze the data at the descriptive statistics level. In inferential statistics, chi-square test was used at 5% significance level. The results of the research revealed that, from the viewpoint of teachers and specialists, the desirable goals in the entrepreneurial curriculum were well suited to the dimensions of knowledge, attitude, and skills.
بررسی میزان اعتماد پذیری برنامه آموزش فلسفه برای کودکان ( p4c)در فعالیتهای پرورشی بر کاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه مدارس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
۹۲-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهدف پژوهش حاضربررسی میزان اعتمادپذیری برنامه آموزش فلسفه(p4c)،درفعالیتهای پرورشی به منظورکاهش احساس نیازبه بیان کلامیوبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسر یایه اول مقطع متوسطه مدارس منطقه 14شهرتهران بوده است.پژوهش ازنوع تحقیقات کاربردی وبه روش نیمه تجربی با طرح تحقیق آزمون مقدماتی ونهایی باگروه شاهد بدون استفاده ازگزینش تصادفی انجام شد.جامعه آماری پژوهش،کلیه دانش آموزان پسرپایه اول مقطع متوسطه دوره دوم منطقه14 مشغول به تحصیل، درسال 1393-1394،که تعداد 2994 نفربودند.حجم نمونه آماری60 نفرازدانش آموزان که دردوگروه30 نفری تجربی وگواه به صورت غیرتصادفی قرار گرفتند.پس ازبرگزاری دوره آموزش(p4c)، به منظورجمع آوری داده ها ازپرسشنامه بیان حالت هیجانی وصفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر2(STAXI-2)وبرای تجزیه وتحلیل داده هاعلاوه برآمارتوصیفی ازآزمون تحلیل کوواریانس،بااستفاده از نرم افزار SPSSاستفاده شد.یافته های حاصل ازاین تحقیق،به سوال کلی که آیا اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودک درفعالیتهای پرورشی برکاهش احساس نیاز به بیان کلامی وبیان فیزیکی خشم دردانش آموزان پسرمقطع متوسطه تأثیر دارد یاخیر،پاسخ داده وتأیید نموده.
بازشناسی عوامل مؤثر بر فضای بازنمایی کودکان با تکیه بر نقاشی های آن ها (مطالعه موردی: فضاهای آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
81-104
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل کالبدی و غیرکالبدی مؤثر بر تجربه مطلوب دانش آموزانِ مقطع ابتدایی از فضاهای آموزشی شهر اصفهان است که از نظر موضوع مورد پژوهش و ماهیت تجربیات زیسته کودکان از حضور در فضاهای آموزشی نوآورانه می باشد. روش شناسی مقاله حاضر مبتنی بر راهبرد آمیخته است که تصاویر ذهنی و تجارب زیسته دانش آموزان با استفاده از روش طراحی- ترسیمی و نقاشی های آن ها به دست آمده است. با توجه به وجود یکپارچگی فاعل شناسایی و موضوع شناسایی در این روش، می توان آن را شیوه ای مناسب برای بازنمایی و فهم تجربه زیسته کودکان دانست. در مجموع تعداد 192 نقاشی با روش کدگذاری باز طبقه بندی گردیدند و به روش تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پنج عامل اصلی بر تجربه زیسته و تصویر ذهنی دانش آموزان از فضای آموزشی مؤثر است که به ترتیب اولویت شامل 1. تأکید بر خوانایی بنا؛ 2. اشاره به انواع فعالیت های متنوع 3. تأکید بر سیمای کلی بنا؛ 4. توجه به عوامل طبیعی و فضای باز و 5. توجه به جزئیات محرک های محیطی- حسی می باشند.
بررسی میزان علاقه به رشته تحصیلی و آینده شغلی در میان دانشجویان گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
157 - 170
حوزههای تخصصی:
علل انتخاب رشته تحصیلی با توجه به نوع رشته و مقطع تحصیلی، در جوامع کنونی بسیار متفاوت و متنوع است. بررسی علل و انگیزه های انتخاب یک رشته در مقطع کارشناسی و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، می تواند به بازنگری در فرایندهای مختلف مرتبط با رشته مانند فرایند جذب و گزینش داوطلبان یا نحوه ارائه برنامه های آموزشی کمک شایانی نماید. رشته زبان و ادبیات عربی یکی از رشته های حوزه علوم انسانی است که در اکثر دانشگاه های کشور تدریس می شود. پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش کمّی- توصیفی و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه، به بررسی میزان علاقه دانشجویان ورودی 95، 96 و 97 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در انتخاب رشته، علاقه به رشته و انگیزه شغلی آنها بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد تنها 10 نفر (11.7%) این رشته را طبق توصیه دیگران انتخاب کرده اند و سایر افراد راه های مختلف دیگری را برای انتخاب رشته زبان و ادبیات عربی انتخاب کرده اند. بررسی ها نشان داده است که 63 نفر از دانشجویان (73.3%) از انتخاب این رشته راضی هستند که آمار بالا و قابل قبولی به نظر می رسد. درصد پایینی از دانشجویان (22.1%) معتقدند که سایر دانشجویان به رشته آنها دیدگاه مثبتی دارند امّا بخش عظیمی از آنها اعتقاد دارند که رشته آنها اصلاً مقبولیت لازم را ندارد و شاید این امر بر انگیزه و علاقه آنها در مراحل تحصیل و تلاش برای ارتقای سطح تحصیلی تأثیر منفی بگذارد.
نقش مدیران در ایجاد و توسعه تسهیم دانش در معلمان ابتدایی: معرفی متغیر رهبری تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
85 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش ترکیبی اکتشافی و با هدف بررسی نقش مدیران در ایجاد و توسعه تسهیم دانش در میان معلمان انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی، خبرگان آموزشی به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 60 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 12 بعد شامل «باور مدیر به تسهیم دانش»، «نیاز آفرینی برای تسهیم دانش»، «ترویج فرهنگ مشارکت در مدرسه»، «توسعه روابط و تعامل در مدرسه»، «تعیین انتظارات رسمی از معلمان برای تسهیم دانش»، «برگزاری جلسات برای تسهیم دانش»، «ایجاد فرصت غیررسمی برای تسهیم دانش»، «ایجاد و پرورش گروه های یادگیرنده»، «مدیر به عنوان الگوی تسهیم گر دانش»، «شناسایی و پرورش معلمان مشتاق به تسهیم دانش»، «تشویق به تسهیم دانش»، و «تشویق به مستندسازی دانش» طبقه بندی شد. در بخش کمّی نیز بر اساس نشانگان و ابعاد شناسایی شده، پرسش نامه رهبری تسهیم دانش طراحی شد. در این بخش 377 معلم مدارس ابتدایی شهر تهران به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه را تکمیل کردند. داده های این بخش با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی اندازه گیری متغیر رهبری تسهیم دانش برازش خوبی با داده ها دارد. این پژوهش به نقش مدیران در ایجاد و توسعه تسهیم دانش در معلمان تأکید می کند و متغیر و پرسش نامه رهبری تسهیم دانش را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.
نقش آموزش های ضمن خدمت در ارتقای دانش، نگرش و مهارت های زیست محیطی معلمان ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
135 - 158
حوزههای تخصصی:
زندگی در شرایط ناپایدار، پیچیده و مخاطره آمیز امروزی، دانش، مهارت و نگرش های ویژه ای را طلب می کند. کودکان و نوجوانان جهت رویارویی با دنیایی چنین متغیر و مبهم با دگرگونی های شتابنده نیازمند آموزش هایی هستند که بتواند همه ابعاد جسمی، ذهنی، عاطفی وجود آن ها را به صورت هماهنگ توسعه دهد و آنان را با وظایف خود جهت مشارکت مؤثر در سطح محلی، ملی و جهانی آشنا سازد. لازم است دیدگاه جدیدی در مورد جهان به وجود آید و طرز زندگی را طوری تغییر کند که با محیط زیست طبیعی مطابقت داشته باشد. یکی از راه های ممکن، آموزش محیط زیست است. لذا این پژوهش به بررسی رفتارهای زیست محیطی معلمان دوره ابتدایی در ابعاد دانش، نگرش و مهارت پرداخته و نقش آموزش های ضمن خدمت در ارتقای این دانش بررسی می شود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. پرسشنامه به روی 360 نفر از معلمان دوره ابتدایی اجرا شده است. نتایج پژوهش گویای این است که بیش از 59 درصد از معلمان دوره ابتدایی، در حد متوسط رفتارهای مناسب زیست محیطی دارند. داده ها همچنین نشان می دهند که دانش معلمان درباره رفتارهای زیست محیطی متوسط است.
شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
36 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های روش های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشتههای علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی و در بخش کمی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه روش های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه-ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاهها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل دادههای پژوهش در بخش کیفی از روش روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد چهارده شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های روش های یاددهی و یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری روش های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های روش های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاهها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
بررسی نظریه اخلاق اشیا و عاملیت فناوری و پیامدهای آن در تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
119 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی نظریه اخلاق اشیا و عاملیت فناوری بر اساس اندیشه های پاوول پیتر فربیک و بررسی پیامدها و دلالت های آن در تعلیم وتربیت است. برای این منظور از روش استنتاجی استفاده شده است. در ابتدا اندیشه های فِربیک بررسی شده و سپس درباره پیامدهای تربیتی آن بحث شده است. فربیک، بر پایه نظریه وساطت در پساپدیدارشناسی، اعتقاد دارد که دو مؤلفه قصدمندی و آزادی که برای عمل اخلاقی لازم است میان انسان و مصنوعات تقسیم شده است؛ یعنی، مصنوعات در قصدهای انسان و نیز در آزادی انسان شریک اند. ازنظرِ او انسان استقلال دارد، ولی استقلال او کامل نیست. او ازجمله به فناوری های ترغیب کننده و هوشِ محیطی اشاره می کند که چگونه انسان را به تصمیم گیری ها و اعمال خاصی ترغیب می کنند. عاملیت انسان با مصنوعات و فناوری ها ترکیب می شود. بنا بر نتایج این پژوهش، در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های تربیتی نیز به عاملیت ترکیبی و نقش تأثیرگذار و اخلاقی فناوری ها باید توجه کرد. توجه کردن به مبانی فناورانه تربیت ضروری به نظر می رسد. تربیت اخلاقی در جامعه فناورانه نیاز به بازنگری و بازاندیشی دارد. مسئولیت طراحی فناوری های آموزشی بسیار مهم تر خواهد بود. فناوری های آموزشی می توانند در جایگاه فناوری تربیتی عمل کنند. با توجه به نقش فناوری های ترغیب کننده در شکل دادن به رفتار انسان، می شود از این فناوری ها در شکل دادن به رفتار و عادات کودکان و نوجوانان استفاده کرد و بخشی از تربیت را به مصنوعات سپرد.
نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده در دلزدگی زناشویی زنان متاهل شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
43 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی کارکرد خانواده برای دلزدگی زناشویی در زوجین متأهل شهر تهران انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه ی متأهلین مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 3، 18، 8، 2 و7 شهرداری تهران که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در تابستان و پاییز 1394 بود. نمونه مورد مطالعه شامل225 نفر (119 زن و 106مرد) و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است؛ رابطه ی کارکرد خانواده با دلزدگی زناشویی معکوس و معنادار می باشد. در این میان متغیر کارکرد خانواده و مؤلفه های حل مشکل، کنترل رفتار و عملکرد کلی از کارکرد خانواده عوامل اصلی در تبیین واریانس دلزدگی زناشویی هستند و 48/0 از واریانس و تغییرات دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺆیﺪ ایﻦ اﺳﺖ که هر چه زوجین دارای کارکرد خانواده در سطح بالاتری باشد احتمال عدم دلزدگی زناشویی بالاتر است.
مشکلات و چالش های آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا در مقطع ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
65 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی مشکلات و چالش های آموزش مجازی در دوران شیوع کرونا در مقطع ابتدایی است. پژوهش حاضر، کیفی و از نظر ماهیت پژوهش از نوع پدیدارشناسی اکتشافی است. جامعه هدف پژوهش شامل کلیه خانواده های دانش آموزان مقطع ابتدایی ساکن شهرستان اردکان بود که در سال تحصیلی 1400-99 دارای حداقل یک دانش آموز در این مقطع بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه پیدا کرد که در نهایت نمونه به 10 نفر رسید. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون کدگذاری شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مشکلات آموزش مجازی در حوزه های «آموزش»، «معلم و مدرسه»، «والدین»، «دانش آموزان» و «زیرساخت های آموزش مجازی» شناسایی شد. نتایج نشان داد که مشکلات آموزش مجازی در دوران شیوع ویروس کرونا، نه تنها متفاوت از مشکلات آموزش حضوری است؛ بلکه، به دلیل عدم آمادگی خانواده ها برای مواجهه با این مشکلات، گستردگی بیشتری نیز نسبت به آموزش های مجازی پیش از این دارند. با درنظر گرفتن این مشکلات، می توان جهت فراهم کردن زیرساخت های آموزش مجازی و پایه ریزی بستر فرهنگی برای پذیرش آن اقدام کرد به طوری که در آموزش های مجازی بعد از دوران پاندمی نیز مفید واقع شود.
ملاک های تحلیل و سازماندهی محتوا در آموزش زبان عربی (مطالعه موردی: کتاب عربی دهم غیر انسانی)
حوزههای تخصصی:
اهمیت کتاب درسی عربی در نقشی است که در هماهنگی با دیگر عناصر به صورت افقی و عمودی ایفا می کند.آموزش زبان عربی در ایران دارای موانع و مشکلاتی و ویژگی هایی است که برخی مربوط به شیوه سازماندهی محتوای کتاب هاست. از این رو، می توان گفت تحلیل محتوا می تواند گام مهمی در شناخت نقاط ضعف و قوت کتاب باشد. در واقع تحلیل محتوا، تکنیکی برای استخراج داده ها از متن است که دارای ویژگی های خاص خود می باشد. هدف مقاله حاضر این است که با تکیه بر تکنیک تحلیل محتوا، کتاب عربی سال دهم را بر اساس الگوهای تحلیل محتوا و ملاک های سازمان دهی محتوا بررسی نماید و مشخص کند که آیا محتوای کتاب در اجرای صحیح اصول برنامه ریزی درسی و سازمان دهی محتوا، واقعیات اجتماعی و نیازهای فردی و سودمندی، واقعیات سنی و مقتضیات سنی و رشدی دانش آموزان موفق بوده است؟ روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده و نتایج مقاله بیانگر این است که بر اساس الگوها و ملاک های تحلیل و سازماندهی محتوا کتاب تا حد زیادی موفق بوده است. و ارزیاب ی کل ی معلم ان از کت اب عرب ی در س طح خیل ی زی اد اس ت. یافته ها نشان داد مشکلات مرتبط با تدوین و سازماندهی محتوای کتاب از نظر قانونمندی های برنامه درسی، واقعیات اجتماعی و نیازهای فردی، در حد مقبول است. و ش ناخت روشه ای مؤث ر در یادگی ری دانش آم وزان و تش ویق آن ان ب ه اعتم اد ب ه نف س و خودب اوری در یادگی ری از دیگ ر نتای ج ای ن تحقیق اس ت.
شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی به کارگیری آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
116 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران است. روش : جهت شناسایی موانع، از روش کیفی میتنی بر مطالعه پدیدارشناسانه با مشارکت مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز استفاده شد، که از این جامعه، تعداد 8 نفر، بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین در دو سطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع تعداد 8 مقوله که در بردارنده 21 مفهوم بود به عنوان اصلی ترین موانع زیرساختی و مدیریتی بکارگیری آموزش مجازی، استخراج شدند. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، موانع زیرساختی شناسایی شده عبارتند از ضعف در ارتباطات شبکه ای، ضعف پشتیبانی فنی از سوی واحد IT، ضعف زیرساخت های فیزیکی و سخت افزاری و موانع مدیریتی شامل و بی توجهی و عدم حمایت مدیران سازمان، بی انگیزگی کارکنان، کمبود نیروی انسانی متخصص در زمینه فناوری، جدی تلقی نکردن آموزش مجازی از سوی سازمان و ضعف نظام تشویقی و انگیزشی سازمان است.
مقایسه اثربخشی نقشه مفهومی و روش سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی در درس علوم تجربی بود. این مطالعه با 23 دانش آموز ششم ابتدایی در شهرستان خوی در سال تحصیلی 98-1397 به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و با گروه آزمایش و کنترل صورت گرفت. دانش آموزان در دو گروه آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند و محتوای درس برای گروه آزمایش با روش نقشه مفهومی و برای گروه کنترل به شیوه معمول تدریس گردید. دانش آموزان با آزمون های معلم ساخته(پیش-آزمون و پس-آزمون) شامل 20 سوال چند گزینه ای مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در ابتدا پیش آزمون اخذ شد. سپس بعد از گذراندن دوره ی آموزشی، از دانش آموزان هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون آماری کوواریانس برای مقایسه تفاوت گروهها استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نقشه مفهومی تاثیر قابل توجهی بر موفقیت و دستیابی دانش آموزان به پیشرفت تحصیلی مطلوب داشتند و اهداف مورد نظر در کلاس های علوم تجربی محقق شدند.
پیش بینی تعامل مادر - کودک بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران دارای کودک با کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی تعامل مادر-کودک بر اساس ویژگی شخصیتی و سبک مقابله ای در مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود. روش: پژوهش پیش رو از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 209 نفر از مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بود که به صورت طبقه ای از چهار ناحیه آموزش و پرورش شهرستان کرج در سال تحصیلی 96-97 انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه شخصیتی نئو مک کری و کاستا (1985) و تعامل مادر-کودک رابرت (1961) و سبک مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988)، و جهت تحلیل داده ها از شاخص آماری پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد ویژگی شخصیت و سبک های مقابله ای توان پیش بینی تعامل مادر-کودک را ندارند. همچنین میان برخی از خرده مقیاس های متغیر ویژگی شخصیتی و تعامل مادر کودک رابطه معناداری وجود دارد (05/0p›). میان خرده مقیاس پذیرش با خرده مقیاس های انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و مستقیم و میان خرده مقیاس های حمایت، سهل گیرانه و طرد با خرده مقیاس های روان نژندگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیری و مسئولیت پذیری رابطه معکوس و منفی وجود دارد. میان خرده مقیاس های متغیر راهبردهای مقابله ای و تعامل مادر-کودک رابطه معناداری (05/0p›) وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت برای پیش بینی کیفیت تعامل مادر-کودک با کم توانی هوشی ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مادران، نقش چندانی نداشته و متغیرهای دیگری این ارتباط را تبیین می کنند.
تأثیر استفاده از راهبردهای شناختی بر بهبود حافظه کاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
126 - 114
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظه کاری سیستمی فعال برای اندوزش و دست کاری موقتی اطلاعات به منظور انجام تکالیف پیچیده شناختی مانند یادگیری، استدلال، ادراک و تفکر درنظرگرفته می شود. بنابراین بهبود عملکرد حافظه کاری می تواند به انجام بهتر این تکالیف منجر شود. هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر استفاده از راهبردهای شناختی شامل سازمان دهی و بسط بر بهبود حافظه کاری در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: در پژوهش از روش آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان شامل 24 دانش آموز (12 نفر گروه آزمایش، 12 نفر گروه کنترل) پسر کلاس ششم ابتدایی شیراز بودند که به روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای ارزیابی حافظه کاری از خرده آزمون توالی عدد-حرف آزمون وکسلر نسخه چهارم استفاده شد. ابتدا پیش آزمون برای دو گروه اجرا شد، سپس راهبردهای سازمان دهی و بسط به گروه آزمایش آموزش داده شد، و در پایان پس آزمون برای دو گروه اجرا شد. داده ها به وسیله شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین عملکرد حافظه کاری دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، ضریب اتا 77/0 به دست آمد که نشان از آن دارد 77 درصد واریانس حافظه از طریق آموزش انجام شده تببین می شود. نتیجه: پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای سازمان دهی و بسط موجب بهبود عملکرد حافظه کاری دانش آموزان شده است.
مقایسه میزان شیوع و نوع اختلالات یادگیری دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه استان چهارمحال و بختیاری
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان شیوع و نوع اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان پسر دوره ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری در سه شهرستان شهرکرد، اردل و لردگان در سال تحصیلی 99 - 98 بود. که حدود 120 نفر از آنها (62 نفر تک زبانه و 61 نفر دوزبانه بودند) را به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلواردو ویلکات و همکاران (CLDQ) را در اختیار اولیا دانش آموزان قرار دادیم و از آنها خواستیم که به دقت به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان تک زبانه و دوزبانه در خصوص مشکل در خواندن، شناخت اجتماعی، اضطراب اجتماعی، مشکل فضایی و مشکل ریاضی تفاوت معنادار وجود دارد همچنین بین مشکل در خواندن با اضطراب اجتماعی و ریاضی، اضطراب اجتماعی با شناخت اجتماعی و مشکل فضایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل نشان داد که دانش آموزان دوزبانه در هر پنج نوع اختلالات یادگیری دارای میزان شیوع بیشتری نسبت به دانش آموزان تک زبانه می باشند. همچنین می توان گفت بیشترین میزان شیوع اختلالات یادگیری در بین دانش آموزان تک زبانه مربوط به مشکل فضایی با 66/1 درصد و در دانش آموزان دوزبانه مشکل در خواندن و ریاضی با 36/2 درصد می باشد.
پیش بینی رویکردهای یادگیری براساس هیجانات پیشرفت و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رویکردهای یادگیری براساس هیجانات پیشرفت و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مهاباد است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزن مقطع متوسطه دوم بودند که به کمک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 372 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه هیجانات مثبت و منفی تحصیلی پکران، گوتز، تیتز و پری (2002)، پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)، پرسش نامه رویکردهای مطالعه تیت و ایتویستل (1998). داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت شامل لذت، امیدواری و غرور با رویکرد و انگیزش عمیق رابطه مثبت معنادار (P≤0.05 و P≤0.01) و با رویکرد و انگیزش سطحی، رابطه منفی معنادار وجود دارد (P≤0.05 و P≤0.01). رابطه هیجان غرور با انگیزش سطحی معنادار نیست. هیجان های منفی (خشم، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی) با رویکرد عمیق رابطه منفی معنادار (01/0) دارند . رابطه این متغیرها با رویکرد و انگیزش سطحی مثبت (01/0) است. رابطه شرم با انگیزش عمیق معنادار نیست؛ خشم نیز با رویکرد سطحی رابطه معناداری ندارد. رابطه هر چهار خرده مقیاس باورهای خودکارآمدی تحصیلی با رویکرد و انگیزش عمیق مثبت (01/0) و با رویکرد و انگیزش سطحی منفی (01/0) است. هیجانات پیشرفت 4/13 درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیش بینی می کند. باورهای خودکارآمدی۳۳/۱درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیش بینی می کند.
شناسایی ویژگی های معلم اثربخش در آموزش مجازی دوران کرونا- رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
105-131
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی های معلم اثربخش در آموزش مجازی دوران کرونا بوده است. طرح این پژوهش سنتز پژوهی کیفی، از نوع فراترکیب تبدیلی است و با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. در طی مراحل، ضمن انتخاب تیم فراترکیب، سوال پژوهش و معیارهای شمول مقالات مشخص شدند و طی جستجوی نظام مند منابع در پایگاه های اطلاعاتی لاتین، با توجه به معیار خروج 45 مقاله اصیل انتخاب شدند. سپس ضمن استخراج مضامین پایه، تعداد 54 مضمون پایه تثبیت شد که در 8 مضمون سازمان دهنده سطح اول و سپس 3 دسته مضامین سازماندهنده سطح دوم شامل حضور شناختی(توسعه مفاهیم خود در دانش آموز، درگیری شناختی دانش آموزان، پشتیبانی فعالیت های دانش آموز)، حضور اجتماعی(توانایی ایجاد فعالیت های گروهی، توانایی مدیریت فعالیت های گروهی حین تدریس) و حضور تدریس(مهارت در ساماندهی دانش تدریس خود، شناخت مفاهیم نظری تدریس در محیط های الکترونیکی، طراحی و اجرای تدریس الکترونیکی) تبدیل شدند. در نهایت تمامی مضامین مذکور در قالب مضمون فراگیر ویژگی های معلم اثربخش در آموزش مجازی، ارائه شدند. همچنین با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری و انتقال پذیری، اعتبار یابی یافته ها انجام شد. ماهیت نقش تسهیلگری معلم در آموزش های مجازی دوران کرونا و توجه متولیان امر آموزش به تغیرات امر تعلیم و تربیت و گرایش آن به سمت آموزش الکترونیکی، آنان را به بازنگری روال های آموزشی معطوف و ترغیب می کند.
رابطه بین استفاده از شبکه اجتماعی و مهارت اجتماعی دانشجویان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
91 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی با مهارت های اجتماعی دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی و از نظر نوع روش، یک پژوهش هبستگی بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه در این پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران110 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی بودند که به روش خوشه ای نمونه گیری شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته شبکه اجتماعی و پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون بود؛ که روایی شبکه اجتماعی توسط چند تن از کارشناسان خبره علوم ارتباطات سنجیده شد و پایایی آن 78 % بدست آمد. روایی پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون توسط چند تن از کارشناسان سنجیده شد و همچنین پایایی آن 83 % به دست آمد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی: آزمون آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استاندارد به شیوه هم زمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین مهارت اجتماعی دانشجویان و استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.