فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۸۱ تا ۱۰٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربه زیسته دانشجویان دوره کارشناسی رشته مهندسی عمران از توجه برنامه درسی به حوزه عاطفی است تا زوایا و ابعاد آن مشخص شود. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش پژوهش از نوع پدیدارشناسی است که به همین منظور از بین 85 دانشجوی سال چهارم دوره کارشناسی رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-95 تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، 15 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جلب رضایت ایشان با استفاده از پروتکل مصاحبه تأییدشده توسط متخصصان مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده های پژوهش از روش مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند، استفاده شد. پس از ضبط مصاحبه ها جهت تحلیل اطلاعات جمع آوری شده روش اسمیت استفاده شد و نتایج نشان داد برخی عناصر برنامه درسی رشته تحصیلی مهندسی عمران در دوره کارشناسی چون اهداف شناختی، محتوای غیررسمی، استفاده از روش های نوین تدریس، استفاده از مواد و وسایل آموزشی مناسب، تعاملات استاد و دانشجو، استفاده از اساتید جوان در تدریس، استفاده از معیار مناسب در ارزشیابی و درنظرگرفتن فعالیت های جانبی توانسته است به عواطف و احساسات دانشجویان توجه نماید و برخی دیگر ازجمله اهداف مهارتی، محتوای رسمی، زمان ارائه و اعتبار علمی محتوا، رعایت عدالت و انصاف در ارزشیابی و ضریب دشواری سؤالات در ارزشیابی در دستیابی به این هدف موفق نبوده اند.
تحلیلی بر کارکرد نظام آموزشی در آموزش و رشد اخلاقی دانش آموزان با محوریت محتوای کتاب های درسی و شیوه تدریس معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
97 - 120
حوزههای تخصصی:
رشد اخلاقی هدفی است که همواره در تمامی نظام های آموزشی مورد تأکید است. این مقاله به تحلیل کارکرد نظام آموزشی با محوریت محتوای کتاب های درسی و شیوه تدریس معلمان در رشد اخلاقی اختصاص دارد. روش پژوهش کیفی و برای جمع آوری داده ها از روش تحلیل محتوا و مصاحبه استفاده شد. از بین کلیه کتاب های درسی دوره راهنمایی، کتاب های تعلیمات دینی، فارسی، تعلیمات اجتماعی، تاریخ و علوم (15 مورد) انتخاب و محتوای آن ها تحلیل شد. همچنین با 24 معلم در قائم شهر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج نشان داد کتاب های فارسی، تعلیمات دینی و تعلیمات اجتماعی بیشترین توجه را و کتاب های تاریخ و علوم توجه کمتری را به مقوله اخلاق مبذول داشته اند. همچنین، معلمان از روش های معلم محور در کلاس درس استفاده می نمایند و در رشد اخلاقی صرفاً بر الگوبرداری از عامل های مهم جامعه پذیری تأکید می نمایند. به نظر می رسد در آموزش اخلاق نظام آموزش و پرورش باید متناسب با سطح رشد شناختی دانش آموزان نوجوان دوره راهنمایی عمل کند.
مقایسه مولفه های هوش هیجانی بر اساس جنسیت و رشته تحصیلی و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
94 - 102
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از مهم ترین مسائل برای متولیان تعلیم و تربیت؛ به خصوص مسؤولان نظام آموزش عالی، عملکرد تحصیلی دانشجویان است. افراد با موفقیت در تحصیل به موقعیت و جایگاهی دست می یابند که از حداکثر نیروی درونی و بیرونی خود در راستای اهداف آموزشی و تربیتی استفاده نموده، شرایط لازم را برای زندگی اجتماعی موفق کسب می کنند. هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه مولفه های هوش هیجانی بر اساس جنسیت و رشته تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. هدف دیگر این پژوهش تاثیر مؤلفه های هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه 180 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی است که به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 وبا بهره گیری از تکنیک های مرتبط آماری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین میانگین مؤلفه های هوش هیجانی دانشجویان علوم پزشکی برحسب رشته ی تحصیلی و جنسیت تفاوت معنی دار وجود ندارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داده که خوش بینی سهم عمده ای در عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد. نتیجه گیری: از طریق فراهم کردن زمینه اعتماد، حمایت و همکاری بین دانشجویان می تواند همدلی و شعور اجتماعی را در بین دانشجویان، که از مؤلفه های هوش هیجانی است، افزایش دهد که به تبع آن کیفیت زندگی افزایش پیدا خواهد یافت.
مقایسه ی دغدغه شغلی پرستاران در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان برمبنای سابقه کاری
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه دغدغه های شغلی پرستاران در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی برمبنای سابقه کاری انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. تمامی پرستاران شاغل در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان در سال 1389 جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 286 نفر انتخاب و به چک لیست اطلاعات دموگرافیک- فرم محقق ساخته و پرسشنامه دغدغه های شغلی بزرگسالان پاسخ دادند. داده های گردآوری شده با روش های آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد پرستاران برمبنای سابقه کاری از نظر مرحله ایجاد شغل (02/0=P) و مرحله بقا و ماندگاری در شغل (01/0=P) تفاوت معنادای دارند. همچنین، نتایج نشان داد که بین دغدغه شغلی در پرستاران بر مبنای سابقه کاری از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، به این معنا که در پرستاران با سابقه زیر 10 سال کار دغدغه شغلی بیشتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود مسئولین و مدیریت بیمارستان ها به منظور بهبود کیفیت کاری در پرسنل بخش پرستاری به ویژه پرستاران با سابقه کاری کمتر به تدوین برنامه های آموزشی و حمایتی از نظر فرهنگی و اقتصادی بپردازند.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس رتبه بندی رهبری آموزشی مدیران (PIMRS-22)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
358 - 337
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیّه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر از 422 مدرسه بود. با در نظر گرفتن 10 تا 20 نمونه برای هر سؤال پرسش نامه در تحلیل عاملی، نمونه ای به حجم 418 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از 202 مدرسه انتخاب شد. ساختار عاملی این مقیاس طی دو مرحله با دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی، داده ها به وسیله تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار سه عاملی پرسش نامه شامل: تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی و ارتقای جوّ مثبت یادگیری مدرسه، برازش قابل قبولی با داده ها دارد و عوامل سه گانه آن زیربنای این ابزار را تشکیل می دهند. تحلیل پایایی، روایی همگرا و واگرای سازه های پرسش نامه نشان داد که سؤالات در سنجش سازه های پرسش نامه از دقت کافی برخوردارند؛ بنابراین تمام 22 سؤال آن بدون حذف یا اصلاح در مقیاس باقی ماندند. به طورکلی نتایج حاکی از آن است که پرسش نامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و پژوهشگران می توانند در ارزیابی رهبری آموزشی مدیران در دوره اول متوسطه از آن استفاده کنند.
فراتحلیل و بررسی عوامل مؤثر در نقش خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
133 - 145
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از یکی از شیوه های نوین ِپژوهش، تحت عنوان «فراتحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، در زمینه مطالعات خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی، انجام شده است. بدین منظور، تعداد 34 پژوهش انجام یافته در زمینه مطالعات خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی از مراکز پژوهشی کشور گردآوری شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست، که شامل مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسش نامه هاست، برای فراتحلیل انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار فراتحلیلِ جامع صورت گرفت. نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت وهانتز» نشان داد که متغیر خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت ِمعنادار دارد بدین معنی که خودکارآمدی بالا، پیشرفت تحصیلی بیشتری را موجب می گردد.
طراحی الگوی توسعه فردی به عنوان رویکردی استراتژیک درتوسعه منابع انسانی سازمان های دانش بنیان (مورد: شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات منتخب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه فردی به عنوان رویکردی استراتژیک در توسعه منابع انسانی سازمان های دانش بنیان و در شرکت های دانش بنیان منتخب پارک فناوری پردیس و معاونت شبکه شرکت مخابرات تهران انجام شده است. روش پژوهش آمیخته اکتشافی بوده است. جامعه پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکتهای دانش بنیان منتخب پارک فناوری پردیس و معاونت شبکه شرکت مخابرات به تعداد 980 بوده که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه 276 نفری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته توسعه فردی با پایایی(90/0=α) استفاده شد که روایی محتوای آن ها نیز بررسی و تأیید گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد، توسعه فردی شامل هفت بعد عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی، فرایند توسعه و راهبردهای توسعه فردی و نهایتا نتایج توسعه فردی بوده است. یافته های بخش کمی نیز نشان داد مدل از برازش خوبی با داده ها برخوردار بوده است و تمامی ابعاد برنامه توسعه فردی، در مدل نهایی باقی ما نده است؛ فقط تعدادی از زیرمؤلفه ها از مدل حذف شد.
تأثیر برنامه فلسفه برای کودکان از طریق حلقه های کند و کاو بر خلاقیت، سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
133-152
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی برنامه فلسفه برای کودکان از طریق حلقه های کند و کاو بر خلاقیت، سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه آزمایشی بود. بدین منظور، ابتدا برنامه لیپمن و چگونگی توفیق، توسعه و پیدایش برنامه (p4c) مدنظر قرار گرفت. بدین صورت که p4c)) بر گرفته از آرای لیپمن است که در این پژوهش از سبک حلقه های کندوکاو استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی پسرانه شهر قاین در سال تحصیلی (94-93) می باشند که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، ابتدا از میان دبستان های پسرانه شهر قاین به طور تصادفی یک دبستان انتخاب و در مرحله بعد دو کلاس (20 نفری) پایه سوم از مدارس مذکور برگزیده و پرسشنامه خلاقیت تورنس(1965) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا(1953) و پرسشنامه محقق ساخته پیشرفت تحصیلی درس علوم قبل و بعد از اجرای برنامه فلسفه برای کودکان در این درس اجرا و اطلاعات به دست آمده جمع آوری و به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله نهایی داده های حاصل با استفاده از آمار توصیفی و آزمون T نمونه مستقل و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. در پایان نتایج نشان داد که اجرای برنامه فلسفه برای کودکان از طریق حلقه های کندوکاو بر افزایش سازگاری اجتماعی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد، لذا می توان نتیجه گرفت که استفاده از برنامه فلسفه برای کودکان از طریق حلقه های کندوکاو باعث می گردد که سازگاری اجتماعی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان افزایش یابد.
تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر انگیزش و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت دانش بر انگیزش و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی شهر شیراز بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش توصیفی – همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری شامل600 نفر دبیران تربیت بدنی شهر شیراز بوده اند، که با نمونه گیری طبقه ای تصادفی و طبق جدول مورگان 234 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تطبیق یافته مدیریت دانش مدل نوناکا و تاکوچی (1995) با چهار مؤلفه اجتماعی سازی، برونی سازی، درونی سازی، ترکیب دانش استفاده شد. ضریب پایایی این پرسشنامه 97/0 به دست آمد و روایی آن تأیید شد. همچنین، از پرسشنامه های انگیزش شغلی دبیران پارسا و همکاران (1393)، و عملکرد شغلی دبیران تربیت بدنی همتی نژاد (1388) با روایی تأیید شده و به ترتیب با ضرایب پایایی 95/0 و 87/0 استفاده شد. برای بررسی تأثیر متغیرها مدل سازی معادلات ساختاری اجرا شد. یافته ها نشان داد، متغیر درونی سازی دانش بیشترین میزان ضریب تأثیر را بر عملکرد شغلی و انگیزش شغلی را ایفا می کند و مدیریت دانش علاوه بر تأثیر مستقیم دارای تأثیر غیر مستقیم بر عملکرد شغلی از طریق ایجاد انگیزه شغلی نیز است. پیشنهاد می شود، به ایجاد جو اعتماد در بین دبیران ورزش تلاش شود، به گونه ای که دبیران خطری را از جانب انتقال دانش شغلی خود به دیگر افراد احساس نکنند.
بهره گیری از رویکرد تجربی – حسی در فرآیند یادگیری
حوزههای تخصصی:
فرض ما بر اساس مطالعاتی است که نشان می دهند بهترین روش های اثرگذار تدریس توسط دخالت سیستم های اصلی حسی ارائه می شوند؛ بنابراین، یادگیری فرد بر اساس آنچه می بیند، آنچه می شنود و تمرین، شکل می گیرد و سیستم حسی دلخواه تعیین کننده سبک یادگیری است. به منظور اثربخشی، آموزش وپرورش باید تجربیات مربوط به حواس پنج گانه را مدنظر داشته باشد، زیرا آن چیزی که محرک یادگیری است احساسات خوبی است که ضمن یادگیری به فرد دست می دهد. مطالعه حاضر در دو دبیرستان شهرستان ملایر و با همکاری دبیر کامپیوتر و معاون فناوری مدرسه انجام شد. 60 دانش آموز کلاس نهم در مطالعه شرکت نمودند. آموزش مطالب طی 10 هفته در دو سطح؛ معلم ناشناخته آنلاین ( UOT)؛ و چهره به چهره با معلم و مربی (WELA ) انجام شد. سطوح مشارکت دانش آموزان به کمک نرم افزار Graphpad prism موردبررسی قرار گرفت. پرسشنامه ها و مشاهدات برای جمع آوری داده های کیفی استفاده شد. ابتدا سیستم های حسی غالب در دو گروه تعیین شدند. سپس، میزان یادگیری دانش آموزان از دو روش UOT و WELA بررسی شد. مطالعات نشان داد که حس بینایی و شنوایی نسبت به حواس دیگر غالب هستند. همچنین، یادگیری دانش آموزان زمانی که از WELA استفاده شود (درگیری هر دو حس بینایی و شنوایی) مؤثرتر است و باانگیزه بیشتری همراه است.
بررسی قابلیت های موردنیاز معلمان و شاگردان به منظور پرورش هوش هیجانی در دوره پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
111 - 124
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگی معلمان و شاگردان برای پرورش هوش هیجانی در دوره پیش دبستان انجام شد. روش پژوهش، سنتزپژوهی بود. جامعه آماری پژوهش اسنادی کلیه اسناد شامل مقاله، کتاب علمی، رساله ها، منابع علمی و پایگاه های اطلاعات علمی مرتبط با مؤلفه های تعیین ویژگی های موردنیاز مربیان و شاگردان به منظور پرورش هیجانی در دوره پیش دبستان بود که 79 منبع با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها به سه شیوه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. یافته ها نشان داد که ویژگی های کودکان پیش دبستانی برای پرورش هوش هیجانی عبارت اند از: تعامل با محیط، تعامل محور بودن، تأثیرپذیری از هیجانات، انتخاب، تشخیص جنسیتی قدرت ادراک تفاوت ها و تشابهات، هیجانی بودن و غیره ویژگی های مربیان/معلمان برای پرورش هوش هیجانی عبارت اند از: بیانگری هیجان، طرح کننده و ناقل مفاهیم، سؤال گری، بازیگری، شناخت کودکان، هنرمندی، فرآیند محور بودن، شناخت بازی کودکان و غیره ازلحاظ موضوعی نیز دروس دوره پیش دبستانی تلفیقی است که مبتنی بر این مضامین در تلفیق است: تلفیق محتوا، تلفیق مهارتی، تلفیق فرآیندی، تلفیق محیط یادگیری، تلفیق موضوعی، تلفیق دروس، ترکیب نقشی و تلفیق فعالیتی.
اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 دختر کم توان ذهنی که به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (1990) بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد با استفاده از نسخه بیست و سوم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی آزمودنی ها تاثیر معناداری معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه اوقات فراغت عرش ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، برنامه ریزی به منظور استفاده از برنامه اوقات فراغت برای این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
مولفه هاو شاخص ها ی حکمرانی آموزش های مهارتی در سطح فروملی ومحلی مطالعه موردی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
96-73
حوزههای تخصصی:
حکمرانی د رآموزشها ی مهارتی برای توسعه پایدارمنابع انسانی با مشارکت و ساز و کار تعاملی سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی امکان پذیراست .این تحقیق با تأکید بر اهمیت توسعه انسانی، در جست و جوی شناخت الزامات تحقق حکمرانی آموزشهای مهارتی برای رسیدن به اشتغال پایدار منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف ارا ئه الگوی حکمرانی آموزش های مهارتی در سطح فروملی در استان تهران انجام شده است. در بخش کیفی ، یک فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته که براساس کد گذاری باز و کدگذاری محوری تهیه و سپس به روی خبرگان از طریق کد گذاری انتخابی به وسیله مصاحبه ، فن دلفی و بارش فکری اجرا شد.این روند تا اشباع نظری استمرار که در این مرحله ابعاد مولفه و شاخص توسط خبرگان مشخص شد. مجددا الگو بر اساس ابعاد،مولفه وشاخص ها ترسیم وتوسط خبرگان مورداعتبار یابی قرار گرفت. در بعد کمی: فرم مصاحبه اشباع شده را از طریق وزن دهی به شاخص ها ، به پرسشنامه تبدیل و بر روی گروه نمونه ای که تصادفی انتخاب شدند اجرا و در نهایت به مدد آزمون تحلیل عاملی تائیدی یافته های بعد کمی توسط کاربران مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . اعتبار ابزار سنجش در بخش کیفی،به مدد مصاحبه، فن دلفی ،بارش فکری و اجماع سه سویه بدست آمد. در نهایت با بررسیها ی انجام شده سه بعد:آموزشهای مهارتی و کارآفرینی، حکمرانی، آموزشهای مهارتی کیفی وبازار محور و 27 مولفه و 173شاخص سازنده احصاءگردید.
ارائه و تبیین الگوی آموزش و پرورش استاندارد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
196 - 182
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله استاندارد برای صنایع مختلف و تجارت به طور مشخص باکیفیت های متفاوت تعریف شده است و در سطح جهانی هم قابل اجرا می باشد، اما در آموزش وپرورش به دلیل ارتباط داشتن موضوعات با انسان و پیچیده ترشدن موضوع، نمی توان استاندارد یکنواختی را برای همه کشورها مدون نمود، چراکه هر کشوری با توجه به اقلیم و جایگاه آن در کره خاکی دارای شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی متفاوتی است. حتی در یک کشور همانند ایران به دلیل گستردگی و وسعت کشور شاید استاندارد خاصی برای آموزش وپرورش قابل تدوین نباشد، اما آموزش وپرورش بدون استاندارد هم جایگاهی نخواهد داشت. پژوهش حاضر باهدف ارائه الگو برای آموزش وپرورش استاندارد و تبیین آن انجام گرفته است. این پژوهش برای شناسایی مؤلفه های آموزش وپرورش و ارائه الگوی آموزش وپرورش استاندارد به بررسی نظرات خبرگان حوزه آموزش وپرورش پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی بود . داده-ها به صورت میدانی گردآوری گردیده است. جامعه آماری کارشناسان و خبرگان در حوزه آموزش وپرورش بودند که بدین منظور، تعداد 260 نفر از خبرگان و کارشناسان در حوزه آموزش وپرورش استان خراسان جنوبی به روش نمونه گیری خوشه ای – سهمیه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تعیین پایایی و اعتبار ابزار اندازه گیری نیز از آلفای کرونباخ، روایی محتوایی و هم زمان استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد و داده های کمی از شاخص های توصیفی، برازش و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که مدل ارائه شده با استفاده از نرم افزار AMOS قابل تأیید می باشد.
بررسی جایگاه قرآن در اندیشه و آثار سیداشرف الدین حسینی قزوینی (نسیم شمال) و ارتباط آن با اوضاع سیاسی- اجتماعی عصر مشروطه در ایران
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
141 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش سید اشرف الدین حسینی، ملقب به نسیم شمال نسبت به دین اسلام و مهم ترین منبع آن یعنی قرآن کریم بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و یافته های پژوهش نشان داد که سید اشرف الدین حسینی با تکیه بر مشیء اعتدال و میانه روی در روزنامه خود (نسیم شمال) در زمینه اعتلای فرهنگی به دارایی های بومی و اسلامی تأکید داشت و بر این باور بود که با توجه به بحران های داخلی و خارجی که با وقوع مشروطه بر ایران حاکم شده بود، تنها راه گریز از این بحران ها -که به زعم وی بخش اعظم آن دور شدن مردم از اسلام راستین و رهنمودهای ارزشمند قرآن کریم بود- بازگشت به قرآن و اسلام ناب است. موضوعی که دغدغه های این مرد دلسوز را به همراه داشت و با انعکاس آن در سطح جامعه توانست تا حدود زیادی به بازگشت مردم به قرآن و دین اسلام تأثیرگذار باشد.
رابطه عادات مطالعه، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی با اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه ی عادات مطالعه، اهداف پیشرفت و خود کارآمدی تحصیلی با اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی را بررسی می کند. این مطالعه، یک مطالعه سنجش همبستگی تحلیلی – توصیفی می باشد. جامعه ی آماری شامل تمام دانش آموزان دبیرستانی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 99-98 (بالغ بر 8000 نفر) بود. به منظور نمونه گیری تعداد 449 نفر (224 دختر و 225 پسر) از جامعه ی آماری مذکور به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب امتحان (ابوالقاسمی و همکاران، 1375)، عادات مطالعه (پالسانی و شارما، 1982)، اهداف پیشرفت (الیوت و مک گری گور، 2001) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999) بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) با نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که "خودکارآمدی تحصیلی"، "عادات مطالعه" و "اهداف پیشرفت" می توانند مجموعاً 2/32 درصد از "اضطراب امتحان" دانش آموزان را پیش بینی کنند.مشاوران مدارس و متخصصان تعلیم و تربیت می بایست جهت کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، به عادات مطالعه، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی دانش آموزان توجه بیشتری داشته و سعی کنند با برنامه ریزی های مؤثر و مبتنی بر توانایی های دانش آموزان اقدام به کاهش اضطراب امتحان آن ها نمایند.
شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های آموزش شیمی برای توسعه پایدار و بررسی میزان توجه به آن ها در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
109 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های آموزش شیمی برای توسعه پایدار و بررسی میزان توجه به مؤلفه های تعیین شده در برنامه درسی شیمی دوره متوسطه است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع پژوهش های ترکیبی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی، از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از جهت روش سندکاوی، تطبیقی و آنتروپی شانون می باشد. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از: کتاب های شیمی درسی دوره متوسطه، برنامه های درسی، اسناد مربوط به آموزش شیمی برای پایداری و اسناد جهانی یونسکو. روش نمونه گیری هدفمند و کشورهای انگلستان، کانادا و فنلاند برای مقایسه با ایران انتخاب شدند. یافته های تحقیق بیانگر شناسایی ۳ بعد، ۱۷ مؤلفه و ۸۱ شاخص در آموزش شیمی برای توسعه پایدار بودند. علاوه بر این نتایج تحقیق نشان داد که در کتاب های درسی ایران در پایه یازدهم و دوازدهم به مؤلفه های بعد محیط زیستی توجه کمتری و به مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی توجه بیشتری شده است. و در پایه دهم به مؤلفه های شیمی در جامعه توجه کمتری شده است. نتایج نشان می دهد، که وضعیت موجود برنامه های درسی شیمی متوسطه ایران از جهت میزان توجه به آموزش مهارت ها برای آموزش توسعه پایدار در مقایسه با سایر کشورها کافی نیست.
رابطه سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی کارکنان با نقش معنویت در کار، چابکی سازمانی و جو اخلاقی
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی کارکنان با نقش معنویت در کار، چابکی سازمانی و جو اخلاقی انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. از میان 292 نفر کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان، 169 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از 5 پرسشنامه سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002)، دلبستگی شغلی ادواردز و کیلپاتریک (1984)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999)، معنویت سازمانی میلمن و همکاران (2003) و جو اخلاقی ویکتور و کولن (1988) و برای تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارSmart PLS استفاده شد. نتایج نشان داد: سایش اجتماعی با دلبستگی شغلی رابطه منفی معنی داری داشته و با جو اخلاقی، چابکی سازمانی و معنویت در کار رابطه ندارد. چابکی سازمانی و معنویت در کار با دلبستگی شغلی رابطه مثبت معنی داری دارند، اما جو اخلاقی با دلبستگی شغلی رابطه مثبت معنی داری ندارد. چابکی سازمانی و معنویت در کار به-عنوان متغیر میانجی سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی نقش مثبت دارند، اما جو اخلاقی اثر ندارد.
Predictors of Iranian EFL Teachers’ Beliefs about Language Learning / Teaching: Critical Thinking, Reflectivity and Emotional Intelligence in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examined the relationship between EFL teachers’ emotional intelligence, critical thinking, and reflectivity and their language learning as well as teaching beliefs. It investigated how well each of the variables can predict EFL teachers’ language learning beliefs and its respective levels. Accordingly, four questionnaires were given to 130 EFL teachers, and the elicited data were analyzed via correlational and multiple/multivariate regression analyses. Results revealed that 18% of teachers’ beliefs was significantly explained by the triplex unity. Critical thinking and emotional intelligence had significant contributions of 25% and 19%, respectively. The collective contributions of the three variables were only significant to three of the five dependent levels, i.e. 8% to language nature, 17% to motivation and expectation, and 22% to learning and communication. Accordingly, some pedagogical implications were elucidated.
توسعه سلامت سازمانی بر پایه مدیریت دانش مدیران دانشگاهی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سلامت سازمانی با مدیریت دانش مدیران دانشگاه علامه طباطبایی انجام گردید. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی _ همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران آموزشی و پژوهشی در دانشگاه تعداد 70 نفر بودند و از این تعداد 61 نفر به پرسش نامه ها پاسخ داده و داده های آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه (محقق ساخته) سلامت سازمانی با پایایی 94/0 و مدیریت دانش با پایایی 91/0 جمع آوری و از طریق آزمون هایt تک نمونه ای، فریدمن، مجذورکای، رگرسیون خطی همزمان و همبستگی بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این بود که وضعیت سلامت سازمانی و هفت مؤلفه (روحیه، تاٌکید علمی، ملاحظه گری، ساختاردهی، حمایت منابع، نفوذ مدیر، یگانگی نهاد) و مدیریت دانش و سه مؤلفه آن (خلق دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش) در سطح پایینی قرار دارد. در رتبه بندی مؤلفه های سلامت سازمانی، مؤلفه ملاحظه گری مدیران بالاترین رتبه و مؤلفه یگانگی نهاد مدیران در پایین ترین رتبه و مؤلفه های روحیه، تاٌکید علمی، ساختاردهی، حمایت منابع و نفوذ مدیر به ترتیب در رتبه های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم قرار دارند؛ در مجموعه مؤلفه های مدیریت دانش، مؤلفه انتشار دانش در رتبه یکم، مؤلفه کاربرد دانش در رتبه دوم و مؤلفه خلق دانش در رتبه سوم قرار گرفته اند. همچنین متغیرهای فردی با سلامت سازمانی و مدیریت دانش رابطه ای ندارد. و در نهایت با استفاده از مدل همبستگی بنیادی بین سلامت سازمانی و مدیریت دانش رابطه مثبت وجود دارد.