فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۰۱ تا ۱۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
281 - 250
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های حرفه ای راهبران آموزشی انجام شده است. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از منظر گردآوری اطلاعات آمیخته -اکتشافی (روش تحقیق بخش کیفی-پدیدار شناسی و درکمی توصیفی-تحلیلی) بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی 19 نفر از راهبران آموزشی و معلمان به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 248 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بوده است. به منظور تحلیل یافته های کیفی، از روش تحلیل 7 مرحله ای کلایزری و برای تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار AMOS از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. به منظور بررسی اعتبار یافته های کیفی از روش های درگیری طولانی مدت و ممیزی بیرونی و به منظور اطمینان از پایایی از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و سازه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. تحلیل یافته های پژوهش منجر به شناسایی 35 مضمون پایه ای و 7 مضمون سازمان دهنده (مبتنی بر مدل شایستگی) که در 5 دسته مضامین فراگیر شامل؛ دانش، توانایی،مهارت، ویژگی و نگرش طبقه بندی شد. نتایج تحلیل کمی نیز نشان داد، مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر یادگیری مشارکتی در محیط بازی رایانه ای برای دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی در محیط بازی رایانه ای برای دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا است. در جهت رسیدن به این هدف از روش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی استفاده شد. به این صورت که برای بررسی وضعیت موجود و شناسایی عناصر و مؤلفه های الگوی پیشنهادی از روش تحقیق کیفی و بکارگیری روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده گردید و برای اعتباریابی درونی الگو از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی الگوی آموزشی شامل تمام مقالات، کتب و پایان نامه های مرتبط از سال 1994 تا 2020 بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء الگو شامل تعداد 54 مقاله، 22 کتاب و 7 پایان نامه می شد که بطور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. جامعه آماری برای اعتبارسنجی الگو شامل متخصصان حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی و آموزش کودکان استثنائی و روانشناسی تربیتی بود. 21 متخصص به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی بود که در مقیاس لیکرت طراحی و تدوین شد. روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا(CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) و اعتبار آن با آلفای کرونباخ 92/. مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، 7 مؤلفه اصلی بدست آمد. همچنین 25 زیرمؤلفه برای مؤلفه های اصلی استخراج شدند. ابتدا یک الگوی مفهومی طراحی شد و سپس الگوی روندی ارائه گردید. یافته های اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که الگوهای مفهومی و روندی، اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این الگوها به عنوان استراتژی های نوآورانه برای دانش آموزان درخودمانده با عملکرد بالا استفاده شود.
بررسی تفاوت های فردی دانش آموزان از منظر دلالت های نظری در طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نظریه های حامی تفاوت های فردی یادگیرندگان در برنامه درسی به منظور استخراج دلالت های آن ها برای عناصر برنامه درسی صورت پذیرفته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده روش پژوهش نطریه ای انجام شده است و برای این منظور، الگوی برنامه درسی تار عنکبوتی اَکِر (Akker) به عنوان مبنا در طراحی جهت تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی برگزیده شده است. یافته های پژوهش در بخش اول به معرفی هر نظریه به طور مجزا پرداخته و سپس دلالت های هر نظریه برای طراحی برنامه درسی ارائه شده است و در بخش دوم دلالت های مشترک حاصل از آن ها برای طراحی برنامه درسی ارائه شده است. نظریه فرهنگی - اجتماعی رشد، نظریه یادگیری در حد تسلط، نظریه هوش های چندگانه، نظریه سبک های شناختی، نظریه سبک های یادگیری و نظریه یادگیری مبتنی بر مغز از مهم ترین نظریه های پشتیبان تفاوت های فردی بوده اند که در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است که از مهم ترین دلالت های مشترک این نظریات می توان چهار اصلِ تنوع و کثرت، شمول و فراگیری، انعطاف پذیری و یادگیرنده محوری در برنامه درسی را بر شمرد که عدالت آموزشی را به دنبال خواهد داشت. از این رو توصیه می شود طراحان و برنامه ریزان درسی با استفاده از دستاوردهای غنی و دلالت های تحول آفرینِ چنین نظریه هایی، برای متناسب سازی برنامه های درسی در نظام آموزش و پرورش ایران اقدام نمایند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس اخلاق نوجوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۳
1 - 43
حوزههای تخصصی:
سنجش اصولی اخلاق با استفاده از ابزارهای معتبر و مناسب بافت وحساس به فرهنگ هر جامعه، همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی ابزاری برای سنجش اخلاق از منظر نوجوانان ایرانی بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی و مدل تدوین ابزار بود. میدان پژوهش در بخش کیفی کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول منطقه چهار آموزش و پرورش شهر تهران و در بخش کمّی، کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران بودند. شرکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش 77 نفر(49 دختر، 28 پسر) از بین دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول بودند. جمع آوری داده ها با استفاده از روش گروه های کانونی انجام شد. نمونه پژوهش در بخش کمی شامل تعداد 1823 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مناطق 4، 2،3، 16 و 11 شهر تهران بودند که به روش چند مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی پس از انجام تحلیل کیفی مصاحبه ها به روش کلایزی مشخص شد نوجوانان ایرانی اخلاق را در هفت مقوله تعریف می کنند که عبارتند از: عدالت، مراقبت، عاملیت اخلاقی، حساسیت اخلاقی، مسئولیت اخلاقی، انگیزش اخلاقی و ارزش های فردی. با استفاده از یافته های کیفی ، نسخه اولیه مقیاس اخلاق ساخته شد و پس از اجرای مقدماتی، به منظور بررسی روایی و پایایی روی نمونه ی اصلی پژوهش اجرا شد. روایی محتوایی مقیاس با استفاده از نظر متخصصان و با در نظر گرفتن شاخص CVR و مقدار 91/0 تایید شد. روایی ملاکی با اجرای همزمان پرسشنامه همدلی دیویس(1983) و بررسی ضرایب همبستگی دو پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم و همچنین میانگین واریانس استخراج شده (AVE) مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار با استفاده از روش همسانی درونی و آلفای کرونباخ (87/0) و آزمون پایایی ترکیبی برای مولفه ها از 72/0 تا 87/0 مورد تایید است. بر اساس نتایج این پژوهش، این مقیاس برای سنجش سازه اخلاق در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است.
برده پروری یا بنده پروری؟ آموزش و برنامه درسی ایران در قرن چهاردهم چه راهی را طی کرده و به کجا رهسپار است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت نوین در ایران طی قرن چهاردهم تحت شرایط جهانی و خواست عمومی بدست حکومت های مستقر گسترش یافت. در بررسی جوانب این موضوع، چهار بعد اساسی «مدرسه و موقعیت آموزش»، «محتوا و برنامه آموزش»، «معلم و کنشگر آموزش» و «برنامه ریزی درسی و علم آموزش» تشریح و آشکار شد که این ابعاد دارای وضعیت متفاوتی در دو نیمه قرن در دو حکومت مستقر بوده اند. باوجوداین، در سراسر قرن چهاردهم، با اندک تفاوت هایی در شدت عمل، آنچه محور تمام فعالیت های آموزش و پرورش قرار گرفت، تلاش برای توسعه و ترویج « فرهنگ تبعیت» بود که در نیمه اول مبتنی بر فرایند اطاعت و در نیمه دوم مبتنی بر فرایند حماقت دنبال شد. شواهد نشان می دهد عمل بر آن منطق نمی تواند موثر و مقبول واقع شود؛ هر چند که تحت فشار قدرت حکومت استمرار یابد. آنچه لازم است محترم شمرد «دانایی واقعی» است که برآیند علم می باشد و با بکارگیری علم آموزش بدست می آید.
بررسی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره ابتدایی مبتنی بر دیدگاه معلمان و ارائه راهکارهای مطلوب از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق ترکیبی از نوع اکتشافی است .در مرحله اول دیدگاه متخصصان به شیوه پدیدار شناسی بررسی ودر نهایت ویژگی مطلوب در عناصر چهارگانه استخراج گردید.در مرحله دوم روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد..یافته ها نشان می دهد که وضعیت تربیت جنسی در برنامه درسی دانش آموزان چندان مطلوب نیست،اهداف بیشتر ناظر بر بعد شناختی ودرحد نسبتا متوسط است که بعد عاطفی و مهارتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.محتوای بسیار اندک و ناچیز نتوانسته است فرصت مناسبی برای تربیت جنسی دانش آموزان فراهم آورد ونیاز به توجه مضاعف و بازنگری جدی دارد به تناسب روش های آموزشی وهمچنین ارزشیابی هم با توجه به کاستی و ضعف محتوای آموزشی نمی تواند چندان موثر باشد..بطور کلی نتایج حاصل بیانگر آنست برنامه ریزی منسجم ومنطقی در زمینه برنامه درسی تربیت جنسی وجود ندارد.
نقش هم زمانی آموزش دروس پایه طراحی در ارتقای هوش هیجانی، خلاقیت و انگیزه تحصیلی دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
139 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر روش های تدریس ترکیبی (آموزش هم زمان دروس پایه) و تفکیکی (آموزش مستقل دروس پایه) بر میزان هوش هیجانی، انگیزه تحصیلی و خلاقیت نوآموزان معماری در درس مقدمات طراحی معماری دو می باشد. روش : در این پژوهش از دو روش کمی و کیفی به صورت ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمی، از روش پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های کمی از طریق آزمون t دو نمونه ای مستقل به کمک نرم افزار Spss انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی از طریق مشاهده آثار دانشجویان در طول ترم و پایان ترم و مبتنی بر نظریه های حاصل از مرور منابع کتابخانه ای، بر اساس نظریه زمینه ای انجام گردیده است. جامعه آماری در این پژوهش دو گروه 18 نفری از دانشجویان نیمسال سوم معماری می باشند که یکی با روش ترکیبی و دیگری با روش تفکیکی آموزش دیده اند. یافته ها : نتایج نشان می دهد که آموزش دروس پایه با استفاده از روش ترکیبی موجب ارتقاء قابلیت های فردی و اجتماعی نوآموزان شده و هوش هیجانی آنان را ارتقاء داده و با افزایش مهارت های فردی، انگیزه درونی و بیرونی نوآموزان افزایش می یابد و ذهن نوآموز توانایی بیشتری در خلق ایده های جدید داشته و قابلیت گسترش آن را به واسطه توانایی های کسب نموده، خواهد داشت.
بررسی رابطه بین هویت سازمانی و فرسودگی شغلی با عملکرد شغلی معلمان مدارس مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هویت سازمانی و فرسودگی شغلی با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر رویکرد، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان (زن و مرد) مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هویت سازمانی چنی (1983)، فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (1885)، و عملکرد شغلی بیرن و همکاران (2005) استفاده شده است. پایایی ابزار سنجش با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب تایید شد. برای بررسی روایی نیز از روایی صوری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون کولموگروف اسمیرنوف و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد که نتایج حاصل به شرح زیر است: الف) میان عضویت، وفاداری و شباهت سازمانی به عنوان مولفه های هویت سازمانی با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه مثبتی وجود داشت؛ ب) میان فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت، و کاهش انگیزه و پسرفت با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه معکوسی وجود داشت؛ ج) 7) میان فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش انگیزه و پسرفت با وفاداری سازمانی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه معکوسی وجود داشت.
چگونگی افزایش انگیزه در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پایه چهارم با استفاده از آموزش طنز محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
88 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از پیش نیازهای مهم و اساسی یادگیری، انگیزه تحصیلی است که تأثیر آن بر یادگیری، یکی از امور بدیهی است. اگر دانش آموزان نسبت به تحصیل انگیزه بالایی داشته باشد باعث می شود به آموزش و توضیحات معلم با دقت توجه کنند، تکالیف درسی خود را با جدیت انجام دهند و به دنبال کسب اطلاعات بیشتر نسبت به موضوعات درسی باشند. یکی از راه های افزایش انگیزه تحصیلی در دانش آموزان را می توان استفاده از آموزش طنزمحور دانست که علاوه بر پرورش تفکر نقادانه، تحلیلی و واگرا، باعث می شود توجه دانش آموزان را در کلاس درس جلب کند، استرس را کاهش دهد، رابطه ای دوستانه بین معلم و دانش آموزان بسازد و در آخر، ماندگاری مطالب آموخته شده را در دانش آموز افزایش دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر آموزش طنزمحور بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی پایه چهارم است. روش پژوهش حاضر اقدام پژوهی از نوع مشارکتی در سه بعد تشخیص، اجرا و ارزیابی است که در پی آن، راه کارهایی نشان داده شد که می توان با استفاده از آموزش طنزمحور انگیزه تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد. استفاده از داستان ها و لطیفه های مرتبط با محتوای درسی، استفاده از توانمندی های دانش آموزان شوخ طبع در بیان مطالب طنز مرتبط با محتوای درسی و استفاده از طنز بصری را می توان به عنوان نمونه های مؤثر استفاده از طنز در آموزش دانست. پیشنهاد می شود در دانشگاه فرهنگیان واحدهایی برای آموزش استفاده از این ابزار به دانشجومعلمان ارائه شود تا بتوانند از این ابزار مؤثر در آموزش ابتدایی، به نحو صحیح استفاده کنند.
واکاوی شاخص تعیین اهداف آموزش دوره دوم متوسطه حرفه آموزی دانش آموزان با نیازهای ویژه از دیدگاه کارشناسان و دبیران آموزش و پرورش استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
۱۰۴-۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل اهداف آموزشی دوره دوم متوسطه حرفه ای دانش آموزان با نیازهای ویژه از دیدگاه کارشناسان و متخصصین می باشد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی-کیفی) می باشد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی؛ و برای تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری، کارکنان بخش اداری و آموزشی اداره آموزش و پرورش استثنایی استان مرکزی (N=85) بودند که به روش تصادفی ساده و با فرمول کوکران، 70 نفر به عنوان نمونه برای بخش کمّی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها در بخش کمّی، از پرسش نامه محقِّق ساخته استفاده شده و اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تایید و پایایی آن بوسیله ضریب آلفای کرونباخ 0.749 محاسبه گردید. روش تحلیل داده ها در این بخش آمار توصیفی (میانگین) بود.جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر کارشناسان و دبیران دوره دوم متوسطه حرفه آموزی بودند که با استفاده از «روش نمونه گیری هدفمندِ ملاک محور» تا حد اشباع نظری، تعداد 17 نفر انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد، و برای تجزیه و تحلیل داده های از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل نشان داد که در فرآیند تعیین اهداف به مسئله بوم شناختی آموزشی توجه خاص گرددسپس باید اهدافی را به رشته تدوین درآورد که که با توجه به توانایی ها و استعدادهای دانش آموزان قابل دسترسی و سنجش باشند بدین معنی که به مسئله تفاوت های فردی در امر تدوین اهداف که در نهایت منتج به مسئله یاددهی – یادگیری می شود توجه خاص گردد.
The Effect of Visual and Auditory Accuracy Training Strategies on Improving the Reading Performance of Second-Year Elementary Students with Dyslexia in Sabzevar(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, the effect of visual and auditory accuracy training strategies on improving reading performance in second-grade dyslexic students was investigated. The statistical population of this study was estimated to be 900 second grade elementary school students with dyslexia in Sabzevar in 2017. According to the study population, a sample of 30 dyslexic children referred to the Learning Disorders Center was selected by multistage cluster random sampling and randomly divided into three groups of ten (two experimental and one Control group) The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design. The instruments used in the study were the Wechsler Intelligence Scale for children (WISC-R), the reading performance test, and the teacher checklist. The experimental group participated in 12 sessions of audio-visual accuracy training while the control group received their instruction by the conventional teaching method during the same period. The duration of each session was 45 minutes. The obtained data were analyzed by covariance analysis method, and the results indicated that there is a significant difference between the adjusted mean of participants' reading error scores in the visual acuity group and the control group (p <0.0001). It was also found that visual and auditory accuracy training is practical in the reading progression of dyslexic students. Reinforcement of Visual and Auditory Accuracy Training Strategies as a prerequisite for neuropsychological neuropathy leads to improved reading performance in students with learning disabilities.
ارتباط بین سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با سلامت دانشجویان دانشگاه آزاد گنبد کاووس
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سبکهای دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با سلامت دانشجویان دانشگاه آزاد گنبدکاووس انجام شد. جامعه آماری این مطالعه توصیفی شامل کلیه دانشجویان رشته حقوق و ابتدایی دانشگاه آزاد واحد گنبد کاووس بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقاتی (هدفمند) و فرمول حجم نمونه مورگان و کرجسی،473 نفر محاسبه گردید که در نهایت 126 نفر به سؤالات پاسخ دادند. شرکت کنندگان به سؤالات پرسشنامه های سلامت عمومی گلد برگ، پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شاور، پرسشنامه شخصیت پنج عاملی مک کری و کاستا پاسخ گفتند. پرسشنامه ها بدون نیاز به نام افراد، تهیه گردید و ملاحظات اخلاقی در آنها کاملاً رعایت شد. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل نتایج نشان داد: از بین سبک های دلبستگی، سبک ایمن داری رابطه مثبت معنادار با سلامت در سطح 001/0 می باشد و سبک اضطرابی و اجتنابی دارای رابطه منفی معنادار با سلامت هستند یعنی هر چه میزان سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی کمتر باشد سلامت بیشتر می شود و نیز بین سبک دلبستگی و سلامت دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری وجود ندارد. همچنین سطح معناداری رابطه همبستگی پیرسون نشان داد که بین ویژگی شخصیتی و سلامت دانشجویان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد در سطح 01/0. یعنی هر چه میزان ویژگی شخصیتی در بین دانشجویان افزایش یابد، میزان سلامت نیز به تبع آن افزایش خواهد یافت و بالعکس.
بررسی تحلیلی مهارتهای زندگی درکتاب علوم سال سوم دوره ابتدایی به عنوان یک ضرورت و نیاز در آموزش های تماتیک با رویکرد تعاملی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی پایه سوم ابتدایی سال تحصیلی 1399-1400 براساس مؤلفه های مهارتهای زندگی است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه فصول کتاب علوم تجربی پایه سوم مصوب سازمان برنامه ریزی کتب درسی در سال 1399 بود و واحدهای تحلیل، جملات، تصاویر و فعالیت های کتاب مذکور می باشد. تحلیل محتوای واحد های تحلیل بر اساس فهرست وارسی و بر اساس دیدگاه سازمان جهانی بهداشت انجام پذیرفت. در این پژوهش مهارت فردی در 9 مفهوم کلی؛ خودآگاهی، همدلی، تصمیم گیری، برقراری ارتباط موثر، ارتباط بین فردی، مقابله با هیجانات منفی و استرس، حل مساله، تفکر خلاق، تفکر انتقادی توزیع شده اند. از مجموع 3821 مؤلفه ارائه شده مربوط به مهارت زندگی در کتاب علوم تجربی پایه سوم ابتدایی441 مورد (54/11%) مربوط به مؤلفه ی خودآگاهی،57 مورد ( 49/1%) مؤلفه ی تفکر انتقادی ، 196 مورد (12/5 تفکر خلاق، 52 مورد (36/1%) مؤلفه مقابله با هیجانات منفی، 206 مورد (39/5 %) مؤلفه مقابله با استرس، 758 مورد (83/19 %) مؤلفه حل مسأله، 656 مورد (16/17%) مهارت ارتباط بین فردی ، 632 مورد (54/16%) مهارت برقراری ارتباط موثر،725 مورد (97/18%) مهارت تصمیم گیری، 98 مورد (56/2%) مهارت همدلی می باشد که بیشترین توجه به مولفه های مقابله با استرس و مهارت برقراری ارتباط انجام شده و کمترین توجه به مولفه تفکر خلاق صورت گرفته است
بررسی مقایسه ای نحوۀ اجرای برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی در مدارس ایران، ژاپن و کانادا (با روش بردی)
حوزههای تخصصی:
امروزه، آموزش ریاضی در همه کشورهای دنیا اهمیت زیادی دارد. بنابراین، دست اندرکاران عرصه تعلیم و تربیت تلاش می کنند تا بتوانند با بهترین شیوه، به دانش آموزان کشورشان ریاضی را آموزش دهند. پژوهش حاضر، جزء تحقیقات کیفی و مقایسه ای بوده و با هدف مطالعه تطبیقی اجرای برنامه درسی ریاضی در مدارس ابتدایی ایران، ژاپن وکانادا در قالب چهار مؤلفه اهداف، محتوا، روش های تدریس وشیوه ارزشیابی انجام گرفت. روش مطالعه این پژوهش، مروری و توصیفی است و با استفاده از رویکرد چهار مرحله ای بردی یعنی توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام گرفت. از میان کلیه کشورهای جهان، سه کشور ایران، ژاپن وکانادا به عنوان نمونه، انتخاب شدند. روش و ابزارگردآوری داده ها، اسناد واطلاعات موجود در پایگاه های اطلاعاتی رسمی دولت ها، کتاب ها و نشریات مرتبط با موضوع تحقیق بین سال های 2021 - 2000 می باشد. اعتبار داخلی و خارجی اسناد بررسی شد. برای تعیین اعتبار داخلی، صحت اسناد و برای تعیین اعتبار خارجی، درجه اهمیت اسناد، ارزیابی شد. داده های جمع آوری شده بر اساس رویکرد جوزف، اف، زد، بردی و نیز رویکرد توافق و تفاوت جان استوارت میل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد کشورهای منتخب بر توسعه مهارت های تفکر تأکید دارند. به لحاظ اهداف، مهم ترین تفاوت سه کشور در این است. سیستم آموزشی ژاپن و کانادا از «حل مسئله» حمایت کرده و روش ایجاد انسجام بین محتوا و مهارت حل مسئله به فراگیران آموزش داده می شود. همچنین، بر خلاف ایران، در مدارس ژاپن و کانادا، به تفاوت های فردی دانش آموزان در انتقال محتوا و توسعه مهارت فراشناخت در ارائه راهبردهای یادگیری توجه می شود.
تبیین میزان گرایش به کاربرد فناوری های ارتباطی اداری بر اساس مؤلفه های شخصیت و خودکارآمدی رایانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین میزان گرایش به استفاده از فن آوری های ارتباطی اداری بر اساس مؤلفه های شخصیت و خود کارآمدی رایانه بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت داده های جمع آوری شده جزء مطالعات کمی و از نظر شیوه، یک مطالعه ی همبستگی است. نمونه مورد بررسی 184 نفر(86 زن و 98 مرد) از کارکنان دانشگاه خوارزمی تهران (پردیس کرج) بودند که با شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های شخصیتی NEO، خود کارآمدی رایانه و نگرش به فن آوری های اداری برای سنجش متغیرها استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، پس از انجام مقدمات توصیفی داده ها به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای پیش بینی متغیر ملاک از تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته های پژوهش عبارتند از: نگرش به فن آوری با روان رنجورخویی، سن آزمودنی ها و سابقه آنان همبستگی منفی معنادار و با برون گرایی، توافق، گشودگی، وظیفه شناسی و خود کارآمدی رایانه همبستگی مثبت معنادار دارد؛ خود کارآمدی رایانه با روان رنجورخویی، سن آزمودنی ها و سابقه آنان همبستگی منفی معنادار و با برون گرایی، توافق، گشودگی، وظیفه شناسی و نگرش به فن آوری همبستگی مثبت معنادار دارد.
تحلیل اجتماعی سازه های تربیت شهروندی در بین دانش آموزان از دیدگاه معلمان متوسطه شهر تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های تربیت شهروندی در بین دانش آموزان متوسطه پسرانه شهر تهران انجام گرفت. روش اجرای تحقیق میدانی با راهبرد پیمایشی است. داده ها به کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته از 210 نفر از معلمان شهر تهران با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده جمع آوری شد. با توجه به هدف پژوهش از تحلیل عامل اکتشافی برای تجزیه وتحلیل داده ها و شناسایی مؤلفه های زیربنایی استفاده شد.
تحلیل داده های پژوهش با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی و به کمک آزمون kmo و ضریب بارتلت تائید شد ( ≥p%05). این ضریب نشان می دهد که، هم همانی بودن ماتریس رد شد و هم متغیرها امکان کاهش به حداقل عامل ها را داشتند. درنهایت متغیرهای موردبررسی به 6 عامل کاهش پیدا کردند که درمجموع با فراوانی تجمعی 54/55 توانستند واریانس کل متغیرها را تبیین کنند. این عامل ها به ترتیب اولویت در مؤلفه های اعتماد و مسئولیت پذیری با مقدار ویژه (012/6)، تعهد دینی و سازمانی با مقدار ویژه (072/2)، هنجارپذیری اجتماعی با مقدار ویژه (657/1)، نقش آفرینی فعالانه با مقدار ویژه (500/1)، منتقد با مقدار ویژه (416/1) و آگاهی تربیتی راهبردی با مقدار ویژه (226/1) نام گذاری و مشخص شد. ازاین رو می توان گفت که دانش آموزان بیشترین نقش و یادگیری شهروندی خود را در مؤلفه ی اعتماد و مسئولیت پذیری به عنوان عامل اول با واریانس (049/24) نشان دادند.
تاثیر آموزش مبتنی بر مولفه های مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتار مصرف دخانیات (سیگار و قلیان) در دانش آموزان پسرمتوسطه شهر نکا
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
119 - 107
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به گزارش سازمان جهانی بهداشت، اپیدمی دخانیات یکی از بزرگترین تهدیدات سلامت عمومی در جهان است. شواهد موجود در ده اخیر، تمرکز تبلیغات دخانیات عمدتا بر روی نوجوانان و جوانان را نشان مید هد. مطالعه حاضر با هدف اگاهی بخشی جوانان انجام گردیده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به روش مداخله ای با گروه کنترل و طرح پیش آزمون و پس آزمون ، بر روی 100 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان نکا که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی وارد مطالعه شدند، انجام گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد پناهی مشتمل بر 42 سوال بر اساس سازه های الگوی اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع، موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل) بود. داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و استنباطی شامل تحلیل واریانس چند متغیره و ازمونهای دیگر از طریق نرم افزار SPSS22 انجام شد. یافته ها: میانگین نمرات در تمام سازه های الگوی بهداشتی در گروه مداخله بعد از مداخله آموزشی نسبت به قبل از اجرای برنامه آموزشی تفاوت معناداری داشت (000/0 p<). آزمون همبستگی نشان داد همه سازه های مدل به غیر از سازه شدت درک شده، با رفتار های عدم مصرف دخانیات ارتباط معنی دار و مستقیم داشتند و تحلیل رگرسیون نشان داد سازه های خودکارآمدی و حساسیت درک شده، مهمترین سازه های پیش بینی کننده رفتار عدم مصرف دخانیات بودند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد، اجرای برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی در جهت بهبود رفتار های پیشگیرانه از مصرف دخانیات در دانش آموزان موثر است.
سنجش تأثیر آموزش برخط (آنلاین) بر میزان یادگیری درس زبان انگلیسی مدارس شرق استان فارس
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۵
91 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برخط (آنلاین) بر میزان یادگیری درس زبان انگلیسی مدارس شرق استان فارس بود. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد.در مطالعه ای مقطعی، روایی و پایایی پرسشنامه ی ارزشیابی دبیران زبان متوسطه اول (هفتم، هشتم ، نهم مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی پایایی از شیوه همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شد. روایی پرسش نامه مزبور به سه مولفه ی حیطه شناسی(9 سوال) ، عاطفی(10 سوال)، روانی و حرکتی (6 سوال) با تحلیل آماری آزمون کرنباخ انجام گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS-15 تجزیه و تحلیل شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دبیران زبان شرق فارس در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 149 نفر، که از این تعداد 20 دبیر مربوط به شهرستان فسا،12 دبیر شهرستان استهبان،16 دبیر شهرستان نی ریز، 27 دبیر شهرستان داراب، 9 دبیر زرین دشت، 4 دبیر فورگ، 23 دبیر جهرم، 4 دبیر سروستان، 4 دبیر شیبکوه، 5 دبیر ششده می باشند. نتیجه تحلیل عوامل بیانگر روایی درون یابی 10 سوال حیطه شناسی مقدار 0.914 ، 9 سوال بعدی عاطفی مقدار 0.967، 6 سوال روانی مقدار 0.831به دست آمد. ضریب پایایی کرونباخ کل 25 سوال. مقدار0.973شد. که با توجه به مقدار یافته های پژوهش نشان داده است که ضریب آلفای کرونباخ ، بیش از 0.7 برای سنجش یادگیری هر سه مولفه ی (حیطه شناسی، عاطفی، روانی و حرکتی) محاسبه شده، پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد.
چالش آموزش علوم انسانی در دانشگاه های ایران: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۲
234 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کشف و شناسایی چالش ها و مشکلات موجود در فرایند آموزش رشته های علوم انسانی در دانشگاه های ایران می باشد. این پژوهش از حیث معرفت شناختی و روش شناختی، دارای رویکردی کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق کیفی و تکنیک KII[1] (مصاحبه با افراد مطلع کلیدی) با استادان برجسته و دارای صلاحیت در پانزده رشته ی منتخب حوزه ی علوم انسانی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چالش های آموزش رشته های علوم انسانی در ایران عبارت اند از؛ چالش های محیطی و بومی، چالش های زبانی، سیاسی، ایدئولوژیک، اجتماعی، چالش های نهادی و فرهنگی. از دیگر یافته های پژوهش می توان به ضعف بنیه ی نظری آموزش دانشگاهی و علوم انسانی اشاره کرد. مشکلات عمده ی دیگر عبارت اند از؛ نبود سیستم ارزشیابی دقیق از تدریس استادان و نیز عدم توجه لازم و کافی به رشته های علوم انسانی در سطح سیاست گذاری، عدم توجه به شرایط بوم شناختی، وابستگی کامل رشته های علوم انسانی به نهادهای سیاستگذار و نیز سطحی نگری به مقوله ی تدریس و بالأخره عدم توجه به تفاوت های فردی
بررسی همگرایی دانشگاه های ایرانی با مولفه های دانشگاه در کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۷
79 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی همگرایی دانشگاه های ایرانی با مولفه های دانشگاه در کلاس جهانی می باشد که دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفت. طرح این پژوهش کمی و روش آن توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بر اساس مولفه های مطرح شده توسط فیلیپ آلتباخ ) 2007 ، 2009 ( که شامل مدیریت انعطاف پذیر، پژوهش متعادل، آزادی آکادمیک، امکانات کافی و منابع مالی م یباشند تنظیم شده است می باشد. جامعه آماری پژوهش اساتید دانشگاه علامه طباطبائی م یباشند و حجم نمونه طبق جدول مورگان 127 نفر بوده که با توجه به تنوع دانشکده ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص مناسب بهره برده شده است. نتایج پژوهش نشان م یدهد که تفاوت میانگین برای مولفه های مدیریت انعطا فپذیر و پژوهش متعادل، آزادی آکادمیک و امکانات مادی معنادار است و م یتوان بیان نمود که دانشگاه علامه طباطبایی دارای مدیریت انعطا فپذیر، پژوهش متعادل، آزادی آکادمیک و امکانات مادی متوسط می باشد و تا رسیدن به دانشگاه در کلاس جهانی فاصله دارد.