فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۰۴۱ تا ۱۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مرتبط با نهادینه سازی فرهنگ ارزیابی در دانشگاه فرهنگیان است. روش تحقیق به لحاظ نوع آن، مقطعی و از حیث هدف، کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و معاونین (شاغل در استان، دانشکده ها و مراکز تابعه) به تعداد 299 نفر بود. با توجه به شرایط پژوهش، از روش سرشماری به عنوان راهبردی برای تحلیل عاملی استفاده شده است. برای شناسایی و استخراج عوامل نهادینه سازی فرهنگ نظارت و ارزیابی، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، چهار عامل اصلی مرتبط با فرهنگ ارزیابی به ترتیب، 1- طرح ریزی و توسعه نگرش مثبت به رویکرد ارزیابی در دانشگاه با 5 زیرعامل، 2- اشاعه، مداومت و پایدارسازی دیدگاه سیستمی در دانشگاه با 6 زیرعامل، 3- انسجام بخشی و جاری سازی رویکردهای نظام ارزیابی در دانشگاه با 7 زیرعامل و 4- هدف مداری دانشگاه با 4 زیرعامل شناسایی شده و بر همین اساس 23/53 درصد واریانس مربوط به فرهنگ ارزیابی تبیین شده است.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کیفیت یادگیری آنلاین دانش آموزان در ایام بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین و رتبه بندی عوامل موثر بر کیفیت یادگیری آنلاین دانش آموزان در ایام بیماری کرونا انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی و متوسطه شهرستان سرچهان (600 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 234 نفری به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد المیلای و همکاران(2020) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ بررسی و 87/0 برآورد گردید و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از تکنیک سلسه مراتبی به وزن دهی و رتبه بندی عوامل پرداخته شد. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که پشتیبانی اجرایی رابطه منفی و معناداری با کیفیت یادگیری الکترونیک دارد. همچنین محتوای دوره، طراحی دوره، حمایت اجتماعی، پشتیبانی فنی، وِیژگی های مربی و یادگیرنده رابطه مثبت و معناداری با کیفیت یادگیری الکترونیک دارد. نتایج رتبه بندی عوامل از طریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد متغیر طراحی دوره در بالاترین اولویت بوده و پس از آن پشتیبانی اجرایی، ویژگی های یادگیرنده و طراحی دوره در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی های مربی در پایین ترین اولویت قرار داشته اند.
امکان سنجی استقرار سیستم مدیریت دانش در شرکت پالایش گاز ایلام
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، امکان سنجی استقرار سیستم مدیریت دانش در شرکت پالایش گاز ایلام بود. روش تحقیق، روش آمیخته (کمی و کیفی) تبیینی و اجرای آن، از دو مرحله متوالی پرسشنامه و مصاحبه تشکیل شده است. در این پژوهش از پرسشنامه (عبدالفتاح، 2013)، که براساس مدل 7s مکینزی طراحی شده و با شرایط شرکت پالایش گاز ایلام متناسب سازی شده، استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و محتوایی تأیید، و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 97/0 محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارکنان شرکت پالایش گاز ایلام (240) نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران، 148 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. در بخش کیفی پژوهش، علاوه بر آزمون کمی از مصاحبه ای نیمه ساختمند استفاده شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند صورت گرفت و بعد از مصاحبه با 10 نفر از مدیران، محقق به اشباع نظری رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در قسمت آمار استنباطی، از (آزمون t تک نمونه ای) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که ابعاد سازمان (استراتژی، سیستم ها، کارکنان، مهارت ها و ارزش ها) در سطح نسبتاً مطلوبی قرار داشت و بعد ساختار و سبک مدیریت و فرهنگ در سطح نسبتاً نامطلوبی بودند. به همین منظور جهت بررسی شرایط موجود و بهبود وضعیت کنونی به مصاحبه با مدیران شرکت پالایش گاز ایلام پرداخته شد. درنهایت، وضعیت ابعاد سازمانی جهت استقرار سیستم مدیریت دانش در سطح نسبتا مطلوبی گزارش شده است.
اثربخشی مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی منجر به آسیب های روانی، رفتاری و هیجانی در کودکان مبتلا می شود. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر یزد در شش ماهه دوم سال 1398 بود. حجم نمونه مورد نیاز در این پژوهش 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) بود اما پس از شروع مداخلات 2 والد در گروه آزمایش و 2 والد در گروه کنترل، از ادامه دریافت مداخله انصراف دادند. والدین کودکان حاضر در گروه آزمایش مداخله مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی (بروک و کلینتون، 2007) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (شیلد و کیکتی، 1997) بود. در نهایت، داده های حاصل از 26 والدین کودکان به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری 23 SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) بر تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که مدل آموزشی رفتاری والدین (بارکلی) با بهره گیری از آموزش روش های مناسب برای کاهش رفتار نابهنجار کودکان، مهارت ابراز توجه مثبت به کودک، شیوه های برقراری تعامل مثبت و مدیریت رفتارهای نامطلوب و مهارت های توجه مثبت به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تنظیم هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
استراتژی های تمرکززدایی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲
165 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و تدوین استراتژی های تسهیل کننده تمرکززدایی در نظام آموزش و پرورش ایران است. این پژوهش کیفی با رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. داده های اولیه از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته گرد آوری و با ابزار “SWOT”، تجزیه و تحلیل شده است. جامعه پژوهش شامل صاحب نظران و مدیران عالی آموزش و پرورش بوده، که 25 نفر با روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. در کدگذاری اولیه شانزده عامل داخلی و هجده عامل بیرونی تعیین شد. نتایج جهت تأیید اعتبار و ضریب دهی برای مشارکت کنندگان ارسال شد. ضرایب وزنی نهایی در هر دو حوزه داخلی و خارجی نشان داده که شرایط و استراتژی های کنونی آموزش و پرورش اثربخشی لازم برای بهبود و کاهش نقاط ضعف و تهدیدها و به ره برداری از قوت ها و فرصت ها را ندارد. با تشکیل ماتریس “SWOT”، استراتژی های؛ "هدایت اعتبارات پژوهشی برای طراحی نقشه جامع استانی و منطقه ای"، "توسعه انجمن های علمی"، "کاهش دغدغه های حاکمیت در حفظ وحدت"، "توسعه تدریجی اختیارات شوراها"، "توسعه و استمرار ارتباط با مجلس و مدیران سیاسی"، "شناسایی قابلیت ها، نیازها و محدودیت های مناطق"، "تقویت برنامه های درسی و آموزش های متناسب با بوم"، "توانمندسازی نیروی انسانی"، "تعدیل واحدهای ستادی"، "جلب حمایت قوای سه گانه"، "توسعه تدریجی اختیارات استانی"، "توسعه مدارس وابسته" و "شناسایی و جذب منابع بالقوه" ارائه شده است
شناسایی شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشگاه متناسب بامسیر شغلی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ ویژه نامه
667 - 683
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی شایستگی های حرفه ای کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد با استفاده از رویکرد تحقیق آمیخته اکتشافی انجام شده است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و در بخش کمی روش توصیفی-تحلیلی بوده است. در بخش کیفی پژوهش، با تحلیل محتوای اسناد مصوب دانشگاه (از جمله کتابچه طبقه بندی و ارزشیابی مشاغل دانشگاه و نیز سند راهبردی دانشگاه)، شایستگی های مورد انتظار از کارکنان شناسایی گردید. سپس با مراجعه به سرپرستان کارکنان، لیست شایستگی های شناسایی شده تکمیل و اصلاح گردید. در بخش کمی پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان اهمیت شایستگی های شناسایی شده در مسیر شغلی کارکنان با نظرسنجی از آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد که شایستگی های شناسایی شده برای کارکنان دانشگاه را می توان در قالب پنج دسته از شایستگی های محوری دسته بندی نمود که عبارتند از: شایستگی های فردی، میان فردی، ادراکی، سازمانی و فنی. نتایج بخش کمی پژوهش نیز نشان داد که از دیدگاه کارکنان، شایستگی های فردی بیشترین اهمیت را در مسیر شغلی آنها دارند و در مراتب بعدی شایستگی های سازمانی، ادراکی، فنی و میان فردی قرار دارند.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر سلامت روان دانش آموزان
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
40 - 45
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر سلامت روان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس منطقه 4 شهر تهران صورت گرفته است. نوع پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه این پژوهش را همه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس آموزش و پرورش منطقه 4 شهر تهران تشکیل داده اند. از این جامعه یک مدرسه به روش نمونه گیری در دسترس و دو کلاس متوسطه با روش تصادفی انتخاب شده است. به منظور سنجش سلامت روان، پرسشنامه گلدبرگ (1998) استفاده شد. برای اجرای پژوهش نخست از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شده، سپس 10 جلسه 90 دقیقه ای مثبت اندیشی برای گروه آزمایش ارائه شده است اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفته است. پس از پایان آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. به این ترتیب داده های موردنیاز پژوهش گرد آوری شدند و با آزمون کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که میانگین سلامت روان گروه آزمایش در پیش آزمون 50 بود، اما در پس آزمون 44 بود. همچنین تحلیل استنباطی با 99 درصد اطمینان، اثربخشی آموزش را بر سلامت روان تأیید کرد. بنابراین نتیجه گیری می شود که آموزش مهارتهای مثبت اندیشی، سلامت روان دانش آموزان رابه طور معنا دار بهبود می بخشد (05/0
امکان سنجی آموزش الکترونیکی در دانشگاه علامه طباطبایی و ارائه راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۳
153 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق یافتن به سؤالات زیر بوده است: الف ) در حال حاضر دانشگاه علامه طباطبائی از چه امکانات و وسایل و تجهیزاتی جهت آموزش دانشجویان برخوردار است؟ ب) برای برگزاری دوره ها ی آموزشی از راه آموزش الکترونیکی در دانشگاه علامه طباطبائی چه امکانات و تجهیزاتی لازم است ؟ ج) برنامه های آینده دانشگاه علامه طباطبائی برای برگزاری دوره های آموزشی از طریق آموزش الکترونیکی چیست؟ روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر از پرسشنامه و چک لیست محققساخته استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه بخش بوده است : الف) کلیه استادان و متخصصان آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی. ب) کلیه دانشگاه های تهران که دارای مراکز آموزش الکترونیکی هستند. ج) کلیه امکانات و تجهیزات موجود در دانشگاه علامه طباطبائی . در این تحقیق از نمونه گیری غیر احتمالی و از نوع نمونه گیری در دسترس برای انتخاب متخصصان استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا شاخص های توصیفی و سپس برای مقایسه میانگینها از استفاده شده است، یافته ها نشان داد که SPSS- استفاده شده است. ضمناً از نرم افزار آماری 18 t آزمون امکانات موجود در زمینه امکانات سخت افزاری و فیزیکی و تأمین منابع مالی در حد مطلوبی قرار دار د. به عبارت دیگر، در صورت برنامه ریزی برای ایجاد مرکز آموزش الکترونیکی و شروع به کار، نیازی به تهیه، بهبود و یا ایجاد این موارد ندارد. نتایج نشان داد دانشگاه علامه طباطبائی به نیروهای متخصص (در زمینه فنّاوری اطلاعات وفنّاوری آموزشی) و ارتقای سطح علمی و دانش فنی استادان و کارشناسان نیاز دارد. در مورد مؤلفه های دیگر باید از طریق تربیت کارشناسان فنّاوری اطلاعات و آموزشی، برای پشتیبانی از سیستم و حتی تولید نرم افزارهای آموزشی اقدام کرد.
طراحی مدل سازمان عدالت محور درآمدی نو برکارت امتیازی متوازن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان ها در سازمان ها بر پایه عدالت و طراحی سازمان به گونه ای که ادراک عادلانه بودن را در کارکنان آن بر انگیزد با ظهور سازمان های عقلائی نمود یافت و در عصر سازمان های نوظهور دیگر بار مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش به عنوان یک تحقیق بنیادی پس از مروری بر ادبیات عدالت سازمانی، و با بهره گیری از مناظر چهار گانه سازمان در کارت امتیازی نورتون و کاپلان، به طراحی و ترسیم یک مدل اولیه از سازمان عدالت محور پرداخته و سپس با تشکیل پنل دلفی(متشکل از نخبگان دانشگاهی) مدل ارائه شده تایید و اعتبار سنجی شد و پس از اجماع نظرات اعضای پنل؛ مدل نهایی از سازمان عدالت محور تهیه و در دو اداره کل سازمان تامین اجتماعی (بعنوان جامعه آماری تحقیق) به محک آزمون گذاشته شد. آن گاه با استفاده از معادلات ساختاری تائیدی، تایید قطعی مدل صورت گرفت. در این پژوهش بعلت کثرت متغیرها از رویکردهای کمی و کیفی توامان استفاده گردیده است.
ردیابی مؤلفه های برابری آموزشی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 1390 سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت به تصویب رسید. یکی از مؤلفه های این سند تأکید بر برابری آموزشی بود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ردیابی مؤلفه های کانونی برابری آموزشی در برنامه درسی قصد شده، تدریس شده و کسب شده در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 براساس مدل مک کوان بود. بر این اساس، سه مؤلفه کانونی برابری آموزشی (تکثر فرهنگی، جنسیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی) در کتاب هاى مطالعات اجتماعی به عنوان "برنامه درسی قصد شده " مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تعداد دوازده نفر از معلمان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه معلم) برای بررسی "برنامه درسی اجرا شده " و نیز دوازده نفر از والدین دانش آموزان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه والد) در شهر شیراز برای بررسی "برنامه درسی کسب شده " به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تا حد رعایت قاعده ی نقطه اشباع انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در برنامه درسی قصد شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است. مؤلفه تکثر فرهنگی حوزه مغفول به شمار می رفت و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر شهرنشینی و قشر متوسط تأکید شده است. همچنین، در برنامه درسی اجرا شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است، در مؤلفه تکثر فرهنگی، معلمان خود را مروج تکثر فرهنگی ندانستند و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر قشر متوسط شهری تأکید داشتند. از طرفی، در برنامه درسی کسب شده، نگرش دختران و پسران همسو بر استقلال مالی و کسب شغل و پایگاه اجتماعی بالا بود. همچنین عدم تساهل و مدارا در تفاوت های فرهنگی را در نگرش و رفتارشان نشان می دادند و بیشتر بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و آن هم زندگی در شهرهای بزرگ تأکید داشتند.
شناسایی مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر مهارت در آموزش عالی و ارائه یک مدل: مطالعه ای فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش های مهارتی یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار به ویژه در توانمندسازی سرمایه انسانی است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین مولفه های برنامه درسی مبتنی بر مهارت در آموزش عالی می باشد، این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو (2007) انجام شده است. بدین منظور ابتدا با هدف تعیین جهت گیری مطالعه، سوالات پژوهش تعیین و سپس به منظور گردآوری اطلاعات برای پاسخ به سوالات پژوهش، با بررسی منابع نوشتاری معتبر و مرتبط با برنامه های درسی مهارتی و مهارت ورزی، تعداد 87 منبع مرتبط شناسایی شد و از این تعداد، 22 منبع نوشتاری مرتبط، بر اساس معیارهای ارزیابی کیفیت، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و طی سه مرحله کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق 390 شاخص یا معرف در قالب کدهای باز، 26 مولفه در قالب کدهای محوری و 5 بُعد در قالب کدهای انتخابی از جمله الزامات فردی، الزامات مهارتی، الزامات محیطی، الزامات دانشگاهی و الزامات آموزشی و پژوهشی شناسایی شدند. از یافته های این پژوهش، می توان در سیاست گذاری های آموزش عالی در راستای بهبود برنامه های درسی مهارت ورزی در آموزش عالی استفاده کرد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی ریاضی دوره اول متوسطه ایران بر اساس تعابیر مختلف احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر، تحلیل محتوای بخش احتمال در کتاب های درسی ریاضی دوره اول متوسطه ایران بر اساس تعابیر کلاسیک، فراوانی گرا و ذهنی از احتمال است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی محسوب می شود. رویکرد پژوهش، کمّی است و با روش تحلیل محتوایِ مقوله ای انجام شده است. جامعه آماری، کتاب های درسی ریاضی پایه های هفتم، هشتم و نهم چاپ 1400 و نمونه، به صورت هدفمند، بخش احتمال این کتاب ها انتخاب شده است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوای محقق ساخته بر اساس تعابیر سه گانه احتمال است. روایی محتوایی و صوری ابزار پژوهش توسط تنی چند از اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور در رشته های آموزش ریاضی، آمار و برنامه ریزی درسی و مؤلفین کتب درسی ریاضی مورد تأیید قرار گرفت. جهت اطمینان از پایایی روش کدگذاری، درصد توافق بین کدگذاران محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که 76 درصد از تکالیف موجود در بخش احتمالِ کتب درسی ریاضی دوره اول متوسطه بر حسب تعبیر کلاسیک طراحی شده است و دو تعبیر دیگر فقط 24 درصد از تکالیف را در بر می گیرد. از این 24 درصد، فقط 5 درصد به تعبیر فراوانی گرا مرتبط است و این میزان برای تعبیر فراوانی گرا، به عنوان مکمل تعبیر کلاسیک کافی به نظر نمی رسد. بررسی های تکمیلی نشان داد که در سه کتاب مزبور، فقط یک تکلیف با هدف برقراری ارتباط بین تعابیر احتمال طراحی شده است.
رابطه سبک دلبستگی با مؤلفه های احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
157 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی با مؤلفه های احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1394-1395 به تعداد 7529 نفر و نمونه پژوهش شامل 367 نفر از این دانشجویان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسال کولیینز و رید، احساس ذهنی بهزیستی دینر و واتسون و خلاقیت هیجانی آوریل به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با احساس ذهنی بهزیستی رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اضطرابی با احساس ذهنی بهزیستی رابطه معنادار منفی وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با خلاقیت هیجانی و مؤلفه های آن رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اضطرابی با مؤلفه آمادگی هیجانی رابطه معنادار مثبت و بین سبک دلبستگی اجتنابی با مؤلفه بداعت رابطه معنادار منفی نشان داده شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک دلبستگی دانشجویان مجموعا 11/0 از نمرات احساس ذهنی بهزیستی و 27/0 درصد از نمرات خلاقیت هیجانی را پیش بینی می کند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت نقش سبک دلبستگی در احساس ذهنی بهزیستی و خلاقیت هیجانی دانشجویان بود. واژه های کلیدی: سبک دلبستگی، احساس ذهنی بهزیستی، خلاقیت هیجانی، آمادگی هیجانی، بداعت
طراحی الگوی مدیریت بی تفاوتی سازمانی معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
267 - 244
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد برگرفته از نظریه Strauss & corbinاستفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و متخصصان با تجربه و آگاه در حوزه های مدیریت منابع انسانی و مدیریت آموزشی تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری تعداد 18 نفر انتخاب و با آنان مصاحبه شد و از راهبرد نظریه داده بنیاد مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها منجر به شناسایی شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و ابعاد بی تفاوتی سازمانی در معلمان دوره دوم متوسطه منطقه 12 شهر تهران شد. نتایج پژوهش نشان دهنده 14 مقوله کلی بود که در قالب الگویی: شامل شرایط علّی (عوامل فردی، سازمانی، آموزشی و اقتصادی)، مقوله کانونی ( بی تفاوتی سازمانی)، راهبردهای مدیریت بی تفاوتی سازمانی (آموزش و به سازی، حمایت مادی و معنوی و مشاوره شغلی)، عوامل زمینه ای (عوامل اجتماعی، عوامل مدرسه ای) شرایط مداخله گر (عوامل خانوادگی) و پیامدها (کیفیت آموزشی، اثربخشی، رضایت شغلی و سلامت روانی)؛ فرایند مدیریت بی تفاوتی سازمانی در بین معلمان دوره دوم متوسطه شهر تهران و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کنند. براساس نتایج ، برای پیش برد اهداف آموزش و پرروش در مدارس، مدیران و مسؤولان باید به متغیرهای رفتار فردی و سازمانی معلمان توجه بیشتری داشته باشند.
رابطه هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان در سال تحصیلی 1399-1400
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر «رابطه هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان در سال تحصیلی 1400-1399» جامعه آماری تحقیق، 535 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر منوجان بودند که تعداد 224 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از سه پرسشنامه هیجانات مثبت و منفی پکران و همکاران (2002)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز (۲۰۰۴)، و فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (2003) استفاده شد. که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0، 89/0 و 81/0 بدست آمد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون چند متغیره گام به گام و نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان داد که هیجانات مثبت و منفی و تاب آوری با فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری دارد. و سه بعد هیجانات مثبت(لذت، امیدواری و غرور) با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری دارد. و هیجانات منفی(اضطراب نسبت به یادگیری؛ ناامیدی نسبت به یادگیری؛ شرم نسبت به یادگیری و خستگی از یادگیری) با فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین یافته ها نشان داد که مهارت های ارتباطی با فرسودگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری دارد اما جهت گیری آینده؛ و مساله محور و مثبت نگری رابطه معناداری با فرسودگی تحصیلی ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت افزایش تاب آوری تحصیلی به همراه ابعاد هیجانات مثبت در کاهش فرسودگی تحصیلی نقش تعیین کننده ای خواهند داشت. و سبب دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان می شود.
تحلیل جامعه شناختی اثرگذاری شبکه های اجتماعی مجازی در برساخت هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان (مورد مطالعه: پردیس شهید مدرس سنندج، سال تحصیلی95-1396)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال دوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۵)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
در یک دهه اخیر، تغییرات ژرفی در برساخت هویت اجتماعی نسل جوان رخ داده است که نقش شبکه های ارتباطی مجازی در وقوع این دگردیسی ها قابل توجه بوده است. پرسش اساسی این مقاله این است که حضور در شبکه های مجازی چه تأثیری در برساخت هویت اجتماعی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان دارد؟ با توجه به ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جامعه دانشجویی مورد مطالعه، داده های مقاله پیش رو به شیوه کیفی و با رویکردهای نظریه زمینه ای و روش شناسی مردمی (با تأکید بر قوم نگاری مجازی) و با استفاده از فنون مصاحبه های اپیزودیک و مصاحبه آنلاین ناهمزمان جمع آوری شده است. جامعه مورد بررسی در مطالعه حاضر، دانشجویان تمامی رشته های پردیس شهید مدرس سنندج می باشد. بر همین اساس با استفاده از نمونه گیری هدفمند با25 نفر از افراد مدنظر مصاحبه شد. مصاحبه ها تا حصول به اشباع تئوریک ادامه داشت. در نهایت، داده های استخراج شده با دو روش تحلیل تماتیک (موضوعی) و نشانه شناختی تحلیل و بررسی شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد با توجه به تغییرات ارزشی ایجاد شده در بعد هویت اجتماعی می توان گفت که در نتیجه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی، تغییرات ارزشی و هنجاری گسترده ای در زیست جهان افراد مورد مطالعه و مسائل مختلف مرتبط با هویت اجتماعی از قبیل: روابط خانوادگی، سبک زندگی، باورهای اخلاقی، اهداف شخصی، ازدواج و سنت های مرتبط با آن صورت گرفته است. شدت و ابعاد تغییرات فوق ما را به ارائه نظریه زمینه ای برگرفته از مطالعه میدانی تحت عنوان: "نظریه هویت های پاندولی اجتماعی با ویژگی های نسل جوان و دانشجو" در جامعه مورد مطالعه رهنمون می کند.
زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه جان دیویی و اشارات تربیتی آن برای نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، بررسی و معرفی دیدگاه جان دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی و استخراج اشارات تربیتی وی برای نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران، انجام شده است. بر این اساس، سوال های پژوهش عبارتند از: ا- جان دیویی درباره هنر و زیبایی شناسی چه آموزه هایی دارد؟ 2- اشارات تربیتی دیویی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی ایران کدامند؟ برای پاسخگویی به سوالات مذکور با استفاده از روش تحلیل محتوا و نوشتن، برخی از آثار، متون و منابع مرتبط با حوزه هنر و زیبایی شناسی جان دیویی مطالعه شد. سپس بر اساس دیدگاه ایشان درباره هنر و زیبایی شناسی، اشارات و راهبردهای کلیدی در تربیت زیبایی شناسی استخراج شد. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هنر و زیبایی شناسی از دیدگاه دیویی شامل چهار محور: تناسب و هماهنگی، خوداکاهی کیفی، بیان و ابراز احساسات، تخیل، و... می باشد و برآیند تربیتی این آموزه ها در آموزش و پرورش این است که متولیان و متصدیان تعلیم و تربیت را از غفلت فزاینده ای که راجع به آموزش عمومی هنر و زیبایی شناسی در فرایندهای تربیتی شده است، آگاه کرد و اهمیت آن را در زندگی گوشزد می کند.
اثربخشی نرم افزار چندرسانه ای آموزشی کودک نابغه بر نگرش و یادگیری مهارت زبان آموزی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
185 - 205
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش اثربخشی نرم افزار چندرسانه ای آموزشی کودک نابغه بر نگرش و یادگیری مهارت زبان آموزی کودکان پیش دبستانی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی شهرستان مرند در سال تحصیلی 99-98 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی یک مدرسه به عنوان نمونه جهت اجرای پژوهش انتخاب شد و دانش آموزان آن به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شده اند. جهت سنجش نگرش کودکان از پرسشنامه تریهیرن (2003) و جهت سنجش متغیر یادگیری از آزمون یادگیری محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها توسط متخصصان تأیید شد و پایایی ابزار نگرش با استفاده از آلفای کرونباخ 0.88 و پایایی ابزار یادگیری با استفاده از روش کودر-ریچاردسون 0.89 بدست آمد. قبل از اجرای پژوهش، از هر دو گروه پیش آزمون یادگیری به عمل آمد، گروه آزمایش آموزش مهارت زبان آموزی را از طریق نرم افزار کودک نابغه دریافت کردند و گروه کنترل این مهارت را به صورت متداول آموزش دیدند. بعد از اجرای دوره ها، پس آزمون یادگیری و همچنین پس آزمون نگرش اخذ شد. آموزش مهارت زبان آموزی در 16 جلسه انجام شد. داده ها با استفاده از روش تی مستقل و تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نرم افزار چندرسانه ای کودک نابغه بر نگرش کودکان نسبت به آموزش مهارت زبان آموزی تأثیر مثبت دارد (P=0.001≤0.05)، همچنین استفاده از این نرم افزار یادگیری کودکان در مهارت زبان آموزی را ارتقاء می دهد (P=0.001≤0.05). براین اساس، توصیه می شود مدارس پیش دبستانی از نرم افزار کودک نابغه برای ارتقای مهارت زبان آموزی کودکان استفاده کنند.
واکاوی محدودیت های تحصیلی دانشجویان نابینا و کم بینا: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر هدف، توصیف و فهم ادراک دانشجویان نابینا و کم بینا از محدودیت ها تحصیلی آنان در سطح آموزش عالی بود. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 99-1398 با رویکرد کیفی، از نوع تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شد. از میان جامعه دانشجویان نابینا و کم بینا، تعداد 12 نفر از دانشجویان این طیف، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدف مند انتخاب، و در مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها با استفاده از الگوی تحلیل ارتباطی، و به صورت دستی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری داده ها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد.نتایج در طبقات اصلی"چالش های کنکور"، " نامناسب بودن فضای فیزیکی دانشگاه" ، "چالش های ارتباطی"، "چالش های آموزشی" و"اهمال کاری سازمانی" و چندین طبقه فرعی استخراج شد. نتایج نشان داد، علی رغم تصویب و اجرای مقطعی قوانین حمایت کننده داخلی و بین المللی از حقوق معلولان، نیازهای تحصیلی این قشر از دانشجویان کمتر مد نظر قرار می گیرد؛ و در عمل به الزامات تحصیلی آنان توجهی نمی-شود. پیشنهاد می شود متصدیان امر با مورد توجه قرار دادن دستاوردهای کاربردی پژوهش، اقدامات لازم را انجام دهند.
باورهای جنسیتی مرتبط با ریاضی در ذهن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
117 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی باورهای دانش آموزان در مورد ماهیت حوزه ریاضی از منظر جنسیت (مردانه، زنانه، خنثی) از طریق وجود یا نبودِ تفاوت جنسیتی در پاسخ های دانش آموزان بود. بدین منظور، مقیاس باورهای تحصیلی ریاضی توسط 400 نفر (200 نفر دختر و 200 نفر پسر) از دانش آموزان دبیرستانی شهرستان جیرفت در رشته های ریاضی و تجربی تکمیل شد. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون های من ویتنی، خی دو و t گروه های مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بودند که ریاضی از نظر این دانش آموزان، یک حوزه مردانه است و در پاسخ های دانش آموزان، این نگاه مشهود بود. همچنین نتایج نشان دادند که نظرات دختران و پسران در مورد برخی از گویه های پرسشنامه با هم متفاوت است. با توجه به این که ریاضی از نظر دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش حاضر، یک حوزه مردانه به حساب آمده است، لازم است معلمان و آموزشگران ریاضی، اقداماتی را جهت اصلاح چنین باورهایی انجام دهند.