فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۰۱ تا ۱۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
نوآوری های آموزشی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
37 - 56
حوزههای تخصصی:
نوع این پژوهش، ترکیبی- اکتشافی با ارائه تدوین ابزار بود و هدف اصلی آن نیز عبارت بود از: تعیین چگونگی وارد کردن مؤلفه های آموزش توسعه پایدار در برنامه درسی فنی وحرفه ای؛ به عنوان موردی برنامه درسی رشته مکاترونیک. به این منظور ابتدا موضوع پژوهش با تعداد محدود شرکت کننده (پنج نفر) بررسی شد و سپس از یافته های کیفی به عنوان راهنما جهت تدوین پرسش ها و مقیاس های ابزار پیمایش کمّی استفاده گردید. این ابزارها به صورت کمّی اجرا و رواسازی شدند. پرسش نامه ای شامل 6 مؤلفه توسعه پایدار متشکل از 30 گویه برگرفته از نظرات ارائه شده تهیه گردید. این پرسش نامه را افراد نمونه آماری پژوهش، یعنی 26 نفر هنرآموز (معلم) رشته های مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر شاخه فنی وحرفه ای که با شرایط خاص انتخاب شده بودند، تکمیل کردند. پاسخ های به دست آمده با روش آماری تحلیلی و استنباطی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کالموگراف- اسمیرنف بررسی شد و با دارا بودن مقیاس فاصله ای، از آزمون t تک نمونه برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گشت. همچنین ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش مشاهده به کار گرفته شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نمایانگر این واقعیت بود که می توان به راحتی مؤلفه های آموزش توسعه پایدار، شامل شش مؤلفه «کاهش مصرف، دوباره مصرف کردن مواد، نوسازی مواد، بازیافت مواد، تعمیر مواد و بازاندیشی دیدگاه ها» را در برنامه درسی فنی وحرفه ای وارد کرد.
امکان سنجی استقرار نظام آموزش مجازی فرهنگیان آموزش و پرورش شرق استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار و به کارگیری نظام آموزش مجازی در آموزش و پرورش شرق استان گیلان بود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر فرهنگیان آموزش و پرورش شرق استان گیلان به تعداد 1536 نفر بود. از این میان، 306 نفر برای نمونه به روش تصادفی طبقه ای به صورت نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل 25 گویه است. این پرسشنامه با طیف چهاردرجه ای لیکرت، نمره گذاری شد و شامل سه حیطه با مؤلفه های شرایط و قابلیت و امکان استقرار و به کارگیری نظام آموزش مجازی، زمینه های کاربردی امکان استقرار و به کارگیری نظام آموزش مجازی، عوامل تسهیل کننده امکان استقرار نظام آموزش مجازی است. پرسشنامه پژوهش از لحاظ صوری روایی محتوا دارد و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 85/0 تأیید شد. داده های پژوهش در سطح توصیفی با محاسبه فراوانی، میانگین و انحراف معیار توصیف شدند و در سطح استنباطی، با آزمون تی تک نمونه ای پرسش های پژوهش پاسخ داده شد. نتایج پژوهش نشان داد امکان استقرار و به کارگیری نظام آموزش مجازی در آموزش و پرورش شرق استان گیلان مطلوب است. همچنین، از لحاظ شرایط و قابلیت، زمینه های کاربردی، عوامل تسهیل کننده نظام آموزش مجازی در آموزش و پرورش شرق استان گیلان وضعیت مطلوب است.
جایگاه مهارت آموزی در دانشگاههای نسل سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
117-103
حوزههای تخصصی:
دانشگاه مدرن از بدو پیدایش، سه نسل مختلف را تجربه کرده است. دانشگاههای مدرن نسل اول، عموماً آموزشی و مبتنی بر فعالیت های تعلیمی، و دانشگاههای نسل دوم، عموماً پژوهشی و مبتنی بر فعالیت های تحقیقاتی بودند. دانشگاههای نسل سوم، عموماً کارآفرین و مبتنی بر کارآفرینی و حل مسائل جامعه با رویکرد علمی و نظام یافته در تعامل با محیط پیرامونی هستند. در دانشگاه نسل سوم، محور و مأموریت کانونی نظام دانشگاهی، کارآفرینی است. در تمامی گروههای علمی، آموزش کارآفرینی همسو با طبیعت و ویژگی هر گروه علمی و در گروههای فنی- مهندسی و پزشکی، آموزش کارآفرینی و توسعه مهارت بر مبنای نیازهای هر گروه و رشته علمی، باید مورد توجه باشد. برای شکل گیری دانشگاه نسل سوم و بهره مندی از مزایا و مواهب این نسل دانشگاهی باید مهارت آموزی دانشجویان، اعضای هیئت علمی، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی در کانون راهبردها و سیاست های نهاد دانشگاه و آموزش عالی قرار گیرد. در این مقاله، به روش مطالعه اسنادی (مرور پژوهش های موجود در زمینه دانشگاه نسل سوم) و فراتحلیل کیفی تحقیقات انجام شده، با تبیین مفهوم و ویژگی های دانشگاه کارآفرین، جایگاه و ضرورت مهارت آموزی و آموزش کارآفرینی در این نوع دانشگاه ارائه می شود. بر اساس این تحقیق، شکل گیری و اثربخشی دانشگاه کارآفرین، بدون توسعه نظام مند آموزش کارآفرینی و مهارت آموزی مؤثر دانشجویان، استادان، مدیران و کارکنان نظام دانشگاهی و تقویت ویژگی های کارآفرینی منابع انسانی دانشگاه، امکان پذیر نیست. بنابراین، یکی از وجوه و منظرهای کلیدی دانشگاه نسل سوم (کارآفرین)، توسعه مهارت های شغلی، حرفه ای و شایستگی ها و توانمندسازی دانشجویان و استادان همسو با فرایند توسعه ملی و حل مسائل جامعه به روش علمی است.
بررسی میزان فعال و غیرفعال بودن محتوای کتاب هدیه آسمانی پایه پنجم ابتدایی بر اساس تکنیک ویلیام رومی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمانی پایه ی پنجم ابتدایی (متن، پرسش و تصاویر) از منظر فعال و غیرفعال بودن بر اساس روش ویلیام رومی در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، کتاب هدیه های آسمانی پایه پنجم ابتدایی بود. کل کتاب به عنوان نمونه، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، تحلیل مبتنی بر روش ویلیام رومی است که بر اساس مبانی نظری تهیه و روایی آن توسط معلمان پایه پنجم ابتدایی تائید شد. واحد مطالعه درس های مندرج در کتاب و واحد تجزیه وتحلیل، متن، پرسش ها و تصاویر کتاب است که بر اساس مقوله های فعال و غیرفعال بوسیله فرمول ویلیام رومی تحلیل و ضریب درگیری آنها مشخص شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متن کتاب هدیه های آسمانی با ضریب درگیری 09/0 متنی غیرفعال و غیر پویاست و بیشتر به بیان حقایق و ارائه ی اطلاعات می پردازد. پرسش های کتاب با ضریب درگیری 42/1 نشان می دهد که پرسش ها فعال و پویا هستند و زمینه را برای یادگیری فعال فراهم می کنند، همچنین تصاویر کتاب هدیه های آسمانی با ضریب درگیری 88/0 نشان دهنده ی فعال بودن تصاویر است و زمینه را برای فعالیت فراهم می کند. بنابراین، متن کتاب هدیه آسمانی پایه پنجم ابتدایی به روش غیرفعال اما فعالیت ها و تصاویر کتاب هدیه های آسمانی به روش فعال تدوین شده اند.
مقایسه تحمل پریشانی در زنان نابارور و بارور
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
22 - 36
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تحمل پریشانی در زنان نابارور و بارور انجام گرفت. این مطالعه توصیفی – علی مقایسه ای بر روی 60 زن نابارور و 60 زن بارور به شیوه در دسترس انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (DTS) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS و روش آماری تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در متغیر تحمل پریشانی (01/0P<، 98/16F=) تفاوت دو گروه بارور و نابارور و زیرمقیاس های تحمل پریشانی هیجانی (01/0P<، 5/18F=)، جذب شدن به وسیله هیجانات منفی (05/0P<، 6F=) و برآورد ذهنی پریشانی (01/0P<، 52/11F=) معنادار است. زنان نابارور به طورکلی در معرض مشکلات روان شناختی جدی تری در مقایسه با زنان بارور قرار داشتند. با توجه به وجود این مشکلات در زنان نابارور، حضور روانشناسان در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
طرح یادگیری، ابزاری مناسب در آموزش فیزیک
حوزههای تخصصی:
این نوشتار برگرفته از تحقیق کتابخانه ای و تجربی است که بر اساس راهنمای عملی برنامه درس کارورزی 3 دانشگاه فرهنگیان می باشد. هدف در این تحقیق معرفی ابزاری علمی ، استاندارد و بسیار کمک کننده در تدریس فیزیک یعنی طرح یادگیری و تدریس بر مبنای آن بوده که در دو نیمسال تحصیلی(94-95) و 12 جلسه ی آموزشی در قریب به 7 دبیرستان دوره های اول و دوم شهر شیراز، تدریس بدین شیوه اجرا شده است.نتایج اجرای طرح های ما در کلاس درس که به موجب تدریس بر مبنای این شیوه؛ ایجاد شوق و علاقه یادگیری در دانش آموزان ، پرورش خلاقیت و مشارکت آنها در قالب کار گروهی، تنظیم فعالیت های کلاسی به صورت منطقی و هدفمند و مدیریت زمان با برقراری نظم فکری و ساماندهی فرایند تدریس را در پی خواهد داشت. طرح یادگیری نیز برای دبیران با تجربه در معرفی افق های جدیدی از تدریس فیزیک و به منظور کاربردی تر نمودن آموزش فیزیک در زندگی و ایجاد شور و علاقه یادگیری در دانش آموزان و مشارکت آنها در امر تدریس که در نهایت کلاسی پویا و فعال را رقم خواهد زد؛ مفید واقع خواهد شد.
بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایۀ مدارس ابتدایی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی راهبردهای تدریس اثربخش در کلاس های چندپایه مدارس ابتدایی بوده است. با توجّه به اینکه در کلاس های چندپایه، سطوح تحصیلی دانش آموزان متفاوت است، به استراتژی های یاددهی-یادگیری گوناگون نیاز است تا تدریس موثر واقع شود. روش پژوهش حاضر، کیفی، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و متن کاوی است. ادبیات و سوابق موضوع تحقیق با مراجعه به مقاله های علمی-پژوهشی و سایر مقاله ها، کتاب ها، در حوزه تدریس در کلاس های چندپایه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر کودکی با توانایی، نیاز و ویژگی های منحصر به فردی برای یادگیری وارد کلاس می شود. این بدین معناست که معلّم نیازمند تدوین و اجرای راهبردهای تدریسی است که وی را قادر به پرداختن به نیازها، ظرفیت ها، علائق و توانمندی های هر یک از کودکان کند. شناخت دانش آموزان زمان بر است، امّا یک معلّم کلاس درس چند پایه می تواند کاری کند که کلاس درس برای یادگیری دانش آموزان منحصر به فرد شود؛ در این راستا راهبردها، رویکردها و نکات موثر بی شماری وجود دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: استفاده از محتوای مناسب و انعطاف پذیر، استفاده از یادگیری متناسب با سرعت هر یک از دانش آموزان، توجّه بیشتر به دانش آموزانی که نیاز به آموزش ویژه دارند، تدریس به همه گروه ها با یکدیگر، تدریس به یک پایه در حالی که پایه های دیگر مستقلانه در حال فعالیت هستند، تدریس یک موضوع به تمامی پایه ها با سطوح سختی متفاوت، تدوین فعالیت برای گروه هایی که به آن ها تدریس نمی شود و ... .
بررسی عوامل مؤثر در استقرار مدرسه زندگی در مدارس ابتدایی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
71 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در استقرار مدرسه زندگی در مدارس ابتدایی است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش 302 نفر از آموزگاران مدارس ابتدایی شهر خرم آباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه بازپاسخ تعیین شاخص های استقرار مدرسه زندگی ویژه متخصصان و پرسش نامه محقق ساخته مدرسه زندگی ویژه آموزگاران با ضریب آلفای کرونباخ89 /0 بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. تغییر نگاه والدین، دانش آموزان، معلمان و نظام آموزش وپرورش به مدرسه؛ نیروی انسانی مجرب و خلاق؛ طراحی برنامه درسی جامع؛ تغییر فرایند یاددهی و یادگیری؛ تجدیدنظر در اهداف آموزشی و درسی؛ هماهنگ کردن با بخش های مختلف (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) جامعه؛ تغییر ساختار آموزش وپرورش از نظام بسته به نظام باز؛ فضای آموزشی متناسب؛ تغییر در محتوای آموزشی و تخصیص بودجه مناسب، عوامل استقرار مدرسه زندگی را تبیین کردند.
تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی تاب آوری ویژه مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه آموزشی تاب آوری ویژه مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی انجام شد. روش: پژوهش به روش کیفی از نوع تحلیل کیفی متن صورت گرفت. جامعه پژوهشی شامل کتاب ها و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در دسترس در حوزه آموزش تاب آوری، مدل ها و الگوهای تاب آوری در 20 سال اخیر، متخصصان تاب آوری و مادران دارای فرزند با اختلال فلج مغزی بود. انتخاب از میان منابع کتابخانه ای شامل تمامی منابع مرتبط بود، انتخاب از میان متخصصان به روش گلوله برفی و انتخاب از میان مادران به روش در دسترس صورت گرفت. در نهایت، 12 متخصص و 8 مادر در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون از نوع شبکه مضامین استفاده شد. اعتبارسنجی مضامین با روش های نظر ممیز بیرونی و محاسبه شاخص CVR صورت گرفت. یافته ها: نشان داد که ضرورت های آموزشی مادران در 6 محور قالب بندی می شود. این 6 محور شامل: 1. ضرورت آشنایی مادران با مفهوم تاب آوری، عوامل مؤثر بر آن و ویژگی های افراد تاب آور، 2. آشنایی با عوامل حمایتی درونی و بیرونی در ارتقاء تاب آوری، 3. نقش افکار منفی و تحریف های شناختی و راهکارهای مقابله با آنها در تاب آوری، 4. لزوم به کارگیری راهبردهای تنظیم هیجان کارامد در مواجهه با مشکلات، 5. نقش معنویت در تاب آوری و معنایابی در رنج و 6. آشنایی مادران با فرایند هدف گذاری و نقش آن در تاب آوری می باشد. برای این 6 محور، 12 جلسه آموزشی تعریف شد.
بررسی میزان انطباق برنامه ی درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران مدارس متوسطه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آگاهی از میزان انطباق عناصر نه گانه ی برنامه ی درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران متوسطه شهر اهواز و تبیین دلایل انطباق یا عدم انطباق این عناصر نه گانه با صلاحیت های حرفه ای موردنیاز دبیران بود. روش پژوهش آمیخته ( طرح تبیینی) بود. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کمی را کلیه ی مدیران، مدرسان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و دبیران مدارس متوسطه شهر اهواز، فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان استان، تشکیل می داد. در بخش کمی، نمونه ی موردمطالعه براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای 269 نفر انتخاب شدند. در بخش کیفی روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه ی محقق ساخته و در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختمند بود. براساس نتایج بخش کمی بین عناصر اهداف، محتوا، فعالیت های یاددهی-یادگیری و گروه های یادگیری برنامه ی درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران انطباق وجود داشت؛ اما بین عناصر زمان، مواد آموزشی، فضای آموزشی و روش های ارزشیابی انطباق لازم وجود نداشت. در بخش کیفی، به منظورتبیین نتایج بخش کمی، مصاحبه ها بر مبنای رویکرد تحلیل محتوای کیفی به روش استقرائی تحلیل شده و دلایل انطباق یا عدم انطباق هر یک از عناصر نه گانه ی برنامه ی درسی دانشگاه فرهنگیان با صلاحیت های حرفه ای دبیران تبیین گردیده است.
بررسی شخصیّت های روان رنجور رمان بیروت ۷۵ غاده السّمان بر اساس نظریه کارن هورنای
حوزههای تخصصی:
بُعد شخصیّت یکی از ابعاد مهّم، وسیع و جذّاب وجود آدمی می باشد. هنگامی که انسان، تحت تأثیر تنش های درونی و بیرونی، دچار اضطراب و ناآرامی شود، این ناآرامی ها به ساختار شخصیّت وی نفوذ می کنند و موجب خواهند شد که ساختار شخصیّتی فرد مختل شود. غاده السّمان، نویسنده زن معاصر عرب، نیز به علّت زندگی در اوضاع جنگ و آشوب، دچار اضطراب واقع شده و سال های پرآشوب بیروت را با تمام وجود لمس کرده است. به همین علّت این آشفتگی های درونی در نوشته های او نمود یافته اند. بیروت ۷۵ نخستین رمان غاده السّمان، تصویری از بیروت در آستانه ی جنگ داخلی است. از آنجایی که نظریه شخصیّت خانم کارن هورنای، یکی از مهمّ ترین نظریه های شخصیّت است که مورد توجّه پژوهشگران حوزه ادبیّات قرار گرفته است، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی و در چهارچوب این نظریه به بررسی و تحلیل شخصیّت های اصلی رمان بیروت 75، فرح، یاسمینه، طعان، ابوالملا و ابوالمصطفی، پرداخته است. بر اساس یافته های پژوهش، فرح دارای شخصیّت روان رنجورانه پرخاشگر هورنای است. یاسمینه راهبه که به سرنوشتی تلخ دچار می شود دارای شخصیت مطیع نظریه هورنای است. ابوالملا که برای آزادی دخترانش دست به دزدی می زند نیز دارای شخصیّتی مطیع است. طعان که ابتدا فاقد شخصیّت های روان رنجور است، به جرم باسواد بودن مجبور به جدایی از قبیله اش می شود؛ دارای شخصیتی جدا شد. ابومصطفی هم که برای رسیدن به اهدافش دست به انتحاری می زند دارای شخصیت پرخاشگر ازنظر نظریه کارن هورنای می باشد.
ارزیابی و اولویت بندی مولفه های آموزش مجازی مبتنی بر شبکه شاد در دوران کرونا از دیدگاه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و اولویت بندی مولفه های آموزش مجازی مبتنی بر شبکه ی شاد در دوران کرونا از دیدگاه دانش آموزان بود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 1 و 2 شهر اراک بود که از بین آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری آموزش مجازی مبتنی بر شبکه شاد از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصین تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و با مقدار 72/0 تأیید شد. براساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای از نظر دانش آموزان متوسطه میانگین مؤلفه های ویژگی های فردی یادگیرنده، میزان رضایت و علاقه به آموزش مجازی، ویژگی های مدرس و شیوه تدریس، زیرساخت و فناوری و دسترسی با میانگین بیشتر از حد متوسط (3)، مطلوب ارزیابی شدند (01/0 >P)، ولی میانگین مؤلفه ویژگی شبکه شاد با میانگین کمتر از حد متوسط (3)، مطلوب ارزیابی نشد 01/0 >P). براساس نتایج آزمون رتبه ای فریدمن بیشترین رتبه میانگین مربوط به عامل ویژگی های فردی یادگیرنده با رتبه 92/3 و کمترین رتبه میانگین مربوط به عامل ویژگی شبکه شاد با رتبه 92/1 بود. عامل های ویژگی های مدرس و شیوه تدریس (26/3)، زیرساخت و فناوری و تدریس (97/2)، میزان رضایت و علاقه به آموزش (89/2) در رتبه های دوم، سوم و چهارم قرار داشت.
ساخت و اعتباریابی مقیاس برنامه درسی پایدار در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی مقیاس برنامه درسی پایدار در نظام آموزش عالی ایران بود. پس از طراحی مقیاس اولیه بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی، اعتبار صوری آن سنجیده شده و سپس، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 400 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز انتخاب و مقیاس بین آنان توزیع گردید. برای اعتبار محتوایی مقیاس از تحلیل گویه، برای اعتبار سازه آن از تحلیل عامل تاییدی و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. با توجه به بار عاملی زیرمقیاس های منطق (65/0)، هدف (78/0)، (83/0)، روش های یاددهی - یادگیری(85/0)، مواد و منابع آموزشی (86/0)، فعالیت های یادگیری(84/0)، زمان (78/0)، فضا (76/0)، گروه (89/0) و ارزشیابی (73/0)، اعتبار سازه مقیاس تأیید گردید و با توجه به همبستگی معنادار زیرمقیاس های ده گانه برنامه درسی با نمره کل مقیاس و زیرمقیاس ها با گویه های مربوطه، اعتبار محتوایی نیز تایید شد. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس برنامه درسی (97/0) و زیرمقیاس های منطق (93/0)، هدف(93/0)، محتوا (87/0)، روش های یاددهی - یادگیری (79/0)، مواد و منابع آموزشی (95/0)، فعالیت های یادگیری (88/0)، زمان (92/0)، فضا (78/0)، گروه بندی (77/0) و ارزشیابی (93/0)، پایایی مقیاس و زیرمقیاس های آن نیز مورد تایید قرارداد.
اعتبارسنجی حلقه ی کندوکاو اخلاقی در تربیت اخلاقی دانشجویان و اثرسنجی آن بر میزان رفتارهای جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اعتبار حلقه ی کند وکاو اخلاقی در تربیت اخلاقی دانشجویان و تاثیر این شیوه آموزشی بر گرایش به رفتارهای جامعه پسند بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشى بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش، دانشجویان دوره کارشناسی همه دانشگاه های شیراز بودند. شرکت کنندگان نهایی پژوهش شامل ۱۴ نفر در گروه آزمایش (حلقه کندوکاو اخلاقی) و ۱۸ نفر در گروه کنترل (کلاس های رسمی درس اخلاق) بودند که به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و رود، پرسش نامه ی همدلی دیویس، پرسش نامه ی چند بعدی رفتار جامعه پسند نیلسون و همکاران و ۴ بعد از پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی گرایش های جامعه پسند کارلو و همکاران بود. این پرسش نامه ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردیدند. تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد پس از اجراى دوره آموزشى، تفاوت معنی دارى در تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تفکر مراقبتی و رفتارهای جامعه پسند در گروه حلقه ی کندوکاو اخلاقی نسبت به گروه کنترل ایجاد شد. نتایج نشان داد که حلقه ی کندو کاو اخلاقی، از اعتبار لازم جهت ارتقاء تفکر انتقادی، تفکر خلاق و تفکر مراقبتی در دانشجویان برخوردار است. همچنین این شیوه ی آموزشی به جهت آن که به همه ی ابعاد وجودی (از جمله بعد شناختی، عاطفی و هیجانی، زیبایی شناسی و رفتار) در تربیت اخلاقی توجه دارد و مبتنی بر فهم و گفتگوی جمعی بنا شده است، بر رفتار جامعه پسند دانشجویان به عنوان شاخصی از رفتار اخلاقی، تاثیر معنی داری دارد. بنابراین حلقه ی کندوکاو اخلاقی از اعتبار کافی برخوردار است و در تربیت اخلاقی دانشجویان نیز اثربخش است.
شناسایی مؤلفه های شایستگی معلمان و ارائه چارچوبی جهت ارزشیابی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶
91 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های شایستگی معلمان و ارائه ی چارچوبی جهت ارزشیابی آنان بود. این پژوهش در سال 1399 و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی انجام شد. جامعه آماری متخصصان علوم تربیتی و منابع مکتوب بودند که 11 نفر از متخصصان با استفاده از روش هدفمند و 20 منبع بعد از فیلترگذاری انتخاب شدند. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان و فیش برداری از منابع برای گردآوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها بعد از مشخص شدن جملات کلیدی متون، به ترتیب کدها، زیر مقولات و مقولات تعیین شدند. در این پژوهش واحد ثبت "مضمون" بود. برای اطمینان از روایی یافته ها، از روش "بررسی توسط اعضا" و برای پایایی، از روش پایایی "توافق بین دو کدگذار" استفاده شد. در انتهای تحلیل محتوای استقرایی و با مقایسه ی مستمر کدهای به دست آمده، پنج مولفه شایستگی جهت ارزشیابی معلمان استخراج شد. این مولفه ها عبارتند از: مهارت تربیتی، دانش تخصصی، صلاحیت اخلاقی و سلامت جسمانی و روانی و وضعیت دانش آموزان؛ که این شایستگی ها را می توان با روش های مشاهده ی کلاس، فرم ارزشیابی عملکرد، نمونه کارهای معلمی و نمرات استاندارد دانش آموزان بررسی کرد. نتایج نشان داد به منظور آگاهی از کیفیت فعالیت معلمان، به جای تمرکز بر یک عامل، باید سیستم ارزشیابی موثر و مشخص استفاده کرد تا ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف معلمان، برنامه ریزی منطقی برای بهبود شرایط انجام شود.
پیش بینی همدلی عاطفی بر اساس تنظیم هیجان و خودکنترلی در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۵۱
159-176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی همدلی عاطفی بر اساس تنظیم هیجان و خودکنترلی در معلمان انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان شهر سنندج در سال 1396 بود که از میان آنان 425 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003)، خودکنترلی (نیک منش، 1386) و همدلی عاطفی متعادل (مهرابیان و اپستاین، 1972) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که میان سرکوبی هیجان و همدلی عاطفی رابطه منفی وجود دارد (0/05 P< ) و میان تکانشی بودن، عمل به وظایف ساده، جستجوی مخاطره و فیزیکی بودن در مقابل ذهنی بودن با همدلی عاطفی رابطه منفی وجود دارد (0/01 P< ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که متغیر سرکوبی هیجان و متغیرهای عمل به وظایف ساده، جستجوی مخاطره و فیزیکی بودن در مقابل ذهنی بودن از مؤلفه های خودکنترلی معنادارند ( 0/05 P< ) . با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت سرکوبی هیجانات و خودکنترلی پایین عواملی اند که می توانند در همدلی عاطفی مشکل ایجاد کنند. از این رو، مدنظر قرار دادن آموزش تنظیم هیجان و خودکنترلی می تواند به افزایش همدلی عاطفی در معلمان کمک کند.
تأثیر آموزش های پیش دبستانی بر میزان احترام به خود دانش آموزان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۵
159 - 178
حوزههای تخصصی:
آموزش های پیش دبستان می توانند تأثیر بسزایی در جنبه های مختلف رشد و ابعاد شخصیتی کودکان به خصوص در ابعاد روانی و زندگی فردی و اجتماعی آنان داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش های پیش دبستانی بر میزان احترام به خود دانش آموزان پایه اول ابتدایی به روش پس رویدادی بر روی 100 نفر از دانش آموزان پیش دبستانی رفته و نرفته پایه اول شهرستان ساوه انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد احترام به خود پوپ و همکاران (1989) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی (tمستقل، تحلیل واریانس یکطرفه و آنوا)، مورد تحلیل قرار گرفت یافته های بدست آمده حاکی از آن بود که میانگین احترام به خود در ابعاد تحصیلی، جسمانی و اجتماعی در کودکانی که دوره پیش دبستانی را گذارنده اند نسبت به گروهی که این دوره را نگذرانده اند، بالاتر است و تفاوت معنی داری بین میزان احترام به خود خانوادگی و همچنین احترام به خود در دانش آموزان دختر و پسر یافت نشد.
اثربخشی بحث گروهی و ایفای نقش بر مهارت جرئت ورزی در دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۷ بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۰
1 - 14
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی اثرات آموزش بحث گروهی و ایفای نقش بر توانایی ابراز وجود 68 دانش آموز ( 34 پسر و 34 دختر) پایه دوم راهنمایی شهر همدان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در قالب یک طرح پیش آزمون پسآزمون دوگروهی مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا با استفاده از پرسشنامه جرئت ورزی پیشآزمون اجرا و سپس مهارت جرئتورزی برای یک گروه با روش بحث گروهی و برای گروه دیگر با روش ایفای نقش آموزش داده وابسته t شد. در بخش آخر آزمایش پس آزمون اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمونهای مستقل نشان داد هر دو روش آموزشی بحث گروهی و ایفای نقش بر مهارت های t و جرئتورزی اثرگذارند، اما از نظر میزان تأثیرگذاری بر توانایی ابراز وجود تفاوتی بین روشهای بحث گروهی و ایفای نقش وجود نداشت. به نظر می رسد در بحث گروهی و ایفای نقش فرایندهای شناختی و عاطفی تغییر کرده و از این رو توانایی ابراز وجود تحت تأثیر قرار م یگیرد.
اثربخشی روش تدریس جیگ ساو و سنتی بر اضطراب- نگرش و عملکرد درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
79 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف مقایسه اثربخشی روش تدریس جیگ ساو و سنتی بر اضطراب ریاضی، نگرش به ریاضی و عملکرد درس ریاضی دانش آموزان نهم متوسطه اول شهرستان سردشت با استفاده از روش تحقیق شبه آزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نهم متوسطه اول شهرستان سردشت به تعداد 682 نفر بود که 40 نفر در دو گروه 20 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. روش: برای گردآوری داده ها از ﻣﻘیﺎس اﺿﻄﺮاب ریﺎﺿی ﺑﺎﻟﻮﮔﻠﻮ و زل ﻫﺎرت (2007)، مقیاس نگرش ریاضی فنما – شرمن (2000) و آزمون معلم ساخته عملکرد تحصیلی درس ریاضی استفاده شد و جهت آگاهی از میزان اثربخش بودن یا نبودن یادگیری مشارکتی از الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو استفاده گردید. مداخله تدریس ریاضی با روش جیگ ساو به مدت 12 جلسه گروهی (هر هفته دو جلسه) به صورت جلسات 40 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون آنالیزکواریانس یکراهه با رعایت پیش فرض ها تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو و سنتی بر اضطراب ریاضی، نگرش به ریاضی و عملکرددرس ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد و نتیجه گیری می شود الگوی یادگیری مشارکتی جیگ ساو به عنوان یکی از روش های مؤثر در مدارس جهت کاهش اضطراب ریاضی، نگرش مثبت به ریاضی و افزایش عملکرددرس ریاضی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
مقایسه اثربخشی آموزش والدگری مثبت و مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش والدگری مثبت و مدیریت والدین می توانند روش هایی مؤثر برای حل مشکلات رفتاری کودکان باشند. در این بین، مقایسه اثربخشی این دو روش، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش والدگری مثبت و مدیریت والدین بر مشکلات رفتاری کودکان انجام گرفت. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان دختر مبتلا به مشکلات رفتاری مدارس ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 98 بود که از بین آنها، تعداد 45 والد که دارای کودک مبتلا به مشکلات رفتاری معنادار بودند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفر )دو گروه آزمایش و یک گروه گواه( جایدهی شدند. پرسشنامه مقیاس کانرز والدین در هر سه مرحله مطالعه، روی هر سه گروه اجرا شد. آموزش والدگری مثبت طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، و آموزش مدیریت والدین طی 12 جلسه 90 دقیقه ای روی افراد گروه های آزمایش اجرا شد و افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان، داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که در مقایسه دو روش آموزشی، تفاوت معناداری مشاهده نشد ) 05 / .)P < 0 بدین معنا که آموزش والدگری مثبت و مدیریت والدینی، تأثیر یکسانی بر خرده مقیاس های مشکلات رفتاری کودکان داشته است؛ ولی تفاوت بین گروه های آزمایشی با گروه گواه در خرده مقیاس های اختلال رفتار هنجاری ) 05 / )F = 5/07 , P > 0 و بیش فعالی-تکانشگری ) 05 / F=4/52 , P> 0 ( معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، هر دو روش والدگری مثبت و مدیریت والدین از کارآیی لازم برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان برخوردارند. در همین راستا، نتایج مطالعه حاضر، حا کی از عدم وجود تفاوت مشخص در میزان اثربخشی والدگری مثبت و مدیریت والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان است.