فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۴۱ تا ۱۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوره متوسطه دوم بعضی از مباحث فیزیک، مفهومی هستند و کاربرد های فراوانی از آن ها در محیط مشاهده می شود. در تدریس این مفاهیم مشاهده می شود که دانش آموزان ضعف هایی دارند. از این رو معلمان در فرآیند آموزش با مشکلاتی مواجه می شوند. برای رفع این گونه ضعف های آموزشی، ابتدائی ترین گام شناسایی آن ها می باشد. مبحث حرکت دایره ای یکنواخت در پایه دوازدهم رشته ریاضی از جمله مباحث مهم در دینامیک است. از آن جایی که این نوع حرکت در مسیرغیر مستقیم انجام می شود. امکان بروز اشتباهاتی برای دانش آموزان وجود دارد. هدف از این پژوهش بر روی دانش آموزان پایه دوازدهم رشته ریاضی مدرسه شهید فکوری منطقه 14 شهر تهران، شناسایی برخی از ضعف های آن ها در مبحث حرکت دایره ای یکنواخت و تحلیل نیرو و شتاب مرکز گرا است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه شناسایی ضعف ها می باشد. داده های بدست آمده به صورت کیفی تحلیل و بررسی شده است، که نتایج نشان می دهد دانش آموزان در تشخیص نوع حرکت از منظر سینماتیک و شناسایی نیرو به عنوان عامل حرکت از دیدگاه دینامیکی دچار اشکالاتی هستند. تصویر سازی حرکت دایره ای برای دانش آموزان در فرآیند آموزش، بدون بهره مندی از ابزار های آموزشی، احتمال کج فهمی در تشخیص نیروی مرکز گرا و تحلیل شتاب مرکز گرا و سرعت در حرکت دایره ای یکنواخت را افزایش داده است.
Weaving Reflexivity and Revealing of the Self in Online Foreign Language Practice
حوزههای تخصصی:
In the context of collaborative online foreign language practice, we look at how metacognition and revealing of the self-combine when the full potential of the digital tools are put to use. We present a qualitative study of a corpus of written contributions by English as a foreign language distance French learners and look into a model for teaching and learning in which emotions are integrated. We study how expression of emotion and commenting on learning are combined in the learners’ discourse. Throughout our study, various appropriation regimes appeared, such as redundancy, in which the student publishes the same message on the forum and on the learning diary, or progressive appropriation, in which the student goes from a descriptive post about vocabulary to a post including the use of the first person pronoun “I”, to a socio-affective post using exclamation marks and reference to the family. There were cases where references to cognitive processes, inclusion of the peers, revealing of the self and use of technology form an intricate cognitive-socio-affective weaving. We relate this weaving to maximum engagement of the learner at the heart of a community of trust, and make an attempt at modeling this engagement.
بررسی عملکرد سال اول تدریس نومعلمان فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان: مطالعه موردی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی عملکرد سال اول تدریس نومعلمان فارغ التحصیل دانشگاه فرهنگیان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. اعضای جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران، معاونین، نمایندگان معلمان و نمایندگان انجمن اولیا و مربیان، سرگروه های آموزشی، راهنمایان آموزشی و کارشناسان مربوطه در سازمان آموزش و پرورش بود. برای انجام نمونه گیری، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله-ای استفاده شد. در مجموع تعداد 125 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پایایی این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه گردید. روایی پرسشنامه نیز به تأیید متخصصین حوزه تخصصی و کارشناسان آموزش و پرورش رسید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عملکرد دبیران در چهار بعد: طراحی و آماده سازی برای تدریس، محیط یادگیری اثربخش، آموزش مناسب به دانش آموزان، مسئولیت های حرفه ای معلمی مطلوب بوده است و در زمینه رتبه-بندی ابعاد عملکرد دبیران نیز نتایج نشان داد که مسئولیت های حرفه ای معلمی، محیط یادگیری اثربخش ، طراحی و آماده سازی برای تدریس و آموزش مناسب به دانش آموزان در رتبه اول تا چهارم قرار دارند. همچنین نتایج نشان داد که بر اساس نظرات گروه های مختلف عملکرد این دسته از نومعلمان مطلوب بوده است.
اثر بخشی آموزش امید بر درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوشبینی تحصیلی در دانش آموزان دچار اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش امید بر درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل40 دانش آموز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (گروه آزمایش 20 نفر) و (گروه کنترل 20 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درگیری تحصیلی، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی بود. گروه آزمایش به مدت نه جلسه ۶۰ دقیقه ای و به صورت گروهی تحت آموزش شیوه نامه امید مبتنی بر نظریه اسنایدر قرار گرفت. داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش امید بر درگیری شناختی (001/0≥p)، فرسودگی تحصیلی (001/0≥p) و خوش بینی تحصیلی (001/0≥p) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثر داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش امید می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری استفاده شود.
مدل یابی ساختاری تأثیر امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خودکار آمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
73 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خودکار آمدی تحصیلی بود که با روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جامعه آماری دانش آموزان متوسطه اول عشایر استان سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 99-1398، شامل 953 که 300 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه های امید تحصیلی خرمایی و کمری (1396)، درگیری تحصیلی ریوو تیسنگ (2011) و خودکارآمدی تحصیلی میگلی و همکاران(2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار لیزرل صورت گرفت. نتایج نشان داد که امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی اثر مستقیم (55/0B=)، امید تحصیلی بر خود کارآمدی تحصیلی اثر مستقیم (59/0B=)، امید تحصیلی بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خود کار آمدی تحصیلی اثر غیر مستقیم (26/0B=) دارد. بر اساس یافته های پژوهش، بالا بودن امید تحصیلی دانش آموزان عشایر نقش مؤثری در درگیری تحصیلی آنان داشته، بنابراین پیشنهاد می گردد، برنامه هایی جهت افزایش امید تحصیلی دانش آموزان طراحی و اجرا گردد.
نگرش دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان تیران و کرون نسبت به آموزش درس هندسه به شیوه فن هیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳۹
75 - 100
حوزههای تخصصی:
نظریه فن هیلی یک مدل یادگیری است که انواع متفاوت تفکر را که دانش آموزان هنگام روبه رو شدن با اشکال هندسی تجربه می کنند عرضه کرده و از مرحله برخورد بصری با شکل هندسی تا درک صوری اثبات هندسی را شامل می شود. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روش های نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریه فن هیلی بر نگرش دانش آموزان دبیرستانی بود. نمونه آماری این پژوهش را یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در یک دبیرستان دیگر به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در دبیرستان دیگر به عنوان گروه کنترل تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای اطمینان از معادل بودن گروه ها و همگن کردن کلاس ها، از نمرات ریاضی یک و نمرات خام هوش به عنوان متغیرهای همگام در آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش عبارت اند از: آزمون رِیون برای سنجش هوش، نمرات ریاضی یک، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریه فن هیلی، و پس آزمون تشریحی هندسه بود. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس بر مبنای نظریه فن هیلی بر نگرش فراگیران، تأثیر مثبت دارد. گروه ها قبل از اعمال متغیر مستقل، همسان بودند و تفاوت معنی داری بین آن ها از نظر هوش و توانائی ریاضی وجود نداشت. اما بعد از طی دوره آزمایش، بین نمرات هندسه آن ها تفاوت معنی دار دیده شد که می توان آن را به روش آموزش مربوط دانست. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش از آنجای که آموزش مبتنی بر نظریه فن هیلی باعث نگرش مثبت فراگیران در یادگیری درس هندسه می شود، استفاده از این روش به دبیران هندسه دبیرستان ها پیشنهاد می شود.
رویکرد میان رشته ای در حوزه یادگیری و آموزش زبان عربی
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به پیشرفت جوامع و رشد روزافزون دانش و علوم موجب گردیده که شیوه های آموزش سنتی محور دیگر جوابگوی یادگیرندگان نباشد. از اینرو روی آوردن به رویکردهای نوین آموزشی و تفکر میان رشته ای که طی آن مرزبندی میان حوزه های دانش کنارگذاشته و فرصت های یادگیری به شیوه های متفاوت با رویکردهای میان رشته-ای تنظیم می شود، ضروری به نظر می رسد. استفاده از روش های سنتی در آموزش زبان عربی و تخصص گرایی آن موجب شده است که فراگیران از ظرافت ها و قابلیت های آن باز بمانند و با چالش هایی در یادگیری روبرو شوند. بر این اساس، یکی از ضرورت های یاددهندگان، پرورش مهارت های میان رشته ای در زمینه آموزشی است. مقاله حاضر ضمن بررسی پیشینه و چیستی و چرایی میان-رشته ای، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی می کوشد ضمن درهم آمیختن دو رویکرد نظری و کاربردی، آن را در آموزش زبان عربی مورد بررسی قرار دهد و نقاط ضعف و قوت آن را بیان کند. هدف مقاله ارتقای کیفیت یادگیری در آموزش زبان از خلال برنامه های میان رشته ای است و براین باور است که می توان از تخصص گرایی و تفکر میان رشته ای به عنوان راهبردی برای آموزش زبان عربی نام برد که تجارب کلیدی برای فراگیران در یادگیری فراهم می کند و به این نتیجه می رسد که میان رشته ای بر وحدت علوم در حوزه های مختلف تاکید می ورزد و در حوزه یادگیری و آموزش زبان عربی، محدودیت ها و کاستی های روش تخصصی گرایی را برطرف می کند، و می تواند امکانات پژوهشی جدیدی برای حوزه های آموزشی فراهم آورد. و در انتها ملاحظاتی که می بایست در آموزش زبان عربی مورد لحاظ قرارگیرد، در قالب پیشنهادات کاربردی ارائه می کند.
بررسی آمادگی فراگیران جهت شرکت در دوره های برخط آزاد انبوه (موک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی آمادگی فراگیران جهت شرکت در دوره های برخط آزاد انبوه(موک)، به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی نظری آن بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از رویکرد مبتنی بر پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 25 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزه دوره های برخط آزاد انبوه(موک) بودند. انتخاب مشارکت کنندگان بر حسب تجربه و نیز آشنایی کلی با موضوع صورت گرفت. داده ها از طریق مصاحبه، به روش هدایت کلیات و به صورت نیمه ساختاریافته، گردآوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آمادگی فراگیران جهت شرکت در دوره های برخط آزاد انبوه(موک) شامل پنج مؤلفه اصلی: شایستگی های فنی، شایستگی های اجتماعی، شایستگی های یادگیری، شایستگی های فردی و شایستگی های نگرشی و فرهنگی؛ و هشت زیرمؤلفه است.نتیجه گیری: آمادگی فراگیران دوره های موک یک عامل مهم و تأثیرگذار در تبت نام، ادامه و پیگیری این نوع آموزش های آنلاین است که نیازمند شناسایی و بررسی است.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان پایه ششم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفیدانش آموزان پایه ششم انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر ماکو به تعداد 1760 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه هیجان های تحصیلی دانش آموز (AEQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله تاثیر معنی داری بر هیجان های تحصیلی مثبت به میزان 35 درصد و بر هیجان های تحصیلی منفی به میزان 54 درصد داشته است (05/0p<). با توجه به نتایج می توان مطرح کرد آموزش مهارت های حل مسئله تاثیر معنی داری بر افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی دانش آموزان پایه ششم داشته است.
تأثیر آموزش هوش هیجانی و هوش معنوی بر بهبود عملکرد زبان آموزان انگلیسی در مهارت های چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از هوش هیجانی و هوش معنوی جهت بهبود عملکرد زبان آموزان انگلیسی یک مؤسسه با استفاده از روش نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. علاوه بر این، اثر این مداخله بر روی سطح هوش هیجانی و هوش معنوی زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش تمامی زبان آموزان در سطح متوسط بسندگی در سال 1396 را در بر می گرفت و حجم نمونه برآورد شده 120 نفر بود که در 5 کلاس آموزشی در سطح متوسط زبان مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی (65 نفر) و گواه (55 نفر) قرار گرفتند. زبان آموزان گروه آزمایشی در شش جلسه ی هفتگی مورد مداخله ی هوش هیجانی و هوش معنوی، که برنامه آن توسط پژوهشگران بر پایه پیشینه نظری پژوهش تدوین شده بود، قرار گرفتند. اما گروه کنترل، تحت آموزش های رایج مؤسسه قرار گرفتند و مداخله ای در زمینه متغیرهای مستقل پژوهش دریافت نکردند. جهت سنجش هوش هیجانی زبان آموزان از پرسشنامه هوش هیجانی پتریدز و همکاران (2006) و جهت سنجش هوش معنوی آنها از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) استفاده شد. تحلیل آماری داده ها نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، گروه آزمایش دارای نمرات بالاتری در مهارت های مکالمه، شنیدن، نگارش و خواندن زبان انگلیسی بودند و شش جلسه ی مداخله ی هوش هیجانی و هوش معنوی موجب افزایش معنی دار این دو متغیر در پس آزمون نسبت به پیش آزمون گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، می توان مداخله ی هوش هیجانی و هوش معنوی را برای رشد مؤلفه های این دو متغیر و ارتقای عملکرد زبان آموزان انگلیسی در مهارت های چهارگانه به کار برد.
بررسی رابطه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه ای پیوند با مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵۳
۱۸۸-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی با واسطه گری پیوند با مدرسه بود. این پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 9321 نفر بود که از میان آنها 369 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان پرسشنامه های ادراک از محیط کلاس درس (فراسر و همکاران، 1996)، سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و پیوند با مدرسه (اسپرینگر و همکاران، 2009) را تکمیل کردند و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، ادراک از محیط کلاس درس با سرزندگی تحصیلی رابطه علی مستقیم دارد (0/01>p) و پیوند با مدرسه، ارتباط میان ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی را واسطه گری می کند (0/001>p). با توجه به اینکه ادراک از محیط کلاس درس و سرزندگی تحصیلی با یکدیگر رابطه علی دارند و پیوند با مدرسه نیز در رابطه میان این دو متغیر تأثیرگذار است، پیشنهاد می شود که برای سازگاری هرچه بهتر دانش آموزان با چالشها و تکالیف تحصیلی، تدابیری اتخاذ شود تا محیط یادگیری برای دانش آموزان مطلوب باشد و دانش آموزان احساس تعهد بیشتری نسبت به مدرسه داشته باشند. برای اثربخشی بهتر، مدیران نواحی و مناطق آموزش و پرورش با برگزاری دوره های ضمن خدمت و کارگاههای آموزشی، می توانند اهمیت و چگونگی شکل گیری ذهنیت درباره مدرسه، احساس تعلق پذیری و تعهد نسبت به مدرسه در دانش آموزان را برای کارکنان آموزشی و اجرایی مدارس تبیین کنند.
غنی سازی تجارب زبانی کودکان پیش دبستانی با تبار اقتصادی-اجتماعی پایین از طریق داستان خوانی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخله اولیه برای کاستن از مشکلات پایدار در زبان و ابعاد مرتبط با آن در کودکان در معرض خطر برای آسیب زبان از اهمیت برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی برنامه داستان خوانی مشارکتی بر رشد مهارت های زبانی کودکان پیش دبستانی با تبار اقتصادی و اجتماعی پایین انجام گرفت. این مطالعه به شیوه شبه آزمایشی با طرح دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا شد. از دو مرکز پیش دبستانی در شهرک احمدآباد مستوفی طی غربالگری چند مرحله ای، 30 نفر از کودکانی که نمره آزمون رشد زبان آن ها یک تا دو انحراف معیار زیر میانگین (85-70) بود با تشخیص مشکلات زبانی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش (15 نفر) در قالب 4 گروه کوچک، طی 30 جلسه 45 دقیقه ای به صورت سه جلسه در هفته برنامه داستان خوانی مشارکتی را دریافت کردند. برای گردآوری داده ها، نسخه فارسی آزمون رشد زبان و گفتار روایتی اجرا شدند . داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری و تک متغیری با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاکی از تاثیر معنادار (001/0P=) برنامه در افزایش مهارت های معنی شناسی، نحو و به طور کلی رشد زبان و بهبود گفتار روایتی در آزمودنی های گروه آزمایشی است. بررسی نمرات تفاضلی مرحله پس آزمون و پیگیری حاکی از پایداری اثربخشی برنامه مداخله است . بر این اساس برنامه داستان خوانی مشارکتی به عنوان یک برنامه پیشگیرانه و پلی در جهت کم کردن شکاف واژگانی برای کودکان در معرض خطر توصیه می شود.
بررسی تطبیقی رویکرد توسعه محور اسناد فرادستی نظام آموزش و پرورش ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تطبیقی رویکرد توسعه محور، دو سند فرادستی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکیه بوده و روش پژوهش تحلیل محتوا است. برای این منظور دو سند «2023 آموزش ملی» (ترکیه) و « تحول بنیادین آموزش و پرورش» (ج ا ایران) بررسی شد. از ابتدای مطالعه هر سند، فعالیت کدگذاری باز و محوری صورت گرفته و اشتراکات و افتراقات اسناد احصاء شد. قابلیت اعتماد از طریق بازکدگذاری پژوهشگر و بازکدگذاری توسط کدگذار دیگر بررسی و تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد افتراق های مهم رویکرد توسعه محور سند نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، ایدئولوژیک و دینی ، مذهبی بودن مفاهیم با جهت گیری فرهنگ اسلامی ایرانی است و در اسناد نظام آموزشی ترکیه مهم ترین افتراق در رویکرد توسعه محور رویکرد فلسفی با جهت گیری فرهنگ ملی بوده، همچنین به نظر می رسد؛ رویکرد سند آموزشی ترکیه به رویکردهای جهانی و نگاه اسناد ایرانی به تفکر ورویکردهای جهان اسلام، نزدیک تر بوده و نگاه جهانی و غربی کمتر مورد توجه بوده است. برخی عناصر مهم در رویکرد توسعه محور سند نظام آموزشی ترکیه، نظیر ترسیم الگوی توسعه مدرسه ای، الگوی فلسفی انسان محور، آماده سازی برای دنیای رقابتی، ارزش افزوده، ارزش های جهانی بیشتر با دیدگاه های غربی و مؤلفه ها و مفاهیم سند آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نظیر «حیات طیبه»، جامعه عدل مهدوی، بسیج، ارزش های معنوی و الهی، الگوی زندگی ائمه معصومین (ع)، رعایت موازین و معیار و چارچوب های قوانین اسلامی و همکاری با حوزه های علمیه و...با دیدگاه های جهان اسلام همخوانی دارد.
فراتحلیل اثر بخشی مداخله های آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
102-117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخله های آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان و مقایسه این تأثیر در دانش آموزان دوره های ابتدایی و متوسطه اول و دوم بود. بدین منظور از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مقاله هایی بود که اثر بخشی مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی را مورد بررسی قرار داده بودند و 15 مورد پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش، چک لیست فراتحلیل بود که 1222 شرکت کننده را در خود جای داده بود. پس از خلاصه کردن نتایج پژوهش ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رویکرد فراتحلیل هانتر و اشمیت ترکیب شده و طبق جدول کوهن تفسیر شدند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان،43/0بوده است (001/0 p< ). این میزان اثر در دوره ابتدایی32/0 (01/0 p< )، در دوره متوسطه اول45/0 (01/0 p< ) و در دوره متوسطه دوم 61/0 (001/0 p< ) به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی، بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این مداخلات بود. بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان مطابق جدول کوهن، بالاتر از متوسط می باشد. این میزان اثر در دانش آموزان دوره ابتدایی در سطح متوسط، در دانش آموزان دوره متوسطه اول، بالاتر از متوسط و در دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سطح بالا ارزیابی شد. اثر متغیرهای تعدیل کننده در دوره ابتدایی بالاتر از دوره های متوسطه اول و دوم بوده است.
بررسی دیدگاه فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان از میزان کارآمدی درس کارورزی در افزایش توان حرفه ای دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
217 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان از میزان کارآمدی درس کارورزی در افزایش توان حرفه ای دانشجومعلمان بود. پژوهش از نوع کیفی و با روش پدیدارشناسی اجرا شد. اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شد. بر این اساس، از بین فارغ التحصیلان سال های 1398 و 1399 کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، 20 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها، با الگوی هفت مرحله ای کلایزی (1978) و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته ها در 5 بعد: «محتوای برنامه درسی کارورزی، توسعه دانش ها و مهارتهای حرفه ای»، «تقویت سواد دیجیتالی»، «تقویت اخلاق حرفه ای» و «تقویت ساختار سازمانی » نشان دادکارورزی توان حرفه ای دانشجومعلمان را با مشارکت و تعامل فعال بین مدارس و دانشگاه، همکاری اساتید و معلمان راهنمای مجرب، فعالیت دانشجومعلمان در مدرسه و کلاس، تقویت سواد رسانه ای و فناوری اطلاعات، کسب دانشها و مهارتهای علمی و پژوهشی مورد نیاز معلمی، کسب فضائل اخلاقی افزایش داده و به تدریج آنان را برای ورود به عرصه معلمی در مدرسه تقویت می کند.
پاسخ به مداخله به عنوان نقشه راه فراگیرسازی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دانش آموزان با مشکلات یادگیری و رفتاری در یک روال هر روزه از آموزش عمومی خارج می شوند. اگرچه در این میان صداهایی مبنی بر آموزش این دانش آموزان در همان موقعیت عمومی (فراگیرسازی آموزشی) در کنار هم سالان شان به گوش می رسد، اما نحوه حمایت از نیاز های رفتاری و تحصیلی این دانش آموزان در قالب فراگیرسازی آموزشی هنوز مبهم است. در این مقاله با مروری کوتاه بر پیشینه تجربی پاسخ به مداخله، به تشریح علل اصلی ناکامی در فراگیرسازی آموزشی و راه حل های عرضه شده برای آن، در منابع اطلاعاتی پرداخته شده است. درواقع رویکرد پاسخ به مداخله در منابع اطلاعاتی به عنوان نقشه راهی برای اجرای فراگیرسازی آموزشی و رفع موانع پیش روی آن بیان شده است. به طورکلی، پاسخ به مداخله می تواند به عنوان رویکردی برای تسهیل فراگیرسازی دانش آموزان با مشکلات یادگیری و رفتاری در ایران به کار گرفته شود.
تأثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی تیم ملی رزمی کاران زن
منبع:
پژوهش در آموزش علوم ورزشی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تأثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی تیم ملی رزمی کاران زن بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تجربی و از نظر اجرا میدانی است. روش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و دارای گروه آزمایش و کنترل بود.. جامعه آماری تحقیق را کلیه رزمی کاران تیم ملی زنان تشکیل دادند. نمونه آماری به طور در دسترس انتخاب و حجم نمونه 60 نفر در نظر گرفته شد. نمونه آماری به دو گروه 30 نفره تجربی و کنترل تقسیم شد. برای جمع آوری داده های علاوه بر آموزش مهارت خودآگاهی از پرسشنامه خودکارآمدی شرر و سازگاری اجتماعی بل استفاده شد. نتایج نشان داد: آموزش مهارت خودآگاهی بر سازگاری اجتماعی (001/0p=، 468/3-t=) و بر خودکارآمدی (001/0p=، 876/3-t=) رزمی کاران تیم ملی زنان تأثیر دارد. آموزش مهارت خودآگاهی بر مولفه های عاطفی و اجتماعی سازگاری رزمی کاران تاثیر دارد، اما بر مولفه های سازگاری در خانه، سازگاری بهداشتی و سازگاری شغلی تأثیر ندارد.در نتیجه رزمی کاران با به کارگیری مهارت های خودآگاهی قادر خواهند بود به طور موثر و کارآمد با شرایط دشوار و مشکلات خویش ناشی از سازگاری عاطفی و اجتماعی مقابله کنند.
بررسی مدلی علی انعطاف پذیری، انسجام خانواده و تعهد هویت با نقش واسطه گری سبک های هویت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
13-30
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی مدلی علی از انعطاف پذیری و انسجام خانواده و تعهد هویت با واسطه گری سبک های هویت می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. 306 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های کازرون به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، با استفاده از پرسشنامه های انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک های هویت برزونسکی مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های حاصل با روش معادلات اندازه گیری و ساختاری به وسیله نرم افزار LISREL مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که انعطاف پذیری و انسجام خانواده دارای اثرات مستقیم و متفاوتی بر سبک های هویت اطلاعاتی، سبک هویت هنجاری و سبک هویت سردرگم-اجتنابی ست و سبک های هویت نیز دارای سهم های تبیین کنندگی متفاوتی بر تعهد هویت می باشد. نتایج نشان دهنده اهمیت مدل ارتباط والدین با فرزندان و نحوه اعمال قوانین معین در چارچوب خانواده در جریان فرآیند هویت یابی می باشد. در این راستا والدین و مشاوران مدارس می توانند بسیار تاثیرگذار باشند.
اثر بخشی بسته آموزشی خود تنظیمی فراشناختی بر مؤلفه های اهمالکاری تحصیلی (با نقش تعدیلی خودپنداره تحصیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
137 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی فراشناختی بر مؤلفه های اهمالکاری تحصیلی با نقش تعدیلی خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز انجام گرفت. از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای، بعد از غربالگری دانش آموزان دارای خودپندار ه بالا و پایین، تعداد 60 نفر گزینش و از طریق روش تصادفی به چهار گروه 15 نفری در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از «پرسش نامه های تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راثبلوم» (1984) و «پرسش نامه خودپنداره تحصیلی لیو و وانگ (2005) استفاده شد. در نگاه کلی نتایج حاصل از «تحلیل کوواریانس عاملی چندمتغیره» نشان داد که آموزش خودتنظیمی فراشناختی موجب کاهش مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی شده است. همچنین خودپنداره تحصیلی نقش تعدیل کننده ای در رابطه بین خودتنظیمی فراشناختی با اهمال کاری تحصیلی دارد (p≤ 0/01). این پژوهش، اهمیت استفاده از خودتنظیمی فراشناختی و در نظر گرفتن خودپنداره تحصیلی دانش آموزان را به عنوان منابع اساسی و مداخله گر مهم در فراهم کردن زمینه آموزش مؤثر و بهبود مؤلفه های اهمال کاری تحصیلی برای دانش آموزان آشکار ساخت؛ بنابراین با به کارگیری و آموزش خودتنظیمی فراشناختی و همچنین توجه به نقش تعدیلی خودپنداره تحصیلی می توان اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارت های سازمان دهی و فرزندپروری ذهن آگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی فرزندپروری مبتنی برمهارت های سازماندهی و فرزندپروری ذهن آگاهانه بر روابط والد-کودک و علائم کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 8-10 سال با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی هستند که در سال 1397-1398در مدارس عادی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند در این پژوهش 45 دانش آموز پسر با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی که بر اساس نظر روانپزشک کودکان و چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون - نولان و پلهام(SNAP-IV)، مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شدند به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یک گروه آزمایش 11 جلسه آموزش فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی وگروه آزمایش دیگر 8 جلسه فرزندپروری ذهن آگاهانه دریافت کردند. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، چهارمین ویرایش مقیاس سوانسون - نولان و پلهام(SNAP-IV) ومقیاس رابطه والد- کودک (CPRS) بر روی آن ها اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که فرزندپروری ذهن آگاهانه در مقایسه با فرزندپروری مبتنی برمهارت های سازماندهی بر روابط والد-کودک در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است(05/0P≤). همچنین فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی بر نارسایی توجه و نیز نارسایی توجه/ بیش فعالی کل در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است واین تأثیر در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است(05/0P≤). اما فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی بر روی علائم بیش فعالی/تکانشگری تاثیر معناداری نداشته است(05/0P≥). این مطالعه با آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری مبتنی بر مهارت های سازماندهی به عنوان یک مداخله، نتایج امیدوارکننده ای بر بهبود روابط والد-کودک و کاهش علائم کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی ارائه می دهد.