فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۲۱ تا ۱۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تفکر انتقادی با انگیزه پیشرفت در بین دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری 1093 نفر از دانشجویان دوره ی کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند می باشد که تعداد 288 نفر از این جامعه با روش نمونه گیری طبقه ای با نسبت های مساوی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) و انگیزه پیشرفت هرمنس می باشد. پایایی آزمون تفکر انتقادی با استفاده از آلفای کرونباخ 74% و پایایی پرسش نامه انگیزه پیشرفت هرمنس، 78% به-دست آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تفکر انتقادی با انگیزه پیشرفت رابطه مثبت معنی دار دارد و هر پنج مؤّلفه ی تفکر انتقادی، قادر به پیش بینی انگیزه پیشرفت می باشند.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه فرهنگیان منطقه2 کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه فرهنگیان منطقه2 کشور به عنوان سازمانی دارای تنوع فرهنگی انجام پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی کارکنان دانشگاه فرهنگیان منطقه 2 کشور در سال تحصیلی 91 -92 به تعداد 200 نفر که در وضعیت استخدامی فعال قرار داشتند، میباشد که از این تعداد با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 132 نفر به صورت تصادفی طبقهای برای گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه استاندارد (چهار عاملی) هوش فرهنگی و پرسشنامه استاندارد مدل والتون (8 مقوله) برای سنجش کیفیت زندگی کاری، میباشد که روایی آنها تأیید و پایایی آنها با استفاده از آزمون کرونباخ به ترتیب 0/84 و 0/85 به دست آمده است. فرضیههای پژوهش از روشهای مناسب آماری مورد آزمون قرار گرفته که با استفاده از رگرسیون چند متغیره، رابطه هوش فرهنگی و عوامل آن (فراشناختی، شناختی، انگیزشی، رفتاری) با کیفیت زندگی کاری، مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی وضعیت کمک طلبی پژوهشی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵
93-110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کمک طلبی پژوهشی در بین دانشجویان دختر و پسر گروه های مختلف آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در دو مقطع ارشد و دکتری انجام شد. تعداد کل جامعه آماری برابر با 8637 دانشجو (5644 دانشجوی ارشد و 2993 دانشجوی دکتری) بود. نمونه 425 نفری به روش سهمیه ای بر اساس مقطع تحصیلی، جنسیت و دانشکده انتخاب شد. بدین منظور ابتدا نسبت دانشجویان دختر و پسر مقطع دکتری و کارشناسی ارشد هر دانشکده در جامعه مشخص گردید و متناسب با این نسبت، تعداد مورد نیاز برای هر دانشکده در نمونه هم محاسبه شد. پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش کمک طلبی پژوهشی دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین دانشکده های مختلف از نظر مولفه های کمک طلبی پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد . میانگین دانشجویان دختر در مولفه ی کمک طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان پسر و میانگین دانشجویان پسر در مولفه ی اجتناب از کمک طلبی از میانگین دانشجویان دختر به طور معناداری بالاتر بود. میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد در دو مولفه نیاز به کمک طلبی پژوهشی و اجتناب از کمک طلبی، از میانگین دانشجویان دکتری و میانگین دانشجویان دکتری در مولفه کمک طلبی انطباقی از میانگین دانشجویان کارشناسی ارشد بالاتر بود. در نهایت با توجه به اینکه وجود ضعف در مهارت های پژوهشی از جمله عوامل کاهنده و بازدارنده هم در انجام و هم در کاربست نتایج پژوهش و نامعتبر شدن یافته های پژوهش می گردد، تعهد حرفه ای حکم می کند که پژوهشگر در صورت احساس نیاز، از راهبرد کمک طلبی استفاده نماید.
اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غنی شده با نقشه مفهومی و روش سنتی بر یادگیری، یادداری و بارشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. از بین تمام دانش آموزان کم توان ذهنی پایه سوم ابتدایی شهر تهران تعداد 30 نفر از آنها از راه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای هر گروه، نخست پیش آزمون یادگیری اجرا، سپس در گروه آزمایش، نخست معلم درس خود را (مباحث انواع مواد، اندازه گیری مواد، آب ها) به طور کامل به دانش آموزان ارائه داد و سپس از نقشه مفهومی به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش داده شده استفاده شد. اما معلم در گروه کنترل برای آموزش مفاهیم درس علوم به روش مرسوم خود ادامه داد. در پایان، پس آزمون یادگیری و بارشناختی و پس از سه هفته، آزمون یادداری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (007/0 >P). همچنین بین یادداری آنها با سطح معناداری تفاوت معناداری وجود دارد (004/0 >P). از نظر بارشناختی تحمیل شده بر حافظه دانش آموزان نیز، بارشناختی کمتری بر حافظه دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل وارد شد (001/0 >P). نتیجه گیری: استفاده از راهبرد آموزشی نقشه مفهومی به عنوان یک مداخله مبتنی بر فراشناخت می تواند باعث افزایش یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی و در نتیجه کاهش بارشناختی وارد شده بر حافظه این دانش آموزان شود.
مطالعه عامل روانشناختی اضطراب و تاثیر آن در اعتیاد به اینترنت در دانشجویان ترم اول مرکز آموزش عالی شهید رجایی فرخ شهر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه عامل روانشناختی اضطراب و تاثیر آن در اعتیاد به اینترنت در دانشجویان ترم اول مرکز آموزش عالی شهید رجایی فرخ شهر است.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل والدین و دانشجویان می باشد.که تعدادشان(60=N) است. با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به انتخاب داده ها می پردازیم. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسش نامه استاندارد شده که بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت تدوین شده است. پرسش نامه اینترنت دارای 20 سؤال و پرسش نامه اضطراب دارای 38 سؤال است. ضریب پایایی و روایی به ترتیب 88% ،60% - 71% به وسیله آلفای کرونباخ به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات در مباحث آمار توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و درصد فراوانی و رسم نمودار به توصیف عینی و واقعی داده ها پرداخته می شود. در مباحث آمار استنباطی (برون گروهی) با استفاده از رگرسیون چند متغیری تحلیل واریانس در گروه های مستقل و آزمون t.test و با استفاده از نرم افزارهای spss به تحلیل داده ها پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد که بین میزان وابستگی به اینترنت و اضطراب در دانشجویان رابطه وجود دارد.
بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه ساختاری سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. روش این تحقیق همبستگی و کلیه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران جامعه آماری این پژوهش بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 450 نفر تعیین شد که با روش تصادفی طبقه ای نسبی متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پنج مقیاس معتبر شامل: سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال، مقیاس مدیریت داتش لاوسون، مقیاس توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، مقیاس یادگیری سازمانی نیفه، و مقیاس عملکرد هرسی و گلداسمیت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 شاخصهای آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS مدلهای اندازه گیری، ساختاری، کلی، و فرضیه های تحقیق بررسی و آزمون شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که معیارهای مدل اندازه گیری (پایایی و روایی)، مدل ساختاری (معنی داری ضرایب Z، R2، و Q2)، و مدل کلی (GOF) در سطح مطلوب بودند. نتایج همچنین حاکی از تایید کلیه فرضیه های تحقیق در خصوص ارتباط بین متغیرها بود. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود برنامه ها و سازوکارهای اندیشیده شود که به ارتقاء وضعیت سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش، توانمندسازی روان شناختی، و یادگیری سازمانی منجر شوند.
مقایسه تعارضات زناشویی و ناگویی هیجانی در زنان نابارور و بارور
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
79 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تعارضات زناشویی و ناگویی هیجانی در زنان نابارور و بارور انجام گرفت. این مطالعه توصیفی – علی مقایسه ای بر روی 60 زن نابارور و 60 زن بارور به شیوه در دسترس انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس تعارضات زناشویی کانزاس و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو- 20 (20-TAS) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS و روش آماری تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت دو گروه بارور و نابارور در متغیر ناگویی هیجانی (01/0P<، 75/18F=) زیرمقیاس های مشکل در شناسایی احساسات (01/0 P<، 87/16F=) و مشکل در بیان احساسات (05/0P<، 80/3F=) معنادار است. زنان نابارور به طورکلی در معرض مشکلات روان شناختی جدی تری در مقایسه با زنان بارور قرار داشتند. با توجه به وجود این مشکلات در زنان نابارور، حضور روانشناسان در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و روش هم شاگردی بر اضطراب امتحان و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۳
55 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و روش هم شاگردی بر اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بهبهان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر از آنان انتخاب، و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 20 دانش آموز) قرار گرفتند.به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، گونزالز، تیلور، آلگازه و آنتون (1978) و اهمال کاری تحصیلی سواری (1390) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه های آزمایش تحت آموزش راهبردهای فراشناختی (6 جلسه 90 دقیقه ای) و روش هم شاگردی (6 جلسه 75 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو آموزش راهبردهای فراشناختی و روش هم شاگردی بر کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان اثربخش بودند (0.01p)، هم چنین نتایج نشان داد، آموزش راهبردهای فراشناختی نسبت به روش هم شاگردی، دارای تأثیر بیشتری بر بهبود اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بود (0.01p). لذا می توان از این آموزش ها در جهت کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بهره برد.
نقش رهبری تحولی مدیران مدارس در کامیابی شغلی معلمان با میانجی گری نقش فضای اخلاقی مدارس
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مهر ۱۴۰۱ شماره ۵۲
113 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری تحولی مدیران مدارس در کامیابی شغلی معلمان با میانجی گری نقش فضای اخلاقی مدارس ابتدایی دولتی شهرستان ایوان غرب بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و با استفاده از پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین(باس و آولیو(2000)) ،کامیابی شغلی (رادسیپ(1984)) و فضای اخلاقی(ویکتور و کون (1988)) اجرا شده است که روایی صوری و محتوایی آنها را متخصصان تأیید کردند و اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ رهبری تحول آفرین87%، کامیابی شغلی 89% و فضای اخلاقی 86% تایید شده است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان ابتدایی مدارس دولتی شهرستان ایوان غرب بودند که تعداد آنها 290 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه طبق جدول کرجسی و مورگان(1970)، تعداد 182 نفر انتخاب شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف ، ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 5% و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نهایتاً داده ها به کمک نرم افراز لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل فرضیه ها و سؤال ها نیز نشان داد در سطح معنی داری 05/0 بین رهبری تحول آفرین و کامیابی شغلی معلمان با میزان فضای اخلاقی معلمان ابتدایی شهرستان ایوان غرب یک رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین، بین ابعاد رهبری تحول آفرین شامل؛ ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ملاحظه فردی با میزان کامیابی شغلی مدارس ابتدایی شهرستان ایوان غرب یک رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. به همین ترتیب، بین ابعاد فضای اخلاقی شامل؛ مراقبت و توجه، قوانین و مقررات، ابزاری، کارایی مدار و مستقل با کامیابی شغلی مدارس ابتدایی شهرستان ایوان غرب یک رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج ضریب تعیین و رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که سهم مؤلفه های رهبری تحول آفرین و کامیابی شغلی بر فضای اخلاقی مدارس ابتدایی شهرستان ایوان غرب به میزان 84/19 درصد، میزان سهم همزمان کلیه ابعاد رهبری تحول آفرین بر میزان کامیابی شغلی معلمان ابتدایی شهرستان ایوان غرب 84/19 درصد و میزان سهم همزمان کلیه ابعاد فضای اخلاقی بر میزان کامیابی شغلی مدارس ابتدایی شهرستان ایوان غرب 73/6 درصد است.
رابطه رویکردهای سطحی و عمیق مطالعه با مهارت های یادگیری خود محور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 9
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل همبستگی بین رویکردهای سطحی و عمیق مطالعه با مهارت های یادگیری خودمحور در بین دانشجویان تربیت معلم انجام گرفته است. روش این پژوهش، همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تربیت معلم شهر تبریز در سال 1397 به تعداد 430 نفر بود. نمونه آماری به کمک جدول کرجسی- مورگان به تعداد 272 نفر برآورد گردید که به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل دو پرسشنامه استاندارد-پرسشنامه مهارت های یادگیری خود محور- تران (2009) و پرسشنامه -رویکردهای مطالعه - بیگس، کمبر و لانگ (2001) بود که این پرسشنامه در سال 2011 در کشور ترکیه توسط ایلماز و اورهان تصحیح گردیده است. آزمون های آماری مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل واریانس یک راهه (آنوا)، تی دو گروه مستقل، ضریب همبستگی پیرسون می باشد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین رویکرد عمیق مطالعه با مهارت های یادگیری خود محور رابطه مثبت معناداری وجود دارد (320/0r = ). اما بین رویکرد سطحی مطالعه با مهارت های یادگیری خود محور رابطه منفی معناداری وجود دارد (282/0r = -). نتایج آزمون تی نشان داد که مهارت های یادگیری خود محور و رویکرد سطحی مطالعه بین دانشجویان تربیت معلم زن و مرد اختلاف معناداری دارد (05/0p < ). نتایج آنوا نشان داد که بین گروه های مختلف دانشجویان تربیت معلم در مورد مقیاس های اندازه گیری تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p > ). رویکرد عمیق مطالعه می تواند منجر به افزایش مهارت یادگیری خودمحور شود و مسئولان آموزشی باید راهکارهای لازم را برای ترویج این رویکرد در مراکز تربیت معلم به کار گیرند.
ارزیابی محتوای کتاب علوم ششم ابتدایی از نظر میزان توجه به مراحل حل مسئله بر اساس تکنیک آنتروپی شانون
حوزههای تخصصی:
عملکرد تحصیلی دانش آموزان به میزان زیادی متاثر از توانمندی آنان در حل مسئله است؛ زیرا موفقیت در مدرسه مستلزم توانمندی هایی است که مهم ترین آنها شامل درک و سرعت عمل در انجام تکالیف و ادراک دانش آموز از این که مسئله به چه صورت است و چگونه باید آن را حل کرد، می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به مراحل حل مسئله در کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 98-1397 است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی برای تحلیل متن و تصاویر کتاب علوم تجربی ششم ابتدایی و از روش آنتروپی شانون جهت تحلیل اهمیت مراحل حل مسئله استفاده شده است. برای محاسبه قابلیت اعتماد از روش کدگذاری استفاده شد. تحلیل های انجام شده پیرامون کتاب علوم تجربی نشان می دهد همه مراحل حل مسئله (برخورد با مسئله، گردآوری اطلاعات، ساختن فرضیه، آزمایش فرضیه و نتیجه گیری) در کتاب درسی علوم پایه ششم مورد توجه قرار گرفته است و در متن و تصویر کتاب به همه مراحل حل مسئله پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در بین مراحل حل مسئله گردآوری اطلاعات دارای بیشترین اهمیت و مرحله نتیجه گیری دارای کمترین اهمیت است.
بررسی سطح یادگیری دانش آموزان از مفاهیم فیزیک به کمک مدل ساختن گرایی APOS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی سطح یادگیری دانش آموزان از مفاهیم فیزیک در مبحث حرکت شناسی (سینماتیک) بر اساس مدل APOS می پردازد. در این مدل، سطح یادگیری دانش آموزان از مفاهیم، در سطوح مختلف درجه بندی می شود. طبق این مدل، دانش آموزان مفاهیم را بر اساس ساختارهای ذهنی عمل، فرایند و شیء یاد می گیرند و این ساختارها را با یکدیگر هماهنگ می کنند تا طرحواره ی مفهوم ساخته شود. نوع پژوهش حاضر توصیفی است که به روش زمینه یابی انجام شده است و نمونه مورد نظر، 94 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم رشته های ریاضی و تجربی مدارس دولتی منطقه 12 تهران هستند که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، آزمون پیشرفت تحصیلی شامل 11 مسأله چندقسمتی است که در مجموع، متشکل از 28 سؤال تشریحی است که توسط مؤلفین طراحی شده است. پایایی آزمون با محاسبه آلفای کرونباخ904/0 تأیید شد. نتایج این پژوهش نشان داد اکثر دانش آموزان مفاهیم مبحث حرکت شناسی را در سطح عمل و فرایند یاد گرفته اند و اکثر آن ها در درک این مفاهیم در سطوح شیء و طرحواره ناتوانند، بنابراین، ساخت و ساز مفاهیم مبحث حرکت شناسی در ذهن اکثر آن ها ناقص است و آن ها این مفاهیم را به درستی یاد نگرفته اند.
مدیریت برقراری ارتباط با دانش آموز در کلاس ریاضی
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین وظایف معلمان در فرایند آموزش، برقراری روابط صحیح و سالم با دانش آموزان است. دانش آموز باید از طریق مدرسه و به وسیله معلّم، اجتماعی شدن را بیاموزد و با کسب مهارت های اجتماعی مورد نیاز جامعه، هم موجب موفقیت و پیشرفت خود و هم باعث اعتلای جامعه گردد. مقاله حاضر سعی دارد با عنایت به فرایند کنش پژوهی صورت گرفته، اصولی را در مدیریت برقراری ارتباط با دانش آموز در کلاس ریاضی ارائه نماید. در راستای این هدف با مطالعه ی کتاب ها و مقالات مختلف و مداقه و تأمل ویژه بر تعاملات پژوهشگر در محیط مدرسه، سعی شد نقاط ضعف یا گسل های تهدیدگر ارتباطی شناسایی و طی شش جلسه ی تدریس به نقاط قوت یا فرصت تبدیل نماییم. از نتایج مهم حاصله، لزوم دقت در رفتار خود بصورت عام و خاص است. این مهم از آن جهت است که ارتباط صرفا جنبه ی کلامی ندارد و تمامی افعال، ایماها، اشاره ها و... همگی در بردارنده پیام و حاوی نشانه اند. احترام به شخصیت همه در هر جایگاه اجتماعی شالوده ی حفظ کرامت انسانی طرفین و برقراری تعامل سازنده می باشد. به طور کلی در راستای ارتباط موثر هشت راهکار عملی به عنوان فرضیه در بوته ی آزمایش قرار گرفت که صحت سنجی شد و فرضیه های سره از ناسره بازشناسی گردیدند.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی برمدل شناختی-رفتاری برانگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
240 - 251
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مدیریت استرس برروی انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل با گمارش تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری به تعداد1685 نفر بود. برای محاسبه حجم نمونه ازفرمولکوهن(1981) استفاده شد، حدود 100دانش آموز انتخاب شدند تعداد 40 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شد. به عنوان پیش آزمون انجام شد و گروه آزمایش درمان مدیریت استرس را دریافت نمودند ،سپس پرسشنامه ی ذکر شده به عنوان پس آزمون در هر دوگروه اجرا شد. داده توسط آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.سطوح معنی داری آزمون کلوموگروف-اسمیرنوف برای پیش آزمون وپس آزمون متغیرهای پژوهش (انگیزه پیشرفت ) بیشتراز 05/0 می باشد درنتیجه بین میانگین گروههای آزمایش وکنترل تفاوت معنی داروجود دارد(05/0p<).)نتایج نشان دادبین انگیزش پیشرفت درگروه آزمایش باگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد وآموزش مدیریت استرس مبتنی برمدل شناختی- رفتاری برانگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری موثراست. همچنین نتایج پژوهش تاثیرآموزش مدیریت استرس رابه عنوان یکی ازروشهای حمایتی درافزایش افزایش پیشرفت نشان داد.
بررسی نقش میانجی ادراک شایستگی در ارتباط بین ادراک حمایت معلم با بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین ادراک حمایت معلمان با بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نوجوان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیل (2008) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. برای تحلیل آماری از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و از نرم افزارهای SPSS-21، LISREL-8.72 استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین بی انگیزگی تحصیلی با ادراک حمایت معلمان و ادراک شایستگی همبستگی معناداری وجود دارد (05/0p<). همچنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن بود که ادراک حمایت معلمان با بی انگیزگی تحصیلی از طریق ادراک شایستگی مرتبط است. براساس یافته های پژوهش، ادراک شایستگی و ادراک حمایت معلمان نقش مؤثری بر کاهش بی انگیزگی تحصیلی در دانش آموزان دارند.
تعیین رابطه ی متغییرهای زیست حرکتی با ویژگی های آنتروپومتری دانش آموزان دلفان
منبع:
پژوهش در آموزش علوم ورزشی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
143 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، تعیین رابطه ی متغییرهای زیست حرکتی با ویژگی های آنتروپومتری دانش آموزان 8 تا 12سال دلفان بود. نمونه آماری شامل 44 دانش آموزان پسر غیر ورزشکار پایه سوم تا پنجم مدارس ابتدایی شهر دلفان بود. شاخص های آنتروپومتریک (وزن، قد، دورکمر، دورلگن، دورساق، دور بازو در حالت انقباض، دور بازو آزاد، پهنای زانو، پهنای آرنج، هشت چین پوستی، شاخص توده بدن، WHR، وزن چربی و وزن بدون چربی) و مؤلفه های فیزیولوژیکی بیشینه اکسیژن مصرفی (Vo2max)، توان بی هوازی، توان انفجاری، زمان عکس العمل، انعطاف به جلو، 36متر سرعت، جفت طرفین، قدرت پنجه، دراز نشست، بارفیکس و چابکی4*9 اندازه گیری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. در یافته های پژوهش، بین Vo2max با وزن، جمع هشت چین پوستی و وزن چربی رابطه ی منفی و معنی دار بود. یعنی با افزایش وزن و میزان چربی آزمودنی ها Vo2max کاهش پیدا می کند. علاوه بر این ارتباط بین قد و وزن بدون چربی با Vo2max، مثبت و معنادار می باشد، یعنی با افزایش وزن بدون چربی و افزایش قد آزمودنی ها، Vo2max افزایش پیدا می کند. بین وزن بدون چربی بدن با توان بی هوازی رابطه ی مثبت و معنی دار بدست آمد. بدین صورت که با افزایش وزن بدون چربی، توان بی هوازی آزمودنی ها افزایش یافته است. بین سایر متغییرها ارتباط معنادری یافت نشد. با استفاده از این اطلاعات پیشنهاد می شود معلمان و مربیان ورزش برنامه های تمرینی خود را بسیار دقیق و حساب شده، بدون صرف انرژی، وقت و استفاده درست از سیستم های تمرینی مناسب جهت تقویت نقاط ضعف خود در طی فرآیند استعدادیابی استفاده نمایند.
عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی ایام کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
24 - 1
حوزههای تخصصی:
با فراگیر شدن پاندمی کووید 19، یادگیری الکترونیکی به یکی از مهم ترین روش های آموزش تبدیل شد. یکی از چالش های تدریس برخط، دیده نشدن دانشجو و حواس پرتی آنان است، که از آن تحت عنوان حواس پرتی دیجیتال یاد می شود، لذا شناسایی حواس پرتی دیجیتال دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن حائز اهمیت است. پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتبار یابی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حواس پرتی دیجیتال دانشجویان در یادگیری الکترونیکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع کاربردی بود. 160 نفر از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه حواس پرتی دیجیتال محقق ساخته با 46 گویه بود. برای سنجش روایی سازه، از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی هفت مؤلفه برای حواس پرتی دیجیتال شناسایی کرد که 62 درصد از واریانس سازه "حواس پرتی دیجیتال" را تبیین می کرد. 1) حواس پرتی دیجیتال؛ 2) درس و استاد؛ 3) نگرش به آموزش الکترونیکی در ایام کووید؛ 4) روش تدریس؛ 5) حواس پرتی متداول؛ 6) فنون مدیریت حواس پرتی؛ 7) تدریس تعاملی؛ عوامل شناسایی شده بودند. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 88% و برای خرده مقیاس های آن بین 69/0 تا 81/0 به دست آمد. نتایج محاسبه ضرایب همبستگی بین خرده مقیاس های پرسشنامه و نمره کل، ضریب بین 27/0 تا 73/0 را نشان داد. تمامی خرده مقیاس ها به جز «نگرش به آموزش الکترونیکی» با نمره کل مقیاس همبستگی مثبت و بالایی دارند.
رویکرد آموزشی در مضمون بازی های کودکانه شعر معاصر
منبع:
اخلاق حرفه ای در آموزش سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
26 - 57
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی انسان است که تاثیر آن در سایر مراحل زندگی آدمی کاملا ملموس و قطعی است. ادبیات علی الخصوص شعر به ویژه در دوران معاصر متاثر از این دوره زندگی انسان قرار دارد. یکی از جلوه های زندگی انسان در دوران کودکی بازی است. اصولا کودک با بازی عجین است و رشد و تعالی فکری و جسمی او بسته به این بازیهاست. یکی از بازتابهای ادبیات کودک در شعر فارسی یادکرد بازیهای دوران کودکی است. یادکرد بازیهای کودکی در ایجاد حس نوستالژی برای بزرگسالان و جذب کودکان جهت یادگیریو آموزش هرچه بیشتر تاثیر گذار بوده اند. اصولا استفاده از این شگرد در آموزش تاثیر شگرف دارد. لذا این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کتابخانه یی تلاش دارد به بررسی شعر کودکان پرداخته بازتاب عناصر بازی را در آنها تحلیل نماید. با یررسی اشعار منتخب مورد نظر متوجه استقبال شعرای از این تکنیک در آموزش و ابزارسازی در یادگیری می باشد.
بررسی نقش نهادها، سازمان ها و افراد در توقف مدارس غیردولتی از نظر مؤسسان و کارشناسان: بازسازی معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
73 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش نهادها، سازمان ها و افراد در متوقف ساختن مدارس غیردولتی (غیرانتفاعی سابق) از نظر مؤسسان و کارشناسان و ارائه یک تحلیل معنایی برای آن می پردازد. یافته های کیفی از طریق مصاحبه هدفمند با سه گروه، شامل مؤسسان فعال، مؤسسان غیرفعال و کارشناسان دفاتر مدارس غیردولتی در 4 منطقه جغرافیایی کشور جمع آوری گردید. هدف از تحلیل نتایج مصاحبه عمیق هدفمند، تهیه یک مدل معنایی برای ارائه توضیحی بر علل درخواست برای متوقف نمودن فعالیت مدارس غیردولتی با تأکید بر نقش نهادها، سازمان ها و افراد است. براساس مدل، پیامد این نقش مداخله گرانه بروز پدیده "مدارس رقیب" است. همچنین مدل مبین آن است که مؤسسان مدارس غیردولتی برای مقابله با این نقش مداخله گرانه به سه راهبرد متفاوت پذیرش، مقاومت و تسلیم روی آورده اند. این سه راهبرد با عنایت به تئوری های مرتبط با چهار حوزه اقتصادی، سازمانی، مدیریتی و آموزشی قابل تبیین است و نشان می دهد که مؤسسان مدارس غیردولتی در حال حاضر عمدتاً دچار وضعیتی به نام "بی ثباتی نسبی" شده اند.
وظایف مدیران مدارس در جهت تقویت و توسعه ی کامیابی شغلی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
195 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نشانگان وظایف مدیران مدارس در جهت تقویت و توسعه کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن در میان مدارس شهر خرم آباد انجام شده است. در بخش کیفی این پژوهش ترکیبی از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد و با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مدیران و معلمان باتجربه، نمونه و مشهور که بنا بر گزارش والدین و مدیران می توان آن ها را کامیاب تلقی کرد، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها،28 نشانگر در6 بُعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی جهت دانش افزایی، جو و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شدند. در بخش کمّی پژوهش، راهبرد توصیفی از نوع همبستگی به کار گرفته شد و با استفاده از نشانگرهای شناسایی شده پرسش نامه ای با روایی محتوایی تأییدشده و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 8/.) تدوین و توسط 325 معلم تکمیل شد. از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، 28 نشانگر شناسایی شده در 6 بُعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی جهت دانش افزایی، جو و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شدند. در گام بعد با انجام تحلیل عاملی تأییدی، الگوی اندازه گیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با داده ها نشان داد. در مرحله بعد با توجه به نتایج آزمون (T تک نمونه ای)، ابعاد شش گانه وظایف مدیران مدارس به طور معناداری بالاتر از متوسط ارزیابی شد.