فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۸۸۱ تا ۱۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل اهمال کاری کارکنان بر اساس میزان سرمایه های روان شناختی (تاب آوری، خودکارآمدی، امید و خوش بینی) با اثر تعدیل کنندگی تفکر انتقادی در کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان در سال 1399-1400 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسش نامه اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و همکاران (1390)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و نرم افزار لیزرل انجام شد. طبق نتایج به دست آمده بار عاملی مسیر مستقیم تاثیر متغیر سرمایه روان شناختی بر متغیر اهمال کاری معنادار نبود، اما با میانجی گری متغیر تفکر انتقادی این مسیر معنادار شد. سپس به جهت اصلاح مدل، مسیرهایی که بار عاملی آنها معنادار نبود، حذف گردید. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. در مدل نهایی همه بارهای عاملی معنادار بودند که نشان از رابطه قوی بین متغیرهای مشاهده شده و متغیرهای مکنون داشت. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد از سرمایه روان شناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمال کاری وی کمتر خواهد بود.
واکاوی تجارب زیسته دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از کارورزی در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تجربه زیسته دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از کارورزی در فضای مجازی است. به همین منظور، از رویکرد کیفی و از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجو معلمان رشته ی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از استان های مرکزی، اصفهان، ایلام، مازندران، و تهران بودند که از این جامعه، با روش نمونه گیری هدفمند، دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی که حداقل دو کارورزی را در فضای مجازی گذرانده اند به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته کسب گردید. مدت زمان هر مصاحبه از 20 الی 40 دقیقه متغیر بود و پس از 50 مصاحبه؛ اشباع اطلاعاتی حاصل شد. پس از انجام مصاحبه ها و کدگذاری و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار Nvivo، تجربه دانشجو معلمان از درس کارورزی در فضای مجازی در 4 مضمون اصلی شامل: تعامل و ارتباط، فناوری و سواد رسانه ای، تدریس، و ساختار درس کارورزی و 17 زیر مضمون قرار گرفت. نتایج بررسی نشان می دهد که آموزش مجازی کارورزی، شامل فرصت هایی برای دانشجو معلمان بوده است؛ نظیر بهره مندی از تدریس سایر معلمان، بایگانی تدریس های معلمان راهنما، افزایش زمان کارورزی، افزایش خلاقیت در آموزش، ارتقای سواد رسانه ای و تولید محتوای الکترونیکی. کاستی هایی نیز در این آموزش ها وجود دارد که عبارتند از: فقدان تعامل با دانش آموزان، معلمان راهنما، و کادر آموزشی مدارس؛ عدم کسب تجربه در مدیریت کلاس درس؛ و عدم آشنایی با قوانین مدرسه.
رابطه ی اضطراب و خودکارآمدی با اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان شهر تهران: نقش واسطه ای کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
141 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی در رابطه میان اضطراب حالت – صفت و خودکارآمدی با اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان شهر تهران بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و شرکت کنندگان 349 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی، کمال گرایی، اهمال کاری و اضطراب حالت-صفت پاسخ دادند. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بر اساس اضطراب صفت – حالت، خودکارآمدی و کمال گرایی مثبت می توان اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی نمود و کمال گرایی منفی نیز به طور معناداری اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کرد. همچنین نقش واسطه ای کمال گرایی در رابطه میان اضطراب صفت - حالت و خودکارآمدی با اهمال کاری تحصیلی مورد تأیید قرار گرفت و مدل مفروض با توجه به شاخص های X2، GFI، AGFA، CFI و RMSEA که به ترتیب برابر با نمرات 92/2، 99/0، 98/0، 97/0 و 42/0 می باشد،از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کاهش اضطراب و کمال گرایی منفی و ارتقاء خودکارآمدی و کمال گرایی مثبت می توانند در کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجویان مؤثر باشند. بنابراین می توان در طراحی مداخلات مربوط به کاهش اهمال کاری تحصیلی این مؤلفه ها را در نظر گرفت.
تاملی بر ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت در دوره ابتدایی انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع اسنادی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد مکتوب داخلی وخارجی انجام شده درحوزه ی برنامه درسی وخلاقیت دربازه زمانی 2000 تا 2019 و روش نمونه گیری به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک بود. در پژوهش حاضر از رویکرد NCT جهت تحلیل محتوای استقرایی داده ها با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که طراحی برنامه درسی (اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری، مواد ومنابع آموزشی،گروه بندی یادگیرندگان،فعالیت های یادگیری، فضا، زمان وارزشیابی)باید به گونه ای باشدکه تمامی عناصرآن حول محورپرورش وتوسعه خلاقیت باشد. دراین مسیرنقش هرکدام ازمولفه های برنامه درسی نباید موردغفلت واقع شود.
طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه براساس الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش به منظور طراحی برنامه درسی پژوهشگری دبیران دوره دوم متوسطه بر اساس الگوی اکر در سال 1399- 1398 انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش : تحقیق از نوع هدف کاربردی بوده و بارویکرد کیفی به روش سنتز پژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی که تعداد آنها 20 نفر و نخبگان و صاحب نظران برنامه درسی است. نمونه آماری شامل 20 نفر از دبیران پژوهشگر برتر دوره دوم متوسطه استان آذربایجان غربی و 10 نفر از نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی که حداقل دارای دو تالیف کتاب و 5 مقاله علمی پژوهشی هستند ، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع داده ها انتخاب شدند.در این تحقیق،ابتدا با در نظر گرفتن الگوی اکر، عناصر برنامه درسی پژوهشگری مشخص و سپس برای پاسخ به سوالات تحقیق، ابتدا بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته، دیدگاه های دبیران پژوهشگر نمونه و نخبگان و صاحبنظران برنامه درسی استخراج وسپس از طریق کد گذاری پاسخ های مصاحبه شوندگان کد بندی و مقولات نهایی مشخص و بر اساس آن الگوی نهایی تدوین شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس الگوی اکر ، مهم ترین مولفه ها یا مقولات الگوی نهایی برنامه درسی پژوهشگری دبیران عبارتند از: 1- عنصر منطق و دلیل برنامه درسی پژوهشگری دبیران: آموزش مهارت پژوهشگری - شکل گیری روحیه پژوهشگری و مشارکتی، 2- عنصر اهداف: آموزش مهارت تحقیق- ایجاد روحیه پژوهش-تدریس مبتنی بر پژوهش- ایجاد مهارت حل مساله در دانش آموزان ، 3- عنصر محتوا: آشنایی و به کارگیری همه فرایند تحقیق،4- عنصر فعالیت های یادگیری: توانایی تدوین طرح تحقیق- انجام تحقیق آزمایشی، 5- عنصر نقش دبیران: بستر سازی و راهنمایی دانش آموزان در انجام تحقیق، 6- عنصر مواد و منابع: کتب تحقیق – بررسی تحقیقات انجام شده،7- عنصر گروه بندی: طراحی تمرین های انفرادی و گروهی، 8- عنصر مکان: کلاس درس برای بحث گروهی – ایجاد فرصت برای یادگیری الکترونیکی، 9- عنصر زمان: انعطاف در زمان، 10- عنصر ارزشیابی: خود ارزیابی – انجام کارهای عملی تحقیق.
تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
147 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهشِ حاضر بررسی تأثیر سبک رهبری دیجیتال در تدریس دیجیتال معلمان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی است. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی همبستگی به کمک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه پژوهش را همگی معلمان مدارس دولتی و غیردولتی شهرستان خدابنده به تعداد ۹۵۶ نفر تشکیل می دهند. نمونه پژوهش نیز شامل 274 معلم بود که به روش نمونه گیری سهمیه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، سه پرسش نامه سبک رهبری دیجیتال انجمن بین المللی فناوری آموزش (2014)، تدریس دیجیتال حمزه و همکاران (2021) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتز و میشرا (1997) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو نرم افزار اس پی اس اس 26 و اسمارت پی ال اس 3 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری دیجیتال بر دو متغیر تدریس دیجیتال (بتا=89/0) و توانمندسازی روان شناختی معلمان (بتا=65/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. توانمندسازی روان شناختی معلمان نیز بر تدریس دیجیتال معلمان (بتا=82/0) اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین رهبری دیجیتال با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی (بتا=24/0) بر تدریس دیجیتال معلمان اثر غیرمستقیم و معناداری دارد. براساس یافته های پژوهش، گفتنی است که موفقیت سبک رهبری دیجیتال بر تدریس دیجیتال معلمان نیازمند فرهنگ سازی در به کارگیری ابزارهای دیجیتال در فرایندهای یاددهی –یادگیری، فراهم کردن زیرساخت های لازم برای تدریس دیجیتال معلمان و کمک به افزایش شایستگی ها، مهارت ها و اعتمادبه نفس معلمان در استفاده از ابزارهای دیجیتال در فرایند یاددهی- یادگیری است.
از شکوه «شوکتی» تا افول «دولتی» درس آموزی از تجارب مدرسه داری شوکتیه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
327 - 284
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی پژوهش پاسخ به دو پرسش بوده است. پرسش نخست، بر پایه ی کدام عوامل برپاسازی مدرسه «شوکتیه» قابل تبیین است؟ پرسش دوم، از ویژگی های «شوکتیه» برای به کرد نظام فعلی مدرسه داری چه می توان آموخت؟ به منظور پاسخ به پرسش های مذکور از رویکرد تاریخی-تحلیلی استفاده شده است. از این رو، ابتداء به اجمال به سیر تحولات تاریخ مدرسه داری در ایران و جایگاه مدرسه «شوکتیه» در تعامل با «نهضت مدرسه داری نوین» اشاره شده است. در ادامه به مقوم های سیاسی، فرهنگی (دینی) و جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیکی) به مثابه عوامل شکل گیری مدرسه «شوکتیه» اشاره و در نهایت با الهام از چارچوب تحلیلی «پارسونز» ویژگی های «شوکتیه» در سه سطح «نهادی»، «مدیریتی» و «فنی» طبقه بندی شده است. در سطح نهادی به خصوصیاتی از جمله داشتن کارکرد اجتماعی، الگوی توسعه تدریجی، پیوند مدرسه با اجتماع و برقراری تعامل بین سنت و تجدد اشاره شده است. در سطح اداری به ویژگی هایی همچون روش تامین کادر آموزشی، تجهیز منابع مالی پایدار و متنوع، مدرسه محوری و الگوی پذیرش همگانی و رایگان توجه شده است. در سطح فنی به مواردی از قبیل ماموریت و رسالت متفاوت مدرسه، جامعیت برنامه درسی و روش ارزشیابی دانش آموزان پرداخته شده است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد نظام مدیریت آموزش و پرورش به پایان رسیده است.
تعیین نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین باورهای هوشی و تاب آوری تحصیلی در میان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
81 - 94
حوزههای تخصصی:
چکیده پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی انگیزش تحصیلی در رابطه بین باورهای هوشی و تاب آوری تحصیلی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی با مطالعه همبستگی (معادلات ساختاری) بود. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل 350 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه شهر بجنورد در سال تحصیلی 1396-1395 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای, انتخاب شدند. اعضای نمونه پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی ساموتلز (2004), انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و باورهای هوشی عبدالفتاح و ییتس (2006) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-21 وAMOS-21 و روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین انگیزه تحصیلی, باورهای هوشی و تاب آوری تحصیلی روابط معناداری وجود دارد (01/0˂P)؛ اما انگیزه تحصیلی نقش میانجی معناداری بین باورهای هوشی و تاب آوری تحصیلی ایفا نمی کند (05/0<P). با توجه به نتایج حاصله می توان گفت باورهای هوشی وو انگیزش تحصیلی از اهمیت بالایی در شکل گیری تاب آوری تحصیلی برخوردارند اما انگیزش تحصیلی به تنهایی قادر به ایفای نقش میانجی گرانه بین باورهای هوشی و تاب آوری تحصیلی و لازم است تا در این خصوص تأثیر سایر متغیرهای مداخله گر روانی و زمینه ای مورد بررسی قرار گیرد. واژگان کلیدی: انگیزش تحصیلی, باورهای هوشی, تاب آوری تحصیلی, دانش آموزان.
تربیت معلم و پژوهش روایی: به سوی تغییر پارادایم در روش های تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت معلم و پدیده های مرتبط با آن در احاطه متغیرهایی است که فرصت فهم عمیق و چندلایه از آن کمتر با روش-های پژوهش اثبات گرایانه امکان پذیر می باشد. به عبارت دیگر جِنس مفاهیم مرتبط با تعلیم و تربیت از جِنسی نیست که بتوان آن ها را به صورت دقیق و عمیق از طریق روش های کمی بازنمایی و فهم نمود. بدین سان، اخیراً نظریه پردازان برنامهدرسی برای فهم پدیده های آموزشی به یک نوع تغییر جهت گیری معرفت شناختی اشاره و تآکید داشته اند که درک و افق های جدیدی میان پژوهش گران و پژوهیده ها گشوده است. با توجه به این ضرورت، هدف پژوهش حاضر این است که به تبیین جایگاه روش پژوهش روایی، به مثابه بستری در خدمت تغییر معرفت شناختی در فهم پدیده های گستره تربیت معلم بپردازد. در همین راستا، ابتدا مفهوم و تعریف روایت و پژوهش روایی ارائه و اهمیت پژوهش روایی در تربیت معلم مورد بحث قرار گرفته است. متعاقباً زمینه های پیدایش پژوهش روایی تشریح و با تحلیل چرایی تغییر پارادایم در پژوهش های گستره تربیت معلم، مواضع پارادایماتیک آن در قالب مباحث معرفت شناختی، هستی شناختی و روش شناختی بحث گردیده است.
شاخص های روانسنجی مقیاس "تعامل بین شناخت، هیجان و انگیزه در خلاقیت" در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
11 - 17
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین شاخص های روانسنجی مقیاس "تعامل بین شناخت، هیجان و انگیزه در خلاقیت" در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی در سال تحصیلی 99-98 انجام شد. ابزار مورد استفاده مقیاس تعامل بین شناخت، هیجان و انگیزه در خلاقیت (سوروآ و همکاران، 2015) بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب آلفای کرونباخ بوده است. نتایج نشان داد این مقیاس از 4 عامل تشکیل شده است (عامل اول 63/10، عامل دوم 06/4، عامل سوم 89/1، عامل چهارم 76/1) که روی هم رفته 91/59 درصد واریانس کل را تبیین کردند. ضریب آلفای کرونباخ نیز برای تک تک خرده مقیاس ها و نیز مقیاس کل بالاتر از 7/0 حاصل شد. به طور کلی نتایج نشان داد مقیاس مذکور از شاخص های روانسنجی قابل قبولی در نمونه دانشجویی برخوردار است و ویژگی های روانشناختی به دست آمده از این مقیاس، استفاده آینده آن را برای ارزیابی تفاوت های فردی در خلاقیت هیجانی و انگیزشی توجیه نموده است.
بازنمایی علل کاهش انگیزه شغلی معلمان در انجام فعالیت های حرفه ای:یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
افت انگیزه شغلی، از مهمترین علل کاهش کیفیت عملکرد حرفه ای است. شواهد و مستندات میدانی از کاهش چشمگیر انگیزه شغلی معلمان حکایت می نماید. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی ادراک و تجربه زیسته معلمان در خصوص علل کاهش انگیزه شغلی آن ها به انجام رسید و در آن سعی شد با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی به بازسازی معنایی ادراک معلمان از علل کاهش انگیزه پرداخته شود. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد زنجیره ای، پس از 20 مصاحبه، اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل عمیق تجربه زیسته معلمان با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، به شناسایی و دسته بندی پنج دسته عمده از عوامل کاهش انگیزه معلمان دوره اول متوسطه منجر گردید. این پنج علت به ترتیب اهمیت شامل؛ الف) مسائل آموزشی؛ ب) مسائل داخل سازمانی؛ ج) مسائل اقتصادی؛ د) مسائل اجتماعی؛ ه) مسائل شخصی و خانوادگی است. یافته ها نشان داد که معلمان مورد مطالعه، علل متعدد و متفاوتی را برای کاهش انگیزه شغلی شان معرفی کرده اند و این بدان معنی است که هر یک از معلمان با چالش های متعدد و متفاوتی در امر آموزش و انجام فعالیت های حرفه ای خود روبرو هستند و کم توجهی در بهبود وضعیت ایشان، می تواند نظام آموزشی و به ویژه پویایی و بالندگی جامعه را در آینده ای نزدیک با مخاطرات عمده ای همراه سازد.
تدوین چارچوبی مفهومی برای نیازسنجی دانش آموزان متوسطه: رهیافتی بر نظریه عملی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
69 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین چارچوبی جهت سنجش نیازهای دانش آموزان برای کمک به بهبود تدریس و برنامه درسی رسمی در مدارس متوسطه بود. فرض نظری پژوهش برگرفته از نظریه عملی شواب در برنامه درسی و تدریس است که باید اساس تدریس و برنامه درسی در مدرسه بر پایه نیازها و علایق دانش آموزان باشد. روش: رویکرد پژوهش از نوع کمی و راهبرد آن پیمایشی است. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان کردستان بود. روش نمونه گیری برای دانش آموزان، ترکیبی (خوشه ای طبقه ای) بود که بر اساس آن 381 و 367 نفر به ترتیب برای مدارس متوسطه نظری و فنی وحرفه ای در پنج خوشه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته «پرسشنامه نیازهای جامع دانش آموزان متوسطه» بود. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد نیازهای دانش آموزان در دو گروه کلی نیازهای آموزشی مرتبط با برنامه درسی و محیط مدرسه و نیازهای حمایتی و عمومی بوده است. در گروه اول، نیاز به راهنمایی برای ورود به دانشگاه بیشترین اهمیت را داشت. در گروه دوم، نیازهای روان شناختی جسمانی، کامپیوتر و اینترنت و نیازهای اقتصادی دارای بیشترین اهمیت بوده اند کلیدواژه ها: برنامه درسی؛ تدریس عملی؛ دانش آموزان متوسطه؛ نیازهای آموزشی؛ نیازهای حمایتی.
تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای مشاغل خانگی بر بهبود کسب و کار زنان استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در صدد است، تأثیر آموزش های فنی و حرفه ای مشاغل خانگی بر بهبود کسب و کار زنان استان گلستان را مورد بررسی قرار داد ه و تأثیرآن در حوزه های خدمات، کشاورزی و صنعت را بر حسب محل سکونت افراد در شهر و روستا مورد بررسی قرار دهد. پژوهش از نوع کاربردی و دارای طرح آزمایشی مقدماتی پس آزمون برای یک گروه است. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، مشخص شد آموزش های فنی و حرفه ای مشاغل خانگی ارائه شده از سوی اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان گلستان در سه حوزه خدمات، صنعت و کشاورزی بر بهبود شاخص های کسب و کار مشتمل بر ملاک های دانش، شایستگی و مهارت، مدیریت و بهره وری، نگرش، ایمنی و توجهات محیطی، ارتباطات و اقتصاد تأثیر داشته است. همچنین، آموزش های ارائه شده بر بهبود کسب و کار زنان شهری و روستایی نیز مؤثر بوده است.
بررسی نقش دیدگاه دانشجویان نسبت به مؤلفه های برنامه درسی و ادراک شایستگی در خلاقیت هیجانی آنان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش به منظور بررسی نقش دیدگاه دانشجویان نسبت به مؤلفه های برنامه درسی و ادراک شایستگی در خلاقیت هیجانی آنان انجام شد. روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری عبارت از کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی گناباد بود، که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب افراد نمونه بر اساس جدول گرجسی و مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 310 دانشجو انتخاب شدند. از سه پرسش نامه دیدگاه دانشجویان نسبت به مولفه های برنامه درسی طاطاری(1394)، ادراک شایستگی هارتر(1985) و خلاقیت هیجانی آوریل(1999) برای جمع آوری داده ها استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 تحلیل شد. از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون تی مستقل جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مولفه های روش تدریس، روش ارزشیابی، محتوا و متغیر ادراک شایستگی در میزان خلاقیت هیجانی دانشجویان نقش دارند و این متغیر ها قادرند به پیش بینی میزان خلاقیت هیجانی دانشجویان بپردازند. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میزان نمره دیدگاه دانشجویان نسبت به مولفه های برنامه درسی در دانشجویان مرد بیشتر از دانشجویان زن بوده است و یافته دیگر پژوهش حاکی از آن بود که بین میزان ادراک شایستگی و خلاقیت هیجانی دانشجویان زن و مرد تفاوت معناداری وجود ندارد.
معرفی کتاب: یادگیری سیار نوین: فنون و فناوری ها/ تالیف: هوکیونگ ریو و دیوید پارسونز
حوزههای تخصصی:
در مقدمه کتاب به قلم مترجمان آمده است: ابزارهای فناوری سیار ازجمله تلفن همراه، تبلت، لپ تاپ، آی پدها، آی پادها، پلیرهای صوتی دیجیتال و دوربین های دیجیتال امکان تبادل اطلاعات و برقراری ارتباط و تعامل را در نظام آموزشی فراهم نموده و ظرفیت های جدیدی برای تدریس و یادگیری را در اختیار معلم و دانش آموز و همچنین استاد و دانشجو قرار داده است. یادگیری سیار زمینه ای را فراهم ساخته است که بسیاری از آرمان های آموزشی مانند مطالعه و یادگیری فردی و گروهی، خود راهبری در یادگیری، مطالعه در هر زمان و مکان، استقلال یادگیرنده در امر یادگیری و یادگیری مشارکتی تحقق یابد. البته بهره گیری مؤثر از ابزارهای فناوری سیار در فرایند آموزش، تدریس و یادگیری مستلزم طراحی مجدد نظام آموزشی و در نظر گرفتن ظرفیت ها و همچنین چالش ها و تهدیدهای آن است. این کتاب می کوشد تا خوانندگان را با مبانی نظری و عملی فناوری های یادگیری سیار نوین آشنا کند.
بررسی رابطه مطالعه منابع غیردرسی و میزان مشارکت در فعالیت های فوق برنامه مدرسه با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان (مدارس دوره متوسطه دوم شهر سرابله)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۵
147 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مطالعه منابع غیردرسی و میزان مشارکت در فعالیت های فوق برنامه مدرسه با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان (مدارس متوسطه دوم شهر سرابله) انجام گرفت. پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته و بر مبنای هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم که در مدارس شهر سرابله در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل می باشند به تعداد 614 نفر می باشد. از این تعداد دانش آموز تعداد 180 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس بعنوان نمونه انتخاب شده اند. که از این تعداد به تفکیک جنسیت 90 نفر دختر و 90 نفر پسر است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با طیف پاسخگویی لیکرت است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آمار توصیفی و شاخص های آمار استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی و آزمون t در تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد بین مطالعه منابع غیردرسی و میزان مشارکت در فعالیت های فوق برنامه مدرسه با میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین میانگین تأثیر انگیزه مشارکت در فعالیت های فوق برنامه در بین دختران بیشتر از نمره پسران است.
شناسایی عوامل موثر در تصمیم گیری های غیرمتمرکز مدیران آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف :در نظام های آموزشی نا متمرکز، تصمیم گیری از طریق نهادهای قانونگذار، شوراهای منتخب مردمی و هیئتهای امنا عملی می شود. هدف اصلی این تحقیق شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری های غیر متمرکز مدیران آموزش و پرورش است.
روش شناسی :این پژوهش از نوع کاربردی و به صورت کیفی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان به صورت محتوایی مورد تائید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد.تجزیه و تحلیل به صورت کیفی که به شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری غیرمتمرکز مدیران با استفاده از روش تحلیل مضمون و اولویت بندی آن ها از طریق آزمون فریدمن انجام شد برای بررسی اعتبار شبکه مضامین به دست آمده، از معیارهای اعتبارسنجی کیفی "قابل قبول بودن" و "قابل اعتماد بودن " و همچنین "ممیزی بیرونی" استفاده شد
یافته ها: . نتایج حاصل از یافته های تحلیل مضمون، به شناسایی 4 مضمون سازمان دهنده، 17 مضمون پایه اصلی و 81 مضمون پایه فرعی منجر شد و در نهایت اولویت بندی نتایج با آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه خبرگان، نبود قوانین و مقررات جامع در ارتباط با تمرکززدایی(عامل محیطی) در اولویت اول و دارای بیشترین تاثیر گذاری بر تصمیم گیری های غیرمتمرکز مدیران آموزش و پرورش و مهارت فنی(عامل مدیریتی) در اولویت آخر و کمترین تاثیرگذاری بر تصمیم گیری های غیرمتمرکز مدیران آموزش و پرورش می باشد.
نتیجه گیری : برای اثربخش نمودن نظام آموزش و پرورش حرکت بسوی کاستن تمرکز ضروری است.در این خصوص شناسایی موانع کم شایان توجهی به مسئولین و سیاستگذاران آموزش و پرورش می کند که در این مقاله بیان شده اند.
طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباربخشی الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی در دوره دوم متوسطه انجام شد. نمونه آماری در بخش کیفی 17 نفر از اساتید مطالعات برنامه درسی و متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی و در بخش کمی 207 نفر از اساتید، دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد مطالعات برنامه درسی بودند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته الکترونیکی بود. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه اشتراوس و کوربین (1990) و در بخش کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS و AMOs استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت عامل یادگیری اخلاق گرا، یادگیری خودراهبر، یادگیری تأملی، ادراک مسأله، راهبردهای یاددهی یادگیری تعاملی، محتوای تعاملی چندوجه نمای رسانه ای و رویکرد ارزشیابی ساختن گرا، تبیین کننده ویژگی های الگوی بومی برنامه درسی سواد انتقادی دوره دوم متوسطه بودند که در صورت کاربست می توانند موجب تقویت بینش، نگرش و مهارت نقادانه دانش آموزان شده و اعمال فرهنگی، اجتماعی، سیاسی آنان را سامان دهند.
مبانی فلسفی زیرساز فرهنگ برنامه درسی تربیت برای کار و بقا و ارزیابی سازواری فلسفی آن: چالش ها و افق ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
109 - 132
حوزههای تخصصی:
با اهمیت یافتن مسائل اقتصادی در حیات ملت ها، تربیت حرفه ای نیز به عنوان یکی از مسائل تعلیم و تربیت تلقی گردید. از سوی دیگر، دیدگاه های برنامه درسی چنانچه بر مجموعه ای مغشوش از نظرات فلسفی روییده باشند، دیر یا زود، دچار اضمحلال خواهند شد و این عدم انسجام به صورت رخنه ای در دیدگاه، به تدریج وسعت خواهد یافت و از عدم انسجام نظری به نوعی ناکارآمدی و اغتشاش عملی نیز منجر خواهد شد. این مقاله نخست با روش تحلیل مضمون، به استخراج مضامین اصلی فرهنگ برنامه درسی حرفه ای می پردازد و سپس با تحلیل فرا رونده ی این مضامین، ردپای سه مکتب پراگماتیسم، ساختارگرایی و نظریه انتقادی به عنوان پشتوانه های فلسفی این فرهنگ آشکار می سازد. در نهایت سازواری و انسجام فلسفی مکاتب پشتیبان فرهنگ برنامه درسی با روش پژوهش ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. در این فرهنگ، ترکیب پراگماتیسم و ساختارگرایی خواستار ثبات است درحالی که ترکیب پراگماتیسم و نظریه انتقادی، تحول و تغییر را می طلبد. همچنین دو ویراست از پراگماتیسم در این ترکیب به ظهور می رسد که یکی برای فرد و دیگری برای جمع، اصالت قائل است. در نهایت با ترکیب سازوار این نظریه ها، سه ویراست معتبر فلسفی افقی جدید پیش روی این فرهنگ فرا می نهد. ویراست حرفه گرایی تحول خواه، حرفه گرایی محافظه کار و حرفه گرایی فرد گرا، گونه هایی از این فرهنگ اند که هر یک در درون مبانی فلسفی خویش، دارای سا زواری اند و می توانند بدیل های فرهنگ ناسازوار کنونی به شمار روند.
Designing and Validating the Optimal Model of Extracurricular Curriculum for Junior High School Students with a Social Harms Prevention Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
18 - 31
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this study was to design and validate an extracurricular curriculum model in junior high school with a social harm prevention approach. Methodology : In this study, the methods of qualitative content analysis, documentary method and descriptive-inferential method were used. The samples for data collection were 20 experts in the field of education and 10 sources related to extracurricular activities in education who were selected by non-probability sampling method of snowball or chain. Data collection techniques were semi-structured individual interviews with extracurricular curriculum specialists and qualitative analysis of texts. The data obtained from the interviews were analytically coded and analyzed using SPSS software. Findings : The findings of this study identified the characteristics of extracurricular curriculum elements with social harm prevention approach for purpose, content, teaching learning strategies and evaluation, respectively, and the initial model of extracurricular curriculum with harm prevention approach. The model was approved after validation by experts and experts and the implementation of adjustments. The results of this research can be used in the design of extracurricular curriculum in junior high school. Conclusion : According to the research findings, students who participate in extracurricular activities have more social adjustment.