فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۸۱ تا ۱۲٬۴۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
92-75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه آموزش های فنی و حرفه ای مراکز دانشگاهی و توانمندسازی دانشجویان مهارت آموخته است . مؤلفه های توانمندسازی روان شناختی و آموزش های فنی و حرفه ای بازشناسی شد و ارتباط آن با یکدیگر مورد کندو کاو قرار گرفت. نمونه شامل 213 از دانشجویان مهارت آموخته استان زنجان بود که به طور تصادفی انتخاب شدند همچنین از دیدگاه های توصیفی 30 نفر از کارشناسان و مدیران ستادی سازمان آموزش فنی وحرفه ای بهره گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها ،شامل پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی و پرسش نامه محقق ساخته آموزش فنی و حرفه ای برای مهارت آموختگان بوده است. تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های خی دو، t تک نمونه ای و همبستگی انجام شد. یافته ها حاکی از آن بوده است که بین آموزش های فنی و حرفه ای دانشگاهی با توانمندسازی روان شناختی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن اعم از «شایستگی»، «استقلال»، «مؤثربودن»، «معنی داری» و «اعتماد»، ارتباط معناداری داشته است ( p< 0/05 ). همچنین سطح آموزش های فنی و حرفه ای کسب شده و توانمندی روان شناختی مهارت آموختگان در تمامی مؤلفه ها غیر از مؤلفه « اعتماد»، بیشتر از حد متوسط بوده است.
بررسی نقش آموزش های مهارتی بر میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی با کمک تکنیک معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
47-33
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مسائل مبتلا به بازار کار کشور آن است که دانشگاه ها در رشته های گوناگونی بدون توجه به نیاز واقعی بازار کار دانشجو تربیت می کنند، اما بازار کار تنها به آن بخشی از فارغ التحصیلان توجه دارد که بتواند نیاز واقعی خود به نیروی کار را برطرف کند. ناتوانی دانشگاه ها یا بی توجهی دانشجویان به لزوم کسب مهارت های شغلی مورد نیاز بازار کار، باعث شده تا همواره نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی که انتظار می رود در وضعیت مناسبی باشد، بیش از سایر گروه ها و تا دو برابر متوسط نرخ بیکاری کشور باشد. در این میان آموزش های مهارتی نقش مهمی را در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروی کار ماهر موردنیاز بازار کار درکشورهای مختلف جهان ایفا می کنند . هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش های مهارتی بر میزان اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی است. روش پژوهش مورد استفاده میدانی و پیمایشی بوده که بدین منظور از پرسشنامه توزیعی میان 385 نفر از فارغ التحصیلان دانشگاهی بهره برده شد. به منظور بررسی روایی آن از روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان آن 0.81 محاسبه شد. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تکنیک معادلات ساختاری بهره برده شد. نتیجه آنکه آموزش های مهارتی 0.33 بر میزان اشتغال فارغ التحصیلان تأثیر داشته اند.
رویکرد استم و الزامات پیاده سازی آن در ایران
حوزههای تخصصی:
استم که مخفف علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است رویکردی بین رشته ای و کاربردی است که بر پایه آن، تلاش می شود به جای آموزش چهار رشته به عنوان موضوعات جداگانه و گسسته، رشته های یادشده، در راستای حل مسائل روزمره، بطوریکپارچه به دانش آموزان و دانشجویان تدریس شود. این روش نوین تدریس از سوی کشورهای غربی و پیشرفته با استقبال روبرو شده است و گرایش به پیاده سازی آن روزافزون است. با این حال، رویکردها به آموزش استم یکسان نیست و هنوز، چارچوب مشخصی برای آموزش استم تدوین نشده است. در این مقاله ابتدا به شرح رویکرد استم پرداخته ایم و طیف روش های آموزشی بر پایه استم را شرح داده ایم. سپس با توجه به شرایط کنونی آموزش و پرورش و سنجش در ایران، الزامات پیاده سازی رویکرد استم در ایران بحث و بررسی شده است.
نقش امیدواری در عزت نفس با میانجی شادکامی در بین دانش آموزان دختر و پسر سال آخر دوره متوسطه دوم شهر بیرجند
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش امیدواری در عزت نفس با نقش میانجی شادکامی در بین دانش آموزان سال آخر متوسطه دوم شهر بیرجند و مقایسه دختران و پسران انجام گرفته است روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل 2003 نفر دانش آموز که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تعداد 320 نفر بعنوان افراد نمونه انتخاب گردید. برای سنجش متغیر شادکامی از پرسشنامه آکسفورد، آرجایل و لو (1989)، عزت نفس از پرسشنامه روزنبرگ (1979) و برای امیدواری از پرسشنامه اسنایدر (1991) استفاده گردیده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها تأمین شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و سطح استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون) انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که امیدواری با دو متغیر شادکامی و عزت نفس رابطه دارد؛ اما عزت نفس و شادکامی رابطه معنی دار نداشتند و بنابراین سنجش نقش میانجی در این رابطه مقدور نبود. همچنین در مقایسه دختران و پسران تفاوت معناداری در وضعیت سه متغیر مذکور مشاهده نشد.
تبیین ابقاء دانشجو بر اساس کیفیت خدمات آموزشی (طراحی دوره، حمایت سازمانی، تعامل) در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ابقاء دانشجو بر اساس کیفیت خدمات آموزشی(طراحی دوره، حمایت سازمانی، تعامل) در محیط یادگیری الکترونیکی است. روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان الکترونیکی فعال دانشگاه پیام نور استان آدربایجان شرقی است که تعدادشان 6000 نفر بود و نمونه آماری به صورت تصادفی361 نفر برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. اعتبار محتوایی ابزار پژوهش توسط5 نفر از متخصصین رشته علوم تربیتی مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین روایی سازه ابزار اندازه گیری، از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.79 برآورد شد. داده های جمع آوری شده در قالب تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین مؤلفه طراحی دوره ، حمایت سازمانی و تعامل با ابقاء دانشجو را نشان داد. نتایج ضریب رگرسیون نیز نشان داد کیفیت خدمات قادر به پیش بینی ماندگاری دانشجویان در محیط یادگیری الکترونیک دانشگاه پیام نور است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، اهمیت دادن به کیفیت خدمات آموزشی(طراحی دوره، تعامل، حمایت سازمانی ) می تواند منجر به افزایش ماندگاری دانشجویان دانشگاه پیام نور گردد.
بررسی کاربردهای بیومتریک در مدرسه
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
227 - 258
حوزههای تخصصی:
چکیدهاین پژوهش با هدف، شناسایی کاربردهای بیومتریک در مدرسه اجرا شده است. پژوهش، از نوع کیفی و روش مورد استفاده کتابخانه ای است؛ از این رو محقق به مطالعه ی منابع دسته اول 10 سال اخیر پرداخته و از فیش برداری برای اطلاعات جمع آوری شده استفاده کرده است و سپس با جداول، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است. از لحاظ روایی سوال های مورد استفاده در این پژوهش همان مفهومی که پژوهشگر از کابردهای بیومتریک در مدرسه مدنظر داشته است را سنجیده و برای تعیین پایایی این تحقیق از مثلث بندی داده ها استفاده کرده است. یافته های تحقیق نشان داد، که از فناوری بیومتریک، با تایید دانش آموز و دریافت رضایت نامه کتبی از یکی از والدین، می توان در مدرسه، درزمینه ی حضوروغیاب دانش آموزان و بررسی هویت فراگیران در ارزیابی الکترونیکی استفاده کرد، تا دقت و امنیت را در مدارس افزایش داد و از تقلب ها، قلدری ها، شناسایی دانش آموزان بی بضاعت توسط دیگر دانش آموزان و خطاها در هنگام استخراج و گردآوری داده های دانش آموزان کاست؛ از این رو برای این که سطح استاندارد زندگی افراد به خصوص فراگیران با افزایش روبه رو شود، سیستم آموزشی نیازمنداین فناوری است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که آینده ی پیش رو با توجه به مزایای مثبت این تکنولوژی، قطعاً یک آینده ی بیومتریک پسند خواهد بود؛ چرا که این امر به احراز هویت فراگیران کمک می کند و ناهنجاری های احراز هویت کاربر را کاهش می دهد.
رابطه مدیریت زمان با خلاقیت و خود تنظیمی دانش اموزان پایه ششم ابتدایی سعدآباد
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
69 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش رابطه مدیریت زمان با خلاقیت و خود تنظیمی دانش اموزان پایه ششم ابتدایی بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف و ماهیت کاربردی بود که برای انجام ان از روش توصیفی – همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 730 نفر دانش آموزان پایه ششم ابتدایی سعد آباد بوده است که با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید .ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل سه پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ، خلاقیت تورنس و پرسشنامه مدیریت زمان بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مدیریت زمان با خلاقیت و خود تنظیمی دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد .بین مدیریت زمان با ابعاد خلاقیت دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد .بین مدیریت زمان با ابعاد خود تنظیمی دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. کلید واژه ها: مدیریت زمان، خلاقیت، خود تنظیمی
اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری تحصیلی، دلبستگی به مدرسه، خودپنداره تحصیلی و درگیری تحصیلی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
84 - 63
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته آموزشی تاب آوری تحصیلی، دلبستگی به مدرسه، خودپنداره تحصیلی و درگیری تحصیلی بر سازگاری تحصیلی انجام شد. روش تحقیق پژوهش، جزء تحقیقات کاربردی و از نظر اجرا جزء پژوهش های شبه آزمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر سردشت بودند که حجم نمونه 80 نفر تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد شده سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) استفاده شد. فرضیه ها با استفاده از نرم افزار SPSS به کمک آنالیزکواریانس یک راهه آزمون شدند و نتایج تحقیق نشان داد بسته آموزشی تاب آوری تحصیلی، دلبستگی به مدرسه، خودپنداره تحصیلی و درگیری تحصیلی تأثیر معناداری بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد (001/0P=). پژوهش حاضر دارای محدودیت هایی بود من جمله جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر سردشت در نظر گرفته شده و از ابزار خود گزارش دهی پرسشنامه استاندارد استفاده شده است، در نهایت پیشنهاد می گردد که در مطالعات آینده دیگر مقاطع تحصیلی در نظر گرفته شده و از ابزارهای دیگری جهت بررسی بیشتر استفاده شود.
مقایسه میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی دهم و یازدهم نظام جدید با کتاب های دوم و سوم انسانی نظام قدیم
حوزههای تخصصی:
کتاب های فارسی دوره متوسطه دوّم به عنوان کتاب های اثرگذار و فرهنگ ساز بسیار با اهمیّت هستند؛ زیرا زبان ، فرهنگ و هویّت ملّی ما را به دانش آموزان منتقل می کنند. شناخت سبک یک اثر ادبی در این کتاب ها، فکر غالب و اندیشه های شاعران و نویسندگان را در هر دوره برای خواننده آشکار می سازد. در پژوهش حاضر، نگارنده به دنبال آن است تا ضمن بررسی میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی دوره دوّم متوسّطه، نشان دهد که مؤلّفان کتاب های فارسی دوره دوّم متوسّطه در گزینش متون مختلف از همه سبک های ادبی در کتاب های فارسی تا چه حد اهتمام داشته اند و در مقام قیاس، از نظر میزان حضور سبک های ادبی در کتاب های فارسی نونگاشت با کتاب های ادبیّات فارسی نظام پیشین، چه تفاوت هایی وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا با رویکرد توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، کتاب فارسی دهم و یازدهم نظام جدید با کتاب دوم و سوم انسانی نظام قدیم است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در نظام قدیم بیشترین توجه به سبک نو با 08/45 بوده و کم ترین توجه به سبک هندی با 96/1 بوده است و در نظام جدید بیشترین توجه به سبک نو با 22/40 و کم ترین توجه به سبک مشروطه با 17/3 می باشد؛ هم چنین در نظام جدید، سبک عراقی نسبت به قدیم بیشتر مورد توجه قرارگرفته است.
ارزیابی تطبیقی سطح استدلال هندسی دختران و پسران پایه نهم بر اساس نظریه فن هیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
157 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سطح استدلال هندسی دانش آموزان پایه نهم بر اساس نظریه فن هیلی در یکی از مباحث هندسه، یعنی مبحث استدلال و اثبات در هندسه و ویژگی های آنها بوده است. این پژوهش، به روش زمینه یابی انجام گرفت. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان پایه نهم مدارس دولتی شهرستان بابل و اعضای نمونه شامل 470 نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری، آزمونی محقق ساخته با 10 سؤال بود. روایی صوری و محتوایی آزمون، توسط چند نفر از استادان ریاضی و آموزش ریاضی و همچنین، چند تن از معلمان باتجربه مقطع متوسطه اول، تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش، بیانگر این است که سطح غالب تفکر هندسی دانش آموزان پایه نهم در مبحث استدلال و اثبات، در سطح اول فن هیلی است. همچنین، یافته ها نشان داد که دانش آموزان پسر عملکرد بهتری نسبت به دانش آموزان دختر در سطوح فن هیلی داشته اند که این تفاوت از نظر آماری تنها در سطح اول معنی دار بود. یافته های این پژوهش می تواند در بازبینی فرایند آموزش هندسه، مورد استفاده دبیران ریاضی، سیاست گذاران آموزشی و مؤلفان کتب درسی قرار گیرد.
تحلیل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت با تأکید بر آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
154 - 171
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی آموزش و ارتقای سلامت در بهبود و توسعه فرهنگ بهداشتی دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. برای پی بردن به اهمیت مسائل بهداشتی در روند سلامت دانش آموزان، لازم است به محتوای کتب درسی توجه شده و یک برنامه آموزشی که بتواند همه نیازهای ضروری آموزش سلامت را در خود جای دهد، تدوین شود. برای اجرای این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع و هدف های آن، از روش تحلیل محتوا انتروپی شانون استفاده شد. در این راستا، محتوای همه کتاب های درسی دوره پنجم ابتدایی بر اساس مفروضه های نظام سلامت بررسی شد. واحد ثبت، جمله و تصویر بود. در فرایند کدگذاری، مؤلفه های مرتبط با استانداردهای آموزش محیط زیست مشتمل بر: 1- سلامت جسم 2- سلامت تغذیه 3- سلامت محیط (بهداشت آب، بهداشت هوا، بهداشت خاک) 4- سلامت محیط زیست 5- سلامت خانواده 6- حوادث ایمنی 7- تحرک بدنی 8- سلامت روانی 9- پیشگیری از رفتارهای پرخطر 10- کنترل و پیشگیری از بیماری ها 11- معلولیت 12- بهداشت عمومی و بهداشت مدرسه مورد بررسی قرار گرفت. قلمرو این پژوهش شامل محتوای کتاب های دوره پنجم ابتدایی، مصوب وزارت آموزش وپرورش بود. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون نشان داد که از بررسی کل کتاب های دوره پنجم مؤلفه مربوط به سلامت روانی با 419 مورد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده، و کمترین مقدار مربوط به معلولیت با 5 فراوانی است. یافته های حاصل از فراوانی مؤلفه ها نشان داده است که مؤلفه های نظام سلامت از توزیع نرمال برخوردار نیستند به طوری که متأسفانه در حد خیلی کم به آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در این سند پرداخته شده است و به آموزش مؤلفه های سلامت در محتوای دوره پنجم ابتدایی توجه نشده است.
تحول ناشی از رویکرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در دروس زبان انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال چهارم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲
129 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحول ناشی از رویکرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان در دروس زبان انگلیسی و عربی صورت پذیرفت. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد120 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست بررسی ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان ماتسون و همکاران (1983) بود. روش: به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آمار توصیفی و استنباطی مختلف ازجمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده های حاصل در قالب آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که کاربرد تدریس مشارکتی از نوع تکنیک جیک ساو بر رشد مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن در دانش آموزان مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون، تفاوت معنادار یافت شد ( p=0.001 ). همچنین بین گروه ها در تمام خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی تفاوت معنی دار یافت شد( p<0/05 ). براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبتنی بر آموزش براساس تکنیک جیکساو بر افزایش میزان رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان مؤثر بوده است؛ لذا این پژوهش استفاده از آموزش، براساس تکنیک جیکساو را به منظور افزایش میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان پیشنهاد می کند.
جستاری در برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در استان چهارمحال و بختیاری
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
17 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کاوشی در برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان بوده است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی(پرسشنامه و مصاحبه) بوده است. جامعه آماری بخش پرسشنامه ای پژوهش شامل تمامی فرهنگیان مدیران، معاونان آموزشی و پرورشی، معلمان و سایر کارکنان اداره کل و مناطق/نواحی 17 گانه آموزش و پرورش استان چهارمحال و بختیاری بوده که از روش نمونه-گیری طبقه ای 407 نفر از آنها انتخاب شدند. جامعه آماری بخش مصاحبه شامل تمامی مسئولان و کارشناسان آموزش نیروی انسانی و فناوری اداره های آموزش و پرورش استان بوده که به روش نمونه گیری هدفمند، همه آنها به عنوان نمونه آماری محسوب شده و با آنان به صورت هدایت کلیات مصاحبه شده است(30 نفر). روایی پرسشنامه را کارشناسان تاًیید نموده و پایایی آن حدود 96/ محاسبه شد. پایایی مصاحبهها از روش بررسی همکار، بررسی اعضا و سهسوسازی تاًمین گشت. در مجموع طبق نتایج این پژوهش، آزمون های مجازی ضمن خدمت الکترونیکی استان از وضعیت چندان مناسبی در زمینه های مورد بررسی برخوردار نبوده اند و برای رسیدن این آزمون ها به وضعیت مناسب تلاش های زیادی لازم است که از طرف افراد و گروه های مختلف صورت پذیرد.
Identification of Effective Factors to Development of Blended learning in Higher Education Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to identify effective factors to the development of blended learning from the perspective of faculty members of PNU. For this purpose, after the study of contemporary research findings, effective factors to the development of blended learning were divided in five groups of structural, planning, information systems, nature and workplace and support factors for each of these components were determined. In order to assess the effective factors to the development of blended learning from the perspective of faculty members, a researcher-made questionnaire was designed. The questionnaire was with 40 questions using a Likert scale. Its validity was confirmed through content validity and its reliability through Cornbrash's alpha (α=91%). After determining the sample size using Morgan table by simple random sampling, questionnaires were distributed to faculty members. The research findings were analyzed using exploratory and confirmatory factor analysis. To analyze the data, SPSS and LISREL softwares were employed. Results indicate that among the identified factors, the most important and influential factors to the development of blended learning from the perspective of administrators was related to structural factors.
اثربخشی مداخله ی آنلاین بازی درمانی مبتنی بر روابط والد- کودک (فیلیال تراپی) بر رفتار خوردن کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
54 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک بر رفتارهای خوردن کودکان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان پیش دبستانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان با تشخیص اختلالات خوردن در سال 1398 بودند که از میان آنان تعداد 30 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله آنلاین 8 جلسه ای بازی درمانی مبتنی بر روابط والد- کودک به شیوه جلسات گروهی هفتگی 1 ساعت قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه رفتار خوردن کودکان (واردل و ) بود. نتایج نشان داد که تفاوت معنی دار بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در ابعاد رفتار خوردن وجود دارد (05/0p<). نتایج حاکی از آن بود که مداخله بازی درمانی مبتنی بر روابط والد- کودک باعث بهبود ابعاد ایرادگیری از غذا، لذت از غذا، پرخوری هیجانی و کم خوری هیجانی کودک شده است. با توجه به نتایج پژوهش می توان از مداخله بازی درمانی مبتنی بر روابط والد- کودک در بهبود ابعاد رفتارهای خوردن کودک در کنار سایر گزینه های درمانی استفاده کرد.
آموزش در پسا کرونا: ما نمی توانیم به دنیا آنگونه که قبلا بود؛ برگردیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
34 - 39
حوزههای تخصصی:
کووید 19، آموزش را به یک آزمایش جهانی در مقیاس بزرگ تبدیل کرده است و ما در لحظه تعیین کننده ای برای کودکان، نوجوانان و جوانان جهان هستیم. اکنون با یک فاجعه نسلی روبرو هستیم که می تواند پتانسیل نهفته انسانی را هدر دهد، چندین دهه پیشرفت را تضعیف کند و نابرابری های ریشه دار را تشدید کند. پاندمی COVID-19 بسیاری از الگوها و روندهای یادگیری موجود را نمایان کرده است. نقاط قوت، ضعف و آسیب های زیادی را به ما نشان داده است. برخی معتقدند حرکت بدون برنامه و سریع به سوی یادگیری آنلاین - بدون آموزش، پهنای باند کافی و آمادگی کم - منجر به تجربه کاربری ضعیفی می شود که برای رشد پایدار نامطلوب است، برخی دیگر نیز معتقدند که یک مدل ترکیبی جدید با مزایای قابل توجه از آموزش می تواند ظهور کند. همچنین پس از کرونا یادگیری سنتی و یادگیری الکترونیکی به صورت آمیخته قابل استفاده خواهند بود. برخی نیزمعتقدند که معلمان می توانند به طور بالقوه بیشترین تأثیر را در کاهش شکاف های ایجاد شده در پیشرفت تحصیلی داشته باشند. این مقاله ضمن مروری بر چالش ها و مزایای یادگیری آن لاین به راهکارهای بهبود فرایند آموزش اشاره می کند.
نقش واسط ابتکار و نوآوری در رابطه با فناوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان در آموزشکده های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
۱۱۸-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیرپذیری عملکرد شغلی کارکنان از فناوری اطلاعات با نقش واسط دو متغیر ابتکار و نوآوری در آموزشکده های فنی و حرفه ای شهرستان بجنورد بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان و اساتید آموزشکده های شهرستان بجنورد در دو مرکز دختران و پسران بوده است که تعداد آنها 250 نفر می باشد. روش نمونه گیری ،روش تصادفی طبقه ای بوده است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 148 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد فناوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد عملکرد شغلی و پرسشنامه ابتکار و نوآوری بود. بعد از تأیید روایی، پایایی هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب 75/0، 76/0 و 84/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS بود. یافته ها نشان داد بین فناوری اطلاعات و ابتکار و نوآوری رابطه وجود دارد همچنین بین ابتکار و نوآوری با عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود دارد همچنین بین فناوری اطلاعات و عملکرد شغلی کارکنان با نقش واسطه ای ابتکار و نوآوری در آموزشکده های فنی و حرفه ای شهرستان بجنورد رابطه وجود دارد.
تاثیر آموزش الکترونیک بر ارتقای علمی دانشجویان پیام نور
حوزههای تخصصی:
با ورود به عصر اطلاعات، نهاد آم وزش از نخ ستین نهاده ایی اس ت ک ه دس تخوش تغییرات اساسی شده. آموزش الکترونیکی به عنوان پارادیمی جدید، این حوزه را متحول ساخته است. با توجه به قابلیتهای بسیار بالای ای ن سی ستم آموزش ی و حج م عظ یم تقاض ا ب رای آموزش، و ناتوانی نظام آموزشی کنونی در پاسخگویی ب ه آن، در ب اب ض رورت ب ه ک ارگیری و اهمیت آموزش الکترونیکی تردیدی وجود ن دارد .آنچ ه مط رح اس ت ش یوه و چگ ونگی ای ن آموزش است.کتابخانه ها نیز به عنوان زیرسیستم نظام آموزشی، باید همگام ب ا تغیی رات پ یش بروند و نسبت به ارائه خدمات جدید و متناسب با نیاز روز، اقدام نمایند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش الکترونیک بر ارتقای علمی دانشجویان پیام نور شهر سرپل ذهاب پرداخته شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد سرپل ذهاب در سال 1397 بود. نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد30 نفر در دو گروه آزمایشی و گواه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه ) را در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که آموزش الکترونیک بر ارتقای علمی دانشجویان پیام نور موثر است.
تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی( یکپارچه) پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی(یکپارچه) پایه سوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش، کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی) و جامعه پژوهش، کلیه کتاب های درسی پایه سوم ابتدایی و راهنماهای تدریس معلم هر کتاب بود. رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمون محور (مفهوم محور و مهارت محور) انتخاب شد. مفاهیم و مهارت ها از کتاب های درسی و اهداف هر درس از راهنماهای تدریس معلم استخراج شد و همزمان کدگذاری صورت گرفت. کدهایی که دارای زمینه مشترک بودند در یک مقوله قرار گرفتند و مضامین (تم) تلفیقی برنامه درسی را تشکیل دادند. 192 کد اولیه بدست آمد. پس از طبقه بندی، 106 مقوله حاصل شد و در نهایت، 14 مضمون (تم) تلفیقی شکل گرفت. مضامین بدست آمده عبارتند از: جعبه ابزار پرکاربرد، نیازهای مهم، سواد مالی، آشنایی با شخصیت های علمی و ادبی، نهادها، تغییر، شباهت ها و تفاوت ها، محافظت، مهربانی، تلاش، مهارت شمارش، مهارت اندازه گیری، مهارت رسم شکل، مهارت مرتب سازی داده ها در جدول و نمودار.