فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۰۱ تا ۱۲٬۴۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته معلمان بومی از چالش های آموزش در مناطق دارای خرده فرهنگ در دوران بحران کووید19 انجام گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. قلمرو مطالعاتی کلیه معلمان بومی دوره ابتدایی شهرستان لایین بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، معلمان بومی دارای حداقل 8 سال سابقه خدمت انتخاب و مصاحبه ها، تا رسیدن اشباع نظری ادامه یافت. اطمینان پذیری آن از طریق سه معیار قابل قبول بودن، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری به دست آمد. یافته ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند و در 5 مقوله اصلی از جمله چالش های مرتبط با دانش آموزان، والدین، سیستم و رسانه ها، معلمان و چالش های مرتبط با جوامع بومی و 15 زیر مقوله طبقه بندی شدند. یافته ها نشان داد در محیط های بومی تجارب یادگیری مبتنی بر محیط، یادگیری های گروهی و وجود ارتباط عاطفی بین معلم و دانش آموزان از منابع یادگیری و آموزش محسوب می شوند، که با توجه به بحران کووید 19این فرصت از معلمان گرفته شده است. مساله دیگر ورود آنی و بی برنامه رسانه ها به نظام آموزشی در محیط بومی است، که نگرانی هایی را برای والدین و جامعه بومی به همراه داشته است. به طور کلی یافته ها نشان داد که مهمترین چالش آموزش مجازی در بحران کووید 19 تخریب فرهنگ بومی است. علاوه بر این عدم تحقق عدالت آموزشی نیز از چالش های مورد توجه در این مناطق است.
Investigate the Impact of Educational Multimedia on English Vocabulary Learning
حوزههای تخصصی:
Learning of students. This study, in terms of purpose, applied, and in the manner and method of implementation, is an integral part of empirical studies. In this research, a four-group Solomon design with pre-test and post-test, and control group were used. The statistical population consisted of all undergraduate students at Kermanshah Payam Noor University, who had specialized language lessons during the semester. Among them, 60 people were selected as the statistical sample using available sampling. To test the students' learning, a researcher-made test was used. The validity of the test using the Kooder Richardson method was 82. announced. SPSS software was used to perform statistical calculations, and multivariate analysis of variance analysis was used to investigate the hypotheses of the research. The results of the data analysis showed that there is a significant difference between the mean scores of the experimental and control groups in the visual, written, audio, and oral components, but the effect of the pre-test, as well as the interaction of pretest and group is not meaningful. The results also showed that the participation of learners in training exercises, while paved the way for activating knowledge of learners' resources, helps them to associate past and future. These findings ultimately confirm the impact of multimedia education on the level of learning the student's English language vocabulary, and can be used in conjunction with other intervening methods.
اثربخشی مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
23 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر، شامل کلیه والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی از آموزش و پرورش منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1401 بود که تعداد آن ها به طور تقریبی برابر با 1460 نفر بود. حجم نمونه نیز در این پژوهش نیز تعداد 30 نفر از والدین دانش آموزان که تمام ملاک های ورود را داشته باشند، به صورت در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی ساده (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اضطراب بک (1990)، تفکر انتقادی کالیفرنیا (1997) و پروتکل مهارت آموزش سواد رسانه ای بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از طریق آخرین نسخه نرم افزار 26SPSS انجام شد. در این تحقیق از معناداری آزمون های آماری مورد نظر و اندازه از اثر متغیر مستقل استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که مهارت آموزش سواد رسانه ای بر اضطراب و تفکر انتقادی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اثربخش است، با توجه به اندازه اثر، مهارت آموزش سواد رسانه ای بر تفکر انتقادی تاثیر بیشتری نسبت به اضطراب والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی دارد.
تأثیر داده های مفقود در سوگیری و دقت سوالات پرسشنامه بیگانگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
28 - 14
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مهم خطا های منظم زمانی ایجاد می شوند که یک سئوال دارای کنش افتراقی شناسایی شود. هدف این پژوهش با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو این بود که تعیین کند آیا تأثیر داده های مفقود بر سوگیری و دقت آزمون نسبت درست نمایی برای شناسایی کنش افتراقی در سئوالات چندارزشی در روش های مختلف برخورد با داده های مفقود متفاوت است یا خیر. از طرح عاملی برای ارزیابی تأثیر شش روش برخورد با داده های مفقود بر اثربخشی آزمون نسبت درست نمایی برای تشخیص این تفاوت در مدل پاسخ مدرج بر حسب خطای نوع اول و توان آماری استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های دارای رشته های علوم تربیتی و روانشناسی مقطع کارشناسی در شهر تهران بودند. 1100 نفر نمونه ی مورد پژوهش از این جامعه از بین دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران، شهید بهشتی، خوارزمی، آزاد اسلامی واحد تهران شمال، آزاد اسلامی تهران جنوب و آزاد اسلامی تهران مرکز در سال 1398 بودند که پرسشنامه بیگانگی تحصیلی برای آن ها اجرا شد. تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه، شاخص G 2 و اندازه اثر η 2 برای تمامی اثر های متقابل مرتبه اول محاسبه شد. روش انتساب چندگانه و جایگذاری رگرسیون تکی کمترین سهم را در کنترل خطای نوع اول دارا بودند و روش های مبتنی بر بیشینه درست نمایی و جایگذاری میانگین شخص به ترتیب بیشترین سهم را از نظر کنترل خطا نشان دادند. توان آماری آزمون در تمامی روش ها و همه عوامل مورد بررسی در این پژوهش مشابه بود. نتایج این پژوهش حاکی از این است که نسبت داده ها و مشاهدات مفقود و طول آزمون نقش مهمی در تعیین اثربخشی آزمون و به عبارتی دقیق تر سوگیری و دقت سئوالات آزمون داشتند.
نقش امید به زندگی، خودکارآمدی ادراک شده و ظرفیت خودمهارگری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روانشناختی یکی از مفاهیم مورد توجه در دانشجویان است؛ بنابراین مطالعه متغیرهای مرتبط و زمینه ساز آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش امید به زندگی، خودکارآمدی ادراک شده و ظرفیت خودمهارگری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد تقریبی 2000 نفر بود. از این بین نمونه ای به حجم 220 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های باورهای بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991)، خودکارآمدی شرر (1982) و خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمره کل امید به زندگی و مولفه های تفکر عاملی و تفکر راهبردی؛ همچنین، خودکارآمدی ادراک شده با نمره کل بهزیستی روانشناختی و مولفه های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند، و رشد شخصی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0P<). همینطور، بین و ظرفیت خودمهارگری با نمره کل بهزیستی روانشناختی و مولفه های پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، و رشد شخصی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0P<). در حالی که در حالی که بین ظرفیت خودمهارگری با مولفه تسلط بر محیط بهزیستی روانشناختی دانشجویان رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0<P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای تفکر راهبردی، خودکارآمدی ادراک شده، و ظرفیت خودمهارگری به صورت مثبت قادرند در مجموع 9/41 درصد از تغییرات بهزیستی روانشناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (01/0P<). بر این اساس می توان نتیجه گرفت که امید به زندگی، خودکارآمدی ادراک شده و ظرفیت خودمهارگری با بهزیستی روانشناختی دانشجویان رابطه داشته و قادر به پیش بینی معنی دار آن هستند.
شناسایی شاخصه ها ی مدیریت استعداد در سازمان گمرک ج.ا.ا ( به روش آمیخته)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
57 - 82
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، هدف ارائه مدلی جامع مدیریت استعداد برای سازمان گمرک می باشد. برای انجام پژوهش با توجه نیاز به استخراج شاخصه های بومی و تخصصی سازمان گمرک، پس از دسته بندی مبانی نظری و پیشینه تجربی موجود از یک تحقیق کیفی داده بنیاد نیز استفاده شد. لذا پس از انجام مصاحبه به روش نمونه گیری هدفمند 139 مؤلفه یافت شد که جهت غربالگری با استفاده از نظر خبرگان با توجه به مزیت های روش دلفی-فازی آن انتخاب نمودیم. با روش هدفمند 20 نفر از خبرگان انتخاب شدند. پس از 4 مرحله فازی زدایی تعداد 54 شاخصه باقی ماند. جهت ارائه مدل از الگوی سه شاخه ای میرزایی اهرنجانی اقتباس گردید که با اضافه نمودن یک بعد دیگر به شکل چهار لایه ای ارائه شد. مدل در سازمان گمرک از طریق نمونه گیری تصادفی ساده بین کارکنان توزیع شد که 367 نمونه برگشتی مورد ارزیابی قرار گرفت. از طریق تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار اکسپرت چویس: 1. شناختی/ادراکی (467/0) 2. ساختاری/ نهادی (277/0) 3. محیطی/ موقعیتی (16/0) 4. رفتاری/ کارکردی (095/0) رتبه بندی شدند.
رابطه راهبردهای مقابله با استرس، افسردگی و اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
40 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه تحقیق و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه راهبردهای مقابله با استرس، افسردگی و اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه بود. روش مطالعه: این پژوهش از لحاظ ماهیت جز تحقیقات کاربردی و از لحاط اجرا جز تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل نوجوانان زلزله زده استان کرمانشاه (شهرهای ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب) بود که شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان دوره دوم بودند که تعداد آنها حدود 4000 نفر اند.از بین جامعه آماری، تعداد 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر حسب جدول مورگان استفاده شد.پرسشنامه های مورد استفاده راهبردهای مقابله ای: اندلر و پارکر (1990) ،افسردگی بک(1996)اضطراب نجاریان(1376) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. نتایج: یافته ها نشان داد متغیر راهبرد مقابله مسئله مدار با ضریب بتای 34/0 می توانند به طور مثبت و معنی دار، متغیر اضطراب با ضریب بتای 32/0 ،متغیر افسردگی با ضریب بتای 31/0 و متغیر راهبرد مقابله هیجان مدار با ضریب بتای 28/0 و راهبرد مقابله اجتنابی با ضریب بتای 24/0 می توانند به طور منفی و معنی داری تاب آوری نوجوانان را پیش بینی کنند. بین راهبرد مقابله مسئله مدار با تاب آوری نوجوانان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه راهبرد مقابله مسئله مدار نوجوانان افزایش می یابد به همان اندازه تاب آوری آنان بیشتر خواهد بود.بین راهبرد مقابله هیجان مدار با تاب آوری نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. بین راهبرد مقابله اجتنابی (غیرمؤثر) با تاب آوری نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، با کاهش راهبرد مقابله هیجان مدار و اجتنابی (غیرمؤثر) نوجوانان با افزایش تاب آوری آنان همراه شده است. بین افسردگی با تاب آوری روانی در بین نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر اندازه میزان افسردگی نوجوانان کاهش یابد از تاب آوری بالاتری برخوردار خواهند بود. بین اضطراب با تاب آوری روانی در بین نوجوانان رابطه منفی معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هر اندازه میزان اضطراب نوجوانان کاهش یابد از تاب آوری بالاتری برخوردار خواهند بود.
داستان پردازی در شعر رومانتیک احمد زکی ابوشادی
حوزههای تخصصی:
داستان برشی از رخدادهای زندگی واقعی یا خیالی در قفس خیال انگیز فکر نویسنده و شاعر است، فضای متمرکز ذهن ادیب ، این حوادث را از سرگردانی رهایی بخشیده تا روایت آنها با خواننده به اشتراک گزارده شود. داستان نویسی در دوران معاصر مخصوصا در شعرمورد اقبال بسیاری قرار گرفت. داستان نویسی مدرن در شعر به واکاوی داستان و ارتباط آن با درون مایه اثر یعنی احساسات، افکار، تخیلّات و رؤیاهای شاعر می پردازد. ابوشادی از پیشگامان شعر رومانتیک در کشور های عربی به خصوص مصر است که با تأسیس انجمن ادبی آپولو سهم بسزایی در تحوّل و پیشرفت شعر معاصر عرب داشته است. در داستان پردازی زکی ابوشادی در دیوانش، نقش شاعر به خوبی قابل لمس است؛ چرا که او اندیشه ها و شخصیّت ها و واقعیت های اجتماعی و سیاسی را با توصیف های زیبایش می آراید.در این پژوهش سعی شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی این مطلب پرداخته شود که عناصر داستان چگونه باعث نظم، تداوم و چینش قسمت های مختلف اشعار رومانتیک زکی ابوشادی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاعر با قرار دادن کانون روایت در شخصیت های حساس زندگی اش و کنار رفتن از صحنه، روایت داستان را واسطه ای قرار دهد تا خوانندگان از طریق تفسیر شعر در آن راه جویند. در داستان پردازی زکی ابوشادی، متمرکز بودن بر مضمون اجتماعی، سیاسی با نگاه وصفی و رومانتیک و دقیق به وضعیت جامعه، باعث نقاط قوت داستان او گردیده است.
بررسی مقایسه کیفیت یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر یاسوج
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی مقایسه کیفیت یادگیری دانش آموزان قبل و بعد از هوشمندسازی مدارس از دیدگاه معلمان ابتدایی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی است و جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان ابتدایی شهر یاسوج که در سال تحصیلی 94 – 1393 در مدارس هوشمند مشغول به تدریس بوده را تشکیل می دادند. تعداد 140 نفر از معلمان ابتدایی طبق جدول مورگان و کرجسی و فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته کیفیت یادگیری میان آنان توزیع گردید. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. اطلاعات بدست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی نسبی، تدوین جدول، انحراف استاندارد و میانگین) و آمار استنباطی (آزمون t همبسته) تجزیه وتحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد هوشمندسازی مدارس بر تمامی ابعاد کیفیت یادگیری تأثیر مثبت و معناداری دارد. . . .
تأملی بر شکل گیری نظام آموزش مدرن در ایران مبتنی بر مناسبات قدرت – دانش در اندیشه میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
5 - 22
حوزههای تخصصی:
جستجو در زمینه ها و شرایط شکل گیری فرآیندهای تربیتی مدرن در ایران مبتنی بر مناسبات قدرت دانش مساله اساسی است که مقاله حاضر در پی یافتن پاسخ آن است. روش پژوهش در این مطالعه روش تحلیل تاریخی مبتنی مناسبات قدرت دانش است که به تجزیه و تحلیل سیر تاریخی عوامل شکل دهنده به نظام آموزش مدرن و تحول ارزش ها در جامعه ایران پرداخته است از اینرو ، ابتدا زمینه های فرهنگی و اجتماعی شکل گیری تربیت مدرن در ایران مبتنی بر اسناد، مدارک و شواهد مورد نقد قرار گرفته و بر اساس فرض مخالف پژوهش مبنی بر ارزشمندی برخی آموزه های سنتی ؛ شیوه های آموزش و دانش سنتی طرد شده در نظام آموزشی مدرن توصیف شده است. نتیجه حاصل از گام اول پژوهش آن است که فرایند مدرنیزاسیون تربیت سنتی را با جایگزینی عواملی همچون تحول در شیوه های تنبیهی و ظهور شیوه های انضباط مدرن، یکدست سازی ظاهر، توسعه آموزش های اجباری، معماری مدرن مدارس، ایجاد سازو کارهای نظارت بر نظام دانش به به حاشیه رانده است و منجر به آن شده است که در کنار دستاوردهای عظیم آموزش مدرن سهمی از ارزش و سنتهای بومی و فرهنگی از فرایندهای آموزشی در حاشیه قرار گیرد. در گام دوم پژوهش نتایج نشان داد که صرف نظر از تحول در شیوه های تنبیهی و ظهور شیوه های انضباط مدرن و توسعه آموزشهای همگانی که دستاوردی ارزشمند در نظام آموزشی مدرن است، بازنگری در دانش سنتی وبازسازی مجدد آن بر حسب الزامات بومی است
بررسی میزان احساس حضور دانش آموزان در آموزش های غیرحضوری (برنامه شاد و شبکه آموزش) نیمسال دوم سال تحصیلی 98-99
منبع:
آموزش پژوهی دوره هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
15 - 23
حوزههای تخصصی:
احساس حضور مولفه ای تاثیر گذار و تعیین کننده در مشارکت یادگیرنده در آموزش غیرحضوری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان احساس حضور دانش آموزان در آموزش های غیرحضوری نیمسال دوم سال تحصیلی 99-98 اجرا شده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 که از اسفند ماه آموزش غیرحضوری را تجربه کردند. از این بین ، تعداد 380 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه در پژوهش مشارکت داشتند. برای سنجش احساس حضور دانش آموزان از پرسشنامه احساس حضور ایگروب استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان در آموزش غیرحضوری، دارای احساس حضور بالاتر از متوسط می باشند. علاوه بر این، میانگین احساس حضور در هر سه مولفه حضور در مکان، واقعی بودن و مشارکت گروه استفاده کننده از اپلیکیشن شاد بالاتر از میانگین گروه استفاده کننده از شبکه آموزش بوده است و این تفاوت در مولفه مشارکت، به لحاظ آماری معنا دار بود (p<0.05). در پایان پیشنهاد می شود زیر ساخت های لازم برای ارتقا برنامه شاد ایجاد گردد و به مولفه های احساس حضور، در آموزش و طراحی برنامه ها توجه ویژه صورت گیرد.
آموزش زبان عربی بر پایه اصول روان شناختی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار حیاتی در آموزش زبان های خارجی، توجه به ابعاد روان شناختی آن است؛ زیرا بین زبان و تفکّر از یک سو و ابعاد روحی روانی انسان از سوی دیگر، پیوندی عمیق و ناگسستنی وجود دارد. از همین رو نادیده گرفتن مبانی روان شناختی آموزش زبان یا بی توجهی به آن، فرایند یاددهی-یادگیری را با چالش های فراوان روبه رو می کند. هدف از انجام این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی انجام شد، تبیین میزان تاثیر توجه به ابعاد روحی روانی فراگیران در تسهیل امر آموزش زبان است. نتایج و یافته های پژوهش پیش رو نشان داد که توجه به به دو بُعد استراتژیک زبان، یعنی الگوبرداری و ممارست. در نظر گرفتن ابعاد روانی عاطفی زبان آموزان، یعنی انگیزه ها و نگرش ها و توجه به بُعد شخصیت، یعنی توجه نمودن به تفاوت های فردی و مراعات سنّ فراگیران و به تبع آن شناخت راهکارهای مناسب به هنگام روبرو شدن با تفاوت های فردی، کمک شایانی به آموزش فعال و عمیق زبان عربی نموده و سبب می شود فرایند یاددهی- یادگیری با شادابی و نشاط کافی و درست، اجرا شود، از همین رو ضرورت دارد قبل از آغاز فرایند آموزش، به انگیزه های افراد، نگرش آنان به زبان عربی و میزان توانایی و استعداد آن ها توجه شود. همچنان که بایسته است از روش های متنوّع آموزشی متناسب با فراگیران و تمارین و تکالیف گوناگون استفاده شود و راهکارهای پیشنهادی مربوط به تفاوت های فردی نیز، مطالعه و اجرا گردد.
تحلیل و بررسی کتاب سواد رسانه ای دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱شماره ۲
80 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی کتاب سواد رسانه ای دوم متوسطه است. این پژوهش از انواع پژوهش های کیفی و به روش پدیدارشناسی می باشد. مشارکت کنندگانی در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند که، تجربه ی برنامه درسی کتاب سواد رسانه ای دوم متوسطه را داشته اند؛ بدین معنی که این کتاب را یا آموزش داده اند و یا تحت آموزش این کتاب بوده اند. میدان پژوهش شامل سه گروه معلمان، کارشناسان امور رسانه و دانش آموزان دوره متوسطه می باشند. به منظور انجام نمونه گیری ، از نمونه گیری نظری استفاده شده است که این نوع نمونه گیری نوعی نمونه گیری هدفمند است که تا زمان رسیدن به حالت اشباع ادامه یافت و در نهایت 16 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش مصاحبه نیمه ساختار مند بود. و برای اعتبار بخشی به داده ها و نتایج به دست آمده از پژوهش بعد از انجام مصاحبه و پیاده سازی آن، داده ها و تفسیر از آنها در اختیار مشارکت کنندگان در پژوهش ، قرار گرفت تا آنان صحت داده ها و تحلیل از آن را تایید کنند. داده ها بر اساس تحلیل محتوا به گونه کدگذاری :کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرا گرفتند. یافته های تحقیق در برگیرنده ی 5 مضمون اصلی که شامل "تغییر و تحول دنیا”،"تغییر و پیشرفت روزانه فناوری"،"تقویت تخصصی افراد،"ایجاد و افزایش سواد انتقال و دریافت پیام در افراد"،"آشنایی افراد با زندگی دیجیتال "بدست آمده است.
رابطه درگیری تحصیلی و خودگردانی تحصیلی با مهارت های حل مسأله دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رامهرمز
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
576 - 590
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه درگیری تحصیلی و خودگردانی تحصیلی با مهارت های حل مسأله دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رامهرمز بود. طرح پژوهش در این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی کاننی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر رامهرمز در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 1358 نفر بودند، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای210 نفر دانش آموز دختر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های درگیری تحصیلی ریو و تیسنگ (2013)، خودگردانی تحصیلی ریان و کانل (1989) و مهارت های حل مسأله هپنر و پترسون (1982) جمع آوری شدند. جهت تحلیل و آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی کاننی استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین مؤلفه های درگیری تحصیلی (درگیری رفتاری، عاطفی، شناختی، عاملی) با مؤلفه های مهارت های حل مسأله (مهارت اعتماد به خود در حل مسأله، شیوه اجنتاب- نزدیکی به مسأله، کنترل شخصی در حل مسأله) دانش آموزان دختر رابطه معنادار بود و بین خودگردانی تحصیلی (سبک تنظیمی، سبک تنظیم درون فکنی) با مهارت های حل مسأله (اعتماد به خود در حل مسأله، شیوه اجتناب- نزدیکی به مسأله و کنترل شخصی) دانش آموزان رابطه منفی معناداری وجود داشت و بین سبک های تنظیم همانند سازی شده و درونی با مهارت های حل مسأله دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. هم چنین آزمون های معنی داری ابعاد برای تحلیل روابط کاننی نشان دادند، بعد اول معنی دار و دارای همبستگی کاننی بالایی بود. بنابراین قوی ترین رابطه را بعد اول کاننی یعنی متغیر مهارت اعتماد به خود در حل مسأله از متغیرهای مجموعه اول (وابسته) و درگیری عاطفی از متغیرهای مجموعه دوم (مستقل) داشت.
بررسی تأثیر اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و ارائه مدل کاربردی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، از نوع روش نیمه تجربی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و استفاده از پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم در درس ریاضی در مدارس دولتی شهرستان بوشهر که تعداد آن ها بر اساس سالنامه آماری سال 1396 تعداد 1178 نفر است. به جهت کثرت جامعه آماری از این بین تعداد 280 نفر از این دانش آموزان را در یک منطقه از شهرستان بوشهر را به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری در این تحقیق به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است که پس از برگزاری آزمون ورودی 80 نفر از این دانش آموزان که همگی در درس ریاضی در یک سطح بودند، به دلیل همسانی و همگنی نمونه آماری، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. سپس، به صورت تصادفی در چهار کلاس 20 نفره در قالب گروه های آزمایش و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها در تحقیق حاضر دو پرسشنامه محقق ساخته سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی و برگزاری آزمون پیش آزمون و پس آزمون ریاضی در قبل و بعد از اجرای دوره سنجش عملکردی است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد اجرای سنجش عملکردی بر سطوح بالای یادگیری و انگیزش در درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دهم مدارس دولتی شهرستان بوشهر مؤثر است.
طراحی الگوی تدریس مفهوم محور در درس علوم و بررسی نقش آن بر مهارتهای تفکر(خلاق ، انتقادی) دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی
منبع:
تدریس پژوهی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱
73 - 80
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی دانشجویان در فرایند راهنمایی رساله دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
249 - 282
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف فهم تجربه های زیسته دانشجویان دکترا در پیوند با توانمندسازی آن ها در فرایند راهنمایی رساله انجام شده است. نوع پژوهش، کیفی و روش پژوهش، پدیدارشناسی توصیفی هوسرل بود. مصاحبه شوندگان، ده تن از دانشجویان دکتری بودند که با روش گلوله برفی انتخاب و با استفاده از ابزار مصاحبه باز پاسخ استاندارد، با آن ها مصاحبه شد. قابلیت اعتماد یافته-ها (باورپذیری، انتقال پذیری، تأیید پذیری و قابلیت وابستگی) از طریق بررسی توسط اعضاء، توصیف فربه و ممیزی بیرونی احراز شد. نتایج پژوهش، بیانگر فرازوفرود وضعیت توانمندسازی در فرایند راهنمایی است. ازجمله عوامل افزایش دهنده توانمندی؛ گزینش راهنما، درک همدلانه، نقش های سیال، بازخورد اثربخش و قابلیت های دانشجو است. از جمله عوامل کاهنده توانمندی؛ مسئولیت پذیری حداقلی، عدم تخصص و سوء بازخورد راهنما است که دانشجو را به مسیرهای غیرمتعارف سوق می-دهد. واژه های کلیدی: راهنمایی رساله، تجربه زیسته دانشجو، توانمندسازی
تأثیر کیفیت زندگی کاری بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
استفاده از تیم در سازمان ها به منظور بهره مندی از هم افزایی موجود در کار تیمی و همچنین ایجاد ظرفیت جهت تطبیق هرچه بهتر سازمان با محیط، روندی است که در دو دهه اخیر شتاب فزاینده ای به خود گرفته است. با درک این مهم این پژوهش با هدف تاثیر کیفیت زندگی بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان نهاوند در سال تحصیلی 96-1395 است که از بین آنها 377 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری، اثربخشی تیمی و خشنودی شغلی استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاثیر کیفیت زندگی کاری و خشنودی شغلی بر اثربخشی تیمی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین مشخص شد که تاثیر کیفیت زندگی کاری بر اثربخشی تیمی با نقش میانجی خشنودی شغلی مثبت و معنی دار می باشد.
نقد و ارزیابی مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه»
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۳
193 - 207
حوزههای تخصصی:
نقد به عنوان یک ابزار کارآمد در ارزشیابی اطلاعات یک اثر پژوهشی به شمار می رود. نوشتار حاضر با رویکرد نقادانه در صدد بررسی ابعاد محتوایی و صوری مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه» نوشته أحمد الدیاب به نگارش درآمده است. وی در این اثر که از سه بخش اصلی تشکیل یافته، به تبیین آراء موافق و مخالف صاحب نظران در مورد لفظ و معنی، اولویت یکی بر دیگری، جدایی میان لفظ و معنی و یکی دانستن یا وجود اتحاد و همبستگی میان این دو مؤلفه توجه داشته است تا بدین وسیله به روش هایی دست یابد که بتواند از آن برای آموزش زبان عربی به غیر عرب زبان ها استفاده کند. در مقاله حاضر بر آن بوده ایم تا به روش تحلیلی و با توجه به معیارهای تعریف شده برای نقد و ارزیابی آثار پژوهشی، مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه» مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نویسنده سعی داشته است تا با معرفی دو عنصر لفظ و معنی به عنوان عناصری مهم از مطالعات زبانشناسی بر این نکته تأکید کند که آموزش زبان عربی به غیر عرب زبان ها باید همانند مؤسسات آموزشی اروپا با تکیه بر رویکرد زبانشناسی باشد؛ این در حالی است که مکالمه محوری در پژوهش های اخیر مورد تأکید مدرسان بوده و به عنوان نکته مهم تری تلقی شده است.
رابطه بین جهت گیری های هدف پیشرفت، فرایندهای ارزیابی شناختی و هیجانات پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر: یک تحلیل میانجی گیری تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی گر فرایندهای ارزیابی شناختی در رابطه جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. 340 دانشجوی مقطع کارشناسی (170 پسر و 170 دختر) به نسخه تجدید نظر شده پرسش نامه هدف پیشرفت (AGQ-R)، نسخه تجدیدنظر شده مقیاس ارزیابی تنیدگی (SAM-R) و نسخه کوتاه پرسش نامه هیجان های پیشرفت (AEQ-R ) پاسخ دادند. در مطالعه همبستگی حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری در دو جنس در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که فرایندهای ارزیابی شناختی، در رابطه بین جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت در دانشجویان هم در گروه نمونه کل و هم گروه دختر و پسر، نقش واسطه گریِ نسبی دارد، و مدل مفروض با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه حاکی از آن است که روابط بین جهت گیری های هدف، ارزیابی های شناختی و هیجانات پیشرفت در دو گروه دانشجویان دختر و پسر، هم ارز بودند. در نهایت، یافته ها نشان داد که در مدل های مفروض چندگانه، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنی دار بودند. علاوه بر این، بخشی از پراکندگی مشترک بین دوایر مفهومی جهت گیری های هدف و هیجانات پیشرفت مثبت و منفی از طریق فرایندهای ارزیابی شناختی تبیین پذیر است.