فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۴۱ تا ۱۲٬۶۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ماهیت تجربه دین داری و انواع آن و همچنین میزان انطباق تجارب مذکور با اهداف اعتقادی نظام آموزش و پرورش رسمی کشور را از منظر دانش آموختگان این نظام بررسی کرده است. این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. دوازده دانش آموخته نظام با روش نمونه گیری هدفمند از بین خانواده های دین دار و غیر دین دار انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیق انجام شد. آنگاه متن مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش در قسمت توصیف تجارب دین داری حول محور ابعاد سه گانه دین داری (اعتقادات با سه زیر مقوله خدا، معاد، نبوت، اخلاق و احکام) تنظیم و برای تعیین میزان انطباق آن با اهداف اعتقادی نظام، مقوله های حاصل با مقوله های موجود در اهداف نظام آموزشی که بر اساس مؤلفه های دین رسمی نام گذاری شدند، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در گونه های دین داری انواع خاصی از دین داری با محوریت باور قلبی به خدا، گرایش به مسائل اخلاقی با منشأ درونی و فطری و تبعیت از عقل در فروع دین (به جای تبعیت از علمای دینی) در میان دانش آموختگان سطح دیپلم رایج است.
ارائه چارچوب پیشنهادی برای برنامه درسی تربیت معلم چندفرهنگی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال دوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶)
19 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی پیشنهادی برای برنامه درسی تربیت معلم چندفرهنگی در دانشگاه فرهنگیان است. برای این منظور از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقوله ای مقالات موجود در پایگاه های داخلی و خارجی پیرامون تربیت معلم چندفرهنگی استفاده شد. از میان مقالات حوزه تربیت چندفرهنگی، 30 مقاله مرتبط با برنامه درسی تربیت معلم چندفرهنگی انتخاب شد و با توجه به سؤالات پژوهش، یافته های آن ها در چهار حوزه دانش محتوایی، دانش تربیتی، عمل تربیتی، و نگرش، کدگذاری و مقوله های مشترک در جداول قرار داده شدند. در نهایت، مقولات چهار حوزه در اختیار ده نفر از مدرسان تربیت معلم قرار گرفت و با توجه به نظر آن ها مقولات موجود، اعتباربخشی و مقولات دیگری اضافه شد. یافته های پژوهش نشان داد در حوزه تربیت معلم چندفرهنگی باید دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان، دانش محتوایی، دانش تربیتی، عمل تربیتی و نگرش های ضروری را در قالب برنامه درسی رسمی و غیررسمی کسب کنند. در حوزه دانش محتوایی، لازم است دانش لازم و پایه ای را در مورد فرهنگ، تنوع فرهنگی، انواع مذاهب، اقوام و گروه های مختلف کسب کنند. در بعد دانش تربیتی باید با اصول و قواعد لازم برای برنامه ریزی و مدیریت کلاس های درس چندفرهنگی آشنا شوند. در بعد عمل تربیتی، باید درگیر در فعالیت های عملی شوند تا مهارت لازم برای تدریس در کلاس های درس چندفرهنگی را کسب نمایند و در بعد نگرش، لازم است دانشجومعلمان نسبت به تفاوت های فرهنگی، نگرش مثبت پیدا کنند.
طراحی مدل مشارکت نظام دانشگاهی ایران در فرآیند تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
7 - 34
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های مشارکت نظام دانشگاهی در فرایند تربیت معلم کشور و طراحی مدلی در این زمینه، به اجرا درآمد. این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیری و روش اکتشافی صورت پذیرفت. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به این منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و فنون نمونه گیری موارد مطلوب و زنجیره ای، 15 نفر از صاحب نظران، متخصصان و اعضای هیئت علمی جامعه علوم تربیتی و تربیت معلم ایران انتخاب شدند. داده های کیفی پس از گردآوری، با روش تحلیل مضمون، به صورت استقرایی یا مبتنی برداده مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی و استخراج 36 مؤلفه فرعی و 9 مؤلفه اصلی، در قالب 5 بُعد شامل ابعاد «چالشی»، «نظری»، «عملی»، «پیوند نظریه و عمل» و «توسعه ای» بودند. فرایند اعتباربخشی و روایابی یافته ها، علاوه بر سه سوسازی در مراحل گردآوری و تحلیل داده ها، با استفاده از روش دلفی و اجرای آزمون دوجمله ای، و همچنین روش های بررسی اعضا و جلسات گفت وگو با هم طرازان صورت پذیرفت. بر این اساس «مدل مشارکت نظام دانشگاهی در فرایند تربیت معلم کشور» طراحی و ارائه شد.
بررسی نقش مهارت آموزی بر تمایل به نوآوری، تسهیم دانش و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۸)
151-123
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مهارت آموزی بر تمایل به نوآوری، تسهیم دانش و عملکرد شغلی با استفاده از تحلیل مسیر است. بدین منظور، 174 نفر از مربیان مراکز فنی و حرفه ای در سطح شهر کرج و تهران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های مهارت آموزی، دانش آشکار، دانش ضمنی، تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مهارت آموزی تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر دانش آشکار، دانش ضمنی، تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی دارد. اثر مستقیم دانش آشکار و دانش ضمنی بر تمایل به نوآوری و عملکرد شغلی مثبت و معنادار است. اثر مستقیم تمایل به نوآوری بر عملکرد شغلی مثبت و معنادار است. مهارت آموزی تأثیر غیر مستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد شغلی از طریق تمایل به نوآوری، دانش آشکار و ضمنی دارد. تأثیر غیر مستقیم دانش آشکار و ضمنی بر عملکرد شغلی از طریق تمایل به نوآوری معنادار است. در مجموع یافته ها نقش مهارت آموزی، دانش آشکار و ضمنی و تمایل به نوآوری بر عملکرد شغلی را مورد تأکید قرار می دهند.
تدوین مدل اضطراب کرونا در دانش آموزان براساس ابعاد روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
110 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اضطراب کرونا در دانش آموزان براساس ابعاد روان شناسی مثبت گرا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 به حجم 983 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 276 نفر انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده های پژوهش پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و روان شناسی مثبت گرا Arjiel (2011) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از تکنیک های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد روان شناسی مثبت گرا بر اضطراب کرونا دانش آموزان تأثیر منفی و معناداری در سطح 05/0 دارد. نتایج شاخص های مدل برازنده حاکی از برازش مطلوب مدل بود. با توجه به یافته ها، با افزایش میزان شادی، بهزیستی روانی، خوش بینی، خودارزشمندی، امیدواری، مهارت های بین فردی و مسئولیت پذیری، میزان اضطراب کرونا در دانش آموزان کاهش می یابد؛ بنابراین به کارگیری راهبردهایی که موجب افزایش ابعاد روان شناسی مثبت گرا می شود، می تواند اضطراب کرونا ر کاهش دهد.
روایت معلمان از ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی روایت معلمان از ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدار شناختی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از معلمان دوره دوم ابتدایی شهر سیرجان در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری و در دو مرحله کدگذاری باز، محوری تجزیه و تحلیل شد. از مجموع 48 کد مفهومی یافته های این پژوهش، در کدهای محوری مربوط به درک مطللب ویژگی های ارائه،ویژگی های یادگیرنده، نحوه نگارش، آرایه های ادبی، دستور زبان، فعالیت یادگیرنده، نوع داستان،ارئه متن و کاربرد داستان) قابل ترسیم است. نتایج پژوهش نشان داد ،ادراک دانش آموزان از داستان های کتاب های فارسی به عوامل متعددی بستگی دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر رهبری حکمت محور در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰شماره ۲
153 - 177
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی و به لحاظ روش پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی محسوب می شود. با توجه به هدف پژوهش که شناسایی عوامل موثر بر رهبری مبتنی بر حکمت از منظر اسلام در مدارس بود، جامعه آماری شامل محققان، مؤسسان، مدیران و معلمان مدارس خاص بود که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، 30 نفر در پژوهش حاضر شرکت داشتند. ابزار پژوهش مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که پس از استخراج کدهای مورد نظر تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، صورت گرفت. به منظور سنجش اعتبار پژوهش از بهم تنیدگی استفاده شد و پایایی مصاحبه ها از طریق پایایی بازآزمون حدود 80% برآورد شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر بر رهبری حکمت محور از 2 عامل (درون مدرسه ای و برون مدرسه ای) و 10مؤلفه تشکیل شده است که می تواند راهنمای عمل رهبران در مواجهه با مسائل پیچیده و چندبعدی محیط های آموزشی باشد تا از طریق خودسازی، تربیت معلمان شایسته و انتخاب دانشجوی مستعد و با توجه به سرمایه هویتی دانش آموزان و ملاحظات اخلاقی در محیط کار سازمان را در ارتقاء حکمت یاری رسانند و به مسائل خارج سازمان مانند تعامل مستمر با محیط، توجه به خانواده و فرهنگ جامعه به منظور تجلی هر چه بیشتر حکمت توجه نمایند.
گونه شناسی فعالیت های آموزشی امامین کاظمین (ع) در توسعه حیات علمی و دینی شیعیان امامیه
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های سنجش ظرفیت تمدنی و رشد علمی و معنوی و نقش آن در هدایت جامعه به سوی سعادت و برون رفت از بحران ها، بررسی ساختار و وضعیت کمی و کیفی نظام آموزشی است. نظام آموزشی در هر مذهبی با یک ساختاری فعالیت ادامه حیات می دهد و به تدوام نقش خود می پردازد. شیعیان نیز همانند دیگر مذاهب دارای نظام آموزشی مخصوص بوده و برای ادامه حیات و هویت خویش فعالیت های گسترده ای را به صورت سازمان یافته انجام داده است. برای بررسی این نقش برآن شدیم تا در یکی از بحرانی ترین دوران های عصر ائمه اطهار(ع) یعنی عصر امامین کاظمین(ع) که هر دو و اصحاب آنان در فضای تقیه سیاسی به سر می بردند، به بررسی فعالیت های آموزشی آنان بپردازیم. در این ارزیابی به این نتایج رسیدیم که آنان با کمک اصحاب خود فعالیت علمی و آموزشی را ادامه داده و مایه حیات و هویت شیعه و تمایز این مذهب از دیگران بوده و از ممزوج شدن آنان جلوگیری کردند.
شناسایی قابلیت ها و کارکردهای آموزشی و عمومی تلفن همراه ویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از فناوری های موجود تلفن همراه در راستای اهداف آموزشی بیش از هر زمانی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین قابلیت های آموزشی این ابزار ارتباطی انجام شد. به این منظور، از روش پژوهش توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی (4770 نفر) بود که بر اساس روش تعیین حجم نمونه مورگان و کرجسی، تعداد 351 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق دریافت نظر 8 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت و علوم رسانه تعیین شد و همچنین پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، 93/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی، در قالب آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون t دو گروه مستقل، در نرم افزارSPSS نسخه21، استفاده شد. یافته ها نشان داد که دانشجویان بیشترین کاربردهای آموزشی تلفن همراه را در قابلیت هایی نظیر جستجوی اطلاعات درسی، تصویربرداری آموزشی، یادگیری زبان، انجام فعالیت های درسی، نرم افزارهای آموزشی و تبادل نظر با همکلاسی ها بکار می گیرند. از دیدگاه دانشجویان، تلفن همراه باعث تسهیل در برقراری ارتباط میان دانشجو و اساتید، صرفه جویی در وقت و دسترسی آسان به منابع درسی می شود. اما در عین حال، پیامدهای منفی نظیر رسوخ در حریم خصوصی افراد، تنش در اذهان عمومی، عدم تمرکز و مشغول شدن به مسائل غیر آموزشی را نیز همراه دارد. به علاوه، بین اثرات متقابل دوره تحصیلی- رشته تحصیلی در استفاده از کاربردهای آموزشی تلفن همراه تفاوت معنی داری به دست نیامد. همچنین میزان استفاده دانشجویان زن از قابلیت های آموزشی تلفن همراه بیشتر از دانشجویان مرد بود. در پایان، درباره یافته ها بحث شد و پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
بررسی کتب ریاضی دورۀ اول ابتدایی از منظرمؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینۀ دنیای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
625 - 599
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، ارزیابی مسائل کتب ریاضی دوره اول ابتدایی از منظر مؤلفه های سواد ریاضی به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی است. توانایی برقراری ارتباط میان دنیای واقعی و دنیای ریاضی یا همان سواد ریاضی، به کمک مسائل با زمینه دنیای واقعی یا همان مسائل زمینه مدار ارتقا می یابد که در این پژوهش بر اساس ترکیبی از چارچوب های مطرح شده در پژوهش ها بررسی شدند. جامعه آماری کتاب های ریاضی پایه های اول، دوم و سوم ابتدایی و حجم نمونه با جامعه برابر است. ابزار پژوهش چک لیست های تحلیل محتوایی است که روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان و معلمان با تجربه رسیده است و پایایی آن نیز به وسیله فرمول هولستی تأیید شد. نتایج نشان داد به طور کلی، 71 / 26 درصد از مسائل مطرح شده در این سه کتاب درسی، زمینه مدار بوده و تعداد آن ها با افزایش پایه تحصیلی رشد می کند. مسائل کاربرد استاندارد با 71 / 24 درصد بیشترین نوع مسائل زمینه مدار مطرح شده در این کتب بوده است و از لحاظ سطح ارتباط با دنیای واقعی بیشتر به مسائل با زمینه جداشدنی شباهت دارند. هیچ مسئله مدل سازی (بالاترین سطح) و یا مسئله با زمینه غیر معقول (پایین ترین سطح) نیز در این کتب مطرح نشده است. پراکندگی مسائل این سه کتاب، از نظر تنوع زمینه و فرایندهای ریاضی نیز متنوع است و مسائل با موضوع زمینه شخصی و فرایند به کارگیری بیشترین تکرار را داشته اند. در نهایت، مسائل زمینه مدار این کتب درسی با استاندارد مطرح شده در مطالعات بین المللی سواد ریاضی مقایسه شده است، که در برخی موارد از تطابق مناسبی برخوردار بوده و در برخی موارد با این استاندارد ها فاصله دارد. نتایج این پژوهش می تواند متخصصان آموزشی را جهت ارزیابی کتب درسی و بهبود سطح سواد ریاضی دانش آموزان یاری کند.
رابطه ی بین جنسیت ، سن ، سطوح گذرانده شده در زمینه ی فناوری اطلاعات با میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اعضای هیأت علمی منطقه سه دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه ی بین میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات با جنسیت ، سن و سطوح تجارب اعضای هیأت علمی منطقه سه دانشگاه آزاد اسلامی در سال 90-89 به انجام رسیده است . روش آن کاربردی و توصیفی پیمایشی از نوع تحقیقات همبستگی است. جامعه ی آماری آن ، استادان عضو هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه سه که به ترتیب تعداد2160 باشد که بر اساس جدول کرجسی – مورگان تعداد 327 نفر از اساتید(165 نفر زن و 162 نفر مرد) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته که به صورت مقیاس لیکرت طراحی گردیده ، استفاده شده است . برای محاسبه ی اعتبار و ضریب پایایی ، از روش ضریب آلفای کرو نباخ استفاده شد و نتایج حاصل از بررسی اعتبار پرسشنامه نشان داد که ضریب آلفای محاسبه شده برای هر یک از متغیرها از 87/0 بیشتر است، لذا می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه ی مورد استفاده از اعتبار و ثبات تحقیقی لازم بر خوردار می باشد روش تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق از آزمون آزمون تی دو نمونه ای مستقل (تی تست[1]) و ضریب همبستگی پیرسون آزمون تحلیل آنالیز واریانس یک طرفه می باشد . بر اساس نتایج بدست آمده در سطح خطای 5 درصد متوسط استفاده از رایانه و نرم افزارها، اینترنت و سرویس های اینترنتی ، میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در انجام عملکردهای آموزشی در بین زنان بیشتر از مردان و میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در انجام عملکردهای پژوهشی مردان بیشتر از زنان است و نیز بین سن اعضای هیأت علمی منطقه سه دانشگاه آزاد اسلامی با میزان استفاده ی آنان از فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه ی منفی (معکوس) وجود دارد. و همچنین بین سطوح گذرانده شده (مقدماتی، متوسطه، پیشرفته، تجربی) در زمینه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات، اختلاف معنی داری را نشان می دهد، که به ترتیب کم به زیاد به صورت زیر هستند: 1- مقدماتی 2- تجربی 3- متوسط 4- پیشرفته
بررسی تفاوت های سنی با رویکرد ترجیح رنگ در دانش آموزان ابتدایی استان تهران و خراسان رضوی به تفکیک جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد محیط مناسب برای رشد و شکوفایی دانش آموزان همواره یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران محیط های آموزشی بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تفاوت های سنی با رویکرد ترجیح رنگ در دانش آموزان ابتدایی استان های تهران و خراسان رضوی به تفکیک جنسیت بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و نوع پژوهش حاضر پیمایشی بود. جامعه آماری همه دانش آموزان ابتدایی استان تهران و خراسان رضوی بودند. از این میان و براساس جدول مورگان، 607 دانش آموز دوره ابتدایی (نیمی از شرکت کنندگان پسر و نیم دیگر دختر بودند) به روش دردسترس در نظر گرفته شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کارت های رنگی شامل رنگ های سیاه، سفید، خاکستری، قهوه ای، بنفش، سبز، آبی، قرمز، نارنجی، صورتی و زرد جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد تأثیر جنسیت و پایه تحصیلی بر ترجیح تمام رنگ ها در استان تهران معنادار است، اما در استان خراسان رضوی این تفاوت ها فقط در سطح جنسیت مشاهده شد. در هر دو استان، پسران رنگ آبی و دختران رنگ زرد را به عنوان رنگ اصلی انتخاب کردند و پسران رنگ سبز و دختران رنگ صورتی را به عنوان رنگ های فرعی انتخاب کردند. از محدودیت های پژوهش حاضر نبود امکان بررسی محیط زندگی رنگی کودکان و همچنین، مسائل روزمره است که در ترجیح رنگ می تواند نقشی مهم داشته باشد. پیشنهاد می شود پژوهش های بعدی به این متغیرها توجه کنند.
عوامل موثر بر رفتارهای غیر اخلاقی در شبکه های اجتماعی بر مبنای مدل رفتار برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی و قابلیت های فراوان آنها، تبدیل به تیغی دو لبه شده است که افراد هم به صورت اخلاقی و هم غیر اخلاقی از آن ها استفاده می کنند. هدف این مطالعه یافتن عوامل مهم تاثیر گذار بر تصمیم گیری های اخلاقی افراد می باشد که بر مبنای تئوری رفتار برنامه ریزی شده (Theory of Planned Behavior) ارائه گردیده است. بدین منظور، چهار سناریوی مختلف طراحی شده که در پرسشنامه نهایی مورد استفاده قرار گرفته است تا تاثیر عوامل مختلف بر رفتار اخلاقی و یا غیر اخلاقی افراد بررسی شود. در مجموع 660 پاسخ معتبر از پرسشنامه ها جمع آوری شد که از طریق تکنیک حداقل مربعات جزئی- مدلسازی معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که نگرش موثرترین عامل و پس از آن به ترتیب کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای ذهنی افراد از عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری های اخلاقی محسوب می شوند. در نهایت نقش سناریوهای مختلف نیز به عنوان عامل تعدیلگر بررسی شد و مشخص شد شدت تاثیر روابط بین عوامل شناسایی شده در سناریوهای مختلف متفاوت است.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن در کودکان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و مهارت عاطفی اجتماعی بر ارتقای نظریه ذهن درکودکان اتیسم، در حیطه تحقیقات مقطعی و کاربردی بود. روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از 45 نفر دانش آموز معرفی شده مدرسه پیامبر اعظم منطقه5 و کانون مادران یاریگر توانجویان اتیسم (میتا) منطقه6 تهران در سال(1399-1398) با تکمیل پرسش نامه سنجش دامنه اتیسم جامعه ای 30 نفری با عملکرد بالا در گروه نمونه 30 نفری به روش تصادفی طبقه ای در دو گروه آموزش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 نفر)، جایگزین شدند.گروه آزمایشی اول با برنامه هوشمند توانبخشی شناختی بازشناسی هیجانی صورت وِ گروه آزمایشی دوم با آموزش مهارت های عاطفی اجتماعی آموزش دیدند. گروه سوم آموزشی دریافت نکردند. نتایج آماری حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و آزمون تعقیبی شفه نشان داد، میزان نظریه ذهن در کودکان اتیسم بعد از اعمال تنها توانبخشی شناختی افزایش یافته است و هر دو گروه نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطوح نظریه ذهن کل بودند. گروه های آزمایش یک (توانبخشی شناختی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 1، 2 و نظریه ذهن کل بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. گروه آزمایش دوم (مهارت عاطفی اجتماعی) نسبت به گروه کنترل دارای میانگین بالاتری در سطح 3 بودند و اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 معنی دار شد. می توان نتیجه گرفت توانبخشی شناختی روش مداخله ای مناسب برای مربیان و درمانگران کودکان اتیسم برای ارتقای نظریه ذهن می باشد.
تأثیر آموزش الگوی KAB بر گرایش کارآفرینانه فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
141-123
حوزههای تخصصی:
االگوی آموزش کارآفرینی KAB از جمله الگوهای معتبر آموزش کارآفرینی در حوزه آموزش های مهارتی است که از سوی کارشناسان سازمان جهانی کار ( [1] ILO ) تهیه و توسعه یافته است. پژوهش حاضر، به منظور بررسی میزان اثربخشی الگوی آموزش کارآفرینی KAB در سه حوزه نگرش شخصی، سبک زندگی و الگوی رفتاری کارآموزان انجام گرفت. پژوهش با استفاده از روش طرح های آمیخته انجام شد که در مرحله کیفی به صورت مصاحبه و در مرحله کمی به صورت شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، 35 نفر ازکارآموزان دوره کارآفرینی در یکی از آموزشگاه های تحت نظارت اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان البرز بوده که به صورت تمام شماری، قبل و بعد از آموزش، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای استفاده شد که روایی صوری و محتوای آن از سوی متخصصان و پایایی آن از طریق انجام آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 74/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS انجام و برای بررسی فرضیه های پژوهش، علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون های کولموگروف- اسمیرنف، لوین، ویلکاکسون و t گروه های وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش کارآفرینی KAB بر الگوی رفتاری و سبک زندگی تأثیرگذار بوده ولی بر نگرش شخصی، تأثیری نداشته است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های تغییر بینش دبیران برای آموزش کارآفرینانه به منظور ارائه یک مدل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
205 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تعیین ابعاد و مؤلفه های الگوی تغییر بینش دبیران با هدف آموزش کارآفرینانه بوده است. روش مقاله حاضر کیفی از نوع پدیدار شناسی بوده است. محیط پژوهش شامل کلیه کارشناسان آموزش متوسطه آموزش و پرورش شهر اصفهان بوده است. نمونه گیری نظری تا حد اشباع بوده است. ابزار تحقیق شامل مقالات و مصاحبه با کارشناسان به تعداد 23 نفر بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق از روش تأییدپذیری و برای اعتباریابی از روش همگرایی مصاحبه های انجام شده استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و کُدگذاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، ابعاد و مؤلفه های تغییر بینش دبیران با هدف آموزش کارآفرینانه مبتنی بر کُدگذاری باز، محوری و انتخابی، شامل 7 بُعد: بهره وری در تدریس، اخلاق آموزشی، رشد حرفه ای، زودبازده سازی برنامه درسی، درس پژوهی، تأمل بر برنامه درسی، آینده پژوهی) و 110 گویه بوده است. این مقاله نشان داد، برای تغییر بینش معلمان جهت آموزش کارآفرینانه، می توان از الگوی بدست آمده از این تحقیق استفاده کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر موک در درگیری تحصیلی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر موک (دوره های آموزش باز و برخط انبوه) در درگیری تحصیلی و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پایه یازدهم شهرستان راور تشکیل دادند که 40 نفر از آن ها (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمایش) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. درس مربوطه در 6 جلسه بهمدت یک ماه برای گروه آزمایش از طریق فناوری موک و با استفاده از الگوی طراحی آموزشی تدوین شده، تدریس شد و گروه کنترل با همان روش معمول کلاسی آموزش دیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی ریاضی بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیری برای تعدیل اختلافات اولیه (کنترل آماری اختلافات اولیه) گروه آزمایش و گروه کنترل استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که در متغیر درگیری تحصیلی پس از حذف اثر پیش آزمون، میانگین گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بوده است و میانگین تعدیل شده نمرات درگیری تحصیلی در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون در گروه کنترل بود. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات عملکرد ریاضی گروه آزمایش و گروه کنترل در مرحله پس آزمون، پس از حذف اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین تعدیل شده نمرات عملکرد ریاضی در گروه آزمایش، بالاتر از میانگین تعدیل شده نمرات پس آزمون در گروه کنترل بود. آموزش مبتنی بر موک 76 درصد از واریانس متغیر عملکرد ریاضی را پیش بینی کرد. پس نتیجه گرفته می شود استفاده از الگوی آموزش مبتنی بر موک در افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان مؤثر بوده است.
رویکرد آینده پژوهی و نقش و اهداف آن در برنامه درسی تعلیم و تربیت نوین
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
31 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، معرفی رویکرد آینده پژوهی در برنامه درسی و اهداف و نقش آن برای مدیران و معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می باشد.به دلیل سیاست گزاری و برنامه ریزی های آینده نگرانه در آموزش و پرورش با در نظر گرفتن ابعاد مختلف تربیت و همچنین پیش بینی هوشمندانه مسائل و چالش ها و تهدیدات پیش رو، امری ضروری است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته و از مطالعات و تحقیقات پیشین صاحب نظران و پژوهشگران استفاده شده است و نگارندگان توانسته اند به نظرات و مطالب جدیدتری دست یابند و نتایج بدست آمده عبارتند از: آینده پژوهی رویکردی است که در برنامه ریزی درسی تعلیم و تربیت نوین لازم و ضروری می باشد و باید نگرش معلمان، مدیران و حتی دانش آموزان در دوره های تحصیلی و والدین نسبت به تحولات در آینده عوض شود و برنامه درسی و مطالب را طوری تدوین نمایند که دانش آموزان با تفکر خلاق به بار آیند و پیش بینی های لازم را برای تغییر در آینده مهیا نمایند و پژوهش محورانه جهت رفع مشکلات آینده عمل نمایند و آینده پژوهی جزء لاینفک برنامه های اجرایی مدارس باشد.
مقایسه اثر اسنارک (تداعی عدد- مکان) در نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی، نقص توجه و نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثر اسنارک و بررسی بازنمایی عدد- مکان در نوجوانان ایرانی مبتلا به اختلال بیش فعالی، اختلال نقص توجه و نوجوانان بدون اختلال طراحی و انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری نوجوانان 10 تا 15 ساله شهر تهران و گروه نمونه شامل 30 فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی، 30 فرد مبتلا به اختلال نقص توجه و30 نوجوان بدون اختلال بودند که با روش نمونه گیری به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. همه این افراد تکلیف بزرگی اعداد (جورجز، 2017) را اجرا کردند و به آن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر اسنارک در نوجوانان عادی و مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه وجود دارد، به صورتی که بیشترین مقدار اسنارک در افراد مبتلا به بیش فعالی و کمترین مقدار مربوط به افراد عادی است. این اثر به شکل بازنمایی اعداد کوچک در سمت راست و بازنمایی اعداد بزرگ در سمت چپ دیده می شود. همچنین گروه سالم بیش ترین پاسخ های صحیح و گروه دارای نقص توجه، کمترین تعداد پاسخ های صحیح را داده اند. زمان واکنش گروه نقص توجه نیز بیش ترین و زمان واکنش گروه بیش فعال کمترین مقدار بوده است. نتیجه گیری: این نتایج نخست مشخص می کند که اثر اسنارک معکوس در فارسی زبانان ایرانی وجود دارد و همچنین نشان دهنده بزرگ تر بودن اثر اسنارک در افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه است.
تاثیر نرمش در مراسم آغازین مدارس ابتدایی در سطح نمرات دانش آموزان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
29 - 51
حوزههای تخصصی:
رشد تکنولوژی و پیشرفت های امکانات زندگی مدرن و کاهش تحرک در بین همه مردم جامعه و خصوصا دانش آموزان مدارس نسبت به گذشته به وضوح در حال افزایش است، زندگی شهر نشینی و فاصله گرفتن از زندگی های روستایی که در آنها فعالیت های جسمی بخش مهمی از فعالیت های روز مره مردم را تشکیل می داد موجب شده است بیماری های قلبی و عروقی و فشار خون ، چربی خون و ....رز به روز در همه سطوح جامعه گسترش یابد که آموزش و پرورش و دانش آموزان نیز از این قاعده موستثنا نیستند. حرکات جسمی مهمترین بخش از فرایند رشد کودکان و نوجوانان بوده و به عنوان یک مولفه ی چند وجهی ضمن افزایش سلامت جسمانی ، سلامت روحی و اجتماعی و به تبع آن سازگاری تحصیلی و پیشرفت های درسی را با خود به دنبال دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است با بهره گیری از نرمش صبگاهی و حرکات جسمانی و ایجاد شور و تحریکات جسمانی با استفاده از دو گروه شاهد و آزمایش در 8 هفته به تاثیر ورزش و نرمش در میانگین نمرات دروس علوم و ریاضی بپردازیم. درس عل وم ب ین میانگین نمرات گروه شاهد و آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون دروس م ذکور از نظ ر آم اری تف اوت معن ا داری وجود داشت. و بررسی یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نرمش مراسم آغازین مدارس بر میانگین نمرات درس علوم و ریاضی تاثیر معناداری دارد.