فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
بررسی تاثیر بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مهارت های پایه ریاضی در کودکان پیش از دبستان شهر کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از بازی های رایانه ای آموزشی بر یادگیری مفاهیم پایه ریاضی شامل مفاهیم: طبقه بندی، ردیف کردن، نگهداری ذهنی، تشخیص شباهت ها و تفاوت ها و هندسه در کودکان دوره ی پیش از دبستان شهر کرمان، در سال 1396 بوده است.<br />روش: برای این منظور با استفاده از نمونه گیری غیر احتمالی (در دسترس) به انتخاب نمونه آماری با حجم 44 نفر دانش آموز پیش دبستانی پرداخته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون سنجش مهارت های پایه ریاضی کودکان استفاده شد. این پژوهش در چهار مرحله اجرا شد، در مرحله ی اول با استفاده از آزمون سنجش ریاضی پیش آزمون بر روی هر دو گروه(آزمایش و کنترل) به عمل آمد، در مرحله ی دوم، گروه آزمایش به مدت 2 ماه و هفته ای 2 جلسه با استفاده از بازی های رایانه ای آموزشی طراحی شده مورد آموزش قرار گرفتند و در مرحله ی سوم پس آزمون به عمل آمد و در مرحله چهارم آزمون پیگیری گرفته شد و نمرات هر کودک به تفکیک هر مولفه ثبت گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br />یافته ها: نتایج مرتبط با هر مهارت به صورت مستقل نشان دادند که انجام بازی های رایانه ای بر افزیش مهارت های طبقه بندی، ردیف کردن و نگهداری ذهنی موثر بوده ولی این تاثیر در مورد مهارت های هندسه و تشخیص شباهت ها و تفاوت ها پایدار نبوده است.<br />نتایج: نتایج حاصل از تحلیل ها نشان دادند استفاده از بازی های رایانه ای به طور کلی بر افزایش میزان مهارت های پایه ریاضی موثر بوده است.
مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان شنوا و ناشنوا
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه هوش بهر غیر کلامی کودکان عادی و ناشنوا در دوره ابتدایی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی و ناشنوای مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر اصفهان بودند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون بندر گشتالت بود. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (40 نفر عادی و 40 نفر ناشنوا) بودند که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی و ناشنوا وجود دارد. به عبارت دیگر، میانگین هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان ناشنوا به طور معناداری کمتر از هوش بهر غیر کلامی دانش آموزان عادی بود. همچنین نتایج این پژوهش تفاوت معناداری را بین هوش بهر غیر کلامی پسران و دختران نشان نداد. بنابراین، کودکان ناشنوا به سبب نقص شنوایی و نقص کلامی، قادر به درک گفتار و فهم صحیح دستورالعمل ها نمی شوند.
پیش بینی موفقیت تحصیلی با تأکید بر متغیرهای مؤثر در یادگیری الکترونیکی و درگیری تحصیلی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این مطالعه بررسی اثر مستقیم متغیرهای تجربه، اضطراب، خوکارآمدی رایانه و درگیری تحصیلی با موفقیت تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، همبستگی است. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان، تعداد 410 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گیری تصادفی جهت انجام پژوهش انتخاب شدند ابزارهای جمع آوری اطلاعات پژوهش حاضر، پرسشنامه های استانداردیبودند که با روش آماری تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیرهای درگیری شناختی، انگیزشی، رفتاری، خودکارآمدی رایانه، اضطراب رایانه اثری مستقیم و معنی داری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد بنابراین فرض های پژوهش تأیید می شود، متغیر خودکارآمدی رایانه اثری مستقیم و معنی داری با درگیری شناختی، انگیزشی و رفتاری دانشجویان دارد، متغیرهای تجارب رایانه، اضطراب رایانه اثری معنی داری با خودکارآمدی رایانه دانشجویان دارد و در نهایت متغیر تجارب رایانه اثری معکوس و معنی داری با اضطراب رایانه دانشجویان دارد. در بررسی اثرات کل و مستقیم، از بین متغیرهای مؤثر بر موفقیت تحصیلی، خودکارآمدی رایانه با اثر کل (0.39) بیشترین تأثیر بر موفقیت تحصیلی و درگیری شناختی با اثر مستقیم (0.24) نسبت به سایر متغیرها، بیشترین تأثیر را بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دارد، متغیر اضطراب رایانه تنها متغیری است که با سایر متغیرهای پژوهش دارای اثر معکوس می باشد همچنین مدل با داده ها برازش مناسب و قابل قبولی را نشان داد.
بیست سال آزمودن و جستن: نگاهی به برنامه های درسی دوره متوسطه عمومی در دو دهه نخست قرن حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات برنامه ریزی درسی دوره متوسطه عمومی ایران طی نخستین دهه های آموزشی ایران در قرن حاضر، یکی از جالبترین موارد تاریخ آموزش متوسطه ایر ان است که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است . هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی این تحولات و نحوه تاثیرپذیری نخستین برنامه های درسی دوره متوسطه ایران از الگوهای اروپایی و تلاش و آزمون و خطایی است که مسئولان برنامه ریزی آموزشی ایران، و به خصوص شورای عالی مع ارف، برای بهبود و توسعه برنامه های درسی دوره متوسطه انجام داده اند. برای انجام این بررسی از روش تاریخی بهره گرفته شده و در حد امکان به مقایسه بعضی از درسهای برنامه های درسی این دوره، به جهت شناخت شباهتها و
تفاوتهای محتوای درسها پرداخته شده است . اساس اطلاعا ت این بررسی، نخستین برنامه تحصیلی دوره متوسطه ایران است که به عنوان یک برنامه درسی کشوری در سال 1293 شمسی، تحت عنوان دستور تعلیمات متوسطه به تصویب وزارت معارف رسیده، و سپس، مجموعه صورتجلسات شورای عالی معارف و مصوبات این شورا طی سالهای 1302 تا 1317 شمسی اس ت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برنامه های درسی دوره متوسطه تدوین شده توسط شورای عالی معارف در دو دهه نخست قرن حاضر، بدوا تحت تاثیر الگوی برنامه های درسی اروپایی مدرسه دارالفنون و سپس دستور تعلیمات متوسطه 1293 شمسی شکل و سازمان گرفته و شورای عالی معارف ، طی حدود پانزده سال نخست، بارها به تدوین و تصحیح و اصلاح برنامه های آموزشیداخلی و کاهش و افزایش آنها پرداخته است؛ تا سرانجام در اواخر دهه دوم قرن، به برنامه درسی نسبتا منسجم و بهره مند از واژه ها و اصطلاحات فارسی رسیده است . بر اساس این تحقیق، حاصل کار شور ای عالی معارف در رابطه با تدوین برنامه درسی دوره متوسطه مجموعا مثبت ارزیابی می شود.
بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هوش نظری بر هوش تربیتی در مراکز تربیت معلم ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هوش نظری بر هوش تربیتی در مراکز تربیت معلّم ایران بود. روش تحقیق همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدرسان مراکز تربیت معلّم ایران در سال تحصیلی 88-87 بودندکه از بین آنها به روش نمونه گیری چند مرحله ای تعداد 200 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. داده ها به وسیله چهار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به وسیله صاحبنظران و روایی سازه آن به روش تحلیل عاملی تأییدی، تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه هوش نظری(86/0)، هوش نظام مند (83/0)، هوش تأملی (873/0) و هوش تربیتی (866/0) بدست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد که هوش نظری به صورت مستقیم (4/0= β ) و غیرمستقیم 22/0 بر هوش تربیتی تأثیر دارد(000/0= р ). نتایج تحقیق نشان دادکه هوش های نظری ، نظام مند و تأملی بر هوش تربیتی تأثیر مستقیمی دارند. این متغیرها 5/44 درصد از واریانس هوش تربیتی را تبیین می کنند (000/0 = р ). هوش نظری بالاترین و پس ازآن هوش نظام مند بیشترین تأثیر را بر هوش تربیتی داشته است.
بررسی میزان استفاده دانش آموزان د بیرستانی شهر شیراز از فناوریهای اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان استفاده دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز از فناوریهای اطلاعاتی می پردازد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش ر ا دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم دبیرستانهای مناطق چهارگانه شهر شیراز تشکیل داد ه اند که از میان آنها 824 دانش آموز دختر و پسر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان افراد نمونه مورد تحقیق انتخاب شده اند . روش پژوهش به کار رفته، روش پیمایشی – تو صیفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است . یافته های پژوهش بر استفاده بسیار زیاد پاسخگویان از رایانه و لوح فشرده دلالت دارد، در حالی که کمتر از 50 درصد دانش آموزان از اینترنت استفاده می کنند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه
نشان داد میان رشته های مختلف تحصیلی از لحاظ میزان استفاده از هر یک از فناوریهای اطلاعاتی تفاوت معنادار وجود ندارد . همچنین نتیجه آزمون تی مستقل نشان داد که در میزان استفاده دانش آموزان از فناوری رایانه و اینترنت میان دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد . با توجه به نتایج به دست آمده از تحقی ق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که فناور یهای اطلاعاتی مورد استقبال توجه بسیار دانش آموزان است و این در حالی است که مراکز آموزشی کشور هنوز به عنوان یک محیط آموزشی مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی شناخته نشده اند در صورتی که دانش آموزان به فناوریهای
اطلاعاتی د ر منزل و مکانهای دیگر از قبیل کافی نتها و خانه دوستان خود دسترسی دارند.
بررسی انواع غلطهای املایی بریل در دانش آموزان نابینای دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف کلی «بررسی انواع غلطهای املایی بریل فارسی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل در مراکز ویژه آموزش نابینایان در شهرهای تهران و اصفهان» انجام شده است. اهداف ویژه تحقیق شامل طبقه بندی انواع غلطهای املایی بریل، تعیین شایع ترین انواع غلط در پایه های اول تا پنجم، مقایسه شیوع انواع غلط با توجه به پایه تحصیلی، جنس دانش آموزان و سطح عملکرد آنها در درس املاست. روش: جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به آسیبهای بینایی شاغل به تحصیل در مراکز ویژه آموزش نابینایان در شهرهای تهران و اصفهان است که از خط بریل استفاده می کنند. از طریق روش نمونه گیری قضاوتی 106 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق 5 متن املای محقق ساخته برگرفته از متن کتاب درسی فارسی در هر پایه بود. یافته ها: پس از اجرای آزمونها به صورت گروهی و استخراج انواع غلط، غلطها به ده طبقه تقسیم شدند و با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو به بررسی اهداف پرداخته شد. نتایج نشان داد که در هر پنج پایه غلط نوع اول (اشکال در حروف هم صوت) دارای بیشترین فراوانی است؛ همچنین بین میزان شیوع انواع غلط در پایه های مختلف و نیز در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی دار به دست نیامد. اما بین میزان شیوع انواع غلط در بین دانش آموزان قوی و ضعیف تفاوت معنی داری به دست آمد. نتیجه گیری: اشکال در حروف هم صوت فراوان ترین اغلاط املایی خط بریل در هر پنج پایه است.
پدیدارشناسی عوامل مؤثر و برانگیزاننده در کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به اهداف واقعی دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان یکی از معضلات اساسی نظام های تربیتی است. در ایران نیز با وجود اقدامات انجام شده، شواهد مستقیم و غیرمستقیم دربارة اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان، نتایج چندان کارآمد و خشنودکننده ای را نشان نمی دهند. به طوری که انتظار اصلاحات و اقدامات تخصصی در این زمینه از سوی مسئولان و کارشناسان رو به افزایش است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب معلمان از عوامل برانگیزاننده و مؤثر در کیفیت آموزش های ضمن خدمت است. این پژوهش به شیوة کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش بیست نفر از معلمان دورة ابتدایی شهرستان اهر به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مشاهده، مصاحبة نیمه ساختاریافته، سؤالات کتبی باز پاسخ و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه های مرتبط با موضوع پژوهش بودند. یافته های حاصل از تجارب معلمان که مبتنی بر داده های کدگذاری شده و استخراج مضامین اصلی و فرعی از آن ها می باشند، نشان می دهند که عوامل برانگیزاننده و مؤثر در ارتقای کیفیت برنامه های ضمن خدمت معلمان را می توان در چهار درون مایة اصلی انگیزش درونی، شایستگی مدرس، ویژگی های موضوع و مشوق های محیطی خلاصه کرد. یافته های پژوهشی حاضر ضرورت توجه به عوامل مختلفی را که در ارزیابی دوره های ضمن خدمت از سوی معلمان به عنوان معیارهای اصلی کیفیت و کارآمدی محسوب می شود، نشان می دهد. تناسب برنامه ها با انتظارات و نیازمندی های معلمان به عنوان مخاطبان اصلی دوره های ضمن خدمت موجب بهبود کارایی کلی چنین برنامه هایی خواهد شد.
تاملی بر تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی و تبیین دلالت های آنها برای نظام برنامه درسی ایران: منظری جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از دوره نسبتاً طولانی تمرکزگرایی و با آغاز تجارب تمرکززدایی از دهه 70 به این سو، تمایل دولتها به نظامهای متمرکز و غیرمتمرکز در حال نوسان بوده است. از آنجایی که تمرکززدایی عمدتاً ریشه در عرصه های سیاسی و اقتصادی دارد، بنابراین تمرکززدایی از این عرصه ها به نظام های برنامه درسی و آموزشی رخنه کرده است. مشکلاتی نظیر کمبود نیروی انسانی متخصص، جهانی شدن و مقاومت از طرف معلمان موجب توجه دوباره دولتها به تمرکزگرایی به منظور ارتقای کیفیت آموزش و رفع این مشکلات شده است. در این مقاله ضمن تبیین تمرکزگرایی و تمرکززدایی، خاصه در عرصه آموزش و پرورش و نظام برنامه درسی، به علل عمده انحراف از هدف اصلی تمرکززدایی، از جمله توجه بیش از حد به مسائل حاشیه ای آن نظیر مسائل مالی، اجرایی و مدیریتی (مواجهه سخت) و توجه کمتر به مسائل کیفی و محتوایی آموزشی و برنامه درسی (مواجهه نرم) اشاره شده است. این دو نوع مواجهه عملاً در تمرکززدایی نظام آموزشی و برنامه درسی پدیدار شده و برداشتهایی غلط و نادقیق از تمرکززدایی و تمرکزگرایی به دنبال داشته است. در پی آن استدلال شده که فهم ویژگیهای درست هر دو نظام و در نتیجه، مواجهه سنجیده و درست با آنها می تواند به روند اصلاح برنامه درسی یاری رساند. و در نهایت، دلالتهای تمرکزگرایی، تمرکززدایی و رجعت مجدد به تمرکزگرایی در مورد نظام برنامه درسی ایران، با توجه به زمینه های تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد آن در بخش بحث و نتیجه گیری این نوشتار تشریح شده است.
برنامه آموزش فردی شده و گروه تخصصی در آموزش و پرورش استثنایی
حوزههای تخصصی:
ارتباط عوامل شناختی فردی و خانوادگی با ابعاد درک مطلب خواندن دانش آموزان چهارم ابتدایی شرکت کننده در مطالعه پرلز 2006(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ارتباط عوامل شناختی فردی (خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن) و عوامل شناختی خانوادگی (فعالیت-های خواندن خارج از مدرسه و سواد والدین) با ابعاد تفسیر و استنباط مستقیم درک مطلب دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی براساس مطالعه پرلز 2006 بررسی شده است. نمونه آماری شامل 5411 دانش آموز (2500 دختر و 2911 پسر) پایه چهارم ابتدایی با میانگین سنی 2/10 بوده که در آزمون پرلز 2006 شرکت کرده بودند. مقیاس های مورد مطالعه شامل خودپنداره خواندن و نگرش به خواندن با استفاده از پرسشنامه دانش آموز و فعالیت های خواندن خارج از مدرسه و سواد والدین با استفاده از پرسش نامه زمینه یابی یادگیری و نیز نمره درک مطلب خواندن در دو بعد تفسیر و استنباط مستقیم بود. به روش تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و با استفاده از رویه پیشرونده داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که تمام متغیرهای شناختی با ابعاد درک مطلب دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری دارند (01/0>P). در بین متغیرها، سواد والدین بیشترین واریانس درک مطلب دانش آموزان را تبیین می کرد و پس از آن متغیرهای خودپنداره خواندن، نگرش به خواندن و فعالیت های خواندن خارج از مدرسه قرار داشتند.
بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان و کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان و معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان در سال90-1389 بوده است. پژوهش به شیوه توصیفی پیمایشی انجام شده است و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، تمامی معلمان، کارکنان و کارشناسان اداره آموزش و پرورش شهرستان سمنان، به ترتیب مشتمل بر 1438معلم، 264 کارمند و30 نفر کارشناس بودند. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 306 نفر معلم و 148 نفر کارمند برآورد گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام گرفته است. هر30 نفر کارشناس نیز به روش سرشماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دوروش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی دو پرسشنامه محقق ساخته شماره (1) و (2) در مقیاس پنج درجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تنظیم گردید، که هشت شاخص کیفیت بخشی شامل: مدل فرایند آموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت تجهیزات آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت مجازی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی، مشارکت معلمین در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها، مدیریت اجرایی دوره ها و کیفیت فراگیران را مورد اندازه گیری قرار داده است. داده های گرد آوری شده از راه نرم افزار spss و با استفاده از فرمول t تک نمونه ای مورد آزمون و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، فرایندآموزش، کیفیت مدرسین، کیفیت امکانات، کیفیت فراگیران دوره های آموزشی، برگزاری دوره ها به صورت متوالی و آموزش از راه دور، مشارکت معلمان در برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها و مدیریت اجرایی دوره ها در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقش داشته و هم چنین از نظر معلمان و کارکنان، برگزاری دوره ها به صورت مجازی در بهبود کیفیت دوره های آموزش ضمن خدمت نقشی نداشته است.