فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال یازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۲
135 - 152
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی ارزیابی محتوای درس تاریخ ادبیات دوره دوم متوسطه (سال دوم و سوم آموزش متوسطه، رشته ادبیات و علوم انسانی) با هدف ترسیم وضعیت موجود دوکتاب در قالب دو مؤلفه "جامعیت" و "صحت و اعتبار علمی" بود. پژوهش از نوع ارزشیابی، و با الگوی "مبتنی بر نظر خبرگان" است. جمعیت آماری آن شامل متخصصان تاریخ ادبیات، و دبیران دو کتاب تاریخ ادبیات در سال تحصیلی 94 - 1393 بوده است. حجم نمونه پژوهش 642 نفر بود. محقق، 5 استان مورد مطالعه را شامل تهران، سمنان، قم، کرمان، و کرمانشاه، به روش تحلیل خوشه ای انتخاب نمود. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل فرم مصاحبه با متخصصان تاریخ ادبیات ایران، فرم مصاحبه با متخصصان تاریخ ادبیات جهان، و پرسش نامه دبیران بود. روایی پرسش نامه دبیران از طریق روایی محتوایی و با استفاده از نظرات چند نفر از متخصصان موضوعی تعیین شد و پایایی آن از طریق برآورد ضریب هم سانی درونی آلفای کرونباخ برابر با 89/0 تعیین شد. یافته ها نشان می دهد دو کتاب در زمینه هایی، فاقد جامعیت اند و صحت و اعتبار علمی آن ها نیز در سطح مطلوب نیست.
تدوین الگوی توسعه ی حرفه ای معلمان چندپایه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی مناسب برای توسعه ی حرفه ای معلمان چندپایه بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد .مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش کارشناسان و معلمان چند پایه بودند که 20 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جمع آوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. کیفیت یا اعتبار پژوهش با روش های درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم، بررسی توسط اعضا و زاویه بندی روش شناختی رعایت گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از کد گذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد. طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها ۳۷۱ کد باز و 25 کد محوری و 6 کد انتخابی حاصل و در قالب ابعاد شش گانه مدل پارادایمی شامل شرایط علی (فعالیت ها و برنامه های توسعه حرفه ای معلمان چندپایه و کمبود منابع مالی)، پدیده محوری «توسعه حرفه ای معلمان چندپایه» (شایستگی آموزشی، شایستگی های روان شناختی، شایستگی مدیریتی، شایستگی اخلاقی و شایستگی اجتماعی)، راهبردها (سیاست گذاری و تدوین قوانین حمایتی از معلمان چندپایه، برنامه های توانمندسازی و دانش افزایی معلمان چندپایه، تدوین محتوای آموزشی مناسب و در دسترس، افزایش بودجه و ارائه خدمات رفاهی و پشتیبانی سخت افزاری و نرم افزاری از مدارس چندپایه)، شرایط زمینه ای (بعد فرهنگی، بعد اجتماعی، بعد اقتصادی، بعد تاریخی و بعد سیاسی)، شرایط محیطی مداخله گر(ضعف بنیه علمی معلمان، عدم برخورداری از حمایت سازمانی لازم، محرومیت روستا، مشکلات ناشی ازدورافتادگی مناطق محروم و عوامل ساختاری) و پیامدها (پیامدهای توسعه حرفه ای برمعلمان، پیامدهای توسعه حرفه ای معلمان بر دانش آموزان و پیامدهای توسعه حرفه ای معلمان بر جامعه) جای گرفتند. یکپارچه سازی کد ها بر مبنای روابط موجود بین آن ها حول محور توسعه حرفه ای معلمان چندپایه در فعالیت های حرفه ای، شکل دهنده مدل پارادایمی است که توسعه حرفه ای معلمان چندپایه را منعکس می کند. نتایج نشان داد توسعه حرفه ای معلمان چندپایه فرایندی پیچیده و چند وجهی بوده و نیازمند سیاست گذاری های کلان، جامع نگر و تخصصی است. اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزی های صحیح می تواند چشم انداز روشن و امید بخشی را در جهت نیل به هدف مطلوب توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم در پی داشته باشد.
مطالعه و ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت آپ های دانش آموزی در برنامه درسی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی و کاربردی استارت-آپ های دانش آموزی برای برنامه درسی دوره دوم متوسطه ایران است. این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی با پارادایم کیفی به روش تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی انجام یافته است. ازاسناد ومنابع معتبر دست اول در زمینه اصطلاحات وکلمات کلیدی این پژوهش درکشورهای موفق، 45مورد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات برگه های یادداشت دست نویس و رایانه ای(بانرم افزار MAXQDA2020)بود. شبکه مضامین استخراج شده دریافته ها حاکی از الگوی مفهومی باپنج مضمون فراگیر(شایستگی های برنامه درسی،راهبردهای آموزشی،دانش آموز،معلم و چالش هاو فرصت ها) و الگوی کاربردی باپنج مضمون فراگیر(برنامه درسی مدرسه،فعالیت های آموزشی،فعالیت های عملیاتی،فعالیت های دانش آموز و فعالیت های معلم)بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درکشورهای موفق نظیرفنلاند،سوئد و... فعالیت های مربوط به استارت -آپ های دانش آموزی ازسال ها پیش آغازو به شکل معمول و مطلوبی درجریان است و باتوجه به این که این نوع فعالیت ها در برنامه های درسی ایران مغفول واقع شده، پیشنهاد می شود برنامه درسی استارت -آپ های دانش آموزی دردوره دوم متوسطه براساس مختصات ارائه شده درالگوهای این پژوهش طراحی و اجرا گردد.
الزامات فرآیند یاددهی- یادگیری مشارکتی در آموزش عالی مبتنی بر نیازها، علایق و مهارت ها- مورد مطالعه: دانشجویان مقطع کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین بایسته های یاددهی- یادگیری مشارکتی، متناسب با نیازها، علایق و مهارت های دانشجویان دوره کارشناسی امروز، به روش آمیخته انجام شد. طرح پژوهش در بخش کیفی برمبنای تحلیل محتوا و در بخش کمی، توصیفی- پیمایشی است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل صاحب نظران در دو حوزه علوم تربیتی و علوم اجتماعی بودند که نمونه از بین آنها به صورت هدفمند و گلوله برفی تا حد اشباع اطلاعات ادامه یافت. جامعه ی آماری بخش کمی نیز شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان دوره ی کارشناسی از دانشکده های علوم تربیتی و علوم اجتماعیِ دو دانشگاه تهران و اصفهان بود که نمونه از بین آنها به روش سهمیه ای متناسب با حجم انتخاب شد. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از ابزار پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی سؤالات پرسشنامه و مصاحبه براساس نظر هشت تن از متخصصان و پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ با مقدار 93/0، مناسب برآورد شد. تحلیل یافته ها در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و در بخش کمی با استفاده از آما ر توصیفی- استنباطی انجام شد. براساس تحلیل یافته ها، هفت مؤلفه به عنوان مهمترین الزامات مورد شناسایی واقع شد که در میان آنها «تدارک فعالیت های درسی گروهی»، «تشکیل گروه های علمی مجازی» و «تنظیم چیدمان کلاسی چهره به چهره» در صدر قرار دارد. در نتیجه به مدرسان توصیه می گردد به منظور استفاده بهینه از فرصت های آموزشی، از به کارگیری آنها در تدریس غفلت نورزند.
ارزیابی میزان توجه به گرایش های مختلف زیست شناسی در مباحث زیست شناسی متوسطه اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۴
189 - 216
حوزههای تخصصی:
مقاله حاض ر ب ا ه دف بررسی برنامه درسی زیست شناسی در کتاب های دانش آموزان دوره متوسطه عمومی از نظر میزان ارتباط محتوای دانشی زیست شناسی با گرایش های مختلف زیست شناسی از جمله سلولی مولکولی، فیزیولوژی جانوری و گیاهی، بیوسیستماتیک جانوری و گیاهی، میکروبیولوژی، بیوشیمی، ژنتیک و اکولوژی انجام شد. روش تحقی ق توصیف ی و از ن وع تحلی ل محتواس ت. در ای ن مقاله علاوه بر آمار توصیفی، از روش تحلی ل محت وای آنتروپ ی ش انون برای ارزیابی بار اطلاعاتی هر یک از گرایش ها استفاده شد. واح د تحلی ل تعداد خطوط نوشتاری، تصاویر، فعالیت ها و بیشتر بدانیدها می باشد. پایای ی اب زار پژوه ش تأیی د ش د. در مجموع 9307 واحد نوشتاری، 877 واحد تصویری، 197 واح د فعالیت و 252 واحد بیشتر بدانید ثبت شد. بر اساس نتایج بالاترین بار اطلاعاتی مربوط به گرایش فیزیولوژی جانوری و گرایش های سلولی مولکولی و بیوشیمی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. کمترین میزان توجه به گرایش های میکروبیولوژی و بیوسیستماتیک گیاهی صورت گرفته است.
چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
237 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان دانشگاه البیرونی افغانستان بود. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد و در آن، هشت مدرس ریاضی و 45 دانشجو در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 شرکت کردند و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و یک پرسش نامه جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تفسیری و آمار توصیفی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین چالش های یادگیریِ ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی، کنکور سراسری، به روز نبودن منابع درسی، کمبود مدرسان متخصص ریاضی، پیشینه ضعیف ورودی ها به رشته ریاضی و کمبود امکانات دانشگاه و در رأس آن-ها، مشکل اینترنت و منابع آموزشی و جنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی است. برای رویاروییِ با این چالش ها، پیشنهاد می شود که در نحوه جذب اعضای هیئت علمی ریاضی، برنامه درسی ریاضی و روش های تدریس و ارزشیابی، دوباره نگری اساسی صورت بگیرد و تصویر روشن تری از آینده شغلی دانشجویان ارائه شود تا دانشجویان علاقه مندتری با پیشینه علمی قوی، وارد رشته دبیری ریاضی شوند.
نظرات معلمان ریاضی در مورد دلایل رخ داد اشتباهات آموزشی دانش آموزان در کلاس درس های مدرسه ای با تاکید بر جبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتباهات جبری یکی از موانع موجود در مسیر یادگیری مباحث مختلف ریاضی و پیشرفت در دوره های تحصیلی بالاتر می باشند. آگاهی از دلایل ایجاد این اشتباهات در بهبود نظام آموزشی نقش مهمی دارد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی نظرات معلمان ریاضی در مورد اشتباهات آموزشی دانش آموزان در جبر انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که نمونه آن شامل 8 نفر از معلمان ریاضی دوره اول متوسطه می باشد که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیم ساختار یافته کمک گرفته شده است. داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری و دسته بندی مطالب مشابه تحلیل شدند. یافته های این پژوهش نشان دادند که سه مقوله «فرآیند کسب و بکارگیری دانش»، «ویژگی های فردی دانش آموز» و «عناصر تدریس» دلایل عمومی و اختصاصی ایجاد اشتباهات دانش آموزان در جبر از دیدگاه معلمان هستند.
تحلیل ساختاری مولفه های آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
171 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل ساختاری مؤلفه های آموزش بالینی در آموزش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است و بدین منظور، از روش توصیفی برای جمع آوری اطلاعات از جامعه آماری مدرسان دانشگاه فرهنگیان استفاده شد و از نمونه ای به تعداد 123 نفر با بکارگیری یک پرسشنامه کسب اطلاع گردید. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش ضریب آلفای کرونباخ (87/.) به دست آمد. برای تجزیه و تحللیل اطلاعات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس (نسخه 24) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که نتایج مدل یابی معادله ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد هر یازده مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر اجرای آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان هستند و از بین مؤلفه های تأثیرگذار، «ایجاد محیط آموزشی تعاملی» بیشترین تأثیر را بر اجرای آموزش بالینی دارد و سایر متغیرها در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرند.
طراحی چارچوب برنامه درسی دوره ابتدایی در بحران همه گیری بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله طراحی چارچوب برنامه درسی دوره ابتدایی در بحران همه گیری بیماری کرونا بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شد. 29 منبع پژوهشی مرتبط، مبنای تحلیل قرار گرفت که نتیجه آن استخراج پنج محور اساسی برنامه درسی دوره ابتدایی در بحران کرونا شامل هدف، محتوا، نقش معلم، نقش فراگیران و نقش دولت است. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبارپذیری، انتقال پذیری و هم سوسازی داده ها و اعتمادپذیری به داده ها نیز با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش گران تأیید شد. بر اساس نتایج پژوهش، اهداف این برنامه درسی باید با توجه به شرایط جدید، با رویکرد استمرار آموزش و تحقق اهداف یادگیری در نظر گرفته شوند. محتوای این برنامه مشتمل بر آموزش همزیستی با کرونا، آموزش تئوری و عملی و تقویت شایستگی های اجتماعی-عاطفی می باشد.
بررسی نقادانه و اعتبارسنجی الگوی جامع شایستگی های دیجیتال معلمان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
271 - 300
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی نقادانه و اعتبارسنجی الگوی جامع شایستگی های دیجیتال معلمان در بافت ایران، به روش مرور نظام مند و جست وجو در پایگاه های علمی معتبر، در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 شایستگی های دیجیتال معلمان و الگوهای مطلوب را بررسی کرده است. در همین راستا، با تکنیک تحلیلی مقایسه ای، ده الگو بررسی گردید. نتایج نشان داد شایستگی های ارائه شده در این الگوها با یکدیگر تفاوت های جزئی دارند. همچنین، در نوع طبقه بندی شایستگی ها هم راستا هستند. در نهایت، الگوی اتحادیه اروپا، به عنوان الگویی جامع در شایستگی های دیجیتال معلمان، انتخاب شد. سپس، الگو اتحادیه اروپا در بافت نظام تعلیم وتربیت ایران، با تکنیک دلفی اعتبارسنجی شد. همچنین در این پژوهش، دلایل مربوط به اهمیت یا مغفول ماندن برخی از این شایستگی ها در فرآیند توسعه حرفه ای معلمان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
الگوی جاری آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم در دوره ابتدایی (ارائه الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
41 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود آموزش قرآن کریم در دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی آموزش قرآن کریم در مقطع ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با دوازده نفر از معلمان مقطع ابتدایی، هشت نفر از دانش آموزان، پنج نفر از والدین دانش آموزان، شهر زاهدان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. برای بررسی اصالت و اطمینان پذیری از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه آموزش قرآن کریم به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (نگاه غیر کارشناسی به برنامه درسی قرآن کریم)، عوامل زمینه ای (عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط تسهیل گر(حمایت بُعد رفتاری)، شرایط محدودکننده (چالش های درون سازمانی و برون سازمانی)، راهبردها (بهسازی سازمانی و فرآیند آموزشی) و پیامد (بی انگیزگی و عدم یادگیری مهارت قرآنی) سازمان یافت.
طراحی الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعه آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به دست آمد. یافته ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست ها و کاربرگ ها و یادداشت برداری بود و تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نظام مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی فرهنگ های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
نظریه برخاسته از عمل نِل نادینگز و نظریه اخلاق مراقبت، بحران پژوهش های کیفی و رتبه بندی مجله های علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درگذشت نِل نادینگز فیلسوف بزرگ تعلیم وتربیت و صاحب نظریه اخلاق مراقبت، جرقه ای بود که درمورد بحران پژوهش های کیفی در رشته برنامه درسی و رتبه بندی و امتیازدهی مجله های علمی در ایران، اشاره ای کنم. این مسئله سال هاست که یکی از دغدغه های حرفه ای م بوده و آشنایی بیشتر با سیر زندگی و آثار نادینگز، باعث شد که درنگ را جایز ندانم و دست کم، به طرح این دغدغه بپردازم. بدین سبب این سرمقاله را که مبتنی بر آموزه های نادینگز است، در سه پرده تقدیم خوانندگان دوفصلنامه نظریه و عمل برنامه درسی می کنم.
سنتزپژوهی چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی در آموزش عالی با توجه به دنیاگیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده ها از چارچوب ارائه شده توسط الو و کیگناس (2008) استفاده شد. قلمرو پژوهش و اصلی ترین منابع گردآوری داده ها، پژوهش های متعددی است که متناسب با ارتباط موضوعی و به روش پریسما تعداد 69 نمونه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در مراحل بعدی، کدگذاری و طبقه بندی اطلاعاتی انجام شد؛ که حاصل ترکیب مقولات و نتایج تحلیل منجر به استخراج چارچوب مفهومی در ارتباط با چالش های انتقال از آموزش حضوری به آموزش مجازی و ارایه ی راهبردهای مناسب برای این انتقال گردید. به طور کلی، چالش های انتقال به آموزش مجازی در چهار طبقه و 22 کد استخراج گردید و راهبردهای انتقال موفقیت آمیز از آموزش حضوری به آموزش مجازی نیز در هفت طبقه و 17 کد ارایه شدند.
ارائه مدل اجرایی آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، یک پژوهش کاربردی است که با هدف طراحی مدل اجرایی آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در نظام آموزشی ایران انجام شد. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و راهبرد آن مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. روش گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند با 27 نفر از متخصصان آموزش زبان انگلیسی در سه گروه اساتید دانشگاه، معلمان مدرسه و مدرسان آموزشگاه های خصوصی زبان انگلیسی با معیار اشباع نظری بود. داده های حاصل از مصاحبه، با روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) اشتراوس و کوربین (1992) انجام شد. برای بررسی پایایی پژوهش نیز از روش هولستی بهره گرفته شد. بر این اساس ضریب پایایی معادل 83/0 به دست آمد که بیانگر آن است که پژوهش از قابلیت اعتماد مطلوب و بالایی برخوردار است. نتایج یافته های پژوهش در قالب 158 کد بازشناسایی شده و این کدها در قالب عوامل علّی (عوامل فردی، پداگوژیک، زیست بوم)؛ عوامل زمینه ای (شرایط خانوادگی، راهبردهای کلان نظام آموزشی، گروه همسالان و همکاران، الزامات پیشبرد اهداف علمی و شغلی)؛ عوامل مداخله گر (شرایط حاکم بر جامعه، منابع و امکانات، علاقمندی و درک ضرورت زبان انگلیسی از طرف متولیان آموزشی و فرهنگی، رویکرد عمومی به زبان های خارجی)؛ پدیده ی محوری (فرآیند یاددهی- یادگیری زبان انگلیسی)؛ راهبردها (رویکرد ملّی و فراملّی به آموزش، بهبود زیر ساخت ها، ایجاد بینش جدید نسبت به زبان های خارجی)؛ پیامدها (تحقق دستاوردهای مورد انتظار از نظام آموزشی، منابع انسانی با انگیزه و کارآمد، هر زبان جدید، آشنایی با یک دنیای جدید) توصیف و تشریح شدند.
تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان: روایت دانشجویان و استادان دانشگاه فرهنگیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تبیین پیامدهای ضمنی برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناختی و در قالب مصاحبه نیمه ساختاریافته با 32 نفر از استادان و دانشجویان آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان کرمان انجام شد. تحلیل مصاحبه به سه شکل کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان دارای پیام های ضمنی متعددی است. این پیام ها در شش حوزه: استادان، روابط اداری- اجتماعی، واحدهای درسی، فضای کالبدی، دانشجویان و فرایند یاددهی - یادگیری قرار داشت. پیام های ضمنی در مؤلفه های مهم برنامه درسی شامل یادگیری جانشینی استاد مدرسه ای، یادگیری و تسهیل روابط اداری - اجتماعی، فاصله گرفتن از رشته تحصیلی، تمرکز بر فضای کالبدی و دور شدن از تربیت معلمان، دوگانگی در مفهوم دانشجو و معلم و به حاشیه رفتن دانش نظری در فرایند یادگیری می باشند.
Develop a Model for the Growth of Creativity in the Structure of the Elementary School Curriculum based on the Fundamental Reform Document of Education (FRDE)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۲ , ۲۰۲۱
14 - 22
حوزههای تخصصی:
Purpose : As regards the effect of creativity and models for the growth of it, this study endeavors to develop a pattern model for the purpose of growing creativity in the structure of the elementary school curriculum based on the fundamental reform document of education (FRDE) Methodology : As for the purpose of this study, it was conducive. Furthermore, in view of the procedure of methods, it could be considered as qualitative. 10 individuals of statistical society were chosen by targeted and snowball sampling methods in 2019. We utilized methods of reviewing the fundamental reform document of education and Semi-structured interviews. Validity and Validity of these methods were desperately examined by triangulation methods of data collection which were suitable for assessment and the coefficient of the agreement was estimated to be 0.76. Ultimately coding method was used in order to analyze the gained data of reviewed documents and interviews. Findings : Results demonstrated that 25 codes belonged to the growth model of creativity in the structure of the primary school curriculum based on the fundamental reform document of education while 15 codes are known to be relevant to this model based on interviews that have gotten done with some experts of the elementary school curriculum. Consequently, the model for the growth of creativity in the structure of the elementary school curriculum was designed based on these codes. Conclusions : Results of the present study contain some practical functions. Moreover, identified codes and designed models were used in order to improve the model of growth in creativity.
Investigating the Effective Factors and Consequences of the Curriculum with Entrepreneurship Approach for Top Talented Students in Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۴ , ۲۰۲۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present study was conducted to investigate the factors and consequences of the curriculum with an entrepreneurial approach for gifted students in Iran. Methodology : Research method in terms of purpose, basic-applied in terms of data type, mixed (qualitative) of exploratory type; In terms of data collection time, it was cross-sectional and in terms of data collection method or the nature and method of research was descriptive survey. The statistical population of the research in the qualitative section included all the heads of the provincial elite foundation and the heads of the talented departments of the General Directorate of Education and the provinces and 20% of the teachers implementing the Shahab project. 20 people were selected by purposive non-random sampling. Quantitatively, the statistical population includes high school students in gifted schools. The number of these students was 7000, which used the Cochran's formula, and based on this, 364 people were selected. Sampling method was done through multi-stage cluster sampling. In the qualitative part of this study, the Delphi questionnaire based on CVR and CVI forms was used and in the quantitative part, the questionnaire was used. The validity and reliability of the instruments were evaluated and confirmed. Findings : The results of the study showed that the curriculum with entrepreneurship approach for top talents including environmental components, economy, entrepreneurs, entrepreneurship, factors affecting the implementation of this approach in the curriculum, including components of support, teacher, system policies and Factors influencing the curriculum with an entrepreneurial approach, including talent discovery, improving top talent and self-efficacy were introduced. Conclusion : Implementing an entrepreneurial curriculum leads to talent discovery. That is, it identifies the top student talents and introduces them to continue their studies in related fields. These talents can also be introduced to various national and international centers.
ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه های درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو انجام شد. از حیث روش، پژوهش ارزیابانه با رویکرد آمیخته کمی- کیفی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدارس پذیرا، مدیران پشتیبان، مدیران پذیرا و والدین فراگیر در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم کل کشور بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پنج استان خوزستان، کرمان، تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و از هر استان مرکز استان و چهار شهرستان انتخاب شدند. سپس در هر استان با پیشنهاد مدیران استانی سه مدرسه پشتیبان و برای هر مدرسه پشتیبان پنج مدرسه پذیرای تحت پوشش از هر سه دوره آموزشی به عنوان خوشه انتخاب گردید. حجم نمونه با مقیاس مدرسه ای در مجموع پنج استان معرف، 75 مدرسه پذیرا بود. ابزار اندازه گیری نیز شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه مشاهده بر اساس استانداردهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور شامل 170 گویه با 17 مؤلفه بود. نتایج نشان داد به طورکلی، وضعیت درون داد فیزیکی مدارس در کلیه استان های مورد بررسی از درجه مطلوبیت دور است. همچنین، به جز موارد «نور» و «تجهیزات ایمنی» که در تمام مقاطع مورد تایید قرار گرفت، وضعیت در سایر مؤلفه ها نامطلوب بود. درحالی که تحلیل داده های حاصل از مصاحبه حاکی از آن بود که کیفیت ایمن سازی فضا و مناسب سازی محیط فیزیکی و تسهیل دسترسی های مدارس فراگیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است که این نتیجه می تواند از یک سو حاکی از آرمانی بودن استانداردهای مدرسه الگو آموزشی از طرفی ناظر بر نیاز به حمایت های مالی از سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در فرایند مناسب سازی فضاهای آموزشی در فراگیر سازی باشد.
واکاوی علل شکاف میان برنامه های درسی قصد شده و کسب شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
154 - 178
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود شکاف و ناهمخوانی میان برنامه های درسی قصد شده و کسب شده درس علوم تجربی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی برنامه درسی مدارس برای دانش آموزان در دوره ابتدایی، هنوز پژوهشی در رابطه با واکاوی علل این امر از دریچه نظرات معلمان به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی قصد شده صورت نگرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی علل شکاف میان برنامه های درسی یاد شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان است. رویکرد پژوهش کیفی است. میدان پژوهش آموزش و پرورش شهر تهران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی و گلوله برفی از بین معلمان انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و در هجدهمین مصاحبه به سطح اشباع نظری رسید. جهت اعتباردهی به یافته های پژوهش از مواردی نظیر مشارکت و تعامل با مشارکت کنندگان، تلفیق داده ها و مرور و بازنگری مکرر داده ها، بررسی به وسیله اعضا و بازنگری توسط ناظرین خارجی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی، به شناسایی 4 مضمون اصلی و 14 زیرمضمون منتج گردید. مضامین اصلی شامل علل مرتبط با متخصصان برنامه ریزی درسی و کادر اجرایی (نحوه هدف گذاری توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و غیره)، علل مرتبط با نحوه برنامه ریزی درسی (نحوه طراحی و تدوین برنامه درسی قصد شده و غیره)، علل مرتبط با نحوه اجرا، نظارت و پشتیبانی (نحوه اجرا و غیره) و علل مرتبط با میزان امکانات و تجهیزات (میزان امکانات و تجهیزات فیزیکی و غیره) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عللی همچون توجه و تأکید بیشتر بر حیطه اهداف دانشی و غفلت از سایر اهداف برنامه درسی نظیر اهداف نگرشی و عملکردی در هنگام هدف گذاری، زمینه های شکاف میان برنامه های درسی یاد شده درس علوم تجربی در دوره ابتدایی را ایجاد کرده است.