فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر کاشان بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان به تعداد 1531 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انگیزش تحصیلی والراند (1982)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد راهنما و صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد هویت تحصیلی با انگیزش تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. انگیزش تحصیلی با بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. نتایج تحقیق نشان داد که انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان نقش واسطه دارد.
بازنمایی تجارب مدیران مدارس از سیاست گذاری کیفیت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
454 - 413
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی و فعالیت های اساسی که در آن شکل می گیرد یعنی آموزش منابع و سرمایه های انسانی ، اساس توسعه پایدار به حساب می آیند؛ بنابراین کمیت و کیفیت این آموزش نقش مهم و حیاتی در رفاه و سعادت ملت ها بر عهده دارد . مهم ترین وظیفه نظام آموزشی بر عهده مدارس است که واحدهای فنی این نظام هستند؛ زیرا کار هایی که مدیران باید انجام دهند و وظایفی که بر عهده آن ها گذاشته می شود دارای تنوع و گوناگونی زیادی است. مدیران برای اینکه بتوانند در شرایط ویژه تصمیمات جدی را اتخاذ کنند، باید برخوردار از یک سری مهارت به ویژه مهارت سیاسی باشند. چون سیاست یک مسئله غیرقابل انکار در رابطه با کار مدیران است. پژوهش حاضر با روش روایت پژوهی با هدف بازنمایی تجارب مدیران از سیاست گذاری در مسیر بهبود کیفیت و با رویکرد تفسیری انجام شد. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه اپیزودیک استفاده شد. شرکت کنندگان تحقیق مدیران مدارس شهر سنندج و نمونه گیری به شکل هدفمند بود . بعد از انجام دادن مصاحبه با 15 نفر ، داده ها به صورت استقرایی و بر اساس تحلیل مضمونی دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت . تحلیل ها نشان داد که عوامل عمد ه ای در سیاست گذاری های مدیران می تواند تأثیرگذار باشد . عوامل سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، انسانی ، فنّاوری یا حرفه ای و قانونی که هرکدام به نوبه ی خود می تواند بر فرآیند سیاست گذاری تأثیر بگذارد .
نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
98 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 1132 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 287 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون (2005)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و پرسشنامه ارزیابی نتایج تعالی سازمانی دمینگ (2003) استفاده شد. برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ و روایی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL10.30 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان اثر معنادار بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 دارند. رهبری اخلاقی با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی معلمان بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 اثر دارد. همچنین متغیرهای رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان قادر به تبیین 53% واریانس متغیر تعالی سازمانی مدرسه بودند.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر کیفیت یادگیری آنلاین دانش آموزان در ایام بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین و رتبه بندی عوامل موثر بر کیفیت یادگیری آنلاین دانش آموزان در ایام بیماری کرونا انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی و متوسطه شهرستان سرچهان (600 نفر) در سال تحصیلی 1400-1399 می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نمونه 234 نفری به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد المیلای و همکاران(2020) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ بررسی و 87/0 برآورد گردید و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تایید قرار گرفت. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از تکنیک سلسه مراتبی به وزن دهی و رتبه بندی عوامل پرداخته شد. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که پشتیبانی اجرایی رابطه منفی و معناداری با کیفیت یادگیری الکترونیک دارد. همچنین محتوای دوره، طراحی دوره، حمایت اجتماعی، پشتیبانی فنی، وِیژگی های مربی و یادگیرنده رابطه مثبت و معناداری با کیفیت یادگیری الکترونیک دارد. نتایج رتبه بندی عوامل از طریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد متغیر طراحی دوره در بالاترین اولویت بوده و پس از آن پشتیبانی اجرایی، ویژگی های یادگیرنده و طراحی دوره در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی های مربی در پایین ترین اولویت قرار داشته اند.
غفلت از برنامه درسی پنهان در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
به دنبال شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس، ضرورت توجه به برنامه درسی پنهان دانش آموزان بیش از پیش احساس می شود. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته معلمان و والدین دانش آموزان دوره اول و دوم ابتدایی از برنامه درسی پنهان و پیامدهای غفلت از نقش این برنامه در پی مجازی شدن تعلیم و تربیت است. روش پژوهش پدیدارشناسی می باشد. داده های لازم از طریق یادداشت های خود زیست نگاری روایت شخصی 12 معلم و مصاحبه کتبی با 10 تن از والدین دانش آموزان جمع-آوری شده اند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد.پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، یافته های پژوهش حاکی از تأثیر سطوح سه گانه برنامه درسی پنهان در دوران کرونا است. در سطح نخست برنامه درسی پنهان با آگاهی از جانب نظام آموزشی و بی اطلاعی فراگیران، در سطح دوم با آگاهی فراگیران و بی اطلاعی نظام آموزشی و درنهایت در سطح سوم با بی اطلاعی نظام آموزشی و فراگیران تأثیراتی را بر وجوه تربیتی دانش آموزان به جا میگذارد. در هر یک از سطوح سه گانه فوق، نقش عوامل دینی و اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، بدنی، زیست محیطی، روانی و اجتماعی را که تحت تأثیر برنامه درسی پنهان هستند مورد تحلیل و واکاوی قرارگرفته است. با توجه به نتایج پژوهش، لازم است عوامل تأثیرگذار در برنامه درسی پنهان در این سطوح موردتوجه معلمان و متصدیان تعلیم و تربیت قرار گیرد و زیرساخت های منسجم و اثربخش برای بهبود و پیش بینی تأثیرات منفی غفلت از برنامه درسی پنهان موردتوجه جدی قرار گیرد.
بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف؛کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت در استان کرمان در سال تحصیلی 99- 98 است که حدود 140 نفر می باشند . بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 103 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسشنامه ها بین نمونه آماری توزیع شد و 100 پرسشنامه تکمیل شد. در این پژوهش از 2پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید که عبارتند از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) ، و پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران(1389). برای انجام تجزیه و تحلیل آماری از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی دار بین سبک زندگی اسلامی با هوش معنوی و مؤلفه های آن می باشد. با توجه به اینکه طرز زندگی و باورهای معلمان تاثیر زیادی بر کار آنها و درنتیجه در تعلیم و تربیت دانش آموزان دارد، پیشنهاد می شود که در استخدام و به کار گیری آنها شاخص ها و معیار های لازم برای سنجش این ویژگی ها در نظر گرفته شود.
Design and validation, researcher school model(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
129 - 113
حوزههای تخصصی:
Sustainable development does not work without education and both without the institutionalization of research. The first condition is to pay attention to research in all parts of the school, which is achieved in the form of a researcher school. The present study was conducted with the aim of designing and validating the researcher school model using a combined method of multi-stage exploratory type. In the qualitative part of the study, the phenomenological strategy was performed and the quantitative part of the study was performed through factor analysis. Methods of obtaining data: included semi-structured individual interviews with educational scientists and qualitative analysis of texts. In order to assess the accuracy of the interview questions, the question form was reviewed by 10 experts and professors in the field of educational sciences. The continuity of the interview form has been examined by providing a summary of the identified topics and topics to three experts through qualitative study methods and applying their opinions. 30 professors of Farhangian University and PhD students of educational sciences, experts of relevant departments of the Ministry of Education, successful principals and teachers in the country were selected by purposive sampling method. In this study, the components of values, learning education activities, professional competencies, educational-executive structure, out-of-school interactions and equipment are of equal importance for scientific experts and professors.
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از منظر روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری به صورت هدفمند انجام شد که در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از گزاره ها پیرامون ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد و پس از اخذ نظرات اصلاحی کیفی و کمّی به لحاظ روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و حرفه ای رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته پس از تعیین و تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار ( Spss22) تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق با ضریب توافق کندال (723/0) به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری در4 بعد و21 مؤلفه و ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در3 بعد و12 مؤلفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: نهایتاً تناسب مدل با نظر خبرگان با استفاده از آزمون t تک نمونه ای مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی،متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بود. روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان و استادان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که سه مولفه کلیدی توانمندسازی مدارس در نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. بارهای عاملی (برآوردهای استاندارد) متغیرهای اندازه گیری برای متغیر مکنون توانمندسازی مدارس در بعد شناختی(69/0)، بعد هیجانی(84/0) و بعد رفتاری (87/0) بود، این امر نشان دهنده روایی همگرایی نشانگرها است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد توجه به توانمندسازی مدارس باتاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان موثر باشد.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی: نظریه پردازی داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی: نظریه پردازی داده بنیاد کلاسیک بوده است. برای تحقق هدف مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید، نخبگان و صاحب نظران سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوده است که از بین آنها تعداد 14 نفر با استفاده از اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و با روش هدفمند گزینش شده اند. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است که روایی و پایایی آن با استفاده از روش درون متنی و استفاه از دو کدگذاری بررسی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه های کد گذاری باز و محوری و گزینشی بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. نتایح نشان داد که ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی شامل 90 مفهوم در30 مقوله انتزاعی تر تبدیل شدند که عبارتند از: شرایط علّی شامل سه مقوله (شناخت فرهنگ های داخلی و خارجی، تعامل میان و درون فرهنگی، یادگیری الگوی زیست چندفرهنگی)، شرایط زمینه ای شامل هشت مقوله (حوزه شناختی فرهنگ و اجتماع، حوزه عاطفی فرهنگ و اجتماع، حوزه رفتاری فرهنگ و اجتماع، مهارتهای فنی، ویژگی های شخصیتی، فرهنگ شناختی، نیمه ساختار یافته، ساختار نیافته)، شرایط مداخله گر شامل هفت مقوله (مکتوب، تصویری و صوتی، مواد غیر رسمی، ساختار یافته، رسمی، نیمه رسمی و غیر رسمی)، راهبردها شامل نه مقوله (الگوهای پردازش اطلاعات، الگوهای یادگیری اجتماعی، الگوهای یادگیری فردی، بر اساس نیازها و علایق و توانمندیهای دانش آموزان، بر اساس تصمیم گیری متولیان آموزشی بویژه معلمان، بر اساس ماهیت، نوع و شکل فعالیتهای آموزشی، کمی، کیفی و آمیخته) و پیامدها شامل سه مقوله (اصلاح و پیشرفت اجتماع، عدالت محوری در تعلیم و تربیت، انسجام و اتحاد همه جانبه) می باشد. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت ابعاد و مولفه ها شناخته شده توسط صاحبنظران در طراحی برنامه درسی مطالعات اجتماعی بوده و پیشنهاد می گردد از آنها در بهبود برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد چندفرهنگی استفاده شود.
تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
72 - 51
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است که به دنبال افزایش گرایش های منفی شغلی و از بین رفتن احساس و علاقه فرد به وجود می آید که در دهه اخیر موضوع فرسودگی شغلی و آثار آن در سازمان به یکى از مباحث اصلى رفتار سازمانى تبدیل شده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت مشارکتی در مدرسه در نواحی آموزش و پرورش تبریز انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی علّی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. حجم جامعه آماری 126 نفر از معلمان با سابقه کمتر از 10 سال در سال تحصیلی 1398-1397بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 100 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش حاضر با استفاده از سه پرسشنامه شامل توسعه حرفه ای(ایالت کنتاکی آمریکا)، فرسودگی شغلی (مزلچ) و مدیریت مشارکتی (شاقلی) گردآوری شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری – تحلیل مسیر با نرم افزار PLS نشان داد که: روابط ساختاری توسعه حرفه ای با فرسودگی شغلی و نیز توسعه حرفه ای با مدیریت مشارکتی در معلمان معنادار می باشد.
مفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بازمفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی بود. در این مطالعه از روش تحلیل مفهوم با تاکید بر درک و تفسیر استفاده شد. بر این اساس ابتدا با شیوه ای تحلیلی به بررسی و نقد مفاهیم موجود پرداخته و در نهایت مفهوم مورد نظر ارایه شد. نویسنده معتقد است که آنچه که ما به عنوان رویکرد ها و نظام های آموزشی موفق مدنظر داریم، با همان جزییات و خصوصیات و در آن بستر فرهنگی موفق بوده است. بنابراین اگر بخواهیم برخی از ویژگی-های آنان را متناسب با فرهنگ و فلسفه حاکم بر جامعه، فیلتر کنیم و از صافی عبور دهیم، خروجی آن دیگر نمی تواند تناسبی با آن رویکرد اولیه داشته باشد. مفهوم پردازی مدنظر نویسنده به این صورت است که باید با مطالعه نظام های آموزشی و رویکردهای تربیتی موفق، رویکرد و نظام آموزشی جدید، متناسب با بستر مورد نظر و برخاسته از دانش وطنی که ساخته و پرداخته اندیشمندان داخلی است، ایجاد کنیم. درواقع این نگاه نسبت به تفکر جهان-بومی گرایی، به دنبال آن است تا نظام های آموزشی برتر و روند جهانی سازی را مطالعه و دنبال نماید و از دانش منعکس در آن ها بهره مند شده و متناسب با فرهنگ جامعه و امکانات موجود، رویکرد نوینی را اتخاذ و ایجاد نماید که هم در مسیر روند جهانی قرار گیرد و هم متناسب با شرایط بومی و حفظ ارزش های فرهنگی باشد.
توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
219 - 191
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های بهسازی برای معلمان تربیت بدنی بسیار حائز اهمیت می باشد. همانگونه که عنوان شد، استفاده از فعالیت های اوقات فراغت (چه در بعد فعالیت های جسمی و ورزشی و چه در بعد اجتماعی، فرهنگی و هنری) منجر به بهبود عملکرد منابع انسانی می گردد و خود گامی در جهت بهسازی منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع، پژوهش های آمیخته بود. جامعهه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی کشور بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه-ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردیده بود. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر در نرم افزارهای اس پی اس اس و آیموس انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه بهسازی فردی، بهسازی اخلاقی، بهسازی اجتماعی و فرهنگی، بهسازی سازمانی، بهسازی حرفه ای و بهسازی آموزشی از مؤلفه های توسعه اوقات فراغت به عنوان عوامل مؤثر مشخص گردید. در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری مدل مفهومی پژوهش ترسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از محاسبه مقدار تی مربوطه هر عامل مشخص گردید که تمامی چارچوب توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش تأثیر معناداری را دارند.
بررسی تأثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان با نقش میانجی رعایت حقوق شهروندی از دیدگاه مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
239 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان با نقش میانجی رعایت حقوق شهروندی در شهر ارومیه بود. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مربیان پیش دبستانی شهر ارومیه تشکیل می دهد که تعداد آن ها 110 نفراست. با روش تمام شماری این تعداد پرسشنامه بین آن ها توزیع شد که درنهایت تعداد 105 پرسشنامه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن نیز با استفاده از روایی همگرا (تأیید بارهای عاملی و مقدار AVE) و روایی تشخیصی مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای ارائه مدل، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. قبل از آزمون سؤالات تحقیق مدل بیرونی تحقیق، مدل درونی و کلیت مدل با شاخص های مناسب مورد برازش قرار گرفت. در نهایت نتایج یافته های تحقیق نشان داد که آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان و رعایت حقوق شهروندی توسط کودکان تاثیر مثبت و معنی داری دارد همچنین مشخص شد که رعایت حقوق شهروندی در تاثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان پیش دبستانی شهر ارومیه دارای نقش میانجی است.
ارائه الگوی رهبری اصیل برای مدیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
357 - 332
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی رهبری اصیل در مدارس متوسطه انجام شد. روش پژوهش حاضر، آمیخته اکتشافی بود. در گام اول پژوهش کیفی مشارکت کنندگان 19 نفر شامل اساتید و مدیران مدارس آموزش وپرورش استان مرکزی بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری نظری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و برای پایایی نیز از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. در بخش کمّی، جامعه آماری مدیران مدارس متوسطه 1128 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول مورگان و کرجسی 330 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و بر مبنای نتایج کیفی بود که روایی محتوایی آن پس از دریافت نظرات خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 84/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهایSPSS و Amos انجام شد. یافته ها نشان داد خط مشی سازمانی، انتصابات سازمانی و... پیامدهای رهبری اصیل بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار Amos نیز نشان داد الگوی پیشنهادی از سطح برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها نشانگر آن بود که لازمه زیربنایی رهبری اصیل، بهبود خط مشی کلان نظام آموزش وپرورش است.
بررسی رابطه عزت نفس و تعهد سازمانی با توجه به نقش تعدیل گری حس همدلی کارکنان (مورد مطالعه: سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه عزت نفس و تعهد سازمانی با توجه به متغیر تعدیلگر حس همدلی کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان انجام شد.
روش شناسی: روش حاضر توصیفی بود. جامعه آماری همه کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان بودند که در نیمه دوم 1396 به تعداد 652 نفر گزارش گردید. حجم نمونه ی بر اساس جدول مورگان به تعداد 242 انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها به ترتیب پرسشنامه های استاندارد تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) با 24 گویه، عزت نفس آیزنک (1976) با 30 گویه، حس همدلی، بارون – کوهن (2003) با 24 گویه، بود. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی پایایی پرسشنامه ها در ویژگی های تعهد سازمانی، عزت نفس و حس همدلی بیشتر از 7/0 که نشان از مناسب ابزار اندازه گیری تحقیق بود. داده ها با نرم افزار SPSS24 از طریق سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین متغیرهای عزت نفس و تعهد سازمانی همبستگی معنی داری وجود دارد (05/0>P) و متغیر حس همدلی می تواند بین متغیرهای عزت نفس و تعهد سازمانی نقش تعدیلگر ایفا کند (05/0>P). تفاوت معنی داری در گروه های سنی پاسخ دهنده به سوالات پرسشنامه های پژوهش در تعهد سازمانی وجود دارد (05/0>P). ولی در دو متغیر حس همدلی و عزت نفس تفاوت معنی داری در پاسخ دهی هیچ یک از گروه های سنی کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود ندارد. تفاوت معنی داری بین نظرات پاسخگویان زن و مرد در میزان تعهد سازمانی وجود دارد (05/0>P). ولی در متغیرهای عزت نفس و حس همدلی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0>P). تفاوت معنی داری در نمرات حس همدلی گروه های تحصیلی متفاوت در کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود دارد (05/0>P). تفاوت معنی داری در پاسخ دهی هیچ یک از گروه های پاسخگو با سابقه های شغلی متفاوت در متغیرهای تعهد سازمانی، عزت نفس و حس همدلی در کارکنان سازمان فنی و حرفه ای استان اصفهان وجود ندارد (05/0>P).
نتیجه گیری: رابطه بین عزت نفس و تعهد سازمانی با درنظر گرفتن نقش تعدیل گر حس همدلی کارکنان تایید شد.
اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده ویاددهنده درآموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در هزاره سوم تنها سازمانهایی دوام می آورند که بتوانند یاددهی و یادگیری را در کلیه فعالیت های خود متمرکز کرده و به سازمان یاد دهنده و یادگیرنده تبدیل شوند.هدف از انجام این پژوهش، اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده و یاددهنده در آموزش و پرورش بود.
روش شناسی : روش پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش کیفی، 12 نفر از اعضاء هیأت علمی و خبرگان آشنا به تعلیم و تربیت با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از مجموع 460 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی، براساس فرمول کوکران 210 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات در بخش کیفی به روش داده بنیاد و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی به روش میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 98/0 تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از فرآیند کدگذاری راهبرد نظریه داده بنیاد و برای داده های کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزار 21SPSS و 20 AMOS استفاده شد.
یافته ها : یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید 9 مقوله اصلی منابع انسانی، توانمندسازی، محیط یادگیری، ساختار، فرهنگی، سیاست گذاری، فناوری اطلاعات، پشتیبانی، اجتماع یادگیرنده و 25 مؤلفه فرعی در مدارس یادگیرنده و نیز 9 مقوله اصلی رهبری، زیرساخت، برنامه ریزی درسی، مدیریت دانش، نگرش و ارزش ها، بهداشتی روانی، مشارکت، نوآوری و اهداف و مأموریت و 36 مؤلفه فرعی تأثیرگذار در مدارس یاددهنده گردید و هم چنین نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده، از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری : ارائه مدل کاربردی مناسب برای مدارس ضروری است تا ضمن توجه به تمامی عوامل مؤثر در یاد دهندگی و یادگیرندگی ، بتوانند به مدرسه یادگیرنده ،یاددهنده تبدیل شوند.
بررسی جایگاه معلم در شکل گیری تربیت اسلامی دانش اموزان
حوزههای تخصصی:
نقش مهم در تربیت دانش آموزان بر هیچ کس پوشیده نیست. ارتباط نزدیک بین معلم و دانش آموز و نفوذی که معلم بر دانش آموز دارد نقش مهمی در سلامت فکری و روانی وی دارد. معلم الگوی خوبی برای دانش اموز است و سعی می کند مانند او رفتار نماید. معلم فقط یک آموزگار نیست بلکه مهم تر از آن، یک مربی و یک الگوی با نفوذ است. یک معلم خوب که با رفتار و گفتار پسندیده اش دانش آموزان را خوب پرورش می دهد، بزرگترین خدمت را نسبت به اجتماع خود انجام می دهد و به عکس یک معلم بد اخلاق و بد رفتار و منحرف که با رفتار بد خود، دانش آموزان را به انحراف و تباهی می کشاند. با توجه به نقش مهم معلم، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی جایگاه معلم در شکل گیری تربیت اسلامی می باشد. نقش معلم در تربیت دینی دانش در عصر کنونی برجسته تر و وظیفه معلم سنگین تر شده است؛ زیرا آینده ی یک جامعه و امت در دست معلم است. اگر او نتواند افراد مفید و هماهنگ با اهداف جامعه تربیت کند، یک ملت را به تباهی می کشاند
طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مناسب برای ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی در مدارس ابتدایی استان زنجان انجام شده است. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش ترکیبی با طرح اکتشافی- مدل توسعه ابزار بود. منابع گردآوری داده ها در بخش کیفی پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر، یادداشت برداری، اسناد عمومی و خصوصی بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا صورت گرفت. براساس نتایج بخش کیفی، ابزار اندازه گیری براساس مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 107سؤالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید و در نهایت ضریب پایایی به دست آمده (93/0) بود. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی کلیه کارشناسان، راهبران آموزشی و مدیران مدارس ابتدایی استان زنجان(1079 نفر) بودند. علاوه براین، از تعداد120سند به دست آمده از متون علمی یادداشت برداری و استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها : در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی با توجه به (حجم نمونه 283 نفر) به روش نمونه گیری خوشه ای از شهرها و مناطق مختلف استان داده ها جمع آوری گردید. نتایج بخش کیفی نشان دادکه الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی دارای 8 عامل، 26ملاک و 107نشانگر است. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم نشان داد که عوامل 8 گانه (برنامه ریزی، آموزش و یادگیری، فعالیت های پرورشی و فوق برنامه، تربیت بدنی و سلامت، مشارکت، برقرای روابط انسانی، نظارت و راهنمایی، مدیریت امور اداری و اجرایی) دارای بار عاملی مناسب جهت پیش بینی الگوی ارتقای کیفیت مدیریت آموزشگاهی است.
مدل یابی ساختاری آمادگی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش برای تغییر سازمانی بر اساس نوع فرهنگ سازمانی با نقش واسطه ای سایش اجتماعی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف کلی از انجام این پژوهش، مدل یابی ساختاری آمادگی کارکنان برای تغییر سازمانی بر اساس نوع فرهنگ سازمانی با نقش واسطه ای سایش اجتماعی بود.
روش شناسی: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان فارس (340 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 181 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و از بین آن ها 102 نفر به پرسشنامه ها پاسخ کامل دادند و در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده های میدانی پژوهش با استفاده از پرسشنامه ی نوع فرهنگ سازمانی، سایش اجتماعی و آمادگی برای تغییر گردآوری شد که پس از محاسبه و تأیید روایی (تحلیل گویه) و اعتبار (از نوع همسانی درونی) پرسشنامه ها، توزیع شدند. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار Spss و Amos استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد از نظر کارکنان نوع فرهنگ سازمانی غالب در محل کارشان، از نوع فرهنگ سازمانی منفعل می باشد. وضعیت سایش اجتماعی و آمادگی کارکنان برای تغییر در حد متوسط بود. مدل معادله ساختاری نشان داد که در حالی که ارتباط مستقیم و معناداری بین فرهنگ سازمانی سازنده با آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، اما این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی معنادار نبود. به علاوه، در حالی که ارتباط منفی معناداری بین فرهنگ سازمانی تهاجمی با آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، اما این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی معنادار نبود. در نهایت، ضمن اینکه رابطه ی مستقیم و معناداری بین فرهنگ سازمانی منفعل و آمادگی کارکنان برای تغییر وجود داشت، این رابطه با نقش واسطه ای سایش اجتماعی نیز معنادار بود.
نتیجه گیری: نتیجه حاصل از این پژوهش نوعی چارچوب کلی برای مدیران آموزشی به منظور تلاش جهت ایجاد آمادگی برای تغییر در کارکنان از طریق تجدید نظر در ساختارهای آموزشی، توسعه ی فرهنگ سازمانی پویا و شناسایی، کنترل و مدیریت رفتارهای سایشی را فراهم می آورد.