فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 101
حوزههای تخصصی:
رسالت اصلی هر سازمان دستیابی به اهداف تعیین شده در چارچوب راهبرد سازمان است، ازاین رو پاسخ گوئی در حال گذر از شکل های قدیمی مسؤلیت به طرف سایر شکل ها، به ویژه نظام های مدیریت کارآمدتر و پاسخ گوتر است. مطالعه حاضر با هدف شناخت میزان رابطه عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با پاسخ گوئی مدیران و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران انجام شد. روش مطالعه حاضر توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل 625 نفر از کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران بود. نمونه مورد مطالعه 209 نفر بر اساس نمونه گیری احتمالی و به صورت تصادفی هستند که در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1990)، پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) و پرسشنامه پاسخ گوئی عمومی جنسن (2000) بودند. یافته های این مطالعه نشان داد بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی و پاسخ گوئی مدیران و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران رابطه وجود دارد. جهت افزایش پاسخ گوئی سازمانی بهتر است دوره های آموزشی مناسب به منظور آشنایی مدیران با اصول و مبانی عدالت برگزار شود و همچنین تشویق شوند تا عملاً از عدالت سازمانی در سازمان استفاده کنند.
بررسی عقلانیت سیاست گذاری آموزشی: مطالعه موردی طرح انتخاب مدیران مدارس با رأی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
82 - 107
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بصورت کیفی انجام شده است و روش جمع آوری داده ها میدانی مصاحبه ای غیر ساختارمند است، برای اینکه اطلاعات بدست آمده از یک مصاحبه غیر ساختارمند بر خلاف مصاحبه ساختارمند که احتمال مناسکی شدن در آن بیشتر است؛کاملاً خودانگیخته است و انطباق بیشتری با واقعیت دارد.قصد بر آن است که جامعه مورد نمونه، مناسب اهداف تحقیق باشد.بنابراین از نمونه گیری قضاوتی و در دسترس که از طرح های نمونه گیری غیر تصادفی هدفمندتر است، استفاده شده است.روش تحلیل داده ها نیز به دلیل ماهیت پژوهش تجزیه و تحلیل کیفی خواهد بود.پژوهش حاضر با تکیه بر تئوری عقلانیت چهارگانه اسنلن(عقلانیت اقتصادی، سیاسی، حقوقی و حرفه ای) به عنوان سازه نظری، به طور موردی به مطالعه طرح انتخاب مدیران با رأی دبیران پرداخته است..یافته های پژوهش نشان می دهد که بجز عقلانیت قانونی که در حد متوسط بوده بقیه عقلانیت ها بسیار بالا بوده و این طرح، طرح بسیار خوبی بوده که نیاز هست دوباره اجرا شود و اشکالات آن برطرف گردد.
شناسایی عوامل موثر برارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای از دیدگاه معلمان است. روش این پژوهش رویکرد ترکیبی(کیفی- کمی) از نوع راهبرد اکتشافی متوالی هست به این صورت که روش مرحله کیفی تحلیل محتوای عرفی بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در این مرحله ۱۴ مصاحبه شونده که شامل کارآفرین ها، مدرسان مباحث کارآفرینی در مدارس، مدرسان آشنا به کارآفرینی در دانشگاه، مدیران و مسئولان مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز، به صورت هدفمند انتخاب و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شدکه در نتیجه مرحله کیفی 5 عامل آموزشی، پرورشی، نگرشی، مالی و ساختاری به عنوان عوامل موثر بر فرهنگ کارآفرینی شناسایی شدند. روایی یافته های حاصل از این مرحله با روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار تضمین شد. در مرحله کمی پژوهش که روش آن توصیفی پیمایشی بود از بین ۱۱۵۲ نفر از معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز ۲۸۸ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ای که از نتیجه تحلیل یافته های مرحله کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین روایی صوری و سازه پرسشنامه در بخش کمی از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تاییدی و پایاییآن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت عوامل آموزشی، پرورشی، نگرشی و اعتقادی در حد مطلوبی قرار دارند و عامل مالی در حد متوسط و عامل ساختاری در حد مطلوبی نیست و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل آموزشی از میان عوامل موثر فرهنگ کارآفرینی در بالاترین رتبه و عوامل پرورشی، نگرشی و اعتقادی، مالی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند.
رابطه سواد اطلاعاتی با رشته تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مرودشت
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
55 - 69
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و رشته تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود و جامعه آماری این مطالعه شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در چهار حوزه تحصیلی فنی و مهندسی، مدیریت و حسابداری، روان شناسی و علوم تربیتی و آموزش زبان انگلیسی به حجم 6500 نفر بودند. با استفاده از فرمول کوکران 363 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه سواد اطلاعاتی سیامک و داورپناه (2009) بود. یافته های این مطالعه نشان داد بین گروه روان شناسی و علوم تربیتی و مدیریت و حسابداری اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0 > P) و میانگین در گروه روان شناسی و علوم تربیتی بالاتر از مدیریت و حسابداری بود. همچنین بین گروه فنی و مهندسی و مدیریت و حسابداری اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0 > P) و میانگین در گروه فنی و مهندسی بالاتر از مدیریت و حسابداری بود. در مابقی حوزه های تحصیلی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود جهت ارتقای سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان اقدام به برگزاری کارگاه هایی با هدف بالا بردن سواد رایانه ای و سواد کتابخانه ای دانشجویان و ترویج فرهنگ پژوهش محوری گردد.
پیوند نظریه و عمل در مدیریت آموزشی: کاوشی در تعامل مدیران مدارس با اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
44 - 23
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی زمینه های همکاری و تعامل آموزشی بین مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران و با استفاده از روش کیفی داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دست اندرکاران و صاحبنطران دانشگاهی و آموزش و پرورش می باشد که در ارتباط با موضوع تعامل آموزشی بین مدارس و دانشگاه ها، به نوعی دارای سابقه اجرایی و یا علمی هستند. از میان جامعه آماری، 26 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از کدگذاری استفاده شده است. برای بررسی روایی و پایایی پژوهش، از تأیید مصاحبه شوندگان برای کنترل روایی پژوهش بهره گرفته شده است و در ارتباط با پایایی نیز، توافق یا همخوانی بین دو کدگذار در کدگذاری چهار مصاحبه، محاسبه گردیده است. ضریب توافق به دست آمده، 85/0 بوده که حاکی از توافق و همخوانی بالا و نیز ضریب پایایی مناسب می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که مدارس متوسطه و دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی شهر تهران می توانند در سه زمینه کلی پشتیبانی از دانش آموزان، آماده سازی دانش آموزان برای دانشگاه، و حمایت و پشتیبانی از معلمان و کارکنان مدرسه و 31 زمینه جزئی با یکدیگر همکاری و تعامل آموزشی داشته باشند.
بررسی نقش انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی در وضعیت عملکرد مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
178 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی با وضعیت عملکرد مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی وجامعه آماری این پژوهش همه مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بودند(135=N)، که در نهایت 100 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دوره تحصیلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه های استاندارد تک مولفه ای 20 سوالی انعطاف پذیری گاردنر(1999)، پرسشنامه عملکرد سازمانی 42 سوالی هرسی و گلداسمیت (۲۰۰۳) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی 20سوالی محقق ساخته که پایایی هریک از آن ها با آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 88/0، 93/0 و90/0و در حد مطلوب گزارش شده است. همچنین روایی همگرا و روایی واگرای پرسش نامه از طریق نرم افزار اسمارت پی. ال. اس مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده از این پرسشنامه ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد متغیرهای برون زای انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی می توانند تغییرات متغیر عملکرد مدیران را پیش بینی کنند، همچنین سایر نتایج نشان داد که مؤلفه احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات بر عملکرد مدیران تأثیر مثبت ومعناداری دارد به عبارتی هراندازه مؤلفه های ( احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات) افزایش یابد میزان عملکرد مدیران نیز افزایش می یابد.
شناخت مولفه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناخت مولفه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی از نظر خبرگان حوزه برنامه ریزی درسی سازمان تالیف کتب درسی آموزش وپرورش و استادان حوزه برنامه درسی است. برای اجرای این پژوهش با توجه به موضوع و ماهیت آن ازروش دلفی استفاده گردید. روش نمونه گیری در بخش کیفی از نوع گلوله برفی و حجم آن با توجه به قانون اشباع بوده، که در نفرچهاردهم به اشباع رسید . برای جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی از پرسشنامه بدون ساختار و در بخش کمی از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد. برای تعیین اعتبار آن در بخش کیفی از توصیه ها و آموزش های لازم به اعضای گروه دلفی قبل از پاسخگویی استفاده شد و دربخش کمی از آلفای کرانباخ استفاده گردید. برای روایی پرسشنامه از استادان به عنوان داور جهت تعیین روایی سوالات استفاده گردیدکه بعداز تایید داوران در بین اعضای گروه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی پرسشنامه از روش رتبه بندی و چارک سوم به عنوان ملاک توافق و در بخش کمی از ضریب هماهنگی کندال برای تعیین توافق بین نظرات خبرگان استفاده گردید با توجه به نتایج آماری یافته ها در رابطه با شیوه های مشارکت والدین در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی عبارت است از: کمک به کاهش اضطراب و فشارهای روحی ، مساعدت مالی برایاجرای برنامه ها، مشارکت ازطریق ایجاد فرصت ها ی یاددهی و یادگیری، مشارکت والدین به عنوان معلم و جانشین آن، مشارکت در اجرای روش های عملی، تسهیل فرایند یاددهی ویادگیری، حمایت عاطفی و اجتماعی در اجرای پروژه های درسی، مساعدت دراجرای روش های آموزش با توجه به شناخت امکانات محلی و طبیعی و تسهیل فرایند پروژه های درس پژوهی است ،با توجه به یافته ها می توان گفت صاحب نظران مولفه های مشارکت در اجرا، مساعدت مالی در اجرای برنامه ها و مشارکت در ایجاد فرصت های یاددهی و یادگیری با توافق بیشتر تایید و انتخاب کرده اند.
استنباط های رهبری آموزشی مبتنی بر شناخت خدا وانسان در تفسیر المیزان علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتقا و گسترش نظریه ی تعلیم و تربیت اسلامی، به ارائه ی اقتضائات رهبری آموزشی ازطریق شناخت ویژگی ها و صفات خدا و انسان در این حوزه ی خطیر، می پردازد. راهبرد این پژوهش کیفی برای ارائه ی استنباط های رهبری آموزشی، تحلیل مضمون آیات مربوط به صفات خدا درحیطه ی هدایت و تکامل بشر و همینطور آیات ارائه شده در باب چگونگی رهبری پیامبر در جهت سوق افراد به سوی این هدف عالی است. بنابراین که تفسیرالمیزان یکی از کامل ترین تفاسیر ارائه شده از قرآن محسوب می گردد، آرا علامه طباطبایی در این تفسیر، به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین منبع گردآوری داده ها مورد مطالعه قرارگرفت و سپس داده های جمع آوری شده با روشی استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بررسی ها دربرگیرنده نکاتی ناب و کاربردی در حوزه مدیریت آموزشی بود. براساس استنباط های مبتنی برخدا شناسی، رهبر آموزشی باید بداندکه به واسطه روح الهی دمیده شده در انسان، خداوند امکان پرورش صفات خود را نیز در وجود انسان قرار داده است که با تقویت آن ها می توان در رهبری آموزشی نیز از آن ها بهره برد. صفاتی مانند علیم و قیوم از جمله ی این صفات است که به ترتیب بیانگر لزوم تسلط علمی و تخصصی مدیر، تدبیر و توانایی مدیریتی وی و در نهایت آگاهی و هوشیاری وی نسبت به مسائل مبتلی به است. صفات رزاق و رب مقتضی تلاش برای بهبود توان مالی و پرورش فکری فراگیران بوده و صفت رحیم ایجاب می نماید که نسبت به آن ها تا حد امکان مهربان باشد. از مطالعات درحوزه انسان شناسی نیز، لزوم برخورداری رهبر آموزشی از ویژگی هایی چون ایمان، عمل صالح، محبت، مشورت، توکل، اعتدال، عدالت و مساوات و همینطور استقامت و پایداری استنباط می گردد.
مطالعه پدیدار شناختی از تجارب معلمان برخوردار از تحصیلات دکتری تخصصی از مواجه آنان با خدمات مبتنی بر نگهداری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجارب معلمان با شرایط تحصیلات آکادمیک بالا درخصوص خدمات مبتنی بر نگهداری نیروی انسانی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناختی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان با تحصیلات دکتری تخصصی شاغل در مدیریت آموزش و پرورش شهرستان مرند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (8 نفر) ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی بود. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور آنالیز داده ها توسط هر دو نویسنده مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنمایی های لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. از تحلیل داده ها، تعداد 16 زیر درون مایه استخراج شد و این زیردرون مایه ها به ترتیب در 4 درون مایه اصلی (رضایت شغلی، شایسته سالاری، ارتقای شغلی، تعهد سازمانی) طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد عدم توجه به بهبود ارتقای شغلی، عدم شایسته سالاری و عدم رضایت شغلی نقش مثبتی در خروج این معلمان به رغم داشتن تعهد سازمانی و علاقه به شغل معلمی از سیستم آموزش و پرورش داشت. بنابراین می توان گفت بایستی تحولی در ساختار و تشکیلات و مقررات فعلی آموزش و پرورش متناسب با نظام شایسته سالاری و کاهش بوروکراسی و تقویت مدیریت مشارکتی صورت گیرد.
شناسایی واولویت بندی شاخص های نظام آموزش وبهسازی عدالت-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه مدیریت منابع انسانی استراتژیک؛ کارکنان به عنوان دارایی های سازمان محسوب می شوند و آموزش و بهسازی مناسب به عنوان سرمایه گذاری موثر در این دارایی ها تلقی می شود. آموزش و بهسازی کارکنان اقدامی راهبردی است که در سطح فردی، باعث ارتقای کیفیت شغلی و در سطح سازمانی عامل تعالی و توسعه سازمان و در سطح ملی، موجب افزایش بهره وری می شود. نظام آموزش و بهسازی منابع انسانی تکمیل کننده نظام استخدامی به شمار می رود که موجب توانمندسازی کارکنان شده و موفقیت های آتی را تضمین می کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی شاخص های نظام آموزش و بهسازی عدالت محور می باشد. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده که در آن داده های کیفی و کمی مورد نیاز از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. نمونه شامل 15 نفر از خبرگان (اساتید در حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت آموزشی) می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. برای بررسی اعتبار فرآیند کدگذاری از شیوه کدگذاری مجدد و همچنین جهت روایی از وارسی مجدد مصاحبه شوندگان استفاده گردید. شاخص های نظام آموزش و بهسازی عدالت محور با استفاده از مصاحبه و ضریب قابل اعتماد اسکات شناسایی و جهت اولویت بندی در یک پرسشنامه تحلیل سلسله مراتبی بر مبنای روش AHP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، شاخص های متناسب بودن، دسترسی و اثربخش بودن در بعد عدالت توزیعی و شاخص های تعصب، قابلیت اصلاح، معرف بودن و استانداردسازی در بعد عدالت رویه ای و همچنین شاخص های احترام، بازخورد و صداقت در بعد عدالت مراوده ای و در آخر شاخص های متقاعدسازی، شفاف سازی و اطلاع رسانی در بعد عدالت اطلاعاتی در نظام آموزش و بهسازی شناسایی و اولویت بندی گردید.
چارچوب انگیزش مبتنی بر مفاهیم قرآنی: به سوی توسعه یک دیدگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مولفه های اساسی که جایگاه مهمی در رفتار فردی به عنوان آغازگر، استمرار بخش و جهت دهنده آن دارد، انگیزش است. با توجه به غنای تعالیم اسلامی در زمینه جهت دهی و تحریک رفتار در سطوح فردی و اجتماعی و تجربه عمومی موفق آن در شکل دهی و تولید رفتارهای مورد نظر و از سوی دیگر ضرورت های ایجابی و سلبی و اتکا به تعالیم دینی در تولید علوم بومی انسانی و کاربست علم در عمل، پرداختن به انگیزش به عنوان شاخص ترین جهت دهنده رفتار، با رویکردی دینی، اهمیتی دو چندان می یابد. این پژوهش با هدف توسعه چارچوبی برای انگیزش مبتنی بر قرآن کریم و از طریق روش فرایند چرخه ای تحلیل انجام شد. این روش مشتمل بر چهار مرحله گردآوری داده ها و اطلاعات، تقلیل داده ها، سازماندهی و تفسیر می باشد که امکان تحلیل داده های کیفی پراکنده و پر بعد را فراهم می کند. جامعه آماری (قلمرو) این پژوهش کلیه آیات قرآن کریم می باشد که پیام های انگیزشی موجود در آیات مورد کاوش قرار گرفته است. همچنین با توجه به ماهیت کیفی پژوهش، از کاربرگ های محقق ساخته مبتنی بر روش کیفی فرآیند چرخه ای تحلیل به عنوان ابزار، استفاده شده است. یافته های حاصل در مرحله اول در قالب پیام انگیزشی گرد آوری شد که در نهایت در یک طبقه بندی و در سه حوزه جهت گیری، اصول و روش انگیزش در قالب مفهوم طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج پژوهش امید است هم زمینه ی توسعه ی مفاهیم سازمانی به ویژه مفهوم انگیزش با رویکردی اسلامی در کشور فراهم آید و هم مدیران بتوانند با انگیزش موثرتر سرمایه انسانی سازمان خود سطح و کیفیت رفتار و عملکرد آنان را بهبود بخشند و از این مسیر سازمان های خود را به سمت بهره وری و تعالی بیشتر در زمینه های عملکردی و فرهنگی متناسب با فرهنگ بومی و اسلامی سوق دهند.
رابطه خودشیفتگی و منبع کنترل با موفقیت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
87 - 103
حوزههای تخصصی:
موفقیت شغلی کارکنان تابعی از عوامل رفتاری و شخص یتی آنان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه خودشیفتگی و منبع کنترل با موفقیت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه کارکنان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودشیفتگی راسکین و تری (1988)، منبع کنترل راتر (1966) و موفقیت شغلی گربنر و همکاران (2007) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد بین خودشیفتگی و منبع کنترل (درونی و بیرونی) با موفقیت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز رابطه وجود دارد. بنابراین می توان ارزیابی های روان شناختی مستمر کارمندان خودشیفته را در محیط کار شناسایی کرد و با ارتقای کنترل درونی کارکنان موفقیت شغلی را افزایش داد.
مدل رهبری اثر بخش دانشگاه جامع علمی-کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف ارائه مدلی برای رهبری اثربخش دانشگاه جامع علمی-کاربردی کشور انجام شده است. در این پژوهش از نظرات دانشمندان و محققان ایران و جهان در حوزه رهبری و مدیریت آموزش عالی و بویژه از چارچوب ها و مدل های رهبری اثربخش کالج های اجتماع محور و مراکز آموزش عالی فنی و حرفه ای در جهان بهره گرفته شد. روش مطالعه این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه اجراء توصیفی-پیمایشی است. همچنین از نظر داده ها در زمره پژوهش های آمیخته، طرح اکتشافی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران دانشگاه در سطح ستادی و روسای مراکز آموزشی می باشد. برای پاسخ به سوال های پژوهش، پژوهشگر با بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه نیمه ساختمند انجام شده، 54 شاخص به عنوان گویه های اصلی پرسشنامه تعیین و برای تعیین روائی و پایائی از روائی محتوا و سازه و از آلفای کرونباخ استفاده شد و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی در میان 330 نفر از اعضای جامعه آماری توزیع و جمع آوری شد. نتایج به دست آمده حاصل از آزمون t تک گروهی و تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از تکنیک مدل یابی ساختاری، مدل نهایی رهبری اثربخش دانشگاه متشکل از 2 بُعد (بُعد نقش و مسوولیت و بُعد صلاحیت و شایستگی رهبری اثربخش دانشگاه) و 9 مولفه و 54 شاخص به دست آمد.
رابطه سبک های مدیریت کلاس با باورها درباره تلفیق فناوری آموزشی در بین مدرسان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های مدیریت کلاس مدرسان زبان انگلیسی با رویکرد آنها در ارتباط با تلفیق فناوری آموزش با برنامه درسی فراگیران می باشد که بر روی 172 نفر (زن=114 و مرد=58) از مدرسان زبان انگلیسی شاغل در موسسات آموزش زبان انگلیسی شهر شیراز انجام گردید. در این پژوهش سه نوع سبک مدیریت (سبک غیرمداخله گر، تعاملی و مداخله گر) بر اساس چارچوب نظری ولفگانگ و گلیکمن(1998) در نظر گرفته شد و متغیر فناوری آموزشی با توجه به شش مولفه تشکیل دهنده آن (ریسک پذیری و احساس راحتی با فناوری، مزایای اداراک شده به کارگیری فناوری، باورها و رفتارها در ارتباط با استفاده از فناوری در کلاس، فواید آموزشی، اجرایی و ارتباطی، پشتیبانی فنی و بهره گیری فراگیران از فناوری آموزشی) مورد بررسی قرار گرفت. داده های این پژوهش در دو مرحله جمع آوری گردید که در اولین مرحله با پاسخ نمونه 172 نفری به دو پرسش نامه سبک مدیریت کلاس (1998) و فناوری آموزشی(2008)، داده ها جمع آوری گردید.ضریب پایایی دو پرسشنامه از طریق کرونباخ آلفا به ترتیب 887/0 و 853/0 محاسبه گردید. در این مرحله روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در مرحله دوم، شش نفر از مدرسان با تجربه به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. نتایج نشان داد که سبک مدیریت مداخله گر سبک غالب مدرسان می باشد و اینکه مدیریت آموزشی با 5 مولفه و مدیریت افراد و رفتار هر کدام با 3 مولفه فناوری آموزشی ارتباط معنادار داشتند. تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که سه مولفه فناوری به طور معناداری از قدرت پیش بینی سبک مدیریت کلاس برخوردار می باشد.
بررسی رابطه بین هویت سازمانی و فرسودگی شغلی با عملکرد شغلی معلمان مدارس مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین هویت سازمانی و فرسودگی شغلی با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر رویکرد، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، معلمان (زن و مرد) مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد هویت سازمانی چنی (1983)، فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (1885)، و عملکرد شغلی بیرن و همکاران (2005) استفاده شده است. پایایی ابزار سنجش با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب تایید شد. برای بررسی روایی نیز از روایی صوری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون کولموگروف اسمیرنوف و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد که نتایج حاصل به شرح زیر است: الف) میان عضویت، وفاداری و شباهت سازمانی به عنوان مولفه های هویت سازمانی با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه مثبتی وجود داشت؛ ب) میان فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت، و کاهش انگیزه و پسرفت با عملکرد شغلی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه معکوسی وجود داشت؛ ج) 7) میان فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش انگیزه و پسرفت با وفاداری سازمانی معلمان مقطع متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان خرم آباد رابطه معکوسی وجود داشت.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی (5E) بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی (5E) بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام گرفت. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات یادگیری و انگیزش پیشرفت دانشجویان گروه آزمایش که از الگوی طراحی آموزشی بایبی برای آموزش آنها استفاده شده بود به شکل معنی دار آماری از گروه کنترل که به شکل متداول آموزش دیده بودند در پس آزمون، بیشتر بود(p=0.001). همچنین بین میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل در آزمون یادگیری و انگیزش پیشرفت تفاوت معنی دار آماری یافت شد(p<0/05). با توجه به تاثیر مثبت الگوی طراحی آموزشی بایبی بر افزایش میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت؛ استفاده از این الگو به منظور افزایش میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت دانشجویان، پیشنهاد می گردد.
تدوین الگوی رهبری اخلاقی بر اساس مطالعه نظریه های فرانوگرای مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی رهبری اخلاقی بر اساس مطالعه نظریه های فرانوگرای مدیریت در آموزش عالی بود. این پژوهش کیفی و به روش تحلیل مضمون استقرایی شناسایی گردید. ابتدا مضامین رهبری اخلاقی با استفاده از روش تحلیل مضمون استقرایی و بر اساس حوزه پژوهش که شامل 101مورد مقالات مندرج در پایگاه های داده از سال 2000تا 2017بود، شناسایی گردید. مضامین استخراج شده رهبری اخلاقی در متون مدیریتی با مضامین فراگیردر حوزه های سه گانه چشم انداز اخلاقی، ارزش اخلاقی و آگاهی اخلاقی شناسایی گردید. در حوزه عامل چشم انداز اخلاقی مضامین سازمان دهنده: تحول آفرین اخلاقی، چابک ساز اخلاقی، غربالگر معضلات اخلاقی، بهسازی نیروی انسانی، تصمیم ساز اخلاقی و استدلالگر اخلاقی و در حوزه عامل ارزش اخلاقی مضامین سازمان دهنده: مروج اخلاقی، پایبندی اخلاقی، سرمایه ساز اخلاقی-اجتماعی و توانمند ساز عاطفی و در حوزه عامل آگاهی اخلاقی مضامین سازمان دهنده هدایت گر اخلاقی و معرفت بخشی شناسایی گردید. توجه همزمان به این حوزها برای رشد همه جانبه آموزش عالی و مدیران دانشگاه ها نشان از برتری رهبری مبتنی بر اخلاق خواهد بود.
از شکوه «شوکتی» تا افول «دولتی» درس آموزی از تجارب مدرسه داری شوکتیه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
327 - 284
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی پژوهش پاسخ به دو پرسش بوده است. پرسش نخست، بر پایه ی کدام عوامل برپاسازی مدرسه «شوکتیه» قابل تبیین است؟ پرسش دوم، از ویژگی های «شوکتیه» برای به کرد نظام فعلی مدرسه داری چه می توان آموخت؟ به منظور پاسخ به پرسش های مذکور از رویکرد تاریخی-تحلیلی استفاده شده است. از این رو، ابتداء به اجمال به سیر تحولات تاریخ مدرسه داری در ایران و جایگاه مدرسه «شوکتیه» در تعامل با «نهضت مدرسه داری نوین» اشاره شده است. در ادامه به مقوم های سیاسی، فرهنگی (دینی) و جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیکی) به مثابه عوامل شکل گیری مدرسه «شوکتیه» اشاره و در نهایت با الهام از چارچوب تحلیلی «پارسونز» ویژگی های «شوکتیه» در سه سطح «نهادی»، «مدیریتی» و «فنی» طبقه بندی شده است. در سطح نهادی به خصوصیاتی از جمله داشتن کارکرد اجتماعی، الگوی توسعه تدریجی، پیوند مدرسه با اجتماع و برقراری تعامل بین سنت و تجدد اشاره شده است. در سطح اداری به ویژگی هایی همچون روش تامین کادر آموزشی، تجهیز منابع مالی پایدار و متنوع، مدرسه محوری و الگوی پذیرش همگانی و رایگان توجه شده است. در سطح فنی به مواردی از قبیل ماموریت و رسالت متفاوت مدرسه، جامعیت برنامه درسی و روش ارزشیابی دانش آموزان پرداخته شده است. مقاله با ارائه پیشنهادهایی برای بهبود عملکرد نظام مدیریت آموزش و پرورش به پایان رسیده است.
شناسایی نشانگان کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن در میان معلمان مدارس شهر خرم آباد انجام شده است. در بخش کیفی با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و رویکرد گلوله برفی، 13 نفر از معلمان باتجربه، نمونه و مشهور که بنا بر گزارش والدین و مدیران می توان آن ها را کامیاب تلقی نمود، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از روش تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، 37 نشانگر در 3 بعد شناسایی شد. در بخش کمی این پژوهش با استفاده از نشانگرهای شناسایی شده پرسشنامه ای با روایی محتوایی تأیید شده و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 7/.) تدوین شد و توسط 325 معلمی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، تکمیل گردید. از طریق تحلیل عاملی اکتشافی 37 نشانگر شناسایی شده در 3 بعد (ویژگی های شخصی، عجین شدن با شغل و رضایت شغلی) طبقه بندی شد. در مرحله بعد همان طور که نتایج آزمون (T تک نمونه ای) نشان داد، معلمان کامیابی شغلی معناداری را تجربه کرده اند و هر سه عامل کامیابی شغلی آن ها متوسط به بالا ارزیابی شد. این پژوهش کامیابی شغلی معلمان را مورد بررسی قرار می دهد و متغیر و پرسشنامه کامیابی شغلی معلمان را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کند. در پایان، در مورد یافته ها بحث شده است.
پیش بینی عدالت سازمانی ادراک شده معلمان بر اساس مؤلفه های فرهنگ سازمانی: راهبردی برای بهبود مدیریت مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
148 - 165
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، مطالعه ای توصیفی- همبستگی بود. جامعه موردمطالعه، معلمان مدارس منطقه 4 تبریز به تعداد 110 نفر بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند. حجم نمونه به وسیله جدول کرجسی- مورگان به تعداد 86 نفر برآورد شد. جهت جمع آوری داده ها از دو عدد پرسشنامه استاندارد، فرهنگ سازمانی (Denison, 2000) و عدالت سازمانی (Morman, 1995 & Nihoff) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای، آنوا و رگرسیون انجام گردیده است. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی به جز مؤلفه انطباق پذیری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تجزیه وتحلیل واریانس (آنوا) نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی ازنظر سابقه خدمت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد. رگرسیون نشان داد که ابعاد : - تعهد به مشارکت، سازگاری و رسالت- قادر هستند به میزان 3/17 درصد از کل واریانس عدالت ادارک شده را تبیین نمایند که بالاترین آن مربوط به تعهد به مشارکت می باشد. وضعیت فرهنگ سازمانی و ادراک عدالت ازنظر معلمان پایین تر از حد متوسط می باشد و مدیریت مدرسه باید در جهت تقویت ابعاد هر دو مؤلفه برای افزایش کارایی مدرسه تلاش نماید.