فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی مدل مطلوب مدیریت دانش با تاکید بر مولفه خلق دانش و فناوری آموزش از دور که با بکارگیری مدل سازی ساختاری تفسیری در کنار مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. روش انجام پژوهش ترکیبی می باشد. در مرحله اول جمع آوری اطلاعات از روش دلفی از متخصصین انتقال دانش، شاخص های اصلی استخراج و روایی آن تعیین گردید و در مرحله کمی پس از تعیین پایایی ، پرسشنامه در اختیار آزمون شوندگان قرار گرفت. جامعه آماری1930 نفر شامل اعضای هیات علمی 325 نفر، مروّجان1300نفر و مربیان آموزشی 305 نفر از شاغلین موسسه ها و مراکز تحقیقات کشاورزی بوده اند که بر پایه جدول مورگان حجم نمونه به تفکیک گروه ها به نسبت جمعیت شان به شماره 641 نفر برآورد شد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گزینش شده اند. به منظور بسط مفهوم مدیریت دانش از طریق آموزش از دور، پرسش پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ بررسی و استاندارد گردید در نتیجه یافته های تحقیق، نشان می دهد که 8 مولفه در انتقال دانش از طریق آموزش از راه دور اثر گزارند که خلق دانش و فناوری آموزش از دور را به عنوان دو شاخص اصلی معرفی که نقش بسزایی در انتقال یافته های پژوهشی از طریق از راه دور دارند و مدیران نظام دانش و اطلاعات کشاورزی باید به این دو مولفه نسبت به سایر مولفه ها، اهمیتی ویژه داشته باشند. پیشنهاد می شود ضمن مشارکت دادن کشاورزان در خلق دانش برای انتقال سریع یافته های تحقیقات به بهره برداران از فناوری های آموزش از راه دور استفاده شود.
تأثیر بلوغ سازمانی بر آمادگی الکترونیک سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی بلوغ سازمانی موثر در آمادگی الکترونیک سازمان (دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت) می باشد که به روش توصیفی- همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش، اعضاء هیأت علمی، مدیران و رؤسای دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت بودند که 77 نفر آنان براساس جدول تعیین حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با کسب نظرات صاحبنظران و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. در این پژوهش، یادگیری سازمانی براساس پرسشنامه نیف، فرهنگ سازمانی براساس مدل دنیسون، تعهد سازمانی براساس مدل آلن و مایر، ساختار سازمانی براساس پرسشنامه رابینز و دو عامل مدیریت و منابع انسانی سازمان و همچنین متغیر وابسته آمادگی الکترونیک سازمان با استفاده از گویه های انتخابی بر پایه مرور ادبیات، مورد بررسی قرار گرفتند. برای شناسایی مهمترین عوامل موثر بر آمادگی الکترونیک از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOSاستفاده گردید. نتایج حاصل از تکنیک تحلیل مسیر نشان می دهد که شش عامل بلوغ سازمانی مورد مطالعه 80 درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته پژوهش(آمادگی الکترونیک دانشگاه) را تبیین نمودند و دو متغیر فرهنگ و ساختار سازمانی دارای اثر مستقیم بر متغیر وابسته پژوهش بوده و چهار متغیر دیگر به طور غیرمستقیم بر متغیر وابسته موثر می باشند.
ارزشیابی کیفیت برنامه تعالی مدرسه بر اساس مدل سیپ در مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
43 - 61
حوزههای تخصصی:
رویکرد این پژوهش ارزشیابی است. ابتدا بر اساس روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون حاصل از منابع مرتبط با موضوع و مصاحبه نیمه ساختاریافته با اساتید صاحب نظر، ابزار اندازه گیری تدوین شد و در مرحله کمی از رویکرد ارزیابی استفاده شد. مصاحبه شوندگان در مرحله کیفی20 نفر از اساتید علوم تربیتی و متخصصان برنامه تعالی مدرسه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس داده های بخش کیفی، پرسشنامه 94 سؤالی ساخته شد و بین 656 نفر از کارشناسان ، مدیران و معلمان مدارس متوسطه دوم استان های کردستان، همدان و کرمانشاه که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. روایی پرسشنامه ازلحاظ صوری ، محتوایی و سازه مورد تأیید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون دوجمله ای، تحلیل عاملی تأییدی، نمره z، تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش مؤید مطلوبیت شاخص های نکویی برازش و اعتبار مقیاس ارزشیابی در قالب 19 مؤلفه و 85 نشانگر بود. نمراتz ، زمینه ، درون داد و فرایند برنامه را با 24/0- ، 71/0- و 75/0- پایین تر از میانگین در سطح ضعیف و برون دادها را با 70/1 بالاتر از میانگین در سطح مطلوب نشان داد. نتایج معادلات ساختاری حاکی از ارتباط مثبت و معنادار عوامل مدل سیپ در کیفیت برنامه تعالی مدرسه بود، لذا نظام آموزشی می تواند با اصلاح و بهبود هرکدام از این عوامل ، برنامه تعالی مدرسه را ارتقا دهد.
نقش رهبری تحولی در آمادگی کارکنان برای تغییر در مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک رهبری تحولی مدیران با آمادگی معلمان و کارکنان دبستان برای تغییر بود. در این پژوهش همبستگی شرکت کنندگان از بین معلمان و کارکنان دبستان های جوانرود از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه رهبری تحولی (MLQ) بس و همکاران و پرسشنامه نگرش نسبت به تغییر سازمانی دونهام و همکاران به دست آمد و تحلیل نهایی بر روی 159 پرسشنامه گردآوری شده انجام شد. پایایی دو پرسشنامه براساس فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0 و 87/0 محاسبه شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین سبک رهبری تحولی مدیران و آمادگی کارکنان برای تغییر رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین براساس آزمون رگرسیون چندگانه با شیوه گام به گام مشخص گردید که ابعاد سبک رهبری تحولی قادر به پیش بینی تمام مؤلفه های آمادگی برای تغییر است. مدیران مدرسه می توانند با به کارگیری این سبک رهبری زمینه بروز و ارتقای آمادگی تغییر شناختی، احساسی و رفتاری را در بین کارکنان خود فراهم کنند.
بررسی رابطه ی کارآفرینی با اثربخشی مدیران دبیرستان های دخترانه شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی کار آفرینی با اثر بخشی مدیران دبیرستان های دخترانه ی شهر کرمان بوده است . در پی این فرضیه که بین ویژگی های کار آفرینی و اثر بخشی مدیران دبیرستان های دخترانه ی شهر کرمان رابطه ای وجود دارد، سه فرضیه ی فرعی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی، پیشینه و تجربی با اثر بخشی مدیران بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. 57 نفر از مدیران دبیرستان های دخترانه ی شهر کرمان در سال تحصیلی 86 - 1385 جامعه ی آماری پژوهش بوده است و از شیوه ی سرشماری کامل برای جمع آوری داده ها استفاده شد. دو پرسشنامه ی محقق ساخته "" سنجش ویژگی های کار آفرینی"" و "" پرسشنامه ی سنجش اثربخشی"" که روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از منابع موجود ونظرات صاحب نظران بدست آمد و اعتبار آنها از راه اجرای آزمایشی و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (73/0) تعیین گردید، مورد استفاده قرار گرفت. داده های لازم از نمونه های پژوهش گردآوری و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگی های کارآفرینی و اثربخشی مدیران دبیرستان های دخترانه ی شهر کرمان رابطه ای معنی دار وجود ندارد. این در شرایط موجود است که نمی توان بر مبنای ویژگی های شخصیتی، پیشینه ای و تجربی کار آفرینی مدیران اثر بخشی آنان را پیشگویی کرد. این نتیجه نشان می دهد که هدف توسعه ی کارآفرینی در فهرست هدف های آموزش و پرورش مدارس نیست که تحقق آن بخشی از وظایف مدیریتی بشمار آید. بر این اساس تحول در تنظیمات موجود مدیریت بر مدارس برای ایجاد و توسعه ی آموزش کارآفرینی ضروری است.
نقش سواد علمی - فناوری مدیران آموزشی در افزایش مؤلفه های مهارت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های نرم مدیران برای مؤثری و خودکارآمدی سازمان بسیار مفید است. مدیران مدرسه نیاز دارند که مهارت های رسمی و غیر رسمی خود را در ارتباط با کارکنان و جامعه تکمیل کنند.هدف این پژوهش، بررسی نقش سواد علمی – فناوری مدیران آموزشی در افزایش مؤلفه های مهارت نرم است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث گرد آوری داده ها از نوع میدانی- کتابخانه ای و از نظر روش از نوع همبستگی (رگرسیون همزمان) است. جامعه آماری شامل همه مدیران مدارس شهر اردبیل به تعداد 200 نفر هستند. حجم نمونه به وسیله فرمول کرجسی- مورگان به تعداد 80 نفر برآورد شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک عدد پرسش نامه استاندارد- پرسشنامه سواد علمی – فناوری میلر (2006) و پرسش نامه محقق ساخته مهارت نرم خالق خواه و نجفی (1397) است. که روایی ابزارها با روش تحلیل عاملی تأئیدی و پایایی آنها با ضریب آلفای کرونباخ (همسانی درونی) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با کمک نرم افزار 20Spss مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان داد که سواد علمی با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 56/0r = ) هم چنین سواد فناوری با مهارت نرم مدیران آموزشی رابطه مثبت و معناداری دارند (05/0; p < 55/0r = ). نتایج رگرسیون همزمان نشان داد که سواد علمی – فناوری قادر است حدود 67 درصد از تغییرات مهارت نرم مدیران آموزشی را تبیین و پیش بینی نماید(134 /0 Adj= ، 672/0 R 2 =، 820/0 r =) که بالاترین آن مر بوط به سواد علمی با ضریب بتای 39/0 (39/0 = β) است. مهارت های نرم مدیران در دنیای متغیر و رقابتی امروزی بیش از مهارت های سخت و رسمی مورد نیاز است و مدیران آموزشی باید به راهکارهای افزایش آن توجه ویژه کنند.
اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر عملکرد شغلی کارکنان هنرستان های فنی مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز بر افزایش عملکرد شغلی کارکنان هنرستان های فنی مرودشت بود .روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود . جامعه آماری شامل کلیه کارکنان هنرستان های فنی شهر مرودشت در سال تحصیلی 2015-2014 بودند . نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده انجام شد . به این صورت که پس از کسب مجوز و اجرای پرسشنامه عملکرد شغلی ( 2013،halajian ،zohreh) از بین کارکنانی که نمره کمتری در پرسشنامه گرفتند . 30 نفر به تصادف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفره ) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش 7 جلسه 5/1 ساعته آموزش عملکرد شغلی براساس نظریه یادگیری اجتماعی کرامبولتز دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت و یکماه بعد آزمون پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و آزمون تی همبسته مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج نشان داد که نظریه یادگیری اجتماعی موجب افزایش عملکرد شغلی و ابعاد آن شامل دانش شغلی ، مهارت شغلی ، نگرش و رفتار نیروی انسانی کارکنان هنرستان های فنی شده است . همچنین این نتایج در طول زمان پایدار است
بررسی تأثیر نوع دوستی و تعارض در رابطه بر قابلیت یادگیری سازمانی در کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
87 - 111
حوزههای تخصصی:
نوع دوستی یا دیگر خواهی از نیروهای توسعه اخلاقی و بقا و رفاه انسان است که در دهه های اخیر محل توجه روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان قرارگرفته است. این پژوهش باهدف بررسی پیشایندهای قابلیت یادگیری سازمانی همانند نوع دوستی و تعارض در رابطه انجام شده است. در این راستا، از روش پژوهش پیمایشی- تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ستادی دانشگاه علامه طباطبائی واقع در پردیس مرکزی، تشکیل داد که از میان آنها 167 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. گردآوری داده های پژوهش حاضر از طریق پرسشنامه نوع دوستی ارگان (1988) و پرسشنامه تعارض در رابطه کوکس (1998) و پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2007) انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه های یادشده، به ترتیب با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت. به علاوه، برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون فریدمن با بهره گیری از نرم افزارهای Amos و Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد نوع دوستی بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر مثبت معنادار دارد و نوع دوستی بر تعارض در رابطه تأثیر منفی معنادار دارد. به علاوه تعارض در رابطه نیز بر قابلیت یادگیری سازمانی تأثیر منفی معنادار دارد. همچنین تعارض در رابطه، رابطه میان نوع دوستی و قابلیت یادگیری سازمانی را میانجی گری می کند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع توسعهای-کاربردی است که به روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارشناسان آموزش دانشگاه فرهنگیان فارس به عنوان جامعه آماری بخش کیفی به شمار میروند که با روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 60 نفر (15نفر عضو هیات علمی، 15نفر کارشناس آموزش و30نفر دانشجو(15 دختر و 15 پسر)) انتخاب شدند. در بخش کمی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور به عنوان جامعه آماری بودند که 150نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی اسناد، و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل دادههای کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی کیفی چارچوب اولیه اعتبارسنجی گردید. برای اعتبارسنجی کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان متشکل3 عامل(1-دانش حرفه ای2-مهارتهای حرفهای3-اخلاق حرفهای )،11ملاک(1-دانش محتوا2-دانش آموزش محتوا3-دانش پژوهشی4-دانش سازمانی5-دانش فناوری6-مهارت تدریس7-مهارت پژوهش8-مهارت فناوری9-مهارتهای ارتباطی10-اخلاق فردی 11- اخلاق سازمانی) و 62 نشانگر است.این الگو میتواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای جذب، توسعهی حرفهای و ارزیابی شایستگیهای حرفهای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی معیارها و شاخص های رتبه بندی مدارس غیردولتی از دیدگاه عوامل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
415 - 396
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش کیفی و با مطالعه موردی در شهر شیراز انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، کارشناسان مدارس غیردولتی و اعضای ارکان پنج گانه مدرسه بود. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک ملاک محور انجام گردید. با توجه به رویکرد چند سطحی بودن نمونه گیری با مشارکت 28 نفر از ذی نفعان فوق صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان بود. تجزیه وتحلیل دادها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. برای اعتبار یابی داده ها از روش های بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضع گیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش وپرورش استفاده گردید. اعتمادپذیری یافته ها نیز با استفاده از نظرات اعضای کمیته راهنما انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه عوامل راهبردی تعداد 9 معیار و 28 شاخص در رتبه بندی مدارس غیردولتی دوره دوم متوسطه نظری مؤثر است. معیارها شامل: ارگونومی دانش آموزان، امکانات و تجهیزات، خدمات آموزشی - پرورشی، خدمات اجتماعی، مدیریت سرمایه انسانی، مدیریت مدرسه، بانک اطلاعاتی، مشارکت و رضایت عوامل راهبردی و بروندادها بود.
بررسی مشکلات تدریس کتاب تاریح هنر جهان و مقدار اثرگذاری هفت گام الگوی تدریس مدیریت بر آموزش از دیدگاه هنرآموزان این درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی مشکلات موجود در تدریس کتاب تاریخ هنر جهان و ارزیابی توانمندی الگوی تدریس هفت گام برگرفته از نظریه مدیریت بر آموزش در رفع مشکلات تدریس آن از نظر هنرآموزان زن و مرد این درس بوده است. بخش اول پژوهش با روش کیفی و مصاحبه کتبی به کمک پرسشنامه ای یازده پرسشی و باز پاسخ و بخش دوم با استفاده از نظر سنجی از 32 هنرآموز از 32 هنرستان حرفه ای شهر تهران و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ی 57 پرسشی برگرفته از آثار آموزشی و پرورشی الگوی تدریس مدیریت بر آموزش انجام شد. روایی پرسشنامه ها با نظر استاد راهنما و پایایی پرسشنامه 57 پرسشی با اجرای مطالعه جنبی بر روی 15 نفر از هنرآموزان و محاسبه ی آلفای کرونباخ برابر با 0.958 محاسبه شد. با 32 هنرآموز از استان های تهران، شهرستان های تهران، زنجان و کرمان مصاحبه کتبی انجام شد و با داده های حاصل از مصاحبه تحلیل و دسته بندی شد. برای بررسی داده های حاصل از پرسشنامه 57 پرسشی از آزمون کای اسکویر و آزمون تی مستقل استفاده شد. اجرای آزمون کولموگروف- اسمیرنوف توزیع نرمال نمرات مربوط به هنرآموزان زن و مرد شرکت کننده در نظر سنجی را تایید کرد. هم چنین به دلیل وجود داده های پرت، از آزمون ناپارامتری یومن – ویتنی برای مقایسه نمرات مربوط به هفت گام الگوی تدریس استفاده شد. یافته ها مهم ترین مشکلات تدریس را در هفت گویه ارائه نمود. هم چنین نشان داد هنرآموزان با الگوهای تدریس آشنایی ندارند و روش های تدریس آنها اغلب معلم محور است. نتایج حاصل از اجرای آزمون تی مستقل عدم وجود تفاوت بین میانگین نمرات هنرآموزان زن و مرد را از پرسشنامه 57 پرسشی تایید کرد. هم چنین اجرای آزمون ناپارامتری یو من- ویتنی بیانگر عدم وجود تفاوت بین نمرات هنرآموزان زن و مرد نسبت به هفت گام الگو بود و اجرای آزمون کای اسکویر، وجود اختلاف معنی دار بین نظر هنرآموزان زن و مرد را در مورد گام سوم الگو که به تأثیر تکلیف کلاسی در افزایش تسلط هنرجویان بر محتوای درس تأکید داشت، تایید نمود.
ضرورت همکاری اولیا و مربیان در آموزش کاد
منبع:
پیوند ۱۳۶۵ شماره ۸۷
حوزههای تخصصی:
مدیریت آموزش چند فرهنگی در مدارس ایران: فراتحلیلی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
87 - 107
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه پردازان و محققان، یادگیری و تربیت را مقوله ای فرهنگی می دانند و باور بر این است که یادگیرنده، محتوای آموزشی را در بافت فرهنگی خویش دریافت و تفسیر می کند. ازآنجاکه یادگیرنده ممکن است به گروه های فرهنگی مختلفی تعلق داشته باشد، بافت فرهنگی یکپارچه و یکدست نیست و بدین ترتیب، آموزش چندفرهنگی ضرورت پیدا می کند. پژوهش های مختلفی در ایران به بررسی کم و کیف آموزش چندفرهنگی در مدارس پرداخته اند و پژوهش حاضر به بررسی روش شناختی و محتوایی این پژوهش ها پرداخت تا نظریه زیربنایی آن ها را مشخص کند. این مقاله با استفاده از روش تحقیق فراتحلیل کیفی، 26 پژوهش انجام شده در ایران را بررسی توصیفی و ارزیابی کرد. یافته های این پژوهش نشان داد که نه تنها پژوهش درباره آموزش چندفرهنگی برای بسیاری از پژوهشگران ایرانی مقوله ای نسبتاً جدید است، بلکه پژوهش های انجام گرفته دچار نارسایی های کمی و کیفی متعددی هستند که لازم است در پژوهش های بعدی جبران شود.
آشنایی با کرسی یونسکو در مدیریت، برنامه ریزی و تضمین کیفیت در آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
تدوین و اعتبارسنجی شاخص های شناسایی استعدادهای مدیریتی مدیران آموزش و پرورش استثنایی قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطلب که موفقیت سازمان های امروزی در درجه اول بستگی به سرمایه مدیریتی آنان دارد، امری کاملاً پذیرفته شده و غیرقابل انکار است. هدف از این پژوهش تدوین و اعتبارسنجی استعدادهای مدیریتی مدیران مدارس آموزش و پرورش استثنایی قم است. پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. نمونه گیری بخش کیفی پژوهش، با تکنیک گلوله برفی و با ابزار مصاحبه انجام شده که بر مبنای آن، از میان 45 مدیر و معاون آموزش و پرورش استثنایی قم، 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شده اند. در بخش کمی پژوهش از میان 180 معلم و مدیرآموزش و پرورش استثنایی، 120 نفر با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. داده های کیفی پژوهش با تکنیک تحلیل تم و داده های کمی با نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل شده اند. در بخش کمی، روایی محتوا و پایایی با محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در بخش کیفی، روایی با استراتژی ممیزی بیرونی و پایایی با شیوه پایایی بین دو کدگذار مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج پژوهش منجر به شناسایی 39 ویژگی مدیران استثنایی، در دوازده تم اصلی شده است که عبارتند از: مهارت رهبری، موقعیت شناسی، اعتقاد به کار، عمل گرایی، قابلیت حل مسئله، هوش عاطفی، دانشگری، دانش و تجربه تخصصی در زمینه آموزش استثنایی، شناخت گروههای مختلف دانش آموزان استثنایی، مهارت درک ویژه، توانایی مدیریت شرایط ویژه و قابلیت های ارتباطی ویژه.
ارائه مدل اخلاق کاری با تأکید بر معنویت گرایی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : در نظام ارزشی اجتماعی، هنجارها ی جامعه، اخلاق کاری با نظامی از ارزش های شخصی، باورهای دینی و تجارب گذشته و سطح آموزش همراه است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر معنویت گرایی بر اخلاق کاری کارکنان آموزش و پرورش استان گلستان جهت ارائه مدل انجام شده است بود. روش شناسی پژوهش : در این پژوهش به منظور ارائه مدل از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. در مرحله کیفی پژوهش ، ابتدا 26 نفر از خبرگان به روش هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش کد گذاری بازو محوری انجام شد. برای کدگذاری محوری در این پژوهش از الگوی پارادایمی استراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها :دریافته ها معنویت گرایی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد. حاکمیت اخلاق، گرایش روانی و مدرن شدگی به عنوان شرایط علّی، همنوایی اخلاق با سازمان، شناخت و فضای معنوی به عنوان شرایط زمینه ای، ابعاد وجودی اخلاق به عنوان شرایط مداخله گر، جامعه پذیری اخلاقیات و مقبولیت معنویت به عنوان راهبردها در نظر گرفته شدند و در نهایت پیامدها در قالب دو پیامد فردی و پیامد سازمانی دسته بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: معنویت گرایی در سازمان قاعده ی نوپایی است که می تواند نیرویی قدرتمند و ژرف را برای زندگی افراد به ارمغان آورد.
ارائه مدلی برای خلاقیت بر اساس فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر است؛ جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه معلمان دوره های اول و دوم ابتدایی و متوسطه آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر به تعداد 550 نفر است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 226 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه؛ پرسشنامه خلاقیت رندسیپ (1979)، پرسشنامه فرهنگ سازمانی دفت (2001) و پرسشنامه عدالت سازمانی گرینبرگ (1987) است که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. بدین ترتیب برای تأثیر فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی بر خلاقیت کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون با نرم افزار SPss و جهت ارائه الگویی برای خلاقیت از نرم افزار Amos استفاده گردیده است.. نتایج حاصل نشان می دهد که عدالت سازمانی و ابعاد عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای و فرهنگ سازمانی و ابعاد فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ مشارکتی، فرهنگ مأموریتی و فرهنگ بروکراتیک بر خلاقیت کارکنان آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر مؤثر است. همچنین در یک تأثیر همزمان بین ابعاد فرهنگ سازمانی، فرهنگ کارآفرینی و بین ابعاد عدالت سازمانی، عدالت مراوده ای بیشترین تأثیر را بر خلاقیت کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان عجب شیر دارند. و الگوی ارائه شده برای خلاقیت بر اساس فرهنگ سازمانی و عدالت سازمانی نشان دهنده برازش مناسب مدل و تأیید آن است.
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
343 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. 255 دبیر متوسطه دوم شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق سه پرسشنامه خودشیفتگی (قریشی راد، 1394)، ریاکاری سازمانی (اقتباس از هادوی نژاد و همکاران، 1389) و سکوت سازمانی (وان داین، آنگ و بوترو، 2003) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرام افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها مقدار ضریب همبستگی بین خودشیفتگی مدیران و ریاکاری سازمانی معلمان (001/0, p=407/0r=)، خودشیفتگی مدیران و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p= 398/0r=) و ریاکاری سازمانی و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p=331/0r=) مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان (54/4, t=36/0β=)، اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر ریاکاری سازمانی معلمان (59/6, t=45/0β=)، و اثر مستقیم ریاکاری سازمانی بر سکوت سازمانی معلمان (54/2, t=2/0β=) مبثت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با میانجی گری ریاکاری سازمانی (09/0β=)، مثبت و معنادار بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که خودشیفتگی مدیران هم به طور مستقیم و هم به طور مستقیم و از طریق متغیر میانجی ریاکاری سازمانی با سکوت سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار دارد.
بررسی رابطه ی میان جو سازمانی با تعهد سازمانی و روحیه از دیدگاه دبیران دوره ی راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت در سال تحصیلی 88-87
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین جو سازمانی با تعهد سازمانی و روحیه از دیدگاه دبیران مقطع راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت در سال 1388-1387 بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری تمامی دبیران مقطع راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت که 315 نفر بوده اند که تعداد 118 نفربه عنوان نمونه ی آماری انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه جوسازمانی، تعهدسازمانی، روحیه، استفاده گردید.در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS)استفاده شد. یافته های مهم پژوهش حاکی از آن بود که: بین بعد صمیمیت ، نشاط ، اعتماد ، ملاحظه گری از ابعاد جو سازمانی با روحیه و تعهدسازمانی رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد و بین بعد مانع ، تظاهر به کار با روحیه وتعهد سازمانی رابطه ی معنادار معکوس وجود دارد. بین بعد کناره جویی و تأکید بر تولید بر روحیه و تعهد سازمانی رابطه ای معنادار وجود ندارد. بین جو سازمانی ، تعهد سازمانی و روحیه رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد . بین بعد همدلی از ابعاد روحیه با ابعاد جو سازمانی به جز تأکید بر تولید رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد . بین بعد معقولیت از ابعادروحیه با ابعاد جو سازمانی به جز تأکید بر تولید و تظاهر به کار رابطه ی معنادار وجود دارد . بین ابعاد مربوط به تعهد سازمانی(هنجاری ، تداومی و عاطفی) بین بعد هنجاری با ابعاد جو سازمانی ( صمیمیت ، نشاط ، ملاحظه گری ، اعتماد) رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد .
طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تفکر انتقادی و اثربخشی آن بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری، همین طور از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی (متخصصان علوم تربیتی و فلسفه) بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هم چنین جامعه آماری در بخش کمّی شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، در دو گروه 30 نفر آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انفرادی اکتشافی بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید و خبرگان این حوزه و متخصصان علوم تربیتی و فلسفه استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و باولی (1999) استفاده شد 4 . داده های گردآوری شده حاصل از بخش کمّی از طریق آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرم افزار SPSS-V22 و Lisrel-V8.8 تحلیل شد. یافته ها نشان داد: از جمله مؤلفه های تفکر انتقادی شامل مهارت تحلیل، مهارت خودگردانی، مهارت ارزشیابی، مهارت استنباط و درک، مهارت توضیح و مهارت تفسیر بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. نتایج پژوهش نشان داد که اثربخشی الگوی تفکر انتقادی طراحی شده بر یادگیری مشارکتی در بین دانشجویان مؤثر بوده و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.