فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
277 - 290
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی ، حالتی از فرسودگی فیزیکی، هیجانی و ذهنی است که ناشی از درگیری با افراد در موقعیت های طاقت فرسای عاطفی است. یکی از اجزایی که می تواند بر فرسودگی شغلی تاثیرگذار باشد و منجر به توسعه شایستگی های بین فردی و حرفه ای شود، هوش هیجانی است. از این رو، پژوهش حاضر به جمع آوری و یکپارچه سازی نتایج حاصل از پژوهش های مربوط به رابطه بین فرسودگی شغلی و هوش هیجانی و محاسبه میزان اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل پرداخته است. بدین منظور 10 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار این پژوهش، چک لیست فراتحلیل بوده است. یافته ها نشان داد که میزان رابطه بین فرسودگی شغلی و هوش هیجانی 62/0 (001/0 p<) بوده است. بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان رابطه بین فرسودگی شغلی و هوش هیجانی ، مطابق جدول کوهن در حد بزرگ است.
سرایت کژ رفتاری هدایت شده سازمانی به کژ رفتاری هدایت شده فردی:آزمون یک الگو با نقش تعدیلگر انسجام گروهی، ادراک بی عدالتی و قوانین تنبیهی غیررسمی در مدارس دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین تاثیر کژ رفتار گروهی در شکل دهی کژ رفتار فردی معلمان هدف اصلی مقاله حاضر است. همچنین نقش تعدیلگر انسجام گروهی، ادراک بی عدالتی و قوانین تنبیهی غیررسمی مورد مطالعه مداقه قرار گرفته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی، و به لحاظ ماهیت صبغه کمی دارد. تمامی دبیران دبیرستانهای دولتی شهر ایلام (379=N) جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1997) و شیوه نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم تعداد 154 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده پنج پرسشنامه استاندارد کژرفتار فردی 9 گویه ای و کژرفتاری گروهی 10 گویه ای بنت و رابینسون (2000)، ادراک بی عدالتی کولکویت (2001) با 20 گویه، انسجام گروهی سیشور (1954) با 20 گویه، قوانین غیررسمی هولینگر و کلارک (1982) با 9 گویه گردآوری شدند. پایایی پنج متغیر پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0، 79/0، 81/0، 73/0، 83/0، بدست آمد. فرضیه ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 20 و با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی آزمون شدند. یافته ها نشان داد که مشاهده مستقیم کژ رفتار سازمانی، نقش میانجی در ارتباط بین کژ رفتار گروهی و کژ رفتار فردی معلمان دارد. کژرفتاری در سطح گروهی با فرایندهای اطلاعات اجتماعی ارتباط مستقیم، مثبت و معنادار داشته و از بین سه مولفه آن، مشاهده مستقیم کژرفتاری و شیوع کژرفتاری در سطح سازمان ارتباط بین کژرفتاری در سطح گروه و کژرفتاری در سطح فردی را تعدیل می نماید. زمانیکه میزان انسجام گروهی بالاست، دانش غیرمستقیم و ادراک شیوع کژرفتار در سطح سازمانی به احتمال ضعیفی موجب بروز کژرفتاری در سطح فردی می شود. بر این اساس نقش تعدیلگر انسجام گروهی در ارتباط بین کژرفتاری گروهی و فردی، رد می شود. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در سطح گروهی، اثر تعاملی معناداری بین مشاهده مستقیم کژرفتاری و قوانین و مجازات های غیررسمی وجود دارد. در خصوص اثر تعاملی دانش غیرمستقیم و قوانین غیررسمی، به لحاظ آماری تعامل معناداری یافت نشد. در نهایت نتایج نشان داد که در سطح گروهی و سازمانی اثر تعاملی ادراک شیوع کژرفتاری و قوانین غیررسمی، به لحاظ آماری معنادار است. این نتایح نشان می دهند که اگر قوانین غیررسمی در خصوص کژ رفتاری در سطح سازمانی در حد پایینی باشند، دانش مستقیم و شیوع کژرفتاری سازمانی به احتمال زیاد سرایت و انتقال کژرفتاری در سطح گروهی را به سطح فردی افزایش می دهد.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با یادگیری سازمانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
182 - 194
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف « بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی و رابطه آن با یادگیری سازمانی معلمان مقطع دوم متوسطه کرمانشاه» اانجام شد. روش تحقیق در رسته تحقیقات پیمایشی وتوصیفی قرارداد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع دوم متوسطه استان کرمانشاه به تعداد 800 نفر بودند. نمونه آماری دراین تحقیق با استفاده از جدول جرسی و مورگان با احتساب واریانس پیشینه معادل ۲۶۰ نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه های استاندارد رابینز جهت سنجش فرهنگ سازمانی و پرسشنامه مارکورات جهت سنجش سازمان یادگیرنده (یادگیری سازمانی) بود. با توجه به استاندارد بودن، روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تائید است. اطلاعات بدست آمده با انجام محاسبات آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون چند متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تک تک مؤلفه های هوش سازمانی (خطر پذیری ، توجه به ره آورد ، خلاقیت و نوآوری، توجه به اعضای سازمان ، تاثیر نتایج تصمیمات بر کارکنان، توجه به تیم و سنجش پایداری با یادگیری رابطه معنی داری وجود دارد.
مقایسه فضای آموزشی مدارس دولتی و غیر دولتی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
51 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت فضای آموزشی و بررسی رابطه فضای آموزشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 104 مدرسه دخترانه و 23192 دانش آموز دختر دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب 10 مدرسه و 384 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست محقق ساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383) بود. برای سنجش روایی ابزار از روایی محتوایی استفاده شد و برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان پایایی به دست آمده برای کل مقیاس عملکرد تحصیلی 794/0 است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت عملکرد تحصیلی در سطح مطلوبی قرار دارد. میزان نور طبیعی، جهت ورود روشنایی به کلاس، تعداد دانش آموزان کلاس، نوع تخته کلاس، قابل رویت بودن نوشته های روی تخته از تمامی بخش های کلاس، وسایل گرمایشی و سرمایشی، ارتفاع تابلو از سکوی تدریس، نوع چیدمان کلاس و رنگ آمیزی کلاس با عملکرد تحصیلی و یا مولفه های آن رابطه معنادار داشتند. اجزای فضای آموزشی شامل تعداد دانش آموزان کلاس، نوع تخته کلاس، فاصله تخته تا اولین ردیف، ارتفاع تابلو از سکوی تدریس، نوع چیدمان کلاس، رنگ آمیزی کلاس، تعداد پنجره های کلاس، ابعاد پنجره های کلاس، میزان نور طبیعی، جهت ورود نور به کلاس، قابل رویت بودن نوشته های روی تخته از تمامی بخش های کلاس، میزان دمای کلاس و مکان های همجوار کلاس و مولفه های عملکرد تحصیلی شامل تاثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش دارای تفاوت معنادار در مدارس دولتی و غیردولتی است.
رابطه سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی: تبیین نقش میانجی گر ادراک کارکنان از عدالت تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی بود. همچنین نقش میانجی گر ادراک کارکنان از عدالت تعاملی در رابطه بین سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل 126 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ارسنجان بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سرپرستی توهین آمیز دارای رابطه منفی و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی، تعهد عاطفی سازمانی و ادراک کارکنان از عدالت تعاملی است. همچنین مشخص شد که ادراک کارکنان از عدالت تعاملی دارای رابطه مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی است. نهایتاً نتایج پژوهش تاییدکننده نقش معنادار متغیر میانجی ادراک کارکنان از عدالت تعاملی در رابطه بین سرپرستی توهین آمیز با رفتار شهروندی سازمانی و تعهد عاطفی سازمانی بود.
شناسایی و ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه ی مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان از دیدگاه کارکنان ستادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از مقاله تحلیل ساختار سامانه مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان و ارزشیابی میزان مطلوب بودن آن از دیدگاه کارکنان حوزه ستادی بود. روش تحقیق ترکیبی با رویکرد اکتشافی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه با چهار نفر از کارشناسان خبره مرکز آموزش نیروی انسانی، جمع آوری شد. ابزار محقق ساخته با 44 گویه در طیف 5 تایی لیکرت از درجه بسیارمطلوب تا بسیار نامطلوب برای بخش کمی مورد استفاده قرار گرفت. روایی ابزار با تایید استادان علوم-تربیتی و 7 نفر از دانشجویان دکتری مدیریت آموزشی تامین شد. پایایی ابزار با اجرای مطالعه موردی بین 30 نفر از کارکنان ستادی و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ به میزان 0.98درصد تایید شد.882 نفر از کارکنان فعال در حوزه ستادی جامعه آماری تحقیق را تشکیل دادند که با ارسال پرسشنامه به صورت دستی و از طریق سیستم اتوماسیون 16 درصد یا 142 نفر پاسخ دادند. یافته های کیفی حاکی از کاربرد محدود معماری سیستم فناوری یادگیری (ال.تی.اس.ای) و استاندارد ایزو25-100در طراحی سامانه بود. ارزشیابی میزان مطلوب بودن سامانه نشان داد با افزایش همکاری پذیری، پاسخگویی، مبادله پذیری، تکلیف و سنجش وارزیابی، تعاملات یادگیری، صحت و اصالت فرآیند آموزش و کاربر پسندبودن، مطلوب بودن سامانه و نیز کیفیت کل سامانه افزایش خواهد یافت. ماندگاری، دسترس پذیری، توسعه پذیری، مدیریت محتوا و یادگیری، مدیریت اخبار واطلاع رسانی و سیستم های اطلاعاتی و مدیریتی، سامانه را در وضعیت مناسب و مطلوبی از دیدگاه کارکنان و مدیران قرار خواهد داد.
طراحی مدل فرهنگ سازمانی و بررسی رابطه آن با توانمند سازی روانشناختی کارکنان (مورد مطالعه: دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر محققان ایجاد شرایط و بستر مناسب فرهنگی می تواند بسترساز توانمندسازی کارکنان باشد. لذا هدف از این پژوهش طراحی مدل فرهنگ سازمانی و بررسی رابطه آن با توانمندسازی روانشناختی کارکنان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است که در دو مرحله شامل شناسایی ابعاد فرهنگ سازمانی به روش تحلیل مضمون و آزمون آن به روش پیمایشی انجام شده است. در مرحله کیفی تعداد 25 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از مصاحبه نیمه ساختارمند و به روش تحلیل مضمون مدل پژوهش طراحی شد. در مرحله پیمایش، جامعه آماری پژوهش، کارکنان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی خراسان رضوی به تعداد 5365 نفر می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای تعداد 421 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته جمع آوری شد. بر اساس نتایج این پژوهش مدل فرهنگ سازمانی در نظام آموزش عالی ایران دارای چهار ُبعد "رفتاری"، "مدیریتی"، "ساختاری "، "ارزشی و ایدئولوژیک" می باشد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.
رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی،تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی، تعهد سازمانی و رهبری تحولی مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان در سال تحصیلی 93-92 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران دوره ابتدایی شهرستان گلپایگان به تعداد 100 نفر تشکیل دادند که از این تعداد مطابق با فرمول حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بر اساس جنسیت تعداد 80 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزاراندازه گیری چهار پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان(1996)با 24 سؤال، تعهد سازمانی می یر(1985)با 24 سؤال، هوش معنوی کینگ(2008)با 24 سؤال و رهبری تحولی باس(1992) با 24 سؤال بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از پاسخگویان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب معادل 80/0 ، 78/0 ، 88/0 و 85/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش دردو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) واستنباطی ( آزمون همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند راهه)انجام گرفت.نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین هوش معنوی و ابعاد آن با رفتار شهروندی سازمانی)33/0r= ،05 /0>p)، هوش معنوی و ابعاد آن با تعهد سازمانی)30/0r= ،05 /0>p) و هوش معنوی و ابعاد آن با رهبری تحولی)26/0r= ،05 /0>p) رابطه معنادار وجود دارد. از بین ابعاد هوش معنوی تفکر انتقادی وجودی در گام اول قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی و تعهد سازمانی بود. همچنین از بین ابعاد هوش معنوی گسترش خود آگاهی در گام اول توان پیش بینی رهبری تحولی را دارا بود
نظریه پردازی راجع به الگوی مطلوب اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران به شیوه ی نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۹
83 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر در الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. در این تحقیق روش تحقیق کیفی از طریق نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند جهت مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب شدند. در کنار مصاحبه، از سه منبع دیگر نیز برای گردآوری داده های پژوهش استفاده شد، که عبارت اند از، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد به داده های متنی تبدیل شد. پس از آن، ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام شد. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هسته ای تعیین شدند. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، تمام مقوله های عمده و مقوله های هسته ای برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شدند. در پایان، مقوله ی گفتمان کیفیت، بیم و امید، به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله ی هسته ای انتخاب شد و برحسب ویژگی هایش بسط داده شد. سپس، مقولات دیگر در قالب الگوی پارادایمی با این مقوله مرتبط شد.
رابطه رهبری اخلاقی مدیران مدارس با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
114 - 97
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر دارای رویکرد کمی و روش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر ابتدایی شهرستان علی آباد کتول است؛ نمونه پژوهش تعداد 310 نفر بود که تعداد 284 نفر از دانش آموزان به پرسشنامه ها به طور کامل پاسخ دادند. روش نمونه گیری با روش خوشه ای تصادفی تعیین شد. گردآوری داده های پژوهش نیز از طریق دو ابزار پرسشنامه استاندارد سازگاری اجتماعی (1993) Sinha & Singh در مقیاس دو وجهی و رهبری اخلاقی Brown & et. al (2006) در مقیاس پنج گانه لیکرت انجام شد. نتایج حاصل از تحقیق گویای آن بود که بین رهبری اخلاقی مدیران و سازگاری اجتماعی دانش آموزان رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که 12 درصد از تغییرات سازگاری اجتماعی توسط رهبری اخلاقی قابل پیش بینی است که بیشترین سهم مربوط به یکی از ابعاد رهبری اخلاقی به نام فرد اخلاقی بود. نتایج این پژوهش اهمیت رهبری اخلاقی را در ایجاد سازگاری اجتماعی دانش آموزان در دوره ابتدایی نشان می دهد.
ارائه مدلی برای تبیین رفتار شهروندی سازمانی براساس رضایت شغلی و عدالت سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین رفتار شهروندی سازمانی براساس رضایت شغلی و عدالت سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان، بود. بدین منظور، از بین کلیه پرسنل دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان اعم از کارکنان رسمی و اعضای هیات علمی، با استفاده از فرمول کوکران 125 نفر (96 نفر مرد و 29 نفر زن)، به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده به روش سیستماتیک، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های عدالت سازمانی نیهوف و مورمن، سنجش رفتار سازمانی پودساکف و شاخص توصیف شغل (JDI)، مورد آزمون و داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر، مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند. یافته ها نشان داد ابعاد عدالت توزیعی، تعاملی و رویه ای قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشند. رضایت شغلی نیز قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشد. همچنین ترکیبی خطی از ابعاد عدالت سازمانی و رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی می نمایند. یافته ها همچنین نقش واسطه گری رضایت شغلی را در رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی مورد تأیید قرار داد. با توجه به یافته های به دست آمده نتیجه گرفته می شود که مدیران سازمان مورد مطالعه و همچنین سازمان های دیگر نسبت به اعمال رفتارهای عادلانه در مورد کارکنان اهتمام بیشتری ورزند که این هم موجب رضایت شغلی کارکنان و هم موجب افزایش عملکرد سازمان خواهد شد و در نتیجه رضایت افرادی که گیرنده خدمت از سازمان هستند را در پی خواهد داشت.
تأثیر آموزش مدیریت زمان بر مؤلفه استعداد درخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مدیریت زمان برخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم در ناحیه 4 استان قم بالغ بر 2457 نفرکه در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکنز- مورگان (1999) به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا شد سپس گروه آزمایش در طی 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های مدیریت زمان قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات، دوباره پرسشنامه مذکور در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. مورگان و جینکنز ضریب پایایی پرسشنامه را 82/0 و ضریب پایایی هر یک از خرده مقیاس های استعداد، کوشش و بافت را به ترتیب 78/0، 66/0 و 70/0 گزارش کرده اند. تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر آزمون کولموگروف-اسمرینوف و تحلیل کوواریانس آمیخته بین-درون آزمودنی ها نشان داد که آموزش مدیریت زمان به طور معناداری بر هر سه مؤلفه خودکارآمدی تحصیلی استعداد، کوشش و بافت خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. استعداد خودکارآمدی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته زیرا p معادل 0.059 محاسبه شد. در صورتی که مهارت مدیریت زمان در مدارس با تأکید بیشتری آموزش داده شود باعث نهادینه شدن و به کارگیری هر چه بیشتر مدیریت زمان توسط دانش آموزان می شود.
طراحی الگوی مناسب خود- رهبری مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 162
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق موردنظر از نظر ماهیت داده از نوع کیفی-کمی، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معاونین ستادی (مراکز آموزش وپرورش در شهرستان ها) و مدیران مدارس به تعداد 2300 نفر تشکیل می داد و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر با 329 نفر به دست آمد که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، داده های موردنیاز جمع آوری شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه حاصل از بخش کیفی بود که روایی محتوایی آن توسط متخصصین و روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تعیین گردید. اطلاعات به دست آمده از طریق تکنیک معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که خودرهبری مدیران آموزش وپرورش در 8 شاخص (شناخت خود، خود هدایتی، خود نظارتی، خودکنترلی، اثربخشی، هدف گذاری، خود انگیزشی و تفکر در خود) دسته بندی شدند که با حذف بعضی از سؤال ها و نشانگرها، در نهایت مدل موردنظر به لحاظ آماری مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی عارضه یابی ورزش در مدارس مناطق محروم کشور با استفاده از الگوی ویس بورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
102 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش آمیخته انجام شد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل نخبگان و افراد آگاه به ورزش مدارس در مناطق محروم در استان کرمانشاه بودند که بر حسب انتخاب هدفمند تعداد 13 نفر از آنان به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردید. جامعه ی آماری در بخش کمی شامل تمامی دبیران ورزش مناطق محروم استان کرمانشاه می باشد که اطلاعاتی از تعداد آنان در دسترس نمی باشد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار مند و پرسشنامه محقق ساخته با 22 سوال بود که سوالات آن بر اساس مدل ویس بورد طراحی گردیده بود. روایی صوری و محتوایی با استفاده از نظر خبرگان دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در جهت تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 81/0 حاصل شد. روش های آماری استفاده شده در تحقیق حاضر شامل آزمون کلوموگراف اسمیرنف، آزمون تحلیل عاملی، و همچنین آزمون تی تک نمونه ای بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت عارضه های شناسایی شده از جمله اهداف، ساختار، پاداش، مکانیزم های مفید، ارتباطات و رهبری در شرایط نامطلوبی قرار دارند.
زمینه های بازگشت زنان ازدواج کرده به مدرسه: آموزه هایی کاربردی برای مدیریت مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
322 - 301
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت عوامل و زمینه های اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر بازگشت دختران ازدواج کرده شهر تهران به تحصیل با روش آمیخته متوالی اکتشافی(کیفی با روش تحلیل تماتیک و کمی با روش علی- مقایسه ای پسارویدادی با گروه ملاکی) انجام شده است. در بخش کیفی با 36 نفر از زنان بازگشته به تحصیل، با روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری و مصاحبه نیمه ساختارمند داده ها جمع آوری و با رویکرد ولکات تحلیل شده است.در بخش کمی، جامعه آماریِ مبنا، تمام زنان ازدواج کرده بازگشته به تحصیل در شهر تهران بودند که 426 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برابر با همین تعداد(426 نفر)، با استفاده از همتاسازی گروهی از بین زنان ترک تحصیل کرده بدون بازگشت انتخاب شدند. برای تحلیل کمی، از آزمون های رگرسیون لوجستیک دوگانه عادی و شرطی استفاده شده است. با انجام تحلیل کیفی درونمایه اصلی " استراتژی جستجوی خودهای ممکن برای تعادل بخشی به ساحت های مختلف مسیر زندگی" استخراج ارائه شده است. نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک دومتغیره نشان داد بین دوگروه از زنان مورد مطالعه در متغیرهای برابری جنسیتی، نیاز مالی خانواده، کسب منزلت اجتماعی، تمایل به آگاهی بیشتر، تجارب سخت مسیر زندگی، میزان تاب آوری و میزان فمینیسم گرایی تفاوت معنی دار وجود دارد و این متغیرها قابلیت پیش بینی احتمال بازگشت به تحصیل در بین زنان ازدواج کرده را دارند. متغیرهای کسب آگاهی، تاب آوری و کسب منزلت اجتماعی مهمترین پیش بینی کننده های احتمال بازگشت زنان ازدواج کرده به مدرسه بودند.
رابطه حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
206 - 226
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم، شهر قم بود. به این منظور براساس جدول مورگان، تعداد 357 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (2005)، فرسودگی تحصیلی ماسلاخ و شوفلی (2001) و کیفیت زندگی در مدرسه اینلی و بورک (1992) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی همزمان و آزمون Z سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود ارتباط منفی معنادار بین حمایت تحصیلی و نیز کیفیت زندگی در مدرسه با مؤلفه های فرسودگی تحصیلی شامل بی علاقگی تحصیلی، خستگی هیجانی و ناکارآمدی بود. همچنین، بین حمایت تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. به علاوه، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که حمایت تحصیلی می تواند فرسودگی تحصیلی را پیش بینی کرده و کیفیت زندگی در مدرسه دارای نقش واسطه ای در رابطه میان حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی است. نتایج تلویحاً نشان می دهدکه حمایت تحصیلی نقش بازدارنده مهمی در ابتلا به فرسودگی تحصیلی دارد و به منظور مقابله با فرسودگی تحصیلی باید برنامه ریزی و مداخله لازم برای ارتقاء حمایت تحصیلی کارآمد و مناسب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان صورت گیرد.
مقایسه سبک های مدیریت مدیران دبیرستان های عادی ، نمونه دولتی ،غیرانتفاعی و تیزهوشان پسرانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های مدیریت در انواع مدارس عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیزهوشان پسرانه شهر تهران از دیدگاه دبیران بود. این پژوهش پیمایشی با مشارکت 375 نفر از دبیران دبیرستانهای پسرانه شهر تهران انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (نمودار فراوانی، میانگین) و استنباطی (تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی LSD، آزمون t تک گروهی و آزمون خی دو) استفاده گردید. نتایج نشان داد که 1-تفاوت معناداری بین دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیزهوشان و میزان استفاده از سبک مدیریت رابطه مدار و وظیفه مدار وجود دارد.2- بین سبک مدیریت رابطه مدار و وظیفه مدار در مدارس عادی، نمونه دولتی و تیزهوشان تفاوت معنی دار وجود ندارد اما در مدارس غیرانتفاعی این تفاوت معنی دار است و میانگین سبک رابطه مدار بیشتر از وظیفه مدار است.3- تفاوت معناداری بین اعمال سبک مدیریت رابطه مداری و میزان تحصیلات مدیران دبیرستان مذکور وجود ندارد؛ اما تفاوت معناداری بین میزان استفاده از سبک مدیریت وظیفه مداری و میزان تحصیلات مدیران دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیز هوشان وجود دارد 4- رشته تحصیلاتی مدیران دبیرستان ها تاثیری در تعیین سبک مدیریت رابطه مداری و وظیفه مداری ندارد.5- تفاوت معناداری بین سابقه مدیریت آموزشی و سابقه خدمات آموزشی مدیران دبیرستان های عادی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و تیز هوشان و اعمال سبک مدیریت رابطه مداری و وظیفه مداری وجود دارد.
رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس: نقش میانجی امنیت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بین رهبری امنیت مدار و شادکامی کارکنان مدارس با نقش میانجی امنیت روانی است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی کارکنان (کارکنان اداری و معلمان) مدارس دولتی شهر تهران بودند که، 373 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه «امنیت روانی» ادمونسون (1999) و دو پرسش نامه محقق ساخته «رهبری امنیت مدار» که بر مبنای نتایج تحلیل اسناد و مصاحبه های پژوهش و «شادکامی» برمبنای آکسفورد (1990) استفاده شد. روایی پرسش نامه ها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 812/0، 988/0 و 882/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از هر دو نوع آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین رهبری امنیت مدار با امنیت روانی و شادکامی کارکنان رابطه وجود دارد. لذا الگوی تجربی به دست آمده از تحلیل داده ها تا حد زیادی منطبق با مدل مفهومی پژوهش بود. در صورت وجود رهبری امنیت مدار در سازمان ها و به ویژه سازمان های آموزشی و برقراری امنیت روانی می توانیم شاهد میزان بالاتری از شادکامی کارکنان باشیم.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار در تضمین کیفیت آماده سازی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤلفه ها و عناصر اثرگذار بر تضمین کیفیت آماده سازی دانشجومعلمان در دانشگاه فرهنگیان بود. به این منظور، مطالعه کیفی با رویکرد نظریه برگرفته از داده ها و طرح نو انجام شد. 11 نفر از صاحب نظران، 9 نفر از مدیران و 8 نفر از دانشجویان خبره به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شد. سؤالات اصلی پژوهش با تکنیک 5W1H طراحی و اجرا شدند. میزان پایایی بین کدگذاران 0.79، و پایایی کدگذاری مجدد 0.90به دست آمد. برای شناسایی مضامین و مقوله های تضمین کیفیت آماده سازی دانشجو-معلمان از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در نهایت، 15 مؤلفه اثرگذار در تضمین کیفیت آماده سازی دانشجومعلمان شناسایی شدند که عبارتند از کارورزی، برنامه درسی، برنامه غیر درسی، اعضای هیأت علمی، معلمان راهنمای کارورزی، مدیران، مربی گری و الگوی نقش، فرایند یاددهی-یادگیری، هدف گذاری، فرهنگ سازمانی، تمرکززدایی، سنجش و گزینش ورودی، نومعلمی، آینده پژوهی و فراکنش گری و نظام ارزیابی.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در ارتقای کیفیت آموزش عالی ایران : ارائه مدل مفهومی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش رقابت پذیری در بخش آموزش عالی باعث بروز تفاوت های عمیق در بین مؤسسات آموزشی گردیده، در این زمینه بحث های اساسی مطرح است که هرکدام درزمینه ی به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه ها نقش مهمی ایفا می کنند ازجمله می توان به کیفیت آموزش، اثربخشی، هزینه، ارائه خدمات چندگانه اشاره نمود. هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شاخص های کیفی در آموزش عالی ایران است. روش تحقیق ازنظر جمع آوری اطلاعات میدانی پیمایشی، ازنظر هدف کاربردی و ماهیت آن توصیفی است. جامعه آماری دانشجویان و اساتید دانشگاه های شهرستان بوشهر بود که نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گردید و تعداد 602 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با مطالعه منابع واخذ نظرات استادان با تجربه وصاحب نظر دربحث آموزش بدست آمد و پایایی 89/.= که از طیق آزمون آلفای کرانباخ محاسبه گردید. نتایج تحقیق که بر اساس آزمون های تی تک نمونه ای ، تحلیل واریانس، و تحلیل عاملی بود نشان داد که تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر متغیر برنامه ریزی و ارزشیابی آموزشی بیشتر از سایر متغیرهای کیفیت است همچنین با احتساب متغیر سمت پاسخ دهندگان ،دانشجویان میانگین بالاتری به تاثیر فناوری اطلاعات در بهبود برنامه ریزی وارزشیابی دوره ها نسبت به اساتید دادند.