فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه میزان آمادگی زیر ساخت های اساسی پیاده سازی مدیریت دانش (فرهنگ و عوامل انسانی، ساختار و فرایند ها و زیرساخت فنی) و رتبه بندی این عوامل از نظر درجه اهمیت در دانشگاه پیام نور مرکز- مشهد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد صورت گرفت. روش این پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری اعضای هیأت علمی دو دانشگاه مذکور بودند. در دانشگاه پیام نور نظر تمام جامعه ی آماری پیمایش شد و در دانشگاه آزاد اسلامی برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و سؤالات این پرسشنامه با الگوبرداری از پرسشنامه های مشابه داخلی و خارجی و بررسی متون مدیریت دانش طراحی شد. نتایج حاکی از آن بود که دانشگاه دولتی در ابعاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""،""زیرساخت فناوری اطلاعات"" و ""ساختار و فرایند ها""، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح نامطلوبی قرار دارد و دانشگاه آزاد در ابعاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""، ""زیر ساخت فناوری اطلاعات"" و ""ساختار و فرایند ها""، برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح آمادگی متوسطی قرار دارد. هم چنین نتایج حاصل از آزمون رتبه بندی (آزمون فریدمن) نشان داد که در هر دو دانشگاه دولتی و آزاد ""فرهنگ و عوامل انسانی""، به عنوان با اهمیت ترین عامل می باشد. هم چنین، در دانشگاه دولتی ""ساختار و فرایند ها"" به عنوان کم اهمیت ترین عامل و در دانشگاه آزاد ""زیرساخت فناوری اطلاعات"" به عنوان کم اهمیت ترین عامل شناخته شد.
شناسایی نیازهای مهارتی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی نیازهای مهارتی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی بر اساس نظریه وتن ، کامرون و وودز بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را همه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1397-1396 جمعاً 113 نفر تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 87 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. گردآوری اطلاعات بر اساس پرسشنامه نظر سنجی استاندارد مهارت های مدیران وتن ، کامرون و وودز (2000) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن به میزان 87/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد . تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده ازآزمون های t تک گروهی و فریدمن استفاده انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد:مهم ترین نیازهای آموزشی شناسایی شده ی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه شهید بهشتی که پیشنهاد می گردد برای ارتقای آن برنامه ریزی لازم انجام گردد ، به ترتیب اولویت عبارت اند از مهارت انگیزش اثر بخش ، مهارت مدیریت تضاد ، مهارت ارتباط سازنده و مهارت مدیریت حل مساله .
خلاصه ای از دستورالعمل برنامه ها و فعالیتهای تابستانی وزارت آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
تأثیر درهم تنیدگی شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی دبیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
199 - 182
حوزههای تخصصی:
مقوله درهم تنیدگی شغلی اثرات مثبت و مهمی برای سازمان ها دارد اما جزء سازه هایی است که کمتر در نظام آموزشی بررسی شده است. مدیران می توانند با اتخاذ تدابیر مناسب، راه های تأثیرگذاری درهم تنیدگی شغلی را روی متغیرهای سازمانی شناسایی و از نتایج آن در راستای منافع سازمانی استفاده کنند. لذا هدف تحقیق حاضر، تبیین رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی معلمان با توجه به درهم تنیدگی شغلی بود. نوع پژوهش، توصیفی هم بستگی و جامعه آماری شامل تمام معلمان مقطع متوسطه شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 1064 نفر است که از طریق روش مونت کارلو و به شیوه تصادفی طبقه ای 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه درهم تنیدگی شغلی، عملکرد شغلی و رفتار شهروندی سازمانی در قالب طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. به منظور سنجش روایی از روایی محتوایی و سازه استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای درهم تنیدگی شغلی 74/0، رفتار شهروندی سازمانی 88/0 و عملکرد شغلی 82/0 به دست آمد. تحلیل داده ها در سطح استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos گرافیک انجام شد. یافته ها نشان داد که همه ابعاد درهم تنیدگی شغلی قابلیت پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی معلمان را دارند اما از میان ابعاد درهم تنیدگی شغلی، فقط مؤلفه فدا کردن، قابلیت پیش بینی عملکرد شغلی معلمان را دارد. ضرایب تحلیل مسیر نشان داد که اثرات درهم تنیدگی شغلی روی رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد شغلی معلمان، مثبت و معنادار است.
ارائه مدلی مناسب برای خدمت محوری در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تعیین مولفه های خدمت محوری در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به منظور ارائه یک مدل مفهومی مناسب برای خدمت محوری و توسعه مبانی نظری آن بوده است . این پژوهش، ازنوع پژوهش های کاربردی و روش به کار گرفته شده در آن پیمایشی بوده ؛ جامعه پژوهش شامل دانشجویان دوره دکتری و اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بوده که از میان آن ها 500 نفر از طریق فرمول حجم نمونه منطبق با متغیرهای کمی محاسبه گردید و نمونه ها از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای –طبقه ای انتخاب شدند .ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای مشتمل بر 74 گویه بوده و روش تحلیل داده ها با استفاده تکنیک معادلات ساختاری و تحلیل عامل انجام شد .نتایج و یافته های این پژوهش نشان داد که مقوله ها و ابعاد اساسی این پژوهش یعنی کیفیت خدمت محور، رهبری خدمت محور ، جو سازمانی خدمت محور ، یادگیری خدمت محور و مدیریت مشتریان خدمت محور در وضعیت مطلوبی (نمره 2.48 از میانگین 3) قرار ندارد و دیدگاه جامعه آماری این بود (4.6 از میانگین 3) که برای استقرار خدمت محوری و رسیدن به شرایط مطلوب ،مقوله های مورد اشاره می توانند به عنوان یک مدل مفهومی در ترسیم ارتقای خدمت محوری دانشگاه ها موثر باشند.
بررسی رابطه سبک های تفکر و خودبالندگی با شایستگی مدیران آموزشی در مدارس ابتدایی منطقه تبادکان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبک های تفکر و خودبالندگی با شایستگی مدیران آموزشی در مدیران مدارس ابتدایی منطقه تبادکان بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی مدیران مدارس ابتدایی منطقه تبادکان مشهد که شامل 320 نفر می-باشد. نمونه گیری براساس جدول مورگان و کرجسی 170 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی و از نظر روش همبستگی است. در این پژوهش پرسش نامه شایستگی مدیران مصلحی (1390)، پرسش نامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسش نامه خودبالندگی پیدلر و همکاران (2001) بر روی گروه نمونه اجرا شد برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام می گیرد. در آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها استفاده می شود و در آمار استنباطی از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک های تفکر قانونی، سبک تفکر اجرائی، سبک تفکر قضائی، سبک تفکر جزئی، سبک تفکر محافظه کار، سبک تفکر سلسله مراتبی، سبک تفکر سلطنتی، سبک تفکر آنارشیست، سبک تفکر درونی با شایستگی کل در مدیران رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین سبک تفکر کلی، سبک تفکر آزاد اندیش، سبک تفکر الیگارشی و سبک تفکر بیرونی با شایستگی کل در مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین خودبالندگی کل و شایستگی کل در مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش، تحقیقی ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید گروه علوم تربیتی و دانشجویان دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه و در مرحله کمّی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی 12 نفر و در مرحله کمّی 200 نفر بود. اعضای نمونه در مرحله کیفی به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع در نظر گرفته شد و در مرحله کمّی، روش نمونه گیری مبتنی بر اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به کار رفت. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ، روش اسپیرمن- براون و روش ترکیبی به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل براون و کلارک (2006) و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی پنج عنصر اصلی آینده نگری، تفکر خلاق، تفکر شهودی، هوشمندی محیطی و فرصت گرایی هوشمندانه در رابطه با تفکر راهبردی مدیران آموزشی گردید و در قالب مقیاسی 32 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمّی ارائه شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی عناصر استخراج شده از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است.
تدوین مدل ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی (PKM) معلمان: کاربردی از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از تحقیق حاضر ارائه مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی (PKM) معلمان :کاربردی از روش داده بنیاد بوده است.
روش شناسی پژوهش : برای تحقق هدف تحقیق حاضراز رویکرد پژوهش کیفی و به صورت مشخص از روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران سازمان آموزش وپرورش استان های آذربایجان غربی و شرقی و خبرگان مطرح دانشگاهی دارای زمینه علمی مرتبط با مدیریت دانش است که درساخت مدل تحقیق از بین آنها ده نفربا استفاده از اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و با ترکیب روش های هدفمند قضاوتی و روش گلوله برفی گزینش شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و میدان نگاری بوده است که پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 10 کدگذاری و تحلیل شده اند.تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه های از کدگذاری باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. بر این اساس، 284 کدباز اولیه، 152کد انتخابی و 31 کد مستخرج نهایی در قالب 11 مفهوم و 6 مقوله اصلی دسته بندی شده است پس از طی این مراحل، مدلی به منظور ارتقای توانایی های مدیریت دانش شخصی معلمان ارائه شده است.
یافته ها : یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای اصلی مدل مدیریت دانش شخصی معلمان (PKM) شامل؛ " ایجاد مهارت های ارتباطی و بازیابی در خود "،" توانایی تحلیل و ارائه اطلاعات" است که شرایط علی حاکم بر آن عوامل سازمانی و عوامل فردی، شرایط زمینه ای سبک رهبری و ساختار سازمانی ، شرایط مداخله گر ویژگی های محیط اقتصادی و ویژگی های فرهنگی ،کنش ها و راهبردهای حاکم بر آن شامل راهبردهای تشویقی و منفعلانه و پیامد های ناشی از مدیریت دانش شخصی معلمان شامل جو سازمانی و پیامد های سازمانی مثبت است .
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از اهمیت اجزای اصلی و ابعادشناخته شده مدیریت دانش شخصی معلمان در کاربرد مهارت های آموختن یادگیری برای کسب دانش است بنابراین باید این عوامل را به برنامه آموزشی معلمان تزریق کرد تا توانایی های آنان در زمینه مدیریت دانش شخصی ارتقای یابد.
تأثیر سبکهای تصمیم گیری مدیران بر راهبردهای جانشین پروری در دانشگاه علامه طباطبائی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبکهای تصمیمگیری مدیران بر راهبردهای مدیریت جانشین پروری در<br /> دانشگاه علامه طباطبائی می باشد. این تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات به<br /> صورت توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران )عالی، میانی و اجرایی(<br /> 96 به تعداد 176 نفر مشغول کار بودند که برای انتخاب - دانشگاه علامه طباطبائی که در سال تحصیلی 97<br /> حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و براساس جدول مورگان 118 نفر انتخاب شدند. بهمنظور<br /> جمعآوری نظرات کارکنان و مدیران از دو پرسشنامه: جانشین پروری کیم ) 2006 ( که در این تحقیق پایایی آن<br /> 0 بود؛ همچنین بهمنظور / 0/88 و پرسشنامه تصمیم گیری عمومی بروس و اسکات که پایایی آن در این تحقیق 91<br /> تجزیه و تحلیل دادهها، برای آزمون فرضیهها از آمار استنباطی آزمون تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شد.<br /> نتایج تحلیل یافته ها نشان داد سبکهای تصمیم گیری بر راهبردهای جانشین پروری تاثیرگذار است. نتایج<br /> نشان داد که سبک تصمیم گیری عقلانی رابطه مثبت و معناداری با راهبردهای جانشین پروری دارد، همچنین<br /> سبک تصمیم گیری شهودی و و ابستگی با راهبردهای جانشین پروری رابطه غیر معناداری دارند و در آخر<br /> نیز سبک های آنی و اجتنابی رابطه معکوس و معناداری دارند
تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
197 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تدوین و اعتباریابی الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان در سال 96-1395 می باشد. این پژوهش به روش آمیخته (اکتشافی) انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی افراد مطلع و خبرگان در حوزه توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه-ای بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن اصل اشباع نظری، تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای استان کرمان بودند، که با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه (سرایی، 1393)، تعداد 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در قسمت کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود، که روایی این پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای 5 مؤلفه 83/0 تا 91/0 به دست آمد. در قسمت کیفی، 5 مؤلفه اصلی و 17 مؤلفه فرعی در توانمندسازیِ مدیران شناسایی شد و درنهایت به عنوان الگوی توانمندسازی مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای ارائه گردید و در ادامه اعتبار الگو با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد قبول قرار گرفت. نتایج نشان می دهد توانمندسازی می تواند به عنوان عاملی مهم و مؤثر در ارزشیابی نیروی انسانی و مدیران کارآمد به عنوان معیاری ارزشمند لحاظ گردد.
نقش تعدیل کنندگی جو یادگیری در تأثیر کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
120 - 100
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش برحسب هدف از نوع کاربردی و براساس شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 22025 دانش آموز دوره ابتدایی دوم نواحی یک و دو آموزش و پرورش همدان در سالتحصیلی96-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 384 نفر(188 دختر و 196 پسر) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شد. ابزار های گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه ی کیفیت زندگی درمدرسه، جو یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی بود. داده های جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی وآزمون های استنباطی کولموگروف_اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه با خودکارآمدی، کیفیت زندگی در مدرسه با جویادگیری و خودکارآمدی با جو یادگیری همبستگی مثبت و معنادار در سطح (01/0≤ p) وجود دارد. همچنین یافته های حاصل از ضرایب تحلیل مسیر حاکی از آن است تاثیرکیفیت زندگی بر خودکارآمدی، جویادگیری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی برجویادگیری مثبت و مستقیم است. بعلاوه، کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی تاثیر غیر مستقیم نیزدارد و جو یادگیری در رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی، نقش تعدیل کنندگی دارد. پیشنهاد شد، مدارس از طریق طراحی تجربیات آموزشی لذت بخش، بازخورد مناسب و حمایت گرانه، علاوه بر تأمین کیفیت زندگی در مدرسه، به تقویت باورهای دانش آموزان از توانایی خود و ایجاد جو یادگیری اثربخش به عنوان مهم ترین شاخص های اثربخشی مدارس بپردازند.
ارائه الگوی مطلوب فرهنگ سازمانی مدارس با رویکرد تبادلات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
108 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه ی الگوی مطلوب فرهنگ سازمانی آموزش وپرورش با رویکرد تبادلات اجتماعی انجام شد. این تحقیق یک راهبرد ترکیبی از نوع متوالی اکتشافی است که به صورت مطالعه موردی در شهر فیروزآباد انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان رسمی آموزش وپرورش با بیش از 15 سال سابقه کار بود که با استفاده از روش نمونه گیری موازی برای بخش های کیفی و کمّی نمونه گیری صورت گرفت. نمونه گیری بخش کیفی به روش گلوله برفی انجام شد و با 9 نفر از معلمان تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مضمون انجام و از یافته های آن، چهار نوع فرهنگ سازمانی کمال گرایی، تعامل گرایی، توسعه گرایی و مأموریت گرایی استخراج گردید. نمونه گیری بخش کمّی به روش تصادفی ساده انجام و 30 نفر از خبرگان آموزش وپرورش انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این بخش، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس ویژگی ها و شاخص های فرهنگ سازمانی مطلوب آموزش وپرورش در بخش کیفی با 48 گویه و مقیاس هفت گانه لیکرت تنظیم گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن انجام شد. نتایج نشان می دهد که از نظر خبرگان، فرهنگ کمال گرایی و مأموریت گرایی در جایگاه بالاتری قرار دارد و از 24 شاخص فرهنگ ها، شاخص منزلت اجتماعی و تخصصی بالاترین میانگین و شاخص خطرپذیری از پایین ترین میانگین برخوردار هستند.
چارچوب مناسب برای سنجش معنویت محیط کار بر اساس آموزه های ایرانی و اسلامی در مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی جهت سنجش معنویت محیط کار در آموزش عالی بود. این پژوهش با اتخاذ رویکرد آمیخته و با بهره گیری از روش اکتشافی متوالی از نوع ابزار سازی، انجام شد. جامعه آماری قسمت کیفی این پژوهش؛اساتید و صاحبنظران به عنوان افراد کلیدی به تعدا 28 نفر در استان فارس بود. و در بخش کمی شامل کلیه اساتید هیات علمی در رشته های علوم انسانی به ویژه رشته های مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی بودند. نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند با رویکرد افراد کلیدی و رسیدن به اشباع نظری بود و در بخش کمی از نوع دردسترس بوده است. به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد.در این راستا تعداد 184 پرسشنامه جمع آوری و از طریق نرم افزار هایSPSS و LISREL مورد تحلیل عامل تاییدی قرارگرفت. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوایی و جرح و تعدیل توسط متخصصین صورت گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ به مقدار 866/0 به دست آمد. سپس برازش مدل مذکور مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در نهایت چهارچوب به دست آمده شامل ابعاد فردی(تعاملات پرهیزگارانه، معناجویی، اخلاق کاری) ، میان فردی(بردباری، عزت نفس، منزلت اجتماعی، تعامل با زیردستان، خدمت رسانی) و فرافردی (اطاعت از مافوق، شایسته سالاری، تعهدشغلی)، می باشد.
الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد فعال در حوزه مدرسه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد فعال در حوزه مدرسه سازی است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است .ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 24نفر از خبرگان بوده است. نخست، داده های کیفی در فرایند اجرای نظریه داده بنیاد، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شد. سپس براساس الگوی تحلیلی حاصل از نظریه داده بنیاد برگرفته از 106 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 57 مفهوم از ادبیات نظری پژوهش، الگوی مفهومی پژوهش براساس 5بُعد کلی شامل 1.مدیدیت ورودی2.مدیریت فرآیند3.مدیریت خروجی4.ممیزی مدیریت و 5.بازخورد از مولفه های 14گانه استخراجی به ترتیب مشتمل بر ورودی های سازمانی، دولتی، شخصی و اقدامات مدیریتی، مشارکتی و حمایتی بعلاوه خروجی های کمی، کیفی، تنوع و پیامدها، بانضمام تحول و تعالی خروجی، تحلیل استراتژیک، توسعه و بهبود مستمر نظام مدیریتی سازمان و بالاخره بازخورد برگرفته از 50 شاخص اصلی طراحی گردید. نتایج نشان داد که مجموعه ویژگی ها و باورهای مدیریت در کنار عوامل سازمانی و اجتماعی بر مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد تاثیر می گذارند. هم چنین پیامدهای کاربست الگوی مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد به 2حوزه فردی و اجتماعی تقسیم شد. عوامل زمینه ای در 2حوزه محیطی و حوزه سیاست گذاری و شرایط مداخله گر نیز در 2حوزه داخلی و حوزه بیرونی بر نحوه مدیریت تاثیر گذار بودند. چنانچه سازمان با تکیه بر عوامل اثرگذار مطروحه در مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد به مدیریت سازمان های آموزشی مردم نهاد بپردازد، به موفقیت بیشتر دست می یابد.
کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی جان دیوئی برای مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصای دیدگاههای جان دیویی و کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی او برای مدیران آموزشی به روش کتابخانه ای – تحلیلی انجام شد. تکنیک مورد استفاده، تحلیل استنتاجی از آثار او و تفاسیر دلالتی از مکتب و دیدگاهش بود. از آنجا، جان دیوئی مشخصا درباره مدیران آموزشی و اداره کنندگان مدارس، سخنی به میان نیاورذه است و جملات انگشت شماری در مورد اداره کنندگان مدارس، گفته است، لذا ابتدا به تبیین مختصات مدرسه مدنظر جان دیوئی براساس دیدگاه های فلسفی او، پرداخته شد که مختصاتی همچون تعلیم و تربیت به مثابه تجربه، تبیین ماهیت رغبت و انضباط در این نوع مدرسه، نوع تفکر، روش اداره مدرسه و توجه به اجتماعی دروس و محتوا استخراج و در مرحله بعدی وظایفی برای مدیران همچون انعطاف پذیری در انتخاب و تحقق اهداف، طراحی فضای فیزیکی مدرسه، ارتباط دادن مدرسه با جامعه و فراهم آوردن محیط بازی و تفکر و کار برشمردیم.
بررسی وضعیت رفتارهای خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
275 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت خودرهبری معلمان مدارس منطقه پنج تهران است. خودرهبری در پژوهش حاضر شامل نه مؤلفه است که عبارتند از: تجسم عملکرد موفق، هدف گذاری شخصی، صحبت کردن با خود، پاداش دادن به خود، ارزیابی باورها و مفروضات، تنبیه خود، مشاهده شخصی، تمرکز بر پاداش های طبیعی و راهنمایی خود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسی وضعیت هر یک از مؤلفه ها در میان جامعه موردپژوهش بود..در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس دوره اول و دوم منطقه پنج تهران(تعداد۱۷۰۹) در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ است. از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان حجم نمونه ۳۴۰ نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. ابزار این پژوهش پرسش نامه تجدیدنظر شده نک و هوتن(۲۰۰۲) بود. برای محاسبه روایی سازه ای پرسش نامه از روایی همگرایی و واگرایی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری SPSS23 و Smart PLS.2 به کار گرفته شد. درنهایت، نتایج نشان داد که کلیه مؤلفه های نه گانه خودرهبری در جامعه مورد پژوهش مورد تائید قرار گرفت. به عبارت دیگر کلیه افراد جامعه مورد پژوهش در ارتباط با مولفه های خودرهبری از وضعیت مناسبی برخوردارند.
چگونگی استفاده از اینترنت به وسیله ی دبیران دبیرستان های شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی چگونگی استفاده ی دبیران شهرستان نوشهر از شبکه ی جهانی اینترنت بود. پژوهش توصیفی و از نوع زمینه یابی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل 195 دبیر شاغل در دبیرستان های شهرستان نوشهر در سال تحصیلی 89-1388 بود که از میان آنان 133 نفر به روش تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت) به عنوان نمونه ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. بمنظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته ی 24 پرسشی در طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و 92/0 بدست آمد. از آزمون تحلیل عاملی بمنظور شناسایی نحوه ی استفاده ی دبیران از اینترنت و از آزمون تی گروههای مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه بمنظور بررسی تفاوت بین گروهها بر حسب جنسیت و مقدار آشنایی دبیران با اینترنت بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان دادند که استفاده از اینترنت به وسیله ی دبیران در شش عامل اصلی نیازمندی ها، علمی و درسی، سرگرمی، خرید، وقت گذرانی و مالی قرار دارد. هم-چنین، چگونگی استفاده از اینترنت تحت تأثیر مقدار آشنایی دبیران با اینترنت می باشد، ولی از جنسیت تأثیر نمی پذیرد.
شناسایی و تحلیل ساختاری پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : اداره نظام های آموزشی در اواخر قرن بیستم دچار تحولی اساسی شد و عواملی مانند پیشرفت های فناوری اطلاعات، اقتصاد دانش بنیان و جهانی شدن باعث شدند که گرایش به الگو ی مطلوب اداره سازمان، شدت بیشتری پیدا کند. حکمرانی خوب یکی از این رهیافت هاست که تصور می شود راه حل مناسبی برای حل مسائل پیچیده سازمان های آموزشی قرن بیست و یکم می باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران با استفاده از رویکرد تحلیل تأثیر متقابل، که از روش های رایج در آینده پژوهی است، بود.
روش شناسی پژوهش : جامعه پژوهش اندیشمندان و خبرگان حوزه تعلیم و تربیت بودند که به شیوه هدفمند و با استفاده از الگوی موارد مطلوب، 21 نفر برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. در این فرایند براساس مطالعات پیشین ملی و بین المللی، پیشران های حکمرانی خوب در قالب 6 حوزه اصلی و 30 عامل استخراج و با استفاده از تکنیک دلفی، به 18عامل به نام پیشران های حکمرانی خوب در آموزش و پرورش تلخیص شدند. براساس لیست خروجی دلفی، ماتریس نهایی اثرات متقابل تشکیل گردید و پس از نمره دهی مجدد مشارکت کنندگان، با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، نحوه چینش پراکندگی متغیرها در نمودار تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، نشان دهنده ناپایداری نظام آموزشی جهت تحقق حکمرانی خوب است. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد اجتماعی کلیدی ترین عامل ایجاد حکمرانی خوب در آموزش و پرورش ایران است. هم چنین براساس نتایج، هشت عامل اعتماد اجتماعی، قوانین شفاف، پایبندی به قواعد دموکراتیک، مدیریت فناوری اطلاعات، مشارکت جمعی، نظارت ذینفعان بر مدارس، نفوذ شبکه های مجازی و اعطای حق انتخاب به ذی نفعان، به نام پیشران های کلیدی حکمرانی خوب در آموزش و پرورش معرفی شدند.
بحث و نتیجه گیری: عوامل هشتگانه در اثرات مستقیم و اثرات غیر مستقیم دارای بیشترین میزان تأثیرگذاری بودند. به عبارتی با ایجاد و استفاده بهینه از این عوامل، می توان امیدوار بود حکمرانی خوب در آموزش و پرورش اجرا و نهادینه شود.
نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.
شناسایی و رتبه بندی شاخص های بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش خراسان رضوی با استفاده از تحلیل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ارتقای بهره وری در آموزش وپرورش نه تنها به توسعه ی اقتصادی - اجتماعی کمک می کند بلکه از راه تربیت نیروی انسانی کارآمد و خلاق می تواند موجب اعتلای کشور گردد. این پژوهش باهدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش استان خراسان رضوی انجام گرفت.
روش شناسی پژوهش : روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی،13 نفر از استادان هیات علمی رشته مدیریت آموزشی با روش نمونه گیری نظری و در قسمت کمی، نیز 13 نفر از استادان شاغل در دانشگاه های خراسان رضوی با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش تحلیل آنتروپی شانون انتخاب شده است.
یافته ها : یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 4 شاخص عمده (فردی، مدیریتی، سازمانی و محیطی) و 20 مقوله به دست آمد و نتایج بخش کمی نشان داد که مقوله مدیریتی با ضریب اهمیت 252/0 بیشترین اهمیت و مقوله محیطی با ضریب اهمیت 248/0 کمترین اهمیت را در میان شاخص ها دارا هستند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که 4 شاخص معرفی شده قابلیت ارزیابی بهره وری مدیران ادارات آموزش وپرورش رادارند و مسوولان می توانند این شاخص ها را مدنظر قرار دهند.