فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
166 - 190
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی پژوهش کلیه ی صاحب نظران حوزه کارآفرینی کشور بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 100 تن بر اساس دامنه ی فعالیت و نظریه پردازی در عرصه های مختلف کارآفرینی به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شده بودند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش یک مقیاس بازسازی شده است. پایایی این مقیاس به کمک روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ و روایی آن با بهره گیری از تحلیل عاملی انجام شد. پنج عامل اصلی به عنوان معرف اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران بازنمایی شدند. همچنین ضریب پایایی همسانی درونی برای هر یک از عوامل و کل پرسشنامه در حد مناسب برآورد شد در بازسازی مقیاس و بومی سازی آن، مؤلفه های اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران مشخص گردید. همچنین بر اساس این مؤلفه ها، پنج عامل اصلی تعیین شد. درنهایت یک مقیاس 55 سؤالی برای پایش اکوسیستم کارآفرینی در مدارس ایران طراحی گردید. هنجاریابی مذکور نشان داد که عامل مدیر متعهد به توسعه کارآفرینی در مدرسه از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین عامل های ساختار سازمانی، تعهد همه گروه های ذینفع مدرسه، فردی سازی برنامه های مدرسه و فرهنگ شبکه ای نیز در شکل دهی اکوسیستم کار آفرینی مدرسه، مؤثرند.
مطالعه تفکر استراتژیک مدیران مدارس و ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش از نوع آمیخته و به روش اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش شناسی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده گردیده است. در بخش کمی روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری در بخش کیفی خبرگان در حوزه مدیریت مدرسه بوده که با روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران مدارس شهرستان سنقر بودند. در این بخش از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده گردید. ابزار در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی مقیاس محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیار مقبولیت و قابلیت تأیید بررسی و در بخش کمی، روایی محتوایی ابزار با نظر اساتید تأیید گردید. روایی سازه طی تحلیل عاملی و پایایی ابزار با بخش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی، روش داده بنیاد و در بخش کمی، تحلیل عاملی اکتشافی بود. یافته های حاصل از تحلیل بخش کیفی منجر به شناسایی هفت مقوله اصلی در رابطه با تفکر استراتژیک مدیران گردید و به صورت مقیاسی 41 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمی ارائه و تحلیل عاملی گردید. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هفت عامل حدود 68 درصد از واریانس گویه های مربوط به مقیاس را تبیین می نمایند.
رابطه میان کمرویی و اضطراب اجتماعی دانشجویان با استفاده از نقش میانجی ترس از شکست و استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش میانجی ترس از شکست و استرس ادراک شده در رابطه میان کمرویی و اضطراب اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد مرند بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد مرند به تعداد 6433 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 165 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های کمرویی چیک و بریگز (1990)، استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، ترس از شکست کانروی (2001) و اضطراب اجتماعی ایلینا (1996) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد راهنما و صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد دانشجویان دارای استرس ادراک شده بالا به دلیل خودارزیابی افراطی از عملکردشان و اینکه تمرکز اصلی آن ها بر جنبه های منفی وقایعی است که برایشان اتفاق می افتد احتمال ابتلا به کمرویی بالایی دارند، این افراد به علت ترس بالا از عدم پذیرش و ترس از موردانتقاد قرار گرفتن از سوی دیگران کمرویی بیشتری را نسبت به افراد با خود انتقادی پایین تجربه می کنند.
Investigate the role of servant leadership and team leadership In team performance mediated by team cohesion and team learning In the teams of secondary school teachers in Kurdistan province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۴, Winter ۲۰۲۲
39 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی نقش رهبری خدمتگزار و رهبری تیمی در عملکرد تیمی با انسجام تیمی و تیمی در تیم معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان مقطع متوسطه استان کردستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و بر اساس فرمول کوکران، نمونه ای از متشکل از 346 معلم شدند. روش تحقیق، مدلسازی معادلات ساختاری. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه لیدن و همکاران (2015) خدمتگزار رهبری. رهبری یک تیم تحقیقاتی بر اساس مدل Morgeson، DeRue & Karam (2010); Podsakoff & MacKenzie Team Cohesion (1994); توضیحات تیمی Bresó، Gracia، Latorre & Peiró (2008) و عملکرد تیمی Puente-Palacios، Martins & Palumbo (2016) استفاده شد. پایایی نامه ها با استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ و پرسشنامه معتبر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و ارزیابی رتبه اول و دوم ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ماتریس همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS.v25 و LISREL.v10 استفاده شد. نشان داد: 1) رهبری خدمتگزار تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر عملکرد تیم، نتایج تیمی و انسجام تیمی و از طریق انسجام تیمی و تیم عملکرد بر عملکرد تیمی در تیم های معلم غیرمستقیم مثبت و معنادار داشت. 2) رهبری تیم تاثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر عملکرد تیم داشت.
رابطه سلامت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی کارکنان در دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. روش پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی هست. جامعه آماری آن شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی در سال 1396 به تعداد 600 نفر بود. حجم نمونه پژوهش مطابق با جدول مورگان 264 نفر برآوردگردید که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی رفتارشهروندی سازمانی (پودساکف و همکاران،1997)، پرسش نامه سلامت سازمانی هوی و تارتر(1997) و همچنین پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت کندال و هیولین(1969) استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t تک گروهی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان داد وضعیت هر سه متغیر سلامت سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و رضایت شغلی در حد بالاتر از میانگین بوده، و بین سلامت سازمانی و ابعاد آن با رضایت شغلی و رفتارشهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین رفتارشهروندی سازمانی و ابعاد آن (وظیفه شناسی، احترام و تکریم، نوع دوستی، مردانگی، و فضیلت شهروندی) با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه علامه طباطبائی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ارائه مدل ارزشیابی مدرسین نظام آموزش الکترونیکی با استفاده از سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه به تحول قابل ملاحظه نظام های یادگیری در سال های اخیر و شرایط حاکم بر زندگی بشر به واسطه همه گیری ویروس کوید 19، اهمیت آموزش مجازی در سیستم مدیریت یادگیری غیر قابل انکار است. این مساله نقش مدرسان در سیستم های آموزشی را برجسته تر از هر زمان دیگری کرده است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر، ارائه یک سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS) هوشمند برای ارزیابی عملکرد مدرسان سیستم های آموزش الکترونیک به ویژه در موسسات دانشگاهی است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش از یک رویکرد کمی برای طراحی مدل ارزیابی عملکرد مدرسان در نظام آموزش الکترونیک استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی استان یزد بوده اند بر اساس مشخصات تعریف شده، شامل 29 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد عناصر مورد بررسی، جهت انتخاب عناصر نمونه، برای همه عناصر جامعه آماری پرسشنامه ارسال شد که 17 نفر به سئوالات طرح شده پاسخ دادند. در این پژوهش برای تحلیل عملکرد مدرسان در موسسات آموزشی از یک سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی (ANFIS) استفاده شده است.
یافته ها: سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی (ANFIS) ارایه شده، بر مبنای ۴ عامل اصلی (فرایند یادگیری تدریس، شیوه تدریس، گرایش پژوهشی و قابلیت های فردی) و ۱۶ عامل فرعی در فرایند ارزیابی مدرسان استفاده می کند. این سیستم ANFIS، عملکرد مدرسین را در چهار دسته از پیش تعریف شده، یعنی: مدرس نیازمند آموزش، مدرس با مهارت های خوب، مدرس بسیار خوب و مدرس عالی طبقه بندی می کند.
نتیجه گیری: سیستم طراحی شده ابزار مفیدی در ارزیابی مدرسان و ارائه بازخورد مناسب از نقاط قوت و ضعف آن ها جهت بهبود عملکرد است.
طراحی مدل فرآیندی کیفیت اجرای برنامه تعالی مدیریت مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
161 - 140
حوزههای تخصصی:
در اجرای پژوهش، از رویکرد کیفی به روش نظریه داده بنیاد استفاده گردید. در اجرای پژوهش، از رویکرد کیفی به روش نظریه داده بنیاد استفاده گردید.همچنین 20 نفر از ناظران و مجریان برنامه تعالی با روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تحلیل داده ها، با روش کدگذاری سیستماتیک سه مرحله ای (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت و مقوله ها که اجزای مختلف مدل را تشکیل می دادند، در شش طبقه دسته بندی شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد مقوله؛ کیفیت اجرای برنامه تعالی متأثّر از عوامل علّی نظیر؛ وضعیت منابع مالی و انسانی مدارس و میزان اهتمام متولیان امر در برنامه ریزی و اجرای برنامه تعالی است. همچنین می-توان با تدبیر راهبردهای مطلوب نظیر؛ آموزش نیروی انسانی، سلامت سازمانی و سودمندی معلمان اجرای برنامه را تسهیل نمود که این عوامل خود از شرایط زمینه ای مانند؛ فرهنگ سازمانی، نقش اولیاء و عوامل محیطی و شرایط مداخله گر نظیر؛ سبک مدیریت و رهبری و ویژگی های مدیر تأثیر می پذیرند، و در نهایت اجرای برنامه تعالی به پیامدهایی مانند؛ برنامه محوری، خود ارزیابی، مدرسه محوری و کیفیت جامع در مدرسه منجر می شود.
بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی در بین دبیران
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
127 - 156
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی در میان دبیران دوره دوم متوسطه شهرستان مشگین شهر انجام شد. این تحقیق در زمره ی تحقیقات همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دبیران دوره دوم متوسطه شهرستان مشگین شهر که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تدریس اند تشکیل می دهد. مطابق با جدول مورگان 225 نفر از آنان به صورت تصادفی طبقه ای (122 نفر مرد– 103 نفر زن) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش حاضر از پرسش نامه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در آمار توصیفی تحقیق به بررسی متغیرهای تحقیق از قبیل میانگین، انحراف معیار، واریانس و متغیرهای جمعیت شناختی از قبیل جنسیت، سن، وضعیت تحصیلات و سابقه خدمت پرداخته شد. پس از آن در آمار استنباطی، به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های اخلاق حرفه ای و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. در پایان پیشنهادهایی برای کارهای آتی ارائه گردیده است.
ارائه چارچوبی برای پاسخگویی به محیط در برنامه درسی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین چارچوب مفهومی برنامه درسی پاسخگو به محیط در آموزش عالی، با استفاده از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران مجرّب و مرتبط با موضوع به روش تحقیق مطالعه موردی کیفی پرداخته است. مشارکت کنندگان این پژوهش کیفی شامل یازده نفر از متخصصان و صاحب نظران برنامه ریزی درسی می باشد. که انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش انتخاب صاحب نظران کلیدی و استفاده از معیار اشباع نظری و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گردید. اطلاعات حاصل با استفاده از روش تحلیل مضمون و تشکیل شبکه مضامین تحلیل گردید و بر آن مبنا به احصای مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه ای مربوط به چارچوب پاسخگویی برنامه درسی در آموزش عالی پرداخته شده که اعتبار یافته ها با استفاده از مجموعه ای از روش های اعتبارپذیری، اتکاپذیری ، تأییدپذیری و انتقال پذیری، روش همسو سازی و کنترل تأیید و تأمین گردید. در نتیجه این پژوهش یک چارچوب پاسخگویی به محیط در برنامه درسی آموزش عالی مشتمل بر 18 عنصر برنامه درسی با 111 مؤلفه و ویژگی مربوطه تدوین گردید. عناصر مذکور عبارتند از: منطق برنامه درسی، منابع تعیین و تدوین اهداف، نیازسن جی، راهبرد اولویت بندی، مفهوم آموزش، مفهوم یادگیری، نقش مربّی، نقش متربّی، محیط های یادگیری، مکان آموزش و یادگیری، زمان آموزش و یادگیری، محتوا و منابع آموزش و یادگیری، ارزشیابی آموزش و یادگیری، اعتبار بخشی برنامه درسی، نظام برنامه ریزی درسی، مدیریت و نظارت بر اجرای برنامه درسی، اقتضاء اندیشی و اولویت بندی، آسیب شناسی موانع اجرای برنامه درسی، ارزشیابی برنامه و اصلاح، بازنگری و تغییر برنامه درسی.
اندازه اثر داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اندازهٔ اثر داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی بود. روش مطالعه شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی در منطقه 1 و 2 شهر تهران بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان 297 دانش آموز تعیین شد که 148 نفر در گروه آزمایش و 149 نفر در گروه کنترل گنجانده شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. پس از اجرای پیش آزمون، الگوی مدیریت آموزش بر اساس داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی در درس علوم برای گروه آزمایش و روش تدریس سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد و در پایان پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد. نتایج آزمون t زوجی نشان داد داربست عقلی مدیریت آموزش در کاربرد تکنولوژی های نوین آموزشی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علومِ دانش آموزان دختر پایهٔ پنجم ابتدایی مؤثر است (01/0 < p). نتیجه این مطالعه نشان داد می توان از این الگوی تدریس در افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی در درس علوم استفاده کرد.
طراحی چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی چارچوب اخلاق سازمانی در پارادایم اسلامی تولید علم بود.
روش شناسی: این پژوهش از نوع توسعه ای با طرح کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه ابزاری شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیم ساخت مند انجام شد. جامعه این پژوهش شامل همه متون و اسناد و هم چنین صاحب نظران حوزه اخلاق سازمانی است. نمونه مورد نظر، به صورت هدفمند از میان منابع در دسترس و هم چنین از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعه اسنادی و مصاحبه نیم ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی (با تکنیک اشباع نظری) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش همسوسازی استفاده شد و سرانجام چارچوب مورد نظر در 3 بعد بینشی، نگرشی و کنشی و مشتمل بر 53 مولفه طراحی گردید.
طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان بر اساس سبک زندگی ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی برای ارتقای برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان براساس سبک زندگی ایرانی اسلامی است. روش شناسی پژوهش : پژوهش از نوع کیفی با روش تحلیل مضمون است. برای طراحی مدل از روش داده بنیاد بر اساس رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان و شامل همه ی اعضای هیأت علمی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از مصاحبه عمیق به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد که برای دستیابی به هدف پژوهش خبرگان به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت لذا تعداد 14 نفر در مصاحبه شرکت نمودند. از مصاحبه های صورت گرفته متون متناسب با موضوع پژوهش استخراج شدند و به صورت کدگذاری باز مورد کدگذاری قرار گرفتند سپس مفاهیم به صورت محوری کدگذاری گردید در ادامه با کدگذاری گزینشی الگوی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان طراحی شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که سبک زندگی اسلامی ایرانی شامل ابعاد اخلاقی- اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و خانوادگی می باشد. همچنین بررسی مدل نشان داد که «مدیریت مشارکتی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان، کنترل و نظارت و ارزیابی برنامه ها و فعالیت های انجمن اولیا و مربیان» به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی و از طریق راهبردها محقق می شود و منجر به تحقق پیامدهای "مشارکت اولیای دانش آموزان، ارتقای فعالیت های آموزش و پرورش و گسترش ارتباط دو کانون خانه و مدرسه" می گردد. بحث و نتیجه گیری: نتایج بیانگر اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان و استقرار نظام توانمندساز راهبرد ها و تعاملات رفتارها و فعالیتهای هدف داری هستند که در پاسخ به مقوله محوری و تحت تاثیر شرایط مداخله گر، اتخاذ می شوند. این راهبردها عبارتند از: اتخاذ سیاست های انجمن اولیا و مربیان، برقراری عدالت در آموزش و استقرار نظام توانمندسازی.
ارائه ی الگوی مناسب مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری هنرجویان هنرستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
22 - 1
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر به روش ترکیبی و از نوع طرح های تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه ی آماری این پژوهش در بخش کیفی خبرگان و در بخش کمّی، شامل کلیه مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان های استان تهران که در سال تحصیلی 98-97 جمعاً 105 نفر می باشند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس پنج گزینه ای استفاده شد که حاوی 153 گویه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای اصلی مدل مدیریت دانش به منظور بهبود کیفیت یادگیری شامل مدیریت و سرمایه انسانی، فرهنگ و ساختار، فرایندهای مدیریت دانش و آموزش و یادگیری بوده و متغیرهای فرعی شامل مربیگری و رهبری دانش، نوآوری دانش، مدیریت سرمایه فکری، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده، اندازه گیری، ارزیابی و مهندسی مجدد، آموزش، تحصیلات و سواد اطلاعاتی کارکنان، نظام انگیزشی، پاداش و سیستم ارتقای کارکنان، اعتماد، حمایت، تعهد و درک و آگاهی کارکنان و مدیران ارشد و مواردی از این دست است.
بررسی نقش انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی در وضعیت عملکرد مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
178 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین رابطه انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی با وضعیت عملکرد مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی وجامعه آماری این پژوهش همه مدیران مدارس شهرستان گیلانغرب بودند(135=N)، که در نهایت 100 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه دوره تحصیلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه های استاندارد تک مولفه ای 20 سوالی انعطاف پذیری گاردنر(1999)، پرسشنامه عملکرد سازمانی 42 سوالی هرسی و گلداسمیت (۲۰۰۳) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی 20سوالی محقق ساخته که پایایی هریک از آن ها با آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب 88/0، 93/0 و90/0و در حد مطلوب گزارش شده است. همچنین روایی همگرا و روایی واگرای پرسش نامه از طریق نرم افزار اسمارت پی. ال. اس مورد تأیید قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده از این پرسشنامه ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد متغیرهای برون زای انعطاف پذیری سازمانی و سواد سازمانی می توانند تغییرات متغیر عملکرد مدیران را پیش بینی کنند، همچنین سایر نتایج نشان داد که مؤلفه احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات بر عملکرد مدیران تأثیر مثبت ومعناداری دارد به عبارتی هراندازه مؤلفه های ( احساس نیاز به اطلاعات و کاربرد صحیح و مؤثر اطلاعات) افزایش یابد میزان عملکرد مدیران نیز افزایش می یابد.
درک مدیران مدارس از ماهیت و کارکرد تخصصی و حرفه ای خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
19 - 39
حوزههای تخصصی:
در یک دهه گذشته، حرفه گرایی رهبری مدرسه، دستورکار اصلی سیاست گذاری آموزشی شده و توجه به کیفیت مدیران و رهبران مدارس در صدر موضوعات نظام آموزشی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف این پژوهش، شناسایی و درک وظایف و فعالیت های مدیران مدارس برای دستیابی به نظام آموزشی اثربخش بود. لذا، برای درک آنچه مدیران مدارس انجام می دهند، این پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، مدیران مدارس شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مشاهده، مصاحبه و مطالعه اسناد مربوطه بود. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد شرایط انتصاب مدیران مدارس، اهمیت و پیچیدگی مدارس را به عنوان واحد تحلیل منعکس نمی کند و شرح وظیفه، مدیران مدارس را ناظر فعالیت های اعضای مدرسه نه کارگزار تعریف می کند. لذا، ضروری است برای دستیابی به نظام آموزشی اثربخش، مدیر مدرسه، شرایط انتخاب و شرح وظیفه مدیران مدارس بازتعریف شود. همچنین، دوره های مهارت آموزی مدیریت و رهبری برای مدیران مدارس طراحی و برگزار شود. کلمات کلیدی: آئین نامه انتصاب مدیران مدارس، شرح وظیفه مدیر مدرسه، حرفه گرایی، آموزش مدیریت، مهارت آموزی رهبری
مفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بازمفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی بود. در این مطالعه از روش تحلیل مفهوم با تاکید بر درک و تفسیر استفاده شد. بر این اساس ابتدا با شیوه ای تحلیلی به بررسی و نقد مفاهیم موجود پرداخته و در نهایت مفهوم مورد نظر ارایه شد. نویسنده معتقد است که آنچه که ما به عنوان رویکرد ها و نظام های آموزشی موفق مدنظر داریم، با همان جزییات و خصوصیات و در آن بستر فرهنگی موفق بوده است. بنابراین اگر بخواهیم برخی از ویژگی-های آنان را متناسب با فرهنگ و فلسفه حاکم بر جامعه، فیلتر کنیم و از صافی عبور دهیم، خروجی آن دیگر نمی تواند تناسبی با آن رویکرد اولیه داشته باشد. مفهوم پردازی مدنظر نویسنده به این صورت است که باید با مطالعه نظام های آموزشی و رویکردهای تربیتی موفق، رویکرد و نظام آموزشی جدید، متناسب با بستر مورد نظر و برخاسته از دانش وطنی که ساخته و پرداخته اندیشمندان داخلی است، ایجاد کنیم. درواقع این نگاه نسبت به تفکر جهان-بومی گرایی، به دنبال آن است تا نظام های آموزشی برتر و روند جهانی سازی را مطالعه و دنبال نماید و از دانش منعکس در آن ها بهره مند شده و متناسب با فرهنگ جامعه و امکانات موجود، رویکرد نوینی را اتخاذ و ایجاد نماید که هم در مسیر روند جهانی قرار گیرد و هم متناسب با شرایط بومی و حفظ ارزش های فرهنگی باشد.
ارائه مدل کاربردی مدیریت دانش با هدف بهسازی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی مناطق نفت خیزجنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل وتحلیل کاربرد مدیریت دانش در بهسازی کارکنان انجام شد. پژوهش از نوع کیفی و با روش آمیخته اکتشافی تحلیلی بود. جامعه آماری دو گروه استادان رشته نفت در دانشگاه آزاد دارای رشته نفت در خوزستان به تعداد 30 نفر عضوهیات علمی تمام وقت و مدعو و مدیران ارشد و میانی مناطق نفتخیز جنوب به تعداد 100 نفر بود. نمونه آماری مدیران با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و استادان با روش نمونهگیری تصادفی ساده به تعداد20 نفر از هر دوگروه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس تکنیک دلفی انتخاب شد.جمعآوری دادهها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه تشریحی محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان و بررسی نتایج پایلوت، تایید شد. فرضیههای پژوهش براساس مولفههای اصلی و عوامل زیرساخت مدیریت دانش، مقایسه شرکتهای مناطق نفتخیزجنوب با چند شرکت برند نفتی، چگونگی بازگشت مجدد دانش فنی کارکنان، ارزیابی مدل سه بعدی محقق ساخته مدیریت دانش تنظیم شد. با استفاده از تکنیک دلفی به شکل کتبی و سپس مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته در 3 راند جداگانه نظر افراد بررسی شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی دادهها،طبقهبندی، کدگذاری،بررسی، نمرهگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد چرخه دانش کارکنان در سطوح مختلف ضعیف و دانش فنی به شکل سنتی منتقل و اغلب همراه کارکنان بازنشسته از سیستم خارج می شود. مدیران درک کاملی از تاثیر و مزایای کاربرد مدیریت دانش در بهبود سازمانی و بهسازی کارکنان ندارند. در پایان هرم رهبری دانش و مدل سه بعدی مدیریت دانش که هر دو محققساخته بودند، پیشنهاد داده شد.
بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس شهرستان لامرد بودند که با روش سرشماری 171 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودراهبری شیخ نظامی و مقیاس مدیریت دانش فردی باقری بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل گویه و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که برای خودراهبری 85/0 و برای مدیریت دانش فردی 92/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Lisrel تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خودراهبری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس تأثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد خودراهبری شامل خودپرورشی، مدیریت زمان، مهارتهای ارتباطی، مدیریت اسناد، برنامه ریزی رشد حرفه ای و توجه به حفظ سلامت جسمانی و روانی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد دارد. تأثیر همزمان متغیرها در مدل نهایی با استفاده از رگرسیون چندگانه و آزمون تحلیل مسیر نشان داد که کلیه ابعاد خودراهبری پیش بینی کننده مثبت و معناداری برای مدیریت دانش فردی مدیران مدارس شهرستان لامرد می باشد.
نقش میانجیگری اشتیاق تحصیلی در رابطه علّی سبک های دلبستگی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از مشکلات شایع در بین دانشجویان، پایین بودن سطح انگیزه و افزایش فرسودگی تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی سبک های دلبستگی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود. روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، همه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 96-1395 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان بود. نمونه شامل 403 نفر، از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: 1. مقیاس ابعاد دلبستگی کولینز (1996). در نسخه اصلی، ضریب آلفای کرونباخ برای دلبستگی ایمن 81/0، دلبستگی اجتنابی 78/0 و دلبستگی اضطرابی 85/0 گزارش شدند. روایی این مقیاس مطلوب بود و ضریب پایایی کل پرسشنامه 60/0 محاسبه شد. 2. مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش (2002). در تحقیق حاضر ضریب پایایی کل 85/0 و ضریب پایایی برای خرده مقیاس های فرسودگی تحصیلی (خستگی، بی علاقه بودن و خودکارآمدی پایین) به ترتیب 85/0، 80/0، و 75/0 به دست آمد. 3. مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفلد و پاریس(2004). طراحان مقیاس، ضریب پایایی این مقیاس را 86/0 گزارش کردند. در پژوهش حاضر ضریب پایایی کل پرسشنامه 83/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها، شاخص های برازش و ضرایب مسیر استخراج شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، همه خرده مقیاس های پژوهش دارای بارهای عاملی معناداری هستند. سبک ایمن با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی، همبستگی منفی و معنا داری داشت. سبک اضطرابی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه معنا داری نداشت، و سبک اجتنابی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی، رابطه مثبت و معنا دار داشت. نتیجه گیری: سبک های ایمن و اجتنابی در تبیین و پیش بینی فرسودگی تحصیلی نقش دارند. این سبک ها از یک سو تحت تأثیر اشتیاق تحصیلی قرار دارند و از سوی دیگر می توانند اثرات معناداری بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان داشته باشند.