فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
99 - 82
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف تدوین مدل ﺳﺎﺧﺘﺎری عملکرد آموزشی معلمان بر اساس رفتار شهروند سازمانی و میانجی گری اشتیاق شغلی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه جمع آوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل معلمان استان کردستان در سال تحصیلی 98-1397 بود که مشتمل بر 11040نفر بود. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 358 نفر بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عملکرد آموزشی زرانی، رفتار شهروندی سازمانی پادساکف و اشتیاق شغلی سالوانا و همکاران استفاده شد. با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و LISREL از تحلیل مدل معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که رفتار شهروند سازمانی بر عملکرد آموزشی معلمان اثر مستقیم دارد؛ اشتیاق شغلی بر عملکرد آموزشی اثر مستقیم دارد. رفتار شهروند سازمانی اثر غیرمستقیم (از طریق اشتیاق شغلی) بر عملکرد آموزشی معلمان دارد. بنابراین، رفتار شهروند سازمانی و نقش میانجی گری اشتیاق شغلی معلمان نقش سازنده و موثری در افزایش کیفیت عملکرد آموزشی معلمان دارد. از این رو، توجه به ابعاد رفتار شهروند سازمانی و اشتیاق شغلی معلمان برای کیفیت عملکرد آموزشی آنان ضروری است. کیفیت کلید واژگان: عملکرد آموزشی، رفتارشهروند سازمانی، اشتیاق شغلی، معلمان.
تاثیر رهبری کوانتومی برتعهد به تغییر از طریق کیفیت ارتباطات درک شده از تغییر وآمادگی برای تغییر
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر رهبری کوانتومی برتعهد به تغییر از طریق کیفیت ارتباطات درک شده از تغییر وآمادگی برای تغییر بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شاغل دردانشگاه آزاد اسلامی واحداصفهان به تعداد1000تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 287 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد رهبری کوانتومی شلتون(2003) و پرسش نامه استاندارد تعهد به تغییر فدور و همکاران(2009) و پرسش نامه استاندارد ارتباطات درک شده از تغییر ارائه شده توسط میلر و مانگ(1985) و پرسش نامه استاندارد آمادگی بر تغییر ارائه شده توسط هولت و همکاران(2007) بودند روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگرپایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب پرسشنامه رهبری کوانتومی (93/0) و پرسش نامه تعهد به تغییر(81/0) و پرسش نامه ارتباطات درک شده از تغییر(85/0) و پرسش نامه آمادگی بر تغییر(92/0) برآورد شد . تجزیه و تحلیل داده ها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که رهبری کوانتومی از طریق آمادگی برای تغییر بر تعهد به تغییر تاثیر مثبت و معناداری دارد که ضریب این تاثیر 39/0 می باشد ولی از طریق کیفیت رابطه بر تعهد به تغییر تاثیر معناداری ندارد همچنین تاثیر مستقیم بر تعهد به تغییر نیز معنادار نمی باشد.
تبیین علی ظرفیت خط مشی های نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر هم افزایی نهادهای سیاست پژوهی
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
125 - 148
حوزههای تخصصی:
سیاستهای آموزش عالی ایران در سالهای اخیر فاقد خصیصههایی همچون سنت نظری قابل دفاع، نکویی برازش، سازگاری خلاق با تحولات محیط جهانی و بینالمللی، ظرفیت پیشبینی رفتار کنشگران، پیوستگی، یکپارچگی، قابلیت اجرایی، کارآمدی، اثربخشی، عناصر اخلاقی، توانایی حل رضایتبخش تعارضها، تولید توافق، کیفیت و تأثیر مطلوب اجتماعی بوده و این وضعیت در عموم موارد موجب کاهش ظرفیت خطمشیگذاری در این عرصه شده است. از سویی دیگر سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی متمرکز بر ارائه راهکارهای سیاستی، میتواند نقشی بیبدیل در جهت بهینهسازی و ارتقا ظرفیت سیاستهای مصوب آموزش عالی ایران داشته باشد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین علی ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران مبتنی بر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، توسعهای و کاربردی محسوب میشود. ازلحاظ مبنای دادهها، چارچوب فلسفی و پارادایم آن، دارای طرح تحقیق آمیخته است. در مرحله کیفی، ابتدا با انجام مصاحبههای نیمهساختارمند با 15 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش عالی ایران و کاربست رویکرد تحلیل مضمون، لیستی از عوامل ارتباطی و تعاملی مؤثر بر کارآمدی و همافزایی فرایند سیاستپژوهی در نظام آموزش عالی ایران، توسعه یافت. با توجه بهمرور پیشینه و مبانی نظری پژوهش، ظرفیت خطمشی بهعنوان سیاست بهینه از منظر عقلانیت در نظر گرفته شد. یافتههای بخش کمی نشاندهنده تبیین حدود 40 درصد از تغییرات واریانس متغیر ظرفیت خطمشیهای نظام آموزش عالی ایران توسط متغیر همافزایی نهادهای سیاستپژوهی بود.
شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
66 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس شهرستان کرمانشاه بود. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان صاحب نظر شهرستان کرمانشاه که در آموزش کارآفرینی تخصص دارند، می باشد. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از معلمانی که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش بودند انجام گرفت. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی سؤالات مصاحبه از نظر معلمان صاحب نظر و متخصصان کارآفرینی و جهت حصول اطمینان از پایایی داده های پژوهش نیز از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون این که در داده ها تغییراتی ایجاد شود، استفاده گردید. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش ، روش اشتراوس و کوربین است. براساس نتایج مصاحبه ها، 19 مفهوم در قالب 63 مضمون بدست آمده است. یافته های بدست آمده نشان داد که، نبود علاقه و انگیزه ی کافی به تحصیل، ضعیف بودن بنیه ی علمی هنرجویان شاخه ی کاردانش، ارتباط کم علم و صنعت در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، وضعیت فیزیکی نامناسب هنرستان ها، به کارگیری مدرسان غیر متخصص در آموزش کارآفرینی، به کارگیری روش های یاددهی- یادگیری نامناسب، اختصاص بودجه ی کم به شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، پایین بودن کمیت و کیفیت تجهیزات و امکانات آموزشی از عمده مشکلات و موانع توسعه ی دانش و مهارت های کارآفرینی می باشد.
توسعه و اعتباریابی چارچوبی برای شناسایی چالش های توسعه دانشگاه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی توسعه و اعتباریابی چارچوبی بومی برای توسعه دانشگاه اسلامی بوده است. روش پژوهش، ترکیبی و از نوع اکتشافی وشامل دو بخش کیفی و کمی بوده است. در بخش کیفی و برای تدوین چارچوب مفهومی توسعه دانشگاه اسلامی، از روش مطالعه موردی و از تکنیک همسوسازی داده ها استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش شامل مشارکت کنندگان بالقوه (مدیران و اعضای هیات علمی خبره و صاحب نظر، با تجربه و با گرایش عقیدتی/ ذهنی در رابطه با موضوع اسلامی شدن دانشگاه) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار(تخصص و توسعه) و با در نظر گرفتن بحث اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی در حوزه موضوع پژوهش(20 نفر) بودند. در مرحله کمی جامعه ی آماری پژوهش، شامل کلیه ی مدیران (173 نفر) و اعضای هیات علمی (2021 نفر ) دانشگاه های استان فارس بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای به انتخاب نمونه پرداخته شد. نمونه با استفاده از فرمول کوکران شامل تعداد 118 نفر از مدیران و 325 نفر از اعضای هیات علمی بودند. در این بخش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در این پژوهش چارچوبی مشتمل بر سه بعد نهادی، اجرایی و فنی و 16مؤلفه ی به شرح ذیل تدوین گردید: سطح نهادی شامل مؤلفه های(تفکر سیستمی، نگرش راهبردی و رویکرد توسعه ای، مفهومی، ساختاری و عملکردی، رهبری راهبردی) ؛ سطح اجرایی شامل مؤلفه های (جهت گیری، رویکردهای اصلی، اقدامات توسعه ای و تاکیدات ویژه ) و سطح فنی شامل مؤلفه های ( تشخیص- جهت گیری، طرح ریزی، اقدام، ارزشیابی و یادگیری) می باشد. در مرحله کمی، روایی و پایایی چارچوب توسعه یافته، بررسی و تایید شد. نتایج حاکی از آن است که این چارچوب می تواند زمینه را برای شناسایی و تعیین چالش های توسعه دانشگاه اسلامی فراهم آورده و به تولید دانش بومی کمک کند.
شناسایی الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی دانشگاه آزاد و بررسی ویژگی های روانسنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی دانشگاه آزاد تهران به روش کیفی از نوع نظریه مبنایی صورت گرفته است. پژوهشگر با استفاده از یک طرح کیفی به شناسایی مولفه های سازنده الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی پرداخته که ضمن مرور ادبیات و مطالعه تجارب جهانی دراین خصوص، به شناسایی عناصر الگو پرداخته شد. روش شناسی پژوهش : این امر به منظور کشف عناصر بومی درخصوص دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی است. در ادامه الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی بر اساس نظرات به دست آمده از متخصصان طراحی شده است. جامعه آماری شامل همه ی متون کتابخانه ای و صاحب نظران و خبرگان موضوع دانشگاه های نسل چهارم کارآفرینی که به روش گلوله برفی و قانون اشباع نظری، 18نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم مصاحبه نیمه سازمان یافته بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها از کدگذاری نظری استفاده شده است. یافته ها : حاضر نشان می دهد که الگوی بومی دانشگاه نسل چهارم کارآفرینی توسعه، ارزش گذاری نوین، تدوین چشم انداز مشترک و تقویت تفکر استراتژیک، یادگیری در عمل، یادگیری حل مساله، انطباق توانایی دانش آموختگان بانیاز بازار کار، حمایت ازکار تیمی، روحیه پژوهش محوری، توانمندی بین دانش نظری و کاربرد تاکید شد. بحث و نتیجه گیری: دانشگاه های نسل چهارم، دانشگاه هایی با ماموریت آموزشی، پژوهشی، کارآفرینی و مبتنی بر فناوری نرم هستند.
Investigating the Role of Schools Principals’ Entrepreneurial Attitude on Their Job Performance (Case study: Schools of Damavand County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۴, Winter ۲۰۲۲
92 - 80
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش نگرش کارآفرینانه در عملکرد شغلی مدارس شهرستان دماوند انجام شد. روش تحقیق کاربردی و توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و معاونان مدارس (دولتی) شهرستان دماوند در سال تحصیلی 97-97 تشکیل می دهند که معادل 218 نفر می باشد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران حدود 139 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابزار استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و تحلیل قرار گرفت. برای ارزیابی روایی پرسشنامه تحقیق از روایی سازه و برای تحلیل پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نگرش کارآفرینانه و عملکرد شغلی مدیران مدارس رابطه معناداری وجود دارد و بین چهار بعد از نگرش و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین وضعیت فعلی نگرش کارآفرینانه و عملکردی مدیران شهرستان دماوند مطلوب است. نتایج به دست آمده از هدف اولیه پژوهش نشان داد که بین نگرش کارآفرینانه و عملکرد حرفه ای مدیران شهرستان دماوند رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این بدان معناست که هر چه نگرش کارآفرینانه مدیران مدارس بالاتر باشد، عملکرد حرفه ای آنها نیز بالاتر خواهد بود. همچنین تحلیل رگرسیون پژوهش نشان داد که از بین چهار بعد از نگرش کارآفرینانه، بعد از نفس قوی ترین بود. و بعد از موفقیت مداری ضعیف ترین پیش بینی کننده عملکرد شغلی در بین مدیران و معاونان مدارس (دولتی) شهرستان دماوند بود. در نهایت می توان گفت که با طراحی دوره های آموزشی مناسب در زمینه مسائل کارآفرینی و نگرش کارآفرینانه می توان عملکرد حرفه ای به ویژه موفقیت مدیران را ارتقا داد.
تدوین و اعتباریابی الگوی مدیریت استعداد در مدارس سما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
394 - 314
حوزههای تخصصی:
روش این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه ی پژوهش در بخش کیفی ۲۶ و در بخش کمی ۱۹۰ نفر از مدیران سازمان مدارس و مدیران مدارس کل کشور در سال ۹۷- ۹۶ بودند که در بخش کیفی با روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای و در بخش کمی با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ محاسبه که مقدار آن ٪۸۷ به دست آمد. در ادامه، با استفاده از تکنیک های، مدل سازی معادلات ساختاریافته و تحلیل عاملی تاییدی الگوی طراحی شده، مورد تأیید و اعتبار آن مورد سنجش قرار گرفت. الگوی مدیریت استعداد در قالب ۶ مولفه و ۱۶ متغیر اندازه پذیر ارائه گردید که عبارت از شناسایی پست کلیدی، عوامل شناخت فرد مستعد، عوامل انتخاب فرد مستعد، بکارگماری، توسعه، نگهداشت بودند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دادکه ۶ مولفه شناسایی شده دارای بار عاملی معنی دار و نشان از برارزش مطلوب و مناسب دارند.
رابطه رهبری توزیع شده مدیران و اعتماد سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1393-1394
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی رابطه رهبری توزیع شده مدیران و اعتماد سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر تهران صورت گرفته است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران مدارس دولتی دوره متوسطه(پسرانه و دخترانه) شهر تهران در سال تحصیلی 94 - 1393 می باشد، که تعداد آن ها برابر با 10565 نفر است، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 370 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای می باشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه رهبری توزیع شده ایلمور (2001) و پرسشنامه محقق ساخته اعتماد سازمانی بر مبنای مؤلفه های اعتماد سازمانی الونن و همکاران (2008) استفاده شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه، از روایی محتوا و سازه استفاده شد. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(رهبری توزیع شده «94/0» و اعتماد سازمانی «91/0») ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت رهبری توزیع شده مدیران و اعتماد سازمانی دبیران دوره متوسطه شهر تهران بالاتر از حد متوسط و میانگین فرضی قرار دارد. همچنین بین متغیر رهبری توزیع شده و اعتماد سازمانی دبیران و کلیه مؤلفه های آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(P<0.05). و در نهایت مؤلفه های فرهنگ مدرسه و تجارب رهبری سهم معناداری در پیش بینی متغیر ملاک اعتماد سازمانی دبیران دارند(=0.37 , 0.30β).
A Study and Comparison of the Personal Constructs of Management Among Novice and Veteran School Principals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
163 - 150
حوزههای تخصصی:
Achieving the goals of educational systems and responding correctly to the expectations of students, parents and teachers depend on the existence of efficient and effective educational administrators and their beliefs. Therefore, the attention of education researchers is focused on the understanding of management in educational settings. Since individuals' beliefs cause the creation of personality structures, so the study of managers' personality structures can be helpful in selecting, transferring and relocating educational managers on a scientific basis, recognizing the necessary components of management to establish training courses, predicting future actions of managers and reducing skepticism and uncertainty and identifying the stylistic complexity of managers. On the other hand, structures enable educational administrators to better fulfill their professional mission. Based on the importance of this issue, the main purpose of the study was to identify and compare the personal structures of management among school principals. In the present study, in order to achieve the personal construct of managers, an interpretive approach and a qualitative method of case study were used. Participants included all public school principals in Sanandaj who were employed in 2021 and had more than one year of managerial experience. Therefore, sampling was done in a target based using the criterion method. Also, the number of samples was appropriate for the Repertory Grid Technique which is usually used for the sample with small number, 43 novice and experienced Principal were chosen. Data were collected using semi-structured interviews and a Repertory Grid Matrix. Finally, 575 personal construct were extracted during 43 interviews. Content analysis with the unit of subject was applied for the data analysis. The collected data of the personal construct of administrator were classified in 4 main categories and 13 sub-categories, which included issues as morality, relationship, personal features and intellectual-functional. The results of this study indicates that the highest percentage of personal constructs of novice and experienced managers is in the category of communication and the lowest percentage of personal structures for novice managers is in the category of intellectual-operational and also for experienced managers is in the category of ethics.
تبیین مدیریت مدرسه بر مبنای استعاره علمی یا تجربه شخصی؟ مطالعه ای موردی موفق مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
126 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر روش مطالعه موردی، 12 نفر از مدیران موفق مدارس سمنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند تا مشخص شود که رویکرد مدیریت آن ها در مدرسه چگونه است. انتخاب این افراد بر اساس روش نمونه گیری موارد کرانه ای و بر مبنای اشباع نظری در تفسیر یافته ها بود. به هر ترتیب، داده هایی کمی و کیفی گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه سازمان یافته بود که برای تحلیل داده های آن از دو روش کمی و کیفی استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تبیین سازی و در بخش کمی از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که نه تنها رویکرد مدیران مدارس بر مبنای آموزه های استعاره ی علمی استوار نبود بلکه مدرسه به کارزاری برای تجربه ورزی و آزمایش و خطای مدیران تبدیل شده است. افزون بر آن، این تجربه ورزی چندان ارتباطی به رشته ی تحصیلی مدیران، سابقه ی کاری آن ها، مقطع مدیریت و نوع مدرسه نداشت و تجربه ورزی در هر شرایطی مورد استفاده مدیران بود. یافته ها همچنین نشان داد که این تجربه هایی که مدیران در مدیریتِ مدرسه ی خویش در پیش می گیرند، توسط فرادستان اداری، استانداردسازی نمی شود.
شناسایی ابعاد، مولفه ها و عوامل تاثیرگذار بهسازی منابع انسانی با توجه به رویکرد رهبری تحول گرا در سازمان آموزش و پرورش استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از اجرای این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه ها و عوامل بهسازی منابع انسانی با رویکرد رهبری تحول گرا درسازمان آموزش و پرورش استان تهران بود. روش شناسی: روش پژوهش کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی تشکیل دادند و با توجه به نظر اشتراوس و کوربین(25-10)، پس از مصاحبه با نفر شانزدهم اشباع نظری صورت گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از نظریه داده بنیاد و پس از انجام مصاحبه نیمه ساختار با خبرگان، از طریق کدگذاری های باز شناسایی شده و کدگذاری محوری و انتخابی و با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار MAXQDA صورت پذیرفت. یافته ها: در نهایت در 2 بعد فردی و سازمانی 11 مولفه (به شرح زیر) و 28 شاخص شناسایی شدند: فرهنگ تعهدآفرینی(0403/)، عدالت محوری(0436/)، رهبری اخلاقی تحول گرا(0451/)، مسوولیت پذیری(0432/)، نگرش فردی(0413/) ، ارتباطات فردی(0472/) ، سازگاری شغلی(0521/) ،یادگیری حرفه ای (0419/) ، ارزیابی عملکرد(0462/) ، سیاست های حمایتی(0461/) ، جو اخلاقی (0438/) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دو بعد فردی و سازمانی و 11 مولفه ذکر شده ،عواملی هستند که می توانند در بهسازی منابع انسانی سازمان آموزش و پرورش تهران موثر باشند.
نقش رهبری تحول آفرین در سلامت سازمانی مدارس: آزمون نقش میانجی عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
157 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پایداری روابط میان رهبری تحول آفرین، عدالت سازمانی و سلامت سازمانی در مدارس شهرستان سبزوار بود و براساس هدف از دسته پژوهش های کاربردی محسوب می شود؛ زیرا نتایج پژوهش قابل استفاده برای تمام مدارس و نظام های آموزش و پرورش، به خصوص مدارس شهرستان سبزوار است. با توجه به چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز توصیفی و از نوع همبستگی بود که در آن روابط متغیرها بر اساس هدف پژوهش تحلیل می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهرستان سبزوار بودند که در سال تحصیلی 97-96 به خدمت اشتغال داشتند. این تعداد شامل 4892 نفر است. نمونه مورد مطالعه براساس جدول مورگان 357 نفر تعیین شد که پرسش نامه بین 365 نفر به صورت طبقه ای تصادفی در نیمه دوم سال 1397 توزیع شد. به منظور سنجش روایی سؤالات پرسش نامه، روایی محتوا و روایی سازه مدنظر قرار گرفت، روایی محتوا توسط متخصصان حوزه رفتار و مدیریت آموزشی تأیید شد. به منظور سنجش پایایی، یک نمونه اولیه شامل40 پرسش نامه پیش آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه در بخش آمار استنباطی از آزمون های Tتک نمونه ای، کلموگروف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم به واسطه عدالت سازمانی نقش کلیدی را در توسعه سلامت سازمانی دارد. همچنین عدالت سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی دار بر سلامت سازمانی دارد.
بررسی رابطه تکنیک های حسابداری مدیریت و کسب مزیت رقابتی در سطح مدارس متوسطه دوره دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
322 - 302
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سؤالات پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی معلمان و مدیران مدارس متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 350 نفر است که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 188 نفر در پژوهش به کمک روش تصادفی ساده جهت مشارکت و پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و فریدمن) استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش بین دو متغیر مزیت رقابتی و تکنیک های حسابداری مدیریت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر مستقل قادر به تبیین و تغییر متغیر مستقل به مقدار 8/0 است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، در بخش مزیت رقابتی به ترتیب متغیرهای مسئولیت اجتماعی، مدیریت منابع، استراتژی تمایز و استراتژی رهبری هزینه دارای رتبه های اول تا چهارم و در بخش تکنیک های حسابداری مدیریت به ترتیب متغیرهای مدیریت بر مبنای فعالیت، شاخص های کلیدی عملکرد، مدیریت کیفیت جامع، کارت امتیازی متوازن و بنچ مارک حائز رتبه های اول تا پنجم بودند. درنهایت، برای استفاده هرچه بهتر از تکنیک های حسابداری مدیریت در راستای کسب مزیت رقابتی، بازنگری در ساختار مدیریتی مدارس متوسطه ضروری به نظر می رسد.
نقش مدیران مدارس در توسعه کامیابی شغلی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
336 - 314
حوزههای تخصصی:
پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان وظایف مدیران مدارس در جهت تقویت و توسعه کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن در میان مدارس شهر خرم آباد انجام شد. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد و با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مدیران و معلمان باتجربه، نمونه و مشهور که بنا بر گزارش والدین و مدیران می توان آن ها را کامیاب تلقی کرد، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، 28 نشانگر در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در بخش کمّی پژوهش راهبرد توصیفی از نوع همبستگی به کار گرفته شد و با استفاده از نشانگرهای شناسایی شده، پرسش نامه ای با روایی محتوایی تأیید و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 8/.) تدوین شد و 325 معلم آن را تکمیل کردند. از طریق تحلیل عاملی اکتشافی 28 نشانگر شناسایی شده در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در گام بعد با انجام تحلیل عاملی تأییدی، الگوی اندازه گیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با داده ها نشان داد. در مرحله بعد با توجه به نتایج آزمون (T تک نمونه ای)، ابعاد شش گانه وظایف مدیران مدارس به طور معناداری بالاتر از متوسط ارزیابی شد.
رابطه بین انواع سکوت سازمانی و حافظه سازمانی معلمان در دبیرستان های دخترانه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین انواع سکوت سازمانی و ابعاد حافظه سازمانی بین معلمان زن در دبیرستان های شهر شیراز بود. با رویکردی کمّی یک راهبرد توصیفی-همبستگی به اجرا گذاشته شد. جامعه آماری پژوهش معلمان دبیرستان های دخترانه شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده ابتدا 20 درصد از مدارس و سپس کلیه معلمان این مدارس به تعداد 205 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن از روش تحلیل گویه (ضریب همبستگی سؤال های مقیاس با نمره کل مقیاس) و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. از نرم افزارهای آماری SPSS 21 و LISREL 8.8 و آزمون های تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره جهت تجزیه و تحلیل داده ها بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که سکوت سازمانی غالب معلمان سکوت نوع دوستانه است. همچنین، بین سکوت مطیعانه و دانش شغلی، سکوت تدافعی و دانش شغلی و سکوت نوع دوستانه و دانش صنعتی رابطه مثبت و معنادار و بین سکوت تدافعی و دانش فرهنگی رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. انواع سکوت سازمانی پیش بینی کننده ابعاد حافظه سازمانی بودند.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای جامعه یادگیرنده حرفه ای در مدارس ابتدایی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
102 - 120
حوزههای تخصصی:
رویکرد مورد استفاده در این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهشی شامل: اساتید دانشگاه در رشته مدیریت آموزشی، دانشجویان دکتری یا فارغ التحصیلان دکتری رشته مدیریت آموزشی و مدیران، معاونین آموزشی و معلمان موفق مدارس ابتدایی شهرستان های استان تهران که 26 نفر به عنوان اطلاع رسان از طریق نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شده است. روش تحلیل داده ها: تحلیل محتوای استقرایی با کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بوده است. نتایج نشان دادندکه؛ ابعاد مرتبط با پیشایندهای این رویکرد در مدارس ابتدایی شامل:1-رهبری آموزشی،2-فرهنگ سازمانی، 3-یادگیری مشارکتی و 4-ساختار سازمانی؛ و ابعاد مرتبط با پسایندهای آن شامل:1-بهبود کیفیت عملکرد معلم ها، 2-احساس تعلق به شغل و مدرسه و 3-احساس خشنودی از شغل و مدرسه، می باشند. بررسی یافته ها بیانگر آن است که با فراهم ساختن بستر لازم برای شکل گیری جامعه یادگیرنده حرفه ای بر اساس نشانگرهای شناسایی شده؛ می توان مدارس ابتدایی را به محیط یادگیرنده تبدیل کرد.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
133 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روان شناختی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به خدمت تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای 200 نفر تعیین و انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (۱۹۸۵) و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2006) استفاده گردید که روایی آن ها توسط خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل ویرایش هشتم استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرح واره ناسازگار اولیه و ابعاد آن (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش ازحد و بازداری) با سرمایه های روان شناختی و ابعاد آن رابطه منفی و با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معناداری دارند. سرمایه روان شناختی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد و نهایتاً سرمایه روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی نقش میانجی دارد.
تلفیق فناوری و برنامه ی درسی در دوران پسا کرونایی از واجبات نظام آموزش و پرورش ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش ها و مشکلات ایجاد شده درآموزش های مجازی به دلیل شیوع ویروس کرونا، درپژوهش حاضر ضرورت تلفیق فناوری و برنامه ی درسی مورد مطالعه قرار گرفته است. و با مطالعه مقالات مرتبط در این زمینه سعی شده است تا با ارائه ی پیشنهاد راهکاری برای برون رفت از چالش ها و مشکلات ایجاد شده در موقعیت های مشابه وضعیت کنونی، ارائه گردد.
ارائه مدلی برای ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ارزیابی خط مشی ها از ابزار های خط مشی گذاری مبتنی بر شواهد است که با فراهم کردن شواهد مناسب به اتخاذ خط مشی هایی که بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه رادارد کمک می کند و خط مشی گذاری به صورت آگاهانه تر شکل می گیرد . هدف پژوهش حاضر ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش به لحاظ روش شناسی جزء پژوهش های کیفی از نوع پدیدار شناسی بوده و مطالعه حاضر مصاحبه نیمه ساختار یافته به شیوه پدیدارشناسانه است. مشارکت کننده گان در این پژوهش، هسته های ذی نفع درارزیابی خط مشی های آموزش وپرورش هستند. اشباع اطلاعات در هسته های شش گانه با 32 مصاحبه به دست آمد که وارد مرحله تحلیل شدند.پژوهشگر با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها نمود یافته ها : نتایج نشان داد که ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش با رویکرد حکمرانی شبکه ای در ایران و نوع روابط بین هسته ها (رابطه مستقیم و غیر مستقیم) ونیز نوع مکانیزم ارزیابی ( ارزیابی قبل از اجراء، ارزیابی حین اجراء و ارزیابی پس از اجراء)در این مدل به بهبود خط مشی های آموزش و پرورش منجرگردید بحث و نتیجه گیری: عوامل متعددی در ارزیابی خط مشی های آموزش و پرورش تاُثیر دارند. این عوامل به طور کلی در سه بعد ارزیابی قبل از اجرا ، ارزیابی حین اجرا وارزیابی پس از اجرا، دسته بندی شده اند.