فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The research was conducted with the aim of identifying the drivers and obstacles for the professional development of elementary school principals. The current research is qualitative study. The statistical population was the principals of public elementary schools. Using the purposeful snowball sampling method, 22 school principals from the education districts of Tehran were selected as a sample, and the theoretical saturation of the data was observed in the interview of the 20th person. A semi-structured interview was used as a tool. The data was analyzed by theoretical coding (Open, axial and selective coding) according to the answers provided to the three research questions. In the review of the current situation of the professional development of principals, 5 components were obtained, regarding factors affecting the professional development of Principals, 9 components were obtained, and in the review of obstacles to the professional development of Principals, 3 components were obtained. Based on the results of the research, it was found that the principals of educational institutions are facing issues and problems, which, by solving them, helped the professional development and capabilities of the principals. Finally, professional development indicators were presented in 5 scientific, skill, organizational, personal and cultural-social sectors.
Design And Validation of Brain Compatible E-Learning Environment Model of School Student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the current research was to design and validate an electronic learning environment model based on educational neuroscience (knowledge of the mind, brain and education). The method of this mixed research was an exploratory design. First, various sources were examined and the components of the cognitive educational model were determined using the content analysis method. Then, using the Delphi method and the opinions of the judges, the components were finally approved. The statistical population in the content analysis section consisted of experts in the field of educational neuroscience, written and electronic documents and resources from domestic and foreign databases, and in the Delphi section, experts in the field of educational technology and distance learning. To search for and find all the articles related to e-learning based on neuroscience, a systematic review method was used to identify, review, evaluate and analyze the articles. This systematic review was carried out using the prism method.The selection of samples in both sections was purposeful and in the content analysis section there were 22 specialists and experts for interviews and in the Delphi section there were 15 specialists from different universities and institutions in Iran, the Netherlands and AmericThe analysis of the data obtained from the qualitative interview was also done using the inductive content analysis method and in the Delphi section using descriptive and inferential statistical methods. According to the content analysis, six categories of attention, Generation and communication, Emotion, Spacing learning, Individual-environmental factors and social factors were obtained. Also, 17 sub-components were extracted for the main classes. After analyzing the content and extracting the codes, the components and sub-components were presented in the form of a template. The results of internal validation based on experts' opinion have shown that the provided educational model has high internal validity and has the necessary effectiveness for teaching fifth grade students
تحلیل تجارب مدیران مدارس در به کارگیری سبک های رهبری آموزشی: یک مطالعه کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 154
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با بررسی تجربیات مدیران مدارس در اجرای سبک های رهبری آموزشی، عوامل کلیدی مؤثر بر بهبود عملکرد آموزشی را شناسایی می کند. روش این پژوهش کیفی (تحلیل مضمون) و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۰ مدیر مدارس در مناطق مختلف ارومیه، که به صورت نمونه گیری تصادفی هدفمند و بر اساس حداقل پنج سال سابقه مدیریتی و تجربه در به کارگیری سبک های رهبری آموزشی انتخاب شده اند، پنج مضمون اصلی استخراج شد: ارتباطات مؤثر و دوسویه، مدیریت تغییر و نوآوری، رهبری تحول گرا و انگیزشی، مشارکت و دموکراسی سازمانی، و چالش ها و مقاومت ها. معیار های ورود شامل سابقه مدیریتی، تجربه عملی در رهبری آموزشی و تمایل به همکاری و معیار های خروج شامل عدم تجربه کافی، عدم تمایل به مشارکت یا ارائه پاسخ های سطحی بود. یافته ها نشان داد که رهبری تحول گرا با تعیین اهداف شفاف، راهبرد های انگیزشی و مأموریت مشترک، هماهنگی آموزشی، مشارکت معلمان و والدین، و کیفیت تدریس را ارتقا می دهد. با این حال، موانعی نظیر مقاومت فرهنگی (نگرش های سنتی، آمادگی روانی پایین) و محدودیت های ساختاری (کمبود بودجه، ضعف زیرساخت) اجرای این سبک ها را مختل می کنند. این پژوهش با اعتبارسنجی از طریق بازبینی مشارکت کنندگان، بررسی همتایان و مثلث سازی داده ها تأکید می کند که تلفیق راهکار های نوین رهبری (تصمیم گیری مشارکتی، پذیرش نوآوری، ارزیابی مستمر) با غلبه بر چالش های سیستمی، بهبود پایدار در محیط آموزشی را ممکن می سازد. این مطالعه نقش رهبری انطباق پذیر را در هماهنگی روش های نوین با محدودیت های زمینه ای برای تحول آموزشی برجسته می کند.
خصوصی سازی آموزش در ایران : نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها مطالعه موردی (ارزیابی طرح خرید خدمات آموزشی در مدارس ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی طرح خرید خدمات آموزشی به عنوان یکی از شیوه های خصوصی سازی بر اساس مدل SWOT بود. روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در دو بخش کیفی و کمی به ترتیب شامل کارشناسان آموزش ابتدایی نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان، به تعداد 18 نفر و کلیه معلمان مجری طرح خرید خدمات آموزشی نواحی شش گانه شهر اصفهان، به تعداد 270 نفر بود. تعداد نمونه در بخش کیفی برابر با تعداد جامعه و در بخش کمی 154 نفر بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی شامل مصاحبه و در بخش کمِّی، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی سوالات مصاحبه و پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت تایید گردید. پایایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ با ضریب0.87 تعیین شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین صورت گرفت و برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها نشان داد که بهره مندی از نیروی جوان، صرفه جویی در بودجه، برخورداری نیروها از سطح تحصیلات بالا از نقاط قوت و عدم توجه به رشد و توسعه حرفه ای، فقدان ضوابط جذب نیرو و عدم پرداخت به موقع حقوق از مهم-ترین نقاط ضعف این طرح می باشد. همچنین رشد فرهنگ کارآفرینی، مشارکت بخش خصوصی وکاهش تصدی گری دولت در آموزش و پرورش از جمله فرصت های ایجاد شده و فقدان سیاست گذاری قانونی و نبود آیین نامه شفاف از سوی نهادهای قانون گذار، فقدان امنیت شغلی معلمان مجری طرح از مهم ترین تهدیدهای این طرح می باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه: مورد مطالعه مدیران مدارس استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس متوسطه بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی(کیفی و کمی) و از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 22 خبره مرتبط موضوع در استان خراسان شمالی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. تمام یافته ها کدگذاری شدند و برای اعتبار از دیدگاه مشارکت کنندگان و خبرگان و برای پایایی نیز از ضریب توافق استفاده شد(87/0=CVR). جامعه آماری بخش کمی نیز، مدیران مدارس دوره های تحصیلی مختلف در سال 1399-1398 به تعداد 1957 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 340 نفر به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های کیفی بود. این پرسشنامه شامل 5 بعد اصلی، 14 مولفه و 100 گویه بود که بر اساس مقیاس لیکرت(بر مبنای نمره 1 تا 6) نمره گذاری شد. اعتبار پرسشنامه با نقادی و مشورت اساتید سنجش احصا شد و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ به دست آمد(88/0= α). تحلیل داده ها نشان داد 5 بعد اصلی توسعه حرفه ای شامل(رهبری آموزشی، رهبری استراتژیک، مدیریت ارتباطات، مدیریت سازمان و رهبری اخلاقی) و 14 مولفه(مدیریت بر یادگیری وآموزش، ایجاد محیط مساعد یادگیری، ارزیابی برنامه درسی، ترسیم چشم انداز، بهبود مستمر مدارس، ارتباطات اثربخش، رابطه با ذی نفعان، مدیریت عملیات، مدیریت منابع، هدایت افراد و تیم، اخلاق حرفه ای، اصول و هنجارهای اخلاقی- اسلامی، توسعه حرفه ای خویش و توسعه حرفه ای منابع انسانی) از دیدگاه خبرگان بود. نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار PLS Smart22 نیز نشان داد متغیرهای پژوهش قادر به پیش بینی 69/0 توسعه حرفه ای هستند. نیکویی برازش کلی مدل نیز در حد مطلوب بود(54/0=GOF).
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از لحاظ روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دانشگاهی و متخصصان آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری هدفمند انجام شد که در آن 20 نفر انتخاب شدند. پس از انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد. روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و متخصصان اداری رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته طی سه مرحله دلفی پس از تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ(.899)،(.842)و (947.) در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار (Spss) بررسی و تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق ازطریق ضریب توافق کندال به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : طبق یافته های پژوهش ابعاد سرمایه فکری دارای 3 بعد و مولفه های سرمایه فکری 25 مولفه و ابعاد نو آوری سازمانی 6 بعد و مولفه های نو آوری سازمانی 19 مولفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: در پایان پژوهش مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد نوآوری سازمانی متناسب با نظر خبرگان تدوین شد.
دوره های فرگشتی در نظریه و عمل رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
مدیریت و رهبری آموزشی به عنوان یک حوزه مطالعاتی دارای تاریخچه غنی از بحث های معرفتی و دوره های فرگشتی است. منظور از دوره های فرگشتی، پدیدآیی گفتمان های متنوع و متفاوت در این حوزه مطالعاتی، با رویکردهای جانشینی و یا زیست هم زمان این گفتمان ها است. این مقاله با رویکرد یک "پژوهش نظری"، صورتبندی شده است، تا درباره این پرسش بحث شود که چه روایتی از روندهای جهانی در رهبری آموزشی می توان ارائه کرد؟ پژوهش نظری، با استفاده از ایده های فلسفی و ساختارهای نظری انتزاعی، یک موضوع را مورد بررسی و بحث قرار می دهد. هسته محوری این رویکرد، ترکیب استدلال های منطقی با مرور ادبیات پژوهشی موجود است. استحکام و اعتبار استدلال ها و نتایج حاصل از این رویکرد، وابسته به حد استنادها و منطقی بودن استنتاج های نظری گزارش شده است. یافته ها نشان می دهند که می توان دست کم هشت دوره فرگشتی تحت عنوان "دوره تقاضا برای مدیران مؤثر و مدارس مؤثر"، "دوره ظهور جنبش مدارس مؤثر"، "دوره تمرکز سیاست گذاری محور بر رهبری مدیران مدارس"، "دوره تازه ای از پژوهش های تجربی"، "دوره نبرد پارادایم ها"، "دوره ظهور مجدد رهبری آموزشی در تحقیق و عمل"، "دوره گشایش مرزهای متافیزیک نوظهور" برای حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی روایت کرد.
ارزیابی چابکی در دانشگاه ها با مدل IPA (مطالعه موردی: دانشگاه اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
108 - 129
حوزههای تخصصی:
چابکی به عنوان پارادایم جدید جهان کسب و کار، دانشگاه ها را نیز متوجه تغییرات و چالش های هر روزه ای کرده که باید به سرعت خود را با آنها منطبق سازند. در حال حاضر اگر دانشگاهی نتواند به سرعت در مقابل چالش ها و تغییرات پاسخگو باشد، از عرصه ی رقابت جا مانده و طی زمان حذف می شود و یا کارایی سابق را نخواهد داشت. در این پژوهش مدلی به منظور سنجش اهمیت و عملکرد ابعاد مختلف چابکی در دانشگاه ارائه شده است. برای تحلیل نتایج، علاوه بر محاسبات مربوط به اهمیت و عملکرد، از ماتریس اهمیت-عملکرد (IPA) استفاده می شود که می تواند جایگاه ابعاد چابکی و نقاط قوت و ضعف سازمان را نشان دهد. این مدل به عنوان مطالعه موردی در دانشگاه اردکان اجرا و نتایج به دست آمده ارزیابی و تحلیل شده اند. برای ارزیابی چابکی از پرسشنامه و نظرسنجی از اعضای هیأت علمی و کارکنان استفاده شده که نتایج نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنادار بین این دو گروه است. ارزیابی و تحلیل اطلاعات به دست آمده درباره اهمیت و عملکرد گویه های مختلف چابکی با کمک ماتریس IPA انجام شده و تصمیماتی درباره این گویه ها بر اساس جایگاهشان در ماتریس ارائه شده است. بر اساس این ماتریس، نقاط قوت و ضعف دانشگاه اردکان و مواردی که نیاز به اختصاص بودجه ای در حال حاضر ندارند شناسایی و پیشنهادهایی برای مدیران دانشگاه ارائه شده اند.
بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
واکاوی چالش های رهبری بینشمند در سازمان های آموزشی (تدوین یک نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه رهبران آموزشی در مدارس با چالش های فراوانی روبرو هستند و این چالش های سازمانی در فرآیند یاددهی و یادگیری، بعنوان هسته اصلی مدرسه تأثیرات مخربی برجای می گذارد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های رهبری آموزشی بینشمند در سازمان های آموزشی بود. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش از نوع کیفی بود. میدان تحقیق در این پژوهش 15 نفر از مدیران مدارس در شهرستان سنندج بودند. در خلال گردآوری داده ها از راهبرد نمونه گیری هدفمند برای انتخاب مطّلعین یا دروازه بانان تحقیق استفاده شد. داده های تحقیق به روش داده بنیاد و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق جمع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فرآیند کدگذاری راهبرد نظریه داده بنیاد یعنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید 3 مقوله اصلی چشم انداز گرایی، ساختار متمرکز و چالش پذیر بودن و 14 کد محوری تفکر استراتژیکی، رابطه مداری، پویایی رهبری بینشمند، الهام بخشی، خردمندی، عدم انعطاف پذیری، تضاد فرهنگی، مقاومت در برابر تغییر، منفعل بودن سازمان، انتقاد پذیر بودن، برخورداری از دانش و فناوری، نفوذ در کارکنان سازمان، قدرت تشخیص و حرفه گرایی و 160 کد باز گردید و هم چنین نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده از اعتبار درونی بالایی بررخوردار می باشد. بحث و نتیجه گیری: ارائه یک مدل کاربردی برای شناسایی چالش های رهبری آموزشی بینشمند در مدارس ضروری است تا ضمن توجه جدی به چالش های رهبری بینشمند در مدارس و تلاش برای رفع آن ها، مدارس به سازمان های به معنی واقعی یادگیرنده، یاددهنده تبدیل بشوند.
تبیین نقش میانجی ظرفیت یادگیری سازمانی در ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی با عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی ظرفیت یادگیری سازمانی در ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی با عملکرد شغلی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مشتمل بر کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان سنندج در سال تحصیلی 1399-1398 با حجم 503 نفر است. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. حجم نمونه با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 215 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی سرمایه فکری بونیتس(2001)، یادگیری سازمانی چیوا و همکاران(2007)، ظرفیت یادگیری سازمانی نیف(2001) و پرسشنامه ی عملکرد شغلی پاترسون(1988) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم -افزار Spss.v. 22 و Lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ظرفیت یادگیری سازمانی و یادگیری سازمانی به صورت مستقیم و متغیرهای سرمایه فکری و یادگیری سازمانی به صورت غیر مستقیم از طریق متغیر ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد شغلی کارکنان تأثیر معنی دار دارد(05/0>p). جهت بهبود عملکرد شغلی کارکنان آموزش و پرورش پیشنهاد می شود تلاش در جهت تقویت سرمایه فکری و بسترسازی برای افزایش یادگیری سازمانی و بهبود ظرفیت یادگیری سازمانی به عنوان یک الویت جدی در دستور کار قرار گیرد.
توانمندسازی تدریس معلمان در سایه ی سبک رهبری حمایتی مدیران با نقش میانجی تسهیل گری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
6 - 29
حوزههای تخصصی:
شناخت چگونگی حمایت مدیران مدارس از طریق تسهیلگری شغلی در راستای توانمند کردن معلمان در حیطه تدریس یکی از چالش های مهم نظام آموزش و پرورش کشور می باشد. بر این اساس محقق به بررسی سبک رهبری حمایتی در نقش تسهیلگر شغلی و چگونگی توانمند کردن معلمان مدارس استثنایی استان کردستان پرداخته است. در پژوهش از روش کمی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدارس استثنایی استان کردستان و نمونه آماری با روش تمام شماری شامل تمامی معلمان مدارس استثنایی سطح استان که تعداد آن ها 202 نفر است، می باشد. ابزار گردآوری شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه رهبری حمایتی، پرسشنامه فاکتورهای توانمندی تدریس، پرسشنامه تسهیل گری ) که دربرگیرنده اهداف اصلی پژوهش است، می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در بخش آمار توصیفی از میانگین، مد و میانه استفاده شده و در بخش آمار استنباطی نیز آزمون های همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Spss و Amos بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که سبک رهبری حمایتی به واسطه نقش میانجی تسهیلگری رابطه ی مثبت و معنی داری با توانمندی معلمان مدارس استثنایی دارد. نتایج تحقیقات مشابه با یافته های این تحقیق همخوان است. در تبیین آن می توان گفت که رهبر حمایتی با استفاده از نقش تسهیلگر می تواند توانایی های معلمان در زمینه تدریس را بهبود بخشد و در تقویت توانمندی تدریس در مدرسه استثنایی نقش مستقیمی ایفا کند.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمره پژوهش-های کیفی است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران (مدیران ارشد آموزشی سازمان تأمین اجتماعی) در سال 1400 تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اعتباربخشی از معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: با اقتباس از متن در مرحله کدگذاری باز تعداد 103 مفهوم در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 12 مقوله فرعی و سرانجام 4 مقوله اصلی شامل شایستگی های محوری، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های حرفه ای و شایستگی های استراتژیک حاصل شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مدیران سازمان تأمین اجتماعی توصیه می شود در انتخاب و بکارگیری مدیران آموزشی به شاخص های شناسایی شده در این تحقیق که منعکس کننده نظرات خبرگان است توجه نمایند.
Feasibility Study For Using Digital Leadership In Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
135 - 151
حوزههای تخصصی:
This study of considers the feasibility of using digital leadership in Iranian primary schools. Purposeful sampling was used to obtain a sample of primary school principals in Shahrood, Iran with at least 5 years experience. Semi-structured interviews were used for data collection, Grounded theory method with the Strauss and Corbin coding approach was used for data analysis. Results showed that digital leadership in primary schools had 114 concepts (open codes) falling into 29 categories (axial codes) and formed 6 dimensions including causal conditions, contextual conditions, intervening conditions, central phenomenon, strategies and consequences. Results showed that the use of digital leadership in primary schools is feasible due to the ability and high interest of principals and staff. Causal conditions include the level of ability and approach of educators, digital revolution, culture building, reforming the educational structure and policies, training and development of human resources and attracting capital. Also, the context include digital strategies, digital educational platform, networking, financial and human resources, digital content and management dashboard. On the other hand, intervening conditions include economic, structural, political, cultural and educational fields in the way of using digital leadership in elementary schools, that should be dealt with effective solutions and strategies including supportive, educational, collaborative, managerial and cultural strategy. Also, the use of digital leadership can improve teaching and learning, promote creativity, update and develop, innovate and improve the quality of education and change in educational culture and leadership patterns. Finally, a model was presented based on the findings of this study
اثربخشی آموزش معلمان در مدیریت مؤثر کلاس درس بر پیامدهای شناختی: ادراک از محیط یادگیری و زمان انجام تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه مداخله آموزش معلمان در مدیریت مؤثر کلاس درس بر پیامدهای شناختی(ادراک از محیط یادگیری و زمان انجام تکلیف) دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سمنان بود .
روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش شامل همه معلمان دارای سابقه زیر 10 سال و دانش آموزان کلاس های درس آن ها در دوره دوم (پایه های چهارم تا ششم) مدارس ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی(98-97) بود. شرکت کنندگان در برنامه مداخله40 نفر از معلمان و دانش آموزان کلاس های درس آن ها به تعداد 1200 نفر بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل(20 نفر برای هر گروه) تقسیم شدند. برنامه مداخله آموزشی مدیریت مؤثر کلاس برای معلمان گروه آزمایش طی 15 جلسه دوساعته اجرا شد .کلیه دانش آموزان در کلاس های درس پرسشنامه ادراک از فعالیت های کلاس درس جنتری گابل و ریزا(2001) را تکمیل کردند. زمان انجام تکلیف دانش آموزان در کلاس های درس هردو گروه آزمایش و کنترل توسط مشاهده گران تعلیم دیده اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل کوواریانس اندازه های تکراری چند متغیری برای تحلیل داده ها استفاده شد. داد ه ها به صورت دو ماهه پیگیری شد.
یافته ها : بررسی دو گروه ا ز نظر میانگین ادراک از محیط یادگیری و زمان انجام تکلیف در مرحله پس آزمون و پیگیری، حاکی از افزایش در ادراک از محیط یادگیری در ابعاد علاقه ، انتخاب و چالش انگیزی بود. همچنین زمان انجام تکلیف در گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری به شکل معناداری بیشتر از گروه کنترل بود(001/.P<). آموزش طی یک دوره زمانی دو ماهه ثبات داشت.
بحث و نتیجه گیری: توانمند سازی معلمان در راهبرهای مدیریت مؤثر کلاس درس نقش مهمی در افزایش پیامدهای شناختی در دانش آموزان دارد. تلویحات کاربردی یافته ها مورد بحث قرار گرفت.
واکاوی بهره گیری برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی چگونگی بهره مندی برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی کتابخانه های عمومی می باشد. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. چهار کتابخانه از کتابخانه های عمومی شهر تهران با فعالیت های فرهنگی زیاد انتخاب شدند، سپس به روش نمونه گیری نظری،10 عضو، 3 مسئول و 6 کتابدار، 32 غیرعضو محلی انتخاب شدند. داده ها بامصاحبه نیمه طراحی شده گرداوری، و برای تجزیه وتحلیل از روش رمزگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان دادند که کتابخانه های عمومی نتوانسته اند در برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی نقش بازی کنند. بها ندادن به خرد جمعی و جامعه در برنامه ریزی فعالیتهای فرهنگی، بی اعتمادی به مردم و کتابداران در برنامه ریزی فعالیتهای فرهنگی، نبود انجمنهای داوطلب و تشکل های مردمی برای اجرای فعالیتهای فرهنگی، و پایین بودن کمیت و کیفیت فعالیتهای فرهنگی کتابخانه های عمومی سبب بی نقشی کتابخانه های عمومی بوده است. پیامدهای عدم بکارگیری برنامه ریزی مشارکتی عبارتند از: عدم اعتماد به مشارکت محلی، عدم بکارگیری ظرفیتهاو پتانسیل محلی، عدم توانایی جذب مخاطب و عضو، کاهش تعامل با سازمانها و مراکز فرهنگی، عدم تحقق اهداف کتابخانه که رضایت عضو وارباب رجوع و جذبان به کتابخوانی. همچنین بکارگیری برنامه ریزی آموزش مشارکتی در فعالیتهای فرهنگی توسط کتابخانه های عمومی با تعامل با کتابداران در راستای استفاده آر تجربیات و بهره گیری تخصص در زمینه فعالیتهای فرهنگی، تلاش بر حفظ و تقویت اعتماد و ارتباط با اعضا و جامعه بالقوه در طراحی و اجرای فعالیتهای فرهنگی و کتابخوانی، ارتباط گیری بیشتر با جامعه و مراکز آموزشی فرهنگی و سازمانهای اطراف کتابخانه های عمومی امکان پذیر خواهد بود.
Preparing Students for Transition to University: The Role of Senior high Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
76 - 104
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to determining the role of senior high schools in the preparation of students to transfer to university. By using an exploratory mixed method approach, we combined qualitative content analysis with descriptive quantitative method. In the qualitative part, the study population includes 9929 senior high school teachers of Tabriz and 891 professors of Tabriz University, and in the quantitative part, it includes 2013 students of Tabriz University in the academic year 2019-2020. The participants of the qualitative part are 16 people and the quantitative part is 325 people based on the Krejcie- Morgan, which was selected by simple random sampling. In order to collect data in the qualitative part, a semi-structured interview, and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire based on the findings of the qualitative part was used. The reliability of the quantitative part by using the internal reliability of 0.93. For data analysis, colaizzi's method analysis was used in the qualitative part,and descriptive and inferential statistics tests (Friedman's ranking and sample TT) were used in the quantitative part. Based on qualitative findings, the role of senior high schools in preparing students for transfer to university included academic adaptation, environmental adaptation, individual-emotional adaptation, pre-transitional preparation, and organizational-managerial factors of educational system. The findings of the quantitative part from perspective of the first-year students, indicated status quo of organizational-managerial factors of educational system, pre-transitional preparation, and individual-emotional adaptation was unfavorable while factors of academic and environmental adaptation had moderate situation. According to the results of Friedman test, environmental adaptation was in the highest rank followed by academic adaptation, organizational-managerial factors of educational system, individual-emotional adaptation, and pre-transitional preparation in the next ranks. Combining quantitative and qualitative methods, in this study, caused different aspects of preparing students for transfer to university through senior high schools were identified, and finally, solutions for preparing students to university were presented.
بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
40 - 58
حوزههای تخصصی:
نوآوری، اساس توسعه و ماندگاری سیستم های اجتم اعی ب وده و دس تیابی ب ه ن وآوری، نیازمن د رفت ار نوآورانه است. در میان انواع مختلف سبک های رهبری و تصمیم گیری، تاثیر نسبی و متفاوت آنها در ایجاد رفت ار نوآوران ه، رهبری مشارکتی و تصمیم گیری استراتژیک نی ز نقش اساسی در بروز این چنین رفتارها دارد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک انجام شده است. روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 291 نفر از معلمان جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد رهبری مشارکتی، تصمیم گیری استراتژیک و رفتار نوآورانه استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی پرسشنامه ها آزمون-های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که رهبری مشارکتی اثرمستقیم و معنادار بر رفتارنوآورانه ندارد(r=0/48) اما رهبری مشارکتی اثر مستقیم و معنادار بر تصمیم گیری استراتژیک دارد(r=0/73) و تصمیم گیری استراتژیک اثر مستقیم و معنادار بر رفتار نوآورانه دارد(r=0/57) و در نهایت رهبری مشارکتی با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر رفتارنوآورانه دارد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی است.این پژوهش به صورت کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمین شاغل در آموزش وپرورش استان فارس با سابقه حداقل 15 سال و دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر می باشد. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند با ملاک سابقه تدریس در دوره تحصیلی ابتدایی انجام گرفت. نمونه گیری با مشارکت 18 نفر از صاحب نظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش اسناد بالادستی در بخش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون انجام گردید . به منظور حصول اطمینان از روایی، سوالات مصاحبه مورد تائید 3 نفر از معلمین باتجربه آموزش و پروش قرار گرفت.و به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرون باخ استفاده گردید که ضریب کلی آن 84% بود.یافته ها نشان داد که مدل تدریس اثربخش شامل 3 مؤلفه اصلی (فردی، تدریس و ارزشیابی، علمی- آموزشی) و 10 شاخص (شخصیتی، ارتباطی، اخلاق حرفه ای، مدیریت کلاس درس، مهارتهای تدریس، ارزیابی و ارزشیابی، فنی و حرفه ای، آموزشی و پژوهشی، آماده سازی و گسترش، حمایت علمی) می باشد.بحث و نتیجه گیری: موضوع تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی باید به طور ویژه ای موردتوجه قرار گیرد، همچنین معلمین به عنوان بخش مهمی از جامعه علمی هر کشور، نقش مهمی در تولید علم و دانش دارند، این نقش ایجاب می کند آموزش وپرورش در ابتدا با گزینش و جذب نیروی کارآمد و دادن آموزش ها و مهارت های موردنیاز به معلمین و همچنین درک واقعی نیازهای معلمین خود و با شناخت و آگاهی لازم، منابع موردنیاز آنان را تأمین و راه دسترسی به آن را فراهم سازند و زمینه رشد و تعالی معلمین را فراهم نماید، زیرا اگر معلمین از تدریس مطلوبی برخوردار باشند، آنگاه می توان به ارتقای کیفیت فعالیت ها و مأموریت های آموزش وپرورش امید داشت.
تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر بهبود عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
32 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال طراحی دوره ای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده است. در این تحقیق از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی استفاده شد.جامعه پژوهشی کلیه کارکنان بخش آتشنشانی پالایشگاه نفت تهران به تعداد ۸۰ نفر بودند ونمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و تعداد 64نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای سنجش عملکرد کارکنان، از پرسشنامه با مقیاس لیکرت و همچنین آزمون عملی استفاده شد. با مطالعه اسناد، مدارک و همچنین مصاحبه های تخصصی برگزار شده، یک پرسشنامه 31سوالی در خصوص تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر روی عملکرد کارکنان تهیه شد.پروتکل اجرایی پژوهش به این صورت بودکه ابتدا دوره آموزشی بر مبنای مؤلفه های منتورینگ الکترونیکی طراحی شد.پیش آزمون در قالب پرسشنامه وهمچنین آزمون عملی برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. دوره آموزشی طراحی شده برای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل نیز دوره آموزشی به شیوه حضوری و به سبک همیشگی اجرا گردید. سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. در آخر از آمار توصیفی (فراوانی،درصدفراوانی،میانگین،انحراف معیار،حداقل،حداکثر،کجی وکشیدگی) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) برای اعتباریابی بیرونی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که گروه منتورینگ الکترونیکی در ابعاد توانایی، ابتکار، محیط و پیشرفت به طور معنی داری از نمرات منتورینگ حضوری بالاتر بود ولی در مولفه های مشوق و ارزشیابی و بازخورد، نمرات گروه منتورینگ حضوری به طور معنی داری بالاتر بود و در بعد کمک هم تفاوت چندانی بین دو گروه دیده نشد