فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
56 - 75
حوزههای تخصصی:
The study aimed to investigate effective accountability among public school administrators and identify a model for achieving it. A qualitative phenomenological research method was used, with an applied purpose. Data was collected through semi-structured interviews with 20 experts in the field of school principal accountability. Participants were selected using purpose-based sampling and saturation law principles. Qualitative data analysis involved three stages of open coding, axial coding, and selective coding, using stepwise methods and analytical techniques. Six inclusive themes emerged as constituting the effective response pattern of school administrators: financial dimension (major benefits, financial justification), moral dimension (moralism, education), cultural dimension (organizational culture, employee culture, culture society), administrative dimension (administrative structure, accountability process), strategic dimension (transformationism, responsive leadership), and educational dimension (organizational, individual). Overall, the study provides insight into how school administrators can be held accountable effectively.
مدل پارادیمی به اشتراک گذاری دانش ضمنی با هدف راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از آنجایی که مدارس به شکل متداول کارآمدی ندارد و دانش آموزان بعد از فارغ التحصیلی قادر به جذب بازار کار نمی باشند،لذا باید مدارس به منظور راه اندازی آموزش کارآفرینی به اشتراک گذاری تجربیات ضمین در این رابطه اقدام نمایند. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل پارادایمی به اشتراک گذاری دانش ضمنی با هدف راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس بوده است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین و محیط پژوهش را کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی(1401-1400) تشکیل دادند. شیوه نمونه گیری به روش نظری تا حد اشباع استفاده شد و لذا 27 نفر از مدیران ابتدایی شهر اصفهان با سابقه بالاتر از 25 سال بعنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. تکنینک گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و شیوه تحلیل اطلاعات به روش کُدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. به این ترتیب مرحله کُد گذاری باز به تعداد 87 مفهوم اولیه منجر شد که با حذف و تعدیل کدهای همس ان، در مرحله دوم تعداد 18 مفهوم تقلیل یافتند و با انجام پالایش، تعداد 69 مفهوم باقی ماند یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ، اجزای مدل بدست آمده مشتمل بر این موارد است: شرایط علّی با سه مقوله اصلی(اراده سازمانی، انگیزه سازمانی و اجرای مدیریت دانش در سازمان)، شرایط زمینه ای با دو مقوله اصلی(شرایط فردی، و سازمانی)، شرایط مداخله گر با سه مقوله اصلی( محدودیت فردی، اجتماعی و سازمانی)، پیامدها با دو مقوله اصلی( کارایی و اثربخشی مدیریت)؛ و راهبردها با سه مقوله اصلی( بهبود بینش، توانش، و نگرش) . بحث و نتیجه گیری: برای راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس باید انگیزه لازم را در مدیران مدارس برای به اشتراک گذاری دانش ضمنی فراهم کرد و اراده آنها را در این رابطه تقویت کرد
ارائه مدل مفهومی ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) بود. جامعه آماری بخش کمی کلیه کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی (1715 نفر) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در بخش کمی روش تصادفی طبقه ای نسبی بود که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 314 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آن 960/0 به دست آمد. با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و t تک نمونه ای) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-v21 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقای تعهد سازمانی (فردی، سازمانی و محیطی) و مولفه های آن (احساس مثبت به شغل، تجربیات کاری، انعطاف پذیری، اعتماد، خودمختاری، جو سازمانی، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، انگیزه شغلی، امنیت شغلی، پشتیبانی مدیریت، ارتباطات کاری، مهارتهای رهبری، فرصت های شغلی جایگزین، محیط اجتماعی و محیط اقتصادی) بود که با توجه به ابعاد و مولفه ها مدلی ارایه شد که برازش مطلوبی داشت. همه مسیرهای احتمالی مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم متغیرهای شناسایی شده بر ارتقاء تعهد سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تأئید قرار گرفته است.
نقش رهبری آموزشی مدیران در پیش بینی یادگیری حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس در یادگیری حرفه ای معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد.
روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته، طرح کمی-کیفی استفاده شد. ابتدا در مرحله کمی، 50 مدرسه ابتدایی (50 مدیر و 236 معلم) در نواحی چهار، پنج و شش شهر مشهد به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. سپس انتخاب نمونه در مرحله کیفی براساس نتایج به دست آمده از مرحله کمی صورت گرفت و شش مدرسه(6 مدیر و 12 معلم) به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های کمی از روش تحلیل آماری معادلات ساختاری و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد الگوی رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای معلمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از شناسایی ویژگی های نظر به تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی، ارتقای جو یادگیری در مدرسه، دغدغه ارتقا یادگیری دانش آموزان،دغدغه رشد و پرورش همه جانبه و تأمین رفاه و امنیت دانش آموزان، انگیزش معلمان، زمینه یادگیری حرفه ای معلمان، جو همکاری در مدرسه، تغییر در روش تدریس معلمان و الگو بودن مدیر در مدارس مورد مطالعه می باشد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی تطبیقی تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی تطبیقی تأثیر توسعه مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان با نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود. روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها، روش آمیخته اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران و کارکنان خبره دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که از بین آن ها تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در بخش کیفی برای طراحی الگوی پژوهش با مصاحبه باز نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 5 سازه (متغیر)، 21 بعد و 72 سؤال در قالب طیف لیکرت 5 تایی بود، جمع آوری شد. برای تعیین روایی و پایایی ابزار پرسشنامه مذکور به ترتیب از روش های روایی همگرا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد .یافته ها: نتایج آزمون معادلات ساختاری از دیدگاه مدیران نشان داد که دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی بر رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان اثر میانجی و معنادار دارد اما حفظ کارکنان بر رابطه مذکور اثر میانجی ندارد. همچنین، مشخص شد که از دیدگاه کارکنان، هر سه متغیر فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان روی رابطه مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان اثر واسطه ای و معنادار دارد. نتیجه گیری: تطبیق دو مدل از دو دیدگاه حاکی از آن است که هم مدیران و هم کارکنان معتقدند که فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری می کنند، اما حفظ کارکنان صرفاً از دیدگاه کارکنان می تواند رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری نماید.
بررسی تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی با میانجی گری همدلی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی با میانجی گری همدلی سازمانی صورت گرفته است. روش شناسی: این تحقیق از نوع تحقیقات کمی و ازنظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا و جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی اجرا گردید. برای گردآوری اطلاعاتی از قبیل مبانی نظری و پیشینه پژوهش از مطالعات کتابخانه ای؛ و برای گردآوری اطلاعات لازم جهت بررسی فرضیه ها و سؤالات تحقیق از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شد. داده های این تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد مدیریت کوانتومی عظیمی (۱۳۹۰) و همدلی سازمانی پیغمبردوست (۱۳۹۳) و بهره وری منابع انسانی گلداسمیت (۱۹۸۰) از نمونه ای با حجم 320 نفر که از کارکنان اداری دانشگاه های شهرستان خرم آباد در سال 1399 به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای نسبی با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب گردید، جمع آوری شد. برای محاسبه روایی از روایی محتوایی استفاده شد که نتایج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق بوده است و به منظور تعیین اعتبار از نوع همسانی درونی، نمونه اولیه پیش آزمون گردید و با توجه به ضرایب اعتماد به دست آمده با روش آلفای کرونباخ برای پرسش نامه بهره وری منابع انسانی ۹۳/۰، برای سؤالات مدیریت کوانتومی عدد ۸/۰ و پرسشنامه همدلی سازمانی برابر 82/۰ پایایی مطلوب برخوردار است. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش الگو یابی معادلات ساختاری استفاده شد، نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی توسط متغیر میانجی همدلی سازمانی تبیین می شود و هم چنین مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی و همدلی سازمانی تأثیر دارد اما تاثیر همدلی سازمانی بر بهره وری منابع انسانی توسط داده های پژوهش پشتیبانی نگردید. نتیجه گیری: بر اساس تجزیه و تحلیل ارائه شده، می توان نتیجه گرفت مدیریت کوانتومی با نقش میانجی همدلی سازمانی بر بهره وری منابع انسانی موثر می باشد.
بررسی تأثیر سواد مالی بر جامعه پذیری و خودکارآمدی مالی (مورد مطالعه: دانش اموزان دوره متوسط در افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
96 - 129
حوزههای تخصصی:
سواد مالی برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارد برای برخی یک مفهوم گسترده شامل درک اقتصادی و چگونگی تأثیر تصمیمات خانواده در شرایط اقتصادی و برای برخی دیگر مفهوم تمرکز روی مدیریت پول از جمله بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری و بیمه را دارد، یکی از دغدغه های بشر رفاه و آسایش در زندگی است این مهم در دوره حیات زمانی ممکن می شود که سواد مالی گسترش یابد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان و ارتباط سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی دانش آموزان دوره متوسطه درافغانستان (شهر مزار شریف) بوده و لذا این پژوهش با روش توصیفی همبستگی انجام داده شده، جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه شهر مزارشریف در سال1400 و جامعه آماری مدِنظر 3180 دانش آموز با والدینشان با تفکیک (1505 دختر1675 پسر) بودند که با استفاده از جدول مورگان به تعداد 282 دانش آموز (134پسر 148دختر)برای نمونه انتخاب گردید و دانش آموزان و والدین به پرسشنامه سواد مالی پاسخ دادند، داده ها از طریق همبستگی و مدل ساختاری با استفاده از نرم افزار Spss22و Amos22 تحلیل گردید و نتایج نشان داد که سواد مالی والدین بر سواد مالی دانش آموزان تأثیر دارد و سواد مالی با جامعه پذیری مالی و خودکارآمدی مالی نیز ارتباط دارد. لذا می توان به گسترش سواد مالی در جامعه از طریق والدین مبادرت ورزید و پیشنهاد می شود مدارس ضمن آموزش و تقویت سواد مالی دانش آموزان ابتکار به خرج داده و کارگاه های آموزش سواد مالی برای اولیاء نیز برگزار نمایند.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر شبیه سازی درس فیزیک بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تدریس مبتنی بر شبیه سازی درس فیزیک بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان متوسطه دوم بود. این پژوهش روی دانش آموزان پایه دوازدهم رشته علوم تجربی شهر اصفهان بالغ بر 7358 نفر در سال تحصیلی 98-1397به روش نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از این رو 54 نفر از دانش آموزان دبیرستان ماندگار سعدی به روش نمونه گیری در دسترس در دو کلاس 27 نفره به صورت تصادفی ساده به عنوان گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. گروه آزمایش نمونه شبیه سازهای درس فیزیک (مباحث فیزیک اتمی و هسته ای) را از پایگاه اینترنتی دانشگاه کلرادو بولدر که در مباحث به کار رفته همخوانی داشته و اکثر مفاهیم پایه ای را در خود دارد را در آزمایشگاه رایانه دبیرستان و گروه کنترل با روش تدریس سنتی (سخنرانی) در 16 جلسه 90 دقیقه ای، به مدت 8 هفته دریافت کردند. جهت سنجش یادگیری خودراهبر بر اساس دیدگاه گاریسون (Garrison,1997) در سه خرده مقیاسِ خودمدیریتی، خود رغبتی و خودنظارتی، از آزمون یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (Fisher & et al., 2001) که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 84/0 بدست آمد، استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS 25 در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کواریانس) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد، روش تدریس مبتنی بر شبیه سازی توانسته یادگیری خودراهبر را در فراگیران رُشد داده و تفاوت مشاهده شده در هر سه خرده مقیاس خودمدیریتی، خودرغبتی و خودنظارتی معنادار بود.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های پیامدهای تربیت معلم کارآفرینی؛ یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی ابعاد و مؤلفه های پیامدهای تربیت معلم کارآفرین با استفاده از روش آمیخته بود.روش شناسی پژوهش: روش اجرای این پروژه آمیخته اکتشافی بود که به صورت کیفی و کمی به بررسی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های پیامد تربیت معلم کارآفرین در ایران پرداخت. جامعه آماری بخش کیفی 20 نفر از مدیران، استادان و صاحب نظران تربیت معلم و علوم تربیتی و کارآفرینی بود که داده های مربوط به مصاحبه نیمه ساختاریافته از آنان جمع آوری شد؛ سپس در بخش کمی از 149 نفر از مدیران و استادان تربیت معلم و کارآفرینی در دانشگاه های فرهنگیان و شهید رجایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت آموزش وپرورش بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برای جمع آوری اطلاعات مربوط به پرسشنامه های تحقیق انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرم افزار MAXQDA، و در بخش کمی به صورت معادلات ساختاری از نرم افزار SmartPLS استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد ابعاد و مؤلفه های پیامد تربیت معلم کارآفرین در ایران شامل؛ دبیر کارآفرین (شایستگی و روحیه کارآفرینی، مهارت های معلمی و مهارت های تخصصی)، دانش آموز کارآفرین (دانش کارآفرینی و روحیه کارآفرینی) و مدرسه کارآفرین (فرهنگ کارآفرینی، رهبری آموزشی کارآفرینانه و ساختار کارآفرینانه) می باشند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ 7/0، پایایی ترکیبی 7/0 و AVE، 5/0 بود لذا پایایی و روایی همگرا مورد تأیید قرار گرفت. روایی واگرای بر اساس روش فورنل و لارکر و معیار HTMT نیز تأیید شد. مقادیر T بیشتر از 96/1 بود، بنابراین فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95/0 تأیید شد. معیارهای R2، Q2 و F2 برای متغیرهای وابسته قوی به دست آمد. مقدار 711/0 برای GOF نیز نشان از برازش مناسب مدل داشت.بحث و نتیجه گیری: بنابراین نتایج این پژوهش می تواند در زمینه سیاست گذاری، برنامه ریزی به منظور اجرای فرایند توسعه کارآفرینی در تربیت معلم مفید و مثمر ثمر باشد.
ارائه الگویی برای آموزش توسعه بازار کودکان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش ارائه الگویی برای آموزش توسعه بازار کودکان با رویکرد بازارگرایی در ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، از نوع کیفی، مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد بوده است. مصاحبه های عمیقی با 18 نمونه ، متشکل از خبرگان علمی حوزه های بازاریابی و خبرگان عملی، مدیران حوزه های بازارکودک صورت گرفت. نمونه گیری براساس روش گلوله برفی و جمع آوری داده ها تا مرز اشباع نظری ادامه یافت. همچنین تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، همزمان با توجه به داده های به دست آمده از بخش مصاحبه، با کمک سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد: آموزش کودک در خانواده و اجتماع و همچنین آموزش پرسنل و مدیران فعال در عرصه بازارکودک به عنوان شرایط زمینه ای در بازار کودکان موثر است. که در بعد اقتصادی سبب افزایش درآمد، رونق فضای کسب و کار و توسعه بازار کودک و در بعد اجتماعی سبب افزایش رضایت و ایجاد تصویر مطلوب، به عنوان پیامدهای این بازار می گردد. در نتیجه این پژوهش با به کارگیری روش داده بنیاد، یکی از مطالعات اولیه درباره بازار کودکان است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای توسعه آموزش بازار کودکان استفاده شود.
فراتحلیل اثربخشی برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، جمع آوری و یکپارچه سازی اثربخشی برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی و محاسبه میزان اثر آنها با استفاده از رویکرد پژوهشی فراتحلیل بود. بدین منظور 35 پژوهش(یازه زمانی1398- 1388) که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود که 3948 شرکت کننده را در خود جای داده بود. پس از خلاصه کردن نتایج پژوهش ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رویکرد فراتحلیل هانتر و اشمیت ترکیب شده و طبق جدول کوهن تفسیر شدند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اثر ترکیبی اجرای برنامه های آموزش محیط زیست بر سواد محیط زیستی 37/0 بود (p</001)، که این میزان اثر مطابق با جدول کوهن بالاتر از متوسط می باشد. اندازه اثر ترکیبی برای مقطع سنی پیش دبستان و دبستان 25/0(پایین تر از متوسط)، برای دوره متوسطه(اول و دوم)، 36/0 (بالاتر از متوسط)و برای مقطع سنی بزرگسال 59/0(زیاد) ارزیابی شده است. همچنین اندازه اثر ترکیبی برای دانش محیط زیست 31/0(متوسط)، نگرش محیط زیست41/0 (بالاتر از متوسط) و برای رفتار محیط زیست47/0 (بالاتر از متوسط) می باشد. نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی، بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این مداخلات بود.
تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان با استفاده از روش SWOT (رویکردی تربیت گرایانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی با تاکید بر رویکرد تربیت گرایانه انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی در قالب روش سوات (SWOT) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مقالات و تحقیقات نزدیک به این موضوع با تاکید بر منابع محتوایی 5 سال اخیر بوده است که توسط بانک های اطلاعاتی نمایه شده است. ابزار مورد استفاده، چک لیست محقق ساخته عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدول های مربوط به عوامل مؤثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی در دو دسته عوامل بیرونی و درونی و همچنین تحلیل عوامل استراتژیک (SFAS) پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان داد عدم توجه به خلاقیت، نوآوری و رشد فکری فراگیران، حضور اساتید، مربیان و معلمان ناآشنا با مباحث تعلیم و تربیت، عدم شکوفایی استعدادهای فراگیران در محیط آموزشی، تاکید بیشتر بر دروس نظری و تکالیف پرحجم و عدم انگیزه دهی و حرکت بخشی به فراگیران از موانع و عوامل اصلی در مدیریت آموزش در سازمان می باشند. لذا برای برنامه ریزی و کاهش اثرات نامطلوب این عوامل می توان از راهکارهایی نظیر استفاده از فناوری های جدید در آموزش، افزایش کیفیت برنامه ها و خدمات پشتیبانی، تجهیزات و فضای آموزشی، افزایش کیفیت سطح علمی اساتید، مربیان، معلمان و فراگیران، آسیب شناسی مستمر آموزشی و متناسب بودن نسبت اساتید، مربیان و معلمان به فراگیران استفاده نمود.
مطالعه اکتشافی موانع اجرای برنامه معلم پژوهنده: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
6 - 31
حوزههای تخصصی:
معلمان حرفه ای برای بهبود فعالیتهای آموزشی خود نیازمند پژوهش هستند. برنامه معلم پژوهنده که در حال حاضر در نظام آموزش و پرورش کشور اجرا می شود، تلاشی برای توسعه پژوهش و اقدام پژوهی در تعلیم و تربیت است. هدف این پژوهش آگاهی از موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده از نظر معلمان و مدیران پژوهنده در شهر ایلام بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. داده ها در بخش کیفی، از طریق مصاحبه و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته «موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده» گردآوری شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد(87/0=α) و روایی پرسشنامه نیز توسط 10 نفر از متخصصان علوم تربیتی مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز و انتخابی؛ و در بخش کمی از روش های توصیفی و استنباطی(آزمون تی تک گروهی) استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از معلمان پژوهنده و2 نفر از کارشناسان تحقیقات در اداره آموزش و پرورش؛ و در بخش کمی 109 نفر از معلمان پژوهنده و 100 نفر از مدیران مشارکت کننده در برنامه معلم پژوهنده در شهر ایلام بودند. به علت محدود بودن جامعه آماری تمامی معلمان پژوهنده و مدیرانی که در طرح مشارکت داشتند به روش سرشماری انتخاب شدند. بر اساس نتایج کمی و کیفی، برنامه معلم پژوهنده در ابعاد مربوط به آموزش های ضمن خدمت و کلاس های توجیهی، منابع و امکانات، برنامه ریزی، انگیزش، نگرش، دانش و مهارت های پژوهشی، اطلاع رسانی، ارزشیابی، خانواده و دانش آموز وضعیت نامطلوبی داشت.
بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر براساس نظریه عوامل بهداشتی _انگیزشی هرزبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش شغلی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر براساس نظریه عوامل بهداشتی _انگیزشی هرزبرگ انجام شده است. در این پژوهش توصیفی تحلیلی تعداد 90 نفر از 100 نفرکارمندان رسمی و قراردادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشمر در سال تحصیلی 99-1398 به روش تمام شماری در مطالعه شرکت کردند. جهت بررسی عوامل مؤثر بر انگیزه شغلی کارمندان از پرسشنامه ای پژوهشگر ساخته بر اساس تئوری هرزبرگ و پس از تائید روایی و پایایی آن استفاده شده است، داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-21 به صورت توزیع فراوانی و تحلیل های واریانس و همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین عوامل مؤثر بر انگیزه شغلی کارمندان در حیطه عوامل بهداشتی "امنیت و ثبات شغلی" و "میزان حقوق و دستمزد" و در حیطه عوامل انگیزشی " ماهیت کار" و " رشد و پیشرفت" بوده است و تأثیر عوامل بهداشتی در ایجاد انگیزه شغلی بیشتر از عوامل انگیزشی است. بنابراین برای جلوگیری از عدم رضایت کارمندان دانشگاه و ایجاد انگیزه در آنان، توجه به عوامل بهداشتی و انگیزشی با اولویت عوامل بهداشتی، ضروری به نظر می رسد.
اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
66 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر داده ها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگی های دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساخت های دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدل های متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدل مورد تایید است.
طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
60 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه زمینه ای و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأئیدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های مدیریت آموزش عالی، برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، جامعه شناسی، مدیریت آموزشی و مدیریت رسانه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز معلمان، کارشناسان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، مدیران ستادی و کارکنان وزرات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 20 نفر و 384 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 53 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری با یازده عامل رسالت سازمان، تکنولوژی و نوآوری، فرایند استخدام و به کارگیری نیرو، آموزش و مهارت، مبانی اعتقادی، ارزشی و اخلاقی، ساختار سازمان، نظام تشویق، ارتباطات درون سازمانی، بازخورد عملکرد، تعامل سازنده با محیط و حمایت سازمانی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری از نظر خبرگان دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی یازده عاملی برای تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران بهره گرفت.
مقایسه صلاحیت های حرفه ای مدیران سازمان های ورزشی دولتی برحسب سطوح مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین شایستگی های موردنیاز برای تصدی پست های مدیریتی و نیز ارائه مدل انتخاب فرد مناسب از میان مستعدین، اصلیترین شرط برای تحقق نظام شایسته سالاری است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه صلاحیت های حرفه ای مدیران سازمان های ورزشی دولتی بر حسب سطوح مدیریت انجام گردید. این پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی به شمار می رود و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. همچنین از نظر هدف و ماهیت، کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیارهای اولیه صلاحیت های حرفه ای استخراج و مدل اولیه تدوین گردید. در بخش کیفی، 18 نفر (16مرد و 2 زن) از استادان و خبرگان مدیریت ورزشی در دانشگاه های سراسر کشور، وزارت ورزش و جوانان و باشگاه های فرهنگی و ورزشی با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و برای اصلاح یا تعدیل معیارها و زیرمعیارهای مدل اولیه با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته و نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح و زیرمعیارها تعیین شدند. در نهایت جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه پژوهشگر انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری مدیران سازمان های ورزشی در استان اصفهان به تعداد 5101 نفر بودند. روش نمونه گیری این تحقیق تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه و با استناد به جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر حجم نمونه آماری بدست آمد. پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و تعیین واریانس سؤالات؛ از طریق ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی پرسشنامه 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید.صلاحیت های حرفه ای در مدیران سازمان های ورزشی دولتی عبارت بودند از: رویه تجاری سازی ورزش، مهارت های مدیریت با ریسک پذیری، فرهنگ سازمانی مبتنی بر اخلاق حرفه ای، مسئولیت پذیری همراه با نتیجه گرایی و مدیریت عملکرد همراه با یادگیری که در سطوح مختلف مدیریتی (بالایی، میانی و پایینی) تفاوت معنی داری داشتند. مدیران ورزشی در سطوح مختلف می توانند با کسب مهارت های لازم در این حیطه، شرایط بهبود و ارتقای فنی و رفتاری خود را مهیا کنند و با شناخت پیامدهای حاصل از رفتار های واکنشی مثبت مدیران در ارائه بازخورد از رفتار های واکنشی مثبت و طبیعی استفاده کنند.
Designing and Validating a Model of Professional Learning Community for Secondary Technical and Vocational Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
120 - 158
حوزههای تخصصی:
The present review aims at designing and validating a model of Professional Learning Community for the technical and vocational schools of the upper secondary level.This research is conducted through a qualitative approach and applies the method of Grounded Theory. A Targeted Selection approach was applied for selecting the documents, including all academic sources related to the subject, which constituted the research statistical population of the study. Sixty titles were selected. In addition, Chain Sampling, one of the methods of Targeted Sampling was applied to select the individuals for the interviews and validation sections. Using the Theoretical Saturation method, seventeen individuals for designing the model and for the first phase of validation and forty-two individuals for the second phase of the validation (which assesses the extent to which the model can be executed) participated. Also, the data collection methods employed in each phase included a Semi-Structured Interview for the first phase and a Researcher-Made Questionnaire for the second phase. For analyzing the documents, Qualitative Content Analysis and for analyzing the interview transcripts Inductive Analysis and the coding of Grounded Theory was applied. Results: The results demonstrated that the structure of the professional learning community includes 21 elements that were identified. The model is delineated in 5 steps Plan, Establish, Implement, Modify and Assess, and is validated in two phases. Validation results illustrated a remarkable degree of consistency between the interviewees in the first (structure and elements of the model) and the second (the degree to which the model is executable) phases
شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مشاوران هدایت تحصیلی شهرستان ایلام بود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از کارشناسان و مشاورانی انجام گرفت که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزشی بودند. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه هدایت تحصیلی استفاده گردد، و برای تعیین پایایی، از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد، براین اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش اشتراوس و کوربین بود. یافته ها: براساس نتایج مصاحبه ها، 5 مفهوم در قالب 22 مضمون بدست آمد. یافته ها نشان داد پنج مفهوم توانمندسازی و دانش مداری کارشناسان و معلمان، بکارگیری مؤثر فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری اولیا، توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان و اصلاح فرایند هدایت تحصیلی و روش های امتیاز دهی عواملی هستند که می توانند باعث بهبود فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان شود. نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود از مدل ارائه شده در این پژوهش به منظور اثربخشی بیشتر و کارا کردن فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استفاده شود.
مدل یابی ساختاری سکوت سازمانی بر اساس ادراک از رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری سکوت سازمانی بر اساس ادراک از رفتارهای سیاسی و حسادت سازمانی با نقش میانجی سازگاری شغلی در دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی انجام گرفت . این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی علی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد جامعه آماری کلیه کارکنان(هیئت علمی و غیرهیئت علمی) دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی درسال 1398 که شامل347 نفر کارمند و 164 نفر هیئت علمی می باشندکه در مجموع 511 نفرمی باشند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی که با استفاده از جدول مورگان350 نفر(216 نفرکارمند و138 نفر هیئت علمی) انتخاب شدند . برای گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه استاندارد استفاده شد . روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه ها تایید و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 74/0،91/0،73/0،87/0بدست آمد به منظور ارزیابی روابط بین متغیر ها مکنون و اندازه گیری شده در الگوی مفهومی ، از مدل یابی ساختاری داده ها با استفاده ازدو نرم افزارSPSSو PLS3 استفاده گردید نتایج و یافته های پژوهش حاکی از نقش معنی دار بین متغیرها می باشد یعنی بین حسادت سازمانی و سکوت سازمانی ، بین ادراک از رفتار سیاسی سازمانی و سکوت سازمانی ، بین سازگاری و سکوت سازمانی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد و حسادت سازمانی بر سازگاری شغلی ارتباط منفی و مستقیم دارد . همچنین نتایج حاکی از تایید نقش میانجی سازگاری شغلی در روابط علی بین حسادت سازمانی با سکوت سازمانی می باشد.