فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تشکیلات عصر صفوی در عصر شاه اسماعیل همواره در حال جابه جایی ازنقطه ای به نقطه ای دیگر بود. در دوره شاه طهماسب علاوه بر تنظیم دفاتر دیوانی در محل مرکز قدرت سیاسی، دفتر خانه در کنار دربار حکومتی استقرار یافت. اگر چه گزارش های تاریخی از چگونگی این اسناد و دفاتر به طور مستقیم سخنی نگفته اند، اما زمانی که از عناصر و عوامل دیوان های دولتی گفتگو می کنند، اطلاعات پراکنده ای از این تشکیلات به دست می دهند. این گزارش های ضمنی برای مطالعه و بررسی دفاتر دیوانی عصر صفوی اهمیت زیادی دارند؛ چرا که حکومت صفوی بیش از دو قرن ادامه یافت و میراث گرانبهایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از خود به یادگار گذاشت که بخشی از مستندات آن در دفاتر دیوانی ثبت و ضبط شده است و امروزه در دسترس نیست. بنابر این آنچه که امروزه در باره این دفاتر قابل بحث و بررسی است، علت و چگونگی امحای این دفاتر دیوانی است. علی رغم نبود گزارش شاهدان عینی و مورخان معاصر تهاجم افاغنه، همواره محققان و پژوهشگران تاریخ، نابودی آن ها را فقط به حمله افاغنه نسبت می دهند، در حالی که بخشی از علل چنین اقدامی را باید یا در روحیات ماجراجوئی حکمرانان و منفعت طلبی عناصری دید که منافع خویش را در نابودی این دفاتر می دیدند و یا ناشی از بی مبالاتی فرمانروایان و حکمرانانی دانست که تعلق خاطری به آثار و اسناد تاریخی نداشتند.
عملکرد کرامیان در گسترش اسلام در شرق ایران با تکیه بر نقش محمد ابن کرام
حوزههای تخصصی:
محمد بن کرام سیستانی (255- 190ق) در نیمه اول قرن سوم در شرق ایران و خراسان و سیستان فعالیت خود را آغاز کرد. او که روشی جدید و بینابین در میان فرق اسلامی به وجود آورده بود، پایه گذار مکتبی شد که برای سه قرن شرق ایران را در برگرفت. اندیشه جدید با گرایش به مکتب حنفی و اندیشه ارجاء و روشی عارفانه ـ زاهدانه به فعالیت پرداخت و بنا به نظر برخی منابع توانست مردم بسیاری را به سوی خود جلب کند. شیوه متساهلانه این فرقه به نحوی بود که مردم غیرمسلمان هم به آن جذب می شدند. ابن کرام و دیگر رهبران کرامی بعد از او در میان مردم و حتی برخی مناطق غیر مسلمان چون غور، غورجه، تخارستان و فرارودان نفوذ کرده و با تعالیم خود مردم را به اسلام و تعالیم کرامی فرا خواندند. بعد از ابن کرام که اصولاً با حاکمان سر سازگاری نداشت، دیگر کرامیان مورد توجه حاکمان و سلاطین قرار گرفتند و حتی سلاطین بزرگی چون سبکتگین و محمود غزنوی و پادشاهان بزرگ غوری یعنی غیاث الدین و شهاب الدین به این فرقه معتقد گشته و از آن حمایت کردند.
تحلیلی بر نقش عبدالرحمان پاشابابان در روابط ایران و عثمانی در دوره فتحعلی شاه (1228-1212ق /1814-1798م)
حوزههای تخصصی:
پس از روابط پر فراز و نشیب ایران با عثمانی در عصر حکومت های صفوی و افشار، این ارتباط در دوره قاجاریه هم تداوم داشت و در این میان، عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور، از ابتدای تشکیل دولت صفوی تا انقراض قاجار، کم و بیش شبیه به یکدیگر بودند:1) اهمیت عتبات عالیات2)زوار و 3) کردها که در پاره ای از متون با عنوان عشایر سرحدی از آنان نام برده شده است، از مهم ترین این عوامل هستند. در منطقه کردنشین عراق امروزی، امارت بابان قرار داشت و در ابتدای دوره قاجاریه، عبدالرحمان پاشا امیر آن بود. وی در طول نزدیک به سه دهه، به عنوان امیری عثمانی اما با رویکرد ایرانی خواهی و ایران گرایی، بر یکی از مهم ترین نقاط بین دو کشور، حکم می راند. در طول حکمرانی بارها به ایران پناهنده شد و از طرف ایران و با حمایت فتحعلی شاه دوباره به امارت نشست. مکاتبات صورت گرفته بین رجال طراز اول ایرانی و عثمانی به حمایت از او، لشکرکشی ها و جنگ های درگرفته به نفع یا بر ضدش و نیز احترام شایسته ای که در ایران از وی به عمل می آمده است، همگی مؤیّد اهمیت جایگاه و اعتبار او در ایران بوده است. علاقه مندی عبدالرحمان پاشا به ایران از یک سو و حمایت این کشور از وی از سوی دیگر از آن جهت حائز اهمّیت است که وی بر بخشی از قلمروی عثمانی حکم می راند و بابان به عنوان منطقه ای سرحدی، فقط در مدتی کوتاه به ایران مالیات می پرداخت بنابراین ایرانی-خواهی او از نظرعثمانی ها عملی ناصواب و غیرقابل بخشش بود. به همین جهت در روابط بین دو کشور، اطاعت یا عدم اطاعت پاشای بابان، مسأله ای مهم تلقی می شد.
وضعیت پزشکی و بیمارستان های ایران در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
نقش عوامل طبیعی در توسعه و رکود قزوین در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است، که پس از انتخاب آن به عنوان پایتخت عصر صفوی، اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و دوره درخشانی از عمران و توسعه شهری را در زمان شاه تهماسب آغاز کرد. از نظر روند توسعه، در این دوره ساخت بناهای مختلف و گسترش فضای شهری جلوه ای خاص به این شهر بخشید. اما با گذشت نیم قرن و سعی و تلاش دولتمردان صفوی در گسترش و رونق شهری به دلایل مختلف، این شهر نتوانست تغییرات چندانی را به خود بگیرد، که از جمله آنها عوامل محیطی و بروز حوادث طبیعی بوده است، از این رو در دوره حکومت شاه عباس اول، پایتخت از این شهر به اصفهان انتقال یافت. بررسی عوامل محیطی چون، موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی، خاک منطقه، آب و هوا، منابع آب وحوادثی چون زلزله، سیل و شیوع بیماریها در توسعه و رکود شهری قزوین در دوره پایتختی و پس از آن تأثیر زیادی داشته است و در خور پژوهشی جدی است. از این رو در این تحقیق تلاش گردیده است تا نقش این عوامل از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
خاندان بنوالیاس در کرمانو مناسبات آنها با سامانیان و آل بویه (357-317ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا سال (357ق)تداوم یافت. در این زمان بهدلیل حضور دو قدرت آلبویه و سامانیان، بنیالیاس در طول مدت فرمانرواییشان با این دو حکومت درگیر بودند تا اینکه سرانجام کرمان ضمیمه حکومت آل بویه گردید. نوشتار حاضر بر آن است تا در حد توان دو مسئله اساسی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد: نخست بررسی زمینههای قدرتگیری خاندان بنیالیاس در ایالت کرمان و سپس بیان چگونگی روابط این حکومت محلی با دو حکومت قدرت مند آل بویه و سامانیان.
رویارویی اعیان خراسان و ماوراءالنهر با سیاست های مالی سامانیان و غزنویان با تاکید بر سیاست های مالی ایشان در نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های مالی در بخش عمده ای از دوره سامانی و نیز سراسر عهد غزنوی ظالمانه بود و در این دوره، ستم بسیاری بر رعایا و به ویژه اعیان زمیندار می رفت. خراج سنگین و دیگر تعدی ها و مطالبات مالی در این دو دوره که حدود یک سده در خراسان به طول انجامید، اموال و زمین های بسیاری از طبقات مختلف مردم به ویژه اشراف را دستخوش چپاول و مصادره ساخت.
بررسی سیاست های مالی در این دوره نشان می دهد؛ از زمانی در دوره سامانی که عواید خراج و برخی قوانین مالیاتی نو به سپهسالار و سپاهیان بخشیده شد، تعدی های مالی و خراج سنگین و مصادره املاک در خراسان ـ که از روزگاری کهن وجود داشت ـ شدت گرفت. این وضع در دوره غزنوی به اوج خود رسید. این سیاست های مالی، بیشتر اعیان یا اشراف ثروتمند را در معرض آسیب قرار داد.
نیشابور در دوره سامانی و غزنوی مرکز گردآوری خراج (به معنای عام آن: درآمدهای حکومت) در خراسان به شمار می رفت؛ از همین رو، مصادیق این ستم های مالیاتی بر اشراف و عامه نیشابور بیش از دیگر شهرهای قلمرو سامانی و غزنوی در منابع نمود یافته است. در اثر این ستم های مالی، اعیان خراسان و ماوراءالنهر از جمله نیشابور برای سرنگونی این دو حکومت به تکاپو پرداختند.
اشعار بازیافته از مولانا حسن کاشى
حوزههای تخصصی:
دیالکتیکِ ساختاری در دولت نظامی گرای افشار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ایران در دوره اسلامی شاهد ظهور دولت های نظامی گرای متعددی همچون غزنویان، ایلخانان، تیموریان و افشاریان بوده است.از میان دولت های یاد شده، سلسله افشار عمری به غایت کوتاه داشت. این مقاله با هدف بررسی علل فروپاشی زودهنگام دولت نظامی گرای افشاری تهیه شده است.فرضیه اصلی مقاله این است که فقدان ارتباط مناسب میان ساختار سیاسی و ساختار اجتماعی موجب بی ثباتی سیاسی و در نهایت فروپاشی این دولت شد.برای ارزیابی این فرضیه، پس از زاویه چارچوب نظری پژوهش، داده های مربوط به ویژگی های ساختار اجتماعی و سیاسی این دوره با استفاده از منابع دست اول تاریخی و پژوهش های نوین جمع آوری شد.سپس با بررسی ابعاد مختلف ارتباط میان این دو سطح ساختاری و تدقیق در پیامدهای آن، نتایج زیر به دست آمد:در دوره افشاریه به علت عدم تعامل ساختاری مناسب در سطح کلان نظام سیاسی، شکاف های اجتماعی در عرصه سیاسی بازتولید شد و انسجام گروه های حاضر در ساختار قدرت به هم خورد.به عبارت دیگر، نظام سیاسی از ایجاد پیوند مناسب میان گروه های مختلف اجتماعی ناتوان ماند و نتوانست ارتباط عقیدتی یا اشتراک منافع یا هویت فراگیر جمعی در بین آن ها ایجاد کند.در نتیجه، همکاری آن ها در قالب چارچوب های دولت عملی نشد.از سوی دیگر، به دلیل فاصله گرفتن نظام سیاسی از مردم، دولت پشتوانه های اجتماعی خود را از دست داد که در نهایت به بی ثباتی و فروپاشی زودهنگام آن منجر شد
جایگاه امیرتیمور کورکان و سلطان یلدرم بایزید در نزد مورخان و علل و عوامل نبرد انکوریه (804 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تیمور کورکان در سه دوره متناوب با حمله به ایران و هند و شام و مصر و روم، ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این مناطق را مواجه با بحران و دچار برخی تغییرها کرد. یکی از اقدامات او جنگ با یلدرم بایزید بود. این جنگِ ساختارشکن، نقطه عطفی در تحولات منطقه و جهان به شمار می رود و مطالعه و بررسی آن از اهمیت برخوردار است. نویسنده این مقاله، با ابتناء کار خود بر روش تاریخی، تلاش کرده است که علل و عوامل و چگونگی وقوع این رویداد اثرگذار را بر اساس منابع اصلی بازنمایاند. برآیند جامع روایات تاریخی گویای این است که اقدامات توسعه طلبانه سلطان بایزید برای به تصرف در آوردن عجولانه قلمرو امیرنشین های مسلمان همسایه و دست اندازی به امیرنشین هم پیمانش ـ قسطمونیه ـ و مناطق آماسیه و سیواس و قیصریه که به برهم خوردن نظم ساختاری واحدهای سیاسی و انباشتگی نارضایتی از او و نیز شکل گیری حلقه معارضان در هجرت انجامید، زمینه پیوستن معارضان او را به تیمور فراهم آورد. از سوی دیگر، شکل دادن ائتلافی از سلاطین ممالک ایران علیه تیمور و قرار گرفتن در موقعیت رهبری آن ائتلاف و تعرض به ارزنجان، بایزید را در مهبّ طوفان خشم تیمور و قلمروش را در معرض تاخت و تازهای او قرار داد. ورود بازیگرانی از اروپا به جرگه هم پیمانان تیمور و وجود دولتمردانی که به تحریک حس انتقام جویی تیمور پرداختند، و خطابه های تحریک کننده ای که کاتبان و دبیران بایزید علیه تیمور به کار بردند، همه و همه دست به دست هم داد و تیمور را که تجربه ای سی و اند ساله از پیروزی های پیاپی داشت، به نقطه بازگشت ناپذیر عزم جنگ کشاند.
نیشابور در قرون سوم و چهارم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نیشابور، یکی از چهار تختگاه خراسان بزرگ، و از شهرهای قدیمی ایران زمین بوده و در سده های نخستین اسلامی نیز دارای اهمیت سیاسی و فرهنگی بوده است. اهمیت این شهر به حدی بود که برخی از دولتها آن را به عنوان پایتخت حکومت خود برگزیدند. جایگاه علمی و سیاسی نیشابور و عبور امام رضا (ع) از این شهر و بیان حدیث سلسلة الذهب بر اهمیت آن در تاریخ افزوده است. نیشابور در قرن اول و دوم اسلامی جایگاه مهمی دارد. اما اهمیت این شهر تاریخی در دو قرن سوم و چهارم هجری دو چندان است. از این رو در این پژوهش تلاش شده است تا به اهمیت سیاسی نیشابور، وضع شهر نیشابور، مذهب، آداب و رسوم، زبان، کشاکش ها و درگیری ها، مدارس، اوضاع اقتصادی، و فرق مذهبی این شهر در قرن سوم و چهارم پرداخته شود.
مؤلفه های هویت ملی در دیوان میرزاده ی عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه بدون شک نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. در این عصر، جامعه ایرانی در ابعاد مختلف دستخوش دگرگونی هائی شد. در عرصه هویتی نیز تغییراتی در عناصر هویت بخش ایرانی بوجود آمد. زبان و ادبیات فارسی به مانند ادوار پیشین، نقش مهمی در بازسازی و تعمق بخشی به هویت ملی ایرانیان در تاریخ معاصر داشته است. مقاله حاضر درصدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی را در دیوان میرزاده ی عشقی مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، مؤلفه های هویت ملی شامل ارزش های ملی، ارزش های دینی و فرهنگ غربی با بهره مندی از متغییرهائی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های این بررسی نشان می دهد میرزاده ی عشقی در دیوان خود، توجه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویت بخش ایرانیان داشته است. به رغم دگرگونی های بوجود آمده در عناصر هویت بخش ایرانیان در عصر مشروطه، ارزش های ملی جایگاه خویش را حفظ کرده است.
اصلاحات اجتماعی و اقتصادی رضا شاه و تأثیر آن در ساختار جمعیتی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اصلاحات اجتماعی و اقتصادی رضا شاه در ساختار جمعیتی بوشهر و در نهایت مهاجرت ساکنان بومی این منطقه به نواحی اطراف است .
روش / رویکرد پژوهش : در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بر پایه منابع اسناد ومنابع کتابخانه ای به تحلیل تاریخی دادهها پرداخته است .
یافته ها و نتایج : یافته ها نشان میدهد که اصلاحات صورت گرفته در این دوره، بسیاری از سنن و آداب و رسوم اجتماعی، مذهبی و قومی را تحت الشعاع قرار داد و سبب تغییر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی در مناطق مختلف از جمله سواحل خلیج فارس شد که نظام ایلی و کلان خانوادگی، پایه های محکم و استواری داشت . موقعیت ویژه جغرافیایی - تجاری سواحل خلیج فارس، از دیر باز، گروهها و اقوام مختلف را به سوی این منطقه جلب می کرد و سبب می شد تا ساختارهای اجتماعی این منطقه، بیش از نواحی داخلی ایران، تحت تأثیر عوامل خارجی باشد . بر این اساس، ناتوانی جامعه سنتی در حفظ بایسته های خود، در برابر تغییرات ایجاد شده و همچنین نفوذ سرمایه داری داخلی و خارجی که سبب شد ساکنان بومی این منطقه از رونق اقتصادی بهره چندانی نداشته باشند، باعث مهاجرت بسیاری از ساکنان بومی بنادر جنوبی به بنادر عربی خلیج فارس شد که امکانات و تسهیلات بهتری برای آنها تأمین می کرد .
نگاهی به آمار - علل و زمینه های مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز (در آستانه مشروطیت)
حوزههای تخصصی: