آل بویه از دیلمیان سرزمین دیلمِ(خاص) بودند. اما چون شرایط اقتصادی این منطقه چندان مطلوب نبود، ناچار به مانند نیاکان خود و به واسطة مهارت های نظامی متأثر از شرایط جغرافیایی زادگاه خود، در لباس پیاده نظام به حکومت های گوناگونی همچون علویان طبرستان و زیاریان (در سال های250 تا321ق) پیوستند و بخش مهمی از ساختار نظامی و سیاسی حکومت آنها را شکل دادند. این فرایند نقش مهمی در آشنایی دیلمیان با فضاهای جدیدتر داشت و در نهایت سبب شد حکومت آل بویه پی افکنده شود. تجربة سال ها خدمت در دربار حکومت های پیش گفته به رفتار نسبتاً هوشمندانه تر برخی از امیران آل بویه با عوامل انسانی دخیل در عرصة اقتصاد و استفادة بهتر از توانمندی های طبیعی و اداری در قلمرو نسبتاً گستردة آنان انجامید که در حدود پنجاه سال روبه افزایش بود. دستیابی به سرزمین ها و منابع جدید درآمد و مدیریت نظام کارآمد دیوان سالار در مناطق مرکزی و غربی ایران و عراق موجب شد ساختار اقتصادی آل بویه بر سه مؤلفة کشاورزی، صنعت و بازرگانی استوار شود و پشتوانه دوام حکومت آنان گردد.
حکومت قراختاییان کرمان هم زمان با حملهٔ مغول به ایران شکل گرفت و دورهٔ اوج آن در زمان ترکان خاتون بود. تاریخ ایران در دورهٔ حکومت ترکان خاتون شاهد پیشرفت های اقتصادی و فرهنگی در کرمان است و از وجود امنیت در این برهه از زمان در آنجا حکایت دارد. اگر امنیت، ایجاد شرایط مطلوب سیاسی برای دستیابی به اطمینان خاطر از حفظ و بقای ارزش ها و برقراری آرامش و رفاه در جامعه دانسته شود، رشد اقتصادی و فرهنگی کرمان در زمان ترکان خاتون می تواند به عنوان عوامل پنهان در مفهوم امنیت، نشان دهندهٔ وجود آن در جامعهٔ کرمان باشد. این مقاله در صدد است تا چگونگی و چرایی دستیابی به امنیت و نقش آن در توسعهٔ اقتصادی و فرهنگی این دیار را دریابد. فرض بر آن است که ترکان خاتون به اقتضای هوشمندی سیاسی و درک شرایط زمانی و مکانی، شناخت موقعیت سیاسی و استفادهٔ بهینه از سنت ها و روش های معمول، توانسته بود امنیت را در کرمان برقرار کند و با اجرای برنامه های اقتصادی مهمی از جمله سنت وقف، موجب مهاجرت گروهی از دانشمندان و عالمان ایرانی، به ویژه از ماوراءالنهر و فارس به کرمان شده و این منطقه را در آن برههٔ خاص از زمان به یکی از کانون های علمی ایران تبدیل کرده بود.
مردمان کوچنشین وصلههای ناجور دنیای مدرن هستند. دولت میخواهد که آنها در جایی قرار گیرند، انسجام یابند و قابل کنترل باشند. جمعیت ساکن به آنها مشکوک است چون شیوه زندگی آنها را درک نمیکند. آنها در تصور تنگنظرانه تمدن اصطلاحا مدرن که فقط میتواند وضع موجود را بپذیرد و برای آن پیشبینی و برنامهریزی داشته باشد، جایی ندارند. آنان در حاشیه نظام اقتصادی و معمولا در زمین غیرزراعی زندگی میکنند و شیوهای مقتصدانه و نامطمئن دارند. از هرگونه مرزبندی بیزار و از کنترل و نظارت پرهیز میکنند. هرچه مربوط به آنها میشود برای جامعه مدرن مشکل آفرین است. آنان بسیاری از آن چه را که جامعه مدرن، مردود میداند برمیگزینند و ارزشها و قواعد متروک آن را محترم میشمارند. آنان در گسترههای طبیعت، بیابانها، جنگلها، دریاچهها و استپها گم میشوند و جاهایی که جمعیت ساکن آن را خطرناک به حساب میآورد برای کوچنشینها سرشار از زندگی، زیبایی، شعر و آزادی است. از دیدگاهی کلیتر، شاید به تفاوت داشتن و مشکل متفاوت بودن در دنیای امروز و نیز به اشاعه نابردباری، ترسها و دلشورههایی که مردم را به طرد چیزهای متفاوت با خود وامیدارد، باید بیشتر اندیشید. به هرحال، اگر همه از یک الگوی زندگی پیروی کنند، دنیای ما چگونه خواهد بود. در چنان دنیایی ما نه تنها از یکنواختی و ملال بلکه از عدم قابلیت برای انطباق، تغییر و دگرگونی، آماده ساختن خود برای رویارویی با مشکلات بیپایان زندگی به جان خواهیم آمد. گوناگونی هم برای جوامع و هم موجودات زنده، از شرایط ضروری بقا است. همچنانکه مردمان چادرنشین، با هزاران سال تاریخ خود، این نکته را به ما یادآوری میکنند.
این مقاله به بررسی طرح معماری گنبد آرامگاه شیخ زاهد گیلانی، یکی از آثار به جا مانده از اواخر دوران تیموری و اوایل دوران صفوی در لاهیجان، می پردازد. فرضیه پژوهش حاضر این است که طرح گنبد مورد اشاره، بر مبنای روابط و ترسیمات هندسی دقیقی شکل گرفته است و هدف از پژوهش حاضر آن است که از این هندسه پنهان پرده بردارد. در این مقاله پس از اشاره به اهمیت مطالعه طراحی گنبد هرمی خاص این بنا و نیز اشاره به جایگاه محوری هندسه در طراحی معماری قدیم، هندسه شکل دهنده به گنبد این بنا در نمای اصلی ساختمان معرفی می گردد. مقاله در ذکر اهمیت رمزگشایی از هندسه پنهان در طرح این بنا، به دو مطلب اشاره می نماید: اول این که پی بردن به این هندسه، تذکر مجددی بر جایگاه ممتاز هندسه در طراحی معماری قدیم است که خود به فهم صحیح تر معماری سنتی کمک ارزنده ای می کند؛ دوم این که با نگاهی به وضعیت نامطلوب فعلی طراحی گنبد در شهرها و روستاهای کرانه جنوبی دریای خزر، نظام هندسی مورد استفاده در طراحی این گنبد می تواند به گونه ای خلاقانه در طراحی گنبدهای جدید در این پهنه جغرافیایی-فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد