فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
کارکرد نهادهای آموزشی فرانسه در ایران از اوایل دوره قاجار تا جنگ جهانی اول
حوزههای تخصصی:
از اوایل دوره قاجار، سه نهاد آموزشی ـ فرهنگی فرانسه، که با اهداف جهانی در پاریس شکل گرفته بودند، به تدریج یکی پس از دیگری ایران را نیز تحت پوشش خود قرار دادند. این سه نهاد عبارت بودند از مدارس میسیونرهای لازاریست ها، مدارس آلیانس فرانسه و مدارس آلیانس یهود. اما چگونگی و گستره فعالیت های فرهنگی ـ آموزشی هر یک از این نهادها که بخشی از تاریخ فرهنگی ناشناخته دوره قاجار را تشکیل میدهند، چندان مورد مطالعه و تحلیل قرار نگرفته و بازتاب نیافته اند. هرچند که لازاریست ها جامعه مسیحیان ایران و آلیانس یهود جامعه یهودیان را مد نظر داشته اند، لیکن آلیانس فرانسه نهادی غیر مذهبی به شمار میرفت. با این همه، آن دو نهاد نیز به تدریج رویکردی عرفی و همگانی به خود گرفته و توانستند بسیاری از مسلمانان را نیز جذب نمایند. این نوشته پس از نگاهی به اهداف و آرمان های این نهادها، چگونگی برپایی این مدارس، گستردگی و کم و کیف فعالیت های آموزشی آن ها را بررسی میکند.
دارابگرد در انتقال از ساسانیان به دوران اسلامی بر اساس مستندات باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دارابگرد یکی از شهرهای پر رونق روزگار ساسانی بود که با اضمحلال این سلسله به تدریج اهمیت خود را از دست داد و در آغاز قرن ششم هجری قمری متروک شد. مطالعات باستان شناختی نگارندگان روشن ساخت که این شهر باستانی در روزگار ساسانی دارای استقراری متمرکز، پرقدرت و طبقاتی بوده، لیکن پس از تسخیر ایالت پارس توسط مسلمانان، تغییراتی در عملکرد و کاربری فضاهای آن به وجود آمده است.شواهد باستان شناختی موید آن است که در قرون اولیه اسلامی عموم ساکنان دارابگرد به استقرار در نیمه شمالی شهر گرایش یافته اند و از نیمه جنوبی آن استفاده چندانی نشده است. این یافته ها همچنین حاکی از آن است که در نخستین سده های اسلامی بخشی از سکنه شهر در محدوده خارج از دروازه غربی سکونت داشتند.نوشتار حاضر در پی آن است که به مدد یافته های باستان شناختی، ادوار استقراری این شهر کم نظیر ایران باستان را مشخص کند و ضمن تعیین کاربری محله های دارابگرد در نخستین سده های اسلامی به پرسش هایی در خصوص علت اصلی تغییرات بوجود آمده در سازمان اجتماعی، فرم و عملکرد این شهر نیز پاسخ دهد.
فعالیتهای سیاسی آیت الله سید محمد بهبهانی
حوزههای تخصصی:
در دوران شکلگیری حکومت پهلوی و تا قبل از قیام سال 1342 شاهد شکلگیری 2 دستهبندی عمده در حوزه روحانیت هستیم. اکثر روحانیون به زعامت بزرگانی همچون آیتالله شیخ عبدالکریم حائری و آیتالله بروجردی از سیاست کناره میگرفتند و تنها در پی حفظ کیان اسلام بودند، البته آنجا که احساس میکردند جهتگیریهای حکومت شاهنشاهی با احکام شریعت در تضاد است بنا بر وظیفه دینی به مجریان حکومتی تذکر و در صورت امکان از تحقق قوانین ضددینی ممانعت به عمل میآوردند. مواردی همچون کشف حجاب، مخالفت با لایحه اصلاحات ارضی، عدم جواز ازدواج شاه با زن اجنبی، حمایت از مسلمانان فلسطین در برابر صهیونیستها و ... از جمله اعتراضهایی است که با حکومت مرکزی در میان گذاشتند.
نقش علمای آذربایجان در جنبش تنباکو
منبع:
یاد ایام ۱۳۸۹ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
جنبشی که علیه امتیاز تنباکو در ایران شکل گرفت از دو جهت قابل تامل و دقت است، از یک سو نقش رهبری علما در این حرکت عظیم اجتماعی و از سوی دیگر رودررو قرار گرفتن سلطنت و روحانیت شیعه. جنبش تنباکو به نظر اکثر صاحبنظران مسائل تاریخ ایران، پیشدرآمدی بوده برای انقلاب مشروطه. اغلب منابعی که به بحث و بررسی در تاریخ مشروطه به طور سنتی پرداختهاند فصلی را به این مهم اختصاص دادهاند.
رویکردهای مورخان قاجاری به اروپا و استعمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نویسان عصر قاجار از آغاز ورود ایران به میدان سیاست جهانی در سال های نخست قرن 19م./13ق. با پدیدهٔ اروپا و فرنگ روبه رو شدند که به سرنوشت ایران و دولت قاجار مربوط می شد. شناخت اروپا و تمدن جدید غرب برای تاریخ نویسان آن دوره دشوار بود، اما آنها به ضرورت زمانه باید علاوه بر آشنایی با دستاوردهای اقتصادی، نظامی و فکری غرب به برنامه های استعماری شان که جنبهٔ دیگر تمدن آنها بود نیز توجه می کردند. ازاین رو رویکردهای متفاوت و حتی تک بعدی ای برگزیدند که از نبود شناخت درست و دقیق ناشی می شد. این مقاله به بررسی رویکردهای تاریخ نویسان قاجاری نسبت به اروپا و جنبه های مختلف تمدن آن می پردازد.
انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی (ترشیز)
حوزههای تخصصی:
سازمان اداری خوارمشاهیان
روایت مقاومت
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد: باز هم «مراببوس»!
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی:
جایی برای دیکتاتور نبود
حوزههای تخصصی:
بازیابی کاخ های هخامنشیان در برازجان با اتکا به داده های باستانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم آنکه متون تاریخی، سنگ نوشته ها و الواح باقیمانده از عصر هخامنشیان اطلاعات ارزشمندی از چگونگی اداره قلمرو وسیع این امپراطوری قدرتمند را در اختیار گذارده، لیکن یافته های باستانشناسانه، که طرح کامل سازه های تشریفاتی این دوران را مشخص سازد، تنها به محوطه های انگشت شماری محدود شده است. بعلاوه، با وجود آنکه عظمت اندازه ها و ماندگاری مواد و مصالح فضاهای تشریفاتی این دوران آنها را اضمحلال ناپذیر می نمود، لیکن بواسطه گذشت زمان و تازیانه های محیط چنان ناپدید گشته اند که بدون انجام مطالعات مدتمند باستانشناسانه قابلیت بازیابی نمی یابند. چنانچه بناهای سلطنتی احداث شده به امر شاهزادگان، ساتراپ ها و فرمانروایان تابعه هخامنشیان را بر شمار کاخ های منطقه ای و فصلی پاشاهان این سلسله بیفزاییم، تصور ده ها نمونه از این کاخ ها در قلمرو وسیع امپراطوری هخامنشی بسیار آسان می شود. مع الوصف، همچنان پرسش هایی در خصوص تعداد واقعی این کاخ ها، توزیع مکانی آنها، رابطه های فرم و عملکرد و منزلت سیاسی استفاده کننده گان و نیز میزان ظهور سبکی واحد در احداث این بناها و ... قابلیت طرح می یابند.کشف سه نمونه از کاخ های این سلسله در حوالی شهر برازجان (استان بوشهر) اگرچه در پاسخ به پرسش های مطروحه کمک خواهد نمود، لیکن خود ابهاماتی را پیش روی باستانشناختی مورد استفاده در خصوص زمان ساخت، انگیزه سازندگان، سبک معماری و همچنین زمان و دلایل انقراضشان قرار داده است.نوشتار حاضر، که بر پایه اطلاعات بدست آمده از حفریات باستانشناسانه در سه کاخ مذکور شکل یافته، تلاشی است به منظور پاسخ به پرسش های مطروحه داده های باستانشناسی این تحقیق روشن ساخته که هر سه کاخ مذکور در آغاز فرمانروایی هخامنشیان و محتملا توسط همان معمارانی احداث گشته است که پاساگاد را بر پای داشته اند.همچنین، با اتکاء به این یافته ها و به احتمال بسیار زیاد، می توان گفت که دست کم یکی از کاخ های مورد کاوش در اثر هجوم بیگانگان، سوخته و در حالتی اضطراری رها شده است.
بهداشت و سیاست در دوره ی رضا شاه (مطالعه موردی: قرنطینه جنوب )
حوزههای تخصصی:
تاریخ قرنطینه مرزهای ایران به دوره قاجار بر می گردد. در این زمان به تدریج قرنطینه بنادر خلیج فارس تحت سیطره دولت انگلیس در آمد. با روی کار آمدن سلسله پهلوی و سیاست های رضا شاه که خواستار ایجاد یک دولت مرکزی کارآمد و کنترل بیشتر بر مرزهای کشور بود، موضوع نظارت ایران بر قرنطینه های بنادر جنوب به رویارویی دو دولت ایران و انگلیس که تا آن زمان اداره این تشکیلات را برعهده داشت منجر شد. این درگیری ها که از سیاست های کلی دولت ایران مبنی بر تحکیم موقعیت خود در خلیج فارس و بنادر آن پیروی می کرد سرانجام به استقلال تشکیلات قرنطینه در بنادر خلیج فارس انجامید.
این پژوهش با تاکید بر اسناد، گزارشها و کتاب های موجود به بررسی این پرسش ها می پردازد که چگونه نظارت بر امری غیر سیاسی یعنی نظارت بر قرنطینه جنوب توانست تبدیل به امری سیاسی شود و چرا هر یک از دول بر کنترل قرنطینه تاکید داشتند و نهایتا چه عامل ی یا عواملی سبب شد که دولت رضا شاه بتواند کنترل قرنطینه را از دولت انگلیس باز پس گیرد
در این مقاله فرضیه زیر مطرح است .
قرنطینه جنوب بستری برای دخالت دولت انگلیس فراهم ساخته بود و دولت ایران با تاکید بر توانایی های خود در زمینه های بهداشتی استقلال قرنطینه جنوب را به دست آورد.
ظهور و گسترش شیخیه در کرمان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ ادیان
گسترش شیخیه در کرمان، متأثر از عوامل متعددی بود که این پژوهش در پی بررسی آن عوامل و عملکرد شیخیه در این شهر است. بررسی داده های تاریخی بر اساس روش تحلیلی در تحقیق تاریخی نشان می دهد که عوامل چندی با دامنه تأثیرگذاری متفاوت در این جریان تأثیر داشته اند: آشفتگی اوضاع اجتماعی ـ فرهنگی و از آن جمله وضعیت عقیدتی و فکری در کرمان، نبود حوزه علمی و فقاهتی قوی در این شهر، همسایگی ولایت کرمان به یزد که اقامتگاه شیخ احمد احسایی بود، دلبستگی حکمران کرمان، ابراهیم خان ظهیرالدوله به علمایی چون به شیخ احسایی، گروش پسر او حاج محمد کریم خان به شیخ تا آنجا که از سید کاظم رشتی، دومین رهبر شیخیه، اجازه نامه دریافت کرد، و... از عوامل مهم گسترش شیخیه در کرمان است. استفاده حاج محمد کریم خان از پشتوانه های مادی و معنوی در کرمان و کوشش وی و جانشینانش در برگزاری مجالس وعظ، سخنرانی در مسجد و تدریس در مدرسه ابراهیمیه و تألیف کتب و رسائل مستقل درباره فقه و کلام شیخی به انسجام عقیدتی و اجتماعیِ این فرقه مذهبی کمک فراوانی کردند.
مغول ستیزی عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت تاریخ جهانگشای جوینی، به لحاظ تاریخی، بر کسی پوشیده نیست. قطعاً اصلی ترین مأخذ تاریخی برای بیان وقایع حمله مغول به ایران، تاریخ جهانگشای است. نقل حوادث ناگوار و مصائب بی شماری که بر ایرانیان آن روزگار رفته است، خوانندگان این کتاب را به گونه ای تحت تأثیر قرار می دهد که آتش آن دامن نویسنده کتاب را نیز می گیرد و او را متهم به همکاری با مغولان می کند. این مقاله بر آن است تا اثبات کند که عطاملک با هوشیاری و تیزبینی، به خلق و ایجاد نوعی از گفتار دست زده است که به وسیله آن، در عین فرمانبرداری از مخدومان خویش، وقایع حمله مغول را نیز، به دقت، ثبت و نگهداری کند و از سفاکی ها و خشونت های ایشان در ویرانی سرزمینش سندی معتبر بر جای گذارد. وی در ضمن نقل تاریخ، پرده از چهره مغولان برداشته و به شیوه های گوناگون، مغول ستیزی خود را نشان داده است. نویسندگان این مقاله کوشیده اند تا با مطالعة دقیق تاریخ جهانگشای جوینی، نگرانی ها و انتقادهای عطاملک را شناسایی و استخراج کنند و با طبقه بندی آنها ذیل دو محور «گزارش ها» و «روش ها» به بررسی و تحلیل این اثر بپردازند.
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزههای تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.
انقلاب مشروطه و اندیشه تجدد
حوزههای تخصصی:
در تاریخ معاصر ایران، تجدد یکی از مهمترین مفاهیم در حوزه اندیشه سیاسی و اجتماعی است که هر چند ریشههای آن را بهطور محدود میتوان در عصر صفویه جستجو کرد، اما عصر قاجاریه و مشروطیت را باید سرآغاز جدی تجددگرایی در ایران به شمار آورد. تکوین و شکلگیری اندیشه تجدد در ایران از پیوند تنگاتنگی با اندیشه ترقی در ایران برخوردار است. اندیشهها وتکاپوهای تجددطلبانه در ایران عصر قاجاریه و مشروطیت از همان آغاز با مخالفت جدی و سرسختانه گروههای مختلفی از جامعه سنتی ایران روبهرو شد.