شیخ ابراهیم چهارمین مرشد طریقت صفوی بود که بیست و یک سال رهبری خانقاه اردبیل را بر عهده گرفت. هم زمان با مرشدی او، تیموریان و قراقویونلوها در ایران و آناطولی فرمانروایی می کردند و عثمانیها نیز در صدد تصرف سرزمین هایی بودند که توسط امیر تیمور گورکانی جدا شده بود.در چنین شرایطی بود که شیخ ابراهیم توانست با قدرت معنوی خود و با بذل و بخشش هایش آوازه و شهرتش را تا مناطق دور دست برساند و حتی از پدران خود نیز در این زمینه پیشی گیرد. او در این دوره که جنگ و رقابت بین قراقویونلوها و تیموریان در ایران وجود داشت و آناطولی نیز هم چنان ناآرام بود توانست با دوری جستن از اقدامات نظامی و سازماندهی دستگاه تبلیغاتی خود مریدان زیادی را به خانقاه اردبیل جذب نماید و زمینه را برای فعالیتهای جدید شیخ جنید فراهم سازد.
در اینکه حکومت محمدرضا پهلوی بر اثر لیز بودن نفت و درآمدهای نفتی نقش بر زمین شد و نتوانست تعادل خود را در مقابل فشارهای گوناگون اواخر دهه 1350 حفظ کند شکی نیست، اما جامعه ما که طعم نیش آن مار خطرناک را خورده است همیشه از هر ریسمان سیاه و سفیدی که شبیه آن باشد می ترسد!هرگاه که اوضاع انرژی و مشخصاً نفت در دنیای صنعتی خراب می شود و در نتیجه اوضاع دلاری و ذخیره پولی کشورهای تولیدکننده آباد می گردد، نه تنها نباید خوشحال بود، بلکه خیلی هم باید نگران شد؛ زیرا هر وقت رانت نفت به اقتصاد و سیاست راه یافته، شکاف میان دولت و جامعه بیشتر گردیده است و در نتیجه دولت ها به بیراهه کشانده شده اند.حکومت محمدرضاشاه پهلوی که بر اثر عوامل گوناگون با مردم فاصله گرفته بود ناگهان با بالا رفتن قیمت نفت خود را کاملاً فرادست جامعه دید و با حساب های انباشته از دلارهای نفتی کوشید جای خالی مردم را با تسلیحات نظامی، سازمان ها و نهادهای امنیتی پر کند. شاه، که خودش یکی از عوامل اصلی بالا رفتن قیمت نفت در چشم غربی ها بود، نمی دانست که همین دلارهای نفت آورده او را بر باد خواهند داد.
آنچه باعث شده بود شوک نفتی به وجودآمده بر اثر وقوع انقلاب اسلامی ایران اهمیتی بیش از اولین بحران نفتی غرب در اوایل دهه 1970 پیدا کند، خود نفت و برهم خوردن بازار عرضه و تقاضای آن نبود، بلکه بیش از هر چیز ایدئولوژی بیدارگرانه و ضداستعماری انقلاب اسلامی بود که می توانست به راحتی در سراسر کشورهای اسلامی و نیز سایر کشورهای استعمارزده نفت خیز سرایت کند. ایدئولوژی کمونیستی به خاطر ماهیت الحادی خود قادر نبود در کشورهای نفت خیز اسلامی، نیروی مبارزه نفتی با غرب ایجاد کند، اما انقلاب اسلامی ایران می توانست انرژی غرب را در بحران و کابوسی همیشگی فرو برد.هرچند بیداری کشورهای اسلامی و مبارزه همگانی صادرکنندگان نفت علیه چپاولگری غرب به بلوغ و کمال موردنظر نرسیده است، وضعیت کنونی با دوران قبل از انقلاب مقایسه شدنی نیست. در حال حاضر روحیه شجاعت و ایستادگی ایران انقلابی به بسیاری از کشورهای نفت خیز سرایت کرده و برای غرب خطرهای بالقوه ای به وجود آورده است.در مقاله حاضر به تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر وضعیت بین المللی نفت توجه شده است.