توجه به اتصال لاینفک تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از یکدیگر به مثابه یک قانون در معادلات قدرت موجب می شود عمل ها و عکس العمل ها را توامان بررسی کرد. اولویت یابی شرق چه به لحاظ نظری و چه در عرصه عمل برای کشورهای اروپایی نه فقط نشانه اهمیت شرق به دلایل مختلف، بلکه نشانه نیازمندی آن ها به چنین اولویت گذاری می باشد. چنانچه روابط ایران و آلمان از این زاویه بررسی شود، در این صورت در کنار مساله علل گرایش و توجه ایران به آلمان به عنوان نیرو و قدرت سوم، چرایی سیاست پیش به سوی شرق آلمان نیز مدنظر قرار می گیرد. مقاله حاضر، پاسخگویی به این پرسش را عهده دار بوده است.
تغییرات به عنوان امری گریز ناپذیر برای کلیه جوامع، مورد پذیرش و نه لزوما تایید قرار گرفته است، با وجود این، انقلاب به جهت عمق، شدت و سرعت تغییراتی که به وجود می آورد، جایگاهی خاص در دسته بندی تغییرات دارد، ازاین رو، پرسش از چرایی و چگونگی آن، غیرتکراری تلقی می گردد که به دلیل کمیابی انقلاب ها، دائما طرح می شود تا بلکه بُعدی پنهان از آن شناسایی و آشکار گردد. انقلاب اسلامی ایران ویژگی های ممتازی در میان انقلاب های جهان داراست که پرسش از آن را اهمیت و جذابیتی ویژه بخشیده است. این مقاله، که علل سقوط نظام استبدادی پادشاهی را بررسی کرده، از جمله نمونه های کوشش های نظری در تعمیق انقلاب شناسی، به طور عام، و انقلاب اسلامی ایران، به طور خاص، است.
هنوز اندکی از جنگ نگذشته بود که غم غربت آن در دل ها جوانه زد و به ویژه کسانی که جنگ را دیده یا احساس کرده بودند دچار حس نوستالژیک عجیبی نسبت به جبهه و جنگ شدند، همین سبب شد که خیلی زود به خاطره نگاشته های زمان جنگ توجه شود انتشار آن ها مدنظر قرار گیرد و به تدریج «تاریخ دفاع مقدس» در ابعاد گوناگونش ظهور پیدا کند.هرچند که نگاشته های تحقیقی، اسنادی، و داستانی هرکدام جایگاه مهمی را در ادبیات دفاع مقدس داشتند، «خاطره شفاهی» جایگاهی به مراتب گسترده تر و عمیق تر به دست آورد که در عین شایستگی، بایستگی هایی را هم به دنبال خواهد داشت.بنابراین، اکنون که خاطره شفاهی وجه غالب تولیدات ادبی و تاریخی دفاع مقدس را شامل شده است، روشمند ساختن و آسیب شناسی این حوزه نیز ضرورتی کاملاً واضح و آشکار خواهد بود. در مقاله زیر، انواع جنگ و انواع تاثیرات آن بر حوزه تاریخ و ادبیات جنگ بررسی شده است.
یکی از اقدامات ضد دموکراسی حکومت های استبدادی آن است که به اقدامات به ظاهر دموکراتیک و فرمایشی دست می زنند و با این کار اصالت دموکراسی و در نتیجه هرگونه آزادی و امید و استقلال را بر باد می دهند. پهلوی دوم نیز از این گونه اقدامات ضد دموکراتیک بسیار انجام می داد که یکی از آنها فرمان تاسیس دو حزب موافق و مخالف ملیون و مردم، به عنوان اکثریت و اقلیت بود. حزب ملیون به دست منوچهر اقبال و در دوران نخست وزیری او تاسیس و رهبری شد و حزب اقلیت مردم را نیز اسدالله علم تاسیس و رهبری کرد. نه تنها ماهیت حزب اکثریت وابسته به نخست وزیر، بلکه حزب اقلیت منتقد نیز خیلی زود برای مردم روشن شد و مردم برای مسخره کردن آنها متل ها و لطیفه ها بر سر زبان می آوردند.در مقاله پیش رو با تاریخچه تاسیس و انقراض، و تحولات و اعتقادات حزب مردم آشنا خواهید شد.