نویسنده در این مقاله درصدد برآمده است تا «هویت ملی» را از نظر امام خمینی بازشناسد، لزوم و ضرورت آن را یادآوری کند، به آسیب شناسی آن بپردازدو سرانجام راه حل مطرح شده را ارائه نماید.
وی معتقد است که حضرت امام از میان عواملی که برای تعیین هویت ملی معرفی شده اند (نژاد، خون، رنگ، مرز جغرافیایی، سیاست، فرهنگ) بر عامل فرهنگی تأکید دارد و هویت اصیل و واقعی را بر فطرت انسانی واحد مبتنی می داند. فطرتی که با تربیت اسلامی شکفته می شود و انسانی مستقل را به جامعه عرضه می کند.
نویسنده با بررسی عوامل تاریخی به نحوه افول هویت ملی ایرانیان، از نظر امام، اشاره می کند و دو عامل را در آن دخیل می داند:
1) شیوع و رواج مدرنیسم در دو سده اخیر که باعث از خود بیگانگی، غربزدگی، خودکم بینی، گمشدگی و هیچ انگاری در جوامع اسلامی و ایران شد.
2) رویکرد متحجران، رفاه طلبان و مرفهان بی درد به اسلام و جامعه اسلامی.
خواندنی ترین نوشته های تاریخی و جذاب ترین تحلیلهای سیاسی و اجتماعی، اغلب توسط منفک شدگان از یک جریان یا سازمان نوشته می شوند. مرحوم کیا نیز وقتی به ترسیم اوضاع و احوال کمونیستهای ایران می پردازد و کارنامه سیاسی آنان را معدل گیری می کند، نوشته ها و گفته هایش جان دار است و خواننده را به درون اندیشه ها و کرده هایشان می کشاند. او که از کمونیستهای پروپاقرص دهه 1330 بود، بعد از آشنایی با مرحوم لنکرانی از مسلک دیالکتیک دست کشید و به مذهب مْهذٍب بازگشت. مقاله زیر از آن مرحوم، گرچه ناتمام مانده است، اما به عنوان یک سند تاریخی ارزشمند، در خور اعتنا است و دیده و اندیشیده های کسی را در مورد عملکرد حزب توده ایران نشان می دهد که این حزب را از نزدیک می شناخت و می توانست در این مورد سخن بگوید. این مقاله در تابستان 1358 از سوی مرحوم کیا برای آگاهی جوانان اوایل انقلاب در بحبوحه جریانات آن دوره به نگارش درآمده است. محقق مورخ، علی ابوالحسنی، متن مقاله را همراه با مقدمه ای از جانب خودشان در اختیار ماهنامه گذاشتند. ازاین رو پیش از هرچیز لازم می دانیم از ایشان تشکر کنیم.