ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۶۱ تا ۷٬۲۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
۷۲۶۱.

ناراضی مشروطه

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۲
حرکتها و فعل و انفعالات اجتماعی علاوه بر صورت ظاهری، از یک زیرساخت نهفته نیز برخوردارند که برخلاف جلوه بیرونی، قابل سنجش و یا پیش بینی دقیق نمی باشد و جالب آن که بخش اعظم فرایندهای اجتماعی و سیاسی نیز در پیوند با این جنبه پنهانی است که اتفاق می افتد؛ بدین معنا که می توان یک حرکت اجتماعی را طبق برنامه ریزی ازپیش تعیین شده شکل داد اما تداوم این جریان دیگر در اختیار کامل شکل دهندگان آن نخواهد بود بلکه از دیالکتیک خاص خود برخوردار است.حال اگر به سده ها و یا حتی دهه های گذشته برگردیم، بسامد خطا در پیش بینیهای افراد از وقایع اجتماعی و سیاسی را بیشتر ملاحظه خواهیم کرد. نظر به این امر، مسلما با بسیاری از کسانی که در کوران حوادث گذشته بنا به نیات خیرخواهانه عُلَم مبارزه برافراشتند تا اصلاحات و دگرگونیهای مدنظر خود را در نقطه مقابل جباران و نیز اجانب پیش ببرند اما در نهایت با شکست مواجه می شدند، همدردی خواهیم کرد. از جمله این مبارزان راه حق که در طول تاریخ ایران امثال آنها کم نیستند، می توان از امیرکبیر، مدرس، میرزاکوچک خان جنگلی و . . . نام برد که همگی نیز جان خود را بر سر راه آرمانهایشان فدا کردند. آنان به ظاهر شکست خوردند اما درواقع هیچ گاه شکست نخوردند؛ چراکه براساس همین قانون مخفی جریانات اجتماعی که هیچ وقت به ظواهر متکی نیستند بلکه هر حرکت اجتماعی در تمام دوران پس از خود تاثیرگذار است و آنچه امروز علی الظاهر شکست تلقی می شود، بسا که سالها و گاه دهه ها پس از آن به بار نشیند ـ چیزی که امروزه به عیان می بینیم ـ باید گفت میرزاکوچک خانها هیچ گاه نمردند و نخواهند مرد و آبی که از آبشخور اندیشه آنان در جوی فکر و فرهنگ این مرز و بوم جاری شد، همچنان شکوفه ها و نهالهای جدیدی را آبیاری خواهد کرد.
۷۲۶۴.

کارون و مسائل اجتماعی و زیست محیطی آن

۷۲۶۶.

وقایع اتفاقیه اصلاحات امیر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷۴
اصلاحات و امیرکبیر دو واژه ای هستند که تداعی کننده یکدیگرند و پیرامون تاریخ اصلاحات اجتماعی ایران بی آنکه نام قهرمان راستین آن ذکر شود سخن نمی توان گفت. اما اصلاحات امروزه واژه ای غریب شده و از بس که جوامع معاصر آن را به بازی گرفته اند، دیگر بوی ناب و تاز گی گذشته را نمی دهد؛ به ویژه که در اواخر قرن پیش، استراتژی اصلاحات باعث فروپاشی قطب بزرگ بلوک شرق گردید و ردپای دخالتهای بلوک غرب در آن نمودار گشت. اما مصلحان اجتماعی دهه های دورتر که هنوز جوامع بشری در عوامفریبیهای دموکراتیک فرو نرفته بود، کاملا شریف و شفاف و شسته پای به میدان می گذاشتند و چون بوق و کرناهای تبلیغاتی و ترفندهای انتخاباتی رایج نشده بود، اصلاحات آنها در عینیت و عمل نمود می یافت.گرچه اقدامات امیرکبیر از نوع درون حکومتی بود و او درواقع از داخل نظام سیاسی اصلاحات خویش را آغاز کرد، اما اگر می توانست اساس حکومت را هم دگرگون می ساخت؛ چنانکه خود نیز گفته بود که قصد کنستیتوسیون (نظام مشروطه) داشته، ولی مجالش ندادند. واقعا هم از مرد روشن بین و استوار و باهمتی چون او بعید به نظر نمی رسید که نظام اجتماعی و سیاسی قرون وسطایی ایران را به کلی زیروزبر کند و طرحی نو درافکند و ایران را به عظمتی که شایسته آن بود برساند؛ حال چه از طریق ایجاد کنستیتوسیون باشد و چه طرق دیگر. اما هرچه بود و هرچه گذشت، ایده های بزرگ و آمال بلند امیرکبیر ناجوانمردانه در فین کاشان غروب کرد تا شاید روز و روزگاری دیگر در پیشانی فرزند دیگری از مام وطن طلوع کند و ایران را دوباره مرکز فرهنگ و تمدن سازد. بااین حال همان اقدامات چندین ساله امیر، شالوده تحولات بزرگ بعدی گردید و در حقیقت پایه های ایران نوین را پی افکند.تضعیف نظام ملوک الطوایفی و ایجاد مرکزیت نیرومند سیاسی، اعاده امنیت اجتماعی و مرزی، ایجاد توازن منفی در سیاست خارجی، تعدیل خرج و مخارج درباریان، تاسیس و طبع روزنامه رسمی، تاسیس دارالفنون، توسعه نشر و ترجمه کتب، توجه به نهادهای دینی و مذهبی، پی ریزی صنایع بزرگ، حمایت از صنایع دستی، ارتقاء سطح بهداشت عمومی، اصلاح امور مالی کشور، بهبود وضع کشاورزی و باغداری و امور دامی، مبارزه با فساد مالی، ایجاد نیروی نظامی قدرتمند زمینی و دریایی، ساخت بناهای تجاری و اداری در طهران و مراکز ایالات و غیره نمونه های درخشانی از اصلاح گریهای آن مرد بزرگ است. او پیش از وقوع انقلاب میجی در ژاپن به این درک رسید و همت خود را مصروف این اصلاحات کرد اما نظام سیاسی ژاپن دچار خیانتها و دودسته گریهای دربار پادشاهان ایران آن عصر نبود و آن کشور را به جایگاهی رساند که یکی از قدرتهای بزرگ جهان شد، ولی درباریان ایران با ازمیان بردن اراده های محکم و رجال استوار و روشن بین کار این سرزمین را به آنجا رساندند که همگی می دانیم. مقاله زیر اصلاحات همه جانبه میرزاتقی خان امیرکبیر را مرور نموده و به شما خوانندگان عزیز و گرامی تقدیم داشته است.
۷۲۶۸.

از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی

کلیدواژه‌ها: جنبش اجتماعی ایدئولوژی روشنفکران انقلاب اسلامی بسیج انقلاب اصلاحات طبقه انقلاب سفید طبقه متوسط جدید دولت بوروکراتیک دولت اتوکراتیک دولت پاتریمونیال

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
تعداد بازدید : ۹۶۷۶ تعداد دانلود : ۴۵۶۲
"نویسنده در این مقاله تلاش نموده است تا از طرفی علل اجتماعی ـ اقتصادی، و از طرف دیگر آرا و نظریاتی (داخلی / خارجی) را در خصوص انقلاب سفید و بویژه اصلاحات ارضی تحلیل نماید. اشرف با اشاره به فشارهای مختلفی که در خصوص انجام اصلاحات بر دولت شاه وارد می شد، اساساً بنیان تفکر مبتنی بر انجام اصلاحات را در بیرون از دولت محمدرضا پهلوی جستجو می نماید. وی در این مقاله به بررسی روابط دهقانی / زمینداری در ایران پیش از اصلاحات می پردازد و بر اساس این بررسی مختصر جامعه شناختی بر آن است تا اثرات برنامه های اصلاحی شاه را بر طبقات اجتماعی ایران و بالاخص روستاییان ارزیابی کند. رونق شهرها، رشد جمعیت، مهاجرت فزاینده از روستاها به شهرها، از بین رفتن تنظیمات و ترتیبات اجتماعی پیشین در مناطق روستایی و بسیاری تحولات و دگرگونیهای دیگر منجر به تغییراتی در ساختار اجتماعی و طبقاتی جامعه ایران شد که مهمترین آنها شکل گیری اقشار و طبقات جدیدی بود که نقش آنها در تحولات اجتماعی بعدی قابل توجه گردید. بنابراین اجرای برنامه های اصلاحات موجب تغییرات وسیعی در حوزه های مختلف اجتماعی / اقتصادی جامعه ایران شد. با این حال، گرچه انقلاب سفید به بنیانهای سنتی اقتدار پاتریمونیالیستی (علما، بازار و طبقات زمیندار) که ارتباط بین الیگارشی پیشین و نیز بین آنها و توده های شهری، روستایی و قبیله ای را برقرار می کردند، خاتمه داد؛ اما در دهه 1970 منجر به شکل گیری اتحادهای انقلابی جدیدی شد که از ترکیب گروههای کوچک علمای انقلابی، پیروان بازاری آنها و فعالان فکری به وجود آمده و از منابع سرشار انسانی، مالی و فرهنگی بازار، مسجد و شبکه های مدرسه / دانشگاه برخودار بودند. و از سوی دیگر نیز دولت اتوکراتیک رانتیر مواجه با بحران فقدان اراده برای اعمال قدرت در ایام بحرانی بود. روی هم رفته مجموعه این عوامل به همراه ضعفهای ساختاری طبقات متوسط جدید منجر به سقوط رژیم شاه شد. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان