ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
۷۶۲۱.

رمضان 1357 و مسجد قبا

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۹۸
کاملا طبیعی بود که انقلاب اسلامی در روند شکل گیری خود از تمام زمینه ها و بهانه های اسلامی بهره جوید و استفاده از هر مکان و زمانی را که متعلق به نهادها و شعائر دینی بود غنیمت بشمارد؛ بنابراین مساجد به عنوان سنگرهای انقلاب و مناسبتهای دینی بهانه ای برای شکل گیری و گسترش حرکت عظیم انقلاب اسلامی بود. از جمله این سنگرهای مهم و کلیدی مسجد قبا بود که امامت آن را آیت الله محمد مفتح(ره) بر عهده داشت. وی که از یاران و شاگردان حضرت امام خمینی(ره) بود، مسجد قبا را به مهمترین مرکز حضور گسترده توده های انقلابی مبدل ساخت که در مناسبتهای دینی هزاران نفر از مردم تهران را گردهم می آورد و ضمن انجام فریضه های دینی، پیام امام(ره) و انقلاب اسلامی را در میان مردم منتشر می ساخت.باری رمضان المبارک سال 1357 که در شهریورماه آن سال واقع شده بود، برای مردم ایران به راستی مبارک و سرنوشت ساز شد؛ چرا که دکتر مفتح(ره) توانست با برنامه ریزی و اتخاذ روشهای حساب شده مردم را برای یک حضور گسترده میلیونی در خیابانهای تهران آماده سازد و اولین راهپیمایی گسترده و علنی مردم بر علیه رژیم شاه را در عید فطر آن سال محقق سازد. سیل رو به فزونی جمعیت از زمینهای قیطریه که محل برگزاری نماز عید سعید فطر بود راه افتاد و در امتداد خیابان شریعتی، به توده گسترده ای از مردم معترض به حاکمیت شاه تبدیل گشت. رژیم که پس از واقعه پانزدهم خرداد، دیگر حافظه خود را از قیامهای گسترده مردمی پاک کرده بود، ناگهان غافلگیر شد و نتوانست از راهپیمایی بزرگ عید سعید فطر در سال 1357 جلوگیری کند. آن راهپیمایی آرام و توده ای، راه را برای راهپیماییهای بعدی آماده کرد که اولی در شانزدهم شهریور مسیر بیست کیلومتری تجریش تا راه آهن را پیمود و بعد از آن هم واقعه هفدهم شهریور مردم و رژیم را در رویارویی کامل قرارداد و برای اولین بار پس از واقعه پانزدهم خرداد بود که ردپای حکومت نظامی در ایران پیدا شد.
۷۶۳۰.

چرا ارتش نتوانست؟

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۹۶
گرچه شاه مخلوع ایران وارث حکومت ارتش محور پدرش بود و طبیعتا نقش نیروهای نظامی و امنیتی را در پیشبرد امور حکومت به خوبی می دانست، اما علاقه شخصی او به امور نظامی ازیک سو و حمایتهای نظامی امریکا از وی برای مقابله با خطر کمونیسم و ژاندارمی خلیج فارس از سوی دیگر، او را از ارتشی قدرتمند و دستگاه امنیتی پیچیده ای برخوردار ساخت که در خاورمیانه بی نظیر بود.ارتش و سازمان اطلاعات، تکیه گاه شاه برای حکومتی سی وچند ساله بود؛ اما این نقطه اتکاء در مقابل حرکت خروشان مردم به یکباره درهم فروریخت و لذا برای همه تحلیلگران این سوال مطرح شد که چرا شاه با وجود این ماشین نظامی و امنیتی نتوانست در مقابل حرکت انقلاب پایداری کند و سرانجام در کام شکست فرو رفت؟برای ما ایرانیها که این انقلاب را به وجود آورده و به ثمر رساندیم و با شاه و نیروهایش پنجه درافکندیم جواب این سوال روشنتر است تا کسانی که دستی از دور بر آتش داشته اند. حقیقت امر آن است که میان دستگاه نظامی شاه و دستگاه امنیتی او باید تفاوت زیادی قائل شد. هرچند که شعار ارتش شاهنشاهی ایران نیز «خدا، شاه، میهن» بود اما به مجرداین که ارتش احساس نمود شاه این میهن با خدای آن در ستیز افتاده و میهن نیز او را به شاهی قبول ندارد، پایبندی اش به حفظ آن تاج و تخت کیانی را از دست داد و پس از چندی، نه تنها شاه را تنها گذاشت و در مورد انقلاب بی طرفی اختیار کرد بلکه برادرانه به مردم پیوست. به غیر از سران رده بالای ارتش، بدنه آن، وابستگیها و تعلقاتی داشتند که با مردم حاضر در راهپیماییها یکی بود و به تعبیر حضرت امام(ره) ارتش مسلمان بود و نمی توانست با مردم مسلمان، ستیز و خونریزی کند.تمر‏د سربازان و افسران از ارتشیان مافوق و فرار از پادگانها پدیده ای بود که از اولین روزهای گسترده شدن انقلاب قابل مشاهده بود. اما حکایت نیروهای امنیتی شاه کمی فرق داشت و ازهمین رو بیشتر افراد آن در اثنای پیروزی انقلاب گریخته و یا منزوی شدند.در مورد نقش دستگاههای نظامی و امنیتی در تثبیت یا تغییر حکومتها، نظرات و دیدگاههای بسیاری وجود دارد و اندیشمندان زیادی آن را مورد مطالعه قرار داده اند که توجه به آنها برای به دست آوردن تحلیلهای مستند علمی پیرامون انقلاب اسلامی بی فایده نخواهد بود. مقاله حاضر، ما را با ابعاد گوناگون مساله مزبور آشنا می سازد و سقوط شاه و پیروزی انقلاب را از منظر بازماندگی دستگاههای نظامی و امنیتی شاه در سرکوب انقلاب مورد توجه قرار می دهد.
۷۶۳۱.

ملی شدن نفت و چشمهای عقابی

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱۱
سابقه کشف و استخراج نفت در ایران هنوز به یک قرن نرسیده اما این مساله تاریخ چندهزارساله ایران را شدیدا، آن هم به طرزی نه چندان خوشایند، متاثر ساخته است. وقتی اولین چاه نفت ایران در سال1908 میلادی فوران کرد، قند فراوانی در دل دولتهای استعماری آب شد و آنان چشمان حریص و طماعشان را بر روی ایران بازتر کردند. ایران دیگر نه تنها دروازه شرق یا چهارراه تمدنها، بلکه به جایی برای کسب ثروت و تهیه انرژی تبدیل شده بود و کاروان لیبرالیسم اقتصادی غرب می توانست زاد و توشه راه دستیابی بر تمامی شرق را نیز از اینجا فراهم کند. طلای سیاه نفت، پای آلوده دلالان و بورس بازان و به دنبال آن دولتهای متبوعشان را به اطراف و اکناف ایران گشود و به سودای کشف، استخراج و غارت این ماده، خیل سرمایه داران و کارشناسان و عمله جات فرنگی به نقشه کشی، راه سازی و لوله کشی پرداختند تا ایران را هم مانند هندوستان تاراج کنند. بر اثر رقابتهای شدید شرکتهای نفتی روس، انگلیس و امریکا بر سر به دست آوردن امتیازات ، دعوای نفت به قدری بالا گرفت که دولت و ملت ایران در این میان ترسان و حیران مانده بودند. نگاهی به مذاکرات مربوط به نفت ایران در طول تاریخ، مطالب و حقایق بسیاری را درباره تاریخ ایران و جهان مکشوف می دارد و ریشه بسیاری از رویدادهای معاصر را روشن می سازد. شمال و جنوب ایران علاوه بر تحمل زیانهای جنگ اول و دوم جهانی، در کام جنگ نفتکشها نیز فرو افتاد. از امتیاز نفتی دارسی تا کنسرسیوم، راه پرپیچ وخم و پرمخاطره ای طی شد که علیرغم وجود صفحات درخشانی چون نهضت ملی شدن صنعت نفت، نتیجه و پایان این راه چیزی جز بلعیده شدن نفت ایران توسط کارتلهای بین المللی نبود؛ چنان که روح ملی سازی نفت به کلی مثله شد؛ تااینکه انقلاب اسلامی سال1357 ورق پیروزی نفتخواران را در هم پیچید و این ثروت ملی را به ملت بازگرداند. رقابتهای خارجی بر سر نفت ایران خود موجبات مناسبی را برای ملی کردن نفت در پی داشت و رهبران ملی ایران به ارزش این رقابتها برای استفاده در راستای ملی سازی کاملا واقف بودند اما استعمارگران نمی توانستند چشم طمع خود را به راحتی بر این همه ثروت ببندند و لذا برای حفظ آن به هر گونه توطئه، فشار و کودتا در صحنه سیاسی ایران متوسل می شدند. مقاله پیش رو، شرح مفصلی از کم و کیف این رقابتها و مبارزات را در اختیار می گذارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان