فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوره استیلای مغول، با به خطر افتادن امنیت مردم و لرزان شدن پایه های زندگی اجتماعی و فردی، ارزش های اخلاقی تا حدودی رو به انحطاط رفت؛ زیرا بارزترین انواع امنیت- که در پناه آن می توان آسوده زندگی کرد- مانند امنیت اجتماعی، اقتصادی، شغلی، فردی، قضایی، روانی و فرهنگی، همگی دچار سیر نزولی شدید شدند و با تنگ شدن عرصه زندگی بر ایرانیان، مبارزه آنان با حاکمان مغول به مبارزه برای بقا تبدیل شد و مسئله فرهنگ و اخلاق اصیل به مرتبه دوم سقوط کرد.البته باید اذعان کرد که مغولان علت تامه انحطاط اخلاقی نبودند، یعنی نمی توان همه نابسامانی ها در این حوزه را به آنان منتسب کرد؛ اما روش حکومت و سیاست گذاری های آنان به گونه ای بود که منجر به تشدید این انحطاط شد؛ انحطاطی که از قبل آغاز شده بود.پس از پایان حاکمیت مغول، تمامی خسارات در حوزهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، شغلی و... جبران شد، اما خسارت های اخلاقی تا مدت ها پایدار و پابرجا بود؛ به گونه ای که بعضی صاحب نظران معتقدند که تاکنون نیز تأثیر اقدامات آنان در لایه های زیرین تفکر و فرهنگ ایرانی مشهود است.در این مقاله، با روش تحلیلی به تبیین این موضوع می پردازیم.
دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و دیکتاتوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حوادثی که در مسیر سرنوشت یک ملت به وقوع می پیوندد گاهی داستان هایی شگفت انگیز و دردآلود به وجود می آورد که برای آیندگان، هم درس عبرت است و هم مایه تأسف و اندوه. ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است و آنگاه که بدانیم سبب این تقطیع ها و تجزیه ها علاوه بر قهر و غلبه دشمن متجاوز، خیانت بیگانه پرستان نیز بوده، بسی دردناک تر است.
نوشتار حاضر مختصری از پژوهشی تاریخی و تحلیل و بررسی فرهنگی درباره یکی از بخشهای مهم جدا شده از سرزمین سرافرازمان، ایران بزرگ است که نخستین بار در نشست علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز» ارائه شد.
برآمدن یعقوب لیث صفاری و توقف جریان فتوح و مهاجرت های اعراب به هند و سند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعقوب لیث بخش وسیعی از قلمرو شرقی خلافت اسلامی تا مرزهای دارالحرب (دارالکفر) را از نظارت عباسیان و امیران وابسته به آنان خارج کرد. حضور صفاریان توأم با برداشته شدن فشار مستقیم فاتحان و مهاجران مسلمان بر سرزمین های آن سوی رودخانه سند بود. بسیج نیروهای اجتماعی ضدخلافت مرکب از عیاران، مطوعه، خوارج و دیگر سپاهیان آن محدوده، همچنین دوری قلمرو صفاریان از مرکز خلافت و موفقیت یعقوب در برپایی و سازماندهی حکومتی با آرایش نظامی، خواسته یا ناخواسته به ایجاد یک سپر دفاعی بر دروازه های شمال غربی هندوستان انجامید. این رویداد بزرگ فرصتی مناسب در اختیار هندیان گذاشت که بتوانند جامعه خود را بازسازی کرده و جریان نفوذ اسلام به قلمرو خود را بیشتر از یک قرن دیگر، به تأخیر بیاندازند. حتی شهرهایی که در آن محلات اسلامی پدید آمده بود به تدریج جذب جامعه هندی شده و مردمان ساکن آن، طریق مردمان بومی را حداقل در ظواهر و آداب و رسوم و نه عقاید، در پیش گرفتند و یا به کانون بحران های داخلی شرق جهان اسلام وارد شدند. از مجموع حملات صفاریان به سوی رقیبان شان تنها جنگ با رتبیلان در سرحدات هندوستان جهت شرقی داشت. این مقاله با روش تاریخی می کوشد تا تأثیر صفاریان در توقف جریان فتوح و مهاجرت های جنگی اعراب به هندوستان را مورد بررسی قرار دهد. دستاورد مقاله نشان می دهد که تجزیه دامنه متصرفات خلافت عباسی در شرق قلمرو اسلامی با پیدایش صفاریان سرعت بسیاری به خود گرفت و این روند باعث طولانی شدن و عوض شدن مسیر نفوذ مسلمانان از مسیر اقدام نظامی دستگاه خلافت در سند و هند شد، اما راه را برای ورود پیروان مذاهب مخالف با خلافت عباسی مانند اسماعیلیان هموار کرد.
ملکم خان و خطوط آدمیت
جایگاه صنعت ضبط در سیاست فرهنگىِ دورة پهلوى اول
حوزههای تخصصی:
مسائل اجتماعی ایران در دوره صفویه: پژوهشی در سفرنامه کمپفر
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی بازشناسی مسائل اجتماعی ایران در دوران صفویه از دورن یکی از سفرنامه های اروپایی است. در بازشناسی سفرنامه کمپفر از عناصری که با مسائل اجتماعی ارتباط می یابد، نهاد دولت و جنبة تقدس آمیز و مشروعیت بخش آن؛ نهاد دین و کارکرد اجتماعی آن، نهاد آموزش و پرورش؛ و اخلاقیات و آداب و رسوم ایرانیان را برگزیده ایم. رویکرد این سفرنامه ها در مسائل اجتماعی، تکیه بر جنبه های شنیداری بویژه از توده های اجتماعی است. این امر می تواند توأمان به عنوان جنبة مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گیرد: در اختیار گذاردن سطح فکری جامعه و افکار عمومی ایرانیان در این دوران از یک سو و عدم مطالعه و تعمق در واقعیت مسائل ایران و تکیه بر سطحی نگری عمومی از سوی دیگر، دو جنبة این ارزیابی می تواند قلمداد گردد. اما بطور کلی جلوه هایی از مسائل اجتماعی ایران را در بردارد که تا امروز امکان حیات یافته است.
نامواژة جُندیشاپور؛ معنا و مفهوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، سازندگان بزرگ شهرها بودند و گُستردگی و اهمیت شهرسازی دورة ساسانیان به خوبی در گزارش های تاریخی و جغرافیایی بازتاب یافته است. گزارش های تاریخی همداستانند که شاپور یکُم (241-272م.)، در بازگشت از جنگ های پیروزمندانه اش با امپراتوری روم، اسیران و کوچ یافتگان انطاکیه را در شهری تازه بُنیاد به نام «وِه از اندیوِ شاپور»(شهرِ شاپورِ بهتر از انطاکیه)، در سرزمین خوزستان جای داد. شاپور در متن فارسی میانة سنگ نوشتة خود روی دیوار ساختمان کعبة زردشت، این شهر را «وهی انتیوک شهپوهری» خوانده، امّا در متن یونانی همان سنگ نوشته، نام شهر «گوی آنتیوخ سابور» نوشته شده؛ یعنی در این سنگ نوشته، همچون نام های دیگری که با «و» ایرانی آغاز می شوند، «گ» را به جای «و» آورده اند. در متن های تاریخی و جغرافیایی دورة اسلامی، این شهر «وِه از اندیوِ شاپور»، «گُندیشاپور»، «جُندیسابور»، و یا «جُندیشاپور» خوانده شده است. چون واژة فارسی میانة «گُند» به معنای «سپاه» بوده، و در زبان عربی هم «جُند»، کاملاً هم معنای خود واژة گُند می باشد، به اشتباه پنداشته شده که «گُندیشاپور/ جُندیشابور» به معنای «اردوگاه شاپور» بوده است، امّا در حقیقت، جُندیشاپور ریخت عربی شدة تلفظِ یونانی الاصل نام این شهر است، و هیچ رابطه ای با واژة گُند/ جُند به معنای سپاه یا اردوگاه جنگی ندارد. اگر چه گزارش های تاریخی همگی از ساخت جُندیشاپور در دورة شاپور یکُم و پیوند واژة جُندیشاپور با نام وی سُخن می گویند و کاوش های باستان شناختی در تپه های جنوب دهکدة شاه آباد در چهارده کیلومتری جنوب شرق ی دزف ول که احتمالاً جای شه ر جُندیش اپور می باشد، نشان می دهند که جُندیشاپور از شهرهای ت ازه
بُنیاد دورة ساسانی ان بوده و هی چ چی زی از دورة پیش از ساسانی ان به دست نیام ده است، پ اره ای از پژوهندگان خیالبافانه عقیده دارند که تاریخ شهر جُندیشاپور به دوره های پیش از تاریخ! بازمی گردد، و جُندیشاپور ریخت دگرگون شدة واژة هندی «جنتاشاپیرتا»، به معنای «باغ زیبا و دلگشا» یا «شهر زیبا و فریبنده» می باشد! در این جُستار کوشش خواهد شد با اشاره ای به چگونگی پیدایش شهر جُندیشاپور، و مطالعة دیدگاه های گوناگون دربارة معنا و مفهوم نامواژة جُندیشاپور، معنای واقعی این نام به دست داده شود.
نقش اقتصادی و مواصلاتیِ دهانة اروندرود در روابط حکومتهای محلیِ منطقه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهانه اروندرود آبراه سوق الجیشیِ مهمی بود که خلیج فارس را به بین النهرین متصل می کرد. گذشته از حکومت های محلی باستانی خاراکس و خاراسن، در دوره اسلامی نیز حکومت های محلی و نهضت هایی از قبیل زنگیان، قرامطه و بریدیان در این منطقه به قدرت رسیدند. با آنکه به نظر نمی رسد که از نظر تعداد لشکریان قدرت نظامیِ چندانی داشتهاند، اما توانستند تأثیرات عمیقی بر اوضاعِ خلافت عباسی بنهند. این مقاله درپی آن است که به این پرسش پاسخ گوید که نقش اقتصادی و مواصلاتی دهانه اروند در تاریخ حکومت های محلی راسِ خلیج فارس در عهد خلافتچه بوده است؟ فرضیه حاکی از آن است که موقعیت مواصلاتی و اقتصادی دهانه اروند نقش اصلی را در سرنوشت حکومت های محلی و مناسبات آنها با خلافت داشته است
شورش های شرف الدین حاجی بیگ و بایندر بیگ در اصفهان، در دورة سلطان یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان یعقوب آق قویونلو، در اوایل حکومت خود با برخی مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. اساسی ترین مشکلات داخلی او، شورش هایی بود که در مناطق مختلف قلمرو تحت فرمانش، از جمله در اصفهان، روی داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که علل و عوامل بروز این شورش ها، آن هم در اصفهان، که یکی از شهرهای بزرگ و مهم حوزة حکمروایی یعقوب محسوب می شد، چه بود؟ و سرانجام این شورش ها چه شد؟ دیگر اینکه، یعقوب چه موضعی را در قبال این شورش ها اتخاذ کرد، و چگونه توانست بر این شورش ها فائق آید و آرامش و ثبات و امنیت را دوباره به اصفهان و نواحی اطراف آن بازگرداند؟
دستاورد این تحقیق که حاصل استفاده از منابع و مآخذ تاریخی است، این است که اختلافات و کشمکش های میان پسران حسن بیگ، در دورة کوتاه پس از درگذشت وی، و ضعف حکومت مرکزی، سبب شد تا برخی از امرا و حکمرانان مناطق مختلف تحت فرمان آق قویونلوها از فرصت استفاده کرده و هر کدام در صدد کسب قدرت و توسعة نواحی تحت فرمان خود برآیند. با توجه به اهمیت اصفهان، مخالفان سیاسی یعقوب سعی داشتند تا نخست با تصرف این شهر، شورش خود بر ضد حکومت وقت را آشکار کرده و سپس بر دیگر نواحی دست یابند. اگرچه مقابله با این شورش ها بخش عمده ای از وقت و انرژی یعقوب را به خود اختصاص داد، اما او سرانجام موفق شد با مشی سیاسی خاص خود، که ترکیبی از نرمش و قاطعیت بود، این شورش ها را سرکوب کند.
آیین محاکمه و مجازات در دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قضاوت و دادرسی از روزگار قدیم که به صورت ساده و ابتدایی و در قالب داوری و قضاوت خصوصی وجود داشته تا امروز که به صورت نظامی پیچیده درآمده است؛ متناسب با درجه تمدن، نوع حکومت و مقتضیات و ملاحظات سیاسی، اجتماعی و مذهبی جوامع دگرگون شده و در هر دوره ای ویژگی های خاصی داشته است.یکی از این دوره ها، عصر حاکمیت تیموریان بر مناطق مختلف از جمله ایران و ماوراءالنهر است. در این دوره مانند دوره های قبل از آن در ایران، قضاوت مبتنی بر قوانین منسجم و یکنواختی نبود و قاضیان بر اساس قوانین شرعی، عرف و احکام و دستورهای شاهان به قضاوت می پرداختند.یاسای چنگیزی نیز از مبانی مهم قضاوت عرفی در این دولت به شمار می آمد.این سه اصل در حکم قانون بودند و هرگونه عملی که برخلاف این موازین صورت می گرفت، جرم تلقی می شد و برای هر جرمی نیز مجازات خاصی درنظر گرفته می شد. قضاوت در این دوره از مهم ترین امور حکومتی بود؛ به گونه ای که خود سلطان به عنوان بالاترین مقام حکومتی، در رأس امور قضایی قرار داشت و حکم او در تعیین، تبدیل و تخفیف مجازات مجرمان نقش مهمی داشت.اهمیت هر کدام از مبانی سه گانه قضاوت در طول حکومت هر یک از شاهان تیموری متفاوت بود و هر حاکم شیوه خاصی در قضاوت و مجازات مجرمان داشت. مسئله اصلی این پژوهش، آشنایی با شیوه های محاکمه، نحوه عملکرد قاضیان و آیین دادرسی در دوره تیموریان است.
عقاید سیاسی اسماعیلیان نزاری
حوزههای تخصصی:
اسماعیلیان به ویژه شاخه نزاری گروهی از شیعیان بودند که در دوره سلجوقی اوج دوران قدرت نمایی های آن ها بود. این گروه یا فرقه حاصل تجربه های تاریخی سرزمین ماست. می توان گفت روح ایرانیت در این نهضت به طور کامل آشکار است و این نهضت از دو چشمه سیراب می شد: ایرانیت و اسلامیت. عقاید سیاسی آن ها مانند تمام فرقه ها و گروه های منشعب، بر پایه دین است و در میان آن ها امامت از موقعیت سیاسی و مذهبی برخوردار بود. شاید مهم ترین میراث اسماعیلیان نزاری، روح آماده و دمنده ی آن ها برای مبارزه با نهاد های کهنه جامعه، بی عدالتی فرمانروایان با گروه های ضعیف و بی دفاع جامعه باشد. آن ها با روشی نو، منشأ نوعی دگرگونی فرهنگی و اجتماعی و حتی روحی شدند که این خدمات بعد از سقوط آن ها به دیگر گروه های شیعی سپرده شد.
زمینه ها و ماهیت بحران در خلافت عباسی در دوره ی خلافت مقتدر(295 320ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش های دوران قاجار برای تولید شیشه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هنر شیشه گری سنتی به مرحلة تولید صنعتی، رویدادی بود که در دوران قاجار به وقوع پیوست. گسترش روابط تجاری با غرب و در پی آن اثرپذیری از انقلاب صنعتی، تأثیری مستقیم بر این تحولات داشت. از سوی دیگر با سرعت گرفتن روند تجددگرایی و رشد نرخ تقاضای کالاهای تزئینی متنوع، محصولات کارگاه های شیشةسنتی دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه نبود و تدریجاً شرایط را برای ورود شیشه به مرحلة صنعتی فراهم کرد.
اما به چگونگی مراتب این تغییر در کتب موجود کمتر پرداخته اند. از این رو در تحقیق حاضر کوشش شد تا با واکاوی اسناد، امتیازنامه ها و سایر مدارک مستدل تلاش های دوران قاجار در راستای تولید شیشه و عوامل عقیم ماندن آنها مورد مطالعة جدی تر قرار گیرد. در نتیجه ای که حاصل شد مشخص گردید که هرچند کارخانه های ایرانی و خارجی تحت الحمایة دولت و نیز کارخانه های خصوصی درصدد پاسخگویی نیازهای روز بازار برآمدند، اما عواملی همچون نبود دانش کافی در زمینة مواد اولیه مرغوب و ذغال سنگ مناسب در داخل کشور، این کوشش را با شکست مواجه کرد. هرچند مزایایی همچون آشنایی شیشه گران با تکنیک های نوین و بهبود فرم محصولات شیشه را سبب گردید. در این میان کارخانه هایی که از حمایت دولت برخوردار بودند، مدت بیشتری به فعالیت ادامه دادند و همچنین تولیداتی با مصارف عمومی و کیفیت قابل قبول داشتند.
ساز وکار ورود، صعود، نزول و خروج ایل قاجار در منحنی قدرت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایه گذاران حکومت های سلطنتی در تاریخ ایران عمدتا از جوامع قبیله ای بر خاسته اند و پس از رسیدن به اوج قدرت به صورت ناخواسته فرآیند نزول و خروج از صحنه قدرت را طی کرده اند. این امیران برخاسته از میان قبایل، با ورود به عرصه یکجانشینی و تغییر شیوه زندگی، بناچار باعث تغییر در بنیان های مادی و معنوی قدرت و یا علت فروپاشی این بنیان ها می گردیدند و لاجرم مدتی بعد مدعی تازه ای از راه می رسید و قدرت را تصاحب می کرد. قاجارها نیز با چنین ساز و کار به قدرت رسیدند؛ اما زوال و سقوط آنان نه بر پایه ی ساز وکار فوق که با ساز و کاری بی سابقه ای در تاریخ ایران روبرو گردید. یافته های این تحقیق نشان می دهد که قاجارها علی رغم ایستادگی در برابر نوسازی، به اجبار به نوسازی نظامی تن در دادند؛ اما عدم دریافت صحیح آنان از نوسازی نظامی و پیامدها و نتایج مترتب بر آن، موجبات سقوط و زوال آنان را به دست واحد نظامی نوین فراهم ساخت.