فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
ایران و غرامت جنگ 8 ساله
اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در دوره قاجار (از آغاز تا پایان دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته های پراکنده دوره قاجاریه درباره دماوند، در مجموع، حکایت از رونق و اوضاع مساعد این شهر در آن دوره تاریخی دارند. انتخاب تهران به پایتختی سهم مهمی در رونق اقتصادی و توسعه اجتماعی دماوند داشت. با این حال، دماوند خود دارای توانمندی های اقتصادی و اجتماعی حاصل از موقعیت طبیعی، جغرافیایی و اقلیمی بود، که پایتختی تهران زمینه شکوفایی این توانمندی ها را فراهم آورد. این پژوهش بر آن است تا در یک پژوهش تاریخی ضمن بررسی اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در بخشی از دوره قاجار، قابلیت ها و توانمندی های دماوند در این دوره را شناسایی و نقش هر یک را در توسعه و گسترش دماوند ارزیابی کند. اینکه مهم ترین زمینه های توسعه و گسترش دماوند در دوره قاجار کدام عوامل و در چه حوزه هایی بوده اند، پرسش این پژوهش است. در این مقاله این عوامل در پنج حوزه مشتمل بر موقعیت طبیعی و اقلیمی، عوامل اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، جایگاه اداری و سیاسی و وضعیت فرهنگی شناسایی و مورد بررسی قرارگرفته است.
معاصی کبیره مصدق السلطنه
جایگاه بازاریان و اصناف در تحولات سیاسی اقتصادی ایران از کودتای رضاخان تا دهه نخست سلطنت رضاشاه (۱۲۹۹ تا 1310ش/۱۹۲۰ تا 1931م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب مشروطیت، در نتیجه برنامه های نوسازی دولتی، جایگاه و موقعیت بسیاری از اقشار جامعه تغییر یافت. و این موضوع بر جنبه های مختلف حیات آنان تأثیر گذاشت. اصناف و بازاریان از مهم ترین اقشاری بودند که با توجه به ماهیت شغلی شان، کارکردهای اقتصادی اجتماعی پررنگی داشتند و به مثابه طبقه ای سیاسی اقتصادی، ایفای نقش کردند. این گروه ها به عنوان بخشی از ساختار حیات شهری، با تأثیرپذیری از سیاست های دولتی و اوضاع جهانی، در جریان حوادث مهم کشور قرار گرفتند. دولت رضاشاه با اشراف به کارکردهای چندگانه اصناف، در بسیاری از سیاست های داخلی، متوجه آنان بوده و با نظارت بر نظام صنفی، درصدد کاهش قدرت آنان بود؛ لذا، برنامه های عمرانی و اقتصادی دولتی، باعث واکنش هایی در میان اصناف و بازراریان شد؛ مانند اعتصاب و تعطیلی بازار، فرستادن عرایض و طرح خواسته ها و ... . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، در پی بررسی وضعیت بازار و اصناف و پیشه وران، در دهه اول 1300ش است؛ همچنین به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که اصناف در ساختار سیاسی اقتصادی کشور، در دهه اول قرن 14ق چه موقعیتی داشتند؟ علت و چرایی توجه دولت پهلوی اول به این مجامع چه بود؟ دوره ای که اصناف در مقایسه با دوران قبل، به شدت ضعیف شدند و تحت کنترل درآمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازاریان در دهه 1300ش، کارکرد و نقش پررنگی در برنامه های سیاسی و اقتصادی داشتند؛ ولی برنامه های دولت رضاشاه، در راستای نوسازی و تأسیس دولت مطلقه و ورود آن به عرصه اقتصاد، قدرت سیاسی و مالی آنان را کاهش داد.
تحولات زمین داری و مالکیت در سیستان دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرن ها باعث پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول سایر انواع مالکیتها در سیستان از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال، به دستور دولت، تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و و اراضی سیستان به صورت سهام اجارهای به عموم اهالی سیستان واگذار شد. (مستأجران عام) این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر نظام ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند؛ اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات منطقه ای را پایان نداد و پیامدهایی به دنبال داشت. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمیندار مصادف بود. به طورکلی می توان تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد.
این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤالات است: چرا پهلوی اول به تقسیم اراضی سیستان دست زد؟ پیشینه و زمینه های این کار چه بوده است؟ پیامدهای انجام آن در سیستان چیست و نقش زمینداران سیستان در تحولات این دوره چگونه ارزیابی می شود؟
سفالگری نیشابور در عهد سلجوقیان
حوزههای تخصصی:
روشنفکر دینی باید گردد
مجسمه برفی
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
عشقی و جمهوری رضاخانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نا بسامانی های فراوان جامعه ایران در سالهای پایانی سده سیزدهم خورشیدی اوضاع آشفته ای ایجاد کرده بود به شکلی که کودتای سوم اسفند 1299 و روی کار آمدن دولت سیدضیا و برآمدن رضاخان بسیاری را امیدوار کرد که راهی برای غلبه بر این مشکلات پیدا شده است. اما خودسری ها و یکه تازیهای رضاخان که از سوی انگلیسی ها حمایت و راهنمایی می شد با وجود بعضی اثرات مثبت مایه نگرانی گردید. رضاخان برای تسلط کامل بر ایران و انقراض سلسله قاجار برنامه هایی را پی گیری کرد که یکی از آنها تغییر قانون اساسی و آوردن «جمهوری» به ایران بود تا بعد از رییس جمهور شدنش به بهانه یی جمهوری را هم کنار گذاشته، همه کاره شود. انگلیس نیز که قرارداد 1919 وثوق را از دست رفته می دید تحقق هدف تسلط کامل بر ایران را در حمایت از رضاخان جستجو می کرد. جمهوری رضاخانی اگرچه در آغاز با تبلیغ و سروصدای فراوان مطرح شد ولی مخالفتهای گروهی از رجال روشنفکر سیاسی، روحانیون و مردم را برانگیخت. میرزاده عشقی شاعر جوان و روزنامه نگار انقلابی که از ثمرات درخت مشروطه خواهی ایرانیان محسوب می شد نیز از جمله مخالفانی بود که در مقالات، سخنرانی ها و اشعارش به سختی مقابل رضاخان موضع گرفت و در نهایت به دست عمال اوکشته شد. ترور عشقی و تاثیر آن بر افکار عمومی یکی از عوامل چشم پوشی رضاخان از جمهوری شد.
واکاوی جایگاه خواجه اتابک علاءالدین و اتابک قطب الدین محمد در کرمانِ گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با حاکمیت سلاجقه کرمان (583-433ه.ق) به مانند سلاجقه بزرگ، دیوان هایی مانند دیوان وزارت، دیوان استیفا، دیوان انشا و مناصب دیگری همچون اتابکی و دادبگی وجود داشت. اتابک علاءالدین بوزقش و پسرش اتابک قطب الدین محمد، دوتن از اتابکان سلجوقی کرمان هستند که به رغم نقش بسیار مؤثر و کارآمدشان در برهه هایی از تاریخ کرمان، کمتر مورد عنایت محقّقان قرار گرفته و بسیاری از زوایای زندگی آنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. از همین رو نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحقیق میدانی(بررسی مقبره ءخواجه اتابک)، در گام نخست به معرفی این دو اتابک و خدمات سیاسی- فرهنگی آنها پرداخته، در دومین گام، وضعیت امروزی مقبره آنان را یادآور شود. نتیجه آنکه اگرچه این دو اتابک، روزگاری اقتدار داشته و منشأ خدمات فراوانی در کرمان دیروز بوده اند اما در میان کرمانیان امروز نه تنها نامی از آنان برده نمی شود، بلکه مقبره آنان نیز با بی مهری تمام در گوشه یکی از محله های قدیمی کرمان، رها شده است.
دفاع مقدس را به جنگهای جناحی نفروشیم
حوزههای تخصصی:
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.