فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله شیعه در ایران؛ زمینه ها و دلایل بالندگی تشیع در عهد گورکانیان در پی آن است تا ضمن بررسی تاریخی تحلیلی وضعیت شیعیان و مشخص نمودن جایگاه تشیع در عصر تیموری به این پرسش پاسخ دهد که روند حرکتی شیعه در این دوران چه سمت و سویی داشته و چه عوامل و زمینه هایی در شکل گیری آن دخیل بوده اند. نگارنده بر این باور است که شیعه در عصر گورکانیان با توجه به مشارکت در قدرت و ایجاد زمینه های رشد در عصر مغولان موجب شد که شیعیان به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه سیاست و اجتماع مورد توجه تیمور و جانشینان وی قرار گیرند و همین امر موجبات حرکت استعلایی تشیع را فراهم آورد. به عبارت بهتر می توان گفت شیعه در عصر تیموریان با توجه به قدرت اکتسابی خود و نیز نوع رفتار و سیاست های تیمور و جانشینانش توانست زمینه یی ایجاد نماید که به تأسیس دولت مستقر شیعی در عهد صفوی منجر گردد.
سیدجمال الدین اسدآبادی و نظریه جنبش توده ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به دیدگاه های سیدجمال الدین اسدآبادی در باب چگونگی تغییر در ساخت قدرت قاجاری می پردازد. سید جمال چون دیگر روشنفکران ایرانی در آغاز به دنبال اندیشه اصلاح از بالا بود. اما از طریق ارتباط نزدیک بادربار ناصرالدین شاه به تدریج به این باور رسید که اندیشه اصلاح از بالا نتیجه بخش نیست. تجربه او در کشورهای اسلامی نیز این باور جدید او را تایید می کرد.تبعید سیدجمال از ایران در 1308ه.ق زمینه ای بوجود آورد تا او اندیشه تغییر ساخت قدرت قاجاری را بر بنیاد جنبش توده ای طرح و پیگیری کند. مکتوب او به میرزای شیرازی و علمای ایران، نمودار چنین باوری است. سیدجمال بر این باور بود که برای تحقق تغییر ساخت قدرت مطلقه بر بنیاد جنبش توده ای، باید از نفوذ علما و قدرت تاثیرگذار کلام آنها استفاده کرد.او نه تنها در خیزش تنباکو به عنوان نخستین نمود جنبش توده ای ایرانی نقش داشت بلکه از آن جنبش به عنوان تجربه ای موفق در تایید دیدگاه های خود می نگریست، از این رو از علما می خواست مبارزه را تا نهایت خود که عزل شاه و تغییر در ساخت خودکامه است، ادامه دهند. او باوری به مشی ترور فردی نداشت، بلکه معتقد بود که نخبگان ایرانی
تئوری انقلاب؛ از واژه تا پدیده
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
مسجد هرات (2) - دیگ فلزی
سیر تاریخ نگاری محلی در ایالت کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی ، سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تواریخ سلسه ای و عمومی است.هرایالت و شهری به فراخور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کم و بیش دارای یک دواثر و یا بیشتر ، تاریخ محلی است.در این حالت، ایالت وسیع کرمان که حد فاصل بین فارس و خراسان است، از تاریخ نگاری محلی نسبتا غنی برخورداراست و چنانچه تاریخ نگاری محلی آن را با سایر ایالات مقایسه نماییم، پس از خراسان و ایالات ساحل بحر خزر رویکرد سیاسی و نظامی دارد؛چراکه ارتباط مستقیمی بین اعتلا و زوال حاکمیت محلی آن سامان و تاریخ نگاری محلی آن وجوددارد. مشهورترین مورخ محلی و حتی به نوعی پدر تاریخ نویسی ایالت کرمان افضل الدین کرمانی(متوفای اوایل قرن هفتم هجری قمری)است که با تالیف سه اثر، نخستین تاریخ نویسی محلی این ایالت رارقم زد.پس از آن سنت تاریخ نویسی محلی این سامان هیچ گاه از تکاپو بازنایستاد و همچنان تالیفات چندی درباره تاریخ این منطقه تحریر شد.
حمله قزاقان به قانونخواهان
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ تیر شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
ادبیات در عصر دودمان کرت
حوزههای تخصصی:
گزارش شمس الدین بیگ(سفیر عثمانی)از تحولات مشروطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مبین گزارش شمس الدین بیگ (سفیر عثمانی)از تحولات مشروطه خواهی در ایران است.وی به مدت سیزده سال(1326-1313ه ق )مقام سفارت کبرای دولت عثمانی را در ایران داشته و هم چنین به مدت چند سال، برخوردار ازمقام «مقدمه السفرا» بوده است.همین موضوع، نشان دهنده جایگاه بالای او در نزد سفرای کشورهای دیگر و دستگاه حاکمه قاجاری می باشد.او دراین گزارش در مقام شاهد و ناظری بیرونی، تحلیل و برداشت خود از تحولات و جریان های مشروطه خواهی را برای دولت متبوع خود(عثمانی)ارائه نموده است.اهمیت گزارش حاضر دراین است که موضع رسمی دولت عثمانی-از زبان یکی از کارگزاران با تجربه و فهیم آن-درقبال نهضت مشروطه ایران، اقدامات دول اروپایی به ویژه انگلیس و روسیه در این زمینه و همین طور عواقب و پیامدهای احتمالی پیروزی یا شکست مشروطه خواهان آشکار می شود.
آثار تاریخی تبریز
سامانیان و احیاء شاهنشاهی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزه های متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاصّ خود، تلاش های قابل توجهی در این زمینه انجام داد.
این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حدّ امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید.
این پژوهش نشان می دهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دین یار، حضور گسترده عرب ها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آنِ بویهیان متفاوت ساخت.
شاعران و مورخان
بررسی روابط صفویه و شروان شاهان از آغاز سلطنت شاه تهماسب تا به قدرت رسیدن شاه عباس اول صفوی (995-930 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط صفویه و شروان شاهان و وضعیت ایالت شروان در عصر صفوی، یکی از فصول مهم تاریخ صفویه را از بعد سیاسی – نظامی و در سطح داخلی و منطقه ای تشکیل می دهد. ظهور اسماعیل اول در عرصه زورآزمایی سیاسی و حمله او به شروان در سال 906 ق قدرت دولت محلی شروانشاهی را متزلزل کرد و رابطه مبتنی بر ستیزه و دشمنی دیرینه بین دو خاندان شروان-شاهی و صفوی در سال های پایانی حکومت شاه اسماعیل به حالت مسالمت جویانه و انقیاد شروان شاهان از صفویه تغییر یافت. در تحولات پدید آمده در عرصه سیاسی با تشکیل دولت صفویه، شروان شاهان استقلال خود را از دست داده و خراج گزار صفویه شدند که این وضعیت در دهه های اولیه حکومت شاه تهماسب اول نیز ادامه یافت. سرانجام بهرغم شورشهای مکرر مدعیان شروانی و ورود نیروهای عثمانی، تاتاری و داغستانی به کشمکشهای موجود، صفویان توانستند شروان را از وضعیت انقیاد- خراجگزاری به حاکمیت قطعی خود درآورده و به حیات سیاسی شروانشاهان پایان دهند. در این مقاله، روابط صفویان با شروان شاهان در محدوده زمانی سال های 930 تا 995 ق، از آغاز سلطنت شاه تهماسب اول تا به قدرت رسیدن شاه عباس اول صفوی، که از فراز و نشیب بسیار برخوردار بوده و عوامل مؤثر بر این روابط دوجانبه، موضع شروانیان در برابر حاکمیت صفویه و نقش نیروهای پیرامونی در منازعه صفویان با شروانیان، بررسی و تحلیل شده است.
آیت الله سید تقی موسوی درچه ای
حوزههای تخصصی:
برافتادن صفویان.سیستان.تاریخ نویسان و آخرین ملوک نیمروز در روایت شجرة الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ سیستان از دیرباز در تاریخ ملی ایران و حتی عالم اسلامی ، جایگاهی ویژه داشته است.درروزگاران پس از اسلام ، تاریخ سیستان درعصر صفاریان به مثابه کانون تاریخ ایران جلوه گرشد.پس از زوال دولت صفاری، رشته ای از ملوک سیستانی با عنوان ملوک نیمروز در شرق ایران حکومت داشتند که به هنگام حضور سلسله های تمرکز گرا،در پیوند با آنان و در هنگام کم رنگ شدن قدرت مرکزی به مثابه دودمان مستقل محلی، بر قلمرویی پهناور درشرق ایران فرمانروا بودند.با فرمانروایی صفویان روند دعاوی سلسه ای این ملوک با تحولات سیاسی دولت صفوی پیوند خورد اما پس از سقوط اصفهان، ملوک نیمروز در صدد احیای پادشاهی قدیم شرق ایران برآمدند که ملک محمود سیستانی و تکاپوی او را می توان نقطه اوج این رویداد به شمار آورد.پس از قتل ملک محمود سیستانی، اطلاعات وقاطع نگارها درباره سرنوشت ملوک نیمروز بسیار اندک است.اینک و درپرتواستفاده از نسخه خطی ناشناخته شجرة الملوک می توان تصویری جدیدتر از تحولات سیاسی سیستان در سالهای پس از سقوط صفویان تاصدر دوره قاجار عرضه کرد.وظیفه اصلی پژوهش کنونی، بررسی ارزش اطلاعات منابع تاریخ نویسی این دوره و نشان دادن اهمیت اطلاعات شجرة الملوک درباره خاندان کیانی سیستان است.
چپ و پرسش ملی
زمینه های شکل گیری اندیشه های نوگرایانه امیرکبیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پدیدار شدن اندیشه های جدید در دوره قاجاریه، یکی از مهمترین علل تغییرات در ایران دوره قاجار است. این تحولات سرانجام باعث دگرگونی اساسی در بنیان و نوع حکومت ایران شد. جریانی که شخصیت هایی مانند امیرکبیر در آن نقش مهمی داشتند. تفکرات امیرکبیر در رویارویی با عناصر متعدد، از تفکری سنتی به تفکری شبه مدرن گرایش پیدا می کرد. این علل را باید در مکان زندگی امیر، شهر تبریز، تاثیرگذاری شخصیت هایی چون قائم مقام ها و سفرهای امیر به مسکو، پترزبورگ، و ایروان دانست. همچنین، شخصیت واراده وعلاقه زیاد امیربرای مدرنیزاسیون (نوسازی) ایران جزو علت هایی است که باید به آن اشاره شود.
یک صفحه از تاریخ کرت
یادی از مرحوم ضرغام السلطنه بختیاری
حوزههای تخصصی:
رویکرد ایلات و طوایف کرمانشاهان در هم گرایی و واگرایی نسبت به حاکمان زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایلات و طوایف کرمانشاهان، از زمانی که کریم خان زند در سال 1163 هجری قدرت یابی خود را در ایران آغاز کرد، به او پیوسته و در فتح مناطق مختلف ایران، از جمله قلعه استراتژیک کرمانشاهان، مشارکت کردند. آنها (ایلات و طوایف کرمانشاهان) تا پایان فرمانروایی کریم خان از او تبعیت کرده وتمام کوشش خود را برای استحکام پایه های قدرت نوپای زندیه به کار گرفتند. اما این همراهی در دورة جانشینان کریم خان تداوم پیدا نکرد. مقاله کنونی در نظر دارد به این پرسش پاسخ دهد که علل همگرایی و واگرایی ایلات و طوایف کرمانشاهان نسبت به حاکمان زندیه چه بوده است؟ فرضیه این است که مهم ترین علت هم گرایی با مؤسس سلسله زندیه، اشتراکات نژادی، زبانی و فرهنگی با وی بوده که حلقة ارتباط آنها را مستحکم کرده بود. اما در دورة جانشینان کریم خان به علت هرج و مرج و شورش های مداوم در ایران، که ضعف این جانشینان به آن شدت بخشیده بود، ایلات و طوایف کرمانشاهان از خلاء قدرت استفاده کردند و روش مستقلی را در پیش گرفتند.