یکی از عرصه های مهم در بحث از انقلاب اسلامی سیاست های فرهنگی نهادها و مواضع فرهنگی رهبران و مسئولان انقلاب است. بدیهی است که در نخستین سال های پس از پیروزی هر انقلابی شیب تند تحولات ممکن است سبب موضع گیری ها و اقدامات عجولانه یا سطحی گردد، اما بسیاری از این مواضع و اقدامات در اصول شکل گیری انقلاب ریشه دارند که به عنوان سیاست های کل یا قوانین اساسی نمایان می گردند. با مروری بر نخستین دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی می توان دریافت که رهنمودهای فرهنگی بنیان گذار جمهوری اسلامی سبب شد مسیر دشوار راه انقلاب فرهنگی همواره شود و اصول و سیاست های خردمندانه ای در این عرصه اتخاذ گردد و به ویژه تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایجاد تحولات ساختاری در عرصه های آموزشی و پژوهشی رهاوردها و دستاوردهای ارزشمندی در این زمینه برای جامعه و انقلاب داشت.
از میان برنامههای گسترده فرهنگی و اجتماعی که در دوران سلطنت رضاخان پهلوی به اجرا درآمد، هیچ برنامهای به اندازه کشف حجاب زنان جنجالبرانگیز و با مقاومت یکپارچه جامعه ایران روبهرو نشد. حتی اکنون که 74 سال از آن واقعه میگذرد، بحث در این باره همچنان ادامه دارد. خشونتی که دولت پهلوی در اجرای کشف حجاب به خرج داد، به حدی بود که حتی مورخان سکولار و ناظران غربی که علیالقاعده مشکلی با بیحجابی زنان ندارند، نتوانستهاند تأسف خود را از این بابت پنهان سازند. بعدها کسانی چون علیاصغر حکمت وزیر فرهنگ دوره رضاشاه که از بانیان و مجریان کشف حجاب بود، به اشتباه خود در این باره اعتراف کردند و بویژه روش خشونت بار دولت در کشف حجاب را به نقد کشیدند.
تاسیس دارالفنون در سال 1268ق/ 1851م. آغاز رسمی و جدیِ نوسازی آموزش و متعاقبا عصر مبادلات علمی، فرهنگی و هنری با غرب بود. امیرکبیر با رسیدن به مقام صدر اعظمی، خواهان اجرا کردن اندیشه هایی مبنی بر پیشرفت در عرصه آموزش در علوم گوناگون برآمد، از این رو احداث دارالفنون را با به خدمت گرفتن معلمین غربی در اولویت فعالیت های خود قرار داد. از این رهگذر در اندک زمانی پس از فوت امیرکبیر و استخدام معلمین اروپایی و همچنین بازگشت محصلان اعزامی به اروپا، سطح گسترده ای از آموزه ها و باورهای غرب وارد جامعه ایران عصر ناصری گردید، به نحوی که هنر از این قاعده مستثنی نبود. بر این اساس تاثیر آموزه های غربگرایانه دارالفنون بر موسیقی و نقاشی این عصر پرسش مطروحه می باشد. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی تاثیر و نقش معلمین دارالفنون در روند غربگرایی در سبک ها و شیوه های هنر عصر ناصری (1313-1264ق/ 1895-1847م) و نیز تاثیر آن بر نظام آموزشی در دو حوزه موسیقی و نقاشی پرداخته و آن را مورد بررسی قرار دهد.