پس از شهریور 1320/1941، عرصه ی فعالیت برای گروه های مختلف جامعه ی ایران، از جمله نیروهای مذهبی و حزب توده مهیا شد. از سوی دیگر ترس از قدرت یافتن حزب توده، محمدرضا شاه را بر آن داشت که به جای مخالفت با مذهب، در جهت تقویت قوای مذهبی برآید. این تحولات، موجب به صحنه آمدن دوباره روحانیت شد. در کنار فعالیت روحانیون پایتخت، در شهرستان ها نیز عملکرد آن ها قابل توجه بود. این مسئله در مورد شهر اصفهان که روحانیون از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند، اهمیت بیشتری می یابد. مقاله ی حاضر بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که روحانیون اصفهان تا چه اندازه در بالا بردن سطح آگاهی مردم تأثیر داشته یا می توانستند داشته باشند؟
بر اساس یافته های پژوهش، عمده ی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی روحانیون و نیروهای مذهبی اصفهان از 1325/1946، به برخورد با فساد و فحشاء، تبلیغات علیه بهائیان، جلوگیری از انتشار افکار کسروی و کمونیستی در بین جوانان، محدود شده بود. ولی در زمینه ی آموزش و پرورش و ارتقاء سطح آگاهی مردم آنچنان که انتظار می رفت، نتوانستند دستاورد قابل توجهی داشته باشند.
فسطاط، نخستین شهر اسلامی در آفریقا، پس از گشودن مصر، با ویژگی های یک شهر اسلامی و برای رفع نیازهای جهادگران مسلمان ایجاد شد و به عنوان مرکز ولایت مصر و «مغرب» نقشی تأثیرگذار در دوران صدراسلام برجای گذاشت.
ترکیب اجتماعی شهر و تحولات عمرانی و اقتصادی آن در دوره های مختلف همواره مورد توجه مورخان و محققان بوده است.
تغییراتی که در دورة سفیانیان در این شهر پدید آمد، موجب آغاز روند گذار از یک «شهر نظامی» به سمت یک شهر تجاری و اداری گردید و در پایان حکومت سفیانیان، این شهر به صورت مهم ترین مرکز سیاسی و اداری شمال آفریقا درآمد و بازار، فعالیت های اقتصادی و ترکیب اجتماعی آن موجب گردید طی سده های متمادی و علی رغم تغییر حاکمیت ها، همچنان اهمیت خود را حفظ کند.
تلاش برای یافتن علل و چگونگی تحولات این شهر، درعهد سفیانیان، موضوع این نوشتار است. پرسش اصلی پژوهش این است: شهر فسطاط در این دوره چه تغییراتی کرد و تأثیر این تحولات در ساختار شهری به چه میزان بود؟ نزدیک شدن به پاسخ هایی برای پرسش اساسی این تحقیق، نیازمند پژوهشی تاریخی با شیوه های توصیفی- تحلیلی است.