در طول تاریخ اسلام، برگزاری مراسم حج تأمین امنیت حجاج در رفت و برگشت از دغدغه ها و برنامه های مهم حکومت های اسلامی بوده و در این راستا مقام امیرالحاج که زعامت این مناسک را عهده دار بود، مهمترین مسئولیت را بر عهده داشت. پژوهش حاضر بر اساس این مسأله شکل گرفته است که منصب امیرالحاجی در دوره سلجوقی از چه جایگاهی برخوردار بود و چه وظایفی را در برگزاری حج بر عهده داشته است؟ سلجوقیان به مانند حکومت های پیشین چون غزنویان و آل بویه و فاطمیان، به این نتیجه رسیده بودند که بهترین وسیله برای سلطه برجهان اسلام حفظ اقتدار معنوی و کسب مشروعیت از طریق تسلط بر مکه و راه اندازی حج و امور مربوط به آن است. بنابراین در زمینه راه اندازی کاروان های حج و تأمین امکانات سفر و اقامت آنها در مسیر راه و مکه و مدینه توجه ویژه ای داشتند. سلجوقیان جهت اطمینان در راستای دست یابی به اهداف و برنامه های خود، از همان ابتدا مقام امیر الحاجی را به امرای نظامی ترک که دارای موقعیت برتر نظامی و وجاهت اجتماعی و مذهبی بودند، می سپردند. و این امر در سیاست های آنها تاثیر بسزایی داشت.
با انتخاب قهستان به عنوان یکی از مراکز مهم فعالیت نزاریان در ایران، محتشمان محلی این ایالت تلاش خود را جهت گسترش هر چه بیشتر حوزه نفوذ در منطقه مصروف داشتند. یکی از مراکز مهمی که نزاریان فکر گسترش نفوذ بدان را در ذهن می پروراندند، ولایت نیمروز (سیستان) بود. آنها از طریق تصرف قلعه هایی که در گذرگاه های ورودی سیستان بود، عرصه را بر حکام آن ایالت تنگ می کردند. یکی از این قلعه ها، شاهنشاه یا شاهان دژ بود. موقعیت سوق الجیشی این قلعه که در گذرگاه شمالی ورود به سیستان واقع بود، راه را برای نفوذ هر چه بیشتر نزاریان در سیستان هموار می کرد؛ لذا در طول دوران حضور در قلعه تنش های فراوانی را با حکام محلی سیستان ایجاد کردند.
سرانجام اتحاد حاکم وقت سیستان با مهاجمان مغول سرنوشتی دیگر را برای ساکنان شاهنشاه رقم زد. تضعیف حاکمیت نزاریان در سیستان نتیجه نهایی این اتحاد بود. نوشتار پیش رو به دنبال آن است تا ضمن معرفی قلعه شاهنشاه، نقش آن را در گسترش دعوت نزاری در نیمه شرقی ایران بخصوص سرزمین سیستان مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
تعدد و تکثر نهاد های اطلاعاتی و مراجع نظارتی، از مهم ترین ویژگی های حکومت پهلوی دوم بود که این امر از ترس و نگرانی وی از بروز مخالفت های داخلی نشأت می گرفت. بازرسی شاهنشاهی به عنوان یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی در نتیجه شرایط داخلی کشور در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332ش. در اواخر دهه سی ایجاد شده و با یک وقفه چند ساله و تأسیس مجدد در 1347ش. تا آخر عمر رژیم پهلوی برقرار بود. حیات این سازمان به دو دوره مشخص تقسیم می شود؛ دوره اول زیرنظر سپهبد یزدان پناه و دوره دوم تحت ریاست ارتشبد حسین فردوست. سازمان در زمان ریاست یزدان پناه (1351-1337ش.) برای اطّلاع از وضعیت داخلی کشور و مبارزه با مشکلاتی چون فساد اداری و کارشکنی مقامات، نظارت بر فعالیت دیگر نهاد های امنیتی به فعالیت پرداخت و گزارش های زیادی تهیه نمود؛ ولی در ن هایت سودمندی زیادی برای حکومت پهلوی نداشت و نتوانست آرزو های محمدرضاشاه را برآورده کند. بر این مبنا پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش تحلیل تاریخی، و بر پایه منابع اسنادی و کتابخانه ای عملکرد (اقدامات و حوزه فعالیت) سازمان بازرسی شاهنشاهی و نتایج و پیامد های آن در دوره اول را بررسی کند.