پرداخت حقوق کارکنان کشوری و لشکری یکی از چالش های مهم حکومت قاجار بود. افزایش روزافزون تعداد حقوق بگیران، تأخیر در پرداخت ها یا برقراری حقوق های بی محل، مسئله پرداخت حقوق را به چالشی بزرگ تبدیل کرده بود. روش های سنتی و استخدام مستشاران خارجی هیچ یک نتوانست این مشکل را حل کند. پس از مشروطیت، دولت و مجلس برای حل این مسئله سازوکارهای نظارتی مستقل ایجاد کردند تا هم از استفاده نادرست درآمدهای کشور جلوگیری کنند و هم روند پرداخت حقوق کارکنان تسریع شود. در همین راستا، دیوان محاسبات با هدف نظارت بر مالیه، به ویژه سامان دادن به اوضاع آشفته پرداخت حقوق کارکنان تشکیل شد. مسئله اصلی این پژوهش، از یک سو بررسی علت و ضرورت تشکیل دیوان محاسبات و از سوی دیگر، بررسی عملکرد آن در نحوه رویارویی با مسئله پرداخت حقوق کارکنان دولت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تأخیر فراوان در تصویب قانون دیوان محاسبات، وجود نواقص زیاد در نظام نامه داخلی، ناتوانی در احضار صاحب جمعان و تسویه حساب آنها، نبود تخصص و تجربه در میان اعضای دیوان و گسترده بودن دامنه مسئله پرداخت حقوق، موجب ناکارآمدی دیوان محاسبات و در نهایت انحلال آن شده بود.
آب انبارهای وقفی، یکی از تأسیسات عمومی و ضروری شهر تهران در دوره قاجار بوده اند که با هدف تأمین آب شرب مردم شهر در محلات مختلف ساخته می شدند. این تأسیسات آبی، بنابر عللی چون انگیزه های واقفان، باورها و اعتقادات مردم، موقعیّت قرارگیری شان در بافت شهری و رجوع افراد مختلف به آنها، در کنار کارکرد اصلی و حیاتی خود، یعنی تأمین آب شرب مردم، کارکرد های دیگری نیز داشتند. مساله اصلی پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای پنهان آب انبارهای عمومی تهران در دوره قاجار می باشد. نتیجه پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای- اسنادی و مصاحبه و مشاهدات میدانی، صورت گرفته، نشان می دهد که کارکردهای پنهان آب انبارها، جنبه های گوناگون فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مختلفی داشته که با روحیّات و اعتقادات و سبک زندگی مردم شهر در ارتباط مستقیم بوده اند. این ابنیه گاه کژکارکردهایی نیز می یافته اند که با نیّت واقفان و هنجارهای جامعه در تعارض بوده است، اما اغلب کارکردهای مثبت داشته اند.