ابوالحسن بنیصدر (متولد 2 فروردین 1312 در همدان) او در بهمن 1358 به عنوان نخستین رئیسجمهور ایران انتخاب شد و در خرداد 1360 به دنبال قانونگریزی و همکاری با منافقین با عنوان عدم کفایت سیاسی توسط مجلس شورای اسلامی از مقام خویش عزل شد.
واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به رویداد پراهمیت سیاسی ــ اعتقادی تبدیل شد و در حافظه تاریخی مردم ایران چنان جای گرفت که حدود چهل سال بعد به مثابه یکی از ارجاعات تاریخی انقلاب اسلامی مطرح می شد.اگرچه این رویداد از سوی دو طرف به طور ناخواسته پیش آمد و عوامل حکومت رضاخانی هم اشتباهاً و براساس گزارش های ناقص و نادرست به مرکز، زمینه های آن را فراهم کردند، به هرحال این رویارویی خونین روحانیان و مردم با حکومت وقت، شکاف عمیقی را میان مردم و نظام استبداد رضاخانی ایجاد کرد.مقاله پیش رو این واقعه تاریخی و سهم مرحوم شیخ بهلول، واعظ و خطیب سرشناس آن زمان، را در شکل گیری قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد شرح داده است.
ماجرای ملی شدن صنعت نفت در تاریخ معاصر ما به خودی خود نقطه اوج و نمادی از مجاهدت و استقامت ایرانیان محسوب می شود، اما نتیجه تاریخی آن چیزی جز تداوم سلطه استعمار بر منابع نفتی ایران نبود. تشکیل یک کنسرسیوم از غول های نفتی برای استخراج و فروش نفت، آخرین حکم دیوان دادگستری بین المللی لاهه برای حل مشکل نفت ایران بود! که اگرچه ظاهری خوش آب و رنگ داشت، ایران را در وابستگی کامل به غرب انداخت و متن آن به قدری ذلت بار بود که لایحه امتیاز نفت به کنسرسیوم با عنوان «قرارداد فروش نفت و گاز» به مردم و مجلس معرفی گردید، اما کنسرسیوم اجازه نداد حتی این نام در سند رسمی قرارداد آورده شود و به جای آن واژه «قرارداد نفت» (Oil Agreement) را در متن قرارداد ذکر نمود.برای اطلاع بیشتر از ماجرای کودتای نفتی و میوه سیاه آن، یعنی کنسرسیوم نفت ایران، خواندن نوشتار زیر را به شما خوانندگان محترم پیشنهاد می کنیم.
دوران پس از انقلاب مشروطه از 1285ش. تا به سلطنت رسیدن رضا شاه در سال 1304ش. از مهم ترین و تأثیرگذارترین سال ها در تاریخ معاصر ایران است. در این دوران سراسر آشوب و درگیری، جامعه ی ایران متأثر از شرایط سیاسی و اجتماعی جهانی، ناخواسته درگیر جنگ جهانی اول شد. جنگی که جز ویرانی و نابودی دستاوردی دیگر برای ایرانیان نداشت. سال ها آشوب و درگیری، آن چنان تأثیر مخربی بر جامعه ی ایران داشت که همگان در پی ایجاد امنیت و آرامش بودند. در این شرایط عنصر جدیدی در ساختار قدرت ایران ظاهر شد و با طی کردن پله های ترقی به سرعت از قزاقی گمنام به شاه ایران تبدیل شد. مقاله این مسأله را مورد توجه قرار می دهد که شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی مؤثر در قدرت گیری رضاخان تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟ در این نوشتار نشان داده می شود که دولت انگلستان در تشکیل حکومت پهلوی نقش داشت و رضا خان با تظاهر و عوام فریبی موفق به کسب حمایت عامه مردم، برخی روحانیون و روشنفکران شد و سرانجام در آبان 1304 سلطنت را از قاجار به پهلوی انتقال داد.
طرفداران رضاشاه، مساله متحدالشکل کردن لباس مردم را با آب وتاب تمام در مجلس و مطبوعات و محافل طرح می کردند و آن را «یکی از مبادی بزرگ اصلاحات» می دانستند، درحالی که رجال مستقل و آزادیخواه آن را مورد استهزا قرار می دادند و دولت و مجلس را به خاطر «صحبت کردن درباره کلاه و تنبان مردم» به انتقاد می گرفتند. بدون شک این طرح از سطحی بودن مبانی فکری و سیاسی سلطنت پهلوی حکایت داشت. آنها چیزی را به عنوان نشانه پیشرفت به مردم تحمیل می کردند که در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته سابقه نداشت بلکه تنها به ابزاری برای تحکیم قدرت پهلوی و دستکاری در عرصه فرهنگی کشور تبدیل شده بود. ماجرای این قانون و عاقبت کار آن را در مقاله زیر ملاحظه خواهید فرمود.
مرداد ماهی است که 2 واقعه مهم یعنی انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد در آن رخ داده است. تاکنون درباره کودتای 28 مرداد 1332 سخنان بسیار گفته و نوشته شده است که برخی صرفاً جنبه سیاسی داشته و ناشی از حب و بغضها بوده و دستهای هم با نگاهی عالمانه و تحقیقی آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در این مبحث قصد داریم تا به بررسی کلی علل وقوع کودتا و شکست دولت دکتر مصدق بپردازیم. ابتدا باید یادآور شد که کودتا یک پروژه نبوده که فقط به 25 تا 28 مرداد 1332 محدود باشد. در واقع کودتا فرآیندی بود که از بدو تشکیل دولت مصدق برای سرنگونی وی شروع شد و در 28 مرداد به نتیجه نهایی رسید. در این گفتار به عوامل داخلی و خارجی دخیل در کودتا اشاره میشود.
ماجرای رکود تحزب در ایران زیاد پیچیده نیست و گره های کور آن در پژوهش های علمی مشخص و باز شده اند، اما با وجود این، گویی علل آن به قدری ریشه ای و پایدار هستند که نه تنها افسوس در مورد گذشته احزاب بلکه نگرانی از آینده آنها را نیز همیشه باید احساس کنیم. عاملی چون ساختار سیاسی قدرت در ایران پیش از انقلاب که باعث تشکیل احزاب فرمایشی و ناامن بودن فضای واقعی تحزب می گردید، در دوران بعد از انقلاب جای خود را به عللی مانند نفوذ بیگانگان به پیکره سیاسی جامعه از طریق احزاب، تاثیرات ناشی از مقتضیات دوران جنگ تحمیلی، بدبینی عمومی نسبت به جایگاه احزاب و... داد.اینکه آیا رکود تحزب در سرزمین ما واقعاً علل ساختاری و تاریخی دارد و اگر آری این علل کدام اند؟ در مقاله زیر بازکاوی شده است.
توهم توطئه را میتوان وجه جمعیِ بیماریای دانست که وجه شخصیِ آن همان پارانویا نام دارد. برای کسانی که به این توهم باور دارند، دستهایی نامرئی و نیروهای ناشناخته –که به نهادهای سیاسی، اقتصادی و یا مذهبی وابستهاند- همواره در سرمنشاء وقایع سیاسی و اتفاقات مهم تاریخی قرار دارند. در این نوشته، نویسنده به تشریح این نوع از توهم با رجوع به مثالهایی تاریخی که از تاریخ معاصر ایران برگرفته شدهاند میپردازد.
شکل گیری نظام بین الملل توسط اجزایی به نام دولت ــ ملت ها و دوام این نظام، مطالعه روابط خارجی در آن را دارای اهمیت می سازد؛ زیرا با گذشت زمان می توان از تاریخ روابط خارجی سخن به میان آورد و از تکرارها و گسست ها به مثابه نشانه های مختلف در درک و پیش بینی تحولات استفاده کرد. روابط ایران و آلمان نیز در همین چارچوب واجد ارزش و در خور تامل است. مقاله حاضر با بررسی دقیق این روابط در تاریخ معاصر، تصویری متصل، معنادار و مفید برای بهره برداری از آن ارائه کرده است.