فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
منبع:
زمانه ۱۳۸۲ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
بررسی تبعید مهاجرین از شوروی به ایران1305-1320ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی کار آمدن نظام کمونیستی در شوروی، باعث تغییر قوانین این کشور شد. یکی از این قوانین، قانون تابعیت بود که دولت شوروی با استناد به آن دست به تبعید گسترده ایرانی ها از این کشور زد. این افراد، در صنایع شوروی کار میکردند. دولت ایران، در ابتدا، سعی کرد که از نیروی کار این افراد متخصص و فنی در نوسازی دوره رضاشاه استفاده کند؛ اما در دوره بعد، بهدلیل فعالیت های تبلیغی و جاسوسی شوروی در ایران، که برخی از این افراد هم در آن دخیل بودند، رویکرد حکومت نسبت به استفاده از این افراد تغییر کرد. بااطلاع دولت ایران از عمق فعالیت های شوروی در ایران و نقش افراد تبعید شده، نوع تعامل دولت ایران با این افراد از اقتصادی( استفاده از آنها بهعنوان نیروی کار) به امنیتی(تحت نظر و کنترل دائم) تغییر یافت. این پژوهش، بهدنبال بررسی تبعید ایرانیان در فاصله سالهای 1305-1320 است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، با روش تحلیلی -تاریخی با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی پایگاه های آرشیوی و متون اصلی انجام شده است.
فرضیه پژوهش: استفاده دولت شوروی از تبعیدیان بهعنوان جاسوس و مبلّغ افکار کمونیستی بر نحوه تعامل دولت ایران با این افراد و استفاده از نیروی کار آنان تأثیر داشته است.
یافته های پژوهش: دیدگاه حکومت نسبت به استفاده از تبعیدی ها بهعنوان نیروی کار مؤثر و اقتصادی در نوسازی دوره رضاشاه به عناصر نفوذی و جاسوسان بیگانه تغییر یافت.
اسناد و نامه های تاریخی دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: شاه اسماعیل اول پادشاهی با اثرهای دیرپای در ایران و ایرانی (نوشته منوچهر پارسا دوست)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول روضه و روضه خوانی دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجاریه مراسم عزاداری و سوگواری امام حسین(ع) وارد مرحله جدیدی شد و از لحاظ شکلی توسعه و نیز از لحاظ محتوا دگرگونی هایی یافت. در این دوره عزاداری برای امام حسین(ع) بصورت امری عمومی و مردمی درآمد، به طوری که در تهران و شهرهای بزرگ در تمام ماه های محرم و صفر در اغلب محله ها با برپا کردن چادر و گستردن فرش و نصب علم و کتل، عزاداری می کردند. در بیشتر مساجد و تکیه ها نه یک روضه خوان، بلکه چندین روضه خوان متناوباً به ایراد سخنرانی و شرح مصیبت امام حسین(ع)، می پرداختند. اما تعزیه و دسته گردانی با مجالس روضه منافاتی نداشت و معمولاً این دو در وسط روز انجام می شد و مجالس روضه بعد از نمازهای جماعت برگزار می گشت، خصوصاً مجالس عزاداری در منازل که رکن اصلی آن را روضه خوانی و سخنرانی در رثاء اهل بیت تشکیل می داد. یکی از مسائل مورد توجه، سیر تحول روضه و همچنین این که نقش زنان در این مجالس بوده است. رونق آئین تعزیه، باعث رکود روضه و روضه خوانی در دوره قاجار شد. تعزیه به دلایل مختلف، از جمله ماهیت نمایشی-اش، به مراتب جذاب تر و عوام پسندتر از روضه خوانی بود و طبیعی بود که عامه آن را به روضه ترجیح دهند از بعد محتوایی هم رواج تعزیه ارکان روضه خوانی را تضعیف و متزلزل کرد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی چگونگی برپایی مراسم روضه خوانی، براساس سفرنامه های داخلی، خاطرات، زندگی نامه ها، کتب مذهبی، ادبی و روزنامه ها مورد بررسی قرار می گیرد.
مبانی فکری داعیه داران اصلاح دینی
منبع:
یاد ایام ۱۳۸۹ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
یکی از کار های مصلحان دینی این است که اصالت و ماهیت واقعی دین را از افراط و تفریط حفظ کنند. کار دیگر آنان این است که با برنامهریزیهای دقیق و لازم، دین را با تحولات هر زمان همراه کنند. یعنی دین همیشه پویا و به روز باشد تا بتواند به نیازهای دینی هر عصر و زمان پاسخ دهد. به عبارت کوتاه خلوص و توانایی دین از دغدغه های مصلحان دینی است.
نگارشهای سیاه و سفید !
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۴۱ و ۴۲
حوزههای تخصصی:
برخلاف تاریخنگاری که به شرط گذشت زمان و تاریخی شدن رویدادها اقدام به آن میسر می گردد، نقد تاریخنگاری و به عبارتی روشمندساختن اصول تاریخنگاری، یک پیش نیاز به شمار می آید. چنانچه این پیش نیاز تاکنون از سوی محافل علمی، پژوهشی و فرهنگی کشور مرتفع شده بود، شاید اکنون شاهد آسیبهای کمتری در روند تاریخنگاری انقلاب اسلامی بودیم و با معضلات موجود دست و پنجه نرم نمی کردیم. بااین همه گویی هنوز هم بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی عرصه تاریخنگاری این مسائل را جدی نگرفته اند. مقاله زیر پژوهشی است آسیب شناسانه، دقیق و مفصل در مورد این فرایند فرهنگی که بدون شک اهمیت آن به هیچ وجه از فرایندهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی کمتر نیست.
حتما همه را بخشیده است
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
مجلس اول شورای ملی و تلاش برای تبیین حقوق اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی درباره مجلس اول شورای ملی ایران و تلاش آن برای تبیین و تثبیت حقوق اساسی کشور است.از این رو، با تعمق در معنا و مفهوم و گستره حقوق اساسی به روند تدوین قانون اساسی و متمم آن در این مجلس می پردازیم وسپس بررسی می کنیم که آیا نمایندگان این مجلس از آن مایه دانش و آگاهی برخوردار بودند که بتوانند نظام حقوقی جدیدی بر پایه مردم سالاری تعریف کنند و آیا اقدامات ایشان فقط در محدوده تبیین نظری باقی ماند یا راهکارهایی برای تثبیت برای حقوق و دفاع از آن یافتند.پس مسئله اصلی پژوهش این است که کشف کند مجلس اول شورای ملی تا چه میزان در تبیین و تثبیت حقوق اساسی توفیق یافت، با چه موانعی روبه رو بود و چه راهکارهایی برگزید. فرضیه نوشتار حاضر این است که با وجود همه محدودیت ها و مخالفت ها، مجلس اول توانست با مطالعه علمی و تدارک کارشناسانه، مدلی نظری از حقوق اساسی ارائه کند و ارکان سنتی قدرت را به پذیرش آن وادارد.این مجلس با پشتیبانی و حمایت توده مردم، رهبران دینی و نخبگان سیاسی برای نخستین بار در تاریخ ایران منشأ حکومت را از زور و غلبه به سوی مردم سالاری و حاکمیتی ملی برآمده از خرد جمعی و حق انتخاب عمومی تغییر داد.در این روند حتی پذیرش نظارت فقیهان بر مصوبات آن منافقانی با حق قانونگذاری مجلس نداشت و مانعی بر سر تأمین حقوق اساسی مردم شناخته نشد.نکته اخیر مهم ترین اختلاف این نوشته با آثار پیشین پژوهشی است.در این مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم.
نقش عبدالرضا خان بافقی در بحران یزد در دومین دوره جنگ های ایران و روس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دومیّن دوره جنگ های ایران و روس در عرصه داخلی فرصتی به برخی شاهزادگان داد تا با استفاده از شرایط موجود در صدد بسط قدرت خویش برآیند. دراین میان ، نارضایتی عمومی از عملکرد محمّد ولی میرزا در یزد به شورشی انجامید که هدایت آن را عبدالرضاخان بافقی عهده دار بود. مقاله حاضر سعی دارد تا مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی ضمن بازکاوی در زمینه های اجتماعی این رخدادها، تحولات متعاقب را در پیوندی با حیات سیاسی ایران و رویدادهای کرمان مورد بحث قرار دهد. در واقع، متأثر از عواملی چون مناسبات قدرت میان شاهزادگان، بازتاب ضعف حکومت مرکزی در تشدید رقابت های درونی، و هم زمانی و آمیزش رخدادهای یزد با کرمان، شاه و نایب السلطنه را بر آن داشت تا به بهانه حضور نظامی عباس میرزا در این مناطق، مقصود خود در هدایت قشون به سرحدات شرقی را مکتوم دارند. بدین ترتیب در شرایطی که فتح بدون خونریزی یزد و کرمان تأییدی بر بزرگ نمایی بحران بود، مرگ بدفرجام عبدالرضاخان نیز سیاست گزاری فتحعلی شاه در اداره امور و تأدیب عمال به جای رسیدگی به تخلّفات شاهزادگان را نمودار ساخت.
جنبش ضد استعماری در کردستان در اواخر دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
کردستان از دیرباز کانون جنبش های ضد استعماری و اشغالگری بوده است. بر همین اساس تعداد حرکت های اصلاح خواهانه علیه رژیم های قاجار و پهلوی و جنبش های استعمار ستیزی علیه کشورهای اشغالگر خارجی در یکصد سال اخیر (از مشروطه تا دوره ی انقلاب اسلامی) در این دیار قابل توّجه است. یکی از جنبش های مهمی که در این منطقه در اواخر حکومت قاجار، علیه حضور بیگانگان به ویژه روس ها روی داد، قیام سنجرخان وزیری بود. در این مقاله کوتاه سعی بر آنست تا این جنبش که نه تنها به لحاظ محلی اهمیت دارد بلکه از نظر ملّی نیز، شایان مداقه بیشتر است را با نام قیام سنجرخان وزیری علیه نفوذ روس ها در ایران خاصه کردستان، بر اساس منابع قابل دسترس و موثق و بر اسلوب تحقیق تلفیقی (کتابخانه ای و میدانی) بررسی نماید. یافته های تحقیق حاکی از آنست که شورش سنجرخان نه به خاطر منافع شخصی، بلکه از روی احساسات میهن پرستانه و رهایی مردم کردستان و شهر های همجوار از یوغ اشغالگرها بوده است.
اولین انقلاب ایران، تشیع و انقلاب مشروطه (نوشته منگل بیات)
حوزههای تخصصی:
میرزامحمدصادق مروزی در مسند وقایع نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد صادق وقایع نگار مروزی، شخصیت فرهنگی و سیاسی دوره اول سلطنت قاجاریه، فزون بر مناصب و مشاغل دیپلماسی و رایزنی و داروغگی دفترخانه همایون. یکی از بنیانگذارانتاریخ نویسی معاصر ایران به شمار رفته و از طرفی فتحعلی شاه قاجار عنوان رسمی وقایع نگاری را دریافت کرده است و با آن که در دربار و نهاد سلطنت وقایع نگاران متعدد حضور داشته اند اما وی وقایع نگار رسمی به شمار می آمد و پس از مرگش آن سمت و منصب به فرزندش انتقال پیدا کرد.وقایع نگار مروزی د ر مرو متولد شد و در موطن خود و مشهد و کربلا و نجف تحصیل کرد و مدت زمانی هم در کاشان در محضر استاد سلیمان صباحی به آموختن ادب فارسی و شعر اشتغال داشت و در همان دوره با فتحعلی خان صبای کاشانی آشنایی یافت و با کمک وی و دوست دیرینش محمد حسین خان مروی (فرزند بیرامعلی خان قاجار مقتول) که هر دو در درباره فتحعلی شاه مقام و منزلت داشتند، به منشیگری برگزیده شد و به دلیل هوش و کیاست مقام وقایع نگاری به وی تفویض گردید و کتاب تاریخ جهان آرا را تالیف کرد. وقایع نگار مروزی که دارای ذوق ادبی و قریحه شاعری نیز بود و چند کتاب نیز در مسایل ادبی و سیاسی تالیف کرده، کتاب جهان آرا را به ترتیب سنوات تالیف کرد و قصد او بر این بود که هر ده سال یک جلد کتاب تاریخ به نگارش در آورد. جلد اول از زمان پادشاهی آقا محمد خان تا سال 1220 قمری و جلد دوم از 1220 قمری تا 1230 قمری تالیف شده است اما از جلدهای بعدی به دلیل کثرت مشاغل، خبری نشد و این دو جلد کتاب هم هنوز به زیور طبع آراسته نشده است.دو جلد کتاب جهان آرا دنباله سبک تاریخ نویسی ایران عهد صفویه و افشاریه و زندیه است و در مورخان عصر قاجاری تاثیرات زیادی باقی گذاشته است. با آن که جانبداری در این کتاب زیاد است اما مورخان جدید را در شناخت اوضاع آن روزگار مدد فراوان می رساند.
حقوق اجتماعی و مدنی زنان در جنبش شیخ محمد خیابانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال 1335ﻫ.ق/1917م، جنبشی اعتراضی به رهبری شیخ محمد خیابانی، از طریق فعالیت حزب دموکرات آذربایجان و انجمن های با نفوذ دموکرات ها آذربایجان را فرا گرفت و پس از یک دوره گذار، با برپایی قیام کوتاه مدتی از 16 رجب تا 29 ذیحجه 1338 ﻫ.ق/9 آوریل تا 14 سپتامبر 1920 م، به مبارزه با حکومت مرکزی پرداخت. طی سال های اشاره شده، یکی از وجوه اشتراک های فراوان در اندیشه و اهداف جنبش، نظریه نوگرایی و پرداختن به چرایی عدم تکوین جامعه قانونمند در دوره پس از مشروطه بود. با این ملاحظه، اندیشه ورزی جنبش پیش-نیاز تحقق توسعه یافتگی را ایجاب نوعی شرایط فکری در بین آحاد جامعه و نگرش های مثبت فرهنگی برای پیشرفت و تحقق جامعه مدنی می دانست. و از آنجا که نوگرایی در قالب گسترده آن، یعنی نوسازی جامعه مطرح شد در این بین، توجه به موقعیت اقشار گوناگون جامعه و بویژه، حقوق اجتماعی و مدنی زنان به طور اجتناب ناپذیری میان نظریه پردازان جنبش به یک بحث عمومی و در عین حال، منحصر به فردی تبدیل شد. اصطلاح فمنیسم، واژه نسبتاً جدیدی در تاریخ ایران است و به نظر می رسد این واژه، نخستین بار در سال 1338 ﻫ.ق/1920م، توسط برخی روشنفکران جنبش عنوان و پیرامون آن مباحث پر دامنه ای در باب عوامل مؤثر در بهبود موقعیت زنان مورد بحث قرار گرفته است. پژوهش حاضر، به بررسی شناخت شناسی هایِ دارای دیدگاه فمنیستی در جنبش خیابانی پرداخته، نشان خواهد داد که آیا این گفتمان اصلاحی تا چه حد به پویش جمعی زنان در عرصه های سیاسی، اجتماعی منجر گردیده است.
ناسیونالیسم ابتدایی ایرانی در گفتار سیاسی متفکران عصر ناصری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دوره قاجار (آقا محمد خان تا دوره ناصرالدین شاه)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره مشروطه
پژوهشی در مورد اصلاحات ارضی سیستان در دوره پهلوی اول (1320- 1300ش / 1941-1921 م)
حوزههای تخصصی:
در سیستان، زمین همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرنها موجب پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری، اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول، سایر انواع مالکیت ها در این منطقه از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال به دستور دولت تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و اراضی سیستان به صورت سهام اجاره ای به عموم اهالی آن واگذار شد (مستأجران عام). این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر مناسبات ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات ناشی از آن را پایان نداد. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمین دار مصادف بود. تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را می توان به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد. در این مقاله به نقش زمین و تحولات آن در دوره پهلوی اول با اتکاء به گزارش و اسناد تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است.
اندیشه و عمل سیاسی سید جمال الدین اسدآبادی در چالش با حکومت ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه های سید جمال الدین اسدآبادی در پیوند با عمل سیاسی در شرایط حساس تاریخیِ عهد ناصری در عرصة تحولات سیاسی ایران مؤثر بود. آراء و عقاید سیاسی او، به ویژه در مبارزه با استبداد و استعمار، انتزاعی نبوده و از عملکرد سیاسی وی تأثیر پذیرفته است. به همین دلیل، می توان او را «اندیشمندی عمل گرا» نامید. نادیده گرفتن این موضوع موجب گردیده که برخی پژوهندگان اندیشه و عمل او را در تناقض با یکدیگر تلقی کنند و حشر و نشر او با درباریان و اشخاص صاحب نفوذ را دلیلی بر انحراف اندیشه هایش بدانند. با توجه به فرایند سیر مبارزاتی و پیوستگیِ اندیشه و عمل او در ایران، می توان گفت اندیشه های سید جمال دو مرحلة مشخص را پیموده است: نخست، مرحلة پند و اندرز سیاسی به درباریان و بزرگان ایران؛ سپس مرحلة فشار از بیرون حاکمیت و اندیشه و عمل انقلابی.
نگارندگان در این پژوهش به بررسی دو دیدگاهِ متفاوت سیاسی و شیوة مبارزات سید جمال پرداخته اند.