فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۸۱ تا ۱۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Heroism of Perfect Master (Shah Ismail I) and his similarity with the hero of Abū Muslimʹnāmah
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
Several books and articles have been written about the different aspects of Safavid dynasty; however, less effort has been made to explore the relationship between the kings of this dynasty and the popular heroes of literary works. One of the important and influential works that was narrated by Qizilbashan and was able to establish the position of the first Safavid Shah was Ṭāhir Ṭarsūsī's narration about Abu Muslim Khorasani. The amazing similarities of these two characters indicate the influence of Tarsusi's narration at the beginning of Safavid rule. The present article seeks to investigate the benefit of Qizilbashan and the young king from Abū Muslimʹnāmah to indicate how they defeat their religious and political opponents by following the example of a popular hero and benefiting from other fields, while establishing the position of Ismail Mirza as the perfect master. Discourse theory of Laclau and Mouffe is suitable for the analysis of literary and fictional works, which by taking the advantage of this discourse theory as well as the knowledge of semiotics, the hidden layers of politics, religion and the relationship between them while analyzing classical literary texts can be represent. Moreover, by presenting a suitable model, it is possible to illustrate how and to what extent the exchange of political power and literary narratives was. In this article, the historical character of Shah Ismail I (perfect master) and the character of Abū Muslim in the story of Abū Muslimʹnāmah (epic hero) are analyzed and examined by the library sources, to explain how one of the most powerful governments of Iran was indebted to one of the heroes of classic stories.
موزه های تاریخ علوم اسلامی
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
85 - 118
حوزههای تخصصی:
دریافت علوم اسلامی بدون شناخت اسلام امکان پذیر نیست. علوم زیادی از مناطق مختلف جهان توسط مسلمانان اخذ و در جهان اسلام نشو و نما گردید. از این رو علوم متعددی در جهان پا به عرصه ظهور گذاشت و مسلمانان توانستند در تمامی علوم از سایرین پیشی جویند و با تأسیس بیت الحکمه های و دانشگاه های اسلامی دانشمندان بزرگی را به دنیا معرفی نمایند. این دانشمندان با تاسی از علوم اسلامی و قرآن آثار متعدد مادی و معنوی از خود به یادگار گذاشتند که امروزه آرایه تمامی موزه های جهان اسلام و غیر اسلامی شده است. گفتار حاضر بر آن تا با رویکرد منطقی و با روش توصیفی تبیینی، تحول علم و دانش و دستاوردهای دانشمندان مسلمان را با تاسی از قرآن در تمامی عرصه مورد بررسی قرار داده و به معرفی آنها بپردازد.
نتایج مذهبی درگیری های خلیفه عباسی و خوارزمشاه
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
65 - 84
حوزههای تخصصی:
خوارزمشاهیان سلسله ای از ترکان بودند که در فاصله سال های 491 تا 628 هجری بر محدوده ای وسیع از ولایات شرق اسلام حکومت کردند آنان به مدت 137 سال حکومت کردند و با شش تن از خلفای عباسی مقارن بودند. آنان در ابتدا مطیع سلجوقیان بودند اما با ضعف سلجوقیان بین آنان و حکومت سلجوقی اختلاف افتاد با به قدرت رسیدن ناصرلدین لله خلیفه عباسی، خلیفه برای از بین بردن رقیبان خود از جذب کردن سایر رقیبان ابایی نداشت. لذا به کمک خوارزمشاهیان، سلجوقیان را بر انداخت. خوارزمشاهیان نیز با گسترش قلمرو و محدوده حکومتی خود در صدد به رسمیت شناختن خود از طرف خلیفه عباسی بودند، ناصر خلیفه عباسی از تایید سلطنت آنان خود داری کرد. لذا بین خوارزمشاهیان و خلیفه عباسی اختلاف بروز کرد و هر یکی سعی در نابودی دیگر داشت. از آن جا که اقلیت شیعه در این زمان نیروی قابل توجهی را تشکیل می دادند لذا دو طرف سعی در جذب شیعیان داشتند تا از قدرت آنان برای محو حریف استفاده کنند. الناصر توانست با شیعیان کنار آید و وزرای خود را از بین آنان انتخاب کند، علاوه بر آن با فرقه اسماعیلیه نیز ارتباط بر قرار کرد و توانست از قدرت و نفوذ آنان در پیشبرد اهداف خود استفاده کند. خوارزمشاهیان نیز با جذب شیعیان سعی در ضربه زدن به خلیفه عباسی بودند. لذا اختلاف سیاسی بین عباسیان و خوارزمشاهیان زمینه مناسبی بود که شیعه بتواند از این موقعیت برای رشد خود استفاده کند .
در جستجوی «لویاتان» جدیدی برای ایران
حوزههای تخصصی:
وضعیت شغلی معلمان زن در عصر رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در نظام آموزشی عصر رضاشاه ذیل گفتمان دولت مدرن ملی و به تبع آن رشد و گسترش آموزش زنان با هدف تربیت زن و مادر جدید ایرانی، به اشتغال چشمگیر زنان در نظام آموزشی به ویژه به عنوان معلم منجر شد. درباره ضرورت آموزش زنان، رشد سوادآموزی، توسعه مدارس دخترانه و تربیت معلم در دوره رضاشاه تحقیقات ارزنده ای صورت گرفته است، اما آنچه کمتر به آن توجه شده، وضعیت اشتغال زنان معلم و چالش های پیش روی آنها در دوره مذکور است. مسئله اصلی این نوشتار چگونگی وضعیت شغلی معلمان زن در دوره رضاشاه است. پاسخ به این سؤال از مسیر بررسی کمّی و کیفی آموزش معلمان زن، افزایش و کاهش تعداد آنها در مدارس، شرایط استخدام، محدودیت ها و دشواری های آن، وضعیت حقوق آنها و همچنین تفاوت ها و تبعیض های جنسیتی در این حرفه، با تکیه بر اسناد و برخی نشریات این دوره صورت گرفته است. یافته های پژوهش مبتنی بر تجزیه و تحلیل آمار و جداول به دست آمده است و نشان می دهد که آموزش زنان در مقایسه با مردان از اهمیت کمتری برخوردار بود. این مسئله مدارس دخترانه و معلمان زن را با مشکل دائمی کمبود بودجه، دستمزدهای کم و تبعیض جنسیتی در قانون استخدام مواجه کرده بود. فقر مردم و عدم تمکّن مالی برای پرداخت شهریه اندک مدارس ملی دخترانه، به ویژه در ایالات و در نتیجه حقوق پایین و کار زیاد در کنار توأمانیِ اشتغال بیرون از منزل با مسئولیت های زنان در خانه، از دیگر مشکلات معلمان زن بود که گاهی به استعفای آنها منجر می شد.
سیاست عرب های مسلمان در استقبال از راهبرد مصالحه با اشراف ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اخبار فتوح، حاکی از آن است که فرماندهان سپاه عرب های مسلمان در بیش تر مواقع ترجیح می دادند تسلط بر سرزمین ایران را به جای جنگ از طریقِ عقد قراردادهای صلح آمیز به دست آورند. بدین جهت، به شکل های مختلف به اشراف ایرانی و رعایای آنان با وجود داشتن سابقه جنگی و حتی نقض پیمان و شورش، امان می دادند و پای میز مذاکره با آنان می نشستند. با توجه به تکرار این سیاست، این پرسش مطرح می شود که چه انگیزه هایی در ترغیب نخبگان سیاسی نظامی عرب به در پیش گرفتن راهبرد مصالحه و سازش با اشراف ایرانی وجود داشت؟ هرچند رویداد بزرگ فتح ایران توسط عرب های مسلمان از زوایای گوناگون مورد بحث و تحلیل تاریخ پژوهان قرار گرفته است؛ اما تاکنون پژوهشی جامع و مستقلی در پاسخ به پرسش موردنظر، صورت نگرفته است. لذا در جستار حاضر، تلاش بر آن است تا با تکیه بر منابع دست اول و با استفاده از رویکردی تاریخی و روشِ تحلیلی توصیفی به پرسش مذکور، پاسخ داده شود. یافته ها نشان می دهد که عواملی همچون تسهیل پیشروی سپاهیان عرب در سرزمین ایران با مساعدت های حکام محلی، کاهش مقاومت ها و اعتراضات در نواحی مختلف ایران با استفاده از نفوذ قومی و اعتبار خاندان های بزرگ محلی، استفاده از نیروی نظامی اشراف ایرانی در درگیری های داخلی قبایل عرب، استفاده از دانش و تجارب دیوان سالاران و دهقانان ایرانی در اداره نواحی متصرفی، در انعقاد عقد قراردادهای صلح آمیز و استقبال نخبگان سیاسی نظامی عرب ها از راهبرد مصالحه و سازش اشراف ایرانی در فتح سرزمین ایران مؤثر بوده است.
نقش ابریشم گیلان در روابط خارجی ایرانِ عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه گیلان از توانایی اقتصادی و تولیدی در سایر محصولات اقتصادی نیز برخوردار است، اما به جهت اهمیت ابریشم در اقتصاد گیلان و ایران، به ویژه صادرات این محصول به کشورهای خارجی، سبب توجه حکومت های مرکزی ایران و سایر کشورها به ابریشم گیلان شد. دوران اوج تجارت ابریشم ایران و گیلان، عصر صفویه بود؛ با این حال، در دوره قاجاریه نیز هنوز ابریشم بخش عمده ای از کالاهای صادراتی ایران را تشکیل می داد. مهم ترین عاملی که موجب توجه بیشتر اروپاییان در این دوره به ابریشم گیلان شده بود، رواج بیماری کرم ابریشم در اروپا و کمبود این محصول در آنجا بود. اما به جهت تسلط روسیه بر مناطق ابریشم خیز شمال ایران، انحصار تجارت این کالا عملا در اختیار روس ها بود. انگلیسی ها نیز تلاش داشتند با واسطه بر این کالای ارزشمند دست یابند؛ از این رو، سایر کشورهای اروپایی قادر به تجارت ابریشم ایران در این دوره نبودند. انحصار تجارت ابریشم توسط روس ها و انگلیسی ها موجب شد تا معیشت بازرگانان و تولیدکنندگان ابریشم ایرانِ عصر قاجار به نوعی وابسته به تجارتخانه ها و سیاست های این دو دولت شود. هدف از پژوهش پیش رو، تحلیل نقش صنعت ابریشم گیلان و تأثیر آن بر روابط انگلستان و روسیه با ایران عصر قاجار، با تکیه بر مطالعات اسنادی و تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد، با توجه به اهمیت ابریشم، برخی از کشمکش های سیاسی دولت های روسیه و انگلستان در ایران، جهت کنترل بر اقتصاد و تجارت این محصول بوده است. این تجارت انحصاری موجب شد تا سایر کشورها قادر به رقابت با این دو قدرت جهانی در زمینه تجارت ابریشم نباشند. در نهایت سیاست های دو کشور یاد شده زمینه های ضعف ابریشم گیلان را فراهم نمود.
کاوشگران تاریخ و دانشوران معرفت
حوزههای تخصصی:
ائتلاف شکننده؛ تحلیلی بر پیروزی کاندیدای حزب توده از حوزه انتخابیه اصفهان در انتخابات مجلس چهاردهم شورای ملی (۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی اشغال ایران به دستِ متفقین در شهریور ۱۳۲۰ هجری شمسی و با استعفای رضاشاه، انتخابات مجلس چهاردهم در فضایی کاملاً متفاوت برگزار شد. حزب توده در این دوره توانست نمایندگانی را از مناطق عمدتاً شمالی کشور که تحت اشغال نظامی ارتش سرخ بود روانه مجلس کند. در بین نامزدهای حزب توده، وضعیت تقی فداکار به عنوان داوطلب نمایندگی از اصفهان تا حدودی متفاوت بود. نخست آنکه اصفهان در مرکز کشور و خارج از حوزه نفوذ همسایه شمالی قرار داشت؛ دوم اینکه توفیق یک کاندیدای چپ گرا در حوزه انتخابیه ای که به داشتن فرهنگی سنتی و محافظه کار شناخته شده بود، امری بعید می نمود؛ ازاین رو بررسی انتخابات مجلس چهاردهم در اصفهان تحقیقی مجزا می طلبد. پژوهش حاضر در پاسخ به پرسش که موفقیت نامزد حزب توده در این انتخابات تابع چه عواملی بود این فرضیه را مطرح می کند که عامل اصلی کامیابی تقی فداکار در رسیدن به نمایندگی اصفهان، ائتلافی شکننده با دو نامزد محافظه کار بود که از قضا به شدت با حزب توده زاویه داشتند. در این راستا با تلفیق دو روش کمی و کیفی و استخراج داده های مربوط به انتخابات مجلس چهاردهم در حوزه انتخابیه اصفهان از اسناد منتشرنشده آرشیو مجلس شورای ملی، تحلیلی آماری از نتایج شمارش آرا ارائه می شود. یافته ها نشان می دهد که برخلاف باور رایج، بخش عمده رأی فداکار مربوط به توده های روستایی توابع حوزه انتخابیه بود و نه جامعه کارگری شهر اصفهان، به گونه ای که راهیابی وی به مجلس، بدون این ائتلاف و رأی روستاها عملاً امکان پذیر نبود.
تبیین و تحلیل نقش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در اقتصاد ایران اواخر دوره صفوی با تکیه بر نظریه اعتماد زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
125 - 151
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه (1135-907ق/ 1722-1502م) یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران است. ایران در این دوره به ویژه در عهد شاه عباس اول (1038-978ق/ 1629-1571م) در عرصه های گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی به رونق و شکوه قابل توجهی دست یافت. اکنون سؤال اصلی آن است که با توجه به نقش مؤثر مؤلفه های فرهنگی اجتماعی در نظام اقتصادی آیا وضعیت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در اواخر دوره صفویه جهت رشد و استمرار رونق اقتصادی مهیا و مناسب بوده است؟ بر همین اساس در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی دوره صفوی انجام شده است با تکیه بر شاخصه های اعتماد شکننده در جوامع سنتی مبتنی بر نظام های سیاسی استبدادی که در نظریه جامعه شناختی پیوتر زتومکا صورت بندی شده است شاخصه های مذکور در اواخر دوره صفوی بررسی شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد ایران در واپسین دهه های دوره صفوی با توجه به وضعیت شاخصه های مذکور و نیز وجود کارکردهای مستعدی که در فقدان اعتماد عمومی و ضعف سرمایه اجتماعی در جامعه ظهور می کنند از سرمایه اجتماعی پایین و اعتماد عمومی شکننده ای برخوردار بوده و به همین دلیل ظرفیت توسعه اقتصادی و امکان استمرار رونق اقتصادی درازمدت را نداشته است.
تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری (3)
حوزههای تخصصی:
تأثیرلشکرکشی نادر به هند در اضمحلال و فروپاشی حاکمیت او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از شورای مغان، دیدگان نگران جامعه چشم به اقدام بعدی نادر دوخته بود که شاید پس از این همه تنش و نبرد، اکنون با تکیه بر اریکه سلطنت به تحکیم حاکمیت داخلی و ایجاد امنیت سیاسی، اقتصادی و... بپردازد و به خود و جامعه، مجالی دهد تا خود را بازیابند. گذشته از آن، نادر با ده ها مشکل داخلی و منطقه ای دشوار مواجه بود که ضرورت داشت تا به آن ها بپردازد، اما او ناباورانه بدون توجه به ضرورت ها بار سفری سخت به هند تدارک دید که با توجه به ساختار حکومت جوان افشاری، این لشکرکشی ظاهری سهل و باطنی پرمخاطره و سخت چالش برانگیز یافت و ارکان حاکمیت او را دچار آسیب جدی نمود. مسئله اساسی تحقیق حاضر، بررسی نقش، تأثیر و تبعات حمله نادر به هند در روند حاکمیت وی است که چگونه و چرا، آن حمله جنبه های متعددی از حاکمیت وی را تحت تأثیر قرار داد و در انحطاط و اضمحلال آن مؤثر افتاد. حال با توجه به این مسئله، سؤال اصلی آن است چرا حمله نادر به هند باعث تسریع فروپاشی حاکمیت وی شد؟ روش تحقیق در این نوشته متکی به منابع اصلی با رویکردی توصیفی و تبیینی است. دورنمای نتیجه نوشته حاکی از آن است که حمله نادر به هند تبعات فراوانی برای در پی آورد و در اضمحلال و سقوط حاکمیت او تأثیر خاصی نهاد و مناسبات او با خانواده، فرماندهان، سپاهیان و رعایا را بسیار خصمانه نمود.
تحلیل فرایند رابطه بیمار-پزشک در ایران نیمه دوم عصر قاجار بر اساس مدل پارسونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱ (پیاپی ۱۴۱)
97 - 119
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مهم در امر پزشکی و سلامت جامعه ایران در نیمه دوم عصر قاجار، روابط میان بیمار و پزشک بود. نوع این روابط در آن روزگار از مهم ترین اموری بود که می توانست بر چگونگی معاینه، درمان و سلامتی فردی و عمومی مردم اثرگذاری زیادی داشته باشد. در خصوص روابط میان بیمار-پزشک، تعدادی از جامعه شناسان دنیا به ارائه الگوی نظری پرداخته اند که یکی از آنان تالکوت پارسونز جامعه شناس آمریکایی است. در این مقاله با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با بهره وری از منابع دست اول، همچون خاطرات و سفرنامه ها به بررسی روابط میان بیماران طبقات فرادست با پزشکان اروپایی بر اساس مدل نقش محور پارسونز پرداخته می شود. سؤالات پژوهش عبارت اند از اینکه آیا بیماران طبقات فرادست در نیمه دوم عصر قاجار شرایط ایفای نقش اجتماعی بیمار را داشته اند، آیا پزشکان اروپایی در این عصر شرایط ایفای نقش اجتماعی پزشک را داشته اند. مبنای این پژوهش بر این فرضیه استوار است که در نیمه دوم عصر قاجار هم بیمار و هم پزشک می توانستند به ایفای نقش اجتماعی خود در فرایند روابط بیمار-پزشک آن گونه که پارسونز مطرح می کند، بپردازند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در نیمه دوم عصر قاجار هم بیمار طبقه فرادست و هم پزشک اروپایی می توانستند به ایفای نقش اجتماعی خود در چرخه روابط بیمار-پزشک بپردازند. اگرچه مسائلی همچون تمارض گرایی بیماران از جمله عوامل اثرگذاری بودند که می توانستند روند طبیعی روابط بیمار- پزشک در این دوره را با اختلال مواجه کنند.
اصول و مؤلفه های پژوهش تمدّن ساز در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش یک فرایند قابل مدیریت و نظام دهی است و یکی از پایه های اساسی تمدّن سازی شمرده می شود؛ از این رو طراحی نقشه ی پژوهش هدفمند در مسیر تحقق تمدّن سازی با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب ضروری است. در این راستا باید اندیشه های آیت الله خامنه ای را به مثابه اندیشمند و سردمدار تمدّن خواهی نوین اسلامی، مورد توجه و تحلیل قرار داد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی، با مطالعه تفصیلی بیانات رهبر معظم انقلاب در بازه زمانی 1379 تا 1397، به استخراج اصول و زیرساخت های مسیر پژوهش تمدّن ساز پرداخته و به دو اصل «انطباق پژوهش بر نیازهای جاری و آینده کشور» و «دستیابی به مرجعیت و استقلال علمی» دست یافته است. به دنبال آن، مؤلفه های عملی هر یک را مورد تحلیل و واکاوی قرار داده است؛ در این راستا، چهار مؤلفه برای تحقق اصل نخست و شش مؤلفه برای اصل دوم ارائه کرده و تاکتیک های عملیاتی را پیشنهاد نموده است.
بصیرت و سیاست
حوزههای تخصصی:
تأثیر منازعات روسیه و عثمانی بر وضعیت ساوجبلاغ (مهاباد کنونی) در جنگ جهانی اول با تکیه بر مطبوعات و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جنگ جهانی اول شهر ساوجبلاغ، به کانون منازعه روسیه و عثمانی در آذربایجان تبدیل شد. علت این پدیده قرار گرفتن شهر در مسیری بود که آذربایجان را به وان و موصل متصل می کرد و می توانست سپاه متحد روسیه و انگلیس را به هم بپیوندد؛ به همین سبب روس ها برای کنترل آن تلاش زیادی می کردند. عثمانی ها نیز با همه قوا از ساوجبلاغ محافظت می کردند. پژوهش حاضر به دنبال این است تا به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که منازعات روسیه و عثمانی چه تأثیری بر وضعیت ساوجبلاغ داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره چهارساله جنگ جهانی اول، هیچ شهری در ایران به اندازه ساوجبلاغ آسیب ندید؛ به نوعی که می توان ساوجبلاغ را مهم ترین قربانی جنگ دانست. این شهر، هشت بار توسط طرفین درگیر، اشغال شد و بسیاری از ساکنان آن کشته و آواره شدند. همچنین یکی از پیامدهای این وضعیت، حذف نوادگان عزیزخان مکری از هسته اصلی قدرت در ساوجبلاغ و تقویت خاندان قاضی بود که آینده ساوجبلاغ را تحت تأثیر قرار داد.
موانع و برنامه های حکومت پهلوی اول برای اجرای نظام اجباری در ایالت فارس (1308-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲ (پیاپی ۱۴۲)
81 - 107
حوزههای تخصصی:
ایالت فارس در اوایل اجرای قانون نظام اجباری، با برخی نواقص و عدم هماهنگی میان بخش های کشوری و لشکری مواجه بود؛ مانند فقدان مشخصات مشمولان و عدم وحدت رویه میان دستگاه های اجرایی. از سوی دیگر، رضاشاه به منظور تمرکزگرایی و تشکیل ارتش نوین، بر اجرای این قانون تأکید داشت. بنابراین فرایند اجرای نظام اجباری با ابعادی از تناقض مواجه بود. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر پایۀ منابع اسنادی-کتابخانه ای تدوین یافته است. سؤال اصلی مقاله این است که رضاشاه برای اجرای نظام اجباری در ایالت با چه چالش هایی مواجه بود؟ چه راهکارهایی برای رفع آن ها اندیشیده شد و نتیجۀ آن راهکارها چه بود؟ نتایج بررسی نشان می دهد که با وجود ناهماهنگی میان دوایر مختلف ایالت و نواقص تشکیلاتی در اجرای نظام اجباری، نشانی از ناامیدی در ارکان حکومتی دیده نشد. رضاشاه برای پایان بخشیدن به لجام گسیختگی سیاسی، جلوگیری از تکثّر قدرت، مقابله با مرکزگریزی متنفذان و برخورد با شرارت و ناامنی، از تمام ظرفیت های نظامی و اداری بهره گرفت؛ که قانون نظام اجباری یکی از آن ظرفیت ها بود. سماجت و پیگیری مسئولان به کاهش تدریجی نواقص و موانع در فارس منجر شد. در امتداد این حرکت، تشکیلاتی چون سجل احوال ایالتی هم نضج پیدا کرد. فقط از حیث اجتماعی برخی مردم به دلیل عدم پذیرش نظام اجباری، برای دوایر حکومتی اسباب دغدغه بودند.
بررسی جایگاه احکام تکلیفی در قانون مدنی و فقه معاملات در پرتو آرای امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
1 - 29
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود مباحث گسترده فقهی راجع به جایگاه احکام تکلیفی در باب عقود، کتب اندیشمندان حقوقی و البته آرای نظام قضایی در این زمینه ساکت است. بی توجهی حقوق دانان به تفاوت احکام وضعی و تکلیفی، در بسیاری موارد موجب از بین رفتن مرز میان حقوق اموال و حقوق تعهدات شده است. برای مثال، برخی از حقوق دانان برای تعهد ناشی از شرط فعل قائل به مالیت شده یا آنکه تعهد به نفع ثالث را موجب حکم وضعی مدیونیت دانسته اند. به این ترتیب پرسش اصلی در پژوهش حاضر تمایز آثار احکام تکلیفی از احکام وضعی و جایگاه هرکدام در حقوق تعهدات است. شناسایی مصادیق احکام تکلیفی در قانون مدنی با توجه به آثار آن ازجمله عدم مالکیت، عدم ایجاد دین و عدم توارث، می تواند در تفسیر مواد قانونی و همین طور آرای دستگاه قضایی مؤثر باشد. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای سعی شده است که جایگاه احکام تکلیفی در مواد مربوط به شرط فعل، تفسیر ماده 959 قانون مدنی، غصب و ضمان عهده در پرتو آرای امام خمینی موردبررسی قرار گیرد. تحلیل حکم تکلیفی نشان می دهد متعلق آن ابتدائاً فعل مکلف بوده و ممکن است موضوع آن فعل، مال یا انجام عملی باشد و بخش اخیر بستر طرح حکم وضعی در تعهدات است. شناخت آرای امام در این باب می تواند بستری مناسب جهت قاعده مند کردن ضمان عرفی بر مبنای ضمان عهده باشد.
The Territory of Iran in the Late Safavid Dynasty according to Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy’s Etats du Grand-Seigneur en Asie: Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte (The First Half of the 12th Century AH/ 18th Century CE)
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
Historical maps are one of the most important sources for studying the historical geography of lands, borders of dynasties and territories, historical names and border changes. also, by studying historical maps, one can discover the geographical vision and view of people throughout the centuries and in different societies, and in this way achieve a correct understanding of concepts such as the world, geography, territorial boundaries and things like these. on the other hand, the researcher of Iranian history, especially the researcher of the Safavid era, is bound to refer to various maps that have been drawn about the geographical boundaries of Iran. by studying the elements and data included in the historical maps, one can get a visual understanding of the borders of Iran's territory and the correct recording of specific geographical names. the map of the "Etats du Grand-Seigneur en Asie : Empire de Perse, Pays des Usbecs, Arabie et Egypte" was drawn in the first half of the 12th century AH/18th CE by the efforts of two of the most prominent European cartographers of that era, namely Gilles Robert de Vaugondy and his son Didier Robert de Vaugondy. Vaugondies were prominent cartographers in the 17th and 18th centuries whose scientific activities were largely acknowledged in the French court and across Europe, and European rulers tended to acquire maps and geographical globes developed by the Vaugondies. Now the question is, how did a European cartographer describe the geographical area of Iran in the early 18th century? Did he look at the territory of Iran from a dynastic lens or did he consider it as a whole unit? Adopting a descriptive-analytical approach and qualitative methodology, the present study strives to outline the domain of Iran in the late Safavid period based on the information provided on the map drawn by Gilles Robert de Vaugondy and Didier de Vaugondy. Analysis of obtained data unveils that Vaugondy, alike his contemporaries, regarded Iran as a unit and distinct geography. The image that he provided of the boundary of Iran also aligns with Persian texts of the given era.