فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
دعوت ایرانیان به قبول اسلام از نخستین تهاجم مسلمانان تا جنگ قادسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراخوان پیروان ادیان دیگر به قبول اسلام که اصطلاحا «دعوت» خوانده می شود، در بیشتر موارد با سه پیشنهاد: قبول اسلام، پرداخت جزیه یا جنگ همراه بوده است. پیشنهاد قبول اسلام به ایرانیان نیز به تفصیل در گزارش های متعدد آمده است. محتوای این گزارش ها دارای دو وجه متمایزند: وجه صوری و عینی رویداد ها و دیگر، وجه دینی، معنوی و گرایش ها و بینش های راویان آنها. گزارش های مختلف و وجود دیدگا ه های متضاد درباره یک رویداد سوال هایی برانگیخته است. نت برخی از این گزارش ها را جعلی و مساله دعوت در منابع را مضامینی داستانی و آنها را فاقد اصالت و مصداق عینی می شمرد؛ اما با نقد ابعاد مختلف دینی، اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی محتوای گزارش ها و تحلیل مضمون نامه ها و گفتگوهای فرستادگان مسلمانان، به ویژه تحلیل رویارویی اعراب با رستم فرخ زاد، و نیز ملحوظ داشتن حواشی مربوط به جلوس یزدگرد معلوم می گردد که هرچند عرضه دعوت- یعنی نقطه ثقل گزارش های فتوح- در هر رویارویی ممکن نبوده، اما ادعای مجعول بودن آن را نیز نمی توان تایید کرد.
بررسی رواج مبانی نظری بیتفاوتی اجتماعی در دوره حاکمیت سفیانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی به عنوان مقوله محوری در جامعه اسلامی بعد از رحلت پیامبر| به تدریج فروکش کرد. در ابتدا افراد و گروه هایی از عرصه سیاسی و دخالت در آن کنار رفته و اعتزال گزیدند. با به دست گرفتن قدرت توسط امویان، انفعال اجتماعی به سطح وسیعی از جامعه سرایت کرد؛ به گونه ای که بزرگ ترین جنایات در این دوره اتفاق افتاد، اما جامعه در مقابل آن واکنشی نشان نداد. از عوامل تأثیرگذار بر این روند، استفاده امویان از اندیشه های منفعل زا بود. تعبیری که امویان و تعدادی از صحابه از اندیشه ها دینی و شبه دینی داشتند، در به رکود کشاندن جامعه تأثیر گذاشت. اندیشه های حفظ جماعت، تقدیرگرایی، اندیشه ارجا و خلافت الهی ازجمله مبانی نظری بود که امویان با تعبیری متفاوت از آن، جامعه را در قبال عملکرد خود به سکوت کشاندند. در این مقاله با روش توصیفی ـ تبیینی ابتدا اندیشه های دینی و شبه دینی رایج در دوره امویان بیان شده سپس به چگونگی تأثیرگذاری آنها بر انفعال اجتماعی پرداخته می شود. به نظر می رسد امویان با استفاده از این اندیشه ها با سلب روحیه مشارکت از مردم، انفعال اجتماعی را به سطح وسعی از جامعه اشاعه دادند.
سادات مرعشی شوشتر در عصر تیموریان و صفویان (778-1135ه ق)
حوزههای تخصصی:
سادات مرعشی شوشتر که از نسل سادات مرعشی طبرستان بودند و در علوم نقلی و علوم عقلی تخصص و تبحر داشتند، در دوره ی صفویه مورد توجه شاهان صفوی از جمله شاه اسماعیل و شاه طهماسب قرار گرفتند و به مناصب درباری والایی از جمله مقام های صدر و قاضی عسگر رسیدند. اعطای مناصبی مثل صدر و قاضی عسگر که یکی از مهم ترین مناصب دولت صفوی بود نشان از اهمیت و اعتبار این خاندان در دربار صفوی داشت. این خاندان علاوه بر مهارت در علوم مذهبی در زمینه شعر هم مهارت داشتند و بعضی از آنان تخلص شعری نیز داشتند. علاوه بر این، این خاندان با تکیه بر تقوا و تحصیلات مذهبی خود توانستند گام مهمی در ترویج مذهب شیعه بردارند به گونه ای که لقب شهید ثالث به یکی از افراد این خاندان یعنی قاضی نورالله (دوم) نشان بارزی از فداکاری های آنها در این راه بود. از خدمات دیگر این خاندان باید به اقدامات آن در زمینه ی عمران و آبادانی شوشتر اشاره کرد. در این پژوهش برآنیم به معرفی خاندان سادات مرعشی شوشتر و در پی آن اقدامات و خدمات این خاندان در جهت ترویج مذهب شیعه و نیز رونق و آبادانی شوشتر بپردازیم.
اشکال مالکیت ارضی در سیستان از صفوی تا پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
هدف : هدف این پژوهش بررسی اشکال مالکیت ارضی در سیستان، از دوره صفوی تا پهلوی دوم است.
فرضیه تحقیق : مالکیت در سیستان تحت تأثیر جریانات سیاسی و حکومتی قرار داشته است.
روش پژوهش : این پژوهش با شیوه کتابخانهای و روش توصیفی – تحلیلی به تبیین انواع مالکیت ها در سیستان، با تکیه بر گزارشها و اسناد تاریخی و نتایج مترتب بر آن پرداخته است.
یافته ها و نتایج : نتایج بهدست آمده نشان می دهد در سیستان دوره صفویه انواع مالکیت ها وجود داشته، اما در دوره ناصرالدینشاه قاجار همه اراضی خالصه شدند، تا اینکه در دوره پهلوی اول اراضی میان اهالی سیستان تقسیم شد؛که اگرچه برخلاف انتظار منجر به بهبود کامل اوضاع زندگی کشاورزان و اعاده حقوق قانونی آنان نگردید، اما می توان آن را نخستین گام در جهت بهبود نسبی و تثبیت امر مالکیت خصوصی تلقی کرد.
مرتبه شاهزادگی فرزندان جوجی قسار و تلاش طغاتیمورخان برای مقام ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به پادشاهی رسیدن طغاتیمورخان در عصر ایلخانان رقیب (756-736ه.ق) را باید پدیده ای جالب و استثنایی در تاریخ مغولان دانست. زیرا او از تبار جوجی قسار برادر چنگیزخان بود؛ در حالی که بر اساس سنت سیاسی مغولان تنها فرزندان و نوادگان چنگیزخان می توانستند به پادشاهی (خانی) برسند. این در حالی است که طغاتیمورخان از میان هم مدعیان سلطنت (ایلخانی) نسبی روشن تر و مشخص تر دارد. لذا ادعای نسب چنگیزخانی نکرده است و همین امر مشروعیت حکومت او را نزد مورخان آن عصر محل بحث و گفت و گو قرار داده است.
خاطره هایی از احضار ارواح
حوزههای تخصصی:
دموکراسی و ضد دموکراسی
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
پدران به روایت پسر
حوزههای تخصصی:
تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی – مذهبی بر مهاجرت بلوچ ها از زاهدان به آن سوی مرز (در دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوچستان از ویژگی های اجتماعی و فرهنگی پیچیده ای برخوردار است. ترکیب جمعیتی شهر زاهدان از ملیت ها، طوایف و اقوام مختلف تشکیل شده و مجموعه ای پیچیده و ناهمگون بوده است. قوم بلوچ بیشترین شمار جمعیت را تا پیش از دوره پهلوی اول داشت ولی به تدریج به دلیل مهاجرت از شمار آنها کاسته شد بررسی زمینه های شکل گیری و تغییرات این ویژگی جمعیتی در شهر زاهدان ضروری است. این نوشتار درصد است تا با بررسی تحلیلی اسناد و منابع کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که عناصر اجتماعی و فرهنگی- مذهبی چه تأثیری در روند مهاجرت بلوچ ها از زاهدان در دوره مورد نظر داشتند؟. نتیجه بررسی نشان می دهد، عوامل فرهنگی و مذهبی، از مولفه های بسترساز و تکمیل کننده روند مهاجرت در زاهدان دوره پهلوی اول بود. پیوندهای خویشاوندی و خاستگاه اجتماعی مشترک قوم بلوچ در کشورهای اطراف سبب می شد تا شماری از ساکنان بومی این منطقه که به دلایل اجتماعی و اقتصادی (مانند تنگناهای ناشی از سلسله مراتب اجتماعی و سنن حاکم بر ساکنان بومی) به آن سوی مرزها مهاجرت کنند.
بررسی جایگاه یاسا در عهد تیموریان (771-911 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
هجوم مغولان از جمله حوادث مهم در تاریخ میانه ایران به شمار می رود. تأثیرگذاری حمله مغولان بر تحولات فرهنگی-اجتماعی تا قرن ها نمایان بود. با وجود آنکه مغولان قومی بیابانگرد محسوب می شدند؛ ولیکن در امور اجتماعی خود دارای قوانین خاص بودند. یاسا مجموعه ای از قوانین و مقررات وضع شده از طرف چنگیز خان در موضوعات و مسایل گوناگون و تدابیر امور کشوری و لشگری است که جانشین های وی ملزم به اطاعت از آن بودند. این قوانین موجب می شد که روابط اجتماعی در ساختار جامعه دارای چارچوب معین باشد و همه افراد را ملزم به رعایت آن می کرد. تخطی از قوانین عواقب ناگواری برای فرد خاطی به دنبال داشت. قوانین یاسا در زمان جانشینان چنگیز خان نیز به دقت رعایت می شد. تیموریان به عنوان جانشینان ایلخانان نیز به رعایت یاسا پرداختند. تیمور که از بسیاری از جهات شبیه به چنگیز خان مغول بود، در پی احیای عمل به یاسا بود و در امور حکومتی به دقت رعایت به آن را پی می گرفت. در دوره جانشینان تیمور نیز بسیاری از خاطیان و محکومین مطابق با یاسا مورد مجازات قرار می گرفتند. نظر به اهمیت موضوع در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای به دنبال بررسی جایگاه یاسا در عصر تیمور گورکانی و جانشینان (771-911 ه . ق) آن هستیم.
موقعیت اقتصادی دوران سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (1105- 1135 هـ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار موقعیت اقتصادی عمومی مملکت صفوی در زمان شاه سلطان حسین (اواخر عهد صفوی) مورد بررسی قرار گرفته و سعی شده است تا نتیجه های سیاست های اقتصادی- اجتماعی شاه عباس اول که در زمان شاه سلطان حسین مشهود گردید مورد توجه قرار گیرد. برخلاف تاثیر منفی آن سیاست ها بر جامعه ایران، قدرت اقتصادی کشور به حدی مستحکم بود که ظاهرا با وجود انحطاط تدریجی اقتصادی در اواخر آن عصر، تا حمله افاغنه کسی از وجود آن باخبر نبود اما پس از واقعه مذکور؛ این انحطاط خود را به خوبی نشان داد و مشخص گردید که فساد و پریشانی کلی اقتصادی اواخر دوران صفوی، یکی از علل بزرگ سقوط آن دولت بوده است.
نقش دولت شیعی سربداران خراسان در گسترش تشیع و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فعالیت ها و اقدامات دولت ها و حکومت ها در گسترش یک دین یا مذهب و یا ایجاد و گسترش فرهنگ و تمدن، اهمیت فراوانی دارد. در این میان اهمیت دولت سربداران، از نخستین دولت های شیعی امامی در ایران، به لحاظ نوع دین و مذهب، مکان جغرافیایی، آرمان ها و انگیزه های شروع قیام، دو چندان می باشد، تا جایی که می توان ادعا نمود تشکیل دولت صفویه و تغییر مذهب در ایران، ریشه در دگرگونی های مذهبی و فرهنگی داشت که دولت سربداران در ایران به وجود آوردند. این نوشتار درصدد بررسی نقش این دولت در گسترش مذهب تشیع و تمدن اسلامی است و با روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که این دولت با اقداماتی در حوزه فرهنگ و دانش، اعتقادات مذهبی، رفتار و رابطه حاکمان با مردم و عملکرد سیاسی، اقتصادی و عمرانی، به پایداری و گسترش مذهب تشیع در ایران و پیشرفت تمدنی در منطقه خراسان مدد رسانده است.
شیعیان فراموش شده
حوزههای تخصصی:
پیوندهای تاریخی و مذهبی میان ایران و یمن سابقهای طولانی دارد. این رابطه به قبل از ظهور اسلام باز میگردد. در منابع متعدد ادبی عبارتهایی مثل عقیق یمنی، سهیل یمانی، نگار یمنی و... وجود دارد که بیانگر حضور موثر فرهنگی یمنیها در ایران دارد.
مناصب عمید و عامل در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر روند دگرگونی های نظام مالی و مالیاتی دوره سلجوقیان در دگرگونی های ساختاری و عملکردی منصب مالیاتی این دوره، موضوع بحث مقاله حاضر است.
روش/رویکرد پژوهش: روش توصیفی -تحلیلی با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی و منابع کتابخانه ای.
یافته ها و نتایج: دگرگونی های شیوه های کشورداری و روابط درونی مناسبات قدرت در دوره سلجوقیان(431-590ق.) و استقرار حکومت یکپارچه و گسترده، شرایطی را به وجود آورد که مدیریت شهری تجربیات متفاوتی را از سرگذراند. در این میان، الگوی تعیین کننده روابط دو جانبه، بین نخبگان شهری و حکومت مرکزی، به عنوان زمینه تعیین کننده مناسبات شهری و حکومت، مورد توجه قرار نگرفت. منصب «عامل» به عنوان نماینده حکومت مرکزی و مسئول جمعآوری عایدات جامعه شهری، که باید با بدنه جامعه شهری روابطی نزدیک برقرار می کرد، نقشی دو سویه داشت. موضوع روابط عامل با دیگر صاحب منصبان حکومتی و نیز نمایندگان نهادها و جوامع شهری، که بیشترین چالش های مدیریتی شهرهای آن دوره به این حوزه مربوط است، مورد کاوش قرار نگرفته است. تغییرات مزبور در این منصب تحت تأثیر دگرگونی های بخش مربوط در حکومت بود یا از دگرگونی های اقتصادی- اجتماعی جامعه شهری متأثر بود؟ فرض مقاله بر این است که این دگرگونی ها جنبه دو سویه داشته است. نتایج این بررسی نشان می دهد تغییرات درونی حکومت منجر به افزایش نقش و عملکرد «عامل» در شهرهایی شد که تحت اداره مستقیم حکومت قرار داشتند.
سیاست های اقتصادی نظام های حکومتی سامانی و غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست و اقتصاد ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و هیچ یک از این دو بی دیگری نمی تواند قوام و ثباتی داشته باشد . این نکته ای است که در درازنای تاریخ پیوسته به آن توجه شده است. اما، در گذشته به مانند امروز علم اقتصاد وجود نداشته، بنابراین برای دانستن برخی از مسائل اقتصادی باید به کتاب های تاریخی و ادبی مربوط به سیاست، تدبیر منزل و علم اخلاق که اجزای سه گانه حکمت علمی است، رجوع کرد تا اطلاعات مورد نیاز را به دست آورد؛ همان امری که این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آن و به روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی به این پرسش پاسخ گوید که سیاست های اقتصادی نظام های حکومتی سامانی و غزنوی چگونه بوده است و منابع مالی این دولت ها از کجا تأمین می شده است که بر پایة آن، مسائل مالی و بازرگانی و اقتصادی کشور را اداره می کردند. دستاورد تحقیق نشان از آن دارد که نظام مالی و اقتصادی این دولت ها مبتنی بود بر اخذ مالیات هایی معمول که دربرگیرندة خراج و مالیات های ویژه بود؛ خراج یا مالیات بر زمین و محصولات کشاورزی مناطقی که ولایات آن تحت حکومت آنان بود و برای گردآوری آن کارگزاران سلاطین با توده های مردم در ارتباط مستقیم بودند. افزون بر این، این دولت ها از طریق دادوستد کشاورزی، تجارت بین المللی خاصه زمانی که بازرگانان برای خزانه تجارت می کردند، غارت ها، غنایم جنگی، در معرض فروش قراردادن مناطق غارت شده و فروش اسرا منابع مالی خویش را تأمین می کردند.