فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظام پولی و ضرب سکه در دوره فروپاشی ایلخانان و تیموریان نشان دهنده تداوم دیوانسالاری ایرانی توأم با فرهنگ و سنت مغولی - ترکی است . برخی مؤلفه های این نظام پولی مانند واحدهای پولی ،القاب و عبارت و نوشته ها استمرار داشته اند ،اما مواردی دچار تغییر و دگرگونی شده اند.تجقیق حاضر می کوشد به این سوال پاسخ دهد،باتوجه به تحلیل ومقایسه مسکوکات دوران مورد پژوهش،روند تداوم و دگرگونی ایجاد شده چگونه بوده واقدام های انجام گرفته از سوی سلاطین و حاکمان موجب چه تحولاتی در این نظام شده است؟یافته های پژوهش با بهره گیری ازروش تاریخی ،مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و بااستفاده از منابع تاریخی و سکه های موجود در موزه ها و تصویرها وکاتالوگ های در دسترس،حاکی از آن است که نظام ضرب سکه حکومت های محلی طغاتیمور و سربداران در قلمرو شرق ایران برپایه فلز طلا ،نقره و مس تداوم یافته است،در زمینه خط و نقش ها ،لقب ها ، برخی شعارهای مذهبی و درج نام چهار خلیفه از عهد ایلخانی و تراز سنی آنان تبعیت کرده است ، به استثنای دوره علی مویدکه غالب نوشته ها و عبارات سکه ها مانند سکه های اولجایتو، با تراز شیعی ضرب شده اند، آوردن نام دوازده امام وآیات مذهبی از ویژگی های مهم سکه های دوره علی موید است. در نظام ضرب سکه دوره تیموریان ، واحدهای پولی دینار،تومان ، درهم و میری همانند دوره ایلخانان استمرار می یابد ،لیکن واحدهای پولی تنکه ،کپکی و شاهرخی نیزبا معیارهای متفاوت متداول بود .درخصوص استفاده از خط و زبان ترکی توام با خط عربی وفارسی ، برخی نقش ها و عبارت های روی سکه ها دگرگونی هایی ایجاد شده است.
شرق شناسی و مفهوم اسلام در دوران جنگ صلیبی
منبع:
تاریخنامه خوارزمی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۷
18-36
حوزههای تخصصی:
جنگ های صلیبی، دوره ای مهم در روابط میان اسلام و مسیحیت است که در سال ۱۰۹۹ م آغاز و در ۱۲۷۱ م پایان یافت. نکته ی اساسی درباره ی این جنگ ها تقابلی است که میان اسلام و مسیحیت، دو دین الهی، روی می دهد که عامل اصلی آن، ضدیت شدید برخی اندیشمندان، وقایع نگاران، شرق شناسان، مبلغان و از همه مهم تر، پاپ گریگوری هفتم و اوربانوس دوم با اسلام و مفهوم آن بود، حتی نظرات شدیدالحن و توهین آمیز در مورد پیامبر گرامی اسلام خود موجب نفرتی شدید در افکار مسلمانان شده بود. هدف پژوهش حاضر بررسی نگاه مسیحیت و اندیشمندان آن و تعریف مفهوم اسلام و تبیین این ضدیت از دید آنان می باشد. این ضدیت در نامه ها و سخنرانی های پاپ گریگوری و اوربانوس و آثار اندیشمندان مسیحی قابل مشاهده است. مسئله ی مفروض دیگر در این پژوهش، ریشه های شرق شناسی است که دوژگان آغاز آن را در دوران صلیبی و پساصلیبی می داند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی می باشد.
انقلاب اسلامی ایران؛ بازسازی هویّت واقعی (ایرانی- اسلامی) و اعتلای فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سالهای حکومت طاغوت در ایران، عصر انکار هویّت واقعی مردم مسلمان و مبارزه با ابعاد معنوی و اخلاقی وجود انسان ها بود که بر اساس آن حکومت پهلوی با تأکید بر عنصر ایرانیّت و انکار جایگاه اسلام در هویت بخشی به جامعه و مردم ایران و همچنین اقتباس الگوهای فرهنگی بیگانه سعی در ارائه نمونه ای از انسان ایرانی داشت که بیشتر موجودی غربی و فاقد درک روشنی نسبت به موجودیت واقعی اش بود. هویت خواهی مردم که برخواسته از احساس نقص و ابهام در موقعیت فرهنگی و فلسفی آنها بود انقلاب اسلامی را به ثمر رسانید و در اثر پیروزی مردم مسلمان راه بازگشت به خویشتن واقعی و کسب هویت اصیل ایرانی اسلامی هموار و گام های بزرگی برای تحقق الگوی انسان کامل برداشته شد که همچنان ادامه دارد./سالهای حکومت طاغوت در ایران، عصر انکار هویّت واقعی مردم مسلمان و مبارزه با ابعاد معنوی و اخلاقی وجود انسان ها بود که بر اساس آن حکومت پهلوی با تأکید بر عنصر ایرانیّت و انکار جایگاه اسلام در هویت بخشی به جامعه و مردم ایران و همچنین اقتباس الگوهای فرهنگی بیگانه سعی در ارائه نمونه ای از انسان ایرانی داشت که بیشتر موجودی غربی و فاقد درک روشنی نسبت به موجودیت واقعی اش بود.
سیر تحول نقوش سردر بناهای شهر اصفهان از دوره صفوی تا پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
159 - 190
حوزههای تخصصی:
نقوش سردر بناهای تاریخی اصفهان در حکم دیدن معنایی فراتر از زیبایی ظاهری و تمثیلی از فضایی بهشت گونه در نمای بناها است که با اساطیر، نمادها، باورها و عقاید مردم روزگارشان درآمیخته اند و از اجزای لاینفک تزیینات معماری هستند. هدف این پژوهش آن است تا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی -تحلیلی، سیر تحول نقوش بناهای اصفهان را نشان دهد که در طی چند سده با رویارویی سنت های صفوی در کنار مدرنیته پهلوی به شکلی هماهنگ موجب گسترش و غنی تر شدن نقش مایه ها شده است. این مقاله رهیافتی جهت مطالعه نقوش سردر بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان و سیر تحول آن از دوره صفوی تا پهلوی و در پی پاسخ به این سؤالات اساسی است که کدام نقش ما یه ها در سردر بناها بیش تر به کاررفته و از دوره صفوی تا پهلوی، چه تغییر و تحولی یافته اند و هرکدام چه مفاهیمی دارند؟ یافته های مقاله نشان می دهد که نقوش گیاهی و هندسی بیش ترین نگاره ها بر تن سردر بناهای اصفهان (200 مورد مطالعاتی) هستند و از اواخر دوره قاجار و پهلوی نقوش جانوری و انسانی نیز به میزان چشمگیری نمای بناها را زینت بخشیده اند. سردر بناهای اصفهان، برگرفته از مکتب اصفهان، تصویری زمینی از عالم مثال و تعادل با عالم زمینی پدید می آورد و به پیروی از جهان بینی حاکم، به وحدت بیان دست می یابد و مدخلی از بهشت گمشده می شود.
گونه شناسی ازدواج های سیاسی سلجوقیان (۵۹۰ -۴۴۷ق)؛ آثار و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلجوقیان خاندانی ترک تبار و طایفه ای از ترکان غُز بودند که از ماوراء النهر به ایران مهاجرت کردند. از تدابیری که آنان برای حفظ موقعیت خود به کار گرفتند، برقراری پیوندهای خانوادگی بود. ازدواج های سیاسی سلجوقیان که با اغراض سیاسی مختلفی صورت می گرفت، آثار و پیامدهای سیاسی برای آنان به همراه داشت و سلجوقیان بدون در نظرگرفتن این که این ازدواج ها در آینده آثار سوئی بر جای خواهد گذاشت، امید داشتند با این پیوندهای مصلحتی، بهتر بتوانند نفوذ خود را در منطقه اعمال کنند. هرچند در حکومت سلجوقیان از این ازدواج های سیاسی می توان به دو شکل درون خاندانی و برون خاندانی نام برد، اما شکل برون خاندانی بسیار تأثیرگذارتر بود. این پژوهش می کوشد با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که ازدواج های سیاسی سلجوقیان چه آثار و پیامدهایی برای آنان به همراه داشت؟ نتایج بررسی نشان می دهد، دستاوردهای این ازدواج ها در بیشتر موارد به شکل انتقال قدرت، مشروعیت بخشی و قدرت معنوی برای سلجوقیان، ثبات امنیت در مرزها، رفع دشمنی، تثبیت قدرت، به دست آوردن متحد و در نهایت حفظ حکومت سلجوقیان بوده است.
تحلیل گفتمان سخنرانی های تاریخی در سازمان پرورش افکار ( 1317- 1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
149-179
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان سخنرانی های تاریخی در سازمان پرورش افکار (1317 1320ش) محمدرضا معلمان [1] سهراب یزدانی مقدم [2] داریوش رحمانیان کوشککی [3] عطاء الله حسنی [4] چکیده در دوره سلطنت رضاشاه،گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا در عرصه های مختلف مفصل بندی شد. در سال 1317 هجری شمسی برای تبلیغ و گسترش گفتمان حاکم در حوزه های مختلف، نهادی به نام سازمان پرورش افکار بنا شد. آموزگاران و دبیران آموزش و پرورش یکی از گروه هایی بودند که در جهت اهداف این سازمان از آنها بهره برداری می شد، چراکه این نهاد در فضای گفتمانی حکومت قرار گرفته بود و این فضا به گفتار و رفتار سوژه های درون آن شکل می داد. بنابراین سازمان پرورش افکار مجموعه سخنرانی هایی را برای دبیران و آموزگاران در نظر گرفت. پژوهش پیش رو با تکیه بر نظریه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه بر آن است که چگونگی مفصل بندی، مفاهیم و فرایند هویت یابی گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا را در سخنرانی های تاریخی سازمان پرورش افکار بررسی کند. تحلیل سخنرانی های تاریخی انجام شده در سازمان پرورش افکار آن دوره مشخص کرد که مفصل بندی مفاهیم و مؤلفه های گفتمان ناسیونالیسم اقتدارگرا در این سخنرانی ها، در اطراف دال مرکزی شاه انجام شده و این گفتمان برای تثبیت و توجیه پایه های حکومت پهلوی به کار رفته است . واژه های کلیدی : تحلیل گفتمان، ناسیونالیسم اقتدارگرا، لاکلائو و موفه، رضاشاه، سازمان پرورش افکار [1] . دانشجوی دکتری تاریخ ایران بعد از اسلام، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران ( rezamoaleman@yahoo.com ) [2] . دانشیار گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی (نویسنده مسئول) ( sohrab_yazdani_78@yahoo.com ) [3] . دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران ( rahmanian@ut.ac.ir ) [4] . استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی ( a_hassani@yahoo.com )
«کاسه فغفوری در بارگاه ایلخان و شاه» تأثیر واردات ظروف چینی آبی و سفید بر تکوین صنایع ظروف بدل چینی در ایران عهد مغول تا صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری امپراتوری مغول در دشت های اوراسیا و ناامنی های بعد از آن، راه های دریایی اقیانوس هند را توسعه بخشید؛ زیرا هم دریا امن تر بود و هم پیمودن راه آن سریع تر و ارزا ن تر و مقرون به صرفه تر و به خصوص برای کاسه شکننده چینی مطمئن تر بود؛ زیرا نیازی به بارگیری های مکرر در هر منزل و در هر کاروان سرا نداشت. بنادر ولایت فوجیان هم تولیدکننده سرامیک چینی بودند و هم صادرکننده ظروف تولیدشده خود و دیگر کوره های سفال پزی در عهد مغولان (یوان) و به خصوص در روزگار سلسله مینگ تولید نوعی ظرف آبی و سفید بسیار ظریف و درعین حال محکم با نقوش خیره کننده و شگفت «ختائی» به خصوص در کوره های منطقه لونگ چوان عمومیت و به تدریج شهرتی جهانی یافت. رونق مجدد روابط دیپلماتیک میان دربارهای تیموری و صفوی با خاندان مینگ و تبلیغات تجاری ناشی از آن از قبیل ارسال ظروف چینیِ «فغفوری» یعنی امپراتورانه (و ظریف ترین نوع با عالی ترین کیفیت) به عنوان هدایای دیپلماتیک به دربار ایران، سلیقه دربار را به عنوان مهم ترین حامی و سفارش دهنده آثار هنری تحت تأثیر قرار داد چنان که دربار و به تبع آن اشرافیت ایرانی را به عنوان مشتری دائم و پرتقاضای این ظروف مبدل کرد. مقاله حاضر در حوزه مطالعات بین رشته ای تاریخ هنر و باستان شناسی در پی آن است که سیر تکوین سفال های آبی و سفید بدل چینیِ ایرانی را تحت تأثیر واردات سرامیک های مشابه چینی مطالعه و تحلیل کند و انتشار نقش مایه های ایرانی و چینی در قالب این ظروف را از طریق ترانزیت، به هنرهای تزیینی اروپایی مورد بررسی قرار دهد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بهای گران این ظروف و راه دراز وارداتش و نیز کاسد کردن بازار سفالگران داخلی، آنان را به کشف رمز و راز تولید این ظروف شگفت کشاند؛ امری که به تقلید و شبیه سازی و حتی کسب موفقیت هایی در تولید نوعی ظرف مشابه اما با نقوش و فرهنگ بومی منجر شد که به ظروف بدل چینی شهرت یافتند.
عملکرد حکومت صفویه پیرامون کانون ها و مراکز شکل گیری افکار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
147 - 171
حوزههای تخصصی:
افکار عمومی هرچند پدیده ای کهن است، اما مصطلح شدن آن به این نام و سپس بررسی علمی آن در دوران معاصر اتفاق افتاده است و در روزگاران پیشین به صورت علمیِ امروزی رایج و موردنظر نبود اما واقعیت افکار عمومی، فارغ از این که چه نامی بر آن بگذاریم، چون بر مبنای وجود عامه مردم شکل می گیرد همیشه در جامعه ایران وجود داشته است. تصور تاریخی ای که از حکومت های استبدادی پیشامدرن وجود دارد این است که مردم در نزد آن ها به عنوان اساس تشکیل افکار عمومی از هیچ جایگاه و اهمیتی برخوردار نبوده اند و بنابراین حکومت هیچ گونه تلاشی در راستای اغنای افکار عمومی و توجه به کانون های شکل گیری آن نداشته است. در دوره صفوی اماکن سنتی تجمع مردم و شکل گیری افکار عمومیِ بازمانده از ادوار گذشته مانند مساجد و میادین وجود داشتند. در کنار این دو، مکان تازه شکل گرفته قهوه خانه و کارکرد متفاوت آن نیز حکومت را واداشته بود تا در مواجهه با آن ها راهکارهای متفاوتی در نظر بگیرد. علاوه بر این حکومت صفویه نیازمند ترویج بنیادین تشیع و ایدئولوژی حکومتی خود نیز بود. در اینجا پرسشی که مطرح می شود این است که عملکرد حکومت صفویه در مواجهه با شرایط مذکور چگونه بود؟ پژوهش پیش رو بر آن است تا با ابتنا بر روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای رویکرد و عملکرد حکومت صفویه را در راستای نظارت و کنترل کانون های شکل گیری افکار عمومی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که حکومت صفویه به عنوان یک حکومت استبدادی پیشامدرن در طول دوران قدرت خود ضمن توجه به افکار عمومی جامعه خود، بر آن بوده است تا مراکز و کانون های شکل گیری و جهت دهی افکار عمومی را تحت کنترل و نظارت خود قرار دهد. برخی از مکان های تجمع مردم مانند مساجد و میادین که از قبل وجود داشته و نیز قهوه خانه ها را که پدیده ای نوظهور به شمار می رفته است، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحت کنترل و نظارت خود داشته و از برخی نهادها چون مدارس نیز در راستای گسترش و تقویت ایدئولوژی خود استفاده می کرده است.
بررسی نقش ساختار و کارگزار در عدم امنیت اقتصادی دوره قاجار (با تکیه بر عهد ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله امنیت پیشینه ای به بلندای حیات آدمی دارد. در میان گونه های مختلف امنیت، امنیت اقتصادی یکی از وجوه امنیت انسانی است که به دلیل گستره کارکردی آن بر امنیت سیاسی، قضایی، زیست محیطی و امنیت فردی و جمعی اثر می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع امنیت اقتصادی، نوشتار حاضر با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی می کوشد، ضمن بررسی عوامل آسیب زا و تهدیدات امنیت اقتصادی در دوره قاجار، تأثیر ساختار و کارگزار را در این زمینه مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. عوامل متعددی در بروز عدم امنیت اقتصادی در دوره قاجار تأثیرگذار بوده که برخی از این عوامل ریشه ای و برخی برآیند بافت موقعیتی آن روزگار است. یافته های حاصل از این بررسی نشان می دهد که در بروز ناامنی اقتصادی در سطوح فردی و اجتماعی افزون بر ساختار نظام خودکامه قاجاری و کاستی های آن (فقدان قانون، دیوان سالاری ناکارآمد)، کنش کارگزاران دولتی نیز مدخلیت داشته است. این بررسی همچنین بر تمایز کنش های کارگزاران فاسد و کنش های ساختارساز و شالوده شکن کارگزاران مصلح دلالت دارد.
تحلیلی بر معماری شبکه تلگراف خانه و گمرکات استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
۱۵۶-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
مجموعه بناهای گمرکات حاشیه خلیج فارس در استان بوشهر در اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی اول ساخته شده اند. این بناها شباهت زیادی به هم دارند. تمام این بناها از لحاظ معماری به صورت یک شکل ساخته شده اند. تمامی این ساختمان ها دارای دو طبقه و منطبق برهم هستند. معماری این بناها برگرفته از سبک معماری نیمه دوم قرن 18 و 19 م.، مغرب زمین است، این سبک به عنوان نمادی از تجدد وارد معماری ایران شد و معماری ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ البته این تأثیر در سال های پایانی دوره قاجار به مراتب بیشتر از سال های ابتدایی است. به وجود آمدن گمرکات در حاشیه خلیج فارس از بندر دیر گرفته تا آخرین خط ساحلی و ایجاد ارتباطات این گمرکات با دیگر کشورها به خصوص انگلستان نیاز به تلگراف خانه را ایجاب می کرده است. تلگراف خانه ها نیز در نزدیکی هر یک از این گمرکات ساخته شده است. ایجاد تلگراف خانه برای در جریان قرارگرفتن مسائل و امور تجاری، ادارای و سیاسی بوده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با تاریخچه شکل گیری و بررسی گمرکات استان بوشهر است؛ و پرسش اصلی این پژوهش نیز این است که، ویژگی های معماری این سازه ها چیست؟ با بهره گیری از روش پژوهش تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای سعی شده است اطلاعات لازم درباره موضوع پژوهش گردآوری شود و شناخت کافی نسبت به گمرکات و تلگراف خانه های استان بوشهر حاصل شود. هم چنین از روش میدانی جهت بررسی نمونه گمرکات در استان بوشهر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که روابط تجاری و سایر ارتباطات بوشهر با کشورهای مختلف، منجر به شکل گیری گونه های مختلف معماری، ازجمله معماری گمرکات در این استان شده است که متفاوت با معماری بومی بوشهر است.
بررسی کارنامه و عملکرد انجمن ولایتی زنجان (1324- 1327ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشروطیتِ ایران موجد نهادهای مدنی و مردمی گشت که در تاریخ ایران پیشینه و سابقه ای نداشت. انجمن های ایالتی و ولایتی یکی از اصیل ترین نهادهای برخاسته از جریان مشروطه خواهی و از خواسنه-های بنیادین مشروطه خواهان بود که در اولین دوره مجلس شورای ملی به تصویب رسید و حلقه ارتباط مردم با دولت و مجلس گردید. شهر زنجان از جمله نقاطی بود که در آن انجمن ولایتی دایر شد، اما به موازات ابهام در حوادث مشروطه این شهر، کارنامه انجمن ولایتی زنجان نیز در سایه قرار گرفت. مسئله اصلی این پژوهش عملکرد انجمن ولایتی زنجان و نسبت آن با جریان مشروطه خواهی در ایرانِ عصر مشروطه است. این مقاله با گردآوری داده های کتابخانه ای، اسنادی و استفاده از منابع اصیلی چون روزنامه های عصر مشروطه و تجزیه و تحلیل این داده ها به روش توصیفی-تبیینی این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. براساس یافته های پژوهش عملکرد انجمن ولایتی زنجان در جهت نیل به اهداف مشروطه با فراز و فرودهایی همراه بوده است که وابستگی اعضای انجمن به طبقات فرادست، روابط خویشاوندی با گروه های مخالف، ضعف مشروطه-طلبان، رقابت های علما، الویت بخشی به منافع شخصی و حوادث جاری مشروطه در تهران و تبریز به عنوان پایگاه های اصلی مشروطیت، بر فعالیت هایشان تأثیر گذاشت. با توجه به این عوامل کارنامه انجمن ولایتی زنجان در عصر مشروطه با ناکامی در تحقق خواسته ها و اهداف جریان مشروطه-خواهی همراه گردید.
Heroism of Perfect Master (Shah Ismail I) and his similarity with the hero of Abū Muslimʹnāmah
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۲, ۲۰۲۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
Several books and articles have been written about the different aspects of Safavid dynasty; however, less effort has been made to explore the relationship between the kings of this dynasty and the popular heroes of literary works. One of the important and influential works that was narrated by Qizilbashan and was able to establish the position of the first Safavid Shah was Ṭāhir Ṭarsūsī's narration about Abu Muslim Khorasani. The amazing similarities of these two characters indicate the influence of Tarsusi's narration at the beginning of Safavid rule. The present article seeks to investigate the benefit of Qizilbashan and the young king from Abū Muslimʹnāmah to indicate how they defeat their religious and political opponents by following the example of a popular hero and benefiting from other fields, while establishing the position of Ismail Mirza as the perfect master. Discourse theory of Laclau and Mouffe is suitable for the analysis of literary and fictional works, which by taking the advantage of this discourse theory as well as the knowledge of semiotics, the hidden layers of politics, religion and the relationship between them while analyzing classical literary texts can be represent. Moreover, by presenting a suitable model, it is possible to illustrate how and to what extent the exchange of political power and literary narratives was. In this article, the historical character of Shah Ismail I (perfect master) and the character of Abū Muslim in the story of Abū Muslimʹnāmah (epic hero) are analyzed and examined by the library sources, to explain how one of the most powerful governments of Iran was indebted to one of the heroes of classic stories.
چرایی و چگونگی تجارت دریایی مردم بوشهر با هندوستان (1305- 1350ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: در اوایل حکومت پهلوی، فعالیت ناوگان دریایی خارجیان در منطقه فروکش کرد. در مقابل، تکاپوهای سفرهای تجاری مردم بوشهر به هندوستان و حوزه اقیانوس هند افزایش یافت. در این پژوهش علل، نتایج و چگونگی خاتمه یافتن این سفرها بررسی می شود. روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی سازمان اسناد ملی ایران، اسناد اتاق بازرگانی بوشهر، منابع کتابخانه ای و مصاحبه نگارنده با ناخدایان قدیمی نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: سفرهای تجاری مردم بوشهر یک میراث کهن و ماندگار برای برآوردن معیشت و نیازهای منطقه بود. صادرات خرما و سایر کالاها به هند و نیاز مردم بوشهر و نواحی خلیج فارس به چوب های مخصوص در معماری محلی و کشتی سازی و لوازم دیگر، از علل اصلی این سفرها بود که با تغییر رویه معماری و تجارت، تحولات اقتصادی در کشورهای حوزه خلیج فارس و تجارت با کشورهای مذکور در آغاز دهه پنجاه خورشیدی، این سفرها پایان یافت.
بازنگری در تاریخ و زمان بندیِ حکومت فرترکه ها در پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۸)
6 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناخت وضعیت سیاسی شاهان محلی ایالت پارس و میزان استقلال آنها در زمان حکومت سلوکیان و نیز ارتباط آنان با حکومت سلوکیان. روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آثار پراکنده نوشتاری و بعضی از داده های باستان شناسی و خصوصا سکه های شاهان محلی این دوره سعی دارد تا به دو سؤال پاسخ دهد: نخست ایالت پارس تا چه اندازه زیر سلطه حاکمیت سلوکیان قرار داشت؟ و دوم زمان استقلال این ایالت و نخستین فرترکه که اقدام به ضرب سکه نمود چه کسی بود و ترتیب و توالی شاهان بعدی چگونه بوده است؟ یافته ها و نتیجه گیری: شواهد سکه شناسی نشان می دهد که نخستین فرترکه در دوره سلوکوس اول، اقدام به ضرب سکه کرده همچنین این شواهد، توالیِ فرترکه های پارس را تغییر داده و اردشیر را اولین فرترکه پارس معرفی می کند؛ بر همین اساس، فرترکه های پس از او به ترتیب وهوبرز، بگدات و وادفرداد یکم می باشند.
تعیّن نظم گفتمانیِ خوانش نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در تاریخ نگاری معاصر ایران (از قاجاریه تا پایان دورۀ پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آغازین لحظات تولد و پیدایشِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران کدام است. (درجه صفر) و بر مبنایِ کدام صورت بندیِ گفتمانی، این خوانش نژادی از تاریخ به مثابه یک نظمِ گفتمانیِ فراگیر در تاریخ نگاریِ معاصر ایران (از دوره قاجاریه تا پایان حکومت پهلوی دوم)، تعیّنِ گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد و چه نتایجی به بار آورد. آخوندزاده و کرمانی به مثابه سوژه های گفتمانِ خوانش نژادی در ایران، نخستین کسانی بودند که با ترویجِ ایدئولوژی عرب ستیزانه و با ارائه تحلیلی سیستماتیک و نظام مند از خوانش نژادی، آن را در تاریخ نگاریِ ایرانی صورت بندیِ گفتمانی کردند. به زبانِ دیرینه شناسانه و از منظر تحلیل نظام های اندیشه ای، اندیشه های نژادیِ آخوندزاده و کرمانی در تاریخ نگاری ایرانی به مثابه نیروهایی عمل کردند که همچون نظام های گفتمانی، سوژه های خودشان را ساختند. آخوندزاده، کرمانی و جلال الدین میرزا با بهره گیری از متون دساتیریِ آذرکیوانیان (دوره صفویه) به مثابه متونی «ایدئولوژیک»، در نقشِ حاملانِ اولیه و سوژه هایِ گفتمانِ هم زمان، باستان گرایانه و نژادگرایانه درآمدند. نظمِ گفتمانیِ حاصل از خوانشِ نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در آثار و مکتوباتِ مورخانِ بعد از آنان از قبیل حسن پیرنیا، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود، ذبیح الله صفا، غلامرضا رشید یاسمی و دیگر مورخان و روشنفکرانِ پسا آخوندزاده و پسا کرمانی می نشیند. این مورخان و روشنفکران نیز به مثابه سوژه هایِ این گفتمان و در همین چارچوب و فضایِ گفتمانیِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران، در نگارش آثار تاریخی شان به طور حتم، فصل یا بخشِ مهمی از کتاب های خود را به بحث های نژادی با عناوینِ «نژاد ایرانی»، «نژاد آریایی»، خونِ ایرانی و... اختصاص داده اند که گویایِ بارز تعیّن نظم گفتمانیِ خوانشِ نژادی در تاریخ نگاری ایرانی است. این تاریخ نگاری و خوانشِ نژادی با مقدس انگاری و تأکید همدلانه بر سلسله «ساسانیان» به مثابه آرمان شهر با گفتمانِ نژادگرایانه و باستان گرایانه پیوند برقرار و در تاریخ نگاریِ ایران معاصر تعیّن گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد. در نتیجه نظامات گفتاریِ حاصل از خوانشِ نژادی از تاریخ ایران زمینه هایِ تئوریکِ «مقصر انگاریِ» انیران (مشخصاً اعراب) و «آنان را عاملِ تمامِ بدبختی هایِ ایرانیان انگاشتن» فراهم شد.
مانی و شاپورگان او: نگاهی به محتوا و سرگذشت کهن ترین کتاب بازمانده از روزگار ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
81 - 96
حوزههای تخصصی:
مانی، پیام آور ایرانی، در سده سوم میلادی دینی را بنیان نهاد که تا چند سده بعد، از چین تا اروپا را درنوردید. یکی از دلایل موفقیت مانی، تبلیغاتی گسترده با بهره گیری از ابزارهایی هنری همچون شعر و حکایات تمثیلی، خوش نویسی، تذهیب و نقّاشی و نیز به کارگیری انواع زبان های رایجِ آن روزگار بود. او برای ماندگاری و تأثیرگذاری اندیشه ها و آموزه هایش و حفظ اصالت آن ها، کتاب های متعدّدی را به زبان های گوناگون روزگار خود نوشت و پیروانش نیز این سنّت را ادامه دادند. شاپورگان به احتمال نخستین کتاب مانی بود که به منظور خوانده شدن و دریافته شدن در دربار ساسانی و قلمرو ایرانشهر به زبان پارسی میانه نوشته شد. مانی در این کتاب شرحی از رسالت خود و آموزه هایش را با بهره گیری از تعابیر و اصطلاحات و انگاره های آشنا در جهان ایرانی زرتشتی به تحریر درآورد. در این جستار براساس متون اصیل مانوی و منابع دست اول تاریخی، نخست شرحی درباره زندگانی و آموزه های مانی ارائه شده است و در ادامه، برپایه پاره های برجامانده از کتاب شاپورگان مانی و اشارات منابع تاریخی و ادبی، نشان داده شده که این کتاب چه آموزه هایی را منتقل می کرده، چه محتوا و کارکردی داشته و فرجام و سرنوشت آن در دوران اسلام چه بوده است. این مقاله توجّه می دهد که شاپورگان کهن ترین کتابی است که بخش هایی از آن عیناً از روزگار ساسانیان برجای مانده و ازاین رو گواهی است ارزنده بر زبان، ادبیّات و انگاره های فرهنگی و دینی ایرانِ اوایل عصر ساسانی.
مقایسه تطبیقی بازگشت پذیری وقف در حقوق ایران و کامن لا با رویکردی بر اندیشه فقهی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
27 - 55
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران گروهی بازگشت پذیری وقف را مطلقا ناصواب و آن را در تنافی با ذات وقف دانسته اند ؛ در حالی که عده ای دیگر از جمله امام خمینی قائل به صحت آن شده اند بدین شرح که این دسته ، قابلیت بازگشت پذیری وقف را طبق نصوص وارده مقید به قید «پیدایش نیاز واقف به مال موقوفه پس از انعقاد آن» کرده و در صحت آن به صورت مطلق نیز مستندا به ادله عام تشکیک ننموده اند. در این مسئله تمامی ادله مطروحه در رابطه با عدم قابلیت بازگشت پذیری وقف قابل نقد بوده و بنابراین بازگشت پذیری آن در صورت پیدایش نیاز صحیح به نظر می رسد. در تحلیل حقوق کامن لا نیز که در آن نهاد تراست تنها نهاد مشابه با وقف در حقوق ایران است با توجه به ماهیت حقوقی و اوصاف متشکله آن، بازگشت از آن جایز بوده و فاقد منع قانونی است.
قاعده «الذاتي لایعلل» از دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۷
85 - 101
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد مهم فلسفی، قاعده «الذاتی لایعلل» است که خود برآمده از سه قاعده فلسفی است. این مقاله می کوشد با نگاهی به مفهوم لغوی و اصطلاحی واژه ذاتی، تحلیل دقیق امام خمینی را درباره این قاعده بررسی کند. به خصوص آنکه در نظر امام خمینی «ذاتیِ بی نیاز از علت» که محور این قاعده است، ذاتی باب برهان است که در مقابل عرضی جای دارد. در حقیقت، امام بر این باور است که «ذاتیِ بی نیاز از علت»، حقیقتی است که انفکاک آن از ذات ممکن نیست؛ اعم از اینکه داخل در ذات باشد (ذاتی باب ایساغوجی) یا خارج ملازم آن. ایشان در ادامه به علت بی نیازی ذاتی از علت یا به عبارتی، علت عدم معللیت ذاتی در باب برهان می پردازد که توجه به دقت نظر ایشان در این باب در جای خود راهگشای بسیاری مسائل فلسفی، کلامی و... است. امام خمینی بر این نکته اشاره نموده اند که با توجه به اینکه حمل ذاتیات و لوازم ذات بر ذات ضروری است و نیز با توجه به اینکه هر محمولی که به صورت ضروری بر موضوع خود حمل شود، از علت بی نیاز است، ذاتیات و لوازم ذات به هیچ علتی نیاز نداشته و ازاین رو، سؤال از علت آن بی معنی خواهد بود.
ساختار گرائی تکوینی در رئالیسم ایرانی؛ «رابطه» متقابل عاملیت و ساختار در شعر و ادب معاصرفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
349 - 388
حوزههای تخصصی:
هر چند ادبیات فارسی از قدمت و سابقه طولانی در ایران زمین برخوردار است ولی کمترحضور آن در متن جامعه،احساس شده است .پرداختن به مقولات انتزاعی از یک سو و نپرداختن به دغدغه های مردم از سوی دیگر در این موضوع بی تاثیر نبوده است.پژوهش پیش رو بر آن است تا با استفاده از دیدگاه پی یر بوردیو،چگونگی حضور شعر و ادبیات در جامعه از رهگذر برقراری «ارتباط» بین عاملیت (شعرا و ادبا) و متن جامعه(ساختار)در جامعه معاصر ایران که از دوره مشروطه آغازیدن گرفت و در مقطع پس از آن نیز ادامه پیدا کرد را مورد بررسی قرار دهد.فرضیه این نوشتار آن است که رواج رویکرد رئالیستی در ادبیات فارسی،بستر مناسبی برای اصحاب ادب فراهم ساخت تا از رهگذر تمرکز بر دلمشغولی های مردمی و به حساب آوردن آن ها در جریان رخدادهای سیاسی،با مردم و جامعه «رابطه»برقرار نمایند.هدف پژوهش حاضر نشان دادن چگونگی رابطه متقابل و دیالکتیکی بین عاملیت و ساختار بر اساس نظریه پیر بوردیو در تحول شعر و ادب فارسی می باشد که از رهگذر تاثیر پذیری از ساخت سیاسی-اجتماعی معاصر ایران به گونه ای که شعر برای رسیدن به رسالت خویش-یعنی خروج از درون دربار و رهسپاری به درون خانه های مردم- به مفاهیم مدرنی چون آزادی، وطن، ملت و... ذیل کلیتی رئالیستی روی آورد،انجام پذیرفت.برآیند و نتیجه حاصل از این تحقیق نشانگر آن است که با اتخاذ رویکرد رئالیستی منجر به برقراری"رابطه"بین ادیبان و شاعران(عاملیت)و متن جامعه و مخاطبانِ سروده های آنان(ساختار)،شعر ایرانی از حالت انتزاعی به در آمد و به جای پوشیده گوئی و گزارش مسائل کلی،واقعیت های جامعه و نیازها و مطالبات مردمی را به نمایش درآورد و در برابر،مردم نیز سخن ادیبان را صدای رسای خود شناختند.
تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایل مَمَسنی (با تکیه بر فرضیات جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ایل ممسنی به عنوان یکی از ایلات لُرتبار واقع در شمال غربی استان فارس و دامنه های زاگرس، در تحولات اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی داشته است. درباره مبدأ و منشأ این ایل دیدگاه ها و نظرات متفاوتی وجود دارد. بنیان پژوهش کنونی بر این پرسش استوار است که تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی ایل ممسنی چه بود و ساختار سیاسی این ایل و استقرار طوایف آن در قلمروهای مختلف چگونه شکل گرفت؟ پژوهش حاضر که با رویکردی توصیفی تحلیلی و از طریق گردآوری داده ها به روش اسنادی (منابع دست اول، تاریخ های محلی و متون تاریخی معتبر) و میدانی (مصاحبه و مشاهده) انجام شده است، نشان می دهد که ایل ممسنی ضمن برخورداری از تبار و خاستگاه تاریخی جغرافیایی دیرپا و کُهن، در اواخر دوره صفویه به سرزمین شولستان مهاجرت کرد. براساس فرضیات هشت گانه نویسندگان، طوایف ممسنی (بکش، جاوید، رستم و دشمن زیاری) به صورت تدریجی و مبتنی بر جهت جغرافیایی وارد سرزمین شولستان شدند و پس از همزیستی مسالمت آمیز اولیه در مجاورت شول ها، بر آنها چیرگی یافتند و قلمرو جغرافیایی مختص به خود را تحت حکمرانی خوانین مجزا برگزیدند. بنابراین، ساختار جدید ایل ممسنی به صورت چهار طایفه لرتبار ممسنی، یک طایفه لرتبار شول و سپس یک طایفه ترک تبار قشقایی شکل گرفت، ولی به دلیل نبود منصب ایلخانی واحد، رفته رفته تعارضات درون ایلی و برون ایلی (با دولت مرکزی و سایر ایلات) شدت یافت و ایل ممسنی از نظر اجتماعی سیاسی دچار ازهم گسیختگی شد.