فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سفرهای مذهبی یا زیارت که همواره مورد توجه ایرانیان بوده است، در دوره قاجار افزایش یافت و زنان نیز در آن سفر ها حضور بیشتری یافتند. این سفرها اغلب سختی هایی به دنبال داشت که برای زنان بیشتر از دیگران بود. می توان احتمال داد بخشی از این مشکلات ناشی از ویژگی های جسمانی و یا شرایط سفر بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از اسناد دولتی و منابع کتابخانه ای به بازنمایی مسائل سفرهای زیارتی زنان به کربلا در دوره دوم قاجار پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مشکلات در سطح نخست ناشی از شرایط اقلیمی، حمل ونقل و امنیت بود و به طور عموم شامل مردان و زنان می شد. در سطح دوم شامل بیماری ها، مرگ و میر، نبود پزشک مخصوص زنان، مشکلات بهداشتی نظیر نبود حمام و سختی امکان استحمام، مسائل خانوادگی، ازدواج موقت و بارداری های ناخواسته بوده است.
زمینه های پیوستگی و پایداری فرهنگی ایران در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فتح ایران به دست اعراب و تغییر نظام سیاسی این سرزمین، ایران توانست درون مایه فرهنگی و اصالت تاریخی، هنری و ادبی خود را حفظ کند. اگرچه باید اسلام پذیری ایرانیان را نقطه عطفی در تاریخ این کشور دانست که موجب دگرگونی های عمیقی در جامعه ایران گردید، اما شکست از اعراب و گرویدن به اسلام به معنای اتمام قدرت فرهنگی ایران نبود. زیرا عناصر فرهنگ ایرانی و حضور ایرانیان در سده های نخستین اسلامی چنان نیرومند بود که نه تنها هویتی نوین و ممتاز را در درون جهان اسلام آفرید، بلکه ملل همجوار را نیز تحت تاثیر قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد عواملی چون عرب گرایی امویان، قدرت یابی عباسیان، ظهور سلسله های محلی، نهضت شعوبیه، تعامل جامعه ایرانی و اسلامی و تحولات ادبی-هنری زمینه های پایداری و پیوستگی فرهنگی ایران را در سده های نخستین اسلامی فراهم ساخت. مقاله حاضر، کوشیده است علل و زمینه های پایداری فرهنگ ایرانی را پس از ورود اسلام به ایران با مطالعه تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی بررسی نماید.
سیمای پادشاه و شاهزادگان قاجاری در رمان تاریخی آقا محمدخان قاجار نوشته حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد. واژگان کلیدی: «رمان تاریخی»، «قاجاریه»، «عمادالسلطنه»، «پهلوی»، «آقامحمدخان قاجار»
کاربست مفهوم سلطانیسم در تبیین شکست نظامی ایران در شهریور 1320(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
23 - 45
حوزههای تخصصی:
اشغال ایران در شهریور 1320 و گریز نظامیان و انحلال ارتش ایران؛ ورای همه تبعات نظامی و سیاسی، ضربه به تصویری بود که از ارتش رضاشاهی در اذهان عمومی شکل گرفته بود. ارتش متحدالشکلی که به شکل گسترده ای توانسته بود همه گروه های ناراضی داخلی و جنبش های محلی را سرکوب نماید، اکنون در مواجهه با دشمن خارجی به شکلی عجیب فروپاشید. ادراک چگونگی این شکست از پرسش های مهم در تاریخ معاصر ایران است. به نظر می رسد این مسئله را باید در ماهیت سلطانی حکومت پهلوی اول جستجو کرد. بر همین اساس سؤال اصلی این پژوهش آن است که چگونه ماهیت سلطانی حکومت زمینه های شکست آن در شهریور 1320 را فراهم کرد؟ برای بررسی این موضوع ضمن بهره مندی از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی، مشخص شد که تأثیر ماهیت سلطانی حکومت بر نظام تصمیم گیری، کارویژه های ارتش و عدم درک درست از نظام بین الملل، شرایط را به سمتی سوق داد که عملاً ارتش در شهریور 1320 پیش از هرگونه رویارویی جدی با دشمن، دچار اضمحلال و شکست شد. به عبارتی دیگر ماهیتاً ارتشی که همچون همه اجزای دیگر دولت، در آن همه امور کلی و جزئی «حسب الامر جهان مطاع ملوکانه» انجام می گرفت، نتوانست در مقابل دشمن خارجی مقاومت و ایستادگی کند.
قانون خدمت نظام وظیفه و جامعه ایلی؛ با تکیه بر ایل بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
47 - 67
حوزههای تخصصی:
قانون خدمت نظام وظیفه از برنامه های دولت پهلوی بود که با واکنش اعتراض آمیز جامعه ایلی مواجه شد. ایل بویراحمد را می توان ازجمله ایلاتی دانست که در مقابل این قانون مقاومت زیادی از خود بروز داد. از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که حکومت پهلوی با طراحی برنامه خدمت نظام وظیفه چه اهدافی را دنبال می کرد و جامعه ایلی و در رأس آن خوانین چرا به مقاومت در برابر آن پرداختند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جامعه ایلی همواره از کانون های قدرت محلی محسوب می شدند و با هرگونه تغییری در ساختار سیاسی و اجتماعی هرم ایلی مخالف بودند. همچنین حکومت پهلوی جامعه ایلی را مظهر بسیاری از موانع تحقق همبستگی ملی و ساخت دولت ملت می دانست که باید برچیده شود؛ بنابراین برنامه خدمت نظام وظیفه توأمان هم منجر به سلب قدرت جامعه ایلی می شد و هم افزایش قدرت دولت مرکزی را به همراه داشت. بیگانه دانستن حکومت از سوی توده مردم ایلاتی و رشوه گیری مجریان قانونِ مزبور، موجبات نفرت بیشتر از حکومت مرکزی را به همراه داشت.
بررسی منازعات و تعاملات خلافت فاطمیان مصر با دولت بیزانس در حوزه شام (قرون چهارم و پنجم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
69 - 94
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن چهارم هجری باقدرت گرفتن فاطمیان در مصر و گسترش دامنه نفوذ آن ها در شام، نحوه تعامل با امپراطوری بیزانس به مسئله ای جدی در مناسبات خارجی خلفای فاطمی تبدیل شد. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که منازعات و تعاملات خلافت فاطمیان مصر با دولت بیزانس در حوزه شام در قرون چهارم و پنجم (ه-ق) چگونه و متأثر از چه عواملی بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فاطمیان پس از استقرار در مصر و در راستای اهدافی چون گسترش قلمرو خود و مقابله با توسعه طلبی های بیزانس، بر سرزمین شام مسلط شدند. در سراسر سال های غلبه فاطمیان بر این منطقه، آنان موفق شدند تا با سیاستی که مبتنی بر گفتگو و جنگ بود به مبارزه با جاه طلبی های بیزانس بپردازند. این دو گانه تعامل و تقابل، فاطمیان را در موقعیتی قرار داد تا با استفاده از توانمندی های خود در عرصه های نظامی و دیپلماسی، ضمن مهار سیاست های توسعه طلبانه دولت بیزانس، به کسب مشروعیت سیاسی و توسعه قلمرو خود بپردازند. ازاین رو راهبرد اساسی فاطمیان دراین باره، بر دو محور تعامل یا تنازع و در راستای حفظ مرزها، دفاع از سرزمین های اسلامی و تثبیت اقتدار خویش بر سرزمین شام استوار بود.
روایت اسنادی علل بروز قحطی مناطق جنوبی ایران طی جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
95 - 118
حوزههای تخصصی:
قحطی بزرگ سال های 1296-1298ه .ش /1917-1919م، طی جنگ جهانی اول ازجمله مباحث تاریخ معاصر ایران محسوب می شود که دچار فقر تاریخ نگاری است و تا سال های اخیر، اهمیت و اثرگذاری آن در تعیین سرنوشت جامعه ی ایران مورد غفلت مورخان قرار داشت. انتشار پاره ای مقالات و تک نگاری ها با ذکر مصائبی که مردم ایران به واسطه ی نقض بی طرفی و حضور قوای بیگانه متحمل شدند، موجب شناسایی گوشه هایی از فجایع این سال ها شد. از همین رو مقاله حاضر تلاش دارد با تأکید بر اسناد منتشرنشده ی آرشیو ملی ایران به بررسی سیاست های دول درگیر جنگ و سوابق استعمارگرایانه ی آن ها طی دوره ی قاجار و بحران قحطی سال های جنگ جهانی اول در مناطق جنوبی ایران بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که چه عوامل در بروز قحطی و اتلاف نفوس مردم این مناطق مؤثر بوده است؟ نتیجه حاصل از پژوهش نیز حکایت از آن دارد که عوامل مختلفی در قحطی و هلاکت شمار زیادی از ایرانیان طی جنگ جهانی اول دخالت داشته که از مهم ترین آن ها می توان به کشیده شدن دامنه ی جنگ به جنوب کشور و حضور بیگانگان ازجمله نظامیان انگلستان اشاره کرد.
کووید 19 و مسائل فلسفه ی نظری تاریخ؛ مواجهه ی جدید با مسئله های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
131-161
حوزههای تخصصی:
کووید19و مسائل فلسفه نظری تاریخ؛ مواجه جدید با مسئله های کهن دکتر علیرضا ملایی توانی [1] چکیده فلسفه نظری تاریخ یکی از دانش های میان رشته ای است که دست کم از پیوند رشته های تاریخ، فلسفه و الهیات شکل می گیرد. موضوع این دانش هستی تاریخی به مثابه یک پیکره واحد و یک ارگانیسم زنده است. برخلاف دانش تاریخ که به مطالعه رخدادهای خُرد، جزئی، تکرارناپذیر و یگانه می پردازد، فلسفه نظری تاریخ به کلیت تاریخ نظر دارد و با نگاهی کلان نگر می کوشد ماهیت، منشأ، مبدأ، مقصد، هدف و معنی تاریخ را درک کند. این دانش درصدد است تا چیستی تاریخ، نیروی محرکه تاریخ، عوامل اثرگذار در حرکت تاریخ، عوامل متوقف کننده و سرعت دهنده حرکت تاریخ و چگونگی گذار آن از یک مرحله به مرحله بعد را تحلیل و ارزیابی کند. بیماری کرونا به علت وحشت، اضطراب و آثار روانی و جسمانی فراوانی که برای بشر ایجاد کرده و نیز بحران های فراگیری که در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سراسر جهان پدید آورده است، یک رخداد متعارف نیست بلکه در زمره رویدادهایی است که می تواند بر کلیت هستی تاریخی اثر بگذارد و حتی مسیر و جهت حرکت تاریخ جهان را تغییر دهد. از همین رو، کنش ها و واکنش های فراوانی در میان مردم جهان برانگیخته و بسیاری از دانشمندان و متخصصان رشته های گوناگون را به تفکر و تحقیق واداشته است. مسئله این است که بحران کرونا چگونه بر حوزه مطالعات و موضوعات فلسفه نظری تاریخ اثر خواهد گذاشت؟ به باور نگارنده این بحران، چالش ها و مسئله های کهن فلسفه نظری تاریخ را -به ویژه در حوزه هایی چون غایت تاریخ، نظریه مشیت الهی، نظریه تصادف، نظریه اعجاز، نظریه های آخرالزمانی، مرگ و حیات تمدن ها- دوباره مطرح کرده و به احیای نظریه های زیست شناسانه در تاریخ دامن زده است. به همین سبب، از منظر فلسفه تاریخ رخدادی قابل تأمل است که این مقاله می کوشد برخی از ابعاد و لایه های آن را نشان دهد. واژگان کلیدی: کرونا، غایت تاریخ، نظریه های زیست شناسانه، تصادف، مشیت الهی، مرگ تمدن ها، حرکت تاریخ [1] ، علیرضا ملایی توانی، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گروه تاریخ mollaiynet@yahoo.com .
یک هندی حامل چوب بامبو در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
141-133
حوزههای تخصصی:
بی گمان تخت جمشید یکی از مهم ترین محوطه های باستان شناسی جهان است. از سده پیش تاکنون، کارهای علمی فراوانی درباره این محوطه به چاپ رسیده است. با وجود این، مقاله حاضر به موضوعی کوچک و نو، آن هم درباره ابزار روی شانه های یکی از هندیان از گروه فرستادگان هند در کاخ آپادانا داریوش بزرگ می پردازد. این تصویر برروی پلکان شرقی (نیز پلکان شمالی با آسیب دیدگی) به خوبی دیده می شود. نگارنده برخلاف تمام پژوهش های پیشین که این ابزار را «ترازو» نامیده اند، باور دارد که این ابزار صرفاً یک «چوب بامبوی هندی» است. واقعیت این است که در موضوع عنوان این مقاله، نمی توان به پژوهشی نقادی در یک صد سال گذشته تاکنون ارجاعی داد. دانشی پیشینیان چون «شاپورشهبازی (ایران)» به پیروی از «اشمیت»، ابزار موجود برروی شانه آن هندی در نقش خراج گزاران را «ترازو» تصور کرده اند. افزون تر، مهم ترین پرسش این است که، آیا ابزار موجود بر روی شانه هندی نگاریده شده در تخت جمشید، به شکل ترازوهای شناخته شده جهان باستان همانند است؟ آیا دو سر انتهایی چوب (روی شانه) در اتصال به سبدهای آویزان (دو سوی)، نیازمند نوعی چفت و بست نیست؟ با وجود این، «بامبو» یکی از پرکاربردترین ابزارها در جابه جایی وسایل و اسباب شخصی در زندگی روزمره هندیان بوده است و افزون بر آن، این چوب در آئین های هندوییسم چون حمل «آب مقدس گنگ» نیز جایگاهی خاص دارد. از این روی و در این مقاله، نگارنده با توجه به جایگاه خاص چوب منعطف بامبو در پیشینه فرهنگی هند از کاربردهای روزانه تا باورهای دینی، دیدگاه ترازو بودن این ابزار را به چالش می کشد. برای این بررسی، با دریافت عکسی از مدیریت مجموعه تخت جمشید از یک سو، بررسی کارهای ارزشمند پیشین ازسوی دیگر، با تمرکز بر رسوم کهن سال و منابع نوشتاری هندی تلاش شده است تا نتیجه گیری روشنی، پیشِ روی خوانندگان قرار گیرد.
بررسی رابطه فرهنگ وتوسعه سیاسی با تحلیلی بر چگونگی تحولات سیاسی جامعه حجاز در عصر پیامبر اکرم(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
24 - 46
حوزههای تخصصی:
توسعه سیاسی به یک معنا فرآیندی است که در آن برای دولت سازی،کارآمدی نظام سیاسی، ایجاد امنیت پایدار، برقراری عدالت اجتماعی، بردباری در برابر مخالفان، حاکمیت قانون وگسترش امکانات آموزشی تلاش می شود؛ این امور رابطه مستقیم با فرهنگ به عنوان هویت دهنده انسان در زندگی اجتماعی دارد. رابطه فرهنگ با سیاست آن چنان عمیق است که هرگونه تحول بنیادین در امور سیاسیِ در یک جامعه، وابسته به فرهنگ مردمان آن دیار است. بهترین نمونه برای نشان دادن نقش فرهنگ در توسعه سیاسی شیوه پیامبر خاتم(ص) درنهضت مقدس اسلامی است؛ پیامبر خاتم(ص) برای اصلاح وضعیت سیاسی حجاز، مهم ترین و اولین کاری که انجام داد این بود که باورها و ارزش های آن جامعه را اصلاح کرد و از این راه، توانست گروهی متحد، هم فکر و همگرا ایجاد کند و زمینه تأسیس دولت را فراهم نماید. و با توزیع عادلانه قدرت و ثروت، شایسته سالاری، اصول گرایی و قانون مداری، دیپلماسی فعّال و توجه به نیازهای مادّی و معنوی، تحول گسترده ای را در حجاز ایجاد کند. در این مقاله، رابطه فرهنگ وتوسعه سیاسی با بررسی چگونگی توسعه سیاسی در عصر پیامبر اکرم(ص) و نقش باورها و ارزش های دینی در آن، با استناد به منابع و متون کهن و روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
بازخوانی ابطال پذیرانۀ دو فرضیۀ برجسته در مورد رستم التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر آن است که دو فرضیۀ مهم دربارۀ رستم التواریخ را با روش ابطال پذیری مورد وارسی قرار دهیم. رستم الحکما از آن دست مورخانی است که تاکنون قضاوت های متعارضی دربارۀ او، شخصیت و نوع تاریخ نگاری اش شده است؛ چنان که شماری از تاریخ پژوهان نوشته های او و به ویژه رستم التواریخ را نمونه ای از «توهم» و «هذیان» دانسته اند و در مقابل، شماری از دانش پژوهان علم سیاست او را از جمله اندیشه ورزانی تلقی کرده اند که برخی از اندیشه های اساسی انقلاب مشروطیت آتی همچون «عرفی سازی» و «عنایت به توده های مردم» را در در مطاوی آثارش جای داده بود. نگارندۀ مقاله حاضر سعی کرده است با استفاده از روش ابطال پذیری، فرضیه های متناقض فوق را به بوتۀ آزمون این روش بگذارد و میزان علمی بودن آنها را از منظر این روش ارزیابی کند. نگارنده روشن ساخته است که فرضیۀ نخست با روش استقراء صورت بندی و در چارچوب این روش دارای اعتبار است، ولی از منظر یک ابطال گر تاریخی، فرضیه ای «ابطال پذیر» به شمار می آید. حال آنکه فرضیه دوم به دلیل ماهیت آناکرونیستی و فقدان گزاره هایی مؤید آن فرضیه، از منظر روش پوپری، ابطال ناپذیر و در نتیجه غیرعلمی است.
بررسی بسامد و انواع کارکردهای شعر فارسی و عربی در متون تاریخی فارسی قرن هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متونِ کهنِ تاریخیِ فارسی به ویژه از قرن ششم هجری به بعد، از سویی به سبب موضوع خود، و از سوی دیگر به دلیل کاربرد عناصر و شیوه های ادبی سازی در این متون، در ملتقا و پیوندگاه دو گونۀ «تاریخ نگاری» و «ادبیات» قرار می گیرند. در این میان، شعر اعم از فارسی و عربی، با دو نوع کارکردِ عمدۀ «خبری» و «آرایه ای» حضوری چشمگیر در این متون، و نزدیکی دو گونۀ مزبور به هم دارد؛ در پژوهش حاضر با استناد به طبقه بندی های ریزتر و دقیق تر از انواع کاربردهای شعر، بسامد این انواع و دلایل آن، در هفت اثر تاریخی قرن هفتم، شاملِ تاریخ طبرستان، بدایع الازمان فى وقایع کرمان (تاریخ افضل) ، عقدالعلى للموقف الاعلى ، تاریخ جهانگشا ، مختصر سلجوقنامه (تاریخ ابن بی بی) ، طبقات ناصرى ، و نظام التواریخ که متعلق به سه گونه تاریخ نگاریِ «عمومی»، «محلی» و «دودمانی» اند به روش توصیفی تحلیلی، و اسنادی کتابخانه ای بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کارکرد شعر در مجموع این آثار، بیشتر جنبۀ ادبی و آرایه ای دارد تا کارکرد روایی و خبری. یعنی نویسندگان بیشتر کوشیده اند از قدرت تأثیر شعر در تأکید بر مفهوم «عبرت» بهره ببرند تا این که گزارشی منظوم از «خبر و روایت تاریخی» ارائه کنند. تعلق نویسندگان این آثار به طبقۀ دیوانیان و کوشش هرچه بیشتر آنان در تبدیل آثار خود به اثری هنری و منطبق با معیارهای زیباشناختی عصر را می توان از دلایل این امر تلقی کرد. از میان انواع سه گانۀ تاریخ نگاری نیز، حجم و بسامد به کارگیری شعر، فارغ از انواع کارکردهای آن، در دو نوع «محلی» و «دودمانی» در مقایسه با تواریخ عمومی بسیار چشمگیرتر است. در پایان مقاله نیز جدولی تنظیم و ارائه شده است که خواننده می تواند معرفی و نوع تاریخ نگاری هر اثر، بسامد موارد استشهاد، تعداد ابیات به کاررفته، تفکیک تعداد ابیات فارسی و عربی و نهایتاً انواع کارکردهای شعر را در متون تاریخی مذکور در موجزترین شکل ممکن ملاحظه کند.
عاملیت زنان در وقف نامه های رقبات آبی (موردمطالعه: وقف نامه های دوره قاجار در کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۳)
26 - 54
حوزههای تخصصی:
شناخت پویاییِ سامانه اقتصادی-اجتماعی وقف در ایران به ویژه در دوره قاجار، با نشانه شناسی وقف نامه ها امکان پذیر است. این سامانه فرهنگی با بن مایه های مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی در اقلیم خشک فلات مرکزی ایران و ازجمله در شهر کرمان، دسترسی زنان به منابع آب را گواهی می دهد. هدف: شناخت ذهنیت زنان در این سامانه فرهنگی و چگونگی عاملیت آنان در شرایط دسترسی به منابع آب روش/ رویکرد پژوهش: نظریه-روش تحقیق حاضر انسان شناسیِ تفسیری با رویکرد تاریخی است و روش نشانه شناسی فرهنگی مقاله، استفاده از تکنیک مشاهده در واحد اسنادِ «دفتر موقوفات ایالت کرمان» شامل 168 فقره وقف نامه زنانِ دارای منابع آب، و 11 برگ سند مکمل مرتبط است. این پژوهش با نمونه گیری نظری و نگاهی به مفهوم عاملیت در فرانظریه گیدِنز و تلفیق آن با نظریه هیوسون درباره عاملیت و مفهوم مرگ آگاهی از ادگار مورن انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: دسترسی زنان به منابع آب، فرصتی برای عاملیت زنان در سطوح چندگانه و مبتنی بر پایه های عاملیت است.
قلات اسلام آباد: بنای نویافته از دوره ساسانی در شهرستان فهرج-استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
267 - 307
حوزههای تخصصی:
شهرستان فهرج در سوی شرقی استان کرمان و انتهای شرقی منظر فرهنگی بم در حاشیه جنوبی لوت جنوبی قرار دارد. در جریان بررسی، شناسایی و مستند نگاری قلاع و آثار موجود در منظر فرهنگی بم بین سال های 1391 تا 1394 تعداد 42 اثر متعلق به دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی شناسایی شد که یکی از شاخص ترین آن ها بنای موسوم به قلات اسلام آباد است. مهمترین پرسش مطرح در این پژوهش تعیین کاربری و تاریخگذاری بنای قلات اسلام آباد است. این پژوهش دارای رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از طریق پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. بر اساس مطالعات صورت گرفته دو احتمال درباره کارکرد این بنا وجود دارد. یکی کارکرد تشریفاتی و کوشک و دیگری کارکرد مذهبی و یک بنای آتشکده. بنای قلات اسلام آباد با دارا بودن فضای مربع مرکزی، ایوان هایی در جهات شرقی و غربی و ورودی با طاق آهنگ در سوی جنوب و ایوانی به صورت قرینه در سوی شمال، به لحاظ کارکرد،کوشک به نظر می رسد که با تعدادی از کوشک ها و آتشکده های دوره ساسانی و قرون اولیه اسلامی قابل مقایسه است. همچنین با استناد بر شواهد موجود در ضلع شرقی، وجود راهرویی پیرامون بنا وجود یک بنای مذهبی را نیز محتمل می سازد. براساس بقایای معماری از جمله؛ وجود ایوان هایی با طاق آهنگ و چفد بیز(شلجمی)، قرینه سازی، مصالح به کار رفته و یافته های سفالی می توان بازه زمانی اواخر دوره اشکانی تا اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی را برای تاریخگذاری بنای قلات اسلام آباد ارائه نمود.
بررسی نقش جشن های برگزارشده در آذربایجان دوره رضاشاه پهلوی از منظر اشاعه سبک زندگی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین سازوکارهای نهادها و محافل فرهنگی وابسته به قدرت پهلوی اول برای بسترسازی گفتمانی سبک زندگی مدنظر حاکمیت، بهره گیری از برگزاری جشن بود تا هم منجر به آشنایی، انس و آمادگی مردم نسبت به مؤلفه های سبک زندگی، نمادهای فرهنگی و الگوهای رفتاری تبلیغی دولت پهلوی اول شود و هم زمینه ساز و تسهیل گر اتخاذ سبک زندگی اشاعه شده از سوی اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جشن های برپاشده در ایالت آذربایجان در محدوده زمانی 1304 تا 1320ش در اشاعه مؤلفه های سبک زندگی مدنظر دولت رضاشاه انجام شده است. برای این منظور جشن های گوناگون برگزارشده در این منطقه از کشور با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بررسی اسناد و منابع تاریخی مرتبط با آن دوره موردبررسی قرار گرفته است تا بدین سؤال پاسخ دهد که جشن های برگزارشده در مناطق مختلف آذربایجان در دوره رضاشاه چه نقشی در بازنمایی وجوه مختلف سبک زندگی تبلیغ شده داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برپایی جشن های مختلف در مناطق مختلف آذربایجان به نظام سیاسی حاکم این فرصت را داد تا بتواند برخی از مهم ترین عناصر سبک زندگی مدنظر خود همچون الگوهای رفتاری شامل پوشش لباس متحدالشکل جدید برای اقشار مختلف و زنان جامعه آذری، عناصر هویت ملی از قبیل اشاعه زبان و ادبیات فارسی و...، نمادهای ملی و فرهنگی مثل «شاه نماد ایران»، «باستان گرایی نماد ملیت ایرانی» و... را ترویج، اشاعه و بازنمایی کند تا از قِبَل آن ها برای دستیابی به اهدافی همچون ایجاد گسست در علقه های هویت قومی و محلی مردم آذربایجان و ادغام فرهنگ بومی و محلی این منطقه در هویت و فرهنگ ملی و مرکزی، همسو کردن آن ها با برنامه های اصلاحی پیاده شده در جامعه، تهییج احساسات توده مردم و کاستن از مخالفت ها، اشاعه مؤلفه ها و عناصر ایدئولوژیکی نظام، شکل دهی به نوع جدیدی از جامعه پذیری همگانی و درنهایت نیل به فرایند ملت سازی خود بهره ببرد.
Reflecting on the Thebes Treasure and its Kassite Findings, The Glyptic Art and its Geo-Political Context and Distribution(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Kassites were an Iranian ethnic group and lived in the Zagros Mountains. Although the origin of Kassites is not certain, many scholars, according to archaeological, linguistic studies, and ancient written sources, have tended to target the Zagros Mountains (it is probable Luristan province) as their original homeland. They ruled Babylonia almost continuously from 17/16th to c.1155 BC. The Elamites conquered Babylonia in the 12th BC. Individual Kassites occupied important positions in the kingdom of Babylonia and even Karduniash. In accordance with the history, archaeology, and art of the Kassites, significant studies have been conducted outside Iran and the results have been published in books and articles, but no appropriate research has been done in Iran during this period. The discovery of a Kassite group of seals in Greece probably indicates cultural-political exchanges in that region. This paper studies the Kassite seals reflecting on the so-called Thebes treasure (Greece) and its findings referred to the Kassite group of the Late Bronze Age. The research method is descriptive-analytical (content) which is based on library studies. Many questions are addressed in this research, but the main questions are consisting of 1- Why and how were the Near Eastern Seals imported to Thebes into an Aegean palatial centres? 2 - How were the chronology and the usage of the seals? 3 - Were they also intended to be used as raw material? 4 - Was it because they were considered to be simple jewellery or because of their amuletic character? The seals are coming from various regions (Mesopotamia, Syria, Hittite Anatolia, Cyprus) and perhaps preserved all together in a wooden box. The meaning of this collection is enforced because of the other precious objects found with the seals revealing how this treasure represents the most important finding of Kassite archeology outside the Mesopotamia and its strong impact on the Greek culture.
تغییرات نهادی گسسته نادرشاه و ارزیابی اوضاع اقتصادی ایران در عصر افشاریه (با تکیه بر آرای داگلاس نورث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورخان درباره نادرشاه و کارنامه اعمال او، ارزیابی های گوناگون و پرتعارضی ارائه کرده اند، اما سرگذشت نادرشاه و اقدامات او تصویری از خوی و خصلت جامعه ایران آن زمان را که از دوران صفویه به جا مانده بود، نشان می دهد. بی شک نادرشاه، به عنوان یکی از سرداران بزرگ جنگی، در لحظه ای خطیر توانست پادشاهی فروپاشیده صفویان را به نیروی شمشیر و در پرتو نبوغ نظامی، بار دیگر احیا کند. اگرچه جنگ های اجتناب ناپذیر نادر برای اخراج بیگانگان و تأمین امنیت، نیازمند صرف ِ نیروی انسانی و هزینه های اقتصادی بود، او پس از تنبیه و اخراج متجاوزان، جاه طلبانه به کشورگشایی پرداخت. جنگ های بیست و یک ساله او(1160-1139) با افغان ها، عثمانی ها، هندی ها، خانات بخارا، خوارزم و گردن کشان داخلی، باعث نابودشدن سرمایه انسانی، تباه شدن ثروت مملکت و ویرانی کانون های تجاری، زمین های کشاورزی، مراکز اقتصادی و گسترش فقر عمومی شد. در واقع، نادر به جای آنکه همت خود را صرف بهبود زیرساخت های کشاورزی، توسعه مراکز تجاری و افزایش درآمدهای اقتصادی کند تا هزینه های جنگ های او تأمین شود، تغییرات نهادی گسسته در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد که سلطه حکومت بر منابع اقتصادی را افزایش داد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نظریه نهادگرایی داگلاس نورث [1] به ارزیابی تغییراتی که نادرشاه در نهادهای عصر صفوی ایجاد کرد، می پردازد و نشان می دهد، تغییرات نهادی او چه تأثیری بر عملکرد اقتصادی دوران افشاریه برجای گذاشت. از سویی، پیامد سیاست های نادرشاه بر وضعیت کشاورزی و تجاری عصر افشاریه را بررسی کرده و شرایط فعالان اقتصادی این دوران را شرح می دهد. [1]. Douglass North.
قدرت اقتصادی شهر اَسترآباد در عصر ناصری از راه تجزیهپیکسیِ عناصرقِران های نقره ناصرالدین شاه قاجار ضرب شده در استرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۲)
166 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف : در دورهناصرالدین شاه قاجار قران های نقره فراوانی بین سال های 1265-1292ق در ضراب خانه استرآباد ضرب شد. نظام ضرب سکه شهرها در دوره ناصری هرچند به صورت اسمی پیرو نظام تهران بود، ولی درعمل هر شهر نظامی خودمختار داشت و سکه بیشتر شهرها با مقادیر متفاوت خلوص نقره ضرب می شد. این مقاله برآن است تا علاوه بر سنجش مقدار خلوص نقره و سیر تغییرات آن در سکه های ضرب استرآباد، قدرت اقتصادی استرآباد را تبیین کند و با شهرهای مهمتر در عصر قاجار، یعنی مشهد، تبریز، اصفهان، و شیراز مقایسه کند. روش/ رویکرد پژوهش : 22 سکه متعلق به 22 تاریخ دوره ناصرالدین شاه با استفاده از شیوه پیکسی تجزیه عنصری شد. یافته ها و نتیجه گیری : میانگین خلوص نقره سکه های ضرب استرآباد در دوره ناصرالدین شاه بین سال های 1265-1273ق 90.10%، بین سال های 1276-1287ق 86.56%، بین سال های 1289-1292ق 84.20%، و میانگین سه دوره 87.42% یافته شد. میانگین خلوص نقره سکه های ضرب مشهد (84%)، تبریز (82%)، تهران (90%)، اصفهان (84%)، و شیراز (90%) بود. در آخر نیز اطلاعاتی ارزشمند از نحوه تغییر عیار فلز سکه ها با فلزات مس و آهن، و نوع معادن نقرهاستفاده شده، یعنی معادن سروزیت به دست آمد.
معرفی کتاب: مهمانسرای بیوه های جوان در میان زن های داعشی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
135-157
حوزههای تخصصی:
آزاده معاونی، نویسنده، روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل خاورمیانه که مقالاتی ارزنده در رسانه هایی گوناگون چون لس آنجلس تایمز، نیویورک تایمز و... به نگارش در آورده، با تسلط کامل بر زبان عربی، به پوشش خبری رخدادهایی چون جنگ عراق و ... پرداخته، و به طور مداوم، مقالاتی را پیرامون تحولات خاورمیانه منتشر کرده است. معاونی پس از سقوط داعش به سراغ برخی از زنان داعشی رفت و گفت و گوهایی با آنها انجام داد که حاصل آن کتابی است با عنوان «مهمانسرای بیوه های جوان». گفت و گوهایی با ۱۳ زن بازداشت شده داعشی که در روند آن، نویسنده، مواجههای مستقیم با شرایط زیست آنان و انگیزه های پیوستن شان به داعش داشته است.
برنامه نوسازی رضاشاه در منطقه هَروی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه نوسازی دوره رضاشاه را می توان چونان استمرار خواست اصلاحات اساسی عصر مشروطه در نظر آورد. طرح های اصلاحات اجتماعی و اقتصادی مزبور در سراسر کشور اجرا و البته این امر در برخی مناطق مانند لرستان، بنا به اقتضائات محلی، با چالش ها و موانع خاص روبه رو شد. افزون بر این در منطقه لرستان، منطقه ایلی هرو خود دارای شرایط خاص تر بود: بنا به نابسامانی های اجتماعی در آن منطقه، برقراری نظم و امنیت و اجرای اقدامات نوسازی در آن دشوار تر بود. در این مقاله اجرای برنامه نوسازی رضاشاه در منطقه هرو، به شیوه مطالعه تاریخی، بررسی می شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که موانع اجرای برنامه نوسازی دولت در منطقه هرو چه بود و چگونه برطرف گردید؟. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود مخالفت گروه های ذی نفوذ منطقه (مانند خوانین بیرانوند)، دولت برنامه نوسازی را در ذیل اقداماتی چون خلع سلاح عمومی، راه سازی، اسکان عشایر، تبعید مخالفان، تأسیس مدارس و موارد دیگر، با رویه های آمرانه اجرا کرد و به دلیل اتخاذ شیوه های غیرکارشناسی برنامه نوسازی در منطقه هرو، برخی پیامدهای نامطلوب در زندگی اجتماعی مردم بدنبال داشت.